■سرگذشت منو بخونید تا عبرت بگیرید■ (عاقبت خودارضايي)

تب‌های اولیه

51 پستها / 0 جدید

موضوع قفل شده است

■سرگذشت منو بخونید تا عبرت بگیرید■ (عاقبت خودارضايي)

سلام
این مطلبو می نویسم واسه کسایی که فکر می کنن خودارضایی ضرر چندانی نداره این سرگذشت منه که نمیدونم آخرش چی میشه .. من دیشب بیشتر از تموم عمرم گریه کردم...... اینا رو دوست داشتم بنویسم باشه درس عبرتی واسه دیگران:
حدود 10 سال هستش که به گناه خود ارضایی دچار شدم هر وقت خواستم ترکش کنم دوباره سراغم اومده ،در واقع من سراغش رفتم تنها مواقعی که تونستم مدتی ترکش کنم ماه رمضون بده ولی بعدش بازم شروع شده بدتر از قبل . من که از بچگی نماز خون بودم به خاطر این کار تنها مواقعی که تونستم نماز بخونم ماه رمضون بوده و چند روز بعدش ولی باز روز از نو... منی که تو نوجوونی تو مسابقات دینی مقام استانی آوردم منی که اگه میرفتم طلبه میشدم کسی تعجب نمیکرد...به این گناه معتاد شدم دیگه رمقی واسم نمونده فقط تو این دو سال اخیر تونستم کمش کنم اونم گمون کنم به خاطر ضعف جسمانی بوده . الان اثراتش تو ظاهرم هست لاغری مفرط ، ضعف جسمانی ،گودی زیر چشم ،لرزش دست ، .. الان که دیگه از نفس افتادم یه 5-6 ماهی هست که نمازهام را درست میخونم یک سالی هست با اندک درامدی که پیدا کردم به فکر ازدواج افتادم و چند ماه پیش خواستگاری رفتم اما منو به خاطر ظاهرم رد کردخب قیافم تابلو هست دیگه، من موندم و خدایی که تنها پناهگاهم بود. مشهد رفتم پیش امام رضا گریه کردم طلب استغفار کردم 2-3 هفته ای ترک کرده بودم که نمیدونم چی شد دوباره رفتم سراغش شاید به خاطر اینکه اطرافم خیلی سالم نیست ، ولی نا امید نشدم سعی کردم ورزش کنم به خاطربازیابی توان جسمی نمیتونستم روزه بگیرم ،کلی مطلب تو اینترنت درباره ترکش خوندم واسه خودم جریمه مالی گذاشتم دیگه این کار به هفته ای یک بار یا دو هفته ای یکبار رسیده سعی میکنم قبل از خواب با وضو باشم آیه الکرسی میخونم ولی بازم سراغم میاد اونم وسط خواب اولش حالت غیر ارادی داره ولی وقتی که شروع میشه دیگه تمومی نداره دو سه باردیگه تکرار میشه تا صبح برم غسل کنم کلی بعد نماز طلب استغفار می کنم از خدا میخوام توفیق ترک گناه بده ولی بازم تکرار میشه تا اینکه دو شب پیش دوباره سراغش رفتم ، دیروز به خاطر این کار تو محل کارم اتفاقی افتاد.........که الان از کار کردن تو اونجا که تو این وضعیت بازار کار با شرایط من به سختی و فقط به خاطر استعدادم جور شده بود بیزارم و هر لحظه هستش که منتظرم حکم اخراجمو بدن گمون کنم خداداره مجازاتم میکنه اون از زن گرفتنم اینم از آبروم خدایا مگه تو ستارالعیوب نبودی الان نیم ساعته این چند خطو به زور با گریه نوشتم. حتی دیگه نمی تونم به ازدواج فکر کنم، اون کسی هم که بخواد با من ازدواج میکنه به خاطر اثرات این کناه بدبخت می کنم، گمون کنم تا آخر عمر به خاطراین گناه بسوزم . اینم از کارم که دیگه باید با ترس ولرز اونجا برم.خدایا با من چی می کنی اگر میخوای منو عذاب بدی عذاب بده ولی آبرومو نبر .......
آرزو میکنم خدا منو مثل حضرت یونس داخل نهنگی چیزی بندازه تا توبه کنم ...........
واسه منم همش از کنکجکاوی و خوندن یه کتاب شیطانی قبل از انقلاب که هر چی فکر میکنم نمی دونم از کجا پیداش کردمو چطوری از دستش دادم شروع شد ..
من که نوجوونیم حتی به دیدن کوچکتری تصاویر نامحرم حساس بودم چند سال بعد فیلم ها و تصاویری را هر از گاه میدیدم که فکر نمیکنم کسی از کارشناسا یا بچه های اسک دین تو عمرشون دیده باشن .....
من هیچ وقت این حرف معلم دوران دبیرستانمون رو فراموش نمیکنم که با گفتن این جمله که کسایی که این کارو میکنن بچشون ناقص الخلقه میشه باعث شد من تصمیم احساسی بگیرم و نا امید بشم و به خودم بگم من اصلا ازدواج نمی کنم در حالی که اگه همون موقع ها ادامه نمیدادم وضعیتم اینجور نمیشد...
....
ادامه داره

برچسب:

استمناء