جمع بندی چرا اعتراف به گناه ، مجاز نیست؟

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا اعتراف به گناه ، مجاز نیست؟


با سلام
چرا اعتراف به گناه در دین و آیین ما مجاز نیست؟
گاهی وقتها انسان برای تخلیه عذاب وجدانش باید خودش را خالی کند ، چرا این کار حرام است؟

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد بدیع

[TD][/TD]

reza64;1017810 نوشت:
با سلام
چرا اعتراف به گناه در دین و آیین ما مجاز نیست؟
گاهی وقتها انسان برای تخلیه عذاب وجدانش باید خودش را خالی کند ، چرا این کار حرام است؟

با سلام

اعتراف به گناه و خطا در برابر کسی که حق او به وسیله این گناه تضییع شده است نه تنها اشکالی ندارد بلکه از شرایط توبه از آن گناه است. در حقیقت چنین اعترافی است که میتواند فرد را تخلیه کند و عذاب وجدان او را کاهش دهد. اما اعتراف به گناه در برابر افرادی که از گناه فرد خبر ندارند و رضایت آنها هم تاثیری در آمرزش آن گناه ندارد نتیجه ای جز رفتن آبروی فرد ندارد.

با توجه به این مطلب میتوان اعتراف به گناه را دارای سه قسم دانست:

اعتراف به گناه در برابر خداوند متعال
اعتراف به گناه در برابر فردی که حق او در گناه ضایع شده است
اعتراف به گناه در برابر افراد دیگر


امام باقر(علیه السلام) میفرماید:

«لَا وَ اللَّهِ مَا أَرَادَ اللَّهُ تَعَالَى مِنَ النَّاسِ إِلَّا خَصْلَتَيْنِ أَنْ يُقِرُّوا لَهُ بِالنِّعَمِ‏ فَيَزِيدَهُمْ‏ وَ بِالذُّنُوبِ فَيَغْفِرَهَا لَهُم‏؛ به خدا قسم، خداوند از مردم دو چيز خواسته است: يكى اين كه اقرار به‏ نعمتهاى الهى كنند تا بيفزايد، و ديگر اينكه اقرار به گناهان كنند تا بيامرزد.»(1)

در دعای کمیل نیز آمده است:

«وَ قَدْ أَتَيْتُكَ يَا إِلَهِي بَعْدَ تَقْصِيرِي وَ إِسْرَافِي عَلَى نَفْسِي مُعْتَذِراً نَادِماً مُنْكَسِراً مُسْتَقِيلًا مُسْتَغْفِراً مُنِيباً مُقِرّاً مُذْعِناً مُعْتَرِفا؛ و اينك اى معبود من در حالى بدرگاهت آمده‏ ام كه در باره ‏ات كوتاهى كرده ‏ام، و بر خود زياده روى نموده و عذرخواه و پشيمان و دل شكسته و پوزش جو و آمرزش طلب و بازگشت كنان و به گناه خويش اقرار و اذعان و اعتراف دارم‏.»(2)

پی نوشت:
1. الكافی، ج‏2، ص426.
2. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏2، ص846.

امام رضا(علیه السلام) میفرمایند:

«الْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ يَعْدِلُ سَبْعِينَ حَسَنَةً وَ الْمُذِيعُ بِالسَّيِّئَةِ مَخْذُولٌ وَ الْمُسْتَتِرُ بِالسَّيِّئَةِ مَغْفُورٌ لَهُ؛ نهان داشتن حسنه برابر هفتاد حسنه است و فاش ‏كننده گناه مخذول(خوار) است و نهان ‏كننده آن آمرزيده است.»(1)

پی نوشت ها:
1. الكافی، ج‏2، ص428.

بدیع;1018809 نوشت:
با سلام

اعتراف به گناه و خطا در برابر کسی که حق او به وسیله این گناه تضییع شده است نه تنها اشکالی ندارد بلکه از شرایط توبه از آن گناه است. در حقیقت چنین اعترافی است که میتواند فرد را تخلیه کند و عذاب وجدان او را کاهش دهد. اما اعتراف به گناه در برابر افرادی که از گناه فرد خبر ندارند و رضایت آنها هم تاثیری در آمرزش آن گناه ندارد نتیجه ای جز رفتن آبروی فرد ندارد.

با توجه به این مطلب میتوان اعتراف به گناه را دارای سه قسم دانست:

اعتراف به گناه در برابر خداوند متعال
اعتراف به گناه در برابر فردی که حق او در گناه ضایع شده است
اعتراف به گناه در برابر افراد دیگر


سلام.اگر کسی در تنگنا قرار بگیره.یعنی یک سری ادم میان می گن این کار رو کردی یا نه و ازش می خوان اعتراف بگیرن، اعتراف به گناه بگیرن؟؟؟
آیا اون شخص می تونه به دروغ بگه من این کار رو نکردم،، یعنی اعتراف نکنه چنین کاری رو انجام داده بوده؟؟؟می تونه دروغ بگه؟؟
اگر قسم خواستن چی؟؟اگر گفتن دست رو قران بزار چی؟؟آیا می تونه حتی دست رو قران بزاره و قسم دروغ بخوره ولی اعتراف نکنه که مثلا بیست سال پیش فلان کار زشت رو انجام داده، که چندین بار هم پشیمان شده و توبه کرده؟؟

پارسا مهر;1018848 نوشت:
سلام.اگر کسی در تنگنا قرار بگیره.یعنی یک سری ادم میان می گن این کار رو کردی یا نه و ازش می خوان اعتراف بگیرن، اعتراف به گناه بگیرن؟؟؟
آیا اون شخص می تونه به دروغ بگه من این کار رو نکردم،، یعنی اعتراف نکنه چنین کاری رو انجام نداده بوده؟؟؟می تونه دروغ بگه؟؟
اگر قسم خواستن چی؟؟اگر گفتن دست رو قران بزار چی؟؟آیا می تونه حتی دست رو قران بزاره و قسم دروغ بخوره ولی اعتراف نکنه که مثلا بیست سال پیش فلان کار زشت رو انجام داده، که چندین بار هم پشیمان شده و توبه کرده؟؟

با سلام
همانطوری که اعتراف کردن به گناه اشکال دارد اعتراف گرفتن به گناه نیز حرام است. بنابراین نباید با افرادی که سعی دارند از انسان اعتراف به گناه بگیرند همکاری کرد حتی اگر آن گناه انجام شده باشد. دروغ نیز نباید گفت. در این موارد باید به توریه پناه برد. مثلا بگوید من این گناه را انجام نداده ام و در نیت منظورش از گناه گناهی باشد که واقعا هیچ گاه انجام نداده است.

پرسش: چرا اعتراف به گناه در دین و آیین ما مجاز نیست؟ گاهی وقتها انسان برای تخلیه عذاب وجدانش باید خودش را خالی کند ، چرا این کار حرام است؟

پاسخ: اعتراف به گناه و خطا در برابر کسی که حق او به وسیله این گناه تضییع شده است نه تنها اشکالی ندارد بلکه از شرایط توبه از آن گناه است. در حقیقت چنین اعترافی است که میتواند فرد را تخلیه کند و عذاب وجدان او را کاهش دهد. اما اعتراف به گناه در برابر افرادی که از گناه فرد خبر ندارند و رضایت آنها هم تاثیری در آمرزش آن گناه ندارد نتیجه ای جز رفتن آبروی فرد ندارد.

با توجه به این مطلب میتوان اعتراف به گناه را دارای سه قسم دانست:

اعتراف به گناه در برابر خداوند متعال

امام باقر(علیه السلام) میفرماید:

«لَا وَ اللَّهِ مَا أَرَادَ اللَّهُ تَعَالَى مِنَ النَّاسِ إِلَّا خَصْلَتَيْنِ أَنْ يُقِرُّوا لَهُ بِالنِّعَمِ‏ فَيَزِيدَهُمْ‏ وَ بِالذُّنُوبِ فَيَغْفِرَهَا لَهُم‏؛ به خدا قسم، خداوند از مردم دو چيز خواسته است: يكى اين كه اقرار به‏ نعمتهاى الهى كنند تا بيفزايد، و ديگر اينكه اقرار به گناهان كنند تا بيامرزد.»(1)

در دعای کمیل نیز آمده است:

«وَ قَدْ أَتَيْتُكَ يَا إِلَهِي بَعْدَ تَقْصِيرِي وَ إِسْرَافِي عَلَى نَفْسِي مُعْتَذِراً نَادِماً مُنْكَسِراً مُسْتَقِيلًا مُسْتَغْفِراً مُنِيباً مُقِرّاً مُذْعِناً مُعْتَرِفا؛ و اينك اى معبود من در حالى بدرگاهت آمده‏ ام كه در باره ‏ات كوتاهى كرده ‏ام، و بر خود زياده روى نموده و عذرخواه و پشيمان و دل شكسته و پوزش جو و آمرزش طلب و بازگشت كنان و به گناه خويش اقرار و اذعان و اعتراف دارم‏».(2)

اعتراف به گناه در برابر فردی که حق او در گناه ضایع شده است

در مواردی که توبه از حق الناس مستلزم حلالیت طلبیدن از صاحب حق باشد و در حلالیت طلبیدن مفسده بزرگتری وجود نداشته باشد باید به خطای خود در نزد او اعتراف کند و عذرخواهی نماید.

اعتراف به گناه در برابر افراد دیگر

امام رضا(علیه السلام) میفرمایند:

«الْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ يَعْدِلُ سَبْعِينَ حَسَنَةً وَ الْمُذِيعُ بِالسَّيِّئَةِ مَخْذُولٌ وَ الْمُسْتَتِرُ بِالسَّيِّئَةِ مَغْفُورٌ لَهُ؛ نهان داشتن حسنه برابر هفتاد حسنه است و فاش ‏كننده گناه مخذول(خوار) است و نهان ‏كننده آن آمرزيده است.»(3)

پی نوشت ها:

1. کلینی، محمد بن یعقوب(329 ق)الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج‏2، ص426.
2. طوسی، محمد بن الحسن(460 ق)، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، بیروت، موسسه فقه الشیعة، ج‏2، ص846.
3. کلینی، محمد بن یعقوب(329 ق)الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج‏2، ص428.

موضوع قفل شده است