جمع بندی بکارت ، ملاک پاکدامنی در قرآن

تب‌های اولیه

33 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بکارت ، ملاک پاکدامنی در قرآن

سلام
در سوره تحریم دو آیه میخونیم:

عَسَى رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَكُنَّ أَنْ يُبْدِلَهُ أَزْوَاجًا خَيْرًا مِنْكُنَّ مُسْلِمَاتٍ مُؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَائِبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَائِحَاتٍ ثَيِّبَاتٍ وَأَبْكَارًا ﴿۵﴾ اگر پيامبر شما را طلاق گويد اميد است پروردگارش همسرانى بهتر از شما مسلمان مؤمن فرمانبر توبه كار عابد روزه‏ دار بيوه و دوشيزه به او عوض دهد (۵)

اینم ایه اخرشه:
وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ وَكَانَتْ مِنَ الْقَانِتِينَ ﴿۱۲﴾ و مريم دخت عمران را همان كسى كه خود را پاكدامن نگاه داشت و در او از روح خود دميديم و سخنان پروردگار خود و كتابهاى او را تصديق كرد و از فرمانبرداران بود (۱۲)

ایا دختریکه بکارت نداره پاکدامن محسوب نمیشه؟

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد میقات

[TD][/TD]

[="Tahoma"]

nazak;1019792 نوشت:
ایا دختریکه بکارت نداره پاکدامن محسوب نمیشه؟

با سلام و درود

نمی دانم مقدمات استدلال شما چگونه چیده شده که چنین نتیجه داده است. لطفا کیفیت استدلال را بفرمایید تا گفتگو دقیق تر باشد.

آن چه مهم است و ارزش دارد، پاکدامنی است، کما این که در آیه دوم بدون این که به بکارت اشاره ای داشته باشد می فرماید : «الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا»(تحریم: 66/ 12)

روشن است که پاکدامنی اعم است از باکره بودن یا نبودن.

در آیه اول (تحریم: 66/ 5) هم با این که به باکره و غیر باکره اشاره دارد، ولی هیچ تاکیدی روی این موضوع نفرموده، بلکه تاکید و اهمیت را روی اوصاف معنوی اعم از مسلمان بودن، مؤمن بودن، فرمانبر بودن، توبه کار بودن و... قرار داده است.

یعنی مهم این اوصاف معنوی است و فرقی نمی کند آن کس که این اوصاف را دارد، باکره باشد یا نباشد.

به بیان دیگر؛ ايمان و عبادت زن، مهم‏ تر از باكره يا بيوه بودن اوست‏.

بنابر این:
آن چه موضوعیت دارد و ارزش محسوب می شود، پاکدامنی است.

[="Tahoma"]«... مُسْلِماتٍ مُؤْمِناتٍ قانِتاتٍ تائِباتٍ عابِداتٍ سائِحاتٍ ثَيِّباتٍ وَ أَبْكاراً»(تحریم: 66/ 5)

نکته:

1. صفاتى كه در اول آيه شمرده شده، مانعة الجمع نيستند یعنی ممكن است همه آن صفات در يک نفر، وجود داشته باشد، لذا بدون «واو» عاطفه آمده اند؛ بر خلاف دو صفت ثيب و بكر (بیوه و دوشیزه)، که ممكن نيست در آنِ واحد در يک فرد جمع شوند، لذا با «واو» عاطفه آورده شده اند.(الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، ج ‏4، ص 567؛ تفسير جوامع الجامع، ج ‏4، ص 319)

2. ذكر اين صفات براى خيريت آن ها است يعنى آن ها [کسانی که جایگزین همسران پیامبر می شوند] داراى اين صفات هستند كه شما [همسران فعلی] فاقد آن ها هستيد، نه اسلام و تسليم، و نه ايمان و عقيده، نه اهل ذكر و عبادت، و نه توبه از كردارهاى خود، نه اطاعت فرمان خدا و رسول، لكن پيامبر (صلی الله علیه و آله) مأمور است كه با اخلاق شما بسازد، بعينه [و دقیقا] مَثَل اين دو (حفصه و عایشه) مَثَل همسر نوح و همسر لوط است.(اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 13، ص 75)

3. ازدواج با بيوه، در كنار باكره آمده است تا به پيامبر (صلى الله عليه و آله) نسبت كاميابى جنسى داده نشود.(تفسیر نور، ج 10، ص 126)

میقات;1019951 نوشت:
[="Tahoma"]

با سلام و درود

نمی دانم مقدمات استدلال شما چگونه چیده شده که چنین نتیجه داده است. لطفا کیفیت استدلال را بفرمایید تا گفتگو دقیق تر باشد.

آن چه مهم است و ارزش دارد، پاکدامنی است، کما این که در آیه دوم بدون این که به بکارت اشاره ای داشته باشد می فرماید : «الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا»(تحریم: 66/ 12)

روشن است که پاکدامنی اعم است از باکره بودن یا نبودن.

در آیه اول (تحریم: 66/ 5) هم با این که به باکره و غیر باکره اشاره دارد، ولی هیچ تاکیدی روی این موضوع نفرموده، بلکه تاکید و اهمیت را روی اوصاف معنوی اعم از مسلمان بودن، مؤمن بودن، فرمانبر بودن، توبه کار بودن و... قرار داده است.

یعنی مهم این اوصاف معنوی است و فرقی نمی کند آن کس که این اوصاف را دارد، باکره باشد یا نباشد.

به بیان دیگر؛ ايمان و عبادت زن، مهم‏ تر از باكره يا بيوه بودن اوست‏.

بنابر این:
آن چه موضوعیت دارد و ارزش محسوب می شود، پاکدامنی است.


سلام جناب میقات
ممنون از توضیحاتتون الان استدلالمو میگم..

نوشتید:
آن چه موضوعیت دارد و ارزش محسوب می شود، پاکدامنی است.

خب ایه میگه مریم دامانشو پاک نگه داشت

یعنی پاکدامنه چون دامانشو پاک نگه داشت...
یعنی اونچیزیکه شما نوشتید موضوعیت داره واسمش پاکدامنیه عبارت است از پاک داشتن رحم...

اگر منظور دیگه ای داره بفرمایید.

بعد جناب میقات
اصلا چرا خدا بکارت رو برا زن قرار داد و اسمشو تو قرآن آورد
ولی واسه مردا هیچی نزاشت؟

اصلا باکره بودن مهمه؟

nazak;1019994 نوشت:
یعنی اونچیزیکه شما نوشتید موضوعیت داره واسمش پاکدامنیه عبارت است از پاک داشتن رحم...

با سلام و درود

بله، منظور از پاکدامنی، جلوگیری و اجتناب از رابطه جنسی و زناشویی با غیر همسر است.

nazak;1019994 نوشت:
اصلا چرا خدا بکارت رو برا زن قرار داد و اسمشو تو قرآن آورد ولی واسه مردا هیچی نزاشت؟

پاکدامنی و رعایت آن، اختصاص به زن ندارد و در قرآن کریم بطور عام و حتی بطور خاص و در باره مردان نیز این موضوع، یک معیار و ارزش محسوب شده است:

«وَ الَّذينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ‏ حافِظُون‏ إِلاَّ عَلى‏ أَزْواجِهِمْ‏...»؛ [در وصف مؤمنان:] و همان كسانى كه دامانشان را (در امور جنسى) حفظ مى‏ كنند؛ مگر در مورد همسرانشان‏... .(مؤمنون: 23/ 5)

«قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ‏»؛ (اى پيامبر) به مردان مؤمن بگو: چشم ‏هايشان را (از نگاه حرام) فرو كاهند، و دامانشان را (در امور جنسى) حفظ كنند‏.(نور: 24/ 30)

«وَ الْحافِظينَ فُرُوجَهُم‏»؛ و مردانى كه دامانشان را (در امور جنسى) حفظ مى ‏كنند.(احزاب: 33/ 35)

«وَ الَّذينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ‏ حافِظُون‏»؛ [در وصف نمازگزاران:] و كسانى كه آنان دامانشان را (در امور جنسى) حفظ مى‏ كنند.(معارج: 70/ 29)

nazak;1019994 نوشت:
اصلا باکره بودن مهمه؟

مهم، همان رعایت پاکدامنی است؛ بکارت می تواند نوعی نشانه برای رعایت آن باشد.

لذا این گونه نیست که خانم باکره، شرافت بیشتری داشته باشد نسبت به خانمی که باکره نیست.

چند نکته:

1. خداوند متعال، هر کاری می کند، با در نظر گرفتن مصلحت است و خداوند حکیم است و کار بی حکمت انجام نمی دهد. در این جا فرقی نمی کند ما به آن حکمت، علم پیدا کنیم یا نکنیم.

2. روحیه حیا و عفاف در زنان، بیشتر از مردان است و این هم لازم و متناسب با جایگاه و اهمیت مقام زن، مقام مادر شدن و تربیت فرزند و ... است.

3. طبیعی است که گوهر هرچه قیمتی تر باشد، فاکتورهای حفاظتی آن نیز بیش تر و دقیق تر می شود.

4. بکارت و محافظت بر آن، انگیزه ای برای دختران برای دوری از آلودگی است.

5. می گویند پرده بکارت موجب محافظت دستگاه تناسلی از بیماری ها عفونی در دوران نوزادی است.

6. آلودگی در زنان، خطرش برای جامعه، به مراتب بیشتر از مردان آلوده است. لذا طبیعی است برای محافظت او از آلودگی، فاکتورهایی در نظر گرفته شود.

ممنونم بابت پاسخهای خوبتون میقات گرامی @};-@};-@};-

میقات;1020021 نوشت:
مهم، همان رعایت پاکدامنی است؛ بکارت می تواند نوعی نشانه برای رعایت آن باشد.

آزمایش بکارت، حتی به شکلی که توسط پزشکان انجام میشه، از نظر علمی تایید نشده و احتمال خطای زیادی داره. به نقل از سازمان بهداشت جهانی:
https://www.who.int/reproductivehealth/virginity-testing-elimination/en
نقل قول:
Virginity testing” has no scientific or clinical basis. There is no examination that can prove a girl or woman has had sex – and the appearance of girl’s or woman’s hymen cannot prove whether they have had sexual intercourse, or are sexually active or not.

ترجمه: تست بکارت هیچ پایه علمی یا بالینی ندارد. هیچ آزمایشی وجود ندارد که ثابت کند یک خانم رابطه داشته یا خیر. ظاهر پرده بکارت نمی تواند وجود رابطه را اثبات یا نفی کند.


اون شیوه ای که بین مردم مرسومه هم گفته میشه 50 درصد خطا داره.
این پرده می تونه به طور مادرزادی وجود نداشته باشه، بدون وجود رابطه صدمه ببینه یا اینکه بدون آسیب دیدگی خونریزی نکنه. با این وجود همچنان داره بر این فرهنگ غلط و بدون پشتوانه علمی تاکید میشه. جالبه که افغانستان آزمایش بکارت رو ممنوع کرده ولی ما هنوز یک آموزش صحیح در این مورد نداریم. ضمن اینکه درخواست چنین آزمایشی نوعی توهین به خانمهاست.

فروردین;1020042 نوشت:
ممنونم بابت پاسخهای خوبتون میقات گرامی @};-@};-@};-

آزمایش بکارت، حتی به شکلی که توسط پزشکان انجام میشه، از نظر علمی تایید نشده و احتمال خطای زیادی داره. به نقل از سازمان بهداشت جهانی:
https://www.who.int/reproductivehealth/virginity-testing-elimination/en

اون شیوه ای که بین مردم مرسومه هم گفته میشه 50 درصد خطا داره.
این پرده می تونه به طور مادرزادی وجود نداشته باشه، بدون وجود رابطه صدمه ببینه یا اینکه بدون آسیب دیدگی خونریزی نکنه. با این وجود همچنان داره بر این فرهنگ غلط و بدون پشتوانه علمی تاکید میشه. جالبه که افغانستان آزمایش بکارت رو ممنوع کرده ولی ما هنوز یک آموزش صحیح در این مورد نداریم. ضمن اینکه درخواست چنین آزمایشی نوعی توهین به خانمهاست.

سلام جناب فروردین قبلا این بحثو باهم داشتیم که متاسفانه تواون تایپیک نتونستم ادامه بدم

این اخرین پیامتون:

انتخاب اکثر افراد بین پاکی و داشتن رابطه نیست، بلکه بین دو تا گناهه:
http://www.pasokhgoo.ir/node/79622
نمی خوام این بحث باعث عادی تلقی شدن هیچ کاری بشه، اما میگم که به خودمون مغرور هم نشیم. اگر کسی با وجود گرم مزاج بودن تونسته باشه علاوه بر نداشتن رابطه از خودارضایی و دیدن فیلم های نامناسب و خیلی مسائل دیگه دور باشه و فکرش رو هم کنترل کرده باشه، اون وقت میشه بهش گفت پاک.
خود این پاکی مهمه که آیا به خاطر مسائلی مثل سردمزاجی، ترس از مشکلات اجتماعی یا ترس از بیماری و ... بوده یا به خاطر علاقه به پاک بودن؟

منظورم فقط اینه که نگاه بالا به پایین و غرور رو نداشته باشیم. یعنی همون اجتناب از برچسب زدنی که به خوبی اشاره فرمودید.

وفاداری یعنی اینکه دو طرف بعد از ازدواج تصمیم بگیرند با هم باشند.
پسری که با قول ازدواج جلو میاد، داره از این حس وفاداری سوء استفاده می کنه. درسته که اعتماد در این شرایط نادرسته اما نشون دهنده بی وفایی نیست.
اگر جامعه دیدگاه درستی به مسئله داشته باشه، اون پسری که با احساسات یک دختر بازی کرده باید بیشتر شرمنده باشه تا کسی که بهش اعتماد کرده.

بله. دلبستگی به فرد دیگه مهمه. یه مسئله اینه که وقتی یک پسر با یک خانم قرار داره، همیشه با لباس آراسته و عطر و ... است و سعی می کنه خودش رو خیلی خوب جلوه بده. اما همون خانم همسر آینده اش رو توی خونه می تونه با صورت نشسته و لباس نامرتب ببینه و این ممکنه باعث مقایسه اشتباهی بشه.

...........
خب حالا سوال من اینه که ما از کجا بفهمیم کی خودارضایی کرده؟ کی مغزش کثیف نیست؟ و واقعا به چه دلیل پاک بوده؟

ما از کجا بفهمیم اون شخص وفادار میمونه؟اینکه میگید دونفر بعد ازدواج تصمیم میگیرند بهم وفادار باشند..
یعنی قبل ازدواج که وفادار نبوده مهم نیست؟؟

دخترا الان باید زرنگتر شده باشن اگردختری بعد اینهمه ماجرا و سواستفاده گری که دیگه همه جا دارن میگن یا اززبون دوستاشون میشنون یا ازطریق مجلات باز هم به پسری در حد زیاد اعتمادمیکنه بنظرم به اندازه همون پسر باید شرمنده باشه.

متوجه منظورتون از توضیح اخر نشدم یعنی چی ممکنه باعث مقایسه اشتباهی بشه.

[="Tahoma"]

فروردین;1020042 نوشت:
ممنونم بابت پاسخهای خوبتون میقات گرامی @};-@};-@};-

آزمایش بکارت، حتی به شکلی که توسط پزشکان انجام میشه، از نظر علمی تایید نشده و احتمال خطای زیادی داره. به نقل از سازمان بهداشت جهانی:
https://www.who.int/reproductivehealth/virginity-testing-elimination/en

اون شیوه ای که بین مردم مرسومه هم گفته میشه 50 درصد خطا داره.
این پرده می تونه به طور مادرزادی وجود نداشته باشه، بدون وجود رابطه صدمه ببینه یا اینکه بدون آسیب دیدگی خونریزی نکنه. با این وجود همچنان داره بر این فرهنگ غلط و بدون پشتوانه علمی تاکید میشه. جالبه که افغانستان آزمایش بکارت رو ممنوع کرده ولی ما هنوز یک آموزش صحیح در این مورد نداریم. ضمن اینکه درخواست چنین آزمایشی نوعی توهین به خانمهاست.

با سلام و درود

همان طور که عرض شد، معیار و ارزش از نظر قرآن، رعایت پاکدامنی است.

این که فلسفه علمی پرده بکارت چیست، این را باید در جای خودش پیگیری نمود.

مهم:

وجود بکارت، دلیل قطعی بر پاکدامنی نیست؛ کما این که نبودن آن نیز دلیل قطعی بر ناپاکی نیست. لذا این نباید معیار برای قضاوت در باره انسان ها باشد.

بله، مثلا در انتخاب همسر، نبودن بکارت می تواند دلیل و انگیزه ای شود برای تحقیق بیشتر، و همین احتمال کافی است تا دختران در پاکدامنی خود کوشاتر باشند.

مواردی که شما فرموده اید، بیشتر ناظر به جایی است که بکارت، معیار قضاوت در باره انسان ها و ملاک ارزشمندی آن ها باشد.

[="Tahoma"]

توجه!!

دوستان گرامی لطف کنند و مطالبشان را بر اساس آیات قرآن و برداشت از آن، بیان فرمایند.

مطالب دیگر باعث خروج از موضوع تاپیک می شود.

میقات;1020021 نوشت:

با سلام و درود

بله، منظور از پاکدامنی، جلوگیری و اجتناب از رابطه جنسی و زناشویی با غیر همسر است.

پاکدامنی و رعایت آن، اختصاص به زن ندارد و در قرآن کریم بطور عام و حتی بطور خاص و در باره مردان نیز این موضوع، یک معیار و ارزش محسوب شده است:

«وَ الَّذينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ‏ حافِظُون‏ إِلاَّ عَلى‏ أَزْواجِهِمْ‏...»؛ [در وصف مؤمنان:] و همان كسانى كه دامانشان را (در امور جنسى) حفظ مى‏ كنند؛ مگر در مورد همسرانشان‏... .(مؤمنون: 23/ 5)

«قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ‏»؛ (اى پيامبر) به مردان مؤمن بگو: چشم ‏هايشان را (از نگاه حرام) فرو كاهند، و دامانشان را (در امور جنسى) حفظ كنند‏.(نور: 24/ 30)

«وَ الْحافِظينَ فُرُوجَهُم‏»؛ و مردانى كه دامانشان را (در امور جنسى) حفظ مى ‏كنند.(احزاب: 33/ 35)

«وَ الَّذينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ‏ حافِظُون‏»؛ [در وصف نمازگزاران:] و كسانى كه آنان دامانشان را (در امور جنسى) حفظ مى‏ كنند.(معارج: 70/ 29)

مهم، همان رعایت پاکدامنی است؛ بکارت می تواند نوعی نشانه برای رعایت آن باشد.

لذا این گونه نیست که خانم باکره، شرافت بیشتری داشته باشد نسبت به خانمی که باکره نیست.


سلام جناب میقات

خب اگر دختری این رو نداشته باشه چجوری به پاکدامنیش باید پی برد؟

میقات;1020063 نوشت:
[="Tahoma"]

توجه!!

دوستان گرامی لطف کنند و مطالبشان را بر اساس آیات قرآن و برداشت از آن، بیان فرمایند.

مطالب دیگر باعث خروج از موضوع تاپیک می شود.

ازنظر قرآن دیگه چی پاکدامنی محسوب میشه؟؟
جناب میقات
شاید بگید اهل دوستی با جنس مخالف نباشه و توتحقیق بگن پاکه
اما بعضیا فکرشون ناپاکه یعنی ظاهرا اهل هیچی نیستن. ماکه تو فکر کسی نیستیم اینو چیکار کنیم؟خیلی رو مخمه این موضوع

nazak;1020064 نوشت:
سلام جناب میقات

خب اگر دختری این رو نداشته باشه چجوری به پاکدامنیش باید پی برد؟

دختری که باکره نباشه ۱۰۰درصد پاکدامن نیست.حکم دستمال کاغذی را داره.که برای استفاده یک بار بوده و دیگه اونی که استفاده کرده ازش انداخته دور.البته راجبه مردها هم همین حکم صادقه.
ولی دختری که باکره هست هم احتمال اینکه دختر خوبی نباشه هست.

Symphony;1020070 نوشت:
دختری که باکره نباشه ۱۰۰درصد پاکدامن نیست.حکم دستمال کاغذی را داره.که برای استفاده یک بار بوده و دیگه اونی که استفاده کرده ازش انداخته دور.البته راجبه مردها هم همین حکم صادقه.
ولی دختری که باکره هست هم احتمال اینکه دختر خوبی نباشه هست.

باکره نباشه 100 درصد پاکدامن نیست ؟!
حتی اگر بصورت حلال بوده باشه همین حرف رو میزنید؟!!

Symphony;1020070 نوشت:
دختری که باکره نباشه ۱۰۰درصد پاکدامن نیست.حکم دستمال کاغذی را داره.که برای استفاده یک بار بوده و دیگه اونی که استفاده کرده ازش انداخته دور.البته راجبه مردها هم همین حکم صادقه.
ولی دختری که باکره هست هم احتمال اینکه دختر خوبی نباشه هست.

باکره نباشه 100 درصد پاکدامن نیست ؟!
حتی اگر بصورت حلال بوده باشه همین حرف رو میزنید؟!!

تو کشور ما شرع پاکی رو یه چیز تعریف میکنه
قانون پاکی رو یه چیز تعریف میکنه
عرف پاکی رو یه چیز دیگه تعریف میکنه
یه عده دیگه هم هستن فرضا اگه خودشون نیازشون رو بصورت حلال هم برطرف کنن میگن که ما پاکیم اما اگه فردی که میخوان باهاش ازدواج کنن قبلا همین کارو کرده باشه میشه غیر پاک !

Symphony;1020070 نوشت:
دختری که باکره نباشه ۱۰۰درصد پاکدامن نیست.حکم دستمال کاغذی را داره.که برای استفاده یک بار بوده و دیگه اونی که استفاده کرده ازش انداخته دور.البته راجبه مردها هم همین حکم صادقه.
ولی دختری که باکره هست هم احتمال اینکه دختر خوبی نباشه هست.

وقتی دختر باکره پیدامیشه که نجیب نباشه پس قطعا عکسشم صادقه...

Bahar_Mj;1020076 نوشت:
تو کشور ما شرع پاکی رو یه چیز تعریف میکنه
قانون پاکی رو یه چیز تعریف میکنه
عرف پاکی رو یه چیز دیگه تعریف میکنه
یه عده دیگه هم هستن فرضا اگه خودشون نیازشون رو بصورت حلال هم برطرف کنن میگن که ما پاکیم اما اگه فردی که میخوان باهاش ازدواج کنن قبلا همین کارو کرده باشه میشه غیر پاک !

این حقارتو خود زنا بوجود اوردن
وقتی حاضر شدن با اینجور مردا ازدواج کنن
باعث توقع نابجا مرداشدن...
یا مادرا و دخترا وقتی موقع زن گرفتن پسر یا برادرشون میشد میدونستن کار نکرده نزاشته اما رفتن سراغ پاکترین دخترا و تف کردن بقیه.
مشکل از ماست که برماست.

البته بنظرم پاکی زن مهمتر از مرده لااقل برای یکدرصدم که شده نجابت زن مهمتره.
البته نظرمنه

Bahar_Mj;1020074 نوشت:
باکره نباشه 100 درصد پاکدامن نیست ؟!
حتی اگر بصورت حلال بوده باشه همین حرف رو میزنید؟!!

من نوشتم دختری که باکره نباشه.اگر حلال باشه میشه زنی که باکره نیست.
در ضمن یه موقع منظورت از حلال ۴تا ایه ای نباشه که پسرا و دخترا برای گول زدن همدیگه و کم شدن عذاب وجدان و کلاه شرعی از اینترنت سرچ کردن بعد میخونن قبل رابطه میگن حلاله.رابطه حلال اونه که پدر دختر موافق باشه در حالت عادی و در محضر شناسنامه ثبت شده باشه.

nazak;1020080 نوشت:
وقتی دختر باکره پیدامیشه که نجیب نباشه پس قطعا عکسشم صادقه...

اخه دختری که با پسره رابطه داشته و خودشو دستمایه شهوت پسر قرار داده.کجاش نجیبه؟اگه منظورت اینه که توبه کرده.(از نظر دینی توبه پذیرفتا است و ملاک بعد توبه هست)
از نظر من بعضی چیزها مثل نجابت و پاکدامنی مثل آبی هست که ریخته میشه و نمیشه جعمش کرد.
من نه مسلمونم.نه اعتقادی به مسائل دینی دارم.نه اصلا دین دارم.صرفا مسائل را به صورت انسانی و وجدانی میبینم.حالا طرف هرکار خاسته کرده.الان میاد ادای خوبها را درمیاره.حال وهولشو کرده.حالا خوب شده.اینجوری که نمیشه.پس فرق تو با اون کسی که تمام زندگی خوب بوده چیه.جفتتون پاکدامن و نجیب هستین؟اخر یه فرقی باید داشته باشین.حالا هی بزور ثابت کن.

Symphony;1020083 نوشت:
اخه دختری که با پسره رابطه داشته و خودشو دستمایه شهوت پسر قرار داده.کجاش نجیبه؟اگه منظورت اینه که توبه کرده.(از نظر دینی توبه پذیرفتا است و ملاک بعد توبه هست)
از نظر من بعضی چیزها مثل نجابت و پاکدامنی مثل آبی هست که ریخته میشه و نمیشه جعمش کرد.
من نه مسلمونم.نه اعتقادی به مسائل دینی دارم.نه اصلا دین دارم.صرفا مسائل را به صورت انسانی و وجدانی میبینم.حالا طرف هرکار خاسته کرده.الان میاد ادای خوبها را درمیاره.حال وهولشو کرده.حالا خوب شده.اینجوری که نمیشه.پس فرق تو با اون کسی که تمام زندگی خوب بوده چیه.جفتتون پاکدامن و نجیب هستین؟اخر یه فرقی باید داشته باشین.حالا هی بزور ثابت کن.

قطعا منظور بعد توبه ست...
بهرحال ما هم یه اشتباهاتی داریم که دوس داریم بعد ترکشون همونطور بشیم که اونیکه هیچوقت مرتکب نشده هست.
بعدشم شما یه دختریو درنظربگیر که تو دامان یه زن هرزه بزرگ شده و چشم بازکرده مردا رو پیش مادرش میدیده یا بافیلم سوپر بزرگ شده باشه و یه دختر تو دامان زن نجیب...قطعا عدالت اینه که وقتی اون دختر هرزه بزرگترشدو تشخیص دادکارش بده و برگشت خدا اونو به پاکی همون دخترزن نجیب برسونه.اون دخترنجیب هم شک ندارم بزرگترکه شد ازموده میشه پاکیش. البته خیلیا براساس تصادف تو همون دوران ابتداییشون مثلا یه چیزی سرراهشون قرار میگیره حالا فیلمی.صحنه ای...اینجا واقعا عدالت خدا دیده میشه.

nazak;1020060 نوشت:
خب حالا سوال من اینه که ما از کجا بفهمیم کی خودارضایی کرده؟ کی مغزش کثیف نیست؟ و واقعا به چه دلیل پاک بوده؟

اکثر آدمها درصدی از آلایش رو دارند. در عین حال که تلاش برای رشد معنوی لازمه، غرور و نگاه بالا به پایین هم بایستی کنار گذاشته بشه.
این موضوع مهمه، همون طور که سایر فضیلتهای اخلاقی مهم اند. باید همه مسائل اخلاقی رو در کنار هم دید. حالا اینکه چطور به هر فضیلتی وزن بدیم جای فکر داره. همه معیارهای ازدواج باید در کنار هم دیده بشن.

دلیل پاکی هم مهمه. مثلاً سردمزاجی و بی میلی می تونه در زندگی مشترک ایجاد مشکل کنه. در حالت شدیدش ممکنه فرد بعد از ازدواج هم تمایلی به ارتباط با همسرش نداشته باشه. یا اگه این پاکی به خاطر عوامل بیرونی (مثل ترس از قضاوت اجتماع) باشه نه به خاطر میل به پاکی، ممکنه باعث رشد معنوی نشه و در عوض این تمایلات به شکل عقده در بیان. در نتیجه یک شاخصی مثل پاکی شناخت کاملی از فرد به دست نمیده و باید به همه روحیات فرد دقت کرد.

در مورد توضیح آخرم، پسرها سر قرار سعی می کنند خیلی آراسته و خوب دیده بشن. اما این آراستگی ممکنه توی محیط خونه نباشه. این می تونه باعث بشه که خانم ظاهر نامرتب همسرش رو با ظاهر آراسته پسرهایی که در اجتماع دیده مقایسه کنه و این از جذابیت مرد کم کنه. ضمن اینکه رابطه خارج از ازدواج می تونه دلبستگی ایجاد کنه که این دلبستگی به فرد دیگر توی زندگی می تونه مشکل ساز بشه.

Symphony;1020070 نوشت:
دختری که باکره نباشه ۱۰۰درصد پاکدامن نیست.حکم دستمال کاغذی را داره.که برای استفاده یک بار بوده و دیگه اونی که استفاده کرده ازش انداخته دور.البته راجبه مردها هم همین حکم صادقه.
ولی دختری که باکره هست هم احتمال اینکه دختر خوبی نباشه هست.

این نگاه شیء انگارانه به زنه.
یک انسان که می تونه کلی کمالات و فضیلتها داشته باشه رو نباید به عنوان یک شیء نگاه کرد که می تونه استفاده شده یا استفاده نشده باشه.
همون طور که اشاره فرمودید، باکرگی معیار کاملی برای خوب بودن یک انسان نیست. فضایل رو باید مستقیم از روی رفتار فرد دید.

[="Tahoma"]

nazak;1020064 نوشت:
سلام جناب میقات

خب اگر دختری این رو نداشته باشه چجوری به پاکدامنیش باید پی برد؟

با سلام و درود

از بین رفتن بکارت، مساوی با ارتکاب گناه و ناپاکی دختر نیست؛ اگر کسی این دو را مساوی بداند و بدون تحقیق و بدون دلیل، در باره دیگران چنین قضاوتی کند، هم از نظر منطق و عقل و هم از نظر دین و اخلاق، مردود و نادرست است.

به این روایت توجه فرمایید:

«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‏ فِي رَجُلٍ قَالَ لِامْرَأَتِهِ لَمْ تَأْتِنِي عَذْرَاءَ قَالَ لَيْسَ بِشَيْ‏ءٍ لِأَنَّ الْعُذْرَةَ تَذْهَبُ بِغَيْرِ جِمَاعٍ»
در روایتی از امام صادق (علیه السلام) در مورد مردی که به همسرش گفته تو در حال بکارت نزد من نیامدی، فرمودند: ایرادی نیست، زیرا بکارت با غیر رابطه جنسی هم از بین می رود.(الكافي (ط - الإسلامية)، ج ‏7، ص 212، ح 12)
در روایت دیگری آمده:

«إِنَّ الْعُذْرَةَ قَدْ تَسْقُطُ مِنْ غَيْرِ جِمَاعٍ قَدْ تَذْهَبُ بِالنَّكْبَةِ وَ الْعَثْرَةِ وَ السَّقْطَةِ»
بکارت با غیر رابطه جنسی هم از بین می رود؛ بکارت چه بسا در اثر حادثه، لغزیدن و یا سقوط، از بین می رود.(شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 4 ، ص 49، ح 5065)

بنابر این:
کسی که مؤمن، دیندار و اخلاق مدار است و یا فارق از این ها بخواهد معقول و منطقی برخورد کند، سریع در باره دیگران قضاوت نکرده و دیگران را متهم نمی کند.

[="Tahoma"]

nazak;1020065 نوشت:
ازنظر قرآن دیگه چی پاکدامنی محسوب میشه؟؟
جناب میقات
شاید بگید اهل دوستی با جنس مخالف نباشه و توتحقیق بگن پاکه
اما بعضیا فکرشون ناپاکه یعنی ظاهرا اهل هیچی نیستن. ماکه تو فکر کسی نیستیم اینو چیکار کنیم؟خیلی رو مخمه این موضوع

بهتر است کسی را برای زندگی مشترک انتخاب کرد و به دنبال همسری بود که ایمان واقعی داشته باشد، نه این که فقط مدعی دینداری باشد.

این را می توان با تحقیق از دوستان، خانواده، همسایه و... به دست آورد و تاحدودی به شناخت لازم رسید.

بهتر است از افرادی که فکرشان سالم نیست، فاصله گرفت.

Symphony;1020070 نوشت:
دختری که باکره نباشه ۱۰۰درصد پاکدامن نیست.

با سلام و درود

این گونه نمی شود قضات کرد. لطفا پست 24 را مطالعه فرمایید.

نقل قول:

ولی دختری که باکره هست هم احتمال اینکه دختر خوبی نباشه هست.

قرآن قبل از این که از باکره و غیر باکره سخن بگوید (که آن را هم به عنوان ملاک و فضیلت نیاورده است)، به اوصاف معنوی و فضائل اخلاقی تصریح فرموده است؛ یعنی باید به دنبال این معیارها بود:

«مُسْلِماتٍ مُؤْمِناتٍ قانِتاتٍ‏ تائِباتٍ عابِداتٍ سائِحاتٍ ثَيِّباتٍ وَ أَبْكاراً»
همسرانى مسلمان، مؤمن، متواضع، توبه كار، عابد، هجرت‏ كننده، زنانى غير باكره و باكره‏.(تحریم: 66/ 5)

«إِنَّ الْمُسْلِمينَ وَ الْمُسْلِماتِ‏ وَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتينَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقينَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرينَ وَ الصَّابِراتِ وَ الْخاشِعينَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقينَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصَّائِمينَ وَ الصَّائِماتِ وَ الْحافِظينَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاكِرينَ اللَّهَ كَثيراً وَ الذَّاكِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظيماً»
به يقين، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ايمان و زنان با ايمان، مردان مطيع فرمان خدا و زنان مطيع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شكيبا و زنان صابر و شكيبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق كننده و زنان انفاق كننده، مردان روزه‏ دار و زنان روزه ‏دار، مردان پاكدامن و زنان پاكدامن و مردانى كه بسيار به ياد خدا هستند و زنانى كه بسيار ياد خدا مى ‏كنند، خداوند براى همه آنان مغفرت و پاداش عظيمى فراهم ساخته است.(احزاب: 33/ 35)

nazak;1020084 نوشت:
قطعا منظور بعد توبه ست...
بهرحال ما هم یه اشتباهاتی داریم که دوس داریم بعد ترکشون همونطور بشیم که اونیکه هیچوقت مرتکب نشده هست.
بعدشم شما یه دختریو درنظربگیر که تو دامان یه زن هرزه بزرگ شده و چشم بازکرده مردا رو پیش مادرش میدیده یا بافیلم سوپر بزرگ شده باشه و یه دختر تو دامان زن نجیب...قطعا عدالت اینه که وقتی اون دختر هرزه بزرگترشدو تشخیص دادکارش بده و برگشت خدا اونو به پاکی همون دخترزن نجیب برسونه.اون دخترنجیب هم شک ندارم بزرگترکه شد ازموده میشه پاکیش. البته خیلیا براساس تصادف تو همون دوران ابتداییشون مثلا یه چیزی سرراهشون قرار میگیره حالا فیلمی.صحنه ای...اینجا واقعا عدالت خدا دیده میشه.

به نظر من گناه کردن و چیزی مثل رابطه جنسی و اینکه این عمل اشتباه هست قابل فهمه برای هر کسی با هر سنی چه بچه سال چه بزرگسال.
مثلا اونموقع که بچه بودیم و مثلا کنجکاوی جنسی داشتیم کارامونو جلوی بزرگترا نمیکردیم.چون میدونستیم اشتباهه.ولی بازم انجام میدادیم.
و در سنین بالاتر رابطه جنسی جلوی چشم پدر مادر که انجام نمیشه.چون میدونستیم اشتباس.
پس شرایط محیطی یه طرف کوچک قضیه اس و بیشترش برمیگرده به فرد.
حالا هی به زور بخای ثابت کنی تقصیر تو نبوده و مقصر شرایط بوده

میقات;1020097 نوشت:
[="Tahoma"]

بهتر است کسی را برای زندگی مشترک انتخاب کرد و به دنبال همسری بود که ایمان واقعی داشته باشد، نه این که فقط مدعی دینداری باشد.

این را می توان با تحقیق از دوستان، خانواده، همسایه و... به دست آورد و تاحدودی به شناخت لازم رسید.

بهتر است از افرادی که فکرشان سالم نیست، فاصله گرفت.

خب ما از کجا بفهمیم فکر اون شخص سالم نیست که بخوایم فاصله بگیریم!
مثلا یه زنو در نظر بگیرید که موقع بارداری تو فکر یکی دیگست ولی نه دوس پسری داشته نه اهل نگاه به نامحرمه اهل نماز در مسجده
خب هرجابری تحقیق نمره این خانم ازاین لحاظ صده

شما فرض کنید این خانم و شوهرش سه ماه باهم حرف زدن برا اشنایی بعد ازدواج کردن مگه این خانم رفته به اون اقا گفته من وقتی ازدواج کنیم دراینده موقع بارداری فکر فلانیم؟؟ موقع شیردادن هم همینطور؟؟
اصلا از افکار اینچنینی برااین اقا حرف میزنه تواون دوران؟؟

Symphony;1020161 نوشت:
به نظر من گناه کردن و چیزی مثل رابطه جنسی و اینکه این عمل اشتباه هست قابل فهمه برای هر کسی با هر سنی چه بچه سال چه بزرگسال.
مثلا اونموقع که بچه بودیم و مثلا کنجکاوی جنسی داشتیم کارامونو جلوی بزرگترا نمیکردیم.چون میدونستیم اشتباهه.ولی بازم انجام میدادیم.
و در سنین بالاتر رابطه جنسی جلوی چشم پدر مادر که انجام نمیشه.چون میدونستیم اشتباس.
پس شرایط محیطی یه طرف کوچک قضیه اس و بیشترش برمیگرده به فرد.
حالا هی به زور بخای ثابت کنی تقصیر تو نبوده و مقصر شرایط بوده

امیدوارم کارشناس به این سوال پاسخ بدن

[="Tahoma"]

nazak;1020210 نوشت:
خب ما از کجا بفهمیم فکر اون شخص سالم نیست که بخوایم فاصله بگیریم!
مثلا یه زنو در نظر بگیرید که موقع بارداری تو فکر یکی دیگست ولی نه دوس پسری داشته نه اهل نگاه به نامحرمه اهل نماز در مسجده
خب هرجابری تحقیق نمره این خانم ازاین لحاظ صده

شما فرض کنید این خانم و شوهرش سه ماه باهم حرف زدن برا اشنایی بعد ازدواج کردن مگه این خانم رفته به اون اقا گفته من وقتی ازدواج کنیم دراینده موقع بارداری فکر فلانیم؟؟ موقع شیردادن هم همینطور؟؟
اصلا از افکار اینچنینی برااین اقا حرف میزنه تواون دوران؟؟

با سلام و درود

چند نکته عرض می شود:

1. به غیر از معصومین (علیهم السلام) نمی توان انسان کاملی پیدا کرد که هیچ خطا و اشتباهی مرتکب نشود؛ لذا انتظارمان از انسان های عادی باید مطابق و متناسب با خودشان باشد.

2. خطور فکر به ذهن، غیر اختیاری است؛ این تمرکز روی آن فکر و پروراندن آن است که اختیاری است.

3. فکر خطا و گناه تا موقعی که به مرحله عمل نرسیده است، گناه منظور نمی شود؛ گرچه موجب سلب برخی کمالات و مراتب معنوی می شود.

4. قرار نیست با تحقیق و یا با گفتگو بتوانیم به تمام روحیات و کنه وجودی طرف مقابل پی برده و همه زوایای شخصیتی و روحی او برای ما روشن شود؛ کما این که خود ما نیز چنین هستیم و طرف مقابل به همه ابعاد وجودی ما آگاه نمی شود.

5. مهم:
کسی که دیندار و اهل مراعات مسائل اخلاقی و ارزشی است و خود را به نوعی مقید می داند، به مراتب، خطا و انحرافش کمتر است نسبت به کسی که برای خود معیار و قانونی ندارد و یا خود را ملزم به رعایت آن ها نمی داند.

و نیز این فرد دیندار، امید است روزی از گناهش بازگردد.

قرآن می فرماید «أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر»؛ نماز را برپا دار، كه نماز (انسان را) از زشتيها و گناه باز مى ‏دارد.(عنکبوت: 29/ 45)

در روایت داریم:

«أَنَّ فَتًى مِنَ الْأَنْصَارِ كَانَ يُصَلِّي الصَّلَاةَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ يَرْتَكِبُ الْفَوَاحِشَ، فَوُصِفَ ذَلِكَ لِرَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ: إِنَّ صَلَاتَهُ تَنْهَاهُ يَوْماً مَا، فَلَمْ يَلْبَثْ أَنْ تَابَ»

جوانی از انصار با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نماز می خواند و مرتکب گناه هم می شد، این موضوع برای پیامبر بیان شد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: نمازش روزی او را از گناهان باز خواهد داشت، سپس طولی نکشید که توبه کرد.(بحارالانوار، ط ـ بیروت، ج 79، ص 198)

در روایت دیگری آمده:
«قِيلَ لِرَسُولِ اللَّهِ ص إِنَّ فُلَاناً يُصَلِّي بِالنَّهَارِ وَ يَسْرِقُ بِاللَّيْلِ، فَقَالَ: إِنَّ صَلَاتَهُ لَتَرْدَعُهُ»
به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) خبر دادند فلان شخص، در روز نماز می خواند ولی در شب، دزدی می کند. پیامبر فرمودند: نمازش او را باز می دارد.(همان)

بنابر این:
ایده آل نگری خوب است ولی نه در حدی که از محدوده واقع بینی خارج شود.

با توجه به آیات (تحریم: 66/ 5) و (احزاب: 33/ 35) که در پست شماره 26 عرض شد، کسانی که این اوصاف را دارا هستند و یا به عبارتی اگر به دنبال یافتن چنین افرادی باشیم، به انتخاب صحیح تر و به نتیجه مطلوب تری می رسیم.

[="Tahoma"]

نقل قول:

پس شرایط محیطی یه طرف کوچک قضیه اس و بیشترش برمیگرده به فرد.

nazak;1020211 نوشت:
امیدوارم کارشناس به این سوال پاسخ بدن

بله کسی نمی تواند مسئولیت و اختیار خودش در انجام گناه را انکار کند و همه را به عهده شرائط و زمان و... بگذارد.

به خاطر همین است که قرآن کریم، تاکیدش روی اوصاف معنوی خود فرد است، یعنی افرادی که این اوصاف را دارا هستند و یا به دنبال ایجاد چنین صفاتی در خود هستند، این ها فضیلت و برتری دارند.

«مُسْلِماتٍ مُؤْمِناتٍ قانِتاتٍ‏ تائِباتٍ عابِداتٍ سائِحاتٍ»(تحریم: 66/ 5)

«إِنَّ الْمُسْلِمينَ وَ الْمُسْلِماتِ‏ وَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتينَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقينَ وَ الصَّادِقاتِ ... أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظيماً»(احزاب: 33/ 35)

میقات;1020253 نوشت:
[="Tahoma"]

با سلام و درود

چند نکته عرض می شود:

1. به غیر از معصومین (علیهم السلام) نمی توان انسان کاملی پیدا کرد که هیچ خطا و اشتباهی مرتکب نشود؛ لذا انتظارمان از انسان های عادی باید مطابق و متناسب با خودشان باشد.

2. خطور فکر به ذهن، غیر اختیاری است؛ این تمرکز روی آن فکر و پروراندن آن است که اختیاری است.

3. فکر خطا و گناه تا موقعی که به مرحله عمل نرسیده است، گناه منظور نمی شود؛ گرچه موجب سلب برخی کمالات و مراتب معنوی می شود.

4. قرار نیست با تحقیق و یا با گفتگو بتوانیم به تمام روحیات و کنه وجودی طرف مقابل پی برده و همه زوایای شخصیتی و روحی او برای ما روشن شود؛ کما این که خود ما نیز چنین هستیم و طرف مقابل به همه ابعاد وجودی ما آگاه نمی شود.

5. مهم:
کسی که دیندار و اهل مراعات مسائل اخلاقی و ارزشی است و خود را به نوعی مقید می داند، به مراتب، خطا و انحرافش کمتر است نسبت به کسی که برای خود معیار و قانونی ندارد و یا خود را ملزم به رعایت آن ها نمی داند.

و نیز این فرد دیندار، امید است روزی از گناهش بازگردد.

قرآن می فرماید «أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر»؛ نماز را برپا دار، كه نماز (انسان را) از زشتيها و گناه باز مى ‏دارد.(عنکبوت: 29/ 45)

در روایت داریم:

«أَنَّ فَتًى مِنَ الْأَنْصَارِ كَانَ يُصَلِّي الصَّلَاةَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ يَرْتَكِبُ الْفَوَاحِشَ، فَوُصِفَ ذَلِكَ لِرَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ: إِنَّ صَلَاتَهُ تَنْهَاهُ يَوْماً مَا، فَلَمْ يَلْبَثْ أَنْ تَابَ»

جوانی از انصار با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نماز می خواند و مرتکب گناه هم می شد، این موضوع برای پیامبر بیان شد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: نمازش روزی او را از گناهان باز خواهد داشت، سپس طولی نکشید که توبه کرد.(بحارالانوار، ط ـ بیروت، ج 79، ص 198)

در روایت دیگری آمده:
«قِيلَ لِرَسُولِ اللَّهِ ص إِنَّ فُلَاناً يُصَلِّي بِالنَّهَارِ وَ يَسْرِقُ بِاللَّيْلِ، فَقَالَ: إِنَّ صَلَاتَهُ لَتَرْدَعُهُ»
به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) خبر دادند فلان شخص، در روز نماز می خواند ولی در شب، دزدی می کند. پیامبر فرمودند: نمازش او را باز می دارد.(همان)

بنابر این:
ایده آل نگری خوب است ولی نه در حدی که از محدوده واقع بینی خارج شود.

با توجه به آیات (تحریم: 66/ 5) و (احزاب: 33/ 35) که در پست شماره 26 عرض شد، کسانی که این اوصاف را دارا هستند و یا به عبارتی اگر به دنبال یافتن چنین افرادی باشیم، به انتخاب صحیح تر و به نتیجه مطلوب تری می رسیم.

منم منظورم فکر بااختیار بود وگرنه قطعا هرکسی ممکنه صدها فکر غیراختیاری به سرش خطور کنه مشکلم این بود که ایشون بااختیار خودش فکرش سالم نیست بعداینکه شخص متاهل ومجرد هم باهم فرق دارن این برای یه متاهل واقعا زشت و خیانته به شریک زندگیش و انسان اگر فقط تو فکرش کسیو داشته باشه بمرور زمان دچار فشار عاطفی شدیدی میشه.

ممنون جناب میقات بسیار کامل و زیبا توضیح دادین.

[="Tahoma"]پرسش:
با توجه به آیه 5 و نیز آیه 12 سوره تحریم، آیا می توان نتیجه گرفت دختری که باکره نیست، پاکدامن محسوب نمی شود؟

پاسخ:
«مُسْلِماتٍ مُؤْمِناتٍ قانِتاتٍ‏ تائِباتٍ عابِداتٍ سائِحاتٍ ثَيِّباتٍ وَ أَبْكاراً»؛ همسرانى مسلمان، مؤمن، متواضع، توبه كار، عابد، هجرت‏ كننده، زنانى غير باكره و باكره‏.(1)

«وَ مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتي‏ أَحْصَنَتْ‏ فَرْجَها فَنَفَخْنا فيهِ مِنْ رُوحِنا وَ صَدَّقَتْ بِكَلِماتِ رَبِّها وَ كُتُبِهِ وَ كانَتْ مِنَ الْقانِتين‏»؛ و همچنين به مريم دختر عمران كه دامان خود را پاك نگه داشت، و ما را از روح خود در آن دميديم؛ او كلمات پروردگار و كتاب هايش را تصديق كرد و از مطيعان فرمان خدا بود.(2)

برداشت تفسیری
خیر؛ نمی توان از آیات فوق، چنین نتیجه و برداشتی داشت.
آن چه مهم است و ارزش دارد، پاکدامنی است، کما این که در آیه دوم بدون این که به بکارت اشاره ای داشته باشد می فرماید: «الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا»(3)
روشن است که پاکدامنی اعم است از باکره بودن یا نبودن.
در آیه اول (تحریم: 66/ 5) هم با این که به باکره و غیر باکره اشاره دارد، ولی هیچ تاکیدی روی این موضوع نفرموده، بلکه تاکید و اهمیت را روی اوصاف معنوی اعم از مسلمان بودن، مؤمن بودن، فرمانبر بودن، توبه کار بودن و... قرار داده است.
یعنی مهم این اوصاف معنوی است و فرقی نمی کند آن کس که این اوصاف را دارد، باکره باشد یا نباشد.
به بیان دیگر؛ ايمان و عبادت زن، مهم تر از باكره يا بيوه بودن اوست.
بنابر این؛
آن چه موضوعیت دارد و ارزش محسوب می شود، پاکدامنی است.

نکات تفسیری
1. صفاتى كه در اول آيه «...مُسْلِماتٍ مُؤْمِناتٍ قانِتاتٍ تائِباتٍ عابِداتٍ سائِحاتٍ ثَيِّباتٍ وَ أَبْكاراً»(4) شمرده شده، مانعة الجمع نيستند یعنی ممكن است همه آن صفات در يک نفر، وجود داشته باشد، لذا بدون «واو» عاطفه آمده اند؛ بر خلاف دو صفت ثيب و بكر (بیوه و دوشیزه)، که ممكن نيست در آنِ واحد در يک فرد جمع شوند، لذا با «واو» عاطفه آورده شده اند.(5)
2. ذكر اين صفات براى خيريت آن ها است يعنى آن ها [کسانی که جایگزین همسران پیامبر می شوند] داراى اين صفات هستند كه شما [همسران فعلی] فاقد آن ها هستيد، نه اسلام و تسليم، و نه ايمان و عقيده، نه اهل ذكر و عبادت، و نه توبه از كردارهاى خود، نه اطاعت فرمان خدا و رسول، لكن پيامبر (صلی الله علیه و آله) مأمور است كه با اخلاق شما بسازد، بعينه [و دقیقا] مَثَل اين دو (حفصه و عایشه) مَثَل همسر نوح و همسر لوط است.(6)
3. ازدواج با بيوه، در كنار باكره آمده است تا به پيامبر (صلى الله عليه و آله) نسبت كاميابى جنسى داده نشود.(7)

سؤال و جواب
ممکن است پرسیده شود چرا خداوند بکارت و پاکدامنی را برای زن قرار داده و برای مردان چیزی نفرموده است؟
در جواب باید گفت: پاکدامنی و رعایت آن، اختصاص به زن ندارد و در قرآن کریم بطور عام و حتی بطور خاص و در باره مردان نیز این موضوع، یک معیار و ارزش محسوب شده است.
به این چند آیه توجه فرمایید:
«وَ الَّذينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ‏ حافِظُون‏ إِلاَّ عَلى‏ أَزْواجِهِمْ‏...»؛ [در وصف مؤمنان:] و همان كسانى كه دامانشان را (در امور جنسى) حفظ مى‏ كنند؛ مگر در مورد همسرانشان‏... .(8)
«قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ‏»؛ (اى پيامبر) به مردان مؤمن بگو: چشم ‏هايشان را (از نگاه حرام) فرو كاهند، و دامانشان را (در امور جنسى) حفظ كنند‏.(9)
«وَ الْحافِظينَ فُرُوجَهُم‏»؛ و مردانى كه دامانشان را (در امور جنسى) حفظ مى ‏كنند.(10)
«وَ الَّذينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ‏ حافِظُون‏»؛ [در وصف نمازگزاران:] و كسانى كه آنان دامانشان را (در امور جنسى) حفظ مى‏ كنند.(11)

ممکن است پرسیده شود اصلا مگر بکارت مهم است؟
در جواب باید گفت: مهم، همان رعایت پاکدامنی است؛ بکارت می تواند نوعی نشانه برای رعایت آن باشد.
در این زمینه توجه به نکات ذیل، مفید است:
1. خداوند متعال، هر کاری می کند با در نظر گرفتن مصلحت است و خداوند حکیم است و کار بی حکمت انجام نمی دهد. در این جا فرقی نمی کند ما به آن حکمت، علم پیدا کنیم یا نکنیم.
2. روحیه حیا و عفاف در زنان، بیشتر از مردان است و این هم لازم و متناسب با جایگاه و اهمیت مقام زن، مقام مادر شدن و تربیت فرزند و ... است.
3. طبیعی است که گوهر هرچه قیمتی تر باشد، فاکتورهای حفاظتی آن نیز بیش تر و دقیق تر می شود.
4. بکارت و محافظت بر آن، انگیزه ای برای دختران برای دوری از آلودگی است.
5. می گویند پرده بکارت موجب محافظت دستگاه تناسلی از بیماری ها عفونی در دوران نوزادی است.
6. آلودگی در زنان، خطرش برای جامعه، به مراتب بیشتر از مردان آلوده است. لذا طبیعی است برای محافظت او از آلودگی، فاکتورهایی در نظر گرفته شود.

مطلب مهم
قرآن کریم قبل از این که از باکره و غیر باکره سخن بگوید (که آن را هم به عنوان ملاک و فضیلت نیاورده است)، به اوصاف معنوی و فضائل اخلاقی تصریح فرموده است؛ یعنی باید به دنبال این معیارها بود:
«مُسْلِماتٍ مُؤْمِناتٍ قانِتاتٍ‏ تائِباتٍ عابِداتٍ سائِحاتٍ ثَيِّباتٍ وَ أَبْكاراً»؛ همسرانى مسلمان، مؤمن، متواضع، توبه كار، عابد، هجرت‏ كننده، زنانى غير باكره و باكره‏.(12)
هم چنین در آیه ذیل:
«إِنَّ الْمُسْلِمينَ وَ الْمُسْلِماتِ‏ وَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتينَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقينَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرينَ وَ الصَّابِراتِ وَ الْخاشِعينَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقينَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصَّائِمينَ وَ الصَّائِماتِ وَ الْحافِظينَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاكِرينَ اللَّهَ كَثيراً وَ الذَّاكِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظيماً»؛ به يقين، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ايمان و زنان با ايمان، مردان مطيع فرمان خدا و زنان مطيع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شكيبا و زنان صابر و شكيبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق كننده و زنان انفاق كننده، مردان روزه‏ دار و زنان روزه ‏دار، مردان پاكدامن و زنان پاكدامن و مردانى كه بسيار به ياد خدا هستند و زنانى كه بسيار ياد خدا مى ‏كنند، خداوند براى همه آنان مغفرت و پاداش عظيمى فراهم ساخته است.(13)
بنابر این:
با توجه به آیات فوق، قرآن کریم، تاکیدش روی اوصاف معنوی افراد است، یعنی افرادی که این اوصاف را دارا هستند و یا به دنبال ایجاد چنین صفاتی در خود هستند، این ها فضیلت و برتری دارند.

نتیجه گیری
آن چه موضوعیت دارد و ارزش محسوب می شود، پاکدامنی است. بکارت می تواند نوعی نشانه و یا انگیزه ای برای رعایت پاکدامنی باشد، لذا معیار قضاوت نیست؛ بلکه اوصاف معنوی که در آیات فوق ذکر شده اند، معیار فضیلت و برتری هستند.

پی نوشت ها:
1. تحریم: 66/ 5.
2. تحریم: 66/ 12.
3. تحریم: 66/ 12.
4. تحریم: 66/ 5.
5. زمخشرى، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل فى وجوه التأويل‏، مصحح: حسين احمد، ناشر: دار الكتاب العربي‏- بيروت‏، 1407ه.ق‏، چاپ سوم، ج 4، ص 567؛ طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، حوزه علمیه قم، مرکز مدیریت ـ قم، ج 4، ص 319.
6. طیب، محمد حسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات: اسلام ـ تهران، ج 13، ص 75.
7. قرائنی، تفسیر نور، ناشر: مركز فرهنگى درسهايى از قرآن ـ تهران‏، ج 10، ص 126.
8. مؤمنون: 23/ 5.
9. نور: 24/ 30.
10. احزاب: 33/ 35.
11. معارج: 70/ 29.
12. تحریم: 66/ 5.
13. احزاب: 33/ 35.

موضوع قفل شده است