من موندم کتاب مقدس یهودیان تا دیروز که بد بود حالا چی شده که بهش استناد کردی؟
[=Century Gothic]با سلام
عهد قدیم و تحریفات ان برای اهل علم مشخص است ! شما که میدانید صهیونیسم[=Century Gothic]ها[=Century Gothic] کوروش را خیلی دوست دارند
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]
بیا اینها هم ببین البته اگر منابع را بشناسی !؟
تا دلتان بخواهد منبع معتبر داریم
"خانم اولمستد :
"کورش نبرد دیگری در اوپیس کنار دجله نمود و مردم اکد را با آتش سوزاند."
اومستد، ا. ت.، تاریخ شاهنشاهی هخامنشی،
ترجمه دکتر محمد مقدم، چاپ سوم،
انتشارات امیرکبیر، 1372، ص 68 و 69.
*************************************************** جان مانوئل کوک نیز روایت می‌کند که:
"کوروش در نبردی در اوپیس بر مردم پایتخت کهن اکد پیروز می‌شود و آنان را با آتش و کشتار عام نابود می‌کند."
/*************************************** پرویز رجبی
: "کورش ... به پای دیوار میان دجله و فرات رسید،
که شهرهای اُپیس و سیپار را در دو سوی خود داشت. اُپیس به تصرف در آمد و به آتش کشیده شد."
[="]همانطور که قبلا در چگونگی بررسی رویدادهای تاریخی بحث شد، با توجه به مباحث درون دینی، تطبیق حوادث با توجه به دانش محققین و اندیشمندان و میزان احاطه آنان به علوم دینی با رویکردی تحلیلی- تطبیقی صورت می پذیرد.
[="]از این رو در مورد مسائل مطرح در این تایپیک و بررسی شخصیت های تاریخی به نظر میرسد که از هر دو جهت، یعنی اسناد تاریخی و تطبیق بیانات دینی با شخصیت های تاریخی؛ این شخصیت ها اثبات شده می باشند.
[="]خصوصا با توجه به دیدگاه عالمان و مفسران اسلامی آنچه بر اهمیت این موضوع می افزاید، بیان دیدگاهی مثبت در مورد شخصیت کورش کبیر می باشد. شخصیت هایی همچون علامه طباطبایی در تفسیر المیزان و یا آیت الله مکارم شیرازی و همکاران ایشان در تالیف تفسیر نمونه. به نظر می آید آنچه از سوی این اندیشمندان بیان شده نظر قطعی آنان می باشد که کورش کبیر را همان ذوال قرنین دانسته اند. البته باید توجه کرد که منظور از قطع و یقین، قطع فلسفی و یقین مضاف نیست که حصول چنین قطعی بسیار مشکل است و اساسا در علم تارخ محال است. در اینجا منظور قطع عرفی است که سیره عقلا در تحلیل تاریخ بر آن استوار است.
[="]شاید آنچه باعث شده تنها احتمال اندکی در عدم تطبیق شخصیت ذوالقرنین بر کورش وجود داشته باشد؛ عدم تصریح قرآن در بیان این تطبیق باشد که این امر با توجه به نوع دیدگاه قرآن به مسائل تاریخی قابل تبیین است.
همانطور که قبلا در چگونگی بررسی رویدادهای تاریخی بحث شد، با توجه به مباحث درون دینی، تطبیق حوادث با توجه به دانش محققین و اندیشمندان و میزان احاطه آنان به علوم دینی با رویکردی تحلیلی- تطبیقی صورت می پذیرد.
از این رو در مورد مسائل مطرح در این تایپیک و بررسی شخصیت های تاریخی به نظر میرسد که از هر دو جهت، یعنی اسناد تاریخی و تطبیق بیانات دینی با شخصیت های تاریخی؛ این شخصیت ها اثبات شده می باشند.
خصوصا با توجه به دیدگاه عالمان و مفسران اسلامی آنچه بر اهمیت این موضوع می افزاید، بیان دیدگاهی مثبت در مورد شخصیت کورش کبیر می باشد. شخصیت هایی همچون علامه طباطبایی در تفسیر المیزان و یا آیت الله مکارم شیرازی و همکاران ایشان در تالیف تفسیر نمونه. به نظر می آید آنچه از سوی این اندیشمندان بیان شده نظر قطعی آنان می باشد که کورش کبیر را همان ذوال قرنین دانسته اند. البته باید توجه کرد که منظور از قطع و یقین، قطع فلسفی و یقین مضاف نیست که حصول چنین قطعی بسیار مشکل است و اساسا در علم تارخ محال است. در اینجا منظور قطع عرفی است که سیره عقلا در تحلیل تاریخ بر آن استوار است.
شاید آنچه باعث شده تنها احتمال اندکی در عدم تطبیق شخصیت ذوالقرنین بر کورش وجود داشته باشد؛ عدم تصریح قرآن در بیان این تطبیق باشد که این امر با توجه به نوع دیدگاه قرآن به مسائل تاریخی قابل تبیین است.
با سلام و احترام به دوستان عزیز
خصوصا استاد و برادر ارجمندم جناب رضا
که تا کنون پاسخهای زیبایی به پرسشهای
مطرح شده داده اند ...
دوست عزیزم جناب صدر ...
این سخنان شما از نظر منطقی اعتبار چندانی ندارد
و مصداق سفسطه رجوع به اتوریته است ...
یعنی مثلا من برای اینکه اثبات کنم ، امام حسین
رفتارش در عاشورا خوب یا بد بوده از اینشتین یا پلانک
نقل قولهایی را بیاورم ...
کسی منکر علم و دانش اینشتین یا پلانک یا علامه بزرگوار طباطبایی و استاد بزرگوار مکارم نیست ، ولی این عزیزان
مگر درباره کوروش تحقیق کرده اند یا تخصصی در علم باستان شناسی یا زبان شناسی یا تاریخ علمی دارند ؟!
در بین علمای بزرگ این حوزه یک فرد همچون علامه عسگری
شاید می توانست ادعای تاریخدانی بکند ...
دوستانی که ناآگاهانه از نظرات علما که صرفا بررسی احتمال
با توسط به تحقیقات افراد ناآگاه همچون ابوالکلام آزاد که آنهم برگرفته از
نظرات سرسیداحمدخان هندی با آن کلکسیون افتخار انگلیسی می باشد
و در لای یک زرورق فریب به علامه رسیده ، بیش از هر انسانی
دشمن این بزرگواران هستند ...
مثل اینست که ما برای دفاع از استاد مطهری چون ایشان
از چارلی چاپلین در جتاب حجاب نقل قول کردند ، تلاش کنیم
این نامه جعلی را درست جلوه دهیم !!
این دو عمل به یک میزان نا معقولند ...
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]وفسور ايليف مدير موزه ليورپول انگلستان:[/]
[=arial][=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]دکتر هانري بر دانشمند فرانسوي:[/][/]
[=arial][=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]پروفسور آلبر شاندور:[/][/]
[=arial][=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ژنرال سرپرسي سايکس:[/][/]
[=arial][=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ژنرال سرپرسي سايکس بعد از ديدار از آرامگاه کوروش بزرگ:[/][/]
[=arial][=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]افلاطون: [/][/]
[=arial][=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]هرودوت- تاريخ هرودوت:[/][/]
[=arial][=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]پروفسور گيريشمن- ايران از آغاز تا اسلام:[/][/]
[=arial][=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]کنت دوگوبينو سفير اسبق فرانسه در تهران(مورخ فرانسوي):[/][/]
[=arial][=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]هارولد لمب دانشمند آمريکايي:[/][/]
[=arial][=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]گزنفون مورخ بزرگ يوناني:[/][/]
[=arial][=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]کنت دوگوبينو فرانسوي- ايران باستان:[/][/]
دوست عزیز
مهر ورزیده کتب و صفحات این نقل قول ها را
نیز بیاورید وگرنه بی اعتبار خواهند بود ..
ضمن اینکه توسط به ژنرال و سفیر و ... سفسطه رجوع به اتوریته است و اعتبار علمی ندارد ...
shahaab رو یادتون نره
وبلاگی که ایشون معرفی کردن یک سری عکس گذاشته جالبه نگاه لینکی که حکاکی شده
این 2 ادرس رو پیدا میکنید :
shahaab.blogsky.com
و
shahaab.persiangig.com
جالب نیست؟
جالبه توی قسمت نظراتش هم که نگاه کردم یه خرده دوستان فحش داده بودن و با اینکارتون چیزی جز خنده مردم به شما چیزی نصیبتون نمیشه
برای اثبات حرف های من روی عکس زیر کلیک کنید :
[=Times New Roman]
از کرامات شیخ ما اینست شیره را خورد و گفت شیرین است ...
اگر انتهای همین وبلاگ حقیقت خاموش
را بدرستی می خواندید نوشته بود :منبع
نویسندگان این وبلاگ که چند ماهیست
دیگر مطلب بروز نمی کنند ، درخواست کرده بودند
که مطالبی را برای وبلاگشان آماده کنند و من هم
این مطلب را پیشنهاد دادم ، که در وبلاگم قرار گرفته بود ...
حال چون در رنکینگ وضعیت بهتری داشته برای جستجو
دوستان به آن راه یافتند و مطلب را ارائه دادند و
البته برای دوستان ملانقطه ای که دنبال غلط املایی
میگردند ، نه بحث علمی خوراک فراهم گردید ...
یه ایرانی در مورد ایران میتونه صحبت کنه
2 پست بنده پاک شد
هر وقت اصالت ایرانی داشتین برا ایران صحبت کنید
این مزخرفات هم ادم های مثل شما باور داره که دشمن ایرانه
بدرود
خب ما از این تایپیک استفاده خوبی نمودیم و از دعوا و بحث های تند ، کلی لذت بردیم (شوخی):Nishkhand:
نه ولی کمی به خودمان بیاییم ، مسلمان ها می گویند که نژاد پرستی بد است ولی با این وضع خود مسلمان ها هم نژاد پرست هستند و نژاد برتر انسان ها را اعراب و نسل محمد (ص) می دانند !
آریایی ها آدم نیستن ! ؟ اصلا مگر خود پیامبر گفتش یا خود قرآن گفته که محمد نژاد برتر هست و همه انسان ها در سطح پایین تری قرار دارند و بنابراین اعراب بالاترین مقام رو دارند و زبان عربی ، زبان بهشتی هست و فلان و فلان ................
و اما دوستداران ایران ، که بعضی ها نژاد پرستی می کنند و بعضی ها افتخار فرهنگ بالا در زمان قدیم .... خب فرهنگمون که بله خیلی بالا بوده از سفالینه ها و آثارمون معلوم هست .... و اینکه شما می گویید که افرادی که می گویند کوروش بد بوده و هخامنشیان حکومت بدی بوده و فلان فلان ..... دشمن ایران هستند ... که الآن ایران نابودشده بود !
البته دیگه خیلی بد شده که اینقدر پشت سر یکی از شاهان بزرگ ما بد می گویند ..... خودشان را مسلمان می دانند ! نظر من که اینجوری که نباید بگوییم کوروش خدا بوده .....و همچنین نباید بگوییم که اون خود شیطان بوده ! (یکم ادبیش کردم ) ..... باید افتخار کنیم که حکومت بزرگی داشتیم ... هنر و فرهنگ بالایی داشتیم .... و در آن زمان اگر می خواستند کشور بزرگی داشته باشند ، می رفتند می جنگیدند تا سرزمینی را که می خواستند ، بگیرند
خب ، یک کلام ..... نژاد پرستی بده ..... و خطابم هم به طرفدارن اعراب هست و هم به طرفداران ایرانی ..... طرفدار خودت باش تا به یه جایی برسی
بعضی ها ادعا مسلمونیشون هم میشه اما متاسفانه نقاب یک مسلمان رو دارند من قران یادم داده و کوروش بزرگ هم گفته به همه اقوام باید احترام گذاشت پی بردی بر اساس 2 مطلب خیالی و توهمی و نشستی اونجا میخندی میگی هی تیشه زدم به تمدن اینها رفت ؟ اینقدر اصالت ما قوی هست که هزاران ادم مثل تو حتی نمیتونن یک خط از هویت ما رو بگیرن
من هیچ فرقی یا احساسی بین شما و اون عراقی ها که میخواستن حمله کنن به ایران حس نکردم اونها خواستن کشور ما رو بگیرن که دیدی اخرش چه بلایی به سر خودشون امد و شما هم میخوای تاریخ هویت ما ایرانی ها رو بگیری (فقط اخر میفهمی دروغ گفتی وقتتو حروم کردی و اخرتت رو تباه کشیدی ) نگاهی به گناه دروغ میکنیم : شراب يكي از نوشيدنيهاي حرام مي باشد كه نوشيدن آن از گناهان كبيره محسوب مي گردد و در رابطه با پليدي آن در آيات و روايات متعددي تاكيد گرديده است اما با اين وجود دروغ و اثرات سو» ناشي از دروغ بسي بالاتر و گناهش سنگين تر از شرب خمر است. چنانچه امام باقر(ع) در اين زمينه فرمودند: (خداوند عزوجل براي بدي قفلهايي قرار داده و كليدهاي آنها را شراب قرار داده و دروغ بدتر از شراب است.(4)
توهین کردن کار درستیه ؟ این صاحبنظر و پژوهشگر مسائل دینی با اشاره به آیه « ولاتسبّوا الّذین یدعون من دون الله فیسبّواالله عدواً بغیر علمٍ» و حدیث « ولاتسبّوا آلهة ...» افزود: دراین آیات و روایات ، صراحتاً دستور داده شده است که به آلهه و مقدسات سایر ادیان دشنام ندهید و لذا براساس آن ، مسلمانی حق ندارد به مقدسات ادیان دیگر توهین نموده و نسبت به آنان مطلب و حرف ناملایمی بر زبان خویش جاری سازد. استاد دانشگاه امام حسین (ع) با اشاره به اینکه قرآن کریم به حقوق ادیان دیگر اعتراف می کند ادامه داد: هیچ دینی همانند دین اسلام، ضامن آزادی ادیان دیگر و حافظ شرف و حقوق آنها نیست و براساس آن ، اسلام عدالت اجتماعی کامل را در کشور اسلامی، نه تنها برای مسلمانان، که برای تمام ساکنان سرزمین خود، با وجود اختلاف مذهب، نژاد، زبان و رنگ تأمین می کند. وی با اشاره به اینکه از نظر قرآن کریم پیش گرفتن روشهای اهانت آمیز نسبت به دیگر ادیان حتی در مورد مشرکین قریش نیز یک روش ناپسند به شمار می آید ادامه داد: برهمین اساس پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) در سیره عملی اش با پیروان ادیان آسمانی، مانند مسیحیت و یهودیت، رفتار مسالمت آمیز داشت و می فرمود: هر کس به اهل ذمه (یهودی، مسیحی و زرتشتی که در پناه اسلام است) آزار رساند، دشمن او خواهم بود و هر کس من دشمن او باشم، روز قیامت دشمنی خود را نسبت به او آشکار خواهم نمود.
نگاهی به داستان امام علی میکنیم :
دوران فرمانروایی علی(ع) آن حضرت در راه خود بسوی کوفه با مردی مسیحی برخورد نمود و از آنجا که قسمتی از مسیر راه هر دو مشترک بود توافق کردند که در مسیر مشترک با یکدیگر مصاحبت کنند. راه به زودی با گفتگو و مصاحبت دوستانه طی شد و به‌سر دوراهی که می‌بایست جدا شوند رسیدند لکن علی(ع) راه خود را به سویی که مصاحبش می‌رفت ادامه داد مرد با شگفتی تمام پرسید مگر مقصد تو کوفه نیست؟ امام با کمال مهربانی پاسخ داد چرا، مرد که پاسخ قانع‌کننده‌ای بدست نیاورده بود بار دوم پرسید: پس چرا از این سوی می‌آیی؟ راه کوفه که آنسوی دیگر است. علی(ع) با لطف خاصی فرمود: می‌خواهم مقداری تو را مشایعت کنم پیامبر اکرم(ص) فرموده: هرگاه دو نفر در یک راه با یکدیگر مصاحبت کنند حقی بر یکدیگر پیدا میکنند اکنون تو حقی بر من پیدا کردی من بخاطر این حق که به گردن من داری می‌خواهم چند قدمی تو را مشایعت کنم و بعد به راه خودم خواهم رفت.مرد مسیحی با حالتی منقلب که گویی حقیقت را یافته است گفت: پیامبر شما که اینچنین نفوذ و قدرتی در میان مردم پیدا کرد و به این سرعت دینش در جهان رایج شد حتماً به علت همین اخلاق کریمه‌اش بوده است.تعجب و تحسین مرد همراه وقتی به نهایت رسید که بعد برایش معلوم شد این رفیق و همسفر مسلمانش خلیفه مقتدر وقت علی‌بن ابی طالب(ع) بوده است. مشاهده این ماجرا در اعماق دل و اندیشه و عواطف وی تحولی بوجود آورد که سرانجام موجب آن شد که او در شمار افراد مؤ‌من و فداکار و یاران علی(ع) قرار گیرد.
و از دیدگاه قران :
قرآن كریم، هرگونه تفكر نژادپرستانه را محكوم نموده است و همه ى انسان ها را فرزند یك پدر و مادر و، قهراً، فاقد برترى نژادى، قومى و مذهبى مى داند. « یا أَیُّهَا النّاسُ إِنّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَر وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ» ( حجرات، 13) ترجمه: هان اى مردم! همانا شما را از یك مرد و یك زن آفریدیم و به هیأت اقوام و قبایلى در آوردیم تا با یك دیگر انس و آشنایى یابید; بى گمان گرامى ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست; خداوند داناى آگاه است.یكى از اصول مهم هم زیستى مسالمت آمیز، تساوى و برابرى انسان ها است; زیرا نژادپرستى، خودبرتربینى و تحقیر ملت ها و مذاهب دیگر، موجب مشكلات فراوانى براى جامعه ى بشرى شده است. جنگ جهانى اول و دوم نمونه ى بارز این مشكلات است.تفاوت در رنگ، نژاد و ملیت، مایه ى فضیلت كسى بر دیگرى نیست. از نظر قرآن، اختلاف زبان ها و رنگ ها از آیات و نشانه هاى الهى و وسیله اى براى شناخت افراد و اشخاص از یك دیگر است; اگر همه ى انسان ها یك شكل، یك رنگ و داراى قد و قواره ى یكسان باشند، زندگى دچار مشكل و هرج و مرج مى گردد.
چکیده ای از سایت پاسخگو :
اهورامزدا اراده قدوسي علوي خود را به وسيله روحي مقدس و نيکو نهاد از قوّه به فعل درميآورد که آن را "سپنتامينيو" ناميده است. اعمال الهي او نيز به دستياري ارواح مقدس که "امشاسپنتا" گفته ميشوند اجرا ميگردد. اين فرشتگان هر يک با حالت و صُور فعاليت ذات الهي نام و معنايي جداگانه دارند، چنان که يکي را وهومنه (بهمن) ناميد که به معناي "فرشته پندار نيک و نهاد خوب" است. ديگري را "آشا" (ارديبهشت) يعني فرشته راستي و عدالت، ديگري را "خشترا" (شهريور) يعني فرشته نيرو و قدرت کامل، ديگري را "هورواتات" (خرداد) يعني فرشته رسايي و کامروايي، ديگري را "آدمايتي" (اسفند ارمذ) يعني فرشته شفقت و لطف و باروري و ديگري را "امرتات" (مرداد) که به معناي بقا و جاودانگي است. نقطه اصلي و پايه اساسي اخلاق در آيين زرتشت بر اين قاعده است که نفس آدمي، ميدان نبردي واقعي ميان خير و شر است. اهورامزدا به آدمي آزادي عمل عطا کرده که عمل خود را برگزيند و بين صواب و خطا هر يک را بخواهد انتخاب کند، البته نيکان بدي را نميپسندند. از منطق و فلسفه زرتشت در کتب ديني ميتوان استنباط کرد آتش نميپرستيده و بر آن عقيدهاي که پيشينيان و نياکان او بر آن بودهاند، نبوده است. هم چنين معتقدات او با آنچه بعدها آتش پرستان اخير عنوان کردهاند، اختلاف دارد. آتش را فقط رمزي قدوسي و نشاني گرانبها از اهورا مزدا ميدانسته است.(10) درباره ديدگاه رسول خدا (ص) درباره ايرانيان مي توان گفت : طبق برخي روايات در قرآن آياتي وجود دارد كه اشاره به قوم ايران و ايرانيان دارد. از جمله. پيامبر هنگام تلاوت قرآن به اين آيه رسيد كه خداوند مي‌فرمايد: « ... وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ ثُمَّ لا يَكُونُوا أَمْثالَكُمْ»(11) يعني اگر روي برگردانيد (خداوند) جاي شما را به مردمي غير از شما خواهد داد كه مانند شما نخواهند بود. از آن حضرت پرسيدند: كساني كه اگر ما روي برگردانيم ،خداوند آنها را به جاي ما قرار ميدهد، چه كساني هستند؟ رسول خدا در حالي كه بر دوش سلمان فارسي مي‌زد فرمود: «اين مرد و قوم او هستند.»(12) در حديثي ديگر ابوهريره مي‌گويد: خدمت پيامبر نشسته بوديم كه سوره جمعه نازل شد. آن را براي ما تلاوت كرد و وقتي به آيه « و آخرينَ منهم لمّا يلحقوا بِهم»(13) رسيد، مردي پرسيد: آن گروه چه كساني‌اند؟ حضرت ضمن اشاره به سلمان فرمودند: «قسم به جان كسي كه جانم در دست او است! اگر ايمان در ثريا باشد،افرادي از اين گروه به آن دست مي يابند.»(14) آيه ديگري در قرآن است كه طبق حديث نبوي از ايرانيان به عنوان پاسداران و نگهبانان دين ياد شده است. آيه مي‌فرمايد: «اگر اين قوم نسبت به آن (هدايت الهي) كفر ورزند (مهم نيست). زيرا كساني را نگاهبان آن ساختيم كه نسبت به آن كافر نيستند.»(15) شخصي از رسول خدا (ص) پرسيد: منظور از آن گروه نگهبان دين در اين آيه چه كساني هستند؟ فرمود: سوگند به خدا، اين گروه نگهبان، سلمان و قوم او هستند.»(16) رسول خدا غير از احاديثي كه در تفسير آيات در مورد ايرانيان آورديم، بارها در مورد ايران و ايرانيان سخن گفته و از آنها به نيكي ياد كرده است كه به چند مورد اشاره ميشود. پيامبر مي‌فرمايند «ايرانيان خويشاوندان ما اهل بيت‌اند ... »(17) در جاي ديگر مي‌فرمايند: "در بين مردم، مردم فارس بيش ترين سهم را از اسلام دارند."" خوشبخت‌ترين ملت غير عرب به واسطه اسلام مردم ايرانند."(18) درجاي ديگر ايرانيان را اهل بهشت مي‌نامد .
وای چه بسا از کسانی که دروغ میگونید وای بر انانی که یه مذهب های دیگران توهین میکنند وای بر انانی که ملت رو فریب میدهند.
سوگند به قران من ان کسانی رو که به بزرگانم به هویتم و به کسانی که پیامبر ذوالقرنین (کوروش بزرگ )رو به ادمی ظالم و ستمگر تشبیه کردن هیچ وقت نمیبخشم )
توکل به قران کتاب مقدسم میکنم و از تمام اقوام اریایی پارسی خواهشی میکنم که در این تایپک دیگه بحثی رو ادامه ندهند. چون تاریخ ما شناخته شده است و قران رو شاهد میگرم و قسم میدهم ان کسانی که ملت رو فریب دادن و ان کسانی که اهانت و انکار کردن رو هیچ وقت نبخش در این دنیا و توی اخرت هم جواب ادم های رو که با نقاب توهین به بزرگان من کردن هیچ وقت نبخش
من و دوستان من دیگر جواب شما رو امیدوارم که نخواهند داد چون ما به بزرگی و کریم بودن و دست به دعا بردن خیلی بیشتر از امثال ادم های مثل شما اعتقاد داریم.
جواب ابله هان خاموشیت خواهشی که از دوستان اریایی دارم دیگه ادامه ندید ارزوی موفقیت برای همگی میکنم
با سلام و احترام به دوستان عزیز خصوصا استاد و برادر ارجمندم جناب رضا که تا کنون پاسخهای زیبایی به پرسشهای مطرح شده داده اند ...
دوست عزیزم جناب صدر ... این سخنان شما از نظر منطقی اعتبار چندانی ندارد و مصداق سفسطه رجوع به اتوریته است ...
یعنی مثلا من برای اینکه اثبات کنم ، امام حسین رفتارش در عاشورا خوب یا بد بوده از اینشتین یا پلانک نقل قولهایی را بیاورم ...
کسی منکر علم و دانش اینشتین یا پلانک یا علامه بزرگوار طباطبایی و استاد بزرگوار مکارم نیست ، ولی این عزیزان مگر درباره کوروش تحقیق کرده اند یا تخصصی در علم باستان شناسی یا زبان شناسی یا تاریخ علمی دارند ؟! در بین علمای بزرگ این حوزه یک فرد همچون علامه عسگری شاید می توانست ادعای تاریخدانی بکند ...
دوستانی که ناآگاهانه از نظرات علما که صرفا بررسی احتمال با توسط به تحقیقات افراد ناآگاه همچون ابوالکلام آزاد که آنهم برگرفته از نظرات سرسیداحمدخان هندی با آن کلکسیون افتخار انگلیسی می باشد و در لای یک زرورق فریب به علامه رسیده ، بیش از هر انسانی دشمن این بزرگواران هستند ...
مثل اینست که ما برای دفاع از استاد مطهری چون ایشان از چارلی چاپلین در جتاب حجاب نقل قول کردند ، تلاش کنیم این نامه جعلی را درست جلوه دهیم !! این دو عمل به یک میزان نا معقولند ...
یا علی
البته اقا شهاب خیلی تند روی نکنید. آنچه که شما آوردید هم نشانه ضعف علمی و هم عدم تخصص شما در مباحث تاریخی است. آنچه که بعنوان بررسی رویکرد تحلیل محتوای تاریخی در اینجا ذکر شد بر اساس نوشته های دوستان در تایپیک های گذشته بود. در ثانی مطلبی که در اینجا شما آورده اید توهین به علما است. شما از کجا می دانید علامه طباطبایی یا آیت الله مکارم شیرازی تحقیق تاریخی نداشته اند؟ ثالثا آنچه که در این مورد متذکر شدیم بحث تطبیق متون دینی با اسناد تاریخی بود. که این یک وجه علمی مخصوص به خود دارد. بعبارت دیگر همانطور که قبلا ذکر شد منظور این است که این اندیشمندان و متفکران به واسطه احاطه علمی به مسائل موضوعی علوم اسلامی چنین تفسیری از این متون دینی ارائه کرده اند و فکر هم نمی کنم شما از لحاظ علم تفسیر، کلام، فقه و فلسفه از این آقایان بالاتر باشید که اینطور جسورانه حیطه علمی این بزرگواران را زیر سوال ببرید. امیدوار پس از این دقت بیشتری مبذول فرمایید.
یک نکته: ضمن اینکه باید توجه داشت که طبق توصیه قرآن:
الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ[=arial] فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ[=arial] هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ
اگر کسی در مورد امام حسین(ع) مطلبی بیان کرد شما به گفته او توجه کنید. بحث شخصیت غیر بحث سخن است.
بعضی ها ادعا مسلمونیشون هم میشه اما متاسفانه نقاب یک مسلمان رو دارند
من قران یادم داده و کوروش بزرگ هم گفته به همه اقوام باید احترام گذاشت
پی بردی بر اساس 2 مطلب خیالی و توهمی و نشستی اونجا میخندی میگی هی تیشه زدم به تمدن اینها رفت ؟
اینقدر اصالت ما قوی هست که هزاران ادم مثل تو حتی نمیتونن یک خط از هویت ما رو بگیرن
من هیچ فرقی یا احساسی بین شما و اون عراقی ها که میخواستن حمله کنن به ایران حس نکردم
اونها خواستن کشور ما رو بگیرن ک...
توهین کردن کار درستیه ؟
این صاحبنظر و پژوهشگر مسائل دینی با ...
نگاهی به داستان امام علی میکنیم :
دوران فرمانروایی علی(ع) آن حضرت در راه خود بسوی کوفه با مردی مسیحی برخورد نمود و از آنجا که قسمتی از مسیر راه ...
و از دیدگاه قران :
قرآن كریم، هرگونه تفكر نژادپرستانه را محكوم نموده است و همه ى انسان ها را فرزند یك پدر و مادر و، قهراً، فاقد برترى نژادى، قومى و مذهبى مى داند. « یا أَیُّهَا النّاسُ إِنّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَر وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ» ( حجرات، 13) ترجمه:
mr.programmer;167296 نوشت:
هر وقت اصالت ایرانی داشتین برا ایران صحبت کنید
این مزخرفات هم ادم های مثل شما باور داره که دشمن ایرانه
بدرود
دوست من هر چقدر از زشتی های توهین کردن نقل قول کنید ، تا زمانی که خودتان چنین سخن می گویید حکایت همان عالم بی عمل هست که ...
(گرچه کپی پیست کردن مصداق عالم بودن نیست )
ضمن اینکه تشکیک در اصالت دیگران وقیحانه ترین
توهینهاست که فقط می توانم به حساب ناآگاهیتان
بگذارم ، نه تربیت نادرست ...
البته اقا شهاب خیلی تند روی نکنید. آنچه که شما آوردید هم نشانه ضعف علمی و هم عدم تخصص شما در مباحث تاریخی است. آنچه که بعنوان بررسی رویکرد تحلیل محتوای تاریخی در اینجا ذکر شد بر اساس نوشته های دوستان در تایپیک های گذشته بود.
در ثانی مطلبی که در اینجا شما آورده اید توهین به علما است. شما از کجا می دانید علامه طباطبایی یا آیت الله مکارم شیرازی تحقیق تاریخی نداشته اند؟
ثالثا آنچه که در این مورد متذکر شدیم بحث تطبیق متون دینی با اسناد تاریخی بود. که این یک وجه علمی مخصوص به خود دارد. بعبارت دیگر همانطور که قبلا ذکر شد منظور این است که این اندیشمندان و متفکران به واسطه احاطه علمی به مسائل موضوعی علوم اسلامی چنین تفسیری از این متون دینی ارائه کرده اند و فکر هم نمی کنم شما از لحاظ علم تفسیر، کلام، فقه و فلسفه از این آقایان بالاتر باشید که اینطور جسورانه حیطه علمی این بزرگواران را زیر سوال ببرید.
اگر کسی در مورد امام حسین(ع) مطلبی بیان کرد شما به گفته او توجه کنید. بحث شخصیت غیر بحث سخن است.
با سلام و احترام به شما صدر عزیز
و آرزوی قبولی عبادات و عزاداریتان ...
1- آنچه که من آوردم را جزء به جزء می توانید
پاسخ دهید و کلی قضاوت نکنید ...
بفرمایید اشتباه ما در کدام جمله بوده ...
من که با پیام خصوصی گفتگو نکردم
2- توهینی به علما نیست ، توهین را افرادی می کنند که در یک بحث تاریخی و علمی ،قداست علما را سپر و آبرویشان را حراج می کنند ...
3- سخنم پیرامون ذوالقرنین از آنجاست که خود
علامه بزرگوار زمانی که تئوری ذوالقرنین بودن کوروش
را مطرح می کند چند سطر می نویسد و سپس می فرماید:
[INDENT]
...اين اجمال آن چيزى است كه مولانا ابو الكلام آزاد گفته است كه اينك تفصيل آن از نظر شما خواننده مى گذرد.
[/INDENT]بحث ذوالقرنین را می توان جای دیگری دنبال کرد ولی
سخن علامه بزرگوار از ابوالکلام است و آیت الله مکارم
نیز عینا همان نوشته ها را آورده اند ، کسی که یکبار
مطالب این دو عزیز را خوانده باشد چنین برچسب هایی
به دیگران نمی زند ..
3- چرا ، من می توانم در بحث های مختلف ادعا کنم
که در یک زمینه های خاص تحقیقاتم مفصل تر و علمی تر
از این عزیزان است ... علم رجال ودرایه برای تشخیص
روایت صحیح از ناصحیح و جعلی را افرادی همچون علامه
عسگری بیش از هر عالمی بکار برده و تخصص کافی داشتند ...
4- کسی که درباره شخصیتی روایتی را نقل کرد ، باید با
علم رجال و درایه و ... آنرا سنجید و از فیلتر خرد عبور داد ...
مثلا سالها پیش در سایت های افشا/درفش کاویانی/کافر و...
مقاله ای بود با عنوان کشتار ایرانیان بدست امام حسن و امام حسین ...
ما اینرا پی گیری کرده و به طریق زیر به نقد کشیدیم : بررسی یک دروغ ( حضور امام حسن و امام حسین (ع) در ایران)
البته تاریخ این مقاله قدیمی تر از آنچیزیست که در
وبلاگم آمده ، و ما در حدود 5-6سال پیش آنرا ارائه کردیم ...
5- سعی کنید در بحث های تخصصی از تقدس کسی
سو استفاده نکنید ...
اقا شهاب چیزهای هست و من دیدم از این کوروش بزرگ که جاش نبود بگم اما باز میگم. دختری بود که دچار بیماری بود ایشون به مقبره کوروش روی میاورن و علاقه شدیدی به ایشون داشتن دخترک رو به مقبره کوروش ازش میخواد که بیماریش شفا پیدا کنه بعد از چند شب این دختر خواب کوروش رو میبینه و شفا پیدا میکنه من فکر کردم دروغه با چشم خودم دیدم این ملت اون ناحیه هم دیدن داداش شهید من هم تو خواب مادرم امد به هر چیزی اعتقاد قلبی داشته باشی بهش میرسی چندین بار هم امد وقتی اعتقادات قلبی داشته باشی به یه چیزهای میرسی که فکرشم نمیکنی من پیرمردی رو دیدم حدود 107 سال بیشتر هم عمر کرده بود ایشون یکی از کسانی بودن که عمرشون با دین و خدا بود در حالی که در حیاط خانه نشسته بودن در عرض چند ثانیه فوت میکنن یکی از همسایه ها میگفت وقت امبولانس امد اینو ببره من نور زردی پشت ماشین دیدم ... داستان واقعی دیگر از یک فرد دیگری بود من حدودا دوره راهنمایی بودم یکی از دوستهام گفت در ماه محرم من این امام حسینو قبول ندارم گفتم اقا قبول نداری نداشته باش ولی جلوی ما نگو باز ادامه داد .... شب من خوابیدم به همین خدا قسم دیدم یه چیز مثل سنگ داغ هست دوستم روی این سنگ خواباندن و چشماش بستست دیدم بدنش داره میسوزه و اعضای بدنش از هم جدا هستند ترسیدم سریع صبح رفتم سراغش ماجرا تعریف کردم گفتم برو از اقا طلب بخشش کن (کرمش زیاده بخشش داره) و داستان مردی رو دیدم که در قبر ان مرد یک مار دیدن (نگاهی به گذشته ایشون کردیم ایشون کلاه بردار بودن ) داستان دیگر از یه ادمی دیدم که کارش کلاه برداری بود وضع مالی بسیار خوبی بهم زد اما پسر ایشون سوار اسب بود اسبش میخوره زمین اونم یه ضربه کوچلو به سرش وارد میشه و میمیره مرد دیگری رو دیدم که با یک زن ارتباط نامشروع داشت توی تصادف بعد از چند مدت فلج شد حتی نمیتونه حرکت کنه ) من از خدا بیشتر چیزهای که خواستم بهم نشان داد و واقعا به بعضی ادم ها حس خوبی دارم از ته قلبم و به اون های که هم حس خوبی ندارم واقعا یه چیز بدی یا خطایی داشتن اقا شهاب رضا من قلبم بهم میگه شماها ادم خوبی نیستید شما به هیچ راهی جز راه خودتون ادامه نمیدید شماها میدانید هدفتون چیست اما از کردار خود به هیچ عنوان پشیمان نمیشوید. اینا به کنار اصلا ... یه مدت شد توی وبلاگ ها گفتن ما کوروش رو خدا میبینیم و سجده میکنم و سو استفاده از یه عکسی کردن که یک نفر جلوش زانو زد. زانو زدن ما به عنوان پرستش نبود به احترام این بود که پیش ما نیست به احترام اینکه که چکارها کرد و چه نسلی داشتیم من وقتی سر قبر داداشم که شهید شد زانو میزنم دستمو میکشم روی قبر و یه فاتحه میدم به معنای دلتنگی و دوست داشتنه داداشهام 2 تاش رفت برای مملکت رفت برای شماها که اینجا باشید رفت در راه خدا منم بهش افتخار میکنم. کوروش بزرگ هم راه خدا پرستی رو داشت ما چرا بهش افتخار نکنیم ؟ شما میگید جنگ کرد ادم کشت توی جنگ ایران و عراق هم ایرانی کشته شد هم عراقی جنگ کوروش پایه ریزیش بر اساس صلح بود بر اساس عدالت شما که میگی من مطالب کپی پیست میکنم : بنده وقتی که بچه بودم میرفتم تخت جمشید توی فاصلاب زیر زمینی تخت جمشید یه قسمت مانند تونل داشت من تو این قسمت زیر تا زیر تخت جمشید سانت و سانت میرفتم و میومدم جوری بود که فقط باید میخوابیدی و حرکت میکردی میدونی زیر تخت جمشید چطوری هست ؟ جوابت نه هست تا الان یه سری جاها مثل تنگه زندان یه سری محیط ها اینجاست که حتی شما نمیدونید اون محیط چند بخشه تا حالا اون بخشی که از سد سیوند رفته زیر اب دیدیش ؟ پس نگو شما میایی یه مطلب از فلا جا میگیری میدی اول که شما و اقا رضا توهین های زیادی کردنو اهانت های پی در پی به قول شما من بی احترامی کردم ؟ من به شما خیلی احترام گذاشتمو شما به زرتشت کوروش(و پیامبری که در قران اسمش امده )و به تمدن ما فحاشی کردین میگین کاری نکردین ؟ و گرنه اگر کوروش بزرگ رو باور نداشتم و از عقایدش توی زندگیم استفاده نمیکردم سری شمشیر رو میکشیدم یقین داشته باشید اقا شهاب من اول سرویس پرشین گیگی که فایلهاتون اپلود کردید درخواست میدادم که شما اهانت کردی اون اکانتت رو ترتیبشو میدادم 2 تا سرویس وبلاگتون هم با ادمینش صحبت میکردم اگر تعطیل میکرد که میکرد اگر نمیکرد خودم تعطیلش میکردم و اگر بسیار ادم بد دهنی و عصبی بودم کافی بود ادرس های فرومی که شما توش فعالیت میکردی در یکی از صفحات فیس بوک قرار میدادم مثلا یکی از پیج هاش برای تاریخ تمدن ایرانه چیزی حدود 10 هزار تا کاربر داره میدونستی لینکو میدادم این ده هزار کاربر چه بلایی به سرت میووردن ؟ هر وب سایت و وبلاگی هم داشتی خودم برات یه ایندیکس میزدم بهت تحویل میدادم :-)
اگر توجه کنی میبینی من جوابتون رو فقط با حرف های دادم که از کردارتون پشیمان شوید و گرنه من هیچ کاری نکردم و اهل جنگ هم نیستم چون به هموطنانم احترام خواهم گذاشت و نیازی به جنگ هم ندارم چون جوب شما از اولش روشن بوده شما چشم بصیرت نداشتی
من فقط جواب شما رو دادم همینطور مدیر روابط عمومی اینجا با برخوردی داشتم فهمیدم بابا همه مثل هم نیستن ادم های بسیار گلی هم اسک دین داره و ممنوم از کارشناس پاسخگوي تاريخي ( صدر ) که عادلانه قضاوت میکنند.
و باز میگم شما چرت و پرت گفتید دروغ و یه مشت چیز بی سند حرفمو انکار نمیکنم
خیلی ظلمه به اسکندر بگی پیامبر خدا همون که تو قران بوده
اریابرزن ما کشک بادمجون بوده تمام یارهاش تا اخرین نیزه ها که بهشون پرتاب شد با اخرین دلاوری ها جنگیدن برا همین خاک ایران بعد میان میگن اسکندر پیامبره
یارو امده 2 تا عکس برداشته میگه این شکلک بالا سرش مار بوده یکی از تحقیق های که بنده داشتم در زمان هخامنشی ما نیرو دریایی داشتیم کانال سوئز مال کی بود ؟ یکی از تاج های کوروش شکلک 2 ماهی داره به نشان تسلط بر 2 اقیانوس بوده
توضیحات بیشتر ::
آرتمیس یا آرتمیز در چم راست گفتار بزرگ فرمانده بزرگ نیروی دریایی خشایارشا در جنگ یونانیان بود که با خردمندی و کارآمدی بی همتای وی نیروی دریایی و رزمناوهای تریوم و صدها ناو نبرد ناو ناوچه را رهبری کرد و با فرماندهی درست بایسته خویش سپاه یونان را در هم شکست. این زن فرمانده از رایزنان جنگی خشایارشا نیز بود.آرتمیس چهره ای شگفت انگیز در تاریخ ایران باستان است و شاید گزافه نگفته باشیم در تاریخ سر تا سر جهان میباشد ..او نخستین بانویی است که در فرنام فرماندهی نیرومند ترین نیروی دریایی جهان و هموند شورای عالی پدافندی و وزارت جنگ و وزارت پدافندی هخامنشیان و همچنین فرماندهی سپاه باختری ایران جایدار در کاریه خویشکاری می کرد .این بانو در سال 480 پیش از زایش مسیح با پنج رزمناو سنگین تریوم و هشت هزار سپاهی پیاده آمیزه از هشت هنگ و دو گردان ششصد نفره از نیروهای کارآمد گارد جاویدان که به دست خشاریارشا برای پاسداری از بانو آرتمیس فرستاده شده بودند در جنگ سالامیس باشنده شد ..
یه نگاهی به کتاب مقدس (الهی ) قران کنیم :
وَیسْأَلُونَكَ عَنْ ذِی الْقَرْنَینِ قُلْ سَأَتْلُو عَلَیكُمْ مِنْهُ ذِكْرًا«83» و از تو درباره ذوالقرنین می پرسند؛ بگو: به زودی بخشی از سرگذشت او را [به وسیله آیاتی از قرآن] برای شما می خوانم. إِنَّا مَكَّنَّا لَهُ فِی الْأَرْضِ وَآتَینَاهُ مِنْ كُلِّ شَیءٍ سَبَبًا«84» ما به او در زمین، قدرت و تمکّن دادیم و از هر چیزی [که برای رسیدن به هدف هایش نیازمند به آن بود] وسیله ای به او عطا کردیم. فَأَتْبَعَ سَبَبًا«85» پس [با توسل به وسیله،] راهی را [برای سفر به غرب] دنبال کرد.
کوروش بزرگ وقتی که خاکش کردن گفت من رو خاک کنید که اعضای بدنم خاک ایران رو تشکیل دهند.
جالبه بعضی هاتون میگید بت پرست فردا هم میگید فلا ... این عکسو اماده کردم ببیید :
این 2 نقاشی میدونید از کیا بودن و کجا پیدا شدن و الان کجاست ؟ (فکر نکنم بدونید )
در عکس وسطی میبینید که یک مرد دستاش رو گرفته به سمت بالا و داره دعا میکنه
عکس سوم چند هفته پیش خودم با گوشی موبایلم گرفتم در عکس بالای صفحه میبنید که نشان فروهر و خورشید میبینید که یکی از افراد باستان شناس توضیحات بسیار زیادی دیدن که سر وقت عرض میکنم در بالاترین نقطه تخت جمشید این تصویر رو در سمت راست میبینید عکس :
شما خجالت واقعا نمیکشید جدا میایید میگید مار بت پرست ادم کش فلا بودن ؟
ایا دوستان عزیز باعث افتخار ما نیست ما از نسلی بودیم که 2500 سال پیش فروهر (کردار نیک پندار نیک و گفتار نیک رو از در بالاترین نقطه تخت جمشید داشتیم ) ؟ کوروش بزرگ نمیتونست این نماد ها رو بذاره نماد قدرت و عکس خودشو اون بالا بزاره ایا کسی که خدا پرست نبوده و خونخوار بوده میومده این ها رو در بالاترین جای تخت جمشید حکاکی میکرده ؟ من چقدر دست شما ها رو کنم و جواب به شماها بدهم ؟
این تصویر رو ببینید این تصویر در کجای تخت جمشید قرار دارد ؟ این تصویر وقتی شما از پله ها میرید بالا وارد تخت جمشید چند قدم بزنید این تصویر رو میبنید فاصله این تصویر و تصیور بالا فروهر بسیار زیاد هست که در اینده با عکس نشان خواهم داد پایین ترین تصویر :
قدمی در تخت جمشید بزنید احساس میکنید و واقعیت ها رو خواهید فهمید و بدانید در پی تحقیقی که در قران داشتم و سدی که کوروش بنا کرد دنبال اون سد میگردم یقین داشته باشید سد رو پیدا کنم در ان سد غواصی میکنم و یه سری تحقیق هم در مورد اون سد و بنا کردنش بودم که به وقتش ارائه خواهم کرد در صورتی که این سد رو بدونم دقیقا در کدوم کشور و کجا هست حتما به این سد میرم و یه سری بحث های دیگر میپردازیم که واقعا شنیدنی هستن
ارزوم هست بتونم محل این سد رو پیدا کنم بعضی ها میگن هنوز هست بعضی میگن معلوم نیست جاش دقیقا در کجاست اما با برنامه ناسا و گوگل ارت دنبالشم به وقتش دقیقا پیداش میکنم
ما به دنبال کشف رازهای هستیم بعضی از افراد دنبال از بین بردن حقایق اثبات شده ان
ا کوروش(و پیامبری که در قران اسمش امده )و به تمدن ما فحاشی کردین میگین کاری نکردین ؟[/QUOTE
[=Century Gothic]با سلام
تند نرو ید از قرآن چیزى که صریحا دلالت کند او پیامبر بوده استفاده نمىشود، هر چند تعبیراتى در قرآن هست که اشعار به این معنى دارد. در بسیارى از روایات اسلامى که از پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) نقل شده نیز مىخوانیم «او پیامبر نبود بلکه بنده صالحى بود»،
(الحویزى، على بن جمعه العروسى؛ نورالثقلین، قم: مطبعه الحکمه، الجزء الثالث، بىجا، بىتا، ص 294 و 295).
من اول که اول به قران روی میارم و بعد به روایات ها در ضمن پیامبرها ادم های بودن که در راه خدا خدمت کردن مهم نیست اون صالح بوده یا پیامبر مهم اینه که خدا پرستی عدالت توی کارش بوده اونم چیزی بیش از 2500 سال پیش ! ما افتخار میکنیم که نیکان ما در زمانی که یونانی ها به بردگی میگرفتن ملتو همه کاری میکردن ما عدالت خدا پرستی تو کارمون بوده وقتی دیوار چینو ساختن هر کس براش یه اتفاقی براش پیش میومد با شمشیر سرشو میزدن چقدر هم برده داشتن یونانی ها چه کارهای بود که نکردن اما اون زمان توی دنیا کی حرف اولو میزد ؟ شما بیایید تخت جمشید و هیچ سند تاریخی هم نمیبینید که برده داشتیم کارگرهای بودن که برای ما کار کردن سکه میگرفتن
ذوالقَرنَین ذوالقرنین یکی از شخصیت‌های قرآن و کتاب مقدس است. بر اساس قرآن، ذوالقرنین، سه لشکرکشی مهم داشت نخست به باختر، سپس به خاور، و سرانجام منطقه ای که در آن یک تنگهکوهستانی وجود داشت، او انسان یکتا پرست و مهربانی بود واز طریق دادگری منحرف نمی شد و به همین جهت مشمول لطف خدا بود، او یار نیکوکاران و دشمن ستمگران و ظالمان بود و به مال و ثروت دنیا علاقه ای نداشت، او هم به خدا ایمان داشت و هم به روز رستاخیز، او سازنده سدی بود، که در آن به جای آجر و سنگ از آهن و مس استفاده شده است و هدف او از ساختن این سد کمک به گروهی مستضعف در مقابل ظلم و ستم قوم یاجوج و ماجوج بوده است.[۱]
داستان ذوالقرنین در قرآن در سوره کهف به این شرح آمده است: و از تو در باره ذو القرنین می‌پرسند. بگو: برای شما از او چیزی می‌خوانم. (۸۳) ما او را در زمین مکانت دادیم و راه رسیدن به هر چیزی را به او نشان دادیم. (۸۴) او نیز راه را پی گرفت. (۸۵) تا به غروبگاهخورشید رسید. دید که در چشمه‌ای گِل‌آلود و سیاه غروب می‌کند و در آنجا مردمی یافت. گفتیم: ای ذو القرنین، می‌خواهی عقوبتشان کن و می‌خواهی با آنها به نیکی رفتار کن. (۸۶) گفت: اما هر کس که ستم کند ما عقوبتش خواهیم کرد. آن گاه او را نزد پروردگارش می‌برند تا او نیز به سختی عذابش کند. (۸۷) و اما هر کس که ایمان آورد و کارهای شایسته کند، اجری نیکو دارد. و در باره او فرمانهای آسان خواهیم راند. (۸۸) باز هم راه را پی گرفت. (۸۹) تا به مکان برآمدن آفتاب رسید. دید بر قومی طلوع می‌کند که غیر از پرتو آن برایشان هیچ پوششی قرار نداده‌ایم. (۹۰) چنین بود. و ما بر احوال او احاطه داریم. (۹۱) باز هم راه را پی گرفت. (۹۲) تا به میان دو کوه رسید. در پس آن دو کوه مردمی را دید که گویی هیچ سخنی را نمی‌فهمند. (۹۳) گفتند: ای ذو القرنین، یأجوج و مأجوج در زمین فساد میکنند. می‌خواهی خراجی بر خود مقرر کنیم تا تو میان ما و آنها سدی برآوری؟ (۹۴) گفت: آنچه پروردگار من مرا بدان توانایی داده است بهتر است. مرا به نیروی خویش مدد کنید، تا میان شما و آنها سدی برآورم. (۹۵) برای من تکه‌های آهن بیاورید. چون میان آن دو کوه انباشته شد، گفت: بدمید. تا آن آهن را بگداخت. و گفت: مس گداخته بیاورید تا بر آن ریزم. (۹۶) نه توانستند از آن بالا روند و نه در آن سوراخ کنند. (۹۷) گفت: این رحمتی بود از جانب پروردگار من و چون وعده پروردگار من در رسد، آن را زیر و زبر کند و وعده پروردگار من راست است. (۹۸) [۲]
ترجمه ون دایک:أَمَّا الْکَبْشُ الَّذِی رَأَیْتَهُ ذَا الْقَرْنَیْنِ فَهُوَ مُلُوکُ مَادِی وَفَارِسَ[۷]
[INDENT]ترجمه فارسی قدیم:اما آن قوچ صاحب دو شاخ که آن را دیدی پادشاهان مادیان و فارسیان میباشد.
یهـود از بشـارت رؤ یای دانیال چنین دریافتند که دوران اسارت آنها با قیام یکی از پادشـاهـان ماد و فارس، و پیروز شـدنش بر شـاهـان بابل، پایان می گیرد، و از چنگال بابلیان آزاد خواهند شد. چیزی نگذشـت که کوروش در صحنه حکومت ایران ظاهر شد و کشور ماد و فارس را یکی ساخت، و سلطنتی بزرگ از آن دو پدید آورد، و هـمانگونه که رویای دانیال گفته بود که آن قوچ شاخهایش را به باختر و شرق و شمال می زند کوروش نیز در هر سه جهت فتوحات بزرگی انجام داد. یهود را آزاد ساخت و اجازه بازگشت به فلسطین به آنها داد
اکنون اوصاف اخلاقی ذوالقرنین در برابر ماست؛ نخستین آن دادگری و رعیت نوازی است، ببینیم این صفت تا چه حد در زندگی کوروش وارد است. قرآن می فرماید: سرنوشت این قوم در دست توست، تو می‌توانی آنان را مجازات کنی یا اینکه ببخشی و به نیکی گرایی. مقصود از این طایفه همان قومی است که بدون دلیل به کوروش حمله بردند و بالاخره نتیجه نگرفتند و کوروش فاتح شد، البته می‌توانست و می بایستی آنان را مجازات نماید. ذوالقرنین چه کرد؟ به مردم گفت بلکه عملا ثابت کرد که «من از آنان که میل ستمگری و ستمکاری دارند نیستم، کسی که ظلم کرد، سزای او ظلم خواهد بود و عذابی شدید خواهد دید، اما کسی که ایمان آورد و عمل نیکو کرد، سزای او نیکی است و در کار او گشایشی حاصل. » بدین ترتیب کوروش از گناهان سابق مغلوبین نیز چشم می پوشد و می‌گوید اگر پس از این کسی بدی کرد بد خواهد دید. مورخین یونان عموما عقیده دارند که کارهای کوروش پس از فتح لیدی نه تنها توأم با دادگستری بود بلکه بسی بالاتراز آن می نمود؛ همه بخشش و داد و بزرگواری بود، کوروش تا پایه داد نایستاد بلکه از آن مقام نیز فراتر رفت. مورخین یونان می‌گوید کوروش فرمان داد که لشکریان جز با سپاهیان دشمن، با هیچکس با اسلحه روبه رو نشوند، همینطور هم کردند. در قرآن آمده است که ذوالقرنین گفت «و سنقول له من امر یسرا» یعنی اگر کسی نیکویی کرد، خواهید دید که در برابر از طرف من به او به سختی و به بدی رفتار نخواهد شد. مورخین یونان عموما به حقیقت این مطلب ایمان دارند و می‌نویسند که کوروش با همه به نیکی و داد رفتار کرد؛ مردم را زیر بار خراج گران و مالیات های سنگین که از طرف پادشاهان بر دوش رعیت نهاده شده بود نجات داد. آسان گرفتن کوروش در کارها و مهربانی او دوره جدیدی در آسایش و رفاه قاطبه مردم پدید آورد(کوروش کبیر).
اشاره به ذوالقرنین در عهد عتیقسؤ ال کنندگان درباره ذوالقرنین از پیامبر طبق روایاتی که در شان نزول آیات آمده یهود بوده اند، و یا قریش به تحریک یهود. و به این داستان پیش از اسلام و در کتاب یهودیان اشاره شده و تعبیر آن پادشاه ماد و فارس ذکر شده است. به قسمت داستان ذوالقرنین در عهد عتیق توجه کنید. ارتباط کوروش و دوشاخ برجسته‌کاری کوروش در پاسارگاد که دو شاخ را در بالای سر کوروش نشان می‌دهد.
بدلی از مجسمه کوروش بالدار با کلاهخود دوشاخ
نقاشي از روي انسان بالدار بر درگاه يكي از كاخ‌هاي كوروش بزرگ كه توسط جليل ضياءپور ترسيم گرديده است. در این تصویر دوشاخ بر سر مجسمه‌ی منسوب به کوروش بخوبی نمایان است.
در قرن نوزدهم میلادی در نزدیکی استخر در کنار نهر مرغابمجسمه ای از کوروش کشف شد که تقریبا به قامت یک انسان است، و کوروش را در صورتی نشان می دهد که دو بال همانند بال عقاب از دو جانبش گشوده شد، و تاجی به سر دارد که دو شاخ همانند شاخ‌های قوچ در آن دیده می شود.از تطبیق مندرجـات کتاب مقدس با مشـخصات این مجـسمه این احتمال در نظر این مورخین کاملا قوت گرفت که نامیدن کوروش به ذو القرنین (صاحب دو شاخ ) از چه ریشه ای مایه می گرفت، و همچنین چرا مجسمه سنگی کورش دارای بالهـایی هـمچون بال عقاب است، و به این ترتیب بر گروهی از دانشمندان مسلم شد که شخصیت تاریخی ذو القرنین از این طریق کاملا آشکار شده است.
از این مجسمه‌ی شاخدار تفاسیر گوناگون و مختلفی ارائه گردید اما با مقایسه‌ی تصویر این کلاه شاخدار با کلاه مصری هارپوکراتس بنظر می‌آید که بر خلاف این نظرات این شاخ‌ها چیزی جز همان شاخ‌های کلاه مصری هارپوکراتس نمیباشد.
[/INDENT]
[INDENT] اشاره به ذوالقرنین در عهد عتیقسؤ ال کنندگان درباره ذوالقرنین از پیامبر طبق روایاتی که در شان نزول آیات آمده یهود بوده اند، و یا قریش به تحریک یهود. و به این داستان پیش از اسلام و در کتاب یهودیان اشاره شده و تعبیر آن پادشاه ماد و فارس ذکر شده است. به قسمت داستان ذوالقرنین در عهد عتیق توجه کنید. ارتباط کوروش و دوشاخ برجسته‌کاری کوروش در پاسارگاد که دو شاخ را در بالای سر کوروش نشان می‌دهد.
بدلی از مجسمه کوروش بالدار با کلاهخود دوشاخ
نقاشي از روي انسان بالدار بر درگاه يكي از كاخ‌هاي كوروش بزرگ كه توسط جليل ضياءپور ترسيم گرديده است. در این تصویر دوشاخ بر سر مجسمه‌ی منسوب به کوروش بخوبی نمایان است.
[/INDENT]
[=Century Gothic]با سلام [=Century Gothic]مجسمه ای که مربوط به کوروش نیست :
[=Century Gothic]دكتر سيد حسين صفوي در مورد اين مجسمه به صراحت مينويسد : [INDENT] [=Century Gothic]اين مجسمه ... ابدا متعلق به كوروش نيست و اكثر دانشمندان برآنند كه اين پيكر نه متعلق به كوروش اول و نه متعلق به كوروش دوم كوچك برادر اردشير دوم بلكه خواسته اند ملكي را بنمايانند كه در حال پرواز است و دست خود را براي رد كردن ارواح شرير بلند كرده است حال مسئله اين است كه چگونه و چه كسي يك مجسمه بياسم و رسمي چنين را «كوروش» نامگذاري كرده و آنرا «ذوالقرنين» دانسته است. اينجاست كه جعل و جعليات به اوج خود ميرسد و ميگويند نه امروز بلكه روزگاري بر روي اين مجسمه كتيبهاي با دو سطر خط پارسي باستان و يك سطر خط بابلي و يك سطر خط عيلاي بوده كه روي آن نوشته شده بود «من كوروش، پادشاه هخامنشي»!! [/INDENT][=Century Gothic]دكتر بهرا م فرهوشي استاد دانشگاه تهران با وقاحت باور نكردني در كتاب خود به نام ايرانويج مينويسد: [INDENT] [=Century Gothic] «ديولافوا باستانشناس معروف فرانسوي و خانم او در سفرنامه هاي خود ذكر ميكنند كه اين كتيبه را بر روي پيكره بالدار كوروش ديده اند» ايرانويچ، دكتر بهرام فرهوشي استاد دانشگاه تهران، انتشارات دانشگاه تهران، انتشار 1902، شماره مسلسل 3114 تاريخ انتشار آبنماه 1370، ص 65 [/INDENT][=Century Gothic]در صورتيكه در سفرنامه مادام ژان ديولافوا كه اتفاقا جناب محمد علي فرهوشي با نام «ايران كلده و شوش» ترجمه كرده و جالبتر اينكه به كوشش خود جناب دكتر بهرام فرهوشي چاپ گرديده به هيچ وجه در تصويري كه مادام ديولافوا از تصوير به اصطلاح كوروش كشيده هيچ كتيبهاي بر روي مجسمه وجود ندارد ولي در عوض كتيبه مذكور در روي يك ستوني ديگر كه اصلا ربطي به اين ستون ندارد و در فاصله خيلي بعيد ازهم قرار دارد و حتي يك نفر از ايلات محلي در زير آن به استراحت ميپردازد و همان كتيبه بالاي آن ستون ديده ميشود. و نشان ميدهد كه جناب دكتر و استاد دانشگاه تهران چقدر با تاريخ و تاريخ باستاني و باستانشناسي ايران آشنايي دارد !!
[=Century Gothic]دكتر بهاءالدين پازارگاد استاد دانشگاه در كتاب وزين خود «تاريخ فلسفه و مذاهب جهان» كتاب دوم آيين زرتشت و ساير مذاهب ايران باستان در مورد همين نقش به اصطلاح كوروش و كتيبه به اصطلاح روزگاري موجود در روي آن به صراحت مينويسد : [INDENT] [=Century Gothic]« من شخصا مدت يك هفته اين سنگ را در محل خود بررسي نمودم و به اين نتيجه رسيدم كه امكان نداشته است كه كتيبهاي بالاي اين سنگ (مجسمه كوروش) وجود داشته باشد.
به نظر من اين طور رسيد كه يكي از مسافران انگليسي در قرن هيجدهم اين محل را بازديد كرده است و كتيبهاي را كه هنوز روي يكي ازجرزهاي سنگي در اين محل به خط ميخي موجود است در كتابي كه منتشر نموده نقاشي كرده است و شخصا فرشته بالداري كه روي جرز(ستون) ديگري بوده رسم نموده است. دانشمند ديگري كه هيچ وقت به ايران مسافرت نكرده و «دوبوا» نام دارد و فرانسوي است كه كتاب آن نويسنده انگليسي را خوانده و معلوم نيست به چه علت در كتاب خود آن كتيبه را بالاي آن فرشته بالدار قرار داده است بعدا ديگران كتاب «دوبوا» را خواندهاند و وقتي به پاسارگاد آمدهاند ديدهاند آن كتيبه بالاي آن فرشته (مجسمه كوروش) نيست». تاريخ فلسفه ومذاهب جهان. كتاب دوم آيين زرتشت و ساير مذاهب ايران باستان، دكتر بهاالدين پازارگاد، چاپ اول، 1347، به نقل از اسكندر و ادبيات ايران، ص 292 [/INDENT][=Century Gothic]در تحقيقات جديد عوض نوشتن نام كوروش در زير آن مجسمه كذايي دانشمندان فعلي مرقوم ميدارند :فرشته بالدار. چنانچه در كتاب «تخت جمشيد» نوشته مهرداد بهار- نصراله كسرائيان دقيقا در زير همين ستون پاسارگادي و درتوضيح همان نقش جنجالي به صراحت نوشته شده «فرشته بالدار».[=Century Gothic]
كتاب تخت جمشيد ، مهرداد بهار- نصراله كسرائيان، تدوين شهريار ايزدي ترجمه سودابه دقيقي، چاپ چهارم، 1372، ص 95
[=Century Gothic]و نيز در كتاب سرزمين مهرو ماه تخت جمشد، نقش رستم، نقش رجب، پاسارگاد» در زير همان مجسمه به اصطلاح كوروش سابق نوشته شده : پاسارگاد – فرشته بالدار . [=Century Gothic]سرزمين مهروماه، تخت جمشيد، نقش رستم، نقش رجب، دكتر فرخ سعيدي، سازمان ميراث فرهنگي كشور، چاپ اول، تهران، 1376، زير تصوير منسوب به كوروش سابق (بدون صفحه)
حتي در كتاب راهنماي تخت جمشيد به قلم جناب دكتر فرخ سعيد – كه از سوي سازمان ميراث فرهنگي كشور- منتشر شده در مورد عدم كوروش بودن و طرز لباس و ساير مشخصات آن مينويسد : [INDENT] [=Century Gothic]لباس بلند فردي كه اينجا ديده ميشود تا ساق پاي او ميرسد كه با آستينهاي كوتاه، يك لباس كاملا عيلامي است نيمرخ مرد ي نشان داده شده است كه در حال حركت به سوي تالار است و دست راست بلند شدهاش از آرنج خم شده است. دو جفت بال بزرگ با پرهاي روي هم افتاده از جلو و عقب بدنش بيرون آمده است.
موهاي سروريش كوتاه او حالت تابيده شده دارد. نكتهاي كه روشن نيست تاج شاخ مانند اوست كه سه چيز گلدان مانند را نگه داشته و مانند تاج خدايان مصري به ويژه هارپوكراتس Harpocrates است بايد در نظر داشت كه كوروش هرگز به مصر كه پسرش كامبيز آنرا تسخير كرد نرفته بوده. [/INDENT][=Century Gothic][=Century Gothic]
باسلام خدمت همه کارشناسان وبازدیدکنندگان محترم به نظر میرسه بحث به اندازه کافی مطرح شده وجوابها کافی بودند اگه نظری ندارین جمع بندی کنیم وبحث راتمام کنیم.
اقا شهاب چیزهای هست و من دیدم از این کوروش بزرگ که جاش نبود بگم اما باز میگم.
دختری بود که دچار بیماری بود ایشون به مقبره کوروش روی میاورن و علاقه شدیدی به ایشون داشتن
دخترک رو به مقبره کوروش ازش میخواد که بیماریش شفا پیدا کنه بعد از چند شب این دختر خواب کوروش رو میبینه و شفا پیدا میکنه
من فکر کردم دروغه با چشم خودم دیدم این ملت اون ناحیه هم دیدن
داداش شهید من هم تو خواب مادرم امد به هر چیزی اعتقاد قلبی داشته باشی بهش میرسی چندین بار هم امد وقتی اعتقادات قلبی داشته باشی به یه چیزهای میرسی که فکرشم نمیکنی...
دوست عزیزم
همه ی این نوشته ها از احساسات پاک شما
ناشی می شود ، ولی الزاما حقیقت نیستند ...
بحث ما پیرامون تاریخ ایران یا اسلام ، یک بحث علمی است و نباید بنا به منافعمان از گفتن حقایق اجتناب کنیم ...
بسیار دشوار است با کسی که با احساسات
خود با شما سخن می گوید سخن خشک علمی
بگویید که زخمیش کنید ...
هر زمان توانستید این دو را از هم جدا کنید ،
بحث را از سر خواهم گرفت ...
من یه سوالی دارم از طرفداران اسلام و حضرت محمد ...البته اونایی که مخالف کوروش هستند ..... می خواهم بدونم دقیقا هدفتون از این کار چبه ؟؟؟؟؟؟
شما می گویید این فرد یهودی بوده .....صهیونیسم یا حالا هر چیز دیگه ای بوده ..... هر دین و مذهب دیگه ای !!!!!!!!!!!!!!! بوده که بوده
اصلا اینو بگم کوروش چه ربطی به مسلمونا داره ؟ زمانی که هخامنشیان بودش ، حتی حضرت مسیح به دنیا نیومده بود .... چه برسه به حضرت محمد (ص) ..... شما فکر کردین که کوروش اون همه به یهودیان لطف کرده ....دلیلش این بوده که با مسلمونا بد باشه !!!!! :khaneh: اون موقع مسیحیت هنوز وجود نداشته و حتی اسلامی در کار نبوده ! ..... اون موقع دین بزرگ ... دین یهود بوده !
یکم فکر کنید آخه کوروش بزرگ چه دخلی به اسلام داره ؟ به حضرت محمد چه ارتباطی داره ...به اعراب چه ربطی داره ؟ ؟
تازه 50 سال بعد از تشکیل حکومت اشکانیان توسط اشک .... حضرت مسیح به دنیا می آید که دین مسیحیت را به جهان می آورد و این رومی های مزخرف .... چه بلا ها که سرش نیاوردند .
حالا شما هی بیاین بگین اون یهودیه :khaneh: یا شیطانه ...... یا با سازمان فراماسونری هم دست بوده !!!! :khaneh: آخه کوروش از کجا می خواسته بدونه بعد از هزاران سال .... پیامبر آخر می آید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
در ضمن محض اطلاع به همه بگویم که ایران تنها 2500 سال یا 7000 سال قدمت نداره ....و اگر در کتاب های تاریخ هنر و .... ببینید ..... می تونید بفهمید که می گویند سفالینه هایی برای 8000 سال قبل از میلاد مسیح در منطقه لرستان بوده یعنی 10000 سال پیش !!!!!
پس خواهشا ... مسلمان عزیز به کوروش دخالت نکن ...و اسلام رو به او ارتباط نده چون اون موقع تنها دین بزرگ .... دین یهود بوده ..... در ضمن این هخامنشی ها و ایرانیان باستان آتش پرست نبوده و در مناطق کوچکی نمی رفتند برای دعا کردن .....بلکه می رفتند بر کوه ها و جاهای بلند برای دعا و .... !
به جای اینکه تحقیق کنید که این آقا کوروش ما چه شخصیتی داشته ....تحقیق کنید در آن زمان هنر و فرهنگ و .... ما چقدر در سطح بالایی قرار داشت..... اما حالا چی ؟ البته یه روزی دوباره به ان موقع خود دست خواهیم یافت ! تاریخ تکرار شدنیه ...
باسلام خدمت همه کارشناسان وبازدیدکنندگان محترم به نظر میرسه بحث به اندازه کافی مطرح شده وجوابها کافی بودند اگه نظری ندارین جمع بندی کنیم وبحث راتمام کنیم.
متاسفانه در همه موضوعی بحث شده بجز موضوعی که صورت سوال بوده! و از همان اولین پست موضوع به انحراف کشیده شده.
لطف کنید اول بحث را از تاریخ و نژادپرستی به مسیر اصلی برگردانید و بعد جمع کنید و نهایتا تمام کنید...:Gol:
ما جواب شماها رو دادیم. احساسات ما از رو منطق هستند شما لیاقت اسم یه ایرانی رو ندارید و معلوم هم نیست کجایی و از کدوم نسلی
تک تک سنگ های هخامنشی رو بردن حتی توی دانشگاه های امریکا دارن روش بررسی میکنن 2 تا بی سواد از راه رسیده میان چرت و پرت میگن معلوم نیست هم از کدوم نقطه ایران میان :
تازگی ها یه سی دی دیدم به نام "تختی برای هیچ کس" توصیه میکنم اگه پیداش کردید حتما نگاه کنید و بدون تعصب و لجاجت تا آخرش رو گوش بدید؛ شاید متوجه دروغ های بزرگی که سالهای سال باهاش بزرگ شدیم و حتی بهش افتخار کردیم بشید!
لازمه بگم من خودم تا 2ساعت اول کاملا موضع خصمانه داشتم، ولی در برابر استدلالات عقلانی کارشناس کم آوردم!:Gig:
کاربر مهمان خوش آمدید
سلام
شک نکن
در پست بالا هم توضیحاتی ارائه دادم دوست عزیز
اگر سوالی چیزی داری در این زمینه راهنمایی میکنم.
بدرود
[=Century Gothic]
با سلام
دوست گرامی در این مورد قبلا در سایت گفتگو شده!!
میتوانید حقایق را در این تاپیک با ذکر منبع نگاه کنید
ازدواج با محارم در دین زرتشتی
.
[=Century Gothic]با سلام
این مطالب در کوزه ای بدون منبع هم بدرد همان وبلاگ نویسهای دست ۱۰ میخورد !
حقایق اینجاست !!
قلم فرسایی نکنید
حقوق زنان در «ایران باستان»
[=Century Gothic]با سلام
عهد قدیم و تحریفات ان برای اهل علم مشخص است !
شما که میدانید صهیونیسم[=Century Gothic]ها [=Century Gothic] کوروش را خیلی دوست دارند
[=Century Gothic]
بیا اینها هم ببین البته اگر منابع را بشناسی !؟
تا دلتان بخواهد منبع معتبر داریم
"خانم اولمستد :
"کورش نبرد دیگری در اوپیس کنار دجله نمود و مردم اکد را با آتش سوزاند."
اومستد، ا. ت.، تاریخ شاهنشاهی هخامنشی،
ترجمه دکتر محمد مقدم، چاپ سوم،
انتشارات امیرکبیر، 1372، ص 68 و 69.
***************************************************
جان مانوئل کوک نیز روایت می‌کند که:
"کوروش در نبردی در اوپیس بر مردم پایتخت کهن اکد پیروز می‌شود
و آنان را با آتش و کشتار عام نابود می‌کند."
مانوئل کوک، جان، شاهنشاهی هخامنشی،
ترجمه مرتضی ثاقب‌فر، انتشارات ققنوس، 1384، ص 64.
/***************************************
پرویز رجبی
: "کورش ... به پای دیوار میان دجله و فرات رسید،
که شهرهای اُپیس و سیپار را در دو سوی خود داشت.
اُپیس به تصرف در آمد و به آتش کشیده شد."
رجبی، پرویز، هزاره‌های گمشده، جلد دوم، انتشارات توس، 1380، ص 136.
چقدر جالب مدعیان تاریخ از این خبر ندارند ؟
[=Century Gothic]سنگ نبشته بیستون
سنگ نبشته بیستون یا کتیبه بیستون از آثار باستانی ایران واقع در حدود سی کیلومتری کرمانشاه در غرب ایران است.
[=Century Gothic]
با سلام و احترام به دوستان عزیز
خصوصا استاد و برادر ارجمندم جناب رضا
که تا کنون پاسخهای زیبایی به پرسشهای
مطرح شده داده اند ...
دوست عزیزم جناب صدر ...
این سخنان شما از نظر منطقی اعتبار چندانی ندارد
و مصداق سفسطه رجوع به اتوریته است ...
یعنی مثلا من برای اینکه اثبات کنم ، امام حسین
رفتارش در عاشورا خوب یا بد بوده از اینشتین یا پلانک
نقل قولهایی را بیاورم ...
کسی منکر علم و دانش اینشتین یا پلانک یا علامه بزرگوار
طباطبایی و استاد بزرگوار مکارم نیست ، ولی این عزیزان
مگر درباره کوروش تحقیق کرده اند یا تخصصی در علم
باستان شناسی یا زبان شناسی یا تاریخ علمی دارند ؟!
در بین علمای بزرگ این حوزه یک فرد همچون علامه عسگری
شاید می توانست ادعای تاریخدانی بکند ...
دوستانی که ناآگاهانه از نظرات علما که صرفا بررسی احتمال
با توسط به تحقیقات افراد ناآگاه همچون ابوالکلام آزاد که آنهم برگرفته از
نظرات سرسیداحمدخان هندی با آن کلکسیون افتخار انگلیسی می باشد
و در لای یک زرورق فریب به علامه رسیده ، بیش از هر انسانی
دشمن این بزرگواران هستند ...
مثل اینست که ما برای دفاع از استاد مطهری چون ایشان
از چارلی چاپلین در جتاب حجاب نقل قول کردند ، تلاش کنیم
این نامه جعلی را درست جلوه دهیم !!
این دو عمل به یک میزان نا معقولند ...
یا علی
دوست عزیز
مهر ورزیده کتب و صفحات این نقل قول ها را
نیز بیاورید وگرنه بی اعتبار خواهند بود ..
ضمن اینکه توسط به ژنرال و سفیر و ...
سفسطه رجوع به اتوریته است و اعتبار علمی ندارد ...
از کرامات شیخ ما اینست
شیره را خورد و گفت شیرین است ...
اگر انتهای همین وبلاگ حقیقت خاموش
را بدرستی می خواندید نوشته بود :منبع
نویسندگان این وبلاگ که چند ماهیست
دیگر مطلب بروز نمی کنند ، درخواست کرده بودند
که مطالبی را برای وبلاگشان آماده کنند و من هم
این مطلب را پیشنهاد دادم ، که در وبلاگم قرار گرفته بود ...
حال چون در رنکینگ وضعیت بهتری داشته برای جستجو
دوستان به آن راه یافتند و مطلب را ارائه دادند و
البته برای دوستان ملانقطه ای که دنبال غلط املایی
میگردند ، نه بحث علمی خوراک فراهم گردید ...
سلام دوستان
ok
قانع شدم.
یه ایرانی در مورد ایران میتونه صحبت کنه
2 پست بنده پاک شد
هر وقت اصالت ایرانی داشتین برا ایران صحبت کنید
این مزخرفات هم ادم های مثل شما باور داره که دشمن ایرانه
بدرود
به نام خداوند بخشایشگر و مهربان
سلام بر همگی دوستان
خب ما از این تایپیک استفاده خوبی نمودیم و از دعوا و بحث های تند ، کلی لذت بردیم (شوخی):Nishkhand:
نه ولی کمی به خودمان بیاییم ، مسلمان ها می گویند که نژاد پرستی بد است ولی با این وضع خود مسلمان ها هم نژاد پرست هستند و نژاد برتر انسان ها را اعراب و نسل محمد (ص) می دانند !
آریایی ها آدم نیستن ! ؟ اصلا مگر خود پیامبر گفتش یا خود قرآن گفته که محمد نژاد برتر هست و همه انسان ها در سطح پایین تری قرار دارند و بنابراین اعراب بالاترین مقام رو دارند و زبان عربی ، زبان بهشتی هست و فلان و فلان ................
و اما دوستداران ایران ، که بعضی ها نژاد پرستی می کنند و بعضی ها افتخار فرهنگ بالا در زمان قدیم .... خب فرهنگمون که بله خیلی بالا بوده از سفالینه ها و آثارمون معلوم هست .... و اینکه شما می گویید که افرادی که می گویند کوروش بد بوده و هخامنشیان حکومت بدی بوده و فلان فلان ..... دشمن ایران هستند ... که الآن ایران نابودشده بود !
البته دیگه خیلی بد شده که اینقدر پشت سر یکی از شاهان بزرگ ما بد می گویند ..... خودشان را مسلمان می دانند ! نظر من که اینجوری که نباید بگوییم کوروش خدا بوده .....و همچنین نباید بگوییم که اون خود شیطان بوده ! (یکم ادبیش کردم ) ..... باید افتخار کنیم که حکومت بزرگی داشتیم ... هنر و فرهنگ بالایی داشتیم .... و در آن زمان اگر می خواستند کشور بزرگی داشته باشند ، می رفتند می جنگیدند تا سرزمینی را که می خواستند ، بگیرند
خب ، یک کلام ..... نژاد پرستی بده ..... و خطابم هم به طرفدارن اعراب هست و هم به طرفداران ایرانی ..... طرفدار خودت باش تا به یه جایی برسی
بعضی ها ادعا مسلمونیشون هم میشه اما متاسفانه نقاب یک مسلمان رو دارند
من قران یادم داده و کوروش بزرگ هم گفته به همه اقوام باید احترام گذاشت
پی بردی بر اساس 2 مطلب خیالی و توهمی و نشستی اونجا میخندی میگی هی تیشه زدم به تمدن اینها رفت ؟
اینقدر اصالت ما قوی هست که هزاران ادم مثل تو حتی نمیتونن یک خط از هویت ما رو بگیرن
من هیچ فرقی یا احساسی بین شما و اون عراقی ها که میخواستن حمله کنن به ایران حس نکردم
اونها خواستن کشور ما رو بگیرن که دیدی اخرش چه بلایی به سر خودشون امد
و شما هم میخوای تاریخ هویت ما ایرانی ها رو بگیری (فقط اخر میفهمی دروغ گفتی وقتتو حروم کردی و اخرتت رو تباه کشیدی )
نگاهی به گناه دروغ میکنیم :
شراب يكي از نوشيدنيهاي حرام مي باشد كه نوشيدن آن از گناهان كبيره محسوب مي گردد و در رابطه با پليدي آن در آيات و روايات متعددي تاكيد گرديده است اما با اين وجود دروغ و اثرات سو» ناشي از دروغ بسي بالاتر و گناهش سنگين تر از شرب خمر است. چنانچه امام باقر(ع) در اين زمينه فرمودند: (خداوند عزوجل براي بدي قفلهايي قرار داده و كليدهاي آنها را شراب قرار داده و دروغ بدتر از شراب است.(4)
توهین کردن کار درستیه ؟
این صاحبنظر و پژوهشگر مسائل دینی با اشاره به آیه « ولاتسبّوا الّذین یدعون من دون الله فیسبّواالله عدواً بغیر علمٍ» و حدیث « ولاتسبّوا آلهة ...» افزود: دراین آیات و روایات ، صراحتاً دستور داده شده است که به آلهه و مقدسات سایر ادیان دشنام ندهید و لذا براساس آن ، مسلمانی حق ندارد به مقدسات ادیان دیگر توهین نموده و نسبت به آنان مطلب و حرف ناملایمی بر زبان خویش جاری سازد.
استاد دانشگاه امام حسین (ع) با اشاره به اینکه قرآن کریم به حقوق ادیان دیگر اعتراف می کند ادامه داد: هیچ دینی همانند دین اسلام، ضامن آزادی ادیان دیگر و حافظ شرف و حقوق آنها نیست و براساس آن ، اسلام عدالت اجتماعی کامل را در کشور اسلامی، نه تنها برای مسلمانان، که برای تمام ساکنان سرزمین خود، با وجود اختلاف مذهب، نژاد، زبان و رنگ تأمین می کند.
وی با اشاره به اینکه از نظر قرآن کریم پیش گرفتن روشهای اهانت آمیز نسبت به دیگر ادیان حتی در مورد مشرکین قریش نیز یک روش ناپسند به شمار می آید ادامه داد: برهمین اساس پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) در سیره عملی اش با پیروان ادیان آسمانی، مانند مسیحیت و یهودیت، رفتار مسالمت آمیز داشت و می فرمود: هر کس به اهل ذمه (یهودی، مسیحی و زرتشتی که در پناه اسلام است) آزار رساند، دشمن او خواهم بود و هر کس من دشمن او باشم، روز قیامت دشمنی خود را نسبت به او آشکار خواهم نمود.
نگاهی به داستان امام علی میکنیم :
دوران فرمانروایی علی(ع) آن حضرت در راه خود بسوی کوفه با مردی مسیحی برخورد نمود و از آنجا که قسمتی از مسیر راه هر دو مشترک بود توافق کردند که در مسیر مشترک با یکدیگر مصاحبت کنند. راه به زودی با گفتگو و مصاحبت دوستانه طی شد و به‌سر دوراهی که می‌بایست جدا شوند رسیدند لکن علی(ع) راه خود را به سویی که مصاحبش می‌رفت ادامه داد مرد با شگفتی تمام پرسید مگر مقصد تو کوفه نیست؟ امام با کمال مهربانی پاسخ داد چرا، مرد که پاسخ قانع‌کننده‌ای بدست نیاورده بود بار دوم پرسید: پس چرا از این سوی می‌آیی؟ راه کوفه که آنسوی دیگر است. علی(ع) با لطف خاصی فرمود: می‌خواهم مقداری تو را مشایعت کنم پیامبر اکرم(ص) فرموده: هرگاه دو نفر در یک راه با یکدیگر مصاحبت کنند حقی بر یکدیگر پیدا میکنند اکنون تو حقی بر من پیدا کردی من بخاطر این حق که به گردن من داری می‌خواهم چند قدمی تو را مشایعت کنم و بعد به راه خودم خواهم رفت.مرد مسیحی با حالتی منقلب که گویی حقیقت را یافته است گفت: پیامبر شما که اینچنین نفوذ و قدرتی در میان مردم پیدا کرد و به این سرعت دینش در جهان رایج شد حتماً به علت همین اخلاق کریمه‌اش بوده است.تعجب و تحسین مرد همراه وقتی به نهایت رسید که بعد برایش معلوم شد این رفیق و همسفر مسلمانش خلیفه مقتدر وقت علی‌بن ابی طالب(ع) بوده است. مشاهده این ماجرا در اعماق دل و اندیشه و عواطف وی تحولی بوجود آورد که سرانجام موجب آن شد که او در شمار افراد مؤ‌من و فداکار و یاران علی(ع) قرار گیرد.
و از دیدگاه قران :
قرآن كریم، هرگونه تفكر نژادپرستانه را محكوم نموده است و همه ى انسان ها را فرزند یك پدر و مادر و، قهراً، فاقد برترى نژادى، قومى و مذهبى مى داند. « یا أَیُّهَا النّاسُ إِنّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَر وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ» ( حجرات، 13) ترجمه: هان اى مردم! همانا شما را از یك مرد و یك زن آفریدیم و به هیأت اقوام و قبایلى در آوردیم تا با یك دیگر انس و آشنایى یابید; بى گمان گرامى ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست; خداوند داناى آگاه است.یكى از اصول مهم هم زیستى مسالمت آمیز، تساوى و برابرى انسان ها است; زیرا نژادپرستى، خودبرتربینى و تحقیر ملت ها و مذاهب دیگر، موجب مشكلات فراوانى براى جامعه ى بشرى شده است. جنگ جهانى اول و دوم نمونه ى بارز این مشكلات است.تفاوت در رنگ، نژاد و ملیت، مایه ى فضیلت كسى بر دیگرى نیست. از نظر قرآن، اختلاف زبان ها و رنگ ها از آیات و نشانه هاى الهى و وسیله اى براى شناخت افراد و اشخاص از یك دیگر است; اگر همه ى انسان ها یك شكل، یك رنگ و داراى قد و قواره ى یكسان باشند، زندگى دچار مشكل و هرج و مرج مى گردد.
چکیده ای از سایت پاسخگو :
اهورامزدا اراده قدوسي علوي خود را به وسيله روحي مقدس و نيکو نهاد از قوّه به فعل درميآورد که آن را "سپنتامينيو" ناميده است. اعمال الهي او نيز به دستياري ارواح مقدس که "امشاسپنتا" گفته ميشوند اجرا ميگردد. اين فرشتگان هر يک با حالت و صُور فعاليت ذات الهي نام و معنايي جداگانه دارند، چنان که يکي را وهومنه (بهمن) ناميد که به معناي "فرشته پندار نيک و نهاد خوب" است. ديگري را "آشا" (ارديبهشت) يعني فرشته راستي و عدالت، ديگري را "خشترا" (شهريور) يعني فرشته نيرو و قدرت کامل، ديگري را "هورواتات" (خرداد) يعني فرشته رسايي و کامروايي، ديگري را "آدمايتي" (اسفند ارمذ) يعني فرشته شفقت و لطف و باروري و ديگري را "امرتات" (مرداد) که به معناي بقا و جاودانگي است.
نقطه اصلي و پايه اساسي اخلاق در آيين زرتشت بر اين قاعده است که نفس آدمي، ميدان نبردي واقعي ميان خير و شر است. اهورامزدا به آدمي آزادي عمل عطا کرده که عمل خود را برگزيند و بين صواب و خطا هر يک را بخواهد انتخاب کند، البته نيکان بدي را نميپسندند.
از منطق و فلسفه زرتشت در کتب ديني ميتوان استنباط کرد آتش نميپرستيده و بر آن عقيدهاي که پيشينيان و نياکان او بر آن بودهاند، نبوده است. هم چنين معتقدات او با آنچه بعدها آتش پرستان اخير عنوان کردهاند، اختلاف دارد. آتش را فقط رمزي قدوسي و نشاني گرانبها از اهورا مزدا ميدانسته است.(10)
درباره ديدگاه رسول خدا (ص) درباره ايرانيان مي توان گفت : طبق برخي روايات در قرآن آياتي وجود دارد كه اشاره به قوم ايران و ايرانيان دارد. از جمله. پيامبر هنگام تلاوت قرآن به اين آيه رسيد كه خداوند مي‌فرمايد:
« ... وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ ثُمَّ لا يَكُونُوا أَمْثالَكُمْ»(11) يعني اگر روي برگردانيد (خداوند) جاي شما را به مردمي غير از شما خواهد داد كه مانند شما نخواهند بود. از آن حضرت پرسيدند: كساني كه اگر ما روي برگردانيم ،خداوند آنها را به جاي ما قرار ميدهد، چه كساني هستند؟ رسول خدا در حالي كه بر دوش سلمان فارسي مي‌زد فرمود: «اين مرد و قوم او هستند.»(12)
در حديثي ديگر ابوهريره مي‌گويد: خدمت پيامبر نشسته بوديم كه سوره جمعه نازل شد. آن را براي ما تلاوت كرد و وقتي به آيه « و آخرينَ منهم لمّا يلحقوا بِهم»(13) رسيد، مردي پرسيد: آن گروه چه كساني‌اند؟ حضرت ضمن اشاره به سلمان فرمودند: «قسم به جان كسي كه جانم در دست او است! اگر ايمان در ثريا باشد،افرادي از اين گروه به آن دست مي يابند.»(14)
آيه ديگري در قرآن است كه طبق حديث نبوي از ايرانيان به عنوان پاسداران و نگهبانان دين ياد شده است. آيه مي‌فرمايد: «اگر اين قوم نسبت به آن (هدايت الهي) كفر ورزند (مهم نيست). زيرا كساني را نگاهبان آن ساختيم كه نسبت به آن كافر نيستند.»(15) شخصي از رسول خدا (ص) پرسيد: منظور از آن گروه نگهبان دين در اين آيه چه كساني هستند؟ فرمود: سوگند به خدا، اين گروه نگهبان، سلمان و قوم او هستند.»(16)
رسول خدا غير از احاديثي كه در تفسير آيات در مورد ايرانيان آورديم، بارها در مورد ايران و ايرانيان سخن گفته و از آنها به نيكي ياد كرده است كه به چند مورد اشاره ميشود. پيامبر مي‌فرمايند «ايرانيان خويشاوندان ما اهل بيت‌اند ... »(17) در جاي ديگر مي‌فرمايند: "در بين مردم، مردم فارس بيش ترين سهم را از اسلام دارند."" خوشبخت‌ترين ملت غير عرب به واسطه اسلام مردم ايرانند."(18) درجاي ديگر ايرانيان را اهل بهشت مي‌نامد .
وای چه بسا از کسانی که دروغ میگونید وای بر انانی که یه مذهب های دیگران توهین میکنند وای بر انانی که ملت رو فریب میدهند.
سوگند به قران من ان کسانی رو که به بزرگانم به هویتم و به کسانی که پیامبر ذوالقرنین (کوروش بزرگ )رو به ادمی ظالم و ستمگر تشبیه کردن هیچ وقت نمیبخشم )
توکل به قران کتاب مقدسم میکنم و از تمام اقوام اریایی پارسی خواهشی میکنم که در این تایپک دیگه بحثی رو ادامه ندهند.
چون تاریخ ما شناخته شده است و قران رو شاهد میگرم و قسم میدهم ان کسانی که ملت رو فریب دادن و ان کسانی که اهانت و انکار کردن رو هیچ وقت نبخش در این دنیا و توی اخرت هم جواب ادم های رو که با نقاب توهین به بزرگان من کردن هیچ وقت نبخش
من و دوستان من دیگر جواب شما رو امیدوارم که نخواهند داد چون ما به بزرگی و کریم بودن و دست به دعا بردن خیلی بیشتر از امثال ادم های مثل شما اعتقاد داریم.
جواب ابله هان خاموشیت خواهشی که از دوستان اریایی دارم دیگه ادامه ندید
ارزوی موفقیت برای همگی میکنم
البته اقا شهاب خیلی تند روی نکنید. آنچه که شما آوردید هم نشانه ضعف علمی و هم عدم تخصص شما در مباحث تاریخی است. آنچه که بعنوان بررسی رویکرد تحلیل محتوای تاریخی در اینجا ذکر شد بر اساس نوشته های دوستان در تایپیک های گذشته بود.
در ثانی مطلبی که در اینجا شما آورده اید توهین به علما است. شما از کجا می دانید علامه طباطبایی یا آیت الله مکارم شیرازی تحقیق تاریخی نداشته اند؟
ثالثا آنچه که در این مورد متذکر شدیم بحث تطبیق متون دینی با اسناد تاریخی بود. که این یک وجه علمی مخصوص به خود دارد. بعبارت دیگر همانطور که قبلا ذکر شد منظور این است که این اندیشمندان و متفکران به واسطه احاطه علمی به مسائل موضوعی علوم اسلامی چنین تفسیری از این متون دینی ارائه کرده اند و فکر هم نمی کنم شما از لحاظ علم تفسیر، کلام، فقه و فلسفه از این آقایان بالاتر باشید که اینطور جسورانه حیطه علمی این بزرگواران را زیر سوال ببرید.
امیدوار پس از این دقت بیشتری مبذول فرمایید.
یک نکته:
ضمن اینکه باید توجه داشت که طبق توصیه قرآن:
الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ[=arial] فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ[=arial] هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ
اگر کسی در مورد امام حسین(ع) مطلبی بیان کرد شما به گفته او توجه کنید. بحث شخصیت غیر بحث سخن است.
دوست من هر چقدر از زشتی های توهین کردن
نقل قول کنید ، تا زمانی که خودتان چنین سخن می گویید
حکایت همان عالم بی عمل هست که ...
(گرچه کپی پیست کردن مصداق عالم بودن نیست )
ضمن اینکه تشکیک در اصالت دیگران وقیحانه ترین
توهینهاست که فقط می توانم به حساب ناآگاهیتان
بگذارم ، نه تربیت نادرست ...
و آرزوی قبولی عبادات و عزاداریتان ...
پاسخ دهید و کلی قضاوت نکنید ...
بفرمایید اشتباه ما در کدام جمله بوده ...
من که با پیام خصوصی گفتگو نکردم
افرادی می کنند که در یک بحث تاریخی و
علمی ، قداست علما را سپر و
آبرویشان را حراج می کنند ...
علامه بزرگوار زمانی که تئوری ذوالقرنین بودن کوروش
را مطرح می کند چند سطر می نویسد و سپس می فرماید:
[INDENT]
...اين اجمال آن چيزى است كه مولانا ابو الكلام آزاد گفته است كه اينك تفصيل آن از نظر شما خواننده مى گذرد.
[/INDENT]بحث ذوالقرنین را می توان جای دیگری دنبال کرد ولی
نیز عینا همان نوشته ها را آورده اند ، کسی که یکبار
مطالب این دو عزیز را خوانده باشد چنین برچسب هایی
به دیگران نمی زند ..
که در یک زمینه های خاص تحقیقاتم مفصل تر و علمی تر
از این عزیزان است ... علم رجال ودرایه برای تشخیص
روایت صحیح از ناصحیح و جعلی را افرادی همچون علامه
عسگری بیش از هر عالمی بکار برده و تخصص کافی داشتند ...
علم رجال و درایه و ... آنرا سنجید و از فیلتر خرد عبور داد ...
مقاله ای بود با عنوان کشتار ایرانیان بدست امام حسن و
امام حسین ...
ما اینرا پی گیری کرده و به طریق زیر به نقد کشیدیم :
بررسی یک دروغ
( حضور امام حسن و امام حسین (ع) در ایران)
البته تاریخ این مقاله قدیمی تر از آنچیزیست که در
وبلاگم آمده ، و ما در حدود 5-6سال پیش آنرا ارائه کردیم ...
سو استفاده نکنید ...
اقا شهاب چیزهای هست و من دیدم از این کوروش بزرگ که جاش نبود بگم اما باز میگم.
دختری بود که دچار بیماری بود ایشون به مقبره کوروش روی میاورن و علاقه شدیدی به ایشون داشتن
دخترک رو به مقبره کوروش ازش میخواد که بیماریش شفا پیدا کنه بعد از چند شب این دختر خواب کوروش رو میبینه و شفا پیدا میکنه
من فکر کردم دروغه با چشم خودم دیدم این ملت اون ناحیه هم دیدن
داداش شهید من هم تو خواب مادرم امد به هر چیزی اعتقاد قلبی داشته باشی بهش میرسی چندین بار هم امد وقتی اعتقادات قلبی داشته باشی به یه چیزهای میرسی که فکرشم نمیکنی
من پیرمردی رو دیدم حدود 107 سال بیشتر هم عمر کرده بود ایشون یکی از کسانی بودن که عمرشون با دین و خدا بود در حالی که در حیاط خانه نشسته بودن در عرض چند ثانیه فوت میکنن یکی از همسایه ها میگفت وقت امبولانس امد اینو ببره من نور زردی پشت ماشین دیدم ...
داستان واقعی دیگر از یک فرد دیگری بود من حدودا دوره راهنمایی بودم یکی از دوستهام گفت در ماه محرم من این امام حسینو قبول ندارم گفتم اقا قبول نداری نداشته باش ولی جلوی ما نگو باز ادامه داد ....
شب من خوابیدم به همین خدا قسم دیدم یه چیز مثل سنگ داغ هست دوستم روی این سنگ خواباندن و چشماش بستست دیدم بدنش داره میسوزه و اعضای بدنش از هم جدا هستند ترسیدم سریع صبح رفتم سراغش ماجرا تعریف کردم گفتم برو از اقا طلب بخشش کن (کرمش زیاده بخشش داره)
و داستان مردی رو دیدم که در قبر ان مرد یک مار دیدن (نگاهی به گذشته ایشون کردیم ایشون کلاه بردار بودن )
داستان دیگر از یه ادمی دیدم که کارش کلاه برداری بود وضع مالی بسیار خوبی بهم زد اما پسر ایشون سوار اسب بود اسبش میخوره زمین اونم یه ضربه کوچلو به سرش وارد میشه و میمیره
مرد دیگری رو دیدم که با یک زن ارتباط نامشروع داشت توی تصادف بعد از چند مدت فلج شد حتی نمیتونه حرکت کنه )
من از خدا بیشتر چیزهای که خواستم بهم نشان داد و واقعا به بعضی ادم ها حس خوبی دارم از ته قلبم و به اون های که هم حس خوبی ندارم واقعا یه چیز بدی یا خطایی داشتن
اقا شهاب رضا من قلبم بهم میگه شماها ادم خوبی نیستید شما به هیچ راهی جز راه خودتون ادامه نمیدید شماها میدانید هدفتون چیست اما از کردار خود به هیچ عنوان پشیمان نمیشوید.
اینا به کنار اصلا ...
یه مدت شد توی وبلاگ ها گفتن ما کوروش رو خدا میبینیم و سجده میکنم و سو استفاده از یه عکسی کردن که یک نفر جلوش زانو زد.
زانو زدن ما به عنوان پرستش نبود به احترام این بود که پیش ما نیست به احترام اینکه که چکارها کرد و چه نسلی داشتیم
من وقتی سر قبر داداشم که شهید شد زانو میزنم دستمو میکشم روی قبر و یه فاتحه میدم به معنای دلتنگی و دوست داشتنه
داداشهام 2 تاش رفت برای مملکت رفت برای شماها که اینجا باشید رفت در راه خدا منم بهش افتخار میکنم.
کوروش بزرگ هم راه خدا پرستی رو داشت ما چرا بهش افتخار نکنیم ؟
شما میگید جنگ کرد ادم کشت توی جنگ ایران و عراق هم ایرانی کشته شد هم عراقی
جنگ کوروش پایه ریزیش بر اساس صلح بود بر اساس عدالت
شما که میگی من مطالب کپی پیست میکنم :
بنده وقتی که بچه بودم میرفتم تخت جمشید توی فاصلاب زیر زمینی تخت جمشید یه قسمت مانند تونل داشت من تو این قسمت زیر تا زیر تخت جمشید سانت و سانت میرفتم و میومدم
جوری بود که فقط باید میخوابیدی و حرکت میکردی میدونی زیر تخت جمشید چطوری هست ؟
جوابت نه هست تا الان یه سری جاها مثل تنگه زندان یه سری محیط ها اینجاست که حتی شما نمیدونید اون محیط چند بخشه
تا حالا اون بخشی که از سد سیوند رفته زیر اب دیدیش ؟
پس نگو شما میایی یه مطلب از فلا جا میگیری میدی
اول که شما و اقا رضا توهین های زیادی کردنو اهانت های پی در پی
به قول شما من بی احترامی کردم ؟
من به شما خیلی احترام گذاشتم و شما به زرتشت کوروش(و پیامبری که در قران اسمش امده )و به تمدن ما فحاشی کردین میگین کاری نکردین ؟ و گرنه اگر کوروش بزرگ رو باور نداشتم و از عقایدش توی زندگیم استفاده نمیکردم سری شمشیر رو میکشیدم یقین داشته باشید اقا شهاب من اول سرویس پرشین گیگی که فایلهاتون اپلود کردید درخواست میدادم که شما اهانت کردی اون اکانتت رو ترتیبشو میدادم 2 تا سرویس وبلاگتون هم با ادمینش صحبت میکردم اگر تعطیل میکرد که میکرد اگر نمیکرد خودم تعطیلش میکردم و اگر بسیار ادم بد دهنی و عصبی بودم کافی بود ادرس های فرومی که شما توش فعالیت میکردی در یکی از صفحات فیس بوک قرار میدادم مثلا یکی از پیج هاش برای تاریخ تمدن ایرانه چیزی حدود 10 هزار تا کاربر داره میدونستی لینکو میدادم این ده هزار کاربر چه بلایی به سرت میووردن ؟
هر وب سایت و وبلاگی هم داشتی خودم برات یه ایندیکس میزدم بهت تحویل میدادم :-)
اگر توجه کنی میبینی من جوابتون رو فقط با حرف های دادم که از کردارتون پشیمان شوید و گرنه من هیچ کاری نکردم و اهل جنگ هم نیستم چون به هموطنانم احترام خواهم گذاشت و نیازی به جنگ هم ندارم چون جوب شما از اولش روشن بوده شما چشم بصیرت نداشتی
من فقط جواب شما رو دادم همینطور مدیر روابط عمومی اینجا با برخوردی داشتم فهمیدم بابا همه مثل هم نیستن ادم های بسیار گلی هم اسک دین داره و ممنوم از کارشناس پاسخگوي تاريخي
( صدر ) که عادلانه قضاوت میکنند.
و باز میگم شما چرت و پرت گفتید دروغ و یه مشت چیز بی سند حرفمو انکار نمیکنم
خیلی ظلمه به اسکندر بگی پیامبر خدا همون که تو قران بوده
اریابرزن ما کشک بادمجون بوده تمام یارهاش تا اخرین نیزه ها که بهشون پرتاب شد با اخرین دلاوری ها جنگیدن برا همین خاک ایران بعد میان میگن اسکندر پیامبره
یارو امده 2 تا عکس برداشته میگه این شکلک بالا سرش مار بوده
یکی از تحقیق های که بنده داشتم در زمان هخامنشی ما نیرو دریایی داشتیم کانال سوئز مال کی بود ؟
یکی از تاج های کوروش شکلک 2 ماهی داره به نشان تسلط بر 2 اقیانوس بوده
توضیحات بیشتر ::
آرتمیس یا آرتمیز در چم راست گفتار بزرگ فرمانده بزرگ نیروی دریایی خشایارشا در جنگ یونانیان بود که با خردمندی و کارآمدی بی همتای وی نیروی دریایی و رزمناوهای تریوم و صدها ناو نبرد ناو ناوچه را رهبری کرد و با فرماندهی درست بایسته خویش سپاه یونان را در هم شکست. این زن فرمانده از رایزنان جنگی خشایارشا نیز بود.آرتمیس چهره ای شگفت انگیز در تاریخ ایران باستان است و شاید گزافه نگفته باشیم در تاریخ سر تا سر جهان میباشد ..او نخستین بانویی است که در فرنام فرماندهی نیرومند ترین نیروی دریایی جهان و هموند شورای عالی پدافندی و وزارت جنگ و وزارت پدافندی هخامنشیان و همچنین فرماندهی سپاه باختری ایران جایدار در کاریه خویشکاری می کرد .این بانو در سال 480 پیش از زایش مسیح با پنج رزمناو سنگین تریوم و هشت هزار سپاهی پیاده آمیزه از هشت هنگ و دو گردان ششصد نفره از نیروهای کارآمد گارد جاویدان که به دست خشاریارشا برای پاسداری از بانو آرتمیس فرستاده شده بودند در جنگ سالامیس باشنده شد ..
یه نگاهی به کتاب مقدس (الهی ) قران کنیم :
وَیسْأَلُونَكَ عَنْ ذِی الْقَرْنَینِ قُلْ سَأَتْلُو عَلَیكُمْ مِنْهُ ذِكْرًا«83»
و از تو درباره ذوالقرنین می پرسند؛ بگو: به زودی بخشی از سرگذشت او را [به وسیله آیاتی از قرآن] برای شما می خوانم.
إِنَّا مَكَّنَّا لَهُ فِی الْأَرْضِ وَآتَینَاهُ مِنْ كُلِّ شَیءٍ سَبَبًا«84»
ما به او در زمین، قدرت و تمکّن دادیم و از هر چیزی [که برای رسیدن به هدف هایش نیازمند به آن بود] وسیله ای به او عطا کردیم.
فَأَتْبَعَ سَبَبًا«85»
پس [با توسل به وسیله،] راهی را [برای سفر به غرب] دنبال کرد.
کوروش بزرگ وقتی که خاکش کردن گفت من رو خاک کنید که اعضای بدنم خاک ایران رو تشکیل دهند.
جالبه بعضی هاتون میگید بت پرست فردا هم میگید فلا ...
این عکسو اماده کردم ببیید :
این 2 نقاشی میدونید از کیا بودن و کجا پیدا شدن و الان کجاست ؟ (فکر نکنم بدونید )
در عکس وسطی میبینید که یک مرد دستاش رو گرفته به سمت بالا و داره دعا میکنه
عکس سوم چند هفته پیش خودم با گوشی موبایلم گرفتم در عکس بالای صفحه میبنید که نشان فروهر و خورشید میبینید که یکی از افراد باستان شناس توضیحات بسیار زیادی دیدن که سر وقت عرض میکنم
در بالاترین نقطه تخت جمشید این تصویر رو در سمت راست میبینید
عکس :
شما خجالت واقعا نمیکشید جدا میایید میگید مار بت پرست ادم کش فلا بودن ؟
ایا دوستان عزیز باعث افتخار ما نیست ما از نسلی بودیم که 2500 سال پیش فروهر (کردار نیک پندار نیک و گفتار نیک رو از در بالاترین نقطه تخت جمشید داشتیم ) ؟
کوروش بزرگ نمیتونست این نماد ها رو بذاره نماد قدرت و عکس خودشو اون بالا بزاره
ایا کسی که خدا پرست نبوده و خونخوار بوده میومده این ها رو در بالاترین جای تخت جمشید حکاکی میکرده ؟
من چقدر دست شما ها رو کنم و جواب به شماها بدهم ؟
این تصویر رو ببینید این تصویر در کجای تخت جمشید قرار دارد ؟
این تصویر وقتی شما از پله ها میرید بالا وارد تخت جمشید چند قدم بزنید این تصویر رو میبنید فاصله این تصویر و تصیور بالا فروهر بسیار زیاد هست که در اینده با عکس نشان خواهم داد
پایین ترین تصویر :
قدمی در تخت جمشید بزنید احساس میکنید و واقعیت ها رو خواهید فهمید و بدانید در پی تحقیقی که در قران داشتم و سدی که کوروش بنا کرد دنبال اون سد میگردم یقین داشته باشید سد رو پیدا کنم در ان سد غواصی میکنم و یه سری تحقیق هم در مورد اون سد و بنا کردنش بودم که به وقتش ارائه خواهم کرد در صورتی که این سد رو بدونم دقیقا در کدوم کشور و کجا هست حتما به این سد میرم و یه سری بحث های دیگر میپردازیم که واقعا شنیدنی هستن
ارزوم هست بتونم محل این سد رو پیدا کنم بعضی ها میگن هنوز هست بعضی میگن معلوم نیست جاش دقیقا در کجاست اما با برنامه ناسا و گوگل ارت دنبالشم به وقتش دقیقا پیداش میکنم
ما به دنبال کشف رازهای هستیم بعضی از افراد دنبال از بین بردن حقایق اثبات شده ان
ای خدا
من اول که اول به قران روی میارم و بعد به روایات ها
در ضمن پیامبرها ادم های بودن که در راه خدا خدمت کردن
مهم نیست اون صالح بوده یا پیامبر مهم اینه که خدا پرستی عدالت توی کارش بوده
اونم چیزی بیش از 2500 سال پیش !
ما افتخار میکنیم که نیکان ما در زمانی که یونانی ها به بردگی میگرفتن ملتو همه کاری میکردن ما عدالت خدا پرستی تو کارمون بوده
وقتی دیوار چینو ساختن هر کس براش یه اتفاقی براش پیش میومد با شمشیر سرشو میزدن چقدر هم برده داشتن یونانی ها چه کارهای بود که نکردن
اما اون زمان توی دنیا کی حرف اولو میزد ؟ شما بیایید تخت جمشید و هیچ سند تاریخی هم نمیبینید که برده داشتیم کارگرهای بودن که برای ما کار کردن سکه میگرفتن
ذوالقَرنَین ذوالقرنین یکی از شخصیت‌های قرآن و کتاب مقدس است. بر اساس قرآن، ذوالقرنین، سه لشکرکشی مهم داشت نخست به باختر، سپس به خاور، و سرانجام منطقه ای که در آن یک تنگهکوهستانی وجود داشت، او انسان یکتا پرست و مهربانی بود واز طریق دادگری منحرف نمی شد و به همین جهت مشمول لطف خدا بود، او یار نیکوکاران و دشمن ستمگران و ظالمان بود و به مال و ثروت دنیا علاقه ای نداشت، او هم به خدا ایمان داشت و هم به روز رستاخیز، او سازنده سدی بود، که در آن به جای آجر و سنگ از آهن و مس استفاده شده است و هدف او از ساختن این سد کمک به گروهی مستضعف در مقابل ظلم و ستم قوم یاجوج و ماجوج بوده است.[۱]
داستان ذوالقرنین در قرآن در سوره کهف به این شرح آمده است:
و از تو در باره ذو القرنین می‌پرسند. بگو: برای شما از او چیزی می‌خوانم. (۸۳) ما او را در زمین مکانت دادیم و راه رسیدن به هر چیزی را به او نشان دادیم. (۸۴) او نیز راه را پی گرفت. (۸۵) تا به غروبگاهخورشید رسید. دید که در چشمه‌ای گِل‌آلود و سیاه غروب می‌کند و در آنجا مردمی یافت. گفتیم: ای ذو القرنین، می‌خواهی عقوبتشان کن و می‌خواهی با آنها به نیکی رفتار کن. (۸۶) گفت: اما هر کس که ستم کند ما عقوبتش خواهیم کرد. آن گاه او را نزد پروردگارش می‌برند تا او نیز به سختی عذابش کند. (۸۷) و اما هر کس که ایمان آورد و کارهای شایسته کند، اجری نیکو دارد. و در باره او فرمانهای آسان خواهیم راند. (۸۸) باز هم راه را پی گرفت. (۸۹) تا به مکان برآمدن آفتاب رسید. دید بر قومی طلوع می‌کند که غیر از پرتو آن برایشان هیچ پوششی قرار نداده‌ایم. (۹۰) چنین بود. و ما بر احوال او احاطه داریم. (۹۱) باز هم راه را پی گرفت. (۹۲) تا به میان دو کوه رسید. در پس آن دو کوه مردمی را دید که گویی هیچ سخنی را نمی‌فهمند. (۹۳) گفتند: ای ذو القرنین، یأجوج و مأجوج در زمین فساد میکنند. می‌خواهی خراجی بر خود مقرر کنیم تا تو میان ما و آنها سدی برآوری؟ (۹۴) گفت: آنچه پروردگار من مرا بدان توانایی داده است بهتر است. مرا به نیروی خویش مدد کنید، تا میان شما و آنها سدی برآورم. (۹۵) برای من تکه‌های آهن بیاورید. چون میان آن دو کوه انباشته شد، گفت: بدمید. تا آن آهن را بگداخت. و گفت: مس گداخته بیاورید تا بر آن ریزم. (۹۶) نه توانستند از آن بالا روند و نه در آن سوراخ کنند. (۹۷) گفت: این رحمتی بود از جانب پروردگار من و چون وعده پروردگار من در رسد، آن را زیر و زبر کند و وعده پروردگار من راست است. (۹۸) [۲]
ترجمه ون دایک:أَمَّا الْکَبْشُ الَّذِی رَأَیْتَهُ ذَا الْقَرْنَیْنِ فَهُوَ مُلُوکُ مَادِی وَفَارِسَ [۷]
[INDENT]ترجمه فارسی قدیم:اما آن قوچ صاحب دو شاخ که آن را دیدی پادشاهان مادیان و فارسیان میباشد.
یهـود از بشـارت رؤ یای دانیال چنین دریافتند که دوران اسارت آنها با قیام یکی از پادشـاهـان ماد و فارس، و پیروز شـدنش بر شـاهـان بابل، پایان می گیرد، و از چنگال بابلیان آزاد خواهند شد. چیزی نگذشـت که کوروش در صحنه حکومت ایران ظاهر شد و کشور ماد و فارس را یکی ساخت، و سلطنتی بزرگ از آن دو پدید آورد، و هـمانگونه که رویای دانیال گفته بود که آن قوچ شاخهایش را به باختر و شرق و شمال می زند کوروش نیز در هر سه جهت فتوحات بزرگی انجام داد. یهود را آزاد ساخت و اجازه بازگشت به فلسطین به آنها داد
اکنون اوصاف اخلاقی ذوالقرنین در برابر ماست؛ نخستین آن دادگری و رعیت نوازی است، ببینیم این صفت تا چه حد در زندگی کوروش وارد است.
قرآن می فرماید: سرنوشت این قوم در دست توست، تو می‌توانی آنان را مجازات کنی یا اینکه ببخشی و به نیکی گرایی. مقصود از این طایفه همان قومی است که بدون دلیل به کوروش حمله بردند و بالاخره نتیجه نگرفتند و کوروش فاتح شد، البته می‌توانست و می بایستی آنان را مجازات نماید.
ذوالقرنین چه کرد؟ به مردم گفت بلکه عملا ثابت کرد که «من از آنان که میل ستمگری و ستمکاری دارند نیستم، کسی که ظلم کرد، سزای او ظلم خواهد بود و عذابی شدید خواهد دید، اما کسی که ایمان آورد و عمل نیکو کرد، سزای او نیکی است و در کار او گشایشی حاصل. »
بدین ترتیب کوروش از گناهان سابق مغلوبین نیز چشم می پوشد و می‌گوید اگر پس از این کسی بدی کرد بد خواهد دید.
مورخین یونان عموما عقیده دارند که کارهای کوروش پس از فتح لیدی نه تنها توأم با دادگستری بود بلکه بسی بالاتراز آن می نمود؛ همه بخشش و داد و بزرگواری بود، کوروش تا پایه داد نایستاد بلکه از آن مقام نیز فراتر رفت.
مورخین یونان می‌گوید کوروش فرمان داد که لشکریان جز با سپاهیان دشمن، با هیچکس با اسلحه روبه رو نشوند، همینطور هم کردند.
در قرآن آمده است که ذوالقرنین گفت «و سنقول له من امر یسرا» یعنی اگر کسی نیکویی کرد، خواهید دید که در برابر از طرف من به او به سختی و به بدی رفتار نخواهد شد. مورخین یونان عموما به حقیقت این مطلب ایمان دارند و می‌نویسند که کوروش با همه به نیکی و داد رفتار کرد؛ مردم را زیر بار خراج گران و مالیات های سنگین که از طرف پادشاهان بر دوش رعیت نهاده شده بود نجات داد. آسان گرفتن کوروش در کارها و مهربانی او دوره جدیدی در آسایش و رفاه قاطبه مردم پدید آورد(کوروش کبیر).
اشاره به ذوالقرنین در عهد عتیقسؤ ال کنندگان درباره ذوالقرنین از پیامبر طبق روایاتی که در شان نزول آیات آمده یهود بوده اند، و یا قریش به تحریک یهود. و به این داستان پیش از اسلام و در کتاب یهودیان اشاره شده و تعبیر آن پادشاه ماد و فارس ذکر شده است. به قسمت داستان ذوالقرنین در عهد عتیق توجه کنید.
ارتباط کوروش و دوشاخ
برجسته‌کاری کوروش در پاسارگاد که دو شاخ را در بالای سر کوروش نشان می‌دهد.
بدلی از مجسمه کوروش بالدار با کلاهخود دوشاخ
نقاشي از روي انسان بالدار بر درگاه يكي از كاخ‌هاي كوروش بزرگ كه توسط جليل ضياءپور ترسيم گرديده است. در این تصویر دوشاخ بر سر مجسمه‌ی منسوب به کوروش بخوبی نمایان است.
نمونه‌ی کلاه هارپوکراتس
با دو برآمدگی شاخ مانند بر سر توت عنخ آمون
نمونه کلاه هارپوکراتس با دو برآمدگی شاخ مانند بر سر نقش مربوط به عهد توت عنخ آمون
در قرن نوزدهم میلادی در نزدیکی استخر در کنار نهر مرغابمجسمه ای از کوروش کشف شد که تقریبا به قامت یک انسان است، و کوروش را در صورتی نشان می دهد که دو بال همانند بال عقاب از دو جانبش گشوده شد، و تاجی به سر دارد که دو شاخ همانند شاخ‌های قوچ در آن دیده می شود.از تطبیق مندرجـات کتاب مقدس با مشـخصات این مجـسمه این احتمال در نظر این مورخین کاملا قوت گرفت که نامیدن کوروش به ذو القرنین (صاحب دو شاخ ) از چه ریشه ای مایه می گرفت، و همچنین چرا مجسمه سنگی کورش دارای بالهـایی هـمچون بال عقاب است، و به این ترتیب بر گروهی از دانشمندان مسلم شد که شخصیت تاریخی ذو القرنین از این طریق کاملا آشکار شده است.
از این مجسمه‌ی شاخدار تفاسیر گوناگون و مختلفی ارائه گردید اما با مقایسه‌ی تصویر این کلاه شاخدار با کلاه مصری هارپوکراتس بنظر می‌آید که بر خلاف این نظرات این شاخ‌ها چیزی جز همان شاخ‌های کلاه مصری هارپوکراتس نمیباشد.
[/INDENT]
[=Century Gothic]با سلام
[=Century Gothic]مجسمه ای که مربوط به کوروش نیست :
[=Century Gothic]دكتر سيد حسين صفوي در مورد اين مجسمه به صراحت مينويسد :
[INDENT] [=Century Gothic]اين مجسمه ... ابدا متعلق به كوروش نيست و اكثر دانشمندان برآنند كه اين پيكر نه متعلق به كوروش اول و نه متعلق به كوروش دوم كوچك برادر اردشير دوم بلكه خواسته اند ملكي را بنمايانند كه در حال پرواز است و دست خود را براي رد كردن ارواح شرير بلند كرده است حال مسئله اين است كه چگونه و چه كسي يك مجسمه بياسم و رسمي چنين را «كوروش» نامگذاري كرده و آنرا «ذوالقرنين» دانسته است.
اينجاست كه جعل و جعليات به اوج خود ميرسد و ميگويند نه امروز بلكه روزگاري بر روي اين مجسمه كتيبهاي با دو سطر خط پارسي باستان و يك سطر خط بابلي و يك سطر خط عيلاي بوده كه روي آن نوشته شده بود «من كوروش، پادشاه هخامنشي»!!
[/INDENT][=Century Gothic]دكتر بهرا م فرهوشي استاد دانشگاه تهران با وقاحت باور نكردني در كتاب خود به نام ايرانويج مينويسد:
[INDENT] [=Century Gothic] «ديولافوا باستانشناس معروف فرانسوي و خانم او در سفرنامه هاي خود ذكر ميكنند كه اين كتيبه را بر روي پيكره بالدار كوروش ديده اند»
ايرانويچ، دكتر بهرام فرهوشي استاد دانشگاه تهران، انتشارات دانشگاه تهران، انتشار 1902، شماره مسلسل 3114 تاريخ انتشار آبنماه 1370، ص 65
[/INDENT][=Century Gothic]در صورتيكه در سفرنامه مادام ژان ديولافوا كه اتفاقا جناب محمد علي فرهوشي با نام «ايران كلده و شوش» ترجمه كرده و جالبتر اينكه به كوشش خود جناب دكتر بهرام فرهوشي چاپ گرديده به هيچ وجه در تصويري كه مادام ديولافوا از تصوير به اصطلاح كوروش كشيده هيچ كتيبهاي بر روي مجسمه وجود ندارد ولي در عوض كتيبه مذكور در روي يك ستوني ديگر كه اصلا ربطي به اين ستون ندارد و در فاصله خيلي بعيد ازهم قرار دارد و حتي يك نفر از ايلات محلي در زير آن به استراحت ميپردازد و همان كتيبه بالاي آن ستون ديده ميشود. و نشان ميدهد كه جناب دكتر و استاد دانشگاه تهران چقدر با تاريخ و تاريخ باستاني و باستانشناسي ايران آشنايي دارد !!
[=Century Gothic]دكتر بهاءالدين پازارگاد استاد دانشگاه در كتاب وزين خود «تاريخ فلسفه و مذاهب جهان» كتاب دوم آيين زرتشت و ساير مذاهب ايران باستان در مورد همين نقش به اصطلاح كوروش و كتيبه به اصطلاح روزگاري موجود در روي آن به صراحت مينويسد :
[INDENT] [=Century Gothic] « من شخصا مدت يك هفته اين سنگ را در محل خود بررسي نمودم و به اين نتيجه رسيدم كه امكان نداشته است كه كتيبهاي بالاي اين سنگ (مجسمه كوروش) وجود داشته باشد.
به نظر من اين طور رسيد كه يكي از مسافران انگليسي در قرن هيجدهم اين محل را بازديد كرده است و كتيبهاي را كه هنوز روي يكي ازجرزهاي سنگي در اين محل به خط ميخي موجود است در كتابي كه منتشر نموده نقاشي كرده است و شخصا فرشته بالداري كه روي جرز(ستون) ديگري بوده رسم نموده است.
دانشمند ديگري كه هيچ وقت به ايران مسافرت نكرده و «دوبوا» نام دارد و فرانسوي است كه كتاب آن نويسنده انگليسي را خوانده و معلوم نيست به چه علت در كتاب خود آن كتيبه را بالاي آن فرشته بالدار قرار داده است بعدا ديگران كتاب «دوبوا» را خواندهاند و وقتي به پاسارگاد آمدهاند ديدهاند آن كتيبه بالاي آن فرشته (مجسمه كوروش) نيست».
تاريخ فلسفه ومذاهب جهان. كتاب دوم آيين زرتشت و ساير مذاهب ايران باستان، دكتر بهاالدين پازارگاد، چاپ اول، 1347، به نقل از اسكندر و ادبيات ايران، ص 292
[/INDENT][=Century Gothic]در تحقيقات جديد عوض نوشتن نام كوروش در زير آن مجسمه كذايي دانشمندان فعلي مرقوم ميدارند : فرشته بالدار. چنانچه در كتاب «تخت جمشيد» نوشته مهرداد بهار- نصراله كسرائيان دقيقا در زير همين ستون پاسارگادي و درتوضيح همان نقش جنجالي به صراحت نوشته شده «فرشته بالدار».[=Century Gothic]
كتاب تخت جمشيد ، مهرداد بهار- نصراله كسرائيان، تدوين شهريار ايزدي ترجمه سودابه دقيقي، چاپ چهارم، 1372، ص 95
[=Century Gothic]و نيز در كتاب سرزمين مهرو ماه تخت جمشد، نقش رستم، نقش رجب، پاسارگاد» در زير همان مجسمه به اصطلاح كوروش سابق نوشته شده : پاسارگاد – فرشته بالدار . [=Century Gothic]سرزمين مهروماه، تخت جمشيد، نقش رستم، نقش رجب، دكتر فرخ سعيدي، سازمان ميراث فرهنگي كشور، چاپ اول، تهران، 1376، زير تصوير منسوب به كوروش سابق (بدون صفحه)
حتي در كتاب راهنماي تخت جمشيد به قلم جناب دكتر فرخ سعيد – كه از سوي سازمان ميراث فرهنگي كشور- منتشر شده در مورد عدم كوروش بودن و طرز لباس و ساير مشخصات آن مينويسد :
[INDENT] [=Century Gothic]لباس بلند فردي كه اينجا ديده ميشود تا ساق پاي او ميرسد كه با آستينهاي كوتاه، يك لباس كاملا عيلامي است نيمرخ مرد ي نشان داده شده است كه در حال حركت به سوي تالار است و دست راست بلند شدهاش از آرنج خم شده است.
دو جفت بال بزرگ با پرهاي روي هم افتاده از جلو و عقب بدنش بيرون آمده است.
موهاي سروريش كوتاه او حالت تابيده شده دارد. نكتهاي كه روشن نيست تاج شاخ مانند اوست كه سه چيز گلدان مانند را نگه داشته و مانند تاج خدايان مصري به ويژه هارپوكراتس Harpocrates است بايد در نظر داشت كه كوروش هرگز به مصر كه پسرش كامبيز آنرا تسخير كرد نرفته بوده.
[/INDENT][=Century Gothic][=Century Gothic]
باسلام خدمت همه کارشناسان وبازدیدکنندگان محترم به نظر میرسه بحث به اندازه کافی مطرح شده وجوابها کافی بودند اگه نظری ندارین جمع بندی کنیم وبحث راتمام کنیم.
دوست عزیزم
همه ی این نوشته ها از احساسات پاک شما
ناشی می شود ، ولی الزاما حقیقت نیستند ...
بحث ما پیرامون تاریخ ایران یا اسلام ، یک بحث
علمی است و نباید بنا به منافعمان از گفتن
حقایق اجتناب کنیم ...
بسیار دشوار است با کسی که با احساسات
خود با شما سخن می گوید سخن خشک علمی
بگویید که زخمیش کنید ...
هر زمان توانستید این دو را از هم جدا کنید ،
بحث را از سر خواهم گرفت ...
به نام خداوند بخشایشگر و مهربان
من یه سوالی دارم از طرفداران اسلام و حضرت محمد ...البته اونایی که مخالف کوروش هستند ..... می خواهم بدونم دقیقا هدفتون از این کار چبه ؟؟؟؟؟؟
شما می گویید این فرد یهودی بوده .....صهیونیسم یا حالا هر چیز دیگه ای بوده ..... هر دین و مذهب دیگه ای !!!!!!!!!!!!!!! بوده که بوده
اصلا اینو بگم کوروش چه ربطی به مسلمونا داره ؟ زمانی که هخامنشیان بودش ، حتی حضرت مسیح به دنیا نیومده بود .... چه برسه به حضرت محمد (ص) ..... شما فکر کردین که کوروش اون همه به یهودیان لطف کرده ....دلیلش این بوده که با مسلمونا بد باشه !!!!! :khaneh: اون موقع مسیحیت هنوز وجود نداشته و حتی اسلامی در کار نبوده ! ..... اون موقع دین بزرگ ... دین یهود بوده !
یکم فکر کنید آخه کوروش بزرگ چه دخلی به اسلام داره ؟ به حضرت محمد چه ارتباطی داره ...به اعراب چه ربطی داره ؟ ؟
تازه 50 سال بعد از تشکیل حکومت اشکانیان توسط اشک .... حضرت مسیح به دنیا می آید که دین مسیحیت را به جهان می آورد و این رومی های مزخرف .... چه بلا ها که سرش نیاوردند .
حالا شما هی بیاین بگین اون یهودیه :khaneh: یا شیطانه ...... یا با سازمان فراماسونری هم دست بوده !!!! :khaneh: آخه کوروش از کجا می خواسته بدونه بعد از هزاران سال .... پیامبر آخر می آید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
در ضمن محض اطلاع به همه بگویم که ایران تنها 2500 سال یا 7000 سال قدمت نداره ....و اگر در کتاب های تاریخ هنر و .... ببینید ..... می تونید بفهمید که می گویند سفالینه هایی برای 8000 سال قبل از میلاد مسیح در منطقه لرستان بوده یعنی 10000 سال پیش !!!!!
پس خواهشا ... مسلمان عزیز به کوروش دخالت نکن ...و اسلام رو به او ارتباط نده چون اون موقع تنها دین بزرگ .... دین یهود بوده ..... در ضمن این هخامنشی ها و ایرانیان باستان آتش پرست نبوده و در مناطق کوچکی نمی رفتند برای دعا کردن .....بلکه می رفتند بر کوه ها و جاهای بلند برای دعا و .... !
به جای اینکه تحقیق کنید که این آقا کوروش ما چه شخصیتی داشته ....تحقیق کنید در آن زمان هنر و فرهنگ و .... ما چقدر در سطح بالایی قرار داشت..... اما حالا چی ؟ البته یه روزی دوباره به ان موقع خود دست خواهیم یافت ! تاریخ تکرار شدنیه ...
متاسفانه در همه موضوعی بحث شده بجز موضوعی که صورت سوال بوده! و از همان اولین پست موضوع به انحراف کشیده شده.
لطف کنید اول بحث را از تاریخ و نژادپرستی به مسیر اصلی برگردانید و بعد جمع کنید و نهایتا تمام کنید...:Gol:
ما جواب شماها رو دادیم.
احساسات ما از رو منطق هستند
شما لیاقت اسم یه ایرانی رو ندارید و معلوم هم نیست کجایی و از کدوم نسلی
تک تک سنگ های هخامنشی رو بردن حتی توی دانشگاه های امریکا دارن روش بررسی میکنن 2 تا بی سواد از راه رسیده میان چرت و پرت میگن معلوم نیست هم از کدوم نقطه ایران میان :
لینک موزه هخامنشی ببینید و خجالت بکشید :
http://www.museum-achemenet.college-de-france.fr
به قول دوستم 2 نفرو هیچ وقت نمیشه راضی کرد یک دانشمند و 2 بی سواد
لطفا این تایپک رو ببندید مردم خودشون عقل دارن و میدونن چه خبره
موفق باشید
تازگی ها یه سی دی دیدم به نام "تختی برای هیچ کس" توصیه میکنم اگه پیداش کردید حتما نگاه کنید و بدون تعصب و لجاجت تا آخرش رو گوش بدید؛ شاید متوجه دروغ های بزرگی که سالهای سال باهاش بزرگ شدیم و حتی بهش افتخار کردیم بشید!
لازمه بگم من خودم تا 2ساعت اول کاملا موضع خصمانه داشتم، ولی در برابر استدلالات عقلانی کارشناس کم آوردم!:Gig:
باتشکر ازهمه عزیزان بحث بقدر کافی صورت پذیرفت واتمام اون رااعلام میکنیم.