جمع بندی چگونه فکرای بد نکنم ؟( آثار ذكر در سازندگى روحى و اخلاقى)
تبهای اولیه
با نام ویاد مهربانترین مهربانان....
امیدوارم این تاپیک مورد استفاده دوستان قرار بگیره...
واگر دوستان تونستند از این تاپیک مطالب مفیدی کسب کنند و راهگشاهیشان بود برای همه دعا کنند به خصوص برای فرج وسلامتی امام زمان...
در این تاپیک هدفم اینه که درمورد ارامش بخشی و اثرات ذکرو راههایی که میشه بااونهاجلوی فکرهای بد رو گرفت و چگونگی انجام اونها بحث بشه...
امیداورم دوستان هم همراهیم کنند
یا علی
ذكر و یاد خدا آثار سازنده روحى و اخلاقى فراوانى دارد كه یاد متقابل خدا از بنده، روشنى دل، آرامش قلب، ترس از(نافرمانى) خدا، بصیرت و شناخت شیطان، بخشش گناهان، و علم و حكمت از جمله آنهاست. یكى از زیباترین جلوه هاى ارتباط عاشقانه با خدا و اساسىترین راههاى سیر و سلوك، ذكر است؛ یعنى مترنم بودن زبان و قلب انسان به اسمإ حسناى الهى و شاداب نگه داشتن گل روح در زیر باران یاد حق. ذكر خدا، از یادبردن هستى محدود خویش در رهگذر یاد اسماى الهى است و تداوم و استمرار آن زنگار گناهان را از روى دل مىزداید؛ زیرا غفلت و فراموشى حق تعالى، ساحت دل را مكدر مىكند. از اینجاست كه یكى از رسالتهاى اولیاى الهى و كتابهاى آسمانى، برطرف نمودن این كدورت و تاریكى است و به همین علت «ذكر» را از اوصاف پیامبر و از نامهاى قرآن شمردهاند؛ چنانكه قرآن مجید به ذكر بودن پیامبر صلیاللهعلیهوآله چنین اشاره مىكند: «...قد انزل الله الیكم ذكرا رسولا یتلوا علیكم آیات الله...». [1] «خداوند ذكرى (رسولى) را به سوى شما فرستاد تا آیات خدا را بر شما تلاوت كند».
یا الله
سلام
خدا قوت گمنام عزیز
ممنون از این تاپیک خوبتون..
قطعا برکاتی داره برای دوستان!
یک سوال؟؟؟مگر نه این است که ذکر
درواقع یعنی یاد خدا؟؟ با این حساب آیا اینکه
فقط عبارتی را زبانی تکرار کنیم و یادمان یک جای
دیگری پرت باشد..آن عبارت که میگیم ذکر تاثیری دارد؟؟؟
یادمان یک جای دیگری پرت باشد..آن عبارت که میگیم ذکر تاثیری دارد
ذکر مراتبی دارد از کم تا بی نهایت
هرکس بنا به ظرفیتش و عملش و توجهش از این مراتب بهره مند خواهد شد
ولی نکته ای که شکی در آن نیست این است که قطعا ذکر آثار خود را دارد ولو اگر بی توجه گفته شود
ولی این آثار مثل شعاع نور خورشید از یک روزنه به اتاق است و پهنای نور خورشید در یک فضای باز و بی هیچ مانعی :Gol:
ذکر
همانطور که می دانید در تعریف ذکر آمده است که: «ذكر»، يعنى ياد كردن، خواه با زبان باشد، يا با قلب يا با هردو، بعد از نسيان باشد، يا بعد از ادامه ذكر.
در واقع می شود گفت ذكر حالت روحى خاصى است كه انسان در آن حال،چیزی را به یاد می آورد که این یاد آوری یا به زبان است ویا به قلب ویا به هر دو.
خداوند در قرآن كريم مى فرمايد:
«ياايُّهَاالَّذينَ امَنُوا اذْكُرُواللَّهَ ذِكْراً كَثيراً ...»
احزاب آیه 41
اى كسانى كه ايمان آورده ايد، خدا را بسيار ياد كنيد ....
پيامبر اكرم (ص) می فرمایند:
«اعْلَمُوا انَّ خَيْرَاعْمالِكُمْ عِنْدَ مَليكِكُمْ وَازْكاها وَارْفَعَها فى دَرَجاتِكُمْ وَ خَيْرَما طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ، ذِكْرُاللَّهِ سُبْحانَهُ وَتَعالى فَانَّهُ اخْبَرَعَنْ نَفْسِهِ فَقالَ انَا جَليسُ مَنْ ذَكَرَنى»
بدانيد كه بهترين اعمال شما نزد خداوند و پاكيزه ترين آنها و آنچه از همه بيشتر درجات شما را بالا مى برد و بهترين چيزى كه آفتاب بر آن تابيده، ذكر خداى سبحان است؛ زيرا خداى تعالى از خودش خبر داده، فرمود: من همنشين كسى هستم كه مرا ياد كند.
ادامه دارد...
بنام خدا.
سلام.
تمام اعضای انسان میتوانند ذکر بگویند و برای هر ذکر حسنه ای نوشته میشود.اگه شما با زبان ذکر بگویید و دلتان جای دیگر باشد.ذکر زبان برایتان مینویسند.اگر دلتان هم همراه ذکر باشد.حسنه هردو را برایتان مینویسند.
-------
برای اینکه فکر های بد نکنید فقط کافیست وقت نماز بر فکر های بد غلبه کنید.
آیت الله بهجت رحمت الله علیه
:Gol:
اگر بخواهیم کمی دقیق تر در مورد ذکر صحبت کنیم می توانیم بگوییم در واقع ،ذکر به این معناست که یادمان باشد همواره در محضر الهی هستیم وهمواره خدا را حاضر و ناظر بر اعمال و رفتار خود بدانیم وبه این واقعیت ایمان داشته باشیم که هیچ امرى از او پوشیده نمی ماند.. پس هنگام روبه رو شدن با تكاليف واجب به ياد خدا باشیم و آنها را انجام دهیم و هنگام روبه روشدن با محرمات و معاصى از خدا غافل نباشیم، واز انجام آنها دوری کنیم.
امام صادق عليه السلام از رسول خدا صلى الله عليه وآله نقل كرده كه فرمودند:
«هر كسى كه اوامر خدا را اطاعت نمود واز گناهان پرهيز كرد، همانا او ذاكر خداست، گرچه نماز و روزه (مستحبى) و قرائت قرآن او، اندك باشد و هر كس كه معصيت ونافرمانى خدا نمايد، خدا را فراموش كرده، گرچه نماز و روزه و تلاوت قرآن او بيش از حد معمول بوده باشد.»
بحالانوار ج93 ص156
انواع ذكر
ذكر زبانى:
ذكرزبانى همان به جا آوردن حمد و ثناى الهى و درد دل كردن ودرخواست كمك ازخداوند متعال است.
ذكر زبانى گرچه ازتمام مراتب ذكر، نازلتر است ولى در عين حال مفيد فايده است.
چرا که زبان ما در اين ذكر به وظيفه ی خود قيام كرده و حتی ممکن است که همین ذکرهای مداوم زبانی خودش باعث فراهم شدن شرایط برای دریافت قلبی باشد.یعنی در واقع ذکر بعد از یک مدت از زبان به قلب جاری شود.
تسبيحات حضرت زهرا سلام الله عليها، گفتن تسبيحات اربعه، «يااللَّهُ» و «يارَبُّ»، «لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ الَّابِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ» و استغفار و مانند آن، ازجمله ذكرهاى زبانى مى باشند كه هر كدام ثواب مخصوصى داشته و اثر ارزنده اى در انسان ايجاد مى كند به شرطی که لقلقه ی زبان نشوند.
ذكرقلبى همان توجه قلبى به خداوند است .اگر قلب ما به ذکر خداوند ویاد او مشغول باشد اثرات این ذکر در تمام اعضاء وجوارح ما مشهود خواهد بود. ودلیل اینکه ذکر زبانی سودمند دانسته شده این است که کم کم با ذکر زبانی قلبمان نیز متذکر شود.
ذكر عملى:
ذكر عملى آن است كه انسان در عمل، خدا را ناظر و شاهد اعمال و رفتار خود بداند.ودر واقع عملش مطابق با شرع باشد.
[=Microsoft Sans Serif]سلام وعرض ادب
این تاپیک را هم مطالعه کنید در رابطه با همین موضوع:
یک تحلیل درباره ذکر
هر ظرفی اگر با چیزی پر شود دیگری گنجایش چیز دیگری ندارد در نظر بگیرید در یک ظرف یک لیتری 1 لیتر آب بریزیم طبیعی است که در همان لحظه آن ظرف گنجایش 1 لیتر شیر را ندارد مگر این که ظرف آب را خالی کنیم و به جایش شیر بریزیم .ذهن نیز از قوانین طبیعی تبعیت میکند اگر ذهن با ذکر پر شود طبیعی است فکر بد در آن جا نمی گیرد و ذکر خدا چون مثبت است اثر آرام کنند دارد همانگونه که فکر منفی اثر ناآرامی و پریشانی دارد.
فقط عبارتی را زبانی تکرار کنیم و یادمان یک جای
دیگری پرت باشد..آن عبارت که میگیم ذکر تاثیری دارد؟؟؟
در تاثیر لفظی ظاهری حدیثی از امام صادق علیه السلام، قابل توجه است:
عبد اللَّه بن سنان از امام صادق عليه السّلام روايت کرده كه فرمود: به زودى شبههاى به شما مىرسد و در آن بدون نشانه و امام هدايت می مانید و كسى از آن شبهه نجات نمىيابد مگر آنكه دعاى غريق را بخواند، گفتم: دعاى غريق چگونه است؟ فرمود: مىگويى:
«يا اللَّه يا رحمان يا رحيم يا مقلّب القلوب ثبّت قلبي على دينك»
، و من هم گفتم:
«يا اللَّه يا رحمان يا رحيم يا مقلّب القلوب [="seagreen"]و الأبصار[/] ثبّت قلبي على دينك»
، امام فرمود: خداى تعالى مقلّب القلوب و الأبصار است و ليكن همچنان كه من گفتم بگو:
«يا مقلّب القلوب ثبّت قلبي على دينك»
چنان چه ملاحظه شد، این شخص به عبارت دعا کلمه «و الابصار» را اضافه کرد، در حالیکه خدا وند مقلب القلوب و الابصار هم هست، اما حضرت فرمودند همان الفاظی که من تو گفتم بگو و این نشان از تاثیر ترکیب واژگان دارد. که البته اگر باتوجه باشد، موثرتر واقع خواهد شد.
نفس را مشغول ساز ( به کلیه امور شرعی)
اگر او را مشغول نسازی او تو را به آنچه میلش باشد مشغول خواهد ساخت. ( کلیه امور غیر شرعی)
یعنی هر طور شده باید انسان خودش را مشغول کند و بیکار نماند.چه بهتر مشغولیات انسان علم آموزی و کار های مفید باشد
و لاغیر به امور مباح بپردازد.اگر این طور نباشد و نفس آدمی بیکار باشد او انسان را به میل خودش بکار می گیرد که نوعا نفس
انسان را به کارهای ناپسند رهنمون می کند بر حسب طبیعتش.و نوعا قبل عمل خلاف فکر خلاف انجام می پذیرد.و منظور از بیکاری
بیکاری دست و پا و اعضا نیست بلکه بیکاری فکر و مغز انسان است.گاهی تن آسوده هست ولی فکر دارد تفکر میکند گاهی اعضا شدت
کار می کنند ولی فکر آزاد و بیکار است و همان مشکل پیش خواهد آمد.مهم مشغول بودن فکر است نه مشغولیت اعضا به کار فیزیکی صرفا.فافهم
الامام امير المومنين علــــــــــــــــــــــي(عليه السلام):من کثر فکره في المعاصي دعته اليها_کسي که زياد درباره گناهان فکر کند گناهان او را بسوي خود بکشانند.غرر الحکم ح3543ص186
(به ياد آر پروردگار خويش را، آن گاه كه او را فراموش مى كنى .)
به گفته قرآن كريم ، هنگامى كه انسان ياد خدا را فراموش كرد، بعد از آن كه متوجه شد، بايد پروردگار خويش را به خاطر بياورد.
آن گاه كه غير او را فراموش مى كنى ، و خودت را در ذكرت (يادت ) فراموش مى كنى و آن گاه يادت را در ياد خود فراموش مى كنى ، و سپس در ياد كردن حق تو را، هر يادى را فراموش مى كنى (در اين هنگام پروردگارت را به ياد آر) ذكر يعنى رهايى از غفلت و نسيان .
ذكر خداست كه دلها را آرام ، قلبها را شفا، سينه ها را صيقل ، جانها را جان ، دردها را درمان ، روانها را سلامت ، عقلها را نورانيت مى بخشد.
ذكر به معنى ياد كردن به زبان است .
ذكر به معنى ياد كردن به دل است .
ذكر به معنى نگاه داشتن است .
ذكر به معنى انديشه كردن است .
ذكر به معنى پيدا كردن است .
ذكر به معنى توحيد است .
سوال:
آثار ذكر در سازندگى روحى و اخلاقى چیست؟آیا اینکه فقط عبارتی را زبانی تکرار کنیم و یادمان یک جای دیگری پرت باشد. ذکر تاثیری دارد؟؟؟
پاسخ :
«ذكر»، يعنى ياد كردن، خواه با زبان باشد، يا با قلب يا با هردو، بعد از نسيان باشد، يا بعد از ادامه ذكر.در واقع می شود گفت ذكر حالت روحى خاصى است كه انسان در آن حال،چیزی را به یاد می آورد که این یاد آوری یا به زبان است ویا به قلب ویا به هر دو.
خداوند در قرآن كريم مى فرمايد:
«ياايُّهَاالَّذينَ امَنُوا اذْكُرُواللَّهَ ذِكْراً كَثيراً ...» (1)
اى كسانى كه ايمان آورده ايد، خدا را بسيار ياد كنيد ....
پيامبر اكرم (ص) می فرمایند:
«اعْلَمُوا انَّ خَيْرَاعْمالِكُمْ عِنْدَ مَليكِكُمْ وَازْكاها وَارْفَعَها فى دَرَجاتِكُمْ وَ خَيْرَما طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ، ذِكْرُاللَّهِ سُبْحانَهُ وَتَعالى فَانَّهُ اخْبَرَعَنْ نَفْسِهِ فَقالَ انَا جَليسُ مَنْ ذَكَرَنى»(2)
بدانيد كه بهترين اعمال شما نزد خداوند و پاكيزه ترين آنها و آنچه از همه بيشتر درجات شما را بالا مى برد و بهترين چيزى كه آفتاب بر آن تابيده، ذكر خداى سبحان است؛ زيرا خداى تعالى از خودش خبر داده، فرمود: من همنشين كسى هستم كه مرا ياد كند.
در واقع ،ذکر به این معناست که یادمان باشد همواره در محضر الهی هستیم وهمواره خدا را حاضر و ناظر بر اعمال و رفتار خود بدانیم وبه این واقعیت ایمان داشته باشیم که هیچ امرى از او پوشیده نمی ماند.. پس هنگام روبه رو شدن با تكاليف واجب به ياد خدا باشیم و آنها را انجام دهیم و هنگام روبه روشدن با محرمات و معاصى از خدا غافل نباشیم، واز انجام آنها دوری کنیم.
امام صادق عليه السلام از رسول خدا صلى الله عليه وآله نقل كرده كه فرمودند:
«هر كسى كه اوامر خدا را اطاعت نمود واز گناهان پرهيز كرد، همانا او ذاكر خداست، گرچه نماز و روزه (مستحبى) و قرائت قرآن او، اندك باشد و هر كس كه معصيت ونافرمانى خدا نمايد، خدا را فراموش كرده، گرچه نماز و روزه و تلاوت قرآن او بيش از حد معمول بوده باشد.»( 3)
پس: حقيقت ذكر، توجه قلبى به خداوند متعال است كه دراعمال انسان تجلی پیدا می کند.ذكر و یاد خدا آثار سازنده روحى و اخلاقى فراوانى دارد كه یاد متقابل خدا از بنده، روشنى دل، آرامش قلب، ترس از(نافرمانى) خدا، بصیرت و شناخت شیطان، بخشش گناهان، و علم و حكمت از جمله آنهاست.یكى از زیباترین جلوه هاى ارتباط عاشقانه با خدا و اساسىترین راههاى سیر و سلوك، ذكر است؛ یعنى مترنم بودن زبان و قلب انسان به اسمإ حسناى الهى و شاداب نگه داشتن گل روح در زیر باران یاد حق.ذكر خدا، از یادبردن هستى محدود خویش در رهگذر یاد اسماى الهى است و تداوم و استمرار آن زنگار گناهان را از روى دل مىزداید؛ زیرا غفلت و فراموشى حق تعالى، ساحت دل را مكدر مىكند. از اینجاست كه یكى از رسالتهاى اولیاى الهى و كتابهاى آسمانى، برطرف نمودن این كدورت و تاریكى است و به همین علت «ذكر» را از اوصاف پیامبر و از نامهاى قرآن شمردهاند؛ چنانكه قرآن مجید به ذكر بودن پیامبر صلیاللهعلیهوآله چنین اشاره مىكند:
«...قد انزل الله الیكم ذكرا . رسولا یتلوا علیكم آیات الله...»«خداوند ذكرى (رسولى) را به سوى شما فرستاد تا آیات خدا را بر شما تلاوت كند».(4)
انواع ذكر
ذكر زبانى:
ذكرزبانى همان به جا آوردن حمد و ثناى الهى و درد دل كردن ودرخواست كمك ازخداوند متعال است.ذكر زبانى گرچه ازتمام مراتب ذكر، نازلتر است ولى در عين حال مفيد فايده است.چرا که زبان ما در اين ذكر به وظيفه ی خود قيام كرده و حتی ممکن است که همین ذکرهای مداوم زبانی خودش باعث فراهم شدن شرایط برای دریافت قلبی باشد.یعنی در واقع ذکر بعد از یک مدت از زبان به قلب جاری شود.تسبيحات حضرت زهرا سلام الله عليها، گفتن تسبيحات اربعه، «يااللَّهُ» و «يارَبُّ»، «لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ الَّابِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ» و استغفار و مانند آن، ازجمله ذكرهاى زبانى مى باشند كه هر كدام ثواب مخصوصى داشته و اثر ارزنده اى در انسان ايجاد مى كند به شرطی که لقلقه ی زبان نشوند.
ذكر قلبى:
ذكرقلبى همان توجه قلبى به خداوند است .اگر قلب ما به ذکر خداوند ویاد او مشغول باشد اثرات این ذکر در تمام اعضاء وجوارح ما مشهود خواهد بود. ودلیل اینکه ذکر زبانی سودمند دانسته شده این است که کم کم با ذکر زبانی قلبمان نیز متذکر شود.
ذكر عملى:
ذكر عملى آن است كه انسان در عمل، خدا را ناظر و شاهد اعمال و رفتار خود بداند.ودر واقع عملش مطابق با شرع باشد.
هر ظرفی اگر با چیزی پر شود دیگری گنجایش چیز دیگری ندارد در نظر بگیرید در یک ظرف یک لیتری 1 لیتر آب بریزیم طبیعی است که در همان لحظه آن ظرف گنجایش 1 لیتر شیر را ندارد مگر این که ظرف آب را خالی کنیم و به جایش شیر بریزیم .ذهن نیز از قوانین طبیعی تبعیت میکند اگر ذهن با ذکر پر شود طبیعی است فکر بد در آن جا نمی گیرد و ذکر خدا چون مثبت است اثر آرام کنند دارد همانگونه که فکر منفی اثر ناآرامی و پریشانی دارد.
منابع:
1.احزاب آیه 41
2 .(عدةالداعى، احمدبن فهد، ص 238 )
3.بحارالانوار ج93 ص156
4. سوره طلاق ایات 10 و11