جمع بندی قاتل حضرت علی علیه السلام

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
قاتل حضرت علی علیه السلام
بعضی مگن قاتل حضرت علی علیه السلام ابن ملجم نبود بلکه یه ایرانی بود درسته؟
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد عماد
سلام علیکم اگه اجازه دهید ابتدا اصل شبهه ای که در فضای مجازی مطرح است شود و سپس به آن پاسخ داده شود متن شایعه: (بهمن جازویه)سردار و دلاورِ ایرانی و یکی از فرماندهان ساسانی شاید خیلی هاتون این فرد رو نمیشناسید، خیلی ها هم قطعا ایشون رو یک کافرِ بالفطره میدونن، خیلی ها نفرینش میکنن و خیلی ها هم روز ۲۱ ماه رمضان بر روان پاکش درود میفرستند بگذریم… ... بگفته تاریخ، بعد از اینکه بهمن بدست اعراب اسیر می شود، او را بهمراه سایر اسرا برای بیگاری و بردگی و یا فروش به دربار خلیفه می فرستند. از آنجائیکه فردی بسیار توانا و هنرمند و صنعتگر بوده، خلیفه از فروش او صرفنظر و او را بکار می گمارند. نام او را می پرسند: میگوید «بهمن جازویه»، اما تلفظ نام او برای اعراب تازی بسیار مشکل بود... ... اما آنچه که برای بهمن جازویه مهم بود، اینکه مقاومت کند تا سر فرصت انتقام خونهای ریخته شده ایرانیان بی گناه و بریدن سر هزاران جوان پاک و وطن پرست را از علی بگیرد که در تجاوز به دختران و قتل عام فرزندان ایران نقش عمده ای داشته و اینجاست که در روز موعود به عهد خویش در برابر خونهای بناحق ریخته شده هموطنانش عمل می کند و علی را با یک ضربه شمشیر در مهراب مسجد، آلوده بخون و به زندگیش پایان می دهد. و ننگ بر ما که برای ۱۴۰۰ سال فریب شیادان و دکانداران روضه خوان را خورده و در ماههای رمضان گفته ایم «لعنت بر ابن ملجم که علی را کشت» ننگ بر ما که برای ۱۴۰۰ سال نخواستیم که بدانیم این ابن ملجم چه کسی بوده و چرا علی را کشت؟ بخشی از اسناد: ۱٫ کتاب الطبقات الکبری نوشته: ابن سعد، در جلد پنجم صفحه ۲۶۳۲ و ۲۶۳۳ به طراحت کشنده خلفای راشدین را توضیح داده و نام برده البته نام جاذویه را ( زاذویه) نوشته ۲٫ کتاب المورد ( الکامل) جلد دوم صفحه ۵۴۹ ۳٫ کتاب تاریخ الحضارة الإسلامیة ( تاریخ و تمدن اسلامی) ....»  
ابتدا به این نکته توجه بفرمائید: اسلام ستیزان در مبارزه با اسلام ابتدا به سراغ مباحث اعتقادی می رفتند و مسائلی از قبیل برهان نظم، برهان علت و معلول، قاعده شر، مسئله جبر و اختیار و .... را به خیال خودشان به چالش می کشیدند اما این مباحث در مردم عادی تاثیر چندانی نداشت زیرا مردم عادی از علم این امور را نداشتند. تا اینکه به سراغ کتاب های تاریخی رفتند. در کتاب های تاریخی به دلیل ماهیتشان گزارش جعلی زیادی است که می توان از آن برای مبارزه با اسلام استفاده کرد، مثلا گاهی در جریان حادثه ده گزارش متفاوت که گاهی برخی از آنها 180 درجه با هم متفاوت هستند وجود دارد. این باعث می شد اسلام ستیزان بدترین گزارش را گزینش کرده و با آن به مبارزه اسلام اقدام نمایند. اما این نیز اسلام ستیزان را ارضاء نکرد. به این فکر افتادند که همانطور که قبلی ها می توانستند گزارش جعل کنند، اینها نیز می توانند لذا جعل گزارشهایی دروغی که حتی درکتابهای 20 سال پیش وجود نداشت در دستور کار اینها قرار گرفت. در این راه با مشکلی روبرو بودند و آن مستندسازی بود. یعنی باید به کتابهای دست اول کهن آدرس می دادند که در این زمنیه دستشان خالی بود.اما این رفع این معضل خیلی سخت نبود، زیرا: مگر مخاطب اسلام ستیزان اساتید تاریخ دانشگاه و حوزه بودند؟ نه  مردم عادی مخاطب اسلام ستیزان بودند، مگر آنها به سند می روند؟نه به خیال آنها مردم چه می دانند که طبری چست و طبقات کبری در کدام کتابخانه یافت می شود؟ پیش خود گفتند به دروغ به همین کتاب ها ارجاع می دهیم کسی به سراغ صحت و سقم مطلب ما نمی رود باور خواهند کرد یعنی مردم عادی را نادان تصور کردند. اما اینگونه نبود. مردم همیشه به سراغ کارشناسان می روند و از آنها خواهند پرسید!!!!  
جریان جا زدن بهمن جاذویه به جای ابن ملجم نیز از این نوع است. اینها برای این دروغ به این کتابها آدرس می دهند:no
بخشی از اسناد: ۱٫ کتاب الطبقات الکبری نوشته: ابن سعد، در جلد پنجم صفحه ۲۶۳۲ و ۲۶۳۳ به طراحت کشنده خلفای راشدین را توضیح داده و نام برده البته نام جاذویه را ( زاذویه) نوشته ۲٫ کتاب المورد ( الکامل) جلد دوم صفحه ۵۴۹ ۳٫ کتاب تاریخ الحضارة الإسلامیة ( تاریخ و تمدن اسلامی) ....»
کتاب سوم که کتاب منبع محسوب نمی شود و اخیرا تالیف شده است. اما کتاب اول و دوم، قطعا اگر همه این دو کتاب را زیر و رو کنید چنین مطلبی پیدا نخواهید کرد، اما کسانی که این شبهه را مطرح کرده اند تصور می کنند مخاطبانشان قطعا به سراغ زیر و رو کردن این کتاب ها نخواهند رفت.
⏮ . اما پاسخ: یک: در کتاب «طبقات الکبری» کلمه «زاذویه» یافت نشد و جلد ۵ این کتاب هم در چاپ های مختلف، کمتر از 700 صفحه دارد؛ یعنی صفحه 2633 وجود ندارد. دو: بهمن جازویه در نبرد جسر در سال ۱۵ یا16 هجری قمری کشته شده(1) در حالیکه حضرت علی(علیه السلام)در سال ۴۰ هجری یعنی ۲۵ سال به شهادت رسیدند. سه: منابع معتبر الحدیثی و تاریخی شیعی و نیز منابع اهل سنت مثل طبری و طبقات ابن سعد و... همه بر اصالت یمنی ابن ملجم صحه گذاشته‌اند.(2) پی نوشتها 1. پورداود، ابراهیم، آناهیتا، دنیای کتاب، 1387ش و 1397؛ ص 137 2. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الأشراف، بیروت، مؤسسة الأعلمی، ۱۳۹۴ق، ج2،ص488؛ ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، چاپ اول، ۱۹۶۸م، ج3،ص 35؛
بنابراین ابن سعد نسب ابن ملجم را از اعراب حمیری و از قبیله مراد معرفی می‌کند که با بنی‌جبله از قبیله کنده  هم پیمان بودند(1) برخی نیز او را از قبیله تجوب، یکی از قبایل حمیری و هم‌پیمان قبیله مراد خوانده‌اند(2) و بلاذری تجوب را جد ابن ملجم دانسته است(3) می بینیم که همان کتابی که شبهه کننده به دورغ آن را مورد استناد خود قرار داده، ابن ملجم را عربی از اهل یمن و از طایفه حمیر و یا... می داند، نه تنها این کتاب، اگر تمام کتاب های تاریخی که به بیوگرافی ابن ملجم پرداخته اند همین مطلب را عنوان کرده اند. اما شبهه کننده به دروغ چیز دیگری را به خورد مخاطبان خود می دهد. پی نوشت ها: 1. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، چاپ اول، 1968م، ج3،ص 35؛ 2.بغدادی، محمدبن حبیب، أسماء المغتالین من الأشراف فی الجاهلیة و الإسلام، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1422ق، ص119. 3.بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الأشراف، بیروت، مؤسسة الأعلمی، 1394ق، ج2،ص488؛
جمع بندی پرسش: در فضای مجازی متنی بغض آلود و شبهه ای آکنده از دروغ مطرح شده که قاتل حضرت علی (علیه السلام) شخصی ایرانی به نام «بهمن جادویه» بوده که عربها او را «ابن ملجم» نامیدند و او انتقام ایرانی ها را از حضرت (علیه السلام) گرفت. شبهه کنندگان در ذیل این متن به کتاب« طبقات الکبری» نوشته: «ابن سعد»، در جلد پنجم صفحه ۲۶۳۲ و ۲۶۳۳ چه پاسخی بر این شبهه دارید؟ پاسخ: برای پاسخ به این شبهه و شبهات از این قبیل  ابتدا به این نکته توجه بفرمائید  اسلام ستیزان در مبارزه با اسلام ابتدا به سراغ مباحث اعتقادی می رفتند و مسائلی از قبیل برهان نظم، برهان علت و معلول، قاعده شر، مسئله جبر و اختیار و .... را به خیال خودشان به چالش می کشیدند اما این مباحث در مردم عادی تاثیر چندانی نداشت زیرا مردم عادی علم این امور را نداشتند.  تا اینکه به سراغ کتاب های تاریخی رفتند. در کتاب های تاریخی به دلیل ماهیتشان گزارش های جعلی زیادی است که می توان از آن برای مبارزه با اسلام استفاده کرد، مثلا گاهی در جریان یک حادثه ده گزارش متفاوت است که گاهی برخی از آنها 180 درجه با هم متفاوت هستند. این باعث می شد اسلام ستیزان بدترین گزارش را گزینش کرده و با آن به مبارزه اسلام اقدام نمایند. اما این نیز اسلام ستیزان را راضی نکرد. پیش خود گفتند، همانطور که قبلی ها می توانستند گزارش جعل کنند، اینها نیز می توانند، لذا جعل گزارشهایی دروغی که حتی درکتابهای 20 سال پیش وجود نداشت در دستور کار اینها قرار گرفت. در این راه با مشکلی روبرو بودند و آن مستندسازی بود. یعنی باید به کتابهای دست اول کهن آدرس می دادند که در این زمنیه دستشان خالی بود.اما این رفع این معضل خیلی سخت نبود، زیرا: مگر مخاطب اسلام ستیزان اساتید تاریخ دانشگاه و حوزه بودند؟ نه مردم عادی مخاطب اسلام ستیزان بودند، مگر آنها به سراغ سند می روند؟ نه به خیال آنها مردم چه می دانند که «تاریخ طبری» چست و «طبقات کبری» در کدام کتابخانه یافت می شود!!!!پیش خود گفتند به دروغ به همین کتاب ها ارجاع می دهیم کسی به سراغ صحت و سقم مطلب ما نمی رود باور خواهند کرد، یعنی مردم عادی را نادان تصور کردند. اما اینگونه نبود.مردم همیشه به سراغ کارشناسان می روند و از آنها خواهند پرسید!!!! جریان جا زدن «بهمن جاذویه» یا «دازویه» یا «دادویه» به جای ابن ملجم نیز از این نوع است. همانطور که در متن شبهه دیدید به کتاب «طبقات کبری» نوشته «ابن سعد»،  آدرس داده اند اما در مورد اصل پرسش قطعا اگر همه کتاب «طبقات کبری» را  را زیر و رو کنید چنین مطلبی پیدا نخواهید کرد،  کسانی که این شبهه را مطرح کرده اند تصور می کنند مخاطبانشان به سراغ زیر و رو کردن این کتاب ها نخواهند رفت.  در کتاب «طبقات الکبری» کلمه «زاذویه» یا «جاذویه»یافت نشد و جلد ۵ این کتاب هم در چاپ های مختلف، کمتر از 700 صفحه دارد؛ یعنی صفحه 2633 وجود ندارد. همین جازویه در «نبرد جسر» در سال 15 یا16 هجری قمری کشته شده(1) در حالیکه حضرت علی(علیه السلام)در سال ۴۰ هجری یعنی ۲۵ سال به شهادت رسیدند. منابع معتبر الحدیثی و تاریخی شیعی و نیز منابع اهل سنت مثل «طبری» و «طبقات ابن سعد» و... همه بر اصالت یمنی «ابن ملجم» صحه گذاشته‌اند. «طبقات کبری»(ابن سعد)نسب «ابن ملجم» را از اعراب «حمیری» و از قبیله «مراد» معرفی می‌کند که با «بنی‌جبله» از قبیله «کنده» هم پیمان بودند(2)برخی نیز او را از قبیله «تجوب»، یکی از قبایل «حمیری» و هم‌پیمان قبیله «مراد» خوانده‌اند و «بلاذری» «تجوب» را جد «ابن ملجم» دانسته است که اصالتا یمنی است.(3) دقت کنید: همان کتابی که شبهه کننده به دورغ آن را مورد استناد خود قرار داده، «ابن ملجم» را عربی از اهل «یمن» و از طایفه «حمیر« و یا... می داند، نه تنها این کتاب، اگر تمام کتاب های تاریخی که به بیوگرافی «ابن ملجم» پرداخته اند همین مطلب را عنوان کرده اند. اما شبهه کننده به دروغ چیز دیگری را به به مخاطبان خود القاء می کند. پی نوشتها 1. پورداود، ابراهیم، آناهیتا، دنیای کتاب، 1387ش و 1397؛ ص 137 2. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، چاپ اول، 1968م، ج3،ص 35؛ 3.بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الأشراف، بیروت، مؤسسة الأعلمی، ۱1394ق، ج2،ص488؛  
موضوع قفل شده است