چرایی لعن کافرین و ظالمین!

تب‌های اولیه

134 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سلام اراده' خداوند بر هر امری مقدم است دعای خیر و لعن ما در حق انسانهای زنده یا مرده تاثیری بر جهت اراده' خداوند ندارد اما بر کیفیت آن موثر است با دعای ما کسی بین بهشت و جهنم جابجا نمی‌شود ولی می‌تواند شدت و کیفیت جزا را تغییر دهد.   
من هم منظورم حق الناس نبود و درباره خود حق الناس حرفی نداشتم. بلکه درباره بی معنا بودن دعا در حق الناس سخن گفتم. گفتم یک ملعونی به من ظلم می کند و حق الناسی به گردن دارد. دعا کردن برای حق الناس بی معناست.....
ما اصلا بحثمان در مورد دعا در حق الناس هم نیست 
اراده طولی مسئله نیست. چون چه در حق الله و چه در حق الناس و چه هر فعلی، فاعلیت طولی وجود دارد. اما دعا برای چیزی که مستجاب شده، بی معناست. این دیگر ربطی به فاعلیت طولی ندارد. مثلا کسی غذا میخواهد، به او غذا می دهند و تمام...
شما چرا استجابت را بریده از درخواست می بینید؟ چه اشکالی دارد که خدا متناسب با مقدار لعن دشمنان را عذاب کند؟ خودش لعن کننده است و از لعن کنندگان نیز میخواهد دشمنان را لعن کنند، و عذاب هم به صورت تکوینی شدت و ضعف پیدا می کند.  لعن هم تجسمی دارد، همانطور که بقیه رفتارهای ما تجسمی دارد.
یعنی ما زمانی می‌تونیم بگیم «خدایا فلانی را لعنت کن» که بدانیم خدا این کار را انجام داده ... خب این میشه یه دعای بی‌تاثیر چون آنچه خواسته شده قبلا برآورده شده. مگر این که بگیم لعن خدا به تنهایی کافی نیست و قدری جای رحمت باقی می‌گذاره که لعن ما باعث رفع اون رحمت میشه‌ که این فرض هم مسائلی رو در پی داره: فرض کنید خدا فردی رو لایق رحمت نمی‌دونه اما دور کردن اون فرد از رحمت رو مشروط می‌کنه به دعای مردم. بعد از طریق پیشوایان دینی به مردم اطلاع می‌دهد که او را لعنت کنند. حالا اگر مردم او را لعنت نکنند چه می‌شود؟ آیا خدا علی‌رغم خواسته خود و با وجود عدم صلاحیت آن فرد رحمتش را اعمال می‌کند؟ یا فرض کنید فردی کارهای بدی انجام داده اما با ظاهرسازی باعث شود ده نفر از مومنین به خوب بودن او شهادت دهند. آیا خدا علی‌رغم علم خود به باطن آن شخص او را مورد عفو قرار می‌دهد؟
لعن مراتبی دارد، همین که خدا راضی به لعن کسی باشد برای جواز آن کافیست، و اینطور هم نیست که بی تاثیر باشد. من واقعا متوجه نمیشوم، چه اشکالی دارد که شدت عذاب متناسب با لعن متغیر باشد؟ همه اعمال ما یک تجسم در آخرت دارد، لعن یک ملعون هم تجسمش شدت عذاب برای اوست.  
میام این تاپیک خندم میگیره... در پناه خدا
این نقل قول از کیه؟
 سبحان الله در فوران بی عدالتی بدنبال عدالت میگردیم ... 
 بزرگترین اشتباه یک معلم اینه که اسم فرزندشو تو مدرسه ای بنویسه که خودش درس میده! 
من متوجه این پیام ها نمیشوم
 اراده' خداوند بر هر امری مقدم است دعای خیر و لعن ما در حق انسانهای زنده یا مرده تاثیری بر جهت اراده' خداوند ندارد اما بر کیفیت آن موثر است با دعای ما کسی بین بهشت و جهنم جابجا نمی‌شود ولی می‌تواند شدت و کیفیت جزا را تغییر دهد. 
ای خدا پدر و مادرتون رو بیامرزه 
همه اعمال ما یک تجسم در آخرت دارد، لعن یک ملعون هم تجسمش شدت عذاب برای اوست.
ممنونم از توضیحات شما مسلم گرامی ما معتقدیم که پاداش و عذاب اخروی هر کسی، تجسم اعمال اوست. مانند آنچه از آیات ۷ و ۸ سوره زلزال بر می‌آید. اما در اینجا، اعمال یک فرد (لعنت فرستادن) برای فرد دیگری تجسم پیدا می‌کند.
مسلم said in من هم منظورم حق الناس نبود و
ما اصلا بحثمان در مورد دعا در حق الناس هم نیست 
جناب مسلم  من خودم استارتر هستم بزرگوار شبهه ای که برای من پیش آمد این بود : چرایی لعن؟ و همانطور که توضیح دادم  دعا کردن بابت حق الناس بی معناست.... لذا لعن در این مورد بی معنا میشود. حالا از شما خواستیم که بفرمایید : چرا باید لعن کنیم؟ وقتی میدانیم لعن بی معناست؟ لذا بحث دقیقا سر جای خودش قرار دارد... اگر شما پاسخی داشته باشید، لعن معنا پیدا میکند... و الا چرایی لعن در ابهام خودش باقی خواهد ماند...
مسلم said in من هم منظورم حق الناس نبود و
شما چرا استجابت را بریده از درخواست می بینید؟ چه اشکالی دارد که خدا متناسب با مقدار لعن دشمنان را عذاب کند؟ خودش لعن کننده است و از لعن کنندگان نیز میخواهد دشمنان را لعن کنند، و عذاب هم به صورت تکوینی شدت و ضعف پیدا می کند.  لعن هم تجسمی دارد، همانطور که بقیه رفتارهای ما تجسمی دارد.
بنگرید شما میگویید : ( اشکالی ندارد خداوند متناسب با مقدار لعنی که ما میکنیم، عذاب آنها را زیاد کند) قبلا عرض شد. الف ) اگر لعن یا دعای ما برای افزایش عذاب بیش از عدالت باشد، طبیعتا مستجاب نمیشود . چون این خلاف عدالت خدا است. این مطلب قبلا گذشت و در ابتدای تاپیک خودتان معترف به آن بودید. ب) اگر لعن یا دعای ما برای تحقق عدالت باشد، خودش دو جنبه دارد : ۱ ) ما برای تحقق عدالت درباره حق الله ، لعن یا دعا میکنیم. ۲) ما برای تحقق عدالت درباره حق الناس ، لعن یا دعا می کنیم. اگر اولی باشد، قبلا توجیهی برایش ذکر کردم. اما اگر دومی باشد، توجیهی برایش پیدا نکردم. چرا مورد دوم اشکال دارد؟ چون خداوند وعده به عدالت داده است. یعنی چه ما بخواهیم و چه نخواهیم، عدالت درباره آنها اجرا خواهد شد. و هر حق الناسی که باشد عدالت خدا تضمین کننده آن است. لذا اینکه گفتید : (( عذاب خدا متناسب با مقدار لعن است)) سخنی به غایت اشتباه خواهد بود. چون شدت و ضعف عذاب، هیچ تناسبی با مقدار لعن ندارد. مثلا =>>   اگر کسی به شما و من ، ظلم کند و حق الناسی به گردن داشته باشد و مستحق لعن هم باشد. و من یکبار لعنش کنم و شما ۱۰ بار لعنش کنید. هیچ تفاوتی در عذاب او ندارد. خدا نمیتواند بگوید جون من یکبار لعن کردم پس یک دهم عذاب میدهد. و شما که ده بار لعن کردید، ده برابر عذاب میدهد. خیر عدالت خدا همان عذابی را میدهد که طبق عدالت است. دعای شما نه عذاب را کمتر از استحقاقش میکند و نه بیشتر...      
همانطور که در مثال عرض شد مقدار لعن ما، در کم و زیاد شدن عذاب نقشی ندارد. لذا اینکه قبلا اشاره کردید، ملعونین حق الناس به گردن داشتند و .... سخنی بی دلیل و مبناست....  
من واقعا متوجه نمیشوم، چه اشکالی دارد که شدت عذاب متناسب با لعن متغیر باشد؟
مسلم گرامی، یک سری اشکال‌های ظاهری در این تاپیک برای این موضوع مطرح شده که لازمه بهشون پاسخ گفته بشه. وقتی بگیم «مگر چه اشکالی داره؟» این میشه پرسیدن مجدد صورت مسئله. بایستی به این مسئله پرداخته بشه که چرا این اشکالات وارد نیستند ...
مسلم said in یعنی ما زمانی می‌تونیم بگیم
من واقعا متوجه نمیشوم، چه اشکالی دارد که شدت عذاب متناسب با لعن متغیر باشد؟ همه اعمال ما یک تجسم در آخرت دارد، لعن یک ملعون هم تجسمش شدت عذاب برای اوست.
به این سوال پاسخ دادم. با عبارت دیگر میتوانم اینطور بیان کنم : خداوند میتواند نسبت به حق خودش، این کار را انجام دهد. یعنی خداوند میتواند متناسب با مقدار لعن مردم، عذاب فرد را بیشتر کند. ( البته نه بیش از عدالت و استحقاق عذاب ) اما  خداوند نمیتواند نسبت به حقوق مردم یا حق الناس چنین کاری انجام دهد. چون عدالت خدا ، ایجاب میکند که عذابی به اندازه عدالت را جاری کند. این یک ضرورت است ( و نه اجبار...  یعنی لازم و ضروری است که خدا حق مردم را به تمامه بگیرد چه لعن بکنند و چه لعن نکنند ) لذا اجرای عدالت در باب حق الناس،نمیتواند مشروط به لعن شود. حتی شدت و ضعفش هم وابسته به لعن نیست. چه ما لعن کنیم و چه نکنیم، خداوند بنا به عدالش ضرورتا چنین خواهد کرد. یعنی عذابی نه کمتر از عدالت و نه بیش از عدالت را اجرا خواهد کرد.... اما در حق الله، خداوند میتوانست حق خویش را به لعن مردم وابسته کند.....  
         
دوستان عزیز ما مسلمانیم و برادر دوستان بزرگوار بگذارید من به پاسخ سوالم برسم.  من با شما دشمنی ندارم. اگر سوالی دارید لطفا در تاپیک مربوطه بپرسید با کمال احترام پاسخگو خواهم بود. لطفا از قضاوت زودهنگام بپرهیزید. شاید سوء تفاهمی پیش آمده. پس تقاضای مرا بپذیرید و بگذارید به پاسخ سوالم برسم با تشکر یا حق  
جناب مسلم سلام خدا می‌داند قصد و وقت اخلال در تاپیک را ندارم جناب پرسشگر با تمسخر تاپیکی که برای انعکاس نظرات و پیشنهادها ایجاد شده بود آغازگر ماجرا بودند در این تاپیک علت را پرسیدم که جناب فروردین دعوت به آرامش کردند و اطاعت شد اما جناب پرسشگر جری تر شده و در پست خود چندین دروغ و تهمت نسبت می‌دهند این کل ماجراست اگر از بنده اشتباهی سر زده بفرمایید تا اصلاح و جبران نمایم ممنون.   
    
سلام به همه دوستان اول ارامش بعد دعوا... از وقتی جناب بیتلامعمور این سوالو مطرح کردند ذهن من دچار ی شک شده جناب کارشناس من نمیفهمم چرا باید یکی مورد ظلم قرار بگیره بعدش بمیره بعدشم اونایی که موندن لعنش کنند..؟ واقعا ذهن من درگیره چرا یکی زیر شکنجه و ظلم جون خودشو از دس میده ...حالا گیرم که خدا اون دنیا میلیاردها سال تو اتیش جهنم بسوزونه به چه درد اونیکی جونشو از دس داده می خوره؟ بقیه ادم ها چی داشتند زندگی می کردند یهو ی جانی بچشونو می بره می کشه. یه حمله داعش به زنان و کودکان .. واقعا داعش وحشیانه به قتل می رسوند مردم عادی رو...   اینا چه توجیهی داره ... اگه سوالم مربوط به تایپیک نیستش یا نمی تونید جواب بدید میشه تو ی تایپیک دیگه پاسخ سوالمو بدید؟
داشتم ی مطلب جنایی می خوندم توی چن ماه قاتل ۴۰ بچرو سر بریده بود ... شاید نزدیک به چن صد تا ادم  کشته بوده برای لذتش... این همه ادم تو دنیا توی عذاب باشند که ی نفر ایشالا جواب ظلمهاشوا می بینه؟    
نی به آتش گفت کین آشوب چیست مرتورا زین سوختن مطلوب چیست گفت آتش بی سبب نفروخته ام دعوی بی معنی ات را سوختم زانکه میگفتی نی ام با صد نمود همچنان در بند خود بودی که بود    
ما معتقدیم که پاداش و عذاب اخروی هر کسی، تجسم اعمال اوست. مانند آنچه از آیات ۷ و ۸ سوره زلزال بر می‌آید. اما در اینجا، اعمال یک فرد (لعنت فرستادن) برای فرد دیگری تجسم پیدا می‌کند.
الان شما مثلا برای امواتتون نماز می خوانید و به نیابت از ایشان به  زیارت می روید و یا برای ایشان دعا می کنید چگونه عمل شما برای ایشان تجسم پیدا می کند؟
مسلم گرامی، یک سری اشکال‌های ظاهری در این تاپیک برای این موضوع مطرح شده که لازمه بهشون پاسخ گفته بشه. وقتی بگیم «مگر چه اشکالی داره؟» این میشه پرسیدن مجدد صورت مسئله. بایستی به این مسئله پرداخته بشه که چرا این اشکالات وارد نیستند ...
آنچه که بنده عرض کردم هم در راستای کلام قبلی ام در همین پُست بود. منظورم این بود که سرنوشت اخروی انسان ها را باید فراتر از فرد و خدا دید. لعن های مردم اگر به حق باشد قطعا در افزایش عذاب شخص نقش دارند، همانطور که طلب حلالیت در صورتی که به حق باشد نقش دارد، آیات و روایات هم بر این مطلب تصریح دارند. منظورم از این جمله که «مگر چه اشکالی دارد» هم همین بود. یعنی دخالت دادن مطالبه عمومی اگر به حق باشد در تعیین مجازات مجرمین چه اشکالی دارد؟
اجرای عدالت در باب حق الناس،نمیتواند مشروط به لعن شود. حتی شدت و ضعفش هم وابسته به لعن نیست.
بله بنده هم عرض کردم در حق الناس اصلا لعن و نفرین شرط نیست 
سلام مسلم گرامی امیدوارم سال نو خوب و خوشی داشته باشید   مسئله حق‌الناس از این جهت مطرح شد که پیش از این لعن را از مقوله حق الناس دانسته بودید:
اصلا شاید بتوان اینگونه گفت که ما حق خودمان را از خدا طلب می کنیم، چون کسی که سنت بدی را در جامعه بر جای می گذارد حتی اگر مُرده باشد باز هم تاثیرش را گذاشته است و تمام کسانی که دلسوز جبهه حق هستند حقی از ایشان سلب شده که حق دارند آن را مطالبه کنند.
اما همانگونه که فرمودید، لعن در حق‌الناس اصلا معنا پیدا نمی‌کند. پس باید به دنبال توجیه دیگری باشیم.
الان شما مثلا برای امواتتون نماز می خوانید و به نیابت از ایشان به زیارت می روید و یا برای ایشان دعا می کنید چگونه عمل شما برای ایشان تجسم پیدا می کند؟
این روی دیگر همون سواله. ما یک سوال داریم در مورد نحوه تجسم اعمال یک فرد برای فرد دیگر. این سوال رو می‌تونید در مورد طلب آمرزش مطرح کنید یا در مورد لعن. ​​​​​​وقتی تجسم اعمال در لعن برامون سوال باشه، همین سوال در مورد آمرزش هم قابل طرحه.
منظورم از این جمله که «مگر چه اشکالی دارد» هم همین بود. یعنی دخالت دادن مطالبه عمومی اگر به حق باشد در تعیین مجازات مجرمین چه اشکالی دارد؟
مسلم گرامی، سوال در مورد لعن به حق است وگرنه لعن به ناحق که تکلیفش معلومه. حالا در پاسخ باید بگوییم که چرا اشکالات مطرح شده وارد نیستند، نه این که دوباره بپرسیم «مگر چه اشکالی دارد؟»  
آیات و روایات هم بر این مطلب تصریح دارند.
خب جناب بیت‌المعمور در مورد مفهوم همین آیات سوالی مطرح فرمودند که به آن پرداخته نشد:
آیات لعن رو نگاه کردم. همگی خبر از واقع میدهند نه اینکه دعا باشند. مثلا معنا ندارد لعن خدا، دعای خدا باشد... همه آیات، خبری هستند.   مثلا  لعنهم الله یعنی لعنت کرد خدا ایشان را نه اینکه بگوییم لعنت خدا بر ایشان باد   حتی اگر به ما ظلمی کرده باشند و بگوییم لعنت خدا بر ایشان یعنی ما از حقمان نمی گذریم و عدالت خدا را خواستاریم. اینجا داریم اعلام موضع می کنیم. نه اینکه چیزی را بخواهیم که نداریم.
سیستمهای پاسخگویی جایی اند که خروجی تمام تحقیقات علوم انسانی می‌تونه بازتاب پیدا کنه و خود این سامانه‌ها می‌تونند پیشرانه‌ای باشند برای پیشبرد علوم انسانی.  می‌تونیم از همین تاپیک شروع کنیم و ببینیم چطور میشه سیستم پاسخگویی رو برای پاسخ دادن به سوالات چالش برانگیز، یک گام به بالا برد. اگر ظرفیت سایت محدوده میشه ارتقائش داد. اگر هم امکانش فراهم نیست، خوشحال میشم مدیران دلیلش رو بفرمایند.
مسلم said in اجرای عدالت در باب حق الناس
اجرای عدالت در باب حق الناس،نمیتواند مشروط به لعن شود. حتی شدت و ضعفش هم وابسته به لعن نیست.
بله بنده هم عرض کردم در حق الناس اصلا لعن و نفرین شرط نیست 
نوع بیاناتی که داشتید ، گویا نبود و بلکه پارادوکس گونه بود که جناب فروردین در پست ۷۱ اشاره داشتند.   اما فعلا کاری ندارم به پاسخ های گذشته فرض را بر این میگذارم که پاسخ فوق ، مقصود شما بوده است. با توجه به نکته فوق : لعنی که در آیات و روایات اشاره شده است لعن و نفرین درباره حق الله است. چرا که لعن و نفرین برای حق الناس بی معنا است.( مگر همان توجیهی که گفتم : لعن در این موارد یک اعلام موضع است و نه دعا و نفرین معروف ) اما شما در پاسختان درباره این مسئله اعلام نظر نکردید. شما فقط گفته اید :  لعن و نفرین برای حق الناس، شرط نیست. اما نفرمودید که لعن و نفرین ( درباره حق الناس) بی تاثیر است. (۱) و نفرمودید دعا و نفرین( برای حق الناس) بی معناست. (۲)   اکنون شما بفرمایید آیا این دو گزاره ( شماره ۱ و ۲ ) را هم پذیرفتید یا خیر؟ و اگر نپذیرفتید چرا؟      
سلام مسلم گرامی امیدوارم سال نو خوب و خوشی داشته باشید
 سلام فروردین عزیز من هم ضمن تبریک سال نو، سالی مهدوی و پر از خیر و برکت توأم با سلامتی را برای شما از خداوند متعال خواستارم
خب جناب بیت‌المعمور در مورد مفهوم همین آیات سوالی مطرح فرمودند که به آن پرداخته نشد:
آیات لعن رو نگاه کردم. همگی خبر از واقع میدهند نه اینکه دعا باشند. مثلا معنا ندارد لعن خدا، دعای خدا باشد... همه آیات، خبری هستند.
اصلا خبری و انشائی بودن اینجا مهم نیست، چون لعن خبری هم اگر از جانب غیر خداوند باشد کار تمام است، یعنی خدا لعن دیگران را به عنوان لعن کننده پذیرفته است. این لعن هم که از سنخ اجرا نیست، چون اجرا فقط به دست خداست، پس معلوم میشود این لعن از سنخ درخواست است، مثلا این آیات: «أُولئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُون‏»(بقره:159) «أُولئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعين‏»(بقره:161) اینکه خداوند از لعنت ملائکه و مردم بر یک گروه خبر میدهد، خب لعن ایشان جز درخواست چه معنایی میتواند باشد؟ چون کار حساب و جزا که دست مردم نیست، پس این نشان از تاثیر درخواست و مطالبه مردم در حسابرسی دارد.  
​​​​​​وقتی تجسم اعمال در لعن برامون سوال باشه، همین سوال در مورد آمرزش هم قابل طرحه. ... حالا در پاسخ باید بگوییم که چرا اشکالات مطرح شده وارد نیستند، نه این که دوباره بپرسیم «مگر چه اشکالی دارد؟»
آنچه بنده عرض کردم فقط نفی اشکایلات به صورت سلبی نبود، بنده شکل ایجابی آن را هم طرح کردم. بنده میگویم اشکالی ندارد که درجه بخشش شخص، و همچنین درجه عذاب شخص متناسب با خواست و مطالبه عمومی می تواند افزایش یابد، همانطور که ظاهر آیات دارد بر آن صحه میگذارد...
سیستمهای پاسخگویی جایی اند که خروجی تمام تحقیقات علوم انسانی می‌تونه بازتاب پیدا کنه و خود این سامانه‌ها می‌تونند پیشرانه‌ای باشند برای پیشبرد علوم انسانی.  می‌تونیم از همین تاپیک شروع کنیم و ببینیم چطور میشه سیستم پاسخگویی رو برای پاسخ دادن به سوالات چالش برانگیز، یک گام به بالا برد. اگر ظرفیت سایت محدوده میشه ارتقائش داد. اگر هم امکانش فراهم نیست، خوشحال میشم مدیران دلیلش رو بفرمایند
حقیقتش معنای کلامتون رو نفهمیدم!!!smiley
سلام و احترام بیت المعمور عزیز ضمن تبریک سال نو ؛ از خداوند متعال برای شما هم سالی پراز خیر و برکات مادی و معنوی توأم با سلامتی مسئلت دارم.
شما فقط گفته اید :  لعن و نفرین برای حق الناس، شرط نیست. اما نفرمودید که لعن و نفرین ( درباره حق الناس) بی تاثیر است. (۱) و نفرمودید دعا و نفرین( برای حق الناس) بی معناست. (۲) اکنون شما بفرمایید آیا این دو گزاره ( شماره ۱ و ۲ ) را هم پذیرفتید یا خیر؟
آنچه که از روایات و آیات و همچنین تحلیل های عقلی فهمیده می شود این مقدمات است: 1. نفرین اگربه حق باشد اثر دارد 2. کسی بیش از استحقاقش عذاب نمیشود 3. خداوند از حق الناس نمی گذرد. بنابراین وقتی این مقدمات را کنار هم می گذاریم شاید بتوان اینگونه نتیجه گرفت که لعن و نفرین این عذاب را جلو بیندازند.  البته باز جای تأمل دارد، شاید آثار دیگری هم بتوان تصور کرد. اما آنچه که من در این چند دقیقه از مجموع مقدمات رسیدم این بود.  
اینکه خداوند از لعنت ملائکه و مردم بر یک گروه خبر میدهد، خب لعن ایشان جز درخواست چه معنایی میتواند باشد؟ چون کار حساب و جزا که دست مردم نیست، پس این نشان از تاثیر درخواست و مطالبه مردم در حسابرسی دارد.
بحث بر سر این موضوعه که آیا لعن انسانها صرفاً اعلام موضع و اعلام برائت است یا این که بر شدت پاداش و عذاب فرد تاثیر می‌گذارد؟ اما الآن به خاطرم اومد که در زیارت عاشورا، لحن دعایی لعن کاملا مشخصه. یعنی از خدا درخواست میشه که بر لعن برخی افراد بیفزاید. پس میشه نتیجه گرفت که لعن حالت تاثیر بر عذاب رو داره.    فقط می‌مونه تامل در باب معنای لعن، مشابه آنچه در این پست آخر فرمودید.  
حقیقتش معنای کلامتون رو نفهمیدم!!!
پیشنهاد شده بود که وقتی در سیستمهای پاسخگویی به سوالی بر می‌خوریم که نیاز به پرداخت بیشتر دارد، سوال به عنوان یک موضوع تحقیق به مراکز پژوهشی دینی ارائه شود و شاید بتوان از موضوع همین تاپیک به عنوان تمرینی برای این کار استفاده کرد.
1. نفرین اگربه حق باشد اثر دارد   2. کسی بیش از استحقاقش عذاب نمیشود   3. خداوند از حق الناس نمی گذرد.
  سلام مسلم عزیز ایام به کام باشد و سال پر خیر و برکتی برای شما و همه دوستان آرزومندم. و عید رو به همه اسک دینی ها تبریک میگم. ابتدا مقدمه سومی که بیان داشتید را اصلاحیه بزنم. مقدمه ۳ :  خداوند از حق الناس نمی گذرد. یعنی برای حق الناس کمتر از استحقاق ، عذاب نمیکند. چون پای عدل الهی درمیان است. خوب ! اکنون اگر نیک بنگریم مقدمه ۲ و ۳ ، دایره مقدمه ۱ را تعیین میکند. اگر استحقاق را ۱۰۰ در نظر بگیریم، طبق مقدمه دوم ، عذاب بیشتر از ۱۰۰ نمیشود. از طرفی طبق مقدمه سوم ، عذاب کمتر از ۱۰۰ نمیشود. پس عذاب ثابت خواهد بود. یعنی مقدمه اول ، درباره حق الناس اشتباه است. زیرا طبق مقدمه اول باید بپذیریم که نفرین اثر گذار است اما مشاهده کردیم که عذاب نه بیش از ۱۰۰ میشود و نه کمتر از ۱۰۰ میشود. زیرا پای عدالت خدا در میان است. اما این سخن به معنای اشتباه بودن مقدمه اول به صورت مطلق نیست. مقدمه اول درباره حق الله میتواند درست باشد.    
بنابراین وقتی این مقدمات را کنار هم می گذاریم شاید بتوان اینگونه نتیجه گرفت که لعن و نفرین این عذاب را جلو بیندازند. 
  طبق مقدمه ۲ و ۳ ، جلو انداختن عذاب از سه حالت خارج نیست یا بیش از استحقاق است یا کمتر از استحقاق و یا عین استحقاق است. بیش از استحقاق ، ظلم در حق ظالم است و خلاف عدل الهی است. کمتر از استحقاق، پایمال کردن حق مظلوم و باز خلاف عدل الهی است. اگر عین استحقاق باشد، نفرین ما بی اثر است. چون نفرین ما خواستار پیاده کردن ظلم است و نه عدل. در واقع نه تنها نفرین بی اثر است بلکه حرام است. زیرا با نفرین از خدا میخواهیم عدل خودش را کنار بگذارد. در واقع نفرین ما از سه حال خارج نیست : خواستار عذاب بیش از استحقاق است. خواستار عذابی کمتر از استحقاق است. خواستار عذابی عین استحقاق است. اولی حرام است  دومی بی معناست. چون اصولا نفرین برای کم کردن عذاب نیست. سومی بی اثر است. چون چه نفرین بکنیم و چه نکنیم، خداوند عدالت را در باب حق الناس اجرا میکند‌. دقت کنید! ممکن است نفرین ما مشمول ثواب شود. چون خواستار اجرای عدالت بودیم. اما خود نفرین اثری بر شدت و ضعف عذاب ندارد. به بیان دیگر ما شریک در اجرای عدالت می شویم اما شدت و ضعف عذاب را تغییر نمیدهیم. پس اینکه مثلا بگوییم عذاب فلانی زیاد بشود، اگر در باب حق الناس چنین دعایی کنیم هیچ تاثیری ندارد... بلکه دعا نیست و بلکه حرام است به دلایلی که گفتم. اما اگر در باب حق الله باشد میتوانیم این طور معنا کنیم که ما از خدا میخواهیم او را از رحمت خویش دور کند و هر چه بیشتر با عدالت رفتار کند و از خداوند میخواهیم از حق خودش نگذرد. و در این مورد فرض را بر این می گذاریم که خداوند قصد عذاب ملعونین را داشته اما اجرایش را به نفرین ما مشروط کرده ( دنیا دار امتحان است ).         
البته باز جای تأمل دارد، شاید آثار دیگری هم بتوان تصور کرد. اما آنچه که من در این چند دقیقه از مجموع مقدمات رسیدم این بود.
  همانطور که عرض شد در باب حق الناس، مقدمات شما لایجتمعان هستند و نمیتوان نتیجه گیری کرد.  
 در زیارت عاشورا، لحن دعایی لعن کاملا مشخصه. یعنی از خدا درخواست میشه که بر لعن برخی افراد بیفزاید. پس میشه نتیجه گرفت که لعن حالت تاثیر بر عذاب رو داره. 
  آنچه در زیارت عاشورا آمده است، در باب حق الله معنا دارد با توجیهی که ذکر شد. یعنی لعن حالت تاثیر بر عذاب رو داره  ولی نه در باب حق الناس یعنی فرضا عذابی که آنها برای پایمال کردن حق الله استحقاقش را دارند ۱۰۰ است. خداوند مثلا ۸۰ درصد اجرای این عذاب را به نفرین مردم وابسته کرده است. لذا هر چه قدر نفرین بیشتری انجام شود، عذاب بیشتری محقق میشود. در اینجا اثرگذاری نفرین معنا دارد. یعنی اگر نفرین در کار نباشد، طبیعتا خداوند به همان ۲۰ درصد عذاب اکتفا میکند. یعنی خداوند دوست داشت که عذاب بیشتری بدهد اما مردم نفرین نکردند. در اینجا نفرین کردن یا نفرین نکردن ، تاثیر دارد. لذا لعن معنا دارد. اما در حق الناس چنین مطلبی صدق نمیکند. خداوند نمیتواند بگوید اگر نفرین نکردید، حق مظلوم را کامل نمیگیرم اما اگر نفرین کردید حق مظلوم را کامل می گیرم. ( این خلاف عدل الهی است. ) یا خداوند نمیتواند بگوید اگر نفرین کردید، ظالم را بیشتر از استحقاقش عذاب میکنم.    
بسم الله
بسم الله
بسم الله
سلام و عرض ادب مطلب که روشن شده است در مورد چیزی هنوز ابهام وجود دارد که عرض کنم؟  
مسلم said in بسم الله
بسم الله
سلام و عرض ادب مطلب که روشن شده است در مورد چیزی هنوز ابهام وجود دارد که عرض کنم؟  
  سلام  به نظر من لعن و دعا برای حق الناس، بی تاثیر یا بی معناست. به همین جهت در پست ۷۶ از شما خواستم نظرتان را درباره این دو گزاره بیان کنید. شما در پاسخ ادعا کردید که لعن اثر دارد و سه مقدمه بیان کردید. بنده در پاسخ توضیح دادم که اولا این مقدمات با هم تناقض دارند و دوما توضیح دادم که چرا لعن برای حق الناس بی اثر یا بی معناست. اکنون شما چه طور می گویید؟! : ( مطلب که روشن شده است..)    
در مورد چیزی هنوز ابهام وجود دارد که عرض کنم؟
  شما مدعی هستید لعن درباره حق الناس اثر دارد. سه مقدمه بیان کردید که تناقض داشت. من مدعی هستم لعن درباره حق الناس اثر ندارد. دلیلش را بیان کردم.   شما اگر همچنان ادعای خودتان را قبول دارید انتظار داریم : اولا مقدمات شما، تضاد و تناقض نداشته باشد. دوما دلایلی که مطرح کردم را رد کنید.   امیدوارم در پست بعدی اگر همچنان معتقد به اثر هستید، مقدماتی بیاورید که تناقض نداشته باشد. و دلایلی که مطرح کردم را رد کنید.      
Up to...  
​​​​​سلام با کسب اجازه و خدا قوت به استاد مسلم گرامی، مطلب روشن است و نیاز به کمی دقت و انعطاف ذهن دارد تا معنا تحصیل گردد ابتدا لازم است موضوع لعن و دعای خیر را بصورت جداگانه بررسی نماییم. لعن و نفرین زمانی موثرند و کاربرد دارند که بحث حق الناس مطرح است یعنی لعن انسان زمانی موجه و موثر است که شخص لعین حقی از او زایل کرده باشد کسی نباید شخصی را که ظلمی به او نکرده لعن نماید زیرا بخودش بازمیگردد وقتی حقی از ما سلب میشود و مورد ظلم قرار میگیریم حق الناس ایجاد میشود حقی که حتی خداوند هم در آن دخالت نمیکند و تنها راه بخشش، گذشت و حلالیت مظلوم است لعن در حقیقت اعلام عدم بخشش و درخواست "اشد" مجازات ظالم است شاید از میان ستم دیدگان عده ای ظالم را ببخشند برآیند همین لعن و حلالیت هاست که میزان کیفر را تعیین میکند کیفر در حق الناس امری متغیر است که به میزان لعن(نبخشیدن) و بخشیدن مظلومان بستگی دارد حتی ملائکه در برخی امور مربوط به حق الناس حق اظهار نظر دارند که دلیل آن در این مقال نمی گنجد. اما در مورد دعای خیر موضوع حق الناس مطرح نیست هر کسی میتواند برای دیگری دعای خیر کند و مسلما این دعا در بخشش گناهانی که منتج به حق الناس نشده موثر است با کمی دقت میتوان دریافت هر لعن حق و دعای خیر در کیفیت و شدت عذاب موثر است تنها شرط حق بودن لعن است ممنون.   
لعن در حقیقت اعلام عدم بخشش و درخواست "اشد" مجازات ظالم است
مظلوم نمی‌تونه مجازاتی بیش از مقدار عادلانه رو تقاضا کنه، چون هیچ کسی بیش از مقدار عادلانه مجازات نمیشه.
فروردین said in لعن در حقیقت اعلام عدم بخشش و
لعن در حقیقت اعلام عدم بخشش و درخواست "اشد" مجازات ظالم است
مظلوم نمی‌تونه مجازاتی بیش از مقدار عادلانه رو تقاضا کنه، چون هیچ کسی بیش از مقدار عادلانه مجازات نمیشه.
در تکمیل فرمایش شما حتی نفرین و لعن تاثیری در آن مقدار عادلانه هم ندارد. یعنی چه کسی نفرین بکند و چه نکند، اجرای عدالت تضمین شده است. فرضا من در تمام عمرم به افرادی که حقم را خوردند، لعنی نفرستم. اما دیگری مدام لعن و نفرین کند. فردای قیامت تفاوتی بین ما وجود ندارد... عدالت برای من و او اجرا خواهد شد...
فروردین said in لعن در حقیقت اعلام عدم بخشش و
لعن در حقیقت اعلام عدم بخشش و درخواست "اشد" مجازات ظالم است
مظلوم نمی‌تونه مجازاتی بیش از مقدار عادلانه رو تقاضا کنه، چون هیچ کسی بیش از مقدار عادلانه مجازات نمیشه.
سلام وقتی هنوز مجازات تعیین نشده مظلوم میتواند در کیفیت آن دخیل باشد شما حکم ملعون را از پیش صادر کرده اید سپس لعن و نفرین را در تعیین مجازات بی اثر میدانید انسان پس از مرگ به برزخ منتقل و منتظر حکم نهایی میماند لعن و خیرات ما هر لحظه جزا را دچار نوسان میکند.   
بیت المعمور said in لعن در حقیقت اعلام عدم بخشش و
فروردین said in لعن در حقیقت اعلام عدم بخشش و
لعن در حقیقت اعلام عدم بخشش و درخواست "اشد" مجازات ظالم است
مظلوم نمی‌تونه مجازاتی بیش از مقدار عادلانه رو تقاضا کنه، چون هیچ کسی بیش از مقدار عادلانه مجازات نمیشه.
در تکمیل فرمایش شما حتی نفرین و لعن تاثیری در آن مقدار عادلانه هم ندارد. یعنی چه کسی نفرین بکند و چه نکند، اجرای عدالت تضمین شده است. فرضا من در تمام عمرم به افرادی که حقم را خوردند، لعنی نفرستم. اما دیگری مدام لعن و نفرین کند. فردای قیامت تفاوتی بین ما وجود ندارد... عدالت برای من و او اجرا خواهد شد...
سلام بله تفاوت وجود دارد برای تعیین مجازات ظالم از شما که در برابر حق زایل شده خود سکوت کرده اید در خصوص بخشش یا عدم بخشش ظالم سوال خواهد شد و آنکه مدام ظالم را لعن نموده نظر خود را از پیش فرستاده است.   
سلام رییس جمهور که بهر حال انتخاب میشود دیگر چه لزومی دارد من رای بدهم؟ انسان بهر حال عادلانه مجازات میشود دیگر چه لزومی دارد من لعن کنم؟ با دقت در این دو عبارت میتوان به نقش مهم لعن و خیرات در تعیین جزای انسان پی برد رییس جمهور از پیش انتخاب نشده این برآیند آرای ماست که فرد منتخب را لایق کیفیت این مقام میسازد بهمین ترتیب درست است که انسان بهر حال عادلانه مجازات میشود ولی پیش از صدور حکم، لعن و خیرات هر انسان محاسبه و با زیاد و کم شدن شدت مجازات حکم نهایی صادر میشود ممنون.   
سلام بابک عزیزاختلاف نظری که اینجا وجود داره بر سر مفهوم عدالته و ماهیت جزای اخروی.  به طور مثال بعضی علمای اسلامی پاداش و جزای اخروی رو از جنس تجسم اعمال می‌دونند و برخی تلقی دیگری در این مورد دارند. تفکر در مورد این مسئله می‌تونه موجب بهبود تصور ما در مورد مفهوم عدالت الهی بشه.
فروردین said in سلام بابک عزیزاختلاف نظری که
سلام بابک عزیزاختلاف نظری که اینجا وجود داره بر سر مفهوم عدالته و ماهیت جزای اخروی.  به طور مثال بعضی علمای اسلامی پاداش و جزای اخروی رو از جنس تجسم اعمال می‌دونند و برخی تلقی دیگری در این مورد دارند. تفکر در مورد این مسئله می‌تونه موجب بهبود تصور ما در مورد مفهوم عدالت الهی بشه.
سلام جناب فروردین با ارادت، آنچه از فرمایش دوستان برداشت میشود تشکیک تاثیر لعن در تعیین مجازات عادلانه انسانهاست اگر جنابتان قایل به برداشت متفاوتی هستید لطفا آن بخش از فرمایشات دوستان که موید نظر شماست را بازنشر فرمایید ممنون.   
رضایت مظلوم از ظالم یا عدم رضایت مظلوم از ظالم، یک بحث است. اما تاثیر نفرین و لعن بر شدت مجازات یک بحث دیگر است. عدم رضایت از چیزی یا کسی، نیازی به لعن ندارد... پس این دو مفهوم را با هم خلط نکنید. لعن یک نوع دعا و نفرین است که ادعا شده است با افزایش نفرین، عذاب بیشتر میشود. سه مثال میزنم : مثال اول : شخصی از شما دزدی میکند. دزد را میگیرند شما شکایت میکنید و خواستار اجرای عدالت می شوید. قاضی میگوید : جنس دزدیده شده یا معادل ریالی به صاحب مال داده شود. و برای دزد سه ماه حبس و مثلا ۵۰ ضربه شلاق در نظر می گیرد. مالک  میگوید من تا زمان دستگیری هزار بار نفرین فرستادم پس باید مجازاتش به میزان نفرینی که فرستادم بیشتر شود. قاضی می گوید : خیر همه برابرند و ما بر اساس ضرر و زیان مجازات را تعیین می کنیم. نهایتا اگر آسیب روانی وارد شده باید هزینه اش را تعیین کرده و از ایشان بگیریم. اما تعداد لعن و نفرین هیچ وابستگی منطقی با میزان جرم ندارد. و باید میان جرم و جزا یک وابستگی و تناسبی باشد. مثال دوم : شخصی دزدی میکند و دزد را میگیرند. مالک شکایت میکند و خواستار مجازات میشود. قاضی میگوید : میزان مجازات به مانند حراجی فروش جنس خواهد بود. یعنی یک کفی برای مجازات تعیین میشود و تا زمانی که صاحب مال راضی نشود آن را بالا می بریم. قاضی می گوید با بازگشت مال دزدی شروع میکنیم. آیا مالک راضی است؟ خیر ۷۰ ضربه شلاق اضافه میکنیم؟ آیا مالک راضی است ؟ خیر قاضی می گوید : مالک با چه چیزی راضی میشود. مالک میگوید اگر دزد را بکشند یا شکنجه کنند راضی می شوم. اینجا نیز رضایت و خواست مظلوم میزان مجازات را تعیین میکند و نه میزان نفرینی که فرستاده است. مثال سوم : قاضی میگوید مالک هر چه قدر بیشتر لعن کند، مجازات دزد را بیشتر میکنم. مثلا اگر لعن نکند، دزد را میفرستم زندان اگر هزار لعن بفرستد، دزد را به دار میزنم و میکشم اگر ۵ هزار لعن بفرستد، دزد را شکنجه و سپس سلاخی میکنم. خوب در این مورد هیچ وابستگی منطقی میان جرم و جزا وجود ندارد.   از میان مثال های فوق ، تنها مثال منطقی و نزدیک به واقع و عقل که در دین و فلسفه بیشتر مورد تایید است، مثال اول است.    
دوستان معمولا پیش زمینه ای از مثال دوم و سوم را در ذهنشان دارند و لذا دچار اشتباه میشوند. اگر کسی مثال دو یا سه را قبول دارد باید دلایل منطقی برایش داشته باشد. ما در اصول حقوقی میخوانیم باید میان جرم و جزا تناسب باشد. طبیعتا این تناسب در مثال دو و سه دیده نمیشود. در فلسفه جزا نیز سخن از تجسم اعمال است و نه تاثیر نفرین بر شخص.  پس به لحاظ حقوقی و عقلی و فلسفی، مثال اول تقویت شده و مثال دو و سه رد میشود. فقط ممکن است کسی بگوید دلیل دینی داریم. که البته دلیل دینی صریح و معتبری نیافتم. و آنچه هم موجود است میتواند بابت حق الله باشد یا برای ثواب تبری باشد. نه اینکه نفرین را در حق الناس موثر بدانیم. بعلاوه وقتی مسئله ای دینی که ضروری دین نیست و تفسیر پذیر است با اصول عقلی و فلسفی در تضاد باشد، طبیعتا اصول عقلی و فلسفی مقدم میشود و نباید بیخود و بیجهت تفسیری را قبول کنیم که خلاف عقل است.
جناب فروردین با ارادت، آنچه از فرمایش دوستان برداشت میشود تشکیک تاثیر لعن در تعیین مجازات عادلانه انسانهاست اگر جنابتان قایل به برداشت متفاوتی هستید لطفا آن بخش از فرمایشات دوستان که موید نظر شماست را بازنشر فرمایید ممنون. 
بابک عزیز، بحث در مورد تاثیرگذاری لعن هست. اما ریشه اختلاف‌نظرها در این موضوع به اختلاف تصوراتمان در مورد مفهوم عدل خدا برمیگرده. تفاوت داره که سیستم پاداش و جزای اخروی رو بر اساس تجسم اعمال ببینید یا چیزی مشابه یک دادگاه یا ...