جواب واضح و دقیق این سوال چیه؟آیا قران واقعا وحی است؟

تب‌های اولیه

175 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ إِلاَّ رِجالاً نُوحي‏ إِلَيْهِمْ مِنْ أَهْلِ الْقُرى‏ أَ فَلَمْ يَسيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ لِلَّذينَ اتَّقَوْا أَ فَلا تَعْقِلُون(109يوسف)
و ما نفرستاديم پيش از تو، جز مردانى از اهل آباديها كه به آنها وحى مى‏كرديم! آيا (مخالفان دعوت تو،) در زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه پيش از آنها بودند چه شد؟! و سراى آخرت براى پرهيزكاران بهتر است! آيا فكر نمى‏كنيد؟
(لَقَدْ كانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبابِ) آئينه‏اى است كه مى‏توانند در آن، عوامل پيروزى و شكست، كاميابى و ناكامى، خوشبختى و بدبختى، سربلندى و ذلت و خلاصه آنچه در زندگى انسان ارزش دارد، و آنچه بى‏ارزش است، در آن ببيند، آئينه‏اى كه عصاره تمام تجربيات اقوام پيشين و رهبران بزرگ در آن بچشم مى‏خورد، و آئينه‏اى كه مشاهده آن عمر كوتاه مدت هر انسان را به اندازه عمر تمام بشريت طولانى مى‏كند!.
ولى تنها الوا الالباب و صاحبان مغز و انديشه هستند كه توانايى مشاهده اين نقوش عبرت را بر صفحه اين آئينه عجيب دارند.
و بدنبال آن اضافه مى‏كند:" آنچه گفته شد يك افسانه ساختگى و داستان خيالى و دروغين نبود" (ما كانَ حَدِيثاً يُفْتَرى‏).
اين آيات كه بر تو نازل شده و پرده از روى تاريخ صحيح گذشتگان برداشته
ساخته مغز و انديشه تو نيست،" بلكه يك وحى بزرگ آسمانى است، كه كتب اصيل انبياى پيشين را نيز تصديق و گواهى مى‏كند" (وَ لكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ).
به علاوه" هر آنچه انسان به آن نياز دارد، و در سعادت و تكامل او دخيل است، در اين آيات آمده است" (وَ تَفْصِيلَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ).
و به همين دليل" مايه هدايت جستجوگران و مايه رحمت براى همه كسانى است كه ايمان مى‏آورند" (وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ).
آيه فوق گويا مى‏خواهد به اين نكته مهم اشاره كند كه داستانهاى ساختگى زيبا و دل‏انگيز بسيار است و هميشه در ميان همه اقوام، افسانه‏هاى خيالى جالب فراوان بوده است، مبادا كسى تصور كند سرگذشت يوسف و يا سرگذشت پيامبران ديگر كه در قرآن آمده از اين قبيل است.

قرآن کتابی است که از نظر محتوی و قالب از توان بشر فرا تر است. حال من در مورد [="red"]منبع و سرچشمه[/] این قدرت فوق العاده سوال می پرسم و تشکیک می کنم ، در جواب به این سوال[="red"] نمی توان[/] به متن قرآن ارجاع داد و گفت که ، نگاه کن خود قرآن می گوید از طرف خداست !!! [="red"]این جواب سوال من نیست[/].

برای اینکه مطلب برای همه کاملا روشن شود از یک داستان قدیمی استفاده می کنم :

وقتی [="red"]"گرگ ناقلا"[/] درب خانه [="red"]"شنگول"[/] ، [="red"]"منگول"[/] و [="red"]"حبه انگور"[/] را می زند ، خودش را به عنوان مادر آنها معرفی می کند. هیچ [="red"]"گرگ ناقلای"[/] احمقی نیست که خودش را این طور معرفی کند : من گرگ هستم و آمدم تا شما را برای شام سلاخی کنم.

این یک قانون کلی است : همه [="red"]"گرگ های ناقلا"[/] خودشان را به عنوان[="red"] "مادر مهربان"[/] معرفی می کنند.

ولی در مقابل [="red"]"گرگ های ناقلا"[/] حتی [="red"]"شنگول" [/]، [="red"]"منگول"[/] و [="red"]"حبه انگور"[/] هم آنقدر نادان نیستند که بدون درخواست سند و مدرک درب را به روی [="red"]"گرگ های ناقلا"[/] باز کنند ، آنها به عنوان سند و مدرک می خواهند دست مدعی را از زیر درب ببینند.

حالا ما نیز باید از دوستان قدیمی و البته زیرک و باهوشمان یعنی [="red"]"شنگول" ، "منگول" و "حبه انگور"[/] درس بگیریم و قبل از باز کردن [="red"]"درب خانهء وجود خود"[/] ، صرف نظر از آنچه مدعی ادعا می کند ، از مدعی بخواهیم که دست خود را از زیر درب نشان بدهد.

از قرآن بخواهید تا دست خود را از زیر [="red"]"درب ادعا"[/] به شما نشان بدهد ، آنچه خواهید دید [="red"]"دست خدا"[/] یا [="red"]"ید الله"[/] نخواهد بود بلکه [="red"]"دست قدرت و تکنولوژی موجودات هوشمند فرا زمینی"[/] را خواهید دید.

مى‏دانيم كه منصب نبوت و پيامبرى بزرگترين منصبى است كه به عده‏اى از پاكان عطا شده است، زيرا مناصب و مقامهاى ديگر معمولا حاكم بر جسم افراد است، ولى منصب نبوت منصبى است كه بر جان و دل جامعه‏ها حكومت مى‏كنند، لذا به همان نسبت كه ارج بيشترى دارد مدعيان كاذب و افراد شياد بيشترى، اين منصب را به خود مى‏بندند، و از آن سوء استفاده مى‏كنند.
در اينجا مردم مى‏بايست يا ادعاى هر مدعى را بپذيرند، و يا دعوت همه را رد كنند، اگر همه را بپذيرند، پيدا است چه هرج و مرجى به وجود مى‏آيد، و دين خدا به چه صورت جلوه خواهد كرد، و اگر هيچكدام را نپذيرند آن هم نتيجه‏اش گمراهى و عقب‏ماندگى است.
بنا بر اين همان دليلى كه اصل بعثت پيامبران را الزامى مى‏شمارد مى‏گويد پيامبران راستين مى‏بايست نشانه‏اى همراه داشته باشند كه علامت امتياز آنان از مدعيان دروغين، و سند حقانيت آنها باشد.
روى اين اصل لازم است هر پيامبرى، معجزه‏اى بياورد كه گواه صدق رسالتش گردد.
و همانطور كه از لفظ" معجزه" پيدا است، بايد پيامبر ص قدرت بر انجام اعمال خارق‏العاده‏اى داشته باشد كه ديگران از انجام آن" عاجز" باشند.
پيامبرى كه داراى معجزه است لازم است مردم را به" مقابله به مثل" دعوت كند، او بايد علامت و نشانه درستى گفتار خود را معجزه خويش معرفى نمايد تا اگر ديگران مى‏توانند همانند آن را بياورند، اين كار را در اصطلاح" تحدى" گويند.

ali 79;145803 نوشت:

قرآن کتابی است که از نظر محتوی و قالب از توان بشر فرا تر است. حال من در مورد منبع و سرچشمه این قدرت فوق العاده سوال می پرسم و تشکیک می کنم ، در جواب به این سوال نمی توان به متن قرآن ارجاع داد و گفت که ، نگاه کن خود قرآن می گوید از طرف خداست !!! این جواب سوال من نیست.


باسمه تعالی
(یا لطیف خبیر)
1- شما به سئوال تایپیک قبل که در مورد ضد ونقیض ها در مطالب خودت می باشد که می توانی پاسخ بدهی ،پس چرا پاسخ نگفته ای؟و آن سئوال این بود:
«-شما در یک سخن ،قرآن را فرا زمانی و پیشرفته میدانید و در یک سخن دیگر ،آن را افترا دانسته اید!! افترا و دروغ با پیشرفته بودن قابل جمع نیست ، افترا خلاف حقیقت است، و پیشرفت، تکامل در جهت حقیقت.»
2-و برای ادعای خودت که باید پاسخگو باشی که:
«هدف حیات هوشمند از این کاری که کرده اند را از کجا و به کدام سند مدرک فهمیده ای؟؟»
3- شما وقتی عظمت قرآن را فهمیده ای برای گریز از تقبل مسئولیت در قبال دستورات آن(بل یرید الانسان لیفجر امامه) به افترایی من در آوردی متوسل شده ای که هیچ سند و مدرکی دال بر آن نداری.حکایت تو مانند ولید ابن مغیره است.!!! داستان و شأن نزول آیات سوره مدثر را بخوان و خودت قاضی خود باش.یعنی همان حرف پوچ من درآوردی یک عرب جاهلی را از سر ناچاری و عجز تکرار کرده ای . و این تمام علم تو است و لا غیر .

سلام خدا بر کسی است که پیرو هدایت باشد

سلا م "کمی هم باآرمان نزول آشنا شویم :
إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآيَةً لِمَنْ خافَ عَذابَ الْآخِرَةِ ذلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَ ذلِكَ يَوْمٌ مَشْهُود(103هود)
قطعاً در اين [يادآوريها] براى كسى كه از عذاب آخرت مى‏ترسد عبرتى است. آن [روز] روزى است كه مردم را براى آن گرد مى‏آورند، و آن [روز] روزى است كه [جملگى در آن‏] حاضر مى‏شوند
پر واضح است كه يك عمل واحد از يك انسان از تمامى اعمال گذشته‏اش كه با اصول باطنيش ارتباط دارد سرچشمه گرفته، و اعمال آينده‏اش كه آنها نيز با احوال قلبيش مرتبط است از آن يك عمل منشا مى‏گيرد. و همچنين عمل يك انسان با اعمال هر كس كه با او ارتباط دارد مرتبط مى‏شود، يعنى يا اعمال آنها از عمل اين متاثر گشته و يا اعمال ايشان در عمل وى مؤثر بوده است، و همچنين اعمال انسانهاى گذشته با انسانهاى آينده و اعمال انسانهاى آينده با انسانهاى گذشته ارتباط دارد. در بين گذشتگان، پيشوايانى بودند كه يا مردم را هدايت مى‏كردند و يا گمراه مى‏ساختند و اعمال آنان در اعمال آيندگان اثر داشته و ايشان مسئول آنند، هم چنان كه در متاخرين اتباع و دنباله‏روهايى هستند كه از غرور و فريب پيشوايان گذشته‏شان پرسش مى‏شوند، و قرآن كريم در اين باره فرموده:" فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ"(اعراف 7)

به نظر من قرآن حتی کتاب ویژه و زیبایی نمی باشد ، چه برسد به این که معجزه و یا فوق بشری باشد. من کتاب شریف[="red"] "نهج البلاغه"[/] را بسیار مفید تر و متن آنرا بسیار زیبا تر از قرآن می دانم.


اما نکته در اینجاست که : [="red"]حتی اگر فرض کنیم[/] که قرآن کتاب فوق بشری است ، باز هم چیزی را ثابت نمی کند و دلیل بر وحی بودن یا الهی بودن آن نیست.

زیرا امروزه ما می دانیم که ، انسان جزء ناچیزی از جهانی است که شامل تعداد بی شماری ستاره و سیاره مانند خورشید و زمین است و بسیار پدیده ها هستند که فوق بشری محسوب می شوند ولی دارای سازوکار کاملا[="red"] مادی[/] هستند و در نقاط دیگر جهان هستی مورد استفاده هستند ، منتهی برای دانش بشر که حتی امروزه در ابتدای راه قرار دارد ، ناشناخته است.

[="red"]در نتیجه : فوق بشری بودن دلیل بر الهی بودن نیست.[/]

در زمان اعراب جاهلی مردم جهان هستی را ، محدود به زمین می دانستند و فرض بر این بود که اگر پدیده ای در زمین قابل توجیه نباشد یعنی فوق بشری باشد ، [="red"]الا و لابد[/] مربوط به خدا است. بگذریم از اینکه در مورد قرآن ، حتی از زمین نیز خبری نبود و تحدی آن به چند روستا و آبادی در اطراف مکه و مدینه محدود شده بود ، انگار تنها انسان های دارای عقل و شعور زمین ، ساکن مکه و مدینه هستند و در دیگر نقاط زمین هیچ انسان هوشمندی زندگی نمی کند و لذا هیچ کسی از اعراب جاهلی برای بررسی تحدی قرآن به مناطق دیگر زمین رجوع ننمود چه برسد به دیگر سیاره های جهان هستی.

ممکن است کسی بگوید که ابتدا وجود[="red"] "حیات هوشمند فرا زمینی"[/] را اثبات کن. در جواب می گویم ، اثبات وجود آنها [="red"]وظیفه من نیست[/] ، بلکه آن کسی که کتابی در دست گرفته و ادعا می کند هیچ موجود زنده ای نمی تواند مانند آنرا بیاورد باید از [="red"]تک تک [/]اجرام آسمانی برای ما سند و مدرک بیاورد و [="red"]به ما ثابت کند[/] که در دیگر نقاط جهان هیچ حیات هوشمندی وجود ندارد تا اگر هیچ بشری در زمین نتوانست تحدی او را جواب گوید ، بتوان ادعای او را در مورد الهی بودن آن کتاب پذیرفت. اگر مدعی عدم وجود [="red"]"حیات هوشمند فرا زمینی"[/] را ثابت نکند ، تحدی او [="red"]ناقص[/] می باشد.

و این درست مانند ماجرای معروف مرحوم [="red"]"ملا نصر الدین"[/] خواهد بود که ، ادعا کرد نقطه ای که من ایستاده ام مرکز زمین است و سپس در مورد ادعای خود [="red"]تحدی[/] نموده و فرمودند اگر باور ندارید بروید تمام نیرو های خود را جمع کرده و [="red"]زمین را متر کنید[/].

البته صد رحمت به ادعای [="red"]"ملا نصر الدین"[/] که ما را به متر کردن زمین دعوت کرد زیرا برای بررسی ادعای قرآن باید تمام کائنات را متر نمود.

در نتیجه : این وظیفه مدعی وحی است که ، عدم وجود [="red"]"حیات هوشمند فرا زمینی"[/] را به انسان ها ثابت کند ، وگرنه چنین [="red"]"تحدی ناقصی"[/] را می توان[="red"] "تحدی ملا نصر الدینی"[/] به حساب آورده و به سادگی از آن عبور نمود.

ali 79;146121 نوشت:
ممکن است کسی بگوید که ابتدا وجود "حیات هوشمند فرا زمینی" را اثبات کن. در جواب می گویم ، اثبات وجود آنها وظیفه من نیست ، بلکه آن کسی که کتابی در دست گرفته و ادعا می کند هیچ موجود زنده ای نمی تواند مانند آنرا بیاورد باید از تک تک اجرام آسمانی برای ما سند و مدرک بیاورد و به ما ثابت کند که در دیگر نقاط جهان هیچ حیات هوشمندی وجود ندارد تا اگر هیچ بشری در زمین نتوانست تحدی او را جواب گوید ، بتوان ادعای او را در مورد الهی بودن آن کتاب پذیرفت. اگر مدعی عدم وجود "حیات هوشمند فرا زمینی" را ثابت نکند ، تحدی او ناقص می باشد.

باسمه تعالی
(یا لطیف خبیر)
اولا ، قرآن نفرموده که هیچ موجود زند ه ای نمی تواند مثل قرآن را بیاورد، بلکه فرموده جن و انس. (که وجود هر دو اثبات شده است.)
ثانیا ، کسی که ادعای وجود چیزی را می کند باید سند و دلیل برای اثبات آن ارائه کند نه کسی که ادعایی در آن مورد ندارد. شما گفته ای «حیات هوشمند فرا زمینی»، پس یا مثل یک مرد عالم اثبات کن یا مردانه از محضر قرآن عذر خواهی و از درگاه خدای متعال توبه کن.

ali 79;146121 نوشت:

به نظر من قرآن حتی کتاب ویژه و زیبایی نمی باشد ، چه برسد به این که معجزه و یا فوق بشری باشد. من کتاب شریف "نهج البلاغه" را بسیار مفید تر و متن آنرا بسیار زیبا تر از قرآن می دانم.

اما نکته در اینجاست که : حتی اگر فرض کنیم که قرآن کتاب فوق بشری است ، باز هم چیزی را ثابت نمی کند و دلیل بر وحی بودن یا الهی بودن آن نیست.

زیرا امروزه ما می دانیم که ، انسان جزء ناچیزی از جهانی است که شامل تعداد بی شماری ستاره و سیاره مانند خورشید و زمین است و بسیار پدیده ها هستند که فوق بشری محسوب می شوند ولی دارای سازوکار کاملا مادی هستند و در نقاط دیگر جهان هستی مورد استفاده هستند ، منتهی برای دانش بشر که حتی امروزه در ابتدای راه قرار دارد ، ناشناخته است.

در نتیجه : فوق بشری بودن دلیل بر الهی بودن نیست.

در زمان اعراب جاهلی مردم جهان هستی را ، محدود به زمین می دانستند و فرض بر این بود که اگر پدیده ای در زمین قابل توجیه نباشد یعنی فوق بشری باشد ، الا و لابد مربوط به خدا است. بگذریم از اینکه در مورد قرآن ، حتی از زمین نیز خبری نبود و تحدی آن به چند روستا و آبادی در اطراف مکه و مدینه محدود شده بود ، انگار تنها انسان های دارای عقل و شعور زمین ، ساکن مکه و مدینه هستند و در دیگر نقاط زمین هیچ انسان هوشمندی زندگی نمی کند و لذا هیچ کسی از اعراب جاهلی برای بررسی تحدی قرآن به مناطق دیگر زمین رجوع ننمود چه برسد به دیگر سیاره های جهان هستی.

ممکن است کسی بگوید که ابتدا وجود "حیات هوشمند فرا زمینی" را اثبات کن. در جواب می گویم ، اثبات وجود آنها وظیفه من نیست ، بلکه آن کسی که کتابی در دست گرفته و ادعا می کند هیچ موجود زنده ای نمی تواند مانند آنرا بیاورد باید از تک تک اجرام آسمانی برای ما سند و مدرک بیاورد و به ما ثابت کند که در دیگر نقاط جهان هیچ حیات هوشمندی وجود ندارد تا اگر هیچ بشری در زمین نتوانست تحدی او را جواب گوید ، بتوان ادعای او را در مورد الهی بودن آن کتاب پذیرفت. اگر مدعی عدم وجود "حیات هوشمند فرا زمینی" را ثابت نکند ، تحدی او ناقص می باشد.

و این درست مانند ماجرای معروف مرحوم "ملا نصر الدین" خواهد بود که ، ادعا کرد نقطه ای که من ایستاده ام مرکز زمین است و سپس در مورد ادعای خود تحدی نموده و فرمودند اگر باور ندارید بروید تمام نیرو های خود را جمع کرده و زمین را متر کنید.

البته صد رحمت به ادعای "ملا نصر الدین" که ما را به متر کردن زمین دعوت کرد زیرا برای بررسی ادعای قرآن باید تمام کائنات را متر نمود.

در نتیجه : این وظیفه مدعی وحی است که ، عدم وجود "حیات هوشمند فرا زمینی" را به انسان ها ثابت کند ، وگرنه چنین "تحدی ناقصی" را می توان "تحدی ملا نصر الدینی" به حساب آورده و به سادگی از آن عبور نمود.


باسمه تعالي، سلام بر شما.
دوست عزيز، آقا علي بزرگوار، بنده منطقا و عقلا دليل آوردم، شما مسأله شنگول و منگول و ...، به هم مي بافي، شما در حال حاضر به نحو شفاف و منطقي مطلب ما را مطرح بفرماييد و باطل كنيد، و بحث را ناتمام نگذاريد، (اگر مي خواهيد بحث علمي داشته باشيد.)

پیام;145919 نوشت:

بنا بر اين همان دليلى كه اصل بعثت پيامبران را الزامى مى‏شمارد مى‏گويد پيامبران راستين مى‏بايست نشانه‏اى همراه داشته باشند كه علامت امتياز آنان از مدعيان دروغين، و سند حقانيت آنها باشد.
روى اين اصل لازم است هر پيامبرى، معجزه‏اى بياورد كه گواه صدق رسالتش گردد.

مشاهده یک معجزه واقعی که در الهی بودن آن هیچ تردیدی نباشد آرزوی قلبی من است.

ولی مشکل اینجاست که در باره قرآن و تمام معجزات دیگری که در طول تاریخ توسط پیامبران انجام گرفته و الهی بودن منبع قدرت و نیروی آنها ، [="red"]به راحتی[/] می توان تردید داشت و مثلا آنها را به قدرت های فرا زمینی نسبت داد.

شما از کجا می توانید مطمئن باشید که پیامبران لزوما توانایی های فوق بشری خود را از خدا اخذ کرده اند و نه [="red"]"حیات هوشمند فرا زمینی"[/] ؟

hosain;146129 نوشت:

ثانیا ، کسی که ادعای وجود چیزی را می کند باید سند و دلیل برای اثبات آن ارائه کند

البته همان طور که قبلا مفصلا توضیح داده ام :

وقایع غیر عادی و محیر العقولی مانند قرآن و معجزات دیگر که در طول تاریخ رخ داده اند و قابل توجیه و تفسیر با علم بشری نیستند ، نشانه و مدرک اثبات وجود [="red"]"حیات هوشمند فرا زمینی"[/] هستند.

حالا اگر شما ادعا می کنند قرآن و معجزات دیگر نشانه پدیده دیگری به نام خدا هستند ، ادعای خود را ثابت بفرمایید !!!

ali 79;146121 نوشت:
به نظر من قرآن حتی کتاب ویژه و زیبایی نمی باشد ، چه برسد به این که معجزه و یا فوق بشری باشد. من کتاب شریف "نهج البلاغه" را بسیار مفید تر و متن آنرا بسیار زیبا تر از قرآن می دانم.

باسمه تعالی
(یا لطیف خبیر)
1- شما قرآن را به جهت ویژگی های فوق العاده اش ،از جانب حیات هوشمند فرا زمینی دانسته ای ، حال چطور شده که ناگهان حرفت را عوض کرد ه ای؟؟؟( تکلیف طرف مباحثت چیست با این ضد نقیض گویی ها؟؟)
2- آیا شما به ادبیات عرب و تفسیر قرآن تسلط دارید که در باره آن نظر داده ای؟؟
3- اگر می توانی یک سوره همانند همین قرآنی که گفته ای:«به نظر من قرآن حتی کتاب ویژه و زیبایی نمی باشد ، چه برسد به این که معجزه و یا فوق بشری باشد.» بیاور.( می توانی از تمام متخصصین در این امرکمک بگیری)

hosain;146387 نوشت:

1- شما قرآن را به جهت ویژگی های فوق العاده اش ،از جانب حیات هوشمند فرا زمینی دانسته ای ، حال چطور شده که ناگهان حرفت را عوض کرد ه ای؟؟؟( تکلیف طرف مباحثت چیست با این ضد نقیض گویی ها؟؟)

ضد و نقیضی در کار نیست. من[="red"] نظر شخصی ام[/] را در مورد کیفیت قرآن بیان کردم. و برای کسی که قرآن را یک کتاب [="red"]معمولی[/] مانند بقیه کتاب های ریز و درشت نوشته شده توسط بشر می داند[="red"] نیازی نیست[/] که تصور کند این کتاب توسط [="red"]"حیات هوشمند فرا زمینی"[/] طراحی شده است. زیرا همان طور که اطلاع دارید عالم سرشار از کتاب های معمولی است.

[="red"]اما برای شمایی که[/] به طرز[="red"] غیر عادی [/] ، اصرار به خاص بودن قرآن دارید و به طرز [="red"]عجیبی[/] ، بر فوق بشری بودن این کتاب پا فشاری می کنید نیز ، تمام راه ها به سوی حقیقت بسته نیست. شما می توانید در منبع قدرت کتاب مورد علاقه و فوق بشری خود تشکیک نموده و آنرا به [="red"]"حیات هوشمند فرا زمینی"[/] نسبت دهید ، تا اشکال منطقی موجود در نظریه الهی تصور کردن قرآن و معجزات ، برایتان آشکار شده و به این ترتیب از سایه پدیده موهومی به نام خدا ، زندگی خود را برهانید و جان سالم به در برید.


فرازمینی انگاشتن منبع قرآن و معجزات ، [="red"]دارویی[/] است برای بیماران مبتلا به توهم خدا و نه برای افراد سالم.

ali 79;146406 نوشت:
ضد و نقیضی در کار نیست. من نظر شخصی ام را در مورد کیفیت قرآن بیان کردم. و برای کسی که قرآن را یک کتاب معمولی مانند بقیه کتاب های ریز و درشت نوشته شده توسط بشر می داند نیازی نیست که تصور کند این کتاب توسط "حیات هوشمند فرا زمینی" طراحی شده است. زیرا همان طور که اطلاع دارید عالم سرشار از کتاب های معمولی است.

باسمه تعالی
(یا لطیف خبیر)
1- شما که قرآن را کتابی معمولی و پایین تر از معمول می دانی ( همانگونه که در تایپیک قبل گفته شد):
الف- آیا شما به ادبیات عرب و تفسیر قرآن تسلط دارید که در باره آن نظر داده ای؟؟( سخن شناس نه ای خطا اینجاست
ب- اگر می توانی یک سوره همانند همین قرآنی که گفته ای:«به نظر من قرآن حتی کتاب ویژه و زیبایی نمی باشد ، چه برسد به این که معجزه و یا فوق بشری باشد.» بیاور.( می توانی از تمام متخصصین در این امرکمک بگیری)
2- از مطلب تایپیک اخیر شما مشخص شد که مشکل شما نه با قرآن است بلکه با خود خداست !!! پس در این ارتباط بهتر است بدانید که برای اثبات وجود اقدس خدای متعال نیازی به قرآن نیست( و اصلا قرآن برای اثبات وجود اقدس خدای متعال نیامده است و شما نمی توانی یک آیه پیدا کنید که در صدد اثبات وجود اقدس خدای متعال باشد) . پس اگر قرآن را هم کنار بگذاریم ، آنچه را شما به زعم خودت موهوم ( نعوذ به) گفته ای اثبات شده بوده و غیر قابل انکار است.
ما اگر کتاب قرآن را که تشریع است کنار بگذاری و قبول نداشته باشیم!!! با کتاب تکوین و کتاب نفس ( فطرت و عقل) چه کنیم؟؟؟.

hosain;146414 نوشت:


2- از مطلب تایپیک اخیر شما مشخص شد که مشکل شما نه با قرآن است بلکه با خود خداست !!! پس در این ارتباط بهتر است بدانید که برای اثبات وجود اقدس خدای متعال نیازی به قرآن نیست

اگر مدرکی در جهت الهی بودن قرآن و معجزات ارئه نشود و منشاء این پدیده ها مادی باقی بمانند این به معنی آن خواهد بود که خدای مهربان بندگانش را بدون دین و نقشه راه در زمین رها کرده ، که البته چنین کاری با ذات خدای مطرح شده در دین در تناقض است ، در نتیجه خدایی وجود ندارد.

پس رابطه قرآن غیر الهی و وجود خدا این طور خواهد بود :

اگر الهی بودن منبع قرآن و معجزات اثبات نشود ، [="red"]باطل [/]بودن وجود خدا[="red"] نتیجه گیری[/] می شود.

سوال اینجاست :

چرا قرآن ، معجزات و هر پدیده فوق بشری را باید به نام خدا [="red"]مصادره[/] نمود ، چه مدرکی در دست است که قرآن و معجزات را قدرت فوق بشری غیر از خدا تهیه و تدارک ندیده است ؟

Ali 79;146438 نوشت:

اگر مدرکی در جهت الهی بودن قرآن و معجزات ارئه نشود و منشاء این پدیده ها مادی باقی بمانند این به معنی آن خواهد بود که خدای مهربان بندگانش را بدون دین و نقشه راه در زمین رها کرده ، که البته چنین کاری با ذات خدای مطرح شده در دین در تناقض است ، در نتیجه خدایی وجود ندارد.

پس رابطه قرآن غیر الهی و وجود خدا این طور خواهد بود :

اگر الهی بودن منبع قرآن و معجزات اثبات نشود ، باطل بودن وجود خدا نتیجه گیری می شود.

سوال اینجاست :

چرا قرآن ، معجزات و هر پدیده فوق بشری را باید به نام خدا مصادره نمود ، چه مدرکی در دست است که قرآن و معجزات را قدرت فوق بشری غیر از خدا تهیه و تدارک ندیده است ؟


باسمه تعالی، سلام بر تمام دوستان و با عرض تسلیت به مناسبت شهادت امام صادق علیه السلام.
آفرین بر این استدلال حکیمانه و استادانه شما:
ما نمی دانیم، قرآن معجزه است یا توسط موجودات هوشمند فرازمینی است، اگر از موجودات فرازمینی نیست اثبات کنید، خوب اثبات نکردید،(چون ممکن است توسط موجودات فرازمینی باشد)، اگر خداوند بود پس باید ما می دانستیم قرآن توسط موجودات فرازمینی نیست، پس خدا هم نیست.:Kaf:
برادر عزیز،بنده در مباحث قبلی، گفتم، شما اول می گویید موجودات هوشمند، این موجودات هوشمند حکایت از این دارد که قرآن کتاب بزرگی است که توسط چنین موجودات برتری به دست ما رسیده است، حال همان موجودات هوشمند، قطعا وابسته به خدا هستند، زیرا موجودات همگی وابسته اند(این دلیل عقلی و برهانی دارد) ما در مباحث گذشته از طریق حکمت الهی و عبث نبودن عالم جلو رفتیم، گویا توجه نفرمودید یا نخواستید توجه کنید.
نکته دیگر اینکه، بنده به این مطلب اشاره داشتم، انسان عقل دارد، می تواند عاقلانه مبانی فطری قرآن را ملاحظه کند، قرآن در اصل و مبانی مگر به جز توجه دادن انسان به عقل فطری، چیز دیگری گفته است؟ مگر جز این است که قرآن به عنوان کتاب سعادت و هدایت، می خواهد حقایق را به ما بنمایاند و توجه بدهد؟ در نهایت مگر خداوند نمی خواهد ما را از خواب غفلت بیدار کند؟ بیدار کردن ما به وسیله پیامبران به این است که به ما بفهماند تفکر کنیم و عاقلانه بیاندیشیم، حقیقت که عوض نمی شود تمام اینها ابزاری است برای اینکه ما حقیقت را دریابیم.
نکته دیگر اینکه، دوستان همگی به مسأله تخصصی بودن فهم کلام عربی اشاره داشته اند، اینکه در طول تاریخ، بزرگان و حتی دشمنان اسلام که متخصص کلام عرب بوده اند، به عظمت قرآن اعتراف کرده اند، دوباره توجه نفرمودید. حال بفرمایید، تا چه حدی با زبان عرب آشنایی دارید؟
در بخش دیگر می گویی من نهج البلاغه را از قرآن بالاتر می دانم. ما می گوییم خوب شما بدانید یا ندانید چه فرقی می کند، سخن شما به درد خودتان می خورد،( اگر سخنان حضرت امیر علیه السلام را از نهج البلاغه در وصف قرآن خوانده بودی، که نخوانده ای، این سخنان یاوه را نمی بافتی)، بعد یک چرخش دیگری می کنید، که اصلا این کتاب یک کتاب معمولی مانند کتاب های دیگر است، بعد می گویید، من عقیده خودم را دارم، خوب شما عقیده خودتان را دارید؟ منظورتان کدام عقیده است؟

هشام;146446 نوشت:
ما می گوییم خوب شما بدانید یا ندانید چه فرقی می کند، سخن شما به درد خودتان می خورد،( اگر سخنان حضرت امیر علیه السلام را از نهج البلاغه در وصف قرآن خوانده بودی، که نخوانده ای، این سخنان یاوه را نمی بافتی)، بعد یک چرخش دیگری می کنید، که اصلا این کتاب یک کتاب معمولی مانند کتاب های دیگر است، بعد می گویید، من عقیده خودم را دارم، خوب شما عقیده خودتان را دارید؟ منظورتان کدام عقیده است؟

چرخشی در کار نیست.

مسئله خیلی ساده است :

من قرآن را یک کتاب معمولی می دانم و این نظر من است ، حال هر کس که آنرا فوق بشری می داند ، منبع و سرچشمه این فوق بشری بودن را روشن کند و ثابت نماید که این فوق بشری بودن قرآن از خدا منشاء می گیرد و نه از منابع قدرت فوق بشری دیگر مانند [="red"]"حیات هوشمند فرا زمینی"[/].

ضمنا ، این گونه بی ادبانه سخن گفتن توسط مومنان و پیروان خدا و رسول ، من را متعجب نمی کند و انتظاری جز این هم نیست ، زیرا این یک سنت الهی است که هر گاه زبان منطق مومنان می گیرد ، زبان تهمت و اهانتشان باز می شود.

ali 79;146456 نوشت:

چرخشی در کار نیست.

مسئله خیلی ساده است :

من قرآن را یک کتاب معمولی می دانم و این نظر من است ، حال هر کس که آنرا فوق بشری می داند ، منبع و سرچشمه این فوق بشری بودن را روشن کند و ثابت نماید که این فوق بشری بودن قرآن از خدا منشاء می گیرد و نه از منابع قدرت فوق بشری دیگر مانند "حیات هوشمند فرا زمینی".

ضمنا ، این گونه بی ادبانه سخن گفتن توسط مومنان و پیروان خدا و رسول ، من را متعجب نمی کند و انتظاری جز این هم نیست ، زیرا این یک سنت الهی است که هر گاه زبان منطق مومنان می گیرد ، زبان تهمت و اهانتشان باز می شود.


باسمه تعالی.
ابتدا باید از شما تشکر کنم که مسأله بی ادبی ما را متذکر شدید، بنده در چند پست قبل به شما گفتم که در خصوص مطالب، مسأله ادب و اخلاق را رعایت کنید، الآن شما اینجا از ادب می گویی، آیا تذکر هزیان گویی های جنابعالی بی ادبی است؟ یعنی گذارش بی ادبی روشن شما بی ادبی است؟ شما در خصوص چه موضوعی دارید سخن می گویید؟ دوستان می توانند ادب شما را در همین پست های قبل به عینه مشاهده کنند، بنده حقیقت خود شما را، به شما متذکر شدم، اگر ما با یک گاو پرست هم بحث کنیم، باید احترام و ادب در مقابل گاو را ملاحظه کنیم، حال شما...

در خصوص منطق جنابعالی هم، باید اعتراف کنم که، حقیقتا منطق شما، دهان ما را به بند آورد. دوستان مطالب ما را ببینند و مطالب شما هم بخوانند اگر نکته ای روشن نبود، توضیح بدهم.
جناب آقای بسیار مودب باکلاس متشخص، شما بفرمایید: برای اثبات اعجاز قرآن باید چه دلایلی موجود می بود که نبوده است؟ قرآن در عصر اوج فصاحت و بلاغت نازل شده است، تمام فصحای عرب و مخالفین، از عظمتش، دهانشان بند آمد، درست نیست؟ همراه با تحدی هم هست، نیست؟ خودش که گویای خودش هست، در آینده هم ادیبانی مانند ابن مقفع و تعدادی می خواستند، هماوردی کنند که بنا بر گذارش خودشان در یک آیه مانند قرآن، ماندند و اعتراف کردند؛ تا روز قیامت هم این تحدی باقی است، خدا هم که هست، پیامبر و امامان هم در کنار قرآن بوده اند، تمام مبانی و اصول قرآن هم بر اساس فطرت و عقل است، خوب برای هدایت انسان چه راهکاری باید می بود که نبوده است؟ آخر بی حساب حرف زدن هنر است؟ خوب ما به گوشیم، راه اثبات اعجاز قرآن باید چگونه می بود؟

باسمه تعالی
یا لطیف خبیر)
جناب علی :
اولا شما به سئوالات قبلی پاسخ نداده ای، پس سئوالات را ناچار تکرار می کنم.
1- شما که قرآن را کتابی معمولی و پایین تر از معمول می دانی ( همانگونه که در تایپیک قبل گفته شد):
الف- آیا شما به ادبیات عرب و تفسیر قرآن تسلط دارید که در باره آن نظر داده ای؟؟( سخن شناس نه ای خطا اینجاست)
ب- اگر می توانی یک سوره همانند همین قرآنی که گفته ای:«به نظر من قرآن حتی کتاب ویژه و زیبایی نمی باشد ، چه برسد به این که معجزه و یا فوق بشری باشد.» بیاور.( می توانی از تمام متخصصین در این امرکمک بگیری و مردانه به تحدی قرآن پاسخ دهی و این نشانه آزادگی فکری و حق طلبی است)

ثانیا قرآن ادعا دارد که کلام خداست ، وبرای ادعای خود تحدی کرده و مبارز طلبیده که در طول تاریخ 1400 ساله همه منکران در برابر تحدی قرآن زانو زده اند . شما جناب علی نیز بر مقابل این تحدی در مانده ای پس به یک خیال پردازی هالیودی پناه بر ده ای که نام آن را حیات هوشمند(به تقلید داستان های تخیلی) گذاشته ای. خوب حال این ادعای شماست که باید آن را اثبات کنی ، نه ادعای دیگری . دقت کن که همیشه در محکمه دلیل را باید مدعی ارائه کند . پس:
یا ادعای خیالی خود را پس بگیر و مردانه از قرآن عذر بخواه و یا ادعای خودت مبنی بر وجود حیات هوشمند و اینکه قرآن از طرف آنها است را اثبات کنو یا به تحدی با قرآن تن بده.
این گوی و این میدان دیگر جای پراکنده گویی نیست.« الدلیل علی المدعی»

ali 79;146438 نوشت:
اگر الهی بودن منبع قرآن و معجزات اثبات نشود ، باطل بودن وجود خدا نتیجه گیری می شود.

باسمه تعالی
(یالطیف خبیر)
جناب علی در ارتباط با این مطلب شما می پرسم که:
آیا قبل از نزول قرآن پیروان ادیان دیگر مانند مسیحیان و یهود و حتی مشرکان وجود خدای متعال را قبول نداشتند؟؟؟
بعد از نزول قرآن در طول این 1400 سال، آنها که قرآن را قبول نداشته اند آیا به وجود اقدس خدای متعال معترف نبوده اند؟؟؟

هدایت به دست خداست

ali 79;146602 نوشت:
اصولا چطور مطمئن شویم که قرآن از طرف خداست ، تا بعد به بررسی و تحلیل مخاطبان تحدی آن اقدام کنیم ؟ نکته دیگر اینکه ، اگر منظورتان این است که تحدی قرآن شامل "حیات هوشمند فرا زمینی" نیز می شود. راه بررسی این تحدی در مورد آنها چیست ؟ یعنی چطور بفهمیم آنها آیه و شاید اصلا هزاران کتاب مانند قرآن تولید نکرده اند ؟

باسمه تعالی
(یا لطیف خبیر)
راه حل مشکل شما پاسخ به سئوالاتی است که در تایپیک اخیر گفته ام.این مطلب تکرار مکرر است که باز نوشتی و تکرار کرده ای!!!!!!!
ادعایی کرده ای باید پاسخگو باشی یا ....
(البته اگر طالب حقیقتی)

hosain;146644 نوشت:
باسمه تعالی
یا لطیف خبیر)
جناب علی :
اولا شما به سئوالات قبلی پاسخ نداده ای، پس سئوالات را ناچار تکرار می کنم.
1- شما که قرآن را کتابی معمولی و پایین تر از معمول می دانی ( همانگونه که در تایپیک قبل گفته شد):
الف- آیا شما به ادبیات عرب و تفسیر قرآن تسلط دارید که در باره آن نظر داده ای؟؟( سخن شناس نه ای خطا اینجاست)
ب- اگر می توانی یک سوره همانند همین قرآنی که گفته ای:«به نظر من قرآن حتی کتاب ویژه و زیبایی نمی باشد ، چه برسد به این که معجزه و یا فوق بشری باشد.» بیاور.( می توانی از تمام متخصصین در این امرکمک بگیری و مردانه به تحدی قرآن پاسخ دهی و این نشانه آزادگی فکری و حق طلبی است)

ثانیا قرآن ادعا دارد که کلام خداست ، وبرای ادعای خود تحدی کرده و مبارز طلبیده که در طول تاریخ 1400 ساله همه منکران در برابر تحدی قرآن زانو زده اند . شما جناب علی نیز بر مقابل این تحدی در مانده ای پس به یک خیال پردازی هالیودی پناه بر ده ای که نام آن را حیات هوشمند(به تقلید داستان های تخیلی) گذاشته ای. خوب حال این ادعای شماست که باید آن را اثبات کنی ، نه ادعای دیگری . دقت کن که همیشه در محکمه دلیل را باید مدعی ارائه کند . پس:
یا ادعای خیالی خود را پس بگیر و مردانه از قرآن عذر بخواه و یا ادعای خودت مبنی بر وجود حیات هوشمند و اینکه قرآن از طرف آنها است را اثبات کنو یا به تحدی با قرآن تن بده.
این گوی و این میدان دیگر جای پراکنده گویی نیست.« الدلیل علی المدعی»

آشنا بودن یا نبودن انسان به زبان عربی چیزی را عوض نمی کند ، زیرا ما هر چند هم که به این زبان آشنا و مسلط باشیم از کسانی که زبان مادریشان عربی است که بیشتر نمی توانیم آشنا باشیم و این در حالی است که جمعیت زیادی از عربی زبان ها در کشور های عربی ، [="red"]بی دین[/] ، [="red"]کمونیست [/]، [="red"]مسیحی [/]و یا [="red"]یهودی[/] هستند و نسبت به آیین خود نیز[="red"] تعصب [/]دارند. یعنی متن عربی قرآن نتوانسته است آنها را به فوق العاده بودن و معجزه بودن قرآن قانع کند و آنها به راحتی از کنار ادعای معجزه بودن قرآن می گذرند.

پس حتی اگر زبان مادری شما نیز عربی باشد باز می توانید قرآن را یک کتاب معمولی و فاقد معجزه بدانید.

فوق بشری دانستن یا ندانستن قرآن یک [="red"]نکته انحرافی[/] است.

همان طور که قبلا بار ها گفته ام :

اصلا فرض کنیم که مطابق نظر شما ، قرآن فوق بشری و تحدی آن بی پاسخ است ، خوب که چی ؟

تمام سعی من در این است که توجه شما را به از اینجا به بعد قضیه جلب نمایم :

[="red"]چرا فوق بشری بودن قرآن به خدا نسبت داده می شود.[/]

[="red"]امکان دست داشتن قدرت های فوق بشری دیگر مانند "حیات هوشمند فرا زمینی" را چگونه رد می کنید.[/]

تعداد بی شماری دانشمند با هزینه سالیانه میلیارد ها دلار در سراسر جهان به طور شبانه روزی مشغول تحقیقات برای یافتن [="red"]"حیات هوشمند فرا زمینی"[/] هستند. هرچند تاکنون [="red"]"حیات هوشمند فرا زمینی"[/] مشاهده نشده است ولی حداقل بشر با تمام امکاناتش در این جهت گام بر می دارد. همه اینها در حالی است که تا به حال هیچ دانشمندی برای مشاهده خدا به خودش زحمت نداده و حتی یک دلار هم در این راه خرج نمی شود ، زیرا البته ، تحقیقات برای بررسی وجود خدا امکان پذیر نیست.

نکته[="red"] با مزه[/] اینجاست که سخن گفتن در باره موجوداتی که در سیاره دیگری ، مشابه ما در حال زندگی هستند ، خیال پردازی است ، اما اعتقاد به پدیده ای که همه جا هست و هیچ کجا نیست ، هم مهربان است هم شما را تا ابد در آتش می سوزاند ، از ازل وجود داشته و تا ابد وجود خواهد داشت ، موجودی که نه زاده شده و نه می زاید ، موجودی که نمی خورد و نمی خوابد حتی چرت هم نمی زند ، موجودی که هم سفید است هم سیاه ، موجودی که هم دایره است و هم چهارگوش و ... ، خیال پردازی نیست و عین حقیقت است !!! وا عجبا !!! چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید .

حال شما قضاوت کنید کدامیک خیالی هستند خدای غیر قابل بررسی یا[="red"] "حیات هوشمند فرا زمینی"[/] که هر روز به یافتن آن نزدیک تر می شویم و خبر تازه ای در باره آن منتشر می شود.

چون علم ودرک بشر ماورایی بودن آن رادرک میکند آیامعجزه موسی ع راساحران درک نکرده وماورایی بودن آنرا تصدیق ننمودند

.

ali 79;146689 نوشت:
آشنا بودن یا نبودن انسان به زبان عربی چیزی را عوض نمی کند ، زیرا ما هر چند هم که به این زبان آشنا و مسلط باشیم از کسانی که زبان مادریشان عربی است که بیشتر نمی توانیم آشنا باشیم و این در حالی است که جمعیت زیادی از عربی زبان ها در کشور های عربی ، بی دین ، کمونیست ، مسیحی و یا یهودی هستند و نسبت به آیین خود نیز تعصب دارند. یعنی متن عربی قرآن نتوانسته است آنها را به فوق العاده بودن و معجزه بودن قرآن قانع کند و آنها به راحتی از کنار ادعای معجزه بودن قرآن می گذرند.

با سمه تعالی
( یا لطیف خبیر)
1- از این توضیحات که داده ای مشخص است که در ادبیات عرب سر رشته نداری و در چیزی اظهار نظر کرده ای که متخصص نیستی . چیزی را در سایت عمومی انتشار داد ه ای و از آن دفاع می کنی که علمی در آن نداری. مانند کسی که برای مردم نسخه پزشکی بپیچد در حالی که از پزشکی چیزی نمی داند !!! این را اسمش را چه می گذارند؟؟؟ خیانت ...جنایت... یا
2- آیا نمیدانی عرب بودن با ادبیات عرب دانستن فرق دارد ؟؟؟ همانگونه که فارس بودن با ادبیات فارسی دانستن یکی نیستند . یا می دانی ولی حق پذیر نیستی؟؟؟
3- اینکه کسی چیزی را بداند ولی پایبند با آن نباشد و به آن ایمان نداشته باشد چیز واضحی است که نیاز به استدلال و دلیل ندارد .

ali 79;139442 نوشت:
معیار قضاوت در مورد زیبایی و فصاحت یک متن چیست ؟ مگر این امور سلیقه ای نیستند و هر شخصی صاحب سلیقه و طبعی است و در نتیجه صاحب نظر است.

باسمه تعال
( یا لطیف خبیر)
1- باید زیبایی به عنوان یک موضوع عام را از فصاحت که در موضوع خاص است را از هم جدا کرد . آیا در اینجا منظور شما از زیبایی هم در همان موضوع خاص فصاحت است یا نه؟
2- زیبایی حتی در موضوع عام هم دارای ملاک و معیار است( چه برسد به زیبایی در موضوع فصاحت) . جای تعجب است که چگونه و بر اساس کدام استدلال آن را سلیقه ای خوانده ای!!! اگر چنین باشد وجوه مشترک بین انسانها در این موضوع وجود نخواهد داشت و صحبت از زیبایی مفهوم نخواهد داشت!!!

ali 79;139618 نوشت:
آشنایان به ادبیات عرب به مرتبه بالای فصاحت قرآن اضعان دارند ، درست. حال اگر "آشنایان به ادبیات چینی" به مرتبه بالای فصاحت در یک "کتاب شعر چینی" تاکید داشته باشند و درباره آن تحدی نموده و تا امروز نیز جوابی از سوی بشریت دریافت نکرده باشند ، آنگاه تکلیف چیست. باید آن متن را نیز معجزه و نویسنده آنرا پیامبر بدانیم !!!

باسمه تعالی
(یا لطیف خبیر)
1-اگر نتوانی به تحدی آنها جواب دهی باید در برابر ادعای آنها سر تعظیم فرود آوری( واین از مسلمات است و جای پرسش نداشت!!!)
2- شما
چنین کتابی با چنین ادعایی را معرفی کن ، چرا که در این مورد نمی توان فقط متکی به مفروضات بود . بحث علمی قطعیت را می طلبد نه وهم و خیال و مفروضات.

نکته ای باید به آن توجه داشت آنکه قرآن کتاب هدایت انسان است ومعجزه بودن آن تنها دلیل آسمانی بودن است نه اینک این کتاب را ازدسترس بشرخارج کند

hosain;146930 نوشت:
.
با سمه تعالی
( یا لطیف خبیر)
1- از این توضیحات که داده ای مشخص است که در ادبیات عرب سر رشته نداری و در چیزی اظهار نظر کرده ای که متخصص نیستی . چیزی را در سایت عمومی انتشار داد ه ای و از آن دفاع می کنی که علمی در آن نداری. مانند کسی که برای مردم نسخه پزشکی بپیچد در حالی که از پزشکی چیزی نمی داند !!! این را اسمش را چه می گذارند؟؟؟ خیانت ...جنایت... یا
2- آیا نمیدانی عرب بودن با ادبیات عرب دانستن فرق دارد ؟؟؟ همانگونه که فارس بودن با ادبیات فارسی دانستن یکی نیستند . یا می دانی ولی حق پذیر نیستی؟؟؟
3- اینکه کسی چیزی را بداند ولی پایبند با آن نباشد و به آن ایمان نداشته باشد چیز واضحی است که نیاز به استدلال و دلیل ندارد .

از کسانی که به محض مواجه شدن با شخصی که قرآن را فوق بشری و معجزه نمی داند ، او را بلا فاصله به عدم آشنایی با زبان عربی متهم می کنند ، یک سوال دارم :

آیا شما برای تشخیص تفاوت سطح ادبی [="red"]"غزلیات حافظ"[/] با شعر [="red"]"اتل متل توتوله"[/] نیاز به یک استاد ادبیات فارسی دارید ؟

اگر واقعا نیاز دارید !!! که من دیگر حرفی برای زدن ندارم. اما اگر نیازی احساس نمی کنید ، باید بگویم تفاوت سطح ادبی کتابی که خدا آنرا خلق کرده باشد با آثار بشری [="red"]هزاران هزار برابر[/] تفاوت سطح ادبی [="red"]"غزلیات حافظ"[/] با شعر [="red"]"اتل متل توتوله"[/] خواهد بود. تفاوت به گونه ای خواهد بود که هوش را از سر شما می پراند و شما با دهانی باز به آن عظمت بی کران می نگرید و سرشار از تعجب و ترس می شوید و[="red"] طوفان[/] سهمگینی از احساس خشوع و ناتوانی وجود شما را فرا می گیرد. و در چنین [="red"]طوفانی[/] سخن گفتن از رجوع به متخصص یک [="red"]"شوخی توهین آمیز" [/]تلقی خواهد شد. زیرا شما نیازی نخواهید داشت که برای درک[="red"] نسیم[/] بی رمقی از احساس خشوع و ناتوانی ، [="red"]منت[/] این زبان شناس و یا آن سخنور عربی را بکشید.

در اینجا مجبورم دوباره تکرار کنم که :

همان طور که هیچ انسان عاقلی :
برای تصمیم گیری در مورد خوش مزه بودن یک غذا به متخصص تغذیه ،
برای تشخیص روز یا شب بودن به استاد نجوم ،
برای درک حرارت آتش به رئیس ایستگاه آتش نشانی و
برای تشخیص روشن بودن یک لامپ به مهندس برق ، رجوع نمی کند ،
در مورد انتخاب یک متن زیبا نیز نیازی به شاعر بودن و یا مراجعه به شاعران نیست.

ali 79;147547 نوشت:
از کسانی که به محض مواجه شدن با شخصی که قرآن را فوق بشری و معجزه نمی داند ، او را بلا فاصله به عدم آشنایی با زبان عربی متهم می کنند ، یک سوال دارم : آیا شما برای تشخیص تفاوت سطح ادبی "غزلیات حافظ" با شعر "اتل متل توتوله" نیاز به یک استاد ادبیات فارسی دارید ؟ اگر واقعا نیاز دارید !!! که من دیگر حرفی برای زدن ندارم. اما اگر نیازی احساس نمی کنید ، باید بگویم تفاوت سطح ادبی کتابی که خدا آنرا خلق کرده باشد با آثار بشری هزاران هزار برابر تفاوت سطح ادبی "غزلیات حافظ" با شعر "اتل متل توتوله" خواهد بود.

باسمه تعالی
(یا لطیف خبیر)
1- اگر یک بچه دوره ابتدایی کتاب دیوان حافظ وکتاب اتل متل توتوله را بخواند کدام یک را زیبا و دلنشین تشخیص میدهد؟(اصلا آیا دیوان حافظ را می تواند بخواند؟ اگر توانست میفهمد؟)
اینکه امثال بنده و شما کتاب حافظ را زیبا و غیر قابل مقایسه با کتاب اتل و متل می دانیم علتش علمی است که هر چند غیر تخصصی و بعضا اندک از متخصصین گرفته ایم
2- منصفانه(اگر طالب حقی) و بدون مراجعه به جایی به سئوال زیر جواب بگوئید:
دو جمله زیر را از دو کتابی که مثال آورده ای معنی کن
« اتل متل توتوله» و
« سادس ماه ربیع الاخر اندر نیم روز - روز آدینه به حکم کردگار ذوالمنن»
3- این متهم کردن نیست این یک قاعده ساده عقلی است که کسی می تواند در باره چیزی نظر یدهد که با آن آشنا باشد ، شما نه ادبیات عرب را می دانی ، و نه حاضری یک دور کتاب تفسیر را حداقل بخوانی و نه به یک متخصص مفسر مراجعه کنی ، و مضاف بر آن با یک دید قبلی که منفی هم هست قرآن را نا زیبا و کتاب پایین تر از معمول می دانی (واعجبا )

hosain;147579 نوشت:
باسمه تعالی
(یا لطیف خبیر)
1- اگر یک بچه دوره ابتدایی کتاب دیوان حافظ وکتاب اتل متل توتوله را بخواند کدام یک را زیبا و دلنشین تشخیص میدهد؟(اصلا آیا دیوان حافظ را می تواند بخواند؟ اگر توانست میفهمد؟)

به این ترتیب هر کس را که به معجزه بودن قرآن اعتقاد ندارد ، به راحتی به ابتدایی بودن و عدم آشنایی با عربی متهم کرده و خیال خودمان را راحت می کنیم.

طرف را می فرستیم به دنبال [="red"]"نخود سیاه"[/] و می گوییم برو هر وقت متخصص شدی برگرد.

حالا طرف می خواهد یک [="red"]کشاورز چینی[/] باشد یا یک [="red"]شاعر عرب زبان کمونیست[/] که در مدح [="red"]لنین[/] سخنوری ها کرده است.

مشکل در اینجاست که معیار شما برای ابتدایی یا متخصص خواندن انسان ها غلط است.

آیا اگر انسان چیزی تحت عنوان[="red"] "تافل عربی"[/] را بگذراند ، می تواند از اتهام نا آشنا بودن با عربی تبرعه شود ؟

گو اینکه تمام عرب زبانان می توانند [="red"]"تافل عربی"[/] را بگذرانند ولی همه عرب زبانان مسلمان نیستند و قرآن را معجزه نمی دانند.

در نظر شما ، تا وقتی انسان به معجزه بودن قرآن اعتراف نکند ، متخصص نیست و این دقیقا مصداق [="red"]"سر در برف کردن" [/]است.

ali 79;147722 نوشت:
به این ترتیب هر کس را که به معجزه بودن قرآن اعتقاد ندارد ، به راحتی به ابتدایی بودن و عدم آشنایی با عربی متهم کرده و خیال خودمان را راحت می کنیم. طرف را می فرستیم به دنبال "نخود سیاه" و می گوییم برو هر وقت متخصص شدی برگرد.

باسمه تعالی
(یا لطیف خبیر)

بر اساس مطالب خودت سه سئوال از شما پرسیده ام که شما به جای جواب عصبانی شده ای ؛ و عصبانی شدن برای روند یک بحث مضر است(اگر طالب حق باشی؛ ) این سه سئوال را یک بار دیگر مطرح میکنم ان شالله با پاسخ به آنها به روند بحث برگردیم تا به یاری منان علیم مفید باشد .

1- اگر یک بچه دوره ابتدایی کتاب دیوان حافظ وکتاب اتل متل توتوله را بخواند کدام یک را زیبا و دلنشین تشخیص میدهد؟(اصلا آیا دیوان حافظ را می تواند بخواند؟ اگر توانست میفهمد؟)
اینکه امثال بنده و شما کتاب حافظ را زیبا و غیر قابل مقایسه با کتاب اتل و متل می دانیم علتش علمی است که هر چند غیر تخصصی و بعضا اندک از متخصصین گرفته ایم
2- منصفانه(اگر طالب حقی) و بدون مراجعه به جایی به سئوال زیر جواب بگوئید:
دو جمله زیر را از دو کتابی که مثال آورده ای معنی کن
« اتل متل توتوله» و
« سادس ماه ربیع الاخر اندر نیم روز - روز آدینه به حکم کردگار ذوالمنن»
3- این متهم کردن نیست این یک قاعده ساده عقلی است که کسی می تواند در باره چیزی نظر یدهد که با آن آشنا باشد ، شما نه ادبیات عرب را می دانی ، و نه حاضری یک دور کتاب تفسیر را حداقل بخوانی و نه به یک متخصص مفسر مراجعه کنی ، و مضاف بر آن با یک دید قبلی که منفی هم هست قرآن را نا زیبا و کتاب پایین تر از معمول می دانی (واعجبا )
( اگر سئوالات را غیر منطقی و اتهام زنی می دانی!!! می توانیم از کاربران منصف نظر بخواهیم)

ali 79;147722 نوشت:
در نظر شما ، تا وقتی انسان به معجزه بودن قرآن اعتراف نکند ، متخصص نیست و این دقیقا مصداق "سر در برف کردن" است.

باسمه تعالی
(یا لطیف خبیر)

متخصص است ، به شرطی که به تحدی قرآن پاسخ گفته و سوره ای مانند آن را بیاورد.
این گوی و این میدان نشان بده تا به درستی حرف شما یا هر کس دیگر اعتراف کنیم،

ali 79;147722 نوشت:
طرف را می فرستیم به دنبال "نخود سیاه" و می گوییم برو هر وقت متخصص شدی برگرد.

باسمه تعالی
(یا خبیر لطیف)

اگر واقعا طالب حق است می تواند به یک عالم متخصص مراجعه کند تا برایش توضیح داده و حق مطلب را ادا کند(ان شاالله تعالی)راه دور نیست و طلای ناب به دست می آورد. ( هدایت به دست توانای خدای هدایتگر است)

ali 79;147722 نوشت:
مشکل در اینجاست که معیار شما برای ابتدایی یا متخصص خواندن انسان ها غلط است.

باسمه تعالب
(یا خبیر لطیف)
1- آیا بین انسان ها از این بابت تفاوت قائل نیستی؟؟؟
2- آیا دانش آموز ابتدایی و شما از نظر فهم متن دیوان حافظ تفاوت ندارید (این حرف کجایش غلط است)
3- ملاک ها و معیارهای درست را بیان کنید .

hosain;147743 نوشت:
باسمه تعالی
(یا خبیر لطیف)

اگر واقعا طالب حق است می تواند به یک عالم متخصص مراجعه کند تا برایش توضیح داده و حق مطلب را ادا کند(ان شاالله تعالی)راه دور نیست و طلای ناب به دست می آورد. ( هدایت به دست توانای خدای هدایتگر است)

متخصصان مورد علاقه من [="red"]شاعران عرب زبان کمونیست [/]هستند که نه تنها قرآن را معجزه نمی دانند بلکه اصولا به خدا نیز اعتقادی ندارند. اشکالی که ندارد !!!

پس من از پیروی از قرآن[="red"] معذورم[/] ، چون که متخصصانی که من به آنها رجوع می کنم به من می گویند قرآن معجزه نیست.

ali 79;147748 نوشت:

متخصصان مورد علاقه من شاعران عرب زبان کمونیست هستند که نه تنها قرآن را معجزه نمی دانند بلکه اصولا به خدا نیز اعتقادی ندارند. اشکالی که ندارد !!!

پس من از پیروی از قرآن معذورم ، چون که متخصصانی که من به آنها رجوع می کنم به من می گویند قرآن معجزه نیست.


درست است که در جامعه ای اسلامی متولد شدم ولی وقتی به ما گفتند قرآن معجزه است کم کم دلیل را جویا شدم تا چندین ادله برایم آوردند و سبک سنگین کردیم خلاصه حداقل کاری که باید انجام داد را ادا کردیم حال جنابتان در پستی جالب میگویی متخصص من گفت معجزه نیست من هم گفتم چشم؟!!! معقول این بود که لااقل با استدلالهای متخصصان عزیزت به تبیین عقیده ی خود میپرداختی .اگر اینطور نیست و شما با تامل وارد عمل شدی حتما آن تز "حیات هوشمند فرازمینی " را متخصصان عزیز فرمودند ....

انشالله این بحث مهم هرچه زودتر مسیر اصلی خود را پیدا کند

stvs_f;147797 نوشت:
درست است که در جامعه ای اسلامی متولد شدم ولی وقتی به ما گفتند قرآن معجزه است کم کم دلیل را جویا شدم تا چندین ادله برایم آوردند و سبک سنگین کردیم خلاصه حداقل کاری که باید انجام داد را ادا کردیم حال جنابتان در پستی جالب میگویی متخصص من گفت معجزه نیست من هم گفتم چشم؟!!! معقول این بود که لااقل با استدلالهای متخصصان عزیزت به تبیین عقیده ی خود میپرداختی .اگر اینطور نیست و شما با تامل وارد عمل شدی حتما آن تز "حیات هوشمند فرازمینی " را متخصصان عزیز فرمودند ....

انشالله این بحث مهم هرچه زودتر مسیر اصلی خود را پیدا کند

طرز فکری وجود دارد که برای "سبک سنگین" کردن شما اگر به معجزه بودن قرآن نیانجامد ارزشی قائل نیست و شما را به رجوع به متخصص ، امر می کند و من رجوع به [="red"]"شاعران عرب زبان کمونیست"[/] به عنوان متخصص را در جواب به این طرز فکر عنوان کردم.

[="red"]"حیات هوشمند فرا زمینی"[/] که اساسا موضوع دیگری است و تنها مربوط به قرآن نیست بلکه به طور کلی تمام معجزات و پدیده های فوق بشری را شامل می شود و این مطلب را آشکار می کند که ادعای الهی بودن منشاء معجزات باطل است.

معجزاتی که بر خلاف قرآن فوق بشری بودن آنها برای هر انسانی روشن است. معجزاتی مانند شکافته شدن رودخانه نیل که برای درک معجزه بودن آن نه نیازی به سبک و سنگین کردن است و نه نیازی به مراجعه به [="red"]متخصص رودخانه شناسی[/] بلکه تنها چیزی که لازم است تا شما آنرا فوق بشری بدانید یک جفت چشم و اگر آن هم مقدور نبود یک تک چشم است.

سلام
بنده همین صفحه آخر را نگاهی کردم ونظر خود را عرض می کنم حال شما خود ملاحظه ومحاسبه بفرمایید.
پیامبران در هر دوره ای که مبعوث می شده اند بر اساس طرز تفکر و خواسته های امت معجزه می آوردند.
حضرت موسی چون بنی اسرائیل قومی سختگیر و سنگدل بودند معجزاتی از این قبیل که در قرآن هم ذکر شده آورد(خون شدن رودخانه-شکافتن دریا(رود نیل-شبیه شدن بلعم باعورا به سگ و... چون بنا به مقتضیات زمانی اینها بود ومردم پی سحر وجادو وکار های عجیب وغریب بودند.
حضرت عیسی نیز زنده کردن مردگان وبینا کردن کوران و...چون امت در آن موقع به این موارد اهمیت می دادند.
حال برسیم به پیامبر اعظم(صلی الله علیه واله) که در آنموقع خیلی در شاعری وسخنوری وسخنرانی زبر دست بودند وبه این چیز ها علاقه داشتند وپیگیری می کردند برای همین خداوند صدر معجزات ایشان را قرآن قرار داد البته ایشان 4440 معجزه که تاکنون فهمیده اند داشته اند.
اما بعد شما بروید ببینید قران چه عوالمی دارد ان را به صورت باطنی امتحان کنید الان بنده موضوعی بگویم در کشوری که اسم آن را نمی دانم وحضور ذهن ندارم برای آرامش وبهبود مرض مریضان از سوره الرحمن استفاده می کنند ونتیجه های عجیبی به دست اورده اند وهمین طور کسی با 70 بار سوره حمد مگسی که مرده بود وکاملا بی جان بود را زنده کرده البته فکر می کنم کمتر بوده تعداد حمدی که خوانده ولی به طور کلی شما از لغات ولغت گرایی که بیرون بیایید به قرآن انشاء الله پی خواهید برد.
واما اساتید وکارشناسان الان بعضی به خاطر عناد با اسلام در صورتی که می دانند اعجاز قران را نفی می کنند شما خود به سراغ تحقیق بروید وبه صرف حرف آن ها اکتفا نکنید که بگویند:معجزه هست یا نیست چون هر کسی به سلیقه خود حرفی می زند وگمراه می کند.
والسلام علی من اتبع الهدی

ali 79;147748 نوشت:
متخصصان مورد علاقه من شاعران عرب زبان کمونیست هستند که نه تنها قرآن را معجزه نمی دانند بلکه اصولا به خدا نیز اعتقادی ندارند. اشکالی که ندارد !!! پس من از پیروی از قرآن معذورم ، چون که متخصصانی که من به آنها رجوع می کنم به من می گویند قرآن معجزه نیست.

باسمه تعالی
(یا لطیف خبیر)

1- زحمت بکشید و دلیل یا دلایل این متخصصین را بنویسید یا حداقل کتاب های آنها را معرفی کنید. هر چند همانگونه که در تایپیک قبل گفته شد متخصص برای رد معجزه بودن قرآن باید:متخصص است ، به شرطی که به تحدی قرآن پاسخ گفته و سوره ای مانند آن را بیاورد.
این گوی و این میدان نشان بده تا به درستی حرف شما یا هر کس دیگر اعتراف کنیم،
2- شما در پیروی و عدم پیروی از قرآن مختاری.« لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی»

ali 79;147834 نوشت:
معجزاتی که بر خلاف قرآن فوق بشری بودن آنها برای هر انسانی روشن است. معجزاتی مانند شکافته شدن رودخانه نیل که برای درک معجزه بودن آن نه نیازی به سبک و سنگین کردن است و نه نیازی به مراجعه به متخصص رودخانه شناسی بلکه تنها چیزی که لازم است تا شما آنرا فوق بشری بدانید یک جفت چشم و اگر آن هم مقدور نبود یک تک چشم است.

باسمه تعالی
( یا لطیف خبیر)

همین معجزه ای که شما پذیرش آن را بدیهی شمرد ه ای خیلی ها نپذیرفتند تا آنجا که در همین نیل شکافته شده غرق شدند !!!( چون غرض آمد هنر پوشیده شد-صد حجاب از دل به سوی دیده شد)
همانگونه که معجزه ی اژدهای موسی (ع) را دیدند و انکار کردند . و این متخصصین منصف یعنی ساحران حاضر در جلسه بودند که« فقعوا له ساجدین قولوا آمنا برب العلمین»

ali 79;147722 نوشت:
به این ترتیب هر کس را که به معجزه بودن قرآن اعتقاد ندارد ، به راحتی به ابتدایی بودن و عدم آشنایی با عربی متهم کرده و خیال خودمان را راحت می کنیم.

باسمه تعالی
(یا لطیف خبیر)

1- اتهام زدن این است که چیزی به کسی مربوط نباشد و ما بدون دلیل آن چیز را مربوط به آن شخص بدانیم. در اینجا شما منکر معجزه بودن قرآن شده ای. لذا از شما سئوال شده آیا قرآن را می شناسی؟ ادبیات آن را می دانی یا از روی هوای نفس چیزی گفته ای؟
این کجایش اتهام است ؟؟؟ شما را به چه جیز متهم کرد ه ایم؟؟/
برای رفع این مشکل عنایت کن به سئوال همان تایپیک که مجددا آن را می نویسم پاسخ دهید:
- اگر یک بچه دوره ابتدایی کتاب دیوان حافظ وکتاب اتل متل توتوله را بخواند کدام یک را زیبا و دلنشین تشخیص میدهد؟(اصلا آیا دیوان حافظ را می تواند بخواند؟ اگر توانست میفهمد؟)
اینکه امثال بنده و شما کتاب حافظ را زیبا و غیر قابل مقایسه با کتاب اتل و متل می دانیم علتش علمی است که هر چند غیر تخصصی و بعضا اندک از متخصصین گرفته ایم
2- منصفانه(اگر طالب حقی) و بدون مراجعه به جایی به سئوال زیر جواب بگوئید:
دو جمله زیر را از دو کتابی که مثال آورده ای معنی کن
« اتل متل توتوله» و
« سادس ماه ربیع الاخر اندر نیم روز - روز آدینه به حکم کردگار ذوالمنن»

( این دو جمله از همان کتاب هایی است که مثال آورد ه ایی، که درک زیبایی آنها ساده است )

ali 79;146689 نوشت:
امکان دست داشتن قدرت های فوق بشری دیگر مانند "حیات هوشمند فرا زمینی" را چگونه رد می کنید. تعداد بی شماری دانشمند با هزینه سالیانه میلیارد ها دلار در سراسر جهان به طور شبانه روزی مشغول تحقیقات برای یافتن "حیات هوشمند فرا زمینی" هستند. هرچند تاکنون "حیات هوشمند فرا زمینی" مشاهده نشده است

باسمه تعالی
(یا لطیف خبیر)

شما به پارودکسی که در همین تایپیک و در جملات پشت سر هم خودت وجود دارد دقت کن، و خودت قضاوت کن!!!(منصف باش)
یعنی شما در جمله اول از طرف مباحث خواستی امکان دست داشتن حیات هوشمند فرا زمینی در آوردن قرآن را رد کند ، در جمله بعد گفته ای چنین حیات هوشمندی مشاهده نشده است!!!
شما کاربر محترم، در چنین حالتی چه می کنی و چگونه قضاوت میکنی؟

برای شناخت زیبایی های یک سخن تسلط برقوانین آن سخن لازم است .آیا ظرافت غزلیات حافظ رایک استاد ادبیات فارسی ویک فرد عامی مانند هم درک میکنن ؟

hosain;147842 نوشت:
باسمه تعالی
(یا لطیف خبیر)

1- زحمت بکشید و دلیل یا دلایل این متخصصین را بنویسید یا حداقل کتاب های آنها را معرفی کنید. هر چند همانگونه که در تایپیک قبل گفته شد متخصص برای رد معجزه بودن قرآن باید:متخصص است ، به شرطی که به تحدی قرآن پاسخ گفته و سوره ای مانند آن را بیاورد.
این گوی و این میدان نشان بده تا به درستی حرف شما یا هر کس دیگر اعتراف کنیم،
2- شما در پیروی و عدم پیروی از قرآن مختاری.« لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی»

وقتی عربی شناسی قرآن را فوق بشری نمی داند و آنرا یک کتاب مانند بقیه کتاب های شعر زیبای نوشته شده توسط بشر قلمداد می کند ، [="red"]تحدی به طریق اولی جواب داده می شود[/] زیرا به راحتی کتابی را در کنار قرآن می گذارد و می گوید متن این دو کتاب مشابه هم هستند.

حال سوال اینجاست که :
چگونه است عظمت قرآن شمای فارسی زبان را به گونه ای تحت تاثیر قرار داده است که اینقدر مومن به آن هستید و مثلا با هزار سلام و صلوات آنرا در سفر ها از بالای سر خود می گذرانید و آنرا بوس می کنید و برای افزایش دید چشم خود به متن آن نگاه می کنید و همچنین تصمیم دارید تمام روز های عمر خود را ، صبح و ظهر و شام در ساعات مشخصی و با آداب مشخصی به سمت خاصی قرار گرفته و قسمت های از آن کتاب را با صدای خوشایند بخوانید در حالی که [="red"]"شاعران عرب زبان کمونیست و به طور کلی غیر مسلمان" [/]از کنار این کتاب سحر آمیز به راحتی عبور می کنند و آنرا در کتابخانه خود بدون هیچ گونه احترام و مراسمی در کنار کتاب سایر شعرا [="red"]بایگانی[/] می کنند و به سراغ زندگی خود می روند.

هیچ از خودتان پرسیده اید که چرا [="red"]"شاعران عرب زبان کمونیست و به طور کلی غیر مسلمان"[/] قرآن را معجزه نمی دانند و در برابر عظمت آن غش و ضعف نمی روند و آنرا بوس نمی کنند ؟؟؟

hosain;147843 نوشت:
باسمه تعالی
( یا لطیف خبیر)

همین معجزه ای که شما پذیرش آن را بدیهی شمرد ه ای خیلی ها نپذیرفتند تا آنجا که در همین نیل شکافته شده غرق شدند !!!( چون غرض آمد هنر پوشیده شد-صد حجاب از دل به سوی دیده شد)
همانگونه که معجزه ی اژدهای موسی (ع) را دیدند و انکار کردند . و این متخصصین منصف یعنی ساحران حاضر در جلسه بودند که« فقعوا له ساجدین قولوا آمنا برب العلمین»

معجزاتی مانند شکافته شدن رودخانه و یا زنده شدن مرده چیز های نیستند که قابل انکار باشند زیرا این پدیده ها بر خلاف قرآن ملموس هستند و با ابزار و تجهیزات علمی قابل سنجش اعتبار می باشند. مثلا وقتی کسی ادعا می کند مرده ای را زنده کرده ، هر کسی که می خواهد این ادعا را بررسی نماید ، می تواند بر روی سینه شخص زنده شده گوشی گذاشته و ببیند که آیا ضربان قلب دارد یا نه. [="red"]در نتیجه این معجزات چیزهایی نیستند که شخصی بتواند آنها را انکار کند.[/]

اما نکته دیگری در این میان است که کاملا درست است و آن اینکه ، جمعیت بزرگی از مردم ، پیامبران یعنی عاملان چنین پدیده های محیر العقولی را [="red"]ساحر [/]می خواندند ، یعنی [="red"]الهی بودن منشاء این پدیده ها را رد می کردند[/] و می گفتند تو با سحر این کار عجیب را انجام داده ای ، ولی کسی در مورد اصل رخدادن آن اتفاق شک نمی کرد زیرا قابل بررسی علمی بودند.

[="red"]نکته کلیدی اینجاست :[/]
انسان های زمان پیامبران با همان عقل ابتدایی و بدوی خود ، سعی داشتند با نسبت دادن [="red"]ساحری[/] به پیامبران به آنها بفهمانند که ما در باره اصالت و منشاء نمایش فوق بشری که برای ما اجرا کرده ای ،[="red"] مشکوک[/] هستیم و تو دلیل و مدرکی به ما ارائه نکرده ای که ما مطمئن باشیم این قدرت از جانب خداست.

امروزه که ما بر خلاف انسان های بدوی زمان پیامبران ، از گستردگی جهان و امکان وجود حیات هوشمند در مناطق دیگر جهان هستی اطلاع داریم ،[="red"] معمای [/]موجود در باره اصالت و منشاء قدرت فوق بشری پیامبران را با نسبت دادن این قدرت به [="red"]"حیات هوشمند فرا زمینی" [/] ،برای همیشه [="red"]حل می کنیم[/].

hosain;147980 نوشت:
باسمه تعالی
(یا لطیف خبیر)

شما به پارودکسی که در همین تایپیک و در جملات پشت سر هم خودت وجود دارد دقت کن، و خودت قضاوت کن!!!(منصف باش)
یعنی شما در جمله اول از طرف مباحث خواستی امکان دست داشتن حیات هوشمند فرا زمینی در آوردن قرآن را رد کند ، در جمله بعد گفته ای چنین حیات هوشمندی مشاهده نشده است!!!
شما کاربر محترم، در چنین حالتی چه می کنی و چگونه قضاوت میکنی؟

این حرف دیگر از آن حرف ها است که ما بگو ییم :

هر چیزی که [="red"]مشاهده نمی شود[/] ، [="red"]وجود ندارد[/] !!! :Gig:

حداقل از انسان های مسلمان و با خدایی که به [="red"]غیب[/] ایمان دارند چنین صحبت های کفر آمیزی بعید است و اصلا درست نیست.

سوال من از شما این است :

آخرین باری که شما یک [="Red"]"خدای مهربان"[/] را با چشم خود دیده اید کی بوده است ؟

آخرین باری که شما یک [="red"]"فرشته بال دار"[/] و یا یک [="red"]"جن تک شاخ"[/] را با چشم خود دیده اید کی بوده است ؟

آخرین باری که شما یک [="Red"]"بهشت" [/]سرسبز با نهر های عسل و زیبا رویان جوان یا [="red"]"جهنم"[/] داغ با شعله های چنین و چنان ، را به چشم خود دیده اید کی بوده است ؟

پس اگر چیزی را مشاهده نمی کنیم دلیل بر عدم وجود آن نیست و مگر این جزء اصول اساسی تفکر دینی و اعتقاد به غیب داشتن نیست ؟

به وجود پدیده ها باید از طریق نشانه های آن ها پی برد ، درست مانند [="red"]"حیات هوشمند فرا زمینی"[/] که از طریق معجزات به وجود آنها پی می بریم و ایمان می آوریم.

[="red"]حال شما قضاوت کنید[/] امکان مشاهده[="Red"] "جن تک شاخ"[/] بیشتر است یا[="red"] "حیات هوشمند فرا زمینی"[/] ؟؟؟

[="red"]عاقل ترین مردمان[/] و [="red"]بیشترین سرمایه های بشری[/] در راه کشف و مشاهده کدام یک در حال به کار گرفته شدن هستند ؟؟؟

ali 79;148216 نوشت:
وقتی عربی شناسی قرآن را فوق بشری نمی داند و آنرا یک کتاب مانند بقیه کتاب های شعر زیبای نوشته شده توسط بشر قلمداد می کند ، تحدی به طریق اولی جواب داده می شود زیرا به راحتی کتابی را در کنار قرآن می گذارد و می گوید متن این دو کتاب مشابه هم هستند. حال سوال اینجاست که : چگونه است عظمت قرآن شمای فارسی زبان را به گونه ای تحت تاثیر قرار داده است که اینقدر مومن به آن هستید و مثلا با هزار سلام و صلوات آنرا در سفر ها از بالای سر خود می گذرانید و آنرا بوس می کنید و برای افزایش دید چشم خود به متن آن نگاه می کنید و همچنین تصمیم دارید تمام روز های عمر خود را ، صبح و ظهر و شام در ساعات مشخصی و با آداب مشخصی به سمت خاصی قرار گرفته و قسمت های از آن کتاب را با صدای خوشایند بخوانید در حالی که "شاعران عرب زبان کمونیست و به طور کلی غیر مسلمان" از کنار این کتاب سحر آمیز به راحتی عبور می کنند و آنرا در کتابخانه خود بدون هیچ گونه احترام و مراسمی در کنار کتاب سایر شعرا بایگانی می کنند و به سراغ زندگی خود می روند.

باسمه تعالی
(یالطیف خبیر)

1- از شما خواسته شد چنین اشخاص و کتاب هایشان را معرفی کن ؛ و سپس استدلال آنها را با ذکر صفحه کتاب بیان کن تا طرف مقابل شما جواب بگوید ( این میشود شرط نقل قول علمی و بحث منطقی ) ولی شما فقط در هوا چیزی های را به هوای هدفی کور و از روی هوی پرانده ای.
2- چگون از عظمت قرآن برای شما گفته شود در حالی که نه زبان قرآن را می شناسی ، نه قبول میکنی که یادگیری زبان قرآن راه ورود به آن است یعنی از قبل موضع خودت را گرفته ای . بارها به شما گفته شد اگر طالب حقی یک مطلب است و اگر برای موضع گیری آمده ای چیز دیگر. اگر طالب حقی می بایست در چار چوب قواعد عقلی و عقلانیت بحث را و سئوالات و جواب ها یت را مطرح کنی .مثلا همان گونه که در قسمت (1) همین نوشته گفته شد استدلالات شاعران ادیب عرب کمونیست را با ذکر منبع و کتاب معرفی کن تا اهل فضل جواب گویند یا سر تسلیم در برابر منطق بحث شما فرود آورند

ali 79;148225 نوشت:
این حرف دیگر از آن حرف ها است که ما بگو ییم : هر چیزی که مشاهده نمی شود ، وجود ندارد !!! حداقل از انسان های مسلمان و با خدایی که به غیب ایمان دارند چنین صحبت های کفر آمیزی بعید است و اصلا درست نیست.

باسمه تعالی
(یا لطیف خبیر)
1- ما نگفتیم چیزی که مشاهده نشده وجود ندارد .(اگر مشاهده حسی نشود و اثبات عقلی نیز نگردد و با علم شهودی راهی به آن نباشد وجود ندارد)
2- شما گفته ای مشاهده نشده ، آن را اثبات عقلی هم نکرده ای ، بعد قرآن را به آنها نسبت داده ای و طرف مباحثت که چنین حیاتی را برای او اثبات نکرده ای می خواهی در مورد آن بحث کند و و و

ali 79;148223 نوشت:
اما نکته دیگری در این میان است که کاملا درست است و آن اینکه ، جمعیت بزرگی از مردم ، پیامبران یعنی عاملان چنین پدیده های محیر العقولی را ساحر می خواندند ، یعنی الهی بودن منشاء این پدیده ها را رد می کردند و می گفتند تو با سحر این کار عجیب را انجام داده ای ، ولی کسی در مورد اصل رخدادن آن اتفاق شک نمی کرد زیرا قابل بررسی علمی بودند.

باسمه تعالی
(یا لطیف خبیر)

قسمتی از یکی از تایپیک های قبل شما را در زیر جهت مقایسه و قضاوت کاربران منصف و خودت می آورم.
«معجزاتی که بر خلاف قرآن فوق بشری بودن آنها برای هر انسانی روشن است. معجزاتی مانند شکافته شدن رودخانه نیل که برای درک معجزه بودن آن نه نیازی به سبک و سنگین کردن است و نه نیازی به مراجعه به متخصص رودخانه شناسی بلکه تنها چیزی که لازم است تا شما آنرا فوق بشری بدانید یک جفت چشم و اگر آن هم مقدور نبود یک تک چشم است.»
حال جناب علی :
1- آیا آن جمعیت بزرگ از مردم(که در بالا گفته ای) تنها چیز لازم برای درک معجزه یعنی چشم را نداشتند یا ...
2- تناقض در نوشته هایت را در این دو به وضوح ببین!!!( ببین و خوب دقت کن که نوشته ای برای درک معجزه بودن آن)

الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرين(60]ل عمران)
اينها حقيقتى است از جانب پروردگار تو بنا بر اين، از ترديد كنندگان مباش‏
! (إِنَّ مَثَلَ عِيسى‏ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ).
و با اين استدلال كوتاه و روشن، به ادعاى آنها پاسخ مى‏گويد كه اگر مسيح ع بدون پدر به دنيا آمد، جاى تعجب نيست، و دليل بر فرزندى خدا يا عين خدا بودن نمى‏باشد، زيرا موضوع آفرينش آدم ع، از اين هم شگفت‏انگيزتر بود، او بدون پدر و مادر به دنيا آمد، سپس به غافلان مى‏فهماند: كه هر كارى در برابر اراده حق، سهل و آسان است تنها كافى است بفرمايد:" موجود باش، آن هم موجود مى‏شود".
اصولا مشكل و آسان نسبت به مخلوقات است كه قدرت محدودى دارند و اما آن كس كه قدرتش نامحدود است، تقسيم كارها به مشكل و آسان، براى او مفهومى ندارد براى او آفريدن يك برگ، يا آفرينش يك جنگل در هزاران كيلومتر يكسان است، و آفرينش يك ذره خاك با منظومه شمسى، مساوى است.
در دومين آيه براى تاكيد آنچه در آيات قبل آمد، مى‏فرمايد:" اينها را (كه در باره حضرت مسيح ع و چگونگى ولادت او و مقاماتش) بر تو مى‏خوانيم حقى است از سوى پروردگارت، و چون حق است، هرگز از ترديد كنندگان در آن مباش" (الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ).

hosain;148315 نوشت:
باسمه تعالی
(یالطیف خبیر)

1- از شما خواسته شد چنین اشخاص و کتاب هایشان را معرفی کن ؛ و سپس استدلال آنها را با ذکر صفحه کتاب بیان کن تا طرف مقابل شما جواب بگوید ( این میشود شرط نقل قول علمی و بحث منطقی ) ولی شما فقط در هوا چیزی های را به هوای هدفی کور و از روی هوی پرانده ای.
2- چگون از عظمت قرآن برای شما گفته شود در حالی که نه زبان قرآن را می شناسی ، نه قبول میکنی که یادگیری زبان قرآن راه ورود به آن است یعنی از قبل موضع خودت را گرفته ای . بارها به شما گفته شد اگر طالب حقی یک مطلب است و اگر برای موضع گیری آمده ای چیز دیگر. اگر طالب حقی می بایست در چار چوب قواعد عقلی و عقلانیت بحث را و سئوالات و جواب ها یت را مطرح کنی .مثلا همان گونه که در قسمت (1) همین نوشته گفته شد استدلالات شاعران ادیب عرب کمونیست را با ذکر منبع و کتاب معرفی کن تا اهل فضل جواب گویند یا سر تسلیم در برابر منطق بحث شما فرود آورند

[="red"]عجب !!![/] پس شما انتظار دارید که [="red"]شاعران عرب زبان کمونیست[/] برای شما کتاب نوشته و در آن بگویند که قرآن فوق بشری یا الهی نیست و فقط یک کتاب شعر زیبا و خیلی محبوب است.[="red"] آخر مگر مغز خر خورده اند که چنین کاری بکنند[/] ، تا توسط علمای جهان اسلام به مرگ محکوم شوند. مانند ماجرای معروف آن نویسنده هندی-انگلیسی که کتابی در مورد قرآن نوشت و به مرگ محکوم شد.

اگر شما انتظار دارید که دیگران [="red"]هلوی حقیقت[/] را پوست کرده و در گلوی شما قرار دهند در اشتباه زیان باری هستید.

باید حوادث و پدیده ها را [="red"]تفسیر[/] نمود تا حقیقت [="red"]استخراج[/] شود.

از شما می پرسم ، عکس العمل [="red"]"شاعران عرب زبان کمونیست و به طور کلی غیر مسلمان"[/] در برابر قرآن ، چه[="red"] پیامی [/]برای شما در بر دارد ؟

موضوع قفل شده است