بله درست است
در مورد غلبه سودا هم حق با شماست. قصد درمان هم دارم اما فعلاً شرایطش فراهم نیست
عبد شکور;1002418 نوشت:
امام علی (ع):
امام عصر با این شرط بایارانش بیعت می کند که در امانت خیانت نکنند،پاک دامن باشند،اهل دشنام وکلمات زشت نباشند،به ظلم وستم خونریزی نکنند،به خانه ای هجوم نبرند،کسی را به ناحق آزار ندهند،ساده زیست باشند و بر مرکب های گران قیمت سوار نشوند،لباس های فاخر نپوشند،مسجدی را خراب نکنند،به حقوق مردم تجاوز نکنند،به یتیمان ستم نکنند،دنبال شهوت رانی نباشند،شراب ننوشند،به پیمان خود عمل کنند،ثروت ومال را احتکارنکنند...ودر راه خدا به شایستگی جهاد نمایند.
(الملاحم والفتن،ص149)
سوال جناب مسعود مقداری جنبه شوخی داشت و چندان جدی نبود
حرف شما هم درست است و من هم موافقم. با این حال لازم است توضیحی عرض کنم
شما باید ابتدا گران قیمت را تعریف کنید برادر. همین امام علی(ع) که روایت ایشان را نقل کردید، مرکبی با ارزش داشتند به نام دُلدُل. یا امام حسین اسبی ارزشمند داشتند به نام ذوالجناح. اگر بخواهیم شبیه مرکبهای ایشان را در دنیای امروز مثال بزنیم، چیزی میشود در حدود همان کادیلاک و لینکلن! همچنین داشتن خانهء بزرگ و مرکب خوب، در روایات ما برای مؤمن تأکید شده است. برای نمونه پیامبر(ص) سخنی دارند که میفرمایند:
مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ دَابَّةٌ يَرْكَبُهَا فِي حَوَائِجِهِ وَ يَقْضِي عَلَيْهَا حُقُوقَ إِخْوَانِه از سعادت مرد، داشتن مركبى است كه در انجام كارهاى خود از آن استفاده كند و حوائج برادران خود را نيز برآورد بحار الانوار - ج 61 - ص 171
منتهی آنقدر به من و شما پراید و پژو 405 و سمند با تکنولوژی 40 سال پیش و کیفیت ساخت افتضاح نشان دادهاند که خیال میکنیم داشتن یک مرکب خوب یعنی همینها! و بیشتر از آن میشود نشانه تجملگرایی! قطعاً داشتن یک مرکب خوب و مناسب که مصداق امروزیش ماشین است، نه تنها ایرادی ندارد بلکه از نشانههای نعمت الهی است. آنچه نشانه تجمل است و در روایات از آن نهی شده، داشتن ماشینهایی است که پول اضافی جای آنها بدهیم در حالیکه مصرف و ارزش جدیدی به ما نخواهد داد. برای مثال شما میتوانید سوار کیا اُپتیما یا رنو کولئوس یا هیوندای سانتافه بشوید و ابداً نشانه تجمل نیست بلکه اینها مصداق یک مرکب خوب و ارزشمند هستند. اما اگر خواستید سوار ماشینی بشوید که بالاتر از نیاز یک انسان است و قیمتی توجیح ناپذیر دارد (مثلاً انواع لیموزین)، آن وقت میشود مصداق تجملگرایی و فخرفروشی
در همه بحثها شما را فردی قاطع و مقتدر در ارائه نظرات و عقایدتان دیدم، چیزی که از شما بیشتر به چشمم خورد نظر منطقی و منصفانه شما در بحثها نسبت به خانمها بود، و معمولا موضوعاتی که شما مشارکت می کنید اشتیاق حضور دارم
^:)^
ریحــانه الــنبی;1002424 نوشت:
همیشه فکر میکردم اگر تنفری از طرف شما باشد تنفرتان از تفکرات سطحی نگرانه مذهبی هاست و بسته شدن آنها در احکام دینی بدون درنظر گرفتن عمق عقاید و اخلاق دینی است، در مورد خانمها هم دریافتی به این شدت که بیان می کنند "متنفرید" نداشتم، اشتباه میکنم؟!
بی اغراق و خیلی جدی،شما رو میشه به عنوان یکی اسطوره های صبر (در زمان فعلی) معرفی کرد شخصا جای شما بودم کم می آوردم، کما اینکه خیلیامون در برخورد با مشکلات کوچیک زندگی جامیزنیم فک میکنم ظرفیت زیادی رو از خودتون نشون دادین که خدا اینطور امتحانتون کرده کاش کمی از صبر شما رو من هم داشتم ...
منظورم از سبک زندگی،شیوه قبلی زندگی و عقاید متفاوت قبلی تون بود چون در تاپیکی یادمه گفته بودید قبلا نگاهتون به زندگی و حتی رفتار و عقاید متفاوتی داشتید و در حال حاضر هم اون طور که من برداشت کردم چون به حقیقت دین رسیدید و عده ای هرچند اندک رو میبینید که جزو دینداران واقعی هستند به درستی انتخابتون شک ندارید مبخوام بدونم اگر غیر از این بود اگر همه چیز رو سیاه میدید از این حقیقت و راهی که انتخاب کردید برمی گشتید یا با وجود همه سیاهی ها باز انتخابتون این مسیر بود؟!!
وقتی دلگیر میشید چه کاری انجام میدین؟!!
از قدیم گفتن مرد گریه نمیکنه شاید به خاطر اینه که آقایون بروز نمیدن احساساتشونو،یا جنسشون که بالاخره در مقابل هرچیزی وا نمیدن و محکم ترن،اما چه مرد چه زن بالاخره دو نوع دارن کسایی که راحت گریه میکنن کسانی که به راحتی گریه نمیکنن شما جزو کدوم دسته هستید؟!!
بزرگترین شانس زندگی تون چی بوده؟!!
چرا برای به دست آوردن چیزهایی که فکر میکردین دیگه زمانش گذشته (شغل و رشته هایی که فک میکردید توش موفق میشید) تلاش نمیکنید؟!!
یه کار رو بگید که توی زندگی انجام دادین و اگه باز برگردین به اون بازه دوباره همون کارو انجام میدین؟!
اگر زندگی تون مث یه فیلم بود دوست داشتید کدوم قسمتشو طولانی و حرکت اهسته بزارید (لذت بخش) کدوم قسمتشو حذف و کدوم قسمت رو دور تند بزارید؟!!!
اگر زندگی رو به عنوان یک کوه فرض کنبم شما در حال حاضر کجای کوه قرار دارید؟!
خودتون رو بیشتر یه آدم انتقاد پذیری میدونید یا منتقد؟!!
شهیدی هست که بهش علاقه خاصی داشته باشید؟!!
در مورد زیارت نظرتونو پرسیدم فکر نمیکنید کمی حرفتون شبیه کسایی که میگن چرا حج چرا اربعین،کلی فقیر داریم و....
البته منظورتون رو فهمیدم که بعد منزل نبود در سفر روحانی ...
ولی در هر صورت آرامشی که این اماکن به ما میدن و انرژی که دریافت میکنیم و فارغ از هیاهوی زندگی تخلیه روانی میشیم کم نیس و نمیشه تاثیرشو نادیده گرفت
در مورد زیارت اربعین هم نظرتون همینه؟!!
اونجا که دیگه خیلیا حتی به کربلام نمیرسن از حیث شلوغی چه برسه به گرفتن ضریح و....
در مورد چندتا از کاربرا یه نظراتی دادین در مورد منم نظر بدین happy
[SPOILER] یکمی سوالام توضیحی شد عذرخواهی میکنم [/SPOILER][/]
دوست داری تعدد زوجات داشته باشی؟ :x
فکر میکنی چه موانعی سر راه این هدف هست (در مورد خودت)؟ x_x
هم بله و هم نه. از نظر طبیعت مردانهام بله، خیلی زیاد مایل به تعدد زوجات هستم
اما زندگی را باید با توجه به جایی که ایستادهای تعریف کنی
و برای من، همسرم و قلب ایشان از همه چیز مهمتر است
شروحیل;1002452 نوشت:
چرا انقدر خوبی؟
منظورتان این است که خودم خوب هستم؟ :-o
شروحیل;1002452 نوشت:
هدفت از زندگی چیه؟
در حال حاضر فقط خوشبختی همسر و فرزندم
شروحیل;1002452 نوشت:
برای بهشتی شدن باید چی کار کرد؟
ایثار
راه دیگری ندارد
شروحیل;1002452 نوشت:
اول مرغ بوده یا تخم مرغ؟چرا؟
اول مرغ بوده
چون خداوند هر موجودی را ابتدا به شکل اصلی آن خلق کرده، نه به شکلی که نیازمند به والدین باشد
شروحیل;1002452 نوشت:
خواب می بینی؟خوابات چجوری هستن؟
خیلی زیاد
از هر دری سخنی! happy
شروحیل;1002452 نوشت:
یکی از بهترین خواب هات رو تعریف کن
یک روز زندگی فشار زیادی به من آورده بود و روز ولادت امام رضا(ع) بود. من هم تا توانستم سرش غر زدم!
گفتم دیگر کاری با تو ندارم، اگر امام من بودی دستم را میگرفتی! اصلاً از لج تو از فردا میروم دنبال انواع گناه!
همان شب خواب دیدم که داخل یک مینیبوس هستیم. چند پسر و چند دختر که قرار است برویم با هم.....
از ماشین پیاده شدیم و رفتیم سمت خانهای که قرار بود دسته جمعی در آنجا گناه کنیم که بین راه یک دفعه به خودم آمدم و گفتم، نه! من نمیروم! خدا دارد میبیند!همان لحظه دیدم جلوی یک ستون ایستادهام که شعری از حافظ به دو زبان فارسی و عربی با طلا بر روی آن ستون نوشته شده بود
بعد دری بر روی ستون باز شد و داخل ستون اطاقکی بود که پارچهای سبز داخلش پهن بود. مانده بودم که بروم داخل یا نه؟!
که دیدم از آن طرف ستون (ستون شیارهایی داشت که پشتش پیدا بود) مردی لاغر اندام که سبیلی هم داشت و لباس خادمین امام رضا(ع) بر تنش بود به من اشاره میکند
پرسیدم چه میگوئی؟ گفت: در برای تو باز شده، بیا داخل!رفتم توی اطاقک و ستون شروع کرد به چرخیدن. سرم گیج رفت و بیهوش شدم. وقتی بیدار شدم دیدم در حیاط حرم امام رضا(ع) و کنار همان خادم ایستادهام
یک دیگ بسیار بزرگ آنجا بود که شربتی خکستری رنگ در آن بود و زائرین هم مشغول رفت و آمد بودند
آن خادم جامی را توی دیگ برد و پر از شربت کرد و به من داد و گفت بخور. شربت را که خوردم دوباره بیهوش شدم
وقتی به هوش آمدم روی زمین افتاده بودم و جام هم کنارم افتاده بود و آن خادم بالای سرم بود و به من گفت: این هم پاسخ امام رضا
وقتی بحث می کنید واقعا دنبال جواب می گردید یا از بازی کردن با کلمات لذت میبیرید؟
واقعاً دنبال جواب هستم
ترنم ..;1002456 نوشت:
تا به حال تنهایی سفر کردید اگه آره کجا ؟
بله. تهران و اصفهان
ترنم ..;1002456 نوشت:
به نظرتون سفر در زمان ممکنه ؟
بله اما امکان دخل و تصرف وجود ندارد
ترنم ..;1002456 نوشت:
یکی از خواب هاتون که تعبیر شده رو تعریف کنید
یادم نمیآید
ترنم ..;1002456 نوشت:
تا به حال چله نشینی داشتید؟
خیر
ترنم ..;1002456 نوشت:
شما تو یک سایت دیگه با نام کاربری haghnegar فعالیت نمی کردید؟
خیر
ترنم ..;1002456 نوشت:
چه چیزهایی تو جامعه آزارتون میده ؟
اینکه مردم برای رسیدن به چیزهای کم ارزش، ارزشهای بزرگ را میفروشند
ترنم ..;1002456 نوشت:
آیه قرآن که از همه بیشتر دوستش دارید؟
همین که در امضایم هست: "يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا؛ آمِنُوا"
ترنم ..;1002456 نوشت:
حدیثی که بهش علاقه مندید؟
گفتنش برایم دشوار است. اما احادیث امام علی(ع) را خیلی دوست دارم
چون معمولاً سخنان ایشان دارای چند لایه هستند
ترنم ..;1002456 نوشت:
یک بیت از حافظ بگید
در زلف چون کمندش، ای دل مپیچ کانجا
سرها بریده بینی، بی جرم و بی جنایت
ترنم ..;1002456 نوشت:
یکی از کابوس هاتون رو تعریف کنید
در خواب یا در بیداری؟
در خواب که کابوسها معمولاً درهم برهم است. در بیداری کابوس من اول صبح است که میخواهم بروم سر کار happy
ترنم ..;1002456 نوشت:
آرامش رو تو چی میبینید ؟
اینکه مجبور نباشی زندگیت را با چنگ و دندان حفظ کنی و به آب و آتش بزنی
ترنم ..;1002456 نوشت:
دوست دارید چند سال آینده مثلا ده سال دیگه تو چه جایگاهی باشید ؟
وضع مالی مناسب، شغل مستقل، در حال خدمت به مردم
ترنم ..;1002456 نوشت:
قرار بود یک تاپیکی به اسم اگه اشتباه نکنم "نجابت بزرگترین عیب زنان مسلمان" بزنید چرا نزدید؟
مشخص نیست. وقتم کم است و همین الان هم با آمدن به اسک دین بخشی از زمانم را از دست میدهم
نه اینکه بگویم سایت ارزش ندارد، منظورم این است که اولویتهای دیگری دارم
فکر کنم مسعود خشاب را پر کرد بعد اسلحه را داد دست خانم ترگل!
یعنی تیربار که چه عرض کنم، کاتیوشا هستید در سوال پرسیدن happy
ترگل;1002493 نوشت:
صبر
شما لطف دارید خواهر گرامی
بدون تعارف میگویم قصد شکست نفسی و این حرفها هم ندارم. افرادی با مشکلاتی هستند که من در برابر آنها هیچم
ترگل;1002493 نوشت:
با وجود همه سیاهی ها باز انتخابتون این مسیر بود؟!!
بدون تردید
ولی خداییش خیلی سخت است
ضمناً من ادعای این را که به حقیقت دین رسیده باشم ندارم. اما این ادعا را دارم که چیزهایی را فهمیدهام که هر کسی نمیداند
ترگل;1002493 نوشت:
وقتی دلگیر میشید چه کاری انجام میدین؟!!
فیلم دیدن یا گوش کردن به سخنرانی و همچنین نوازش و محبت همسر تنها چیزهایی هستند که آرامم میکنند
ترگل;1002493 نوشت:
چه مرد چه زن بالاخره دو نوع دارن کسایی که راحت گریه میکنن کسانی که به راحتی گریه نمیکنن شما جزو کدوم دسته هستید؟!!
بستگی دارد
درمورد برخی از مسائل خیلی دیر گریهام میگیرد، مثلاً برای مرگ افراد فامیل
اما در موارد دیگری مثل اینکه مظلومی را ببینم سریع گریهام میگیرد
ترگل;1002493 نوشت:
از قدیم گفتن مرد گریه نمیکنه
مایلم در مورد این جمله توضیحی عرض کنم. یکی از بدبختیهای جامعهء ما نگاه تک بُعدی به مسائل است که متاسفانه از این نگاهها ضرب المثل هم میسازیم و نگاه شخصی خود را تبدیل به قوانین نانوشته میکنیم. مثلاً آنقدر از قدیم جملهء "دعوای عروس و مادرشوهر" را تکرار کردیم که باورمان شده اصلاً اگر این دعوا نباشد خیلی زشت است و آبرویمان میرود!! یا مثلاً همین حرفی که در خیلی از تاپیکها میگویم که خانمها اعتماد به نفس پایینی دارند (خیلیها)، بخشی از آن به همین تلقینهای دروغی برمیگردد. از کودکی به دختر میگوئیم نرو دم در، صدات رو بیار پایین، تو نمیتونی، بذار داداشت انجام بده و..... که آخر سر باورش میشود کلاً نمیتواند!!
جملهای هم که شما فرمودید یکی از آموزههای غلطی است که در جامعه جا افتاده. اتفاقاً مردی که دلش رحیم نباشد و زود اشکش در نیاید مرد نیست. منتهی یک تفسیری دارد. یک بنده خدایی میگفت شجاعت معنایش این نیست که از چیزی نترسی! مثلاً من از گربه نمیترسم، تازه از گنجشک هم نمیترسم! خب آیا من شجاع هستم؟ شجاعت معنایش این است که با وجود آنکه از چیزی ترسیدهای اما برای هدفی بالاتر حاضر باشی با ترس خودت روبرو شوی. مرد هم اینطور نیست که گریه نکند، اما باید این شهامت را هم داشته باشد که با عامل گریه روبرو شود و کمر خم نکند
ترگل;1002493 نوشت:
بزرگترین شانس زندگی تون چی بوده؟!!
خیلی بوده. برای مثال:
نابینا شدن چشمم. کافی بود صندلی که به صورتم خورد کمی آن طرفتر میخورد و من ضربهء مغزی میشدم
همینطور همسرم که بسیار سازگار است. شاید باورش سخت باشد اما تا به امروز که 7 سال از زندگیمان میگذرد هنوز همسرم به من نگفته چیزی برایم بخر
بعد هم پسر سالم و باهوشی که خدا به ما داده
ترگل;1002493 نوشت:
چرا برای به دست آوردن چیزهایی که فکر میکردین دیگه زمانش گذشته (شغل و رشته هایی که فک میکردید توش موفق میشید) تلاش نمیکنید؟!!
خیلی به این موضوع فکر میکنم اما خیلی سخت است
ساعت 6 صبح بیدار میشوم و ساعت 6 یا 7 بعد از ظهر به خانه بر میگردم
علاوه بر اینکه مشکلات خیلی زیادی هم دارم که هم هزینه، هم زمان و هم تمرکزم را از من گرفته
یه کار رو بگید که توی زندگی انجام دادین و اگه باز برگردین به اون بازه دوباره همون کارو انجام میدین؟!
انس با سخنرانی
ترگل;1002493 نوشت:
اگر زندگی تون مث یه فیلم بود دوست داشتید کدوم قسمتشو طولانی و حرکت اهسته بزارید (لذت بخش) کدوم قسمتشو حذف و کدوم قسمت رو دور تند بزارید؟!!!
لحظاتی که با پسرم هستم دوست دارم هرگز تمام نشود
80 درصدش را حذف میکردم!
ترگل;1002493 نوشت:
اگر زندگی رو به عنوان یک کوه فرض کنبم شما در حال حاضر کجای کوه قرار دارید؟!
ابتدای کوه
ترگل;1002493 نوشت:
خودتون رو بیشتر یه آدم انتقاد پذیری میدونید یا منتقد؟!!
منتقد (کاش بیشتر نقدپذیر باشم)
ترگل;1002493 نوشت:
شهیدی هست که بهش علاقه خاصی داشته باشید؟!!
بطور خاص نه، همهء شهدا برایم عزیز هستند
بیشتر به نفس شهادت نگاه میکنم تا خود شهید، ولی شهید بهشتی را خیلی دوست دارم
ضمناً اشتیاق زیادی دارم راز شهادت شهید حسن آیت را بدانم
ترگل;1002493 نوشت:
در مورد زیارت نظرتونو پرسیدم فکر نمیکنید کمی حرفتون شبیه کسایی که میگن چرا حج چرا اربعین،کلی فقیر داریم و....
البته منظورتون رو فهمیدم که بعد منزل نبود در سفر روحانی ...
بله همانطور است که گفتید. به هیچ وجه با افرادی که مثال زدید هم نظر نیستم
اما به یک نکته هم توجه داشته باشید که این افراد هم همیه اشتباه نمیکنند
این حرف که تا وقتی فقیر داریم، چرا حج؟ چرا اربعین؟ در مواردی درست است
مثلاً وقتی حج واجب را رفتهایم و میدانیم همسایه ما گرسنه است، دیگر حج مستحبی به نظر من معنا ندارد
یا مثلاً افرادی را میشناسم تا الان 45 مرتبه کربلا رفته، در حالیکه میتوانست به اطرافش هم نگاه کند و واجبات مهمتری را ببیند
ترگل;1002493 نوشت:
در مورد چندتا از کاربرا یه نظراتی دادین در مورد منم نظر بدین
فقط یک چیز میگویم
چند تا از خانمها هستند که آنقدر برایم حرمت دارند، که حتی در زمان عصبانیت و هیجانی شدن، وقتی اینها وارد تاپیک میشوند فیتیله زبانم را پایین میکشم
شاید ظاهراً یکم دور بر دارم ولی در باطن واقعاً جلوی آنها یک حس احترام مرا در بر میگیرد که بخاطر رفتار باشخصیت خود آنهاست
چند تا از این خانمها اینها هستند: یارب، اللیل و النهار، ریحانه النبی، همای رحمت، حبیبه، ترگل
به نظرت باید به تعیین مسیر زندگی بیشتر فکر کرد ، یا به حل مشکلات زندگی کنونی؟
آیا با تغییر مسیر ، مشکلات حل نمی شن؟
نمیدانم شروحیل جان، خودم هم سردرگم شدهام
مشکل این است که اصلاً فرصت تمرکز و فکر کردن پیدا نمیکنم
چند بار با همسرم تلاش کردیم شرایط را تغییر بدهیم اما همهاش بینتیجه ماند
[="Teal"]سلام مجدد
ممنونم شما لطف دارید به دور از هرگونه چاپلوسی و تملقی (ذاتا نیستم) شما رو یکی از کاربران فرهیخته سایت میدونم که البته این اواخر کمی تلخ شدید در گفتار که فک میکنم ریشه ش جای دیگه ای هست و قلبا
اینطور نیستید ....
می بخشید که با گوشی هستم و نمیدونم چطور میشه با گوشی تک تک جملات رو نقل قول کرد اگر این امکان هس راهنمایی کنید
نمیدونم کاتیوشا چیه ولی فک میکنم یعنی خسته تون کردم؟!!!
اگر فکر کردید باعث میشه دلمون واستون بسوزه و کمتر سوال بپرسیم در اشتباهید ....
با شما میشه سوالات چالشی توضیحی پرسید حیف که در این مقال نمی گنجد
به نظرتون در مورد آقایون کدوم درست تره؟!! اول دلشون بلرزه بعد خواستگاری برن یا اول خواستگاری بعد به دل نشستن؟!!!
ملاک به دل نشستن بعضی آقایون بالاتر از حد نرماله(مثلا از 20 پ،20 و نه 18)،به نظرتون تا این حد وسواس به خرج دادن با توجه به ذات آقایون درسته یا باید طرز فکرشونو عوض کنن ؟!
تضادی بین حرفاتون هست که متوجهش نمیشم،از طرفی می فرمایید که تا جایی که میتونستید در کنار همسرتون بودید و موقع دلگیری و آشفتگی بهشون پناه میبرید و از طرفی میگین تنهایی رو ترجیح میدین و از مجموع حرفاتون شاید بشه برداشت کرد کمی مجردی رو ترجیح میدین،اگر الان 25 سالتون بود کدوم رو انتخاب میکردید متاهلی یا مجردی؟!(بدون در نظر گرفتن شرایط خوب یا بد)
تا حالا اتفاق افتاده به کسی که بدی در حقتون کرده خوبی کنید؟!!
اگر خانم تون موقعیت اشتغال داشتن ولی در اداره ای که اکثرا کارمندان مرد هستند موافقت میکردید؟!!
به نظرتون در بی حجابی خانومها بیشتر همسر و پدراشون مقصرن یا خود خانم ها؟!!
اگه بخواین چند مورد از حقوق آقایون که در موردش اجحاف شده نام ببرید کدوم موارد رو نام میبرید؟!!
عزیزترین فرد زندگی تون در حال حاضر؟!!
اگر بخواین یه مقصر برای ناکامی های زندگی تون بگید چه شخص یا اشخاصی هستن؟!!
تاریخ عقدتون و تولد همسرتونو(روز و ماه فقط) بی تقلب بگید
فکر می کنید موانع زندگی باعث رشد شما شدن یا پسرفت؟!![/]
به نظرتون در مورد آقایون کدوم درست تره؟!! اول دلشون بلرزه بعد خواستگاری برن یا اول خواستگاری بعد به دل نشستن؟!!!
واقعاً نمیشود با قاطعیت گفت. مردها شخصیتهای مختلفی دارند
ولی فکر میکنم تعداد گروه اول بیشتر باشد. یعنی اکثراً دوست دارند اول دلشان بلرزد
ترگل;1002521 نوشت:
ملاک به دل نشستن بعضی آقایون بالاتر از حد نرماله(مثلا از 20 پ،20 و نه 18)،به نظرتون تا این حد وسواس به خرج دادن با توجه به ذات آقایون درسته یا باید طرز فکرشونو عوض کنن ؟!
سوالهای شما نیاز به پاسخ مفصل دارد. اما بطور کلی بخشی از این وسواس بخاطر زیادهخواهی برخی آقایان است، و بخاطر وجود خلاء خصوصیات دیگر در خانمهاست. وقتی منِ مرد خصوصیت بارز دیگری برای جذب شدن پیدا نکنم، تلاش میکنم لااقل زیبایی را در حد زیاد داشته باشم
نکته بسیار مهم:
خانمها فکر میکنند که مردها فقط جذب چهرهء زن میشوند درحالیکه مردها جذب زیبایی زن میشوند و فقط بخشی از زیبایی، چهره است
ترگل;1002521 نوشت:
اگر الان 25 سالتون بود کدوم رو انتخاب میکردید متاهلی یا مجردی؟!(بدون در نظر گرفتن شرایط خوب یا بد)
مجردی
زندگی من در حال حاضر همینی است که در آن قرار دارم و مهمترین آرامشم در این زندگی، نوازش و توجه همسرم است
ترگل;1002521 نوشت:
تا حالا اتفاق افتاده به کسی که بدی در حقتون کرده خوبی کنید؟!!
خیلی زیاد
ترگل;1002521 نوشت:
اگر خانم تون موقعیت اشتغال داشتن ولی در اداره ای که اکثرا کارمندان مرد هستند موافقت میکردید؟!!
بستگی به نوع اداره دارد. مثلاً بین اداره خصوصی با دولتی، کوچک و بزرگ، همچنین شرایط کار و سطح نیاز به تبادل نظر و.... تفاوتهای زیادی هست. اما در مجموع با فضای مردانه کار چندان موافق نیستم. ولی با اصل کار زن مخالفتی ندارم، حتی در صورت وجود چند مرد در محل کار
ترگل;1002521 نوشت:
به نظرتون در بی حجابی خانومها بیشتر همسر و پدراشون مقصرن یا خود خانم ها؟!!
خود خانمها
ترگل;1002521 نوشت:
اگه بخواین چند مورد از حقوق آقایون که در موردش اجحاف شده نام ببرید کدوم موارد رو نام میبرید؟!!
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم! happy
ترگل;1002521 نوشت:
عزیزترین فرد زندگی تون در حال حاضر؟!!
پسرم
ترگل;1002521 نوشت:
اگر بخواین یه مقصر برای ناکامی های زندگی تون بگید چه شخص یا اشخاصی هستن؟!!
والدین
ترگل;1002521 نوشت:
تاریخ عقدتون و تولد همسرتونو(روز و ماه فقط) بی تقلب بگید
تاریخ را اگر اجازه بدهید اعلام نمیکنم
ولی صادقانه، تاریخ تولدشان را یادم هست ولی تاریخ ازدواجمان را نه happy
ترگل;1002521 نوشت:
فکر می کنید موانع زندگی باعث رشد شما شدن یا پسرفت؟!!
ولی بطور کلی به تعداد بیشتر را معقولتر میدانم (نه خیلی زیاد البته)
توصیه رهبری هم همین هست. اما دشمن خارجی، خلاف آن را در جامعه القاء میکند.
Reza-D;1002489 نوشت:
تا زمانی که به عهد خود با خدا وفادار بودیم و به خدا اعتماد داشتیم، با چهرهء مقتدر با آمریکا برخورد میکردیم
و تا زمانی که با چهرهء مقتدر با آمریکا برخورد میکردیم، وضعیتمان خیلی بهتر بود و آمریکا از ما حساب میبرد
اما همین که گفتیم میخواهیم مذاکره کنیم یعنی نشان دادیم که طاقت ما تمام شده! و حالا دیگر آمریکا فقط به التماس و تسلیم ما راضی خواهد شد
کل ماجرا را میتوانم با یک ضرب المثل تعریف کنم:
"کسی که با دست علی(ع) بیعت نکند، عاقبت با پای حجاج بیعت خواهد کرد"
احسنت بر شما.
چرا بعضی مدعیان تدبیر و عقل و فهم و سیاست، نکات به این سادگی و روشنی را نمی فهمند؟!
[="Teal"]کاتیوشا واقعا هولناک بود فکر میکردم نهایتا در حد تیربار هست...
با اغماض می پذیرم (یکی دو سوال رو به جواب دلخواه نرسیدم)
فکر میکنم سوالات کوتاه جواب گزینه مناسبتری هستن ....
حاضر بودید مبلغ هنگفتی رو می گرفتید و به یک سفر با امکان اینکه هرگز برنگردید میرفتید؟!!(مثلا سفر به مریخ)
بیشتر آدم خونسردی هستید یا حرص و جوشی؟!!
اولین واکنش تون در هنگام عصبانیت چیه؟!!
خانم ها رو (جنس زن ) در بک جمله توصیف کنید
اگر میتونستید یک اختراع بشر رو برای همیشه حذف کنید و یک اختراع رو به تعداد زیاد تکثیر کنید کدوم دو اختراع بودن؟!!
دوست داشتید با کدوم کاربر و یا کارشناس در خارج از سایت بیشتر آشنا بشید و ببینیدشون؟!!
به نظرتون سربازان و فعالین فعلی فضای مجازی تونستند اقدام موثری در مقابله با جنگ نرم انجام بدن یان؟!!
اگر قرار بود به عنوان یکی از مدیران ارشد کشوری انتخاب بشید ترجبح میدادین چه سمتی داشته باشید و اولین اقدام تون چی بود؟؟!
سربازی رفتید؟!!یه خاطره خنده دار ترجیحا برامون بگید
روابط تون در دنیای مجازی گسترده تره یا واقعی؟!! به همین میزان که در اینجا با افراد تعامل دارید و دوستان زیادی دارید در بیرونم همین طوره یا بالعکسه؟!!
دوست داشتید کدوم داستان از داستان هایی که در بچگی میشنیدیم حقیقت پبدا میکرد؟!!(مثلا غول چراغ جادو و براورده شدن ارزو)
از کدوم امکان اسک دین خیلی خوشتون میاد؟!!
با فیلتر شدن تلگرام،توییتر،اینستا و... موافقید یا خیر؟!!
اگر قرار بود جایی غیر از محل فعلی تون زندگی کنید کجا رو انتخاب میکردید؟!!
یه شعر بگید توش عشق،بلا و جوجه باشه
به نظرتون کدوم سخت تره گفتن یه شعر با سه کلمه بالا یا سرو کله زدن با برخی کاربرا؟![/]
چرا بعضی مدعیان تدبیر و عقل و فهم و سیاست، نکات به این سادگی و روشنی را نمی فهمند؟!
میفهمند، منتهی منافعشان را در چیزهای دیگر جستجو میکنند
به شخصه امام حسین(ع) را خیلی دوست دارم و همه میدانیم که برای دوست داشتن ایشان دلایل زیادی وجود دارد
اما مهمترین دلیلی که من ایشان را دوست دارم این است که حق و باطل را بطور کامل از هم جدا کردند
همین الان در کشور خودمان افراد زیادی داریم که به خیال خودشان آدمهای خوبی هستند؛ حتی در بین مذهبیها
ولی خوبیِ اینها یا مذهب اینها، صرفاً در اعمالی است که دردسر چندانی نداشته باشد!
اگر به پرسشهای کاربران دقت کرده باشید یکی از پرسشها این بود که سختترین کار دنیا چیست؟ (همچین سوالی بود)، و من پاسخ دادم اجرای عدالت درمورد خود
و جای دیگری پرسیدند راه رسیدن به بهشت چیست؟ و من پاسخ دادم ایثار
بیشتر ماها تا جایی که کسی کاری به ما نداشته باشد مسلمان هستیم، خیلی هم مسلمانیم! اصلاً از معصومین(ع) هم جلو میزنیم!
ولی کافی است مجبور شویم عدالت را درمورد خود اجرا کنیم یا نیاز باشد از چیزی بگذریم. اینجاست که معلوم میشود واقعاً چقدر مسلمان هستیم
برای نمونه توی شرکت ما وقتی کارگری نسبت به قوانین شرکت بیتوجهی میکند، اکثر کارکنان وظیفهء شرعی و انسانی خود میدانند که او را سرزنش کنند
اما وقتی مدیران و رؤسا از قوانین تخطی میکنند یا حتی به کارگران ظلم میکنند، تقریباً تمام آن کارکنان مصلحت اندیش میشوند!! و سکوت میکنند
چند بار به آنها اعتراض کردهام که چرا در مقابل اشتباهات مدیران عکس العمل نشان نمیدهید؟ پاسخهایشان بسیار شبیه به پاسخهای دولت فعلی بود happy
حاضر بودید مبلغ هنگفتی رو می گرفتید و به یک سفر با امکان اینکه هرگز برنگردید میرفتید؟!!(مثلا سفر به مریخ)
اصلاً!
ترگل;1002530 نوشت:
بیشتر آدم خونسردی هستید یا حرص و جوشی؟!!
الان خیلی جوشی شدهام
ترگل;1002530 نوشت:
اولین واکنش تون در هنگام عصبانیت چیه؟!!
داد میزنم! ~x(
ترگل;1002530 نوشت:
خانم ها رو (جنس زن ) در بک جمله توصیف کنید
دست خداوند روی زمین
ترگل;1002530 نوشت:
اگر میتونستید یک اختراع بشر رو برای همیشه حذف کنید و یک اختراع رو به تعداد زیاد تکثیر کنید کدوم دو اختراع بودن؟!!
شبکههای اجتماعی را حذف میکردم
ابزار پزشکی را به تعداد زیاد تکثیر میکردم (همین را از همسرم پرسیدم گفتند جاروبرقی کنترلی که زنها مجبور نباشند مدام خانه را جارو بزنند happy)
ترگل;1002530 نوشت:
دوست داشتید با کدوم کاربر و یا کارشناس در خارج از سایت بیشتر آشنا بشید و ببینیدشون؟!!
همهء آنها happy
واقعاً انتخاب سخت است
بین کاربران:
عبد شکور، لبیک یا علی النقی، ستایشگر، ناگفتههای ناب، خباء، شروحیل، ابوالبرکات، باء، حقدوست، بن موسی، فاتح و.....
بین اساتید:
مسلم، مسلم، مسلم (کلاً خیلی مسلم happy)، حامی، کریم (از اساتید قدیمی)، عامل، حنیف، اویس، مشکور و.....
ترگل;1002530 نوشت:
به نظرتون سربازان و فعالین فعلی فضای مجازی تونستند اقدام موثری در مقابله با جنگ نرم انجام بدن یان؟!!
آنها واقعاً تلاش میکنند، اما مشکل از آنها نیست. سیستم و ساختار ما به گونهای نیست که راندمان مناسبی از این تلاش حاصل شود. در واقع سربازان فعال در جنگ نرم 1000 واحد تلاش میکنند اما چون فضا برای نتیجه بخش بودن این تلاش مناسب نیست، مثلاً 200 واحد تاثیرگذار است. دشمنان برای هر بخشی برنامهء مدون دارند؛ از دنیای سینما گرفته تا موسیقی، از اینترنت گرفته تا صنعت بازیهای PC و موبایل. در حالیکه در کشور ما بعد از این همه مشکلات که از سوی بیگانگان برایمان پیش آمده و بعد از این همه مدرک که اساتید مختلف مبنی بر نفوذ فرهنگی بیگانگان نشان میدهند، هنوز عدهای بحث جنگ نرم را حاصل توهم توطئه میدانند!! یعنی فهماندن مفاهیم اولیه جنگ نرم و حتی لزوم آن هنوز در سطح مناسبی از کشور ما انجام نشده، و در چنین شرایطی تاثیرگذاری بسیار دشوار است
اگر قرار بود به عنوان یکی از مدیران ارشد کشوری انتخاب بشید ترجبح میدادین چه سمتی داشته باشید و اولین اقدام تون چی بود؟؟!
مدیر اداری یا مدیریت فرهنگی
مدیریت فرهنگی که دلیلش مشخص است، چون در مباحث فرهنگی مشکلات فراوانی داریم
اولین اقدامی که میکردم فعالیتهای فرهنگی را از سمت شعار و نوشته و بیلبورد دور میکردم و به سمت سینما و موسیقی و بخصوص آموزش و پرورش میبردم
مدیریت اداری هم از این بابت که یکی از نیازهای مهم بشر زمان است که در کشور ما هیچ ارزشی برایش قائل نیستند!
متاسفانه بخش زیادی از زمان کارمندان و مراجعهکنندگان در کاغذبازیهای بیخود اداری از بین میرود
پس اولین اقدامی که میکردم سیستم الکترونیک را جایگزین سیستم کاغذی و سنتی میکردم و سیکل کارهای اداری را هم به حداقل میرساندم
ترگل;1002530 نوشت:
سربازی رفتید؟!!یه خاطره خنده دار ترجیحا برامون بگید
سربازی نرفتم، بخاطر جراحی قلبم معاف شدم
ترگل;1002530 نوشت:
روابط تون در دنیای مجازی گسترده تره یا واقعی؟!! به همین میزان که در اینجا با افراد تعامل دارید و دوستان زیادی دارید در بیرونم همین طوره یا بالعکسه؟!!
کاملاً برعکس هستم
در دنیای واقعی بسیار درونگرا و گوشهگیر هستم
ترگل;1002530 نوشت:
دوست داشتید کدوم داستان از داستان هایی که در بچگی میشنیدیم حقیقت پبدا میکرد؟!!(مثلا غول چراغ جادو و براورده شدن ارزو)
دوست داشتم این ترانه حقیقت پیدا میکرد:
یه نفر میاد که من منتظر دیدنشم
یه نفر میاد که من تشنهء بوئیدنشم
مثل یک معجزه اسمش تو کتابا اومده
تنِ اون شعرای عاشقانه گفتن بلده
خالیِ سفره مونو پر از شقایق میکنه
واسه موجای سیاه، دستا رو قایق میکنه
خشم این حنجره ی خسته همیشه غایبه
کلید صندوق در بسته همیشه غایبه
نعرهی اسب سفید قصهی مادربزرگ
بهترین شعرای سربسته همیشه غایبه
یه نفر میاد که من منتظر دیدنشم
یه نفر میاد که من تشنهء بوئیدنشم....
با فیلتر شدن تلگرام،توییتر،اینستا و... موافقید یا خیر؟!!
با فیلترینگ موضوعی موافقم، مثلاً کانالهای پ.و.ر.ن یا کانالهایی که قصد ایجاد آشوب یا ترویج فساد را دارند. اما با فیلترینگ بطور کلی به هیچ وجه موافق نیستم
ترگل;1002530 نوشت:
اگر قرار بود جایی غیر از محل فعلی تون زندگی کنید کجا رو انتخاب میکردید؟!!
اگر عشق به ایران را کنار بگذاریم،سوئیس، دانمارک یا کانادا (آمریکا به هیچ وجه!) در ایران، شاهینشهر در استان اصفهان را دوست دارم
ترگل;1002530 نوشت:
یه شعر بگید توش عشق،بلا و جوجه باشه :)
جوجهء بلا، عشقِ مرغ و خروسه
هم شیرینه هم اینکه خیلی لوسه happy
ترگل;1002530 نوشت:
به نظرتون کدوم سخت تره گفتن یه شعر با سه کلمه بالا یا سرو کله زدن با برخی کاربرا؟!
کمی مبهم است
یک موضوع در مقابل حقیقت بطور کلی؟
یا دو حقیقت در برابر هم؟
ولی در کل از ادعا تا عمل خیلی راه است و من واقعاً نمیدانم در عمل چقدر میتوانم پای حقیقت بمانم
اما تنها چیزی که اگر تهدید شود، ممکن است در گفتن حق دست و دلم بلرزد، دو چیز است:1 - آبرو
2 - جان یک انسان، بخصوص خانواده
[="Teal"]سلام
پاسخ هاتون خیلی جالب بود ولی همش یه طرف شعرتون یه طرف دیگه قبول دارین؟!! ;))
[SPOILER] تکراری میشه وگرنه تکرار میکردم خیلی جالب بود، البته نگران نباشید جایگزین دارم b-)
[/SPOILER]
امیدوارم من جزو اون "برخی ها" نباشم[-(
خب کاتیوشا رو دوباره( استارت روشن پر؟!!)در کل راه میندازیم
چه ویژگی در خودتون دارید که حس میکنید خیلی خوبه و چه ویژگی دارید که دوس داشتین نبود؟!!
چه چیزی حال تون رو فوق العاده خوب میکنه؟!
در دوران مدرسه نمره املاتون چند بود؟!!
اگه موضوع انشاء همیشگی بچه ها یا همون علم بهتره یا ثروت رو الان ازتون می پرسیدن چه جوابی می دادید؟!!
تاحالا تو زندگی تون کسی رو دور زدین؟!!
از چه ویژگی در خانم ها خوشتون میاد از کدوم خصوصیت اخلاقی (مشترک در جنس زن ) بدتون میاد؟!!
به نظر شما آقایون وفادارترن یا خانوما؟!!
به نظرتون اگه زمان مرگ رو میدونستیم زندگی چه رنگی میشد؟!!
تاحالا پیش اومده دلتون بخواد خواب به خصوصی رو ببینید؟!! در چه موردی؟!(مکان/شخص/زمان خاص؟!)
اگه قرار بود از بین جمعی دوستانی انتخاب کنید اونها رو با چه ویژگی هایی انتخاب میکردید؟!!
بیشتر شعار میدین یا عمل میکنید؟!! شعار زندگی تون چیه چقدر با هدف تون در یک راستاس؟!!
یه اعتراف از هر مرحله زندگی تون که تمایل دارید برامون بگید ;;)[/]
چه ویژگی در خودتون دارید که حس میکنید خیلی خوبه و چه ویژگی دارید که دوس داشتین نبود؟!!
ویژگی خوب: خیلی دلسوزم و خیلی صبور
این صبوری که عرض کردم از بحث عصبانی شدنم جداست. منظورم از درون صبورم. مثلاً وقتی چشمم نابینا شد پدرم گریه میکرد و میگفت هر چه منتظر ماندم یک بار این پسر گلایه و شکایت نکرد! البته الان دیگر مثل قبل نیستم
ویژگی بد: نمیتوانم حقم را بگیرم! خصوصیت صبوری و ساکت بودن زیادش هم خوب نیست. گاهی آنقدر کوتاه میایم که دیگران آن را ضعف برداشت میکنند
درحالیکه ضعیف نیستم، ولی خب برداشت دیگران این است
ترگل;1002603 نوشت:
چه چیزی حال تون رو فوق العاده خوب میکنه؟!
اول:
هر چیزی که بصری باشد. بخصوص فیلم و سخنرانی
دوم:
گفتگو و تبادل نظر
ترگل;1002603 نوشت:
در دوران مدرسه نمره املاتون چند بود؟!!
کلاً املای من خوب نیست. الان کمی بهتر شدهام ولی همیشه یکی دو تا غلط املایی را دارم happy
ترگل;1002603 نوشت:
اگه موضوع انشاء همیشگی بچه ها یا همون علم بهتره یا ثروت رو الان ازتون می پرسیدن چه جوابی می دادید؟!!
هر دو
مهم روش استفاده است
اگر ثروتی که حضرت خدیجه(س) برای اسلام خرج کردند را با علمی که باعث ساخت سلاح کشتار جمعی میشود مقایسه کنیم، آن وقت علم بهتر است یا ثروت؟
ترگل;1002603 نوشت:
تاحالا تو زندگی تون کسی رو دور زدین؟!!
به شکل منفی اصلاً
اما برای مصون ماندن از صدمهای که کسی بخواهد به من بزند، مثل ماست او را دور میزنم happy
ترگل;1002603 نوشت:
از چه ویژگی در خانم ها خوشتون میاد از کدوم خصوصیت اخلاقی (مشترک در جنس زن ) بدتون میاد؟!!
ویژگی که دوست دارم:
خیلی زود نرم میشوند. برعکس تصور خیلی از مردم، اینکه مردها دیر نرم میشوند از ضعف آنهاست و باید این کار را از خانمها یاد بگیرند
ویژگی که دوست ندارم:
به مسائل تک بُعدی نگاه میکنند. مثلاً فقط میدانند که دکمهء روشن شدن ماشین لباسشویی را باید بزنی تا لباسها شسته شوند، همین!
اما دیگر تلاش نمیکنند روش استفاده از آن را یاد بگیرند و میبینی بعد از چند ماه لباسشویی را سوزاندهاند
(لباسشویی صرفاً مثال است)
ترگل;1002603 نوشت:
به نظر شما آقایون وفادارترن یا خانوما؟!!
در کل خانمها وفادارتر هستند. ولی باید شرایط را هم در نظر گرفت
اگر دقت کنید، از زمانی که زنها هم به اندازه مردها آزادی پیدا کردند و وارد انواع مشاغل شدند و پایشان به اجتماع باز شد، آمار آنها هم بالا رفت!
هرچند باز هم تاکید دارم وفای خانمها بیشتر است
ترگل;1002603 نوشت:
به نظرتون اگه زمان مرگ رو میدونستیم زندگی چه رنگی میشد؟!!
برای آنها که به آخرت ایمان دارند بهتر میشد و برای آنها که ندارند، بدتر
ترگل;1002603 نوشت:
تاحالا پیش اومده دلتون بخواد خواب به خصوصی رو ببینید؟!! در چه موردی؟!(مکان/شخص/زمان خاص؟!)
از گفتنش معذورم x_x
ترگل;1002603 نوشت:
اگه قرار بود از بین جمعی دوستانی انتخاب کنید اونها رو با چه ویژگی هایی انتخاب میکردید؟!!
داشتن فهم و شعور، عدم غرور
ترگل;1002603 نوشت:
بیشتر شعار میدین یا عمل میکنید؟!! شعار زندگی تون چیه چقدر با هدف تون در یک راستاس؟!!
انصافاً به بیشتر شعارهایم عمل میکنم. ولی خب هست مواردی هم که فقط شعارش را میدهم
زشتترین و مزخرفترین ضرب المثلهایی که شنیدم این دو هستند: 1 - تو کلاه خودت را بگیر باد نبرد
2 - خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو
هر دوی اینها مخالف با عقاید اصلی من است چون اعتقاد دارم انسان واقعی کسی است که اولاً خوشبختی را برای همه بخواهد نه فقط خودش، ثانیاً هر چه که هست بدون ترس خودش باشد و مثل برگی در دست باد نباشد
ترگل;1002603 نوشت:
یه اعتراف از هر مرحله زندگی تون که تمایل دارید برامون بگید
با سلام خدمت تمامی کسانی که دستشان به اسک دین آلوده است! (دست اندر کاران سایت)
و با کمال پاچه خواری (یا پاچه خاری) از مدیر محترم سایت. ای باقلوا، ای زندگی، ای نفس...
و با درود به کارشناسان و کاربران محترم و محترمه، مکرم و مکرمه
سلام و عرض ادب و خوش آمد خدمت شما مردی از دیار رامهرمز؛ @};-
ببخشید اگه دیر خدمت شما عرض ادب کردم اما دورا دور در جریان تاپیک بودم و پست ها را مطالعه می کردم هر چند به جهت همزمانی مطالعه این تاپیک و تداخل برخی کارها از جمله مراجعات همکاران، همون موقع تشکر نکردم.
از این که در طول این سال ها با این مجموعه بودین و هستین بسیار خرسندم. امیدوارم که این حضور شما سبب روشن شدن افق زندگی و حسن عاقبت برای شما و خانواده محترم تون باشه.
از برخی مطالب تون که حاکی از مشکلات متعدد زندگی تان بود، نظیر بیماری همسر و ... واقعا متاثر شدم و انشآءالله در اولین تشرف به حرم مطهر حضرت معصومه علیه السلام؛ نائب الزیاره و دعاگوی شما و خانواده محترم و البته همه اسک دینی های عزیز خواهم بود.
خب بگذریم. منم چند تا سوال بپرسم :
چی بپرسم ؟! :Gig:
خاطره ای از زمانی که بنده با آیدی کارشناسی در خدمت دوستان بودم دارید؟
تا قبل از این که بنده در مسئولیت جدید خدمت دوستان باشم، چه نگاهی به آیدی نسیم رحمت داشتید؟
وقتی خبر تغییر مدیریت سایت رو شنیدید، از عصبانیت چه کار کردید؟happy
در یکی از پاسخ هاتون فرموده بودین قبلا شرایط در اسک دین بهتر بود اما سوء تفاهم ها هم بیشتر بود، میشه توضیح بدین که منظورتون از بهتر بودن در قبل چی بوده؟ چه چیزی
الان نیست که بهتر بود باشه ؟ و اگر می بود با توجه ایجاد سوء تفاهم هایی که داشته ، بازم بهتر بود؟
اما چند سوال که از مهمان قبلی هم پرسیدم و برامون هم مهمه :
به نظرتون مدیر سایت و سایر مدیران ارشد سایت، پاسخگوی نقد کاربران بوده اند یا خیر؟
اگر بخوایین با لحاظ شرایط موجود یه نقدی به اسک دین و مدیران ارشد سایت داشته باشید، چی میگین؟
برخی معتقدند مدیران ارشد سایت، باید به همه نقد ها پاسخ بدهند. به نظرتون این حرف منطقی است؟ اصلا به همه نقدها باید پاسخ بدهند؟
برخی معتقدند تمام تغییرات در انجمن های مرکز ملی، باید به شور با کاربران گذاشته شود. به نظرتون این حرف تا چه اندازه منطقی و درست است؟
بسوز ای دل که امروز اربعین است
عزای پور ختم المرسلین است قیام کربلایش تا قیامت
سراسر درس، بهر مسلمین است [=namnak]اربعین حسینی تسلیت باد
:Sham::Sham::Sham::Sham:
چشماتون رو ببندید خودتون رو تو فضای آواتارتون تصور کنید سه تا دعا بکنید؟
اگه میتونستید از خدا بخواهید یک چیز رو تو دنیا تغییر بده، چی ازش میخواستید؟
اگه میتونستید هفته گذشته رو دوباره تکرار کنید، چه کاری رو متفاوت انجام میدادید؟
اگه میتونستید تا آخر عمر یک سن ثابت داشته باشید، چند سالگی رو انتخاب میکردید؟
خاطره ای از زمانی که بنده با آیدی کارشناسی در خدمت دوستان بودم دارید؟
خاطرهء خاصی که خیر، ولی چند باری با هم گفتگو داشتیم
هنوز هم اسم آیدی قبلی شما در شعری که برای اساتید سایت نوشتم باقی است: در هـــوا ریــزیــد صـــد نقل و نبات
میوزد اینک "نسیمی" با "نشاط" (نسیم = جناب "نسیم رحمت")
مدیر سایت;1002619 نوشت:
تا قبل از این که بنده در مسئولیت جدید خدمت دوستان باشم، چه نگاهی به آیدی نسیم رحمت داشتید؟
حقیقتش را بگویم؟
خصوصیت مثبت: در عین شوخطبعی، بسیار جدی و قاطع بودید
خصوصیت منفی: گاهی زود از کوره در میرفتید
(به نسبت یک کارشناس عرض میکنم)
مدیر سایت;1002619 نوشت:
وقتی خبر تغییر مدیریت سایت رو شنیدید، از عصبانیت چه کار کردید؟ happy
~x(
ولی جدی، تا الان که این پست شما را دیدم اصلاً نمیدانستم مدیر جدید سایت همان نسیم رحمت است
خوشحالم از اینکه یکی از اساتیدی که به عنوان کارشناس با او در ارتباط بودیم مدیر سایت است
به نظرم دو نکته مثبت دارد. اول اینکه کاربران با مدیر احساس صمیمیت بیشتری خواهند داشت و حس میکنند از درون جمع خودشان است
دوم اینکه مدیر بخاطر گفتگوهایی که با کاربران داشته از زوایای اخلاقی آنها بهتر آگاه است و میتواند بر همین مبنا مسائل را مدیریت کند
مدیر سایت;1002619 نوشت:
در یکی از پاسخ هاتون فرموده بودین قبلا شرایط در اسک دین بهتر بود اما سوء تفاهم ها هم بیشتر بود، میشه توضیح بدین که منظورتون از بهتر بودن در قبل چی بوده؟ چه چیزی
عرض کردم سوء استفاده بیشتر بود. محدودیتها مقداری کمتر بود. مثلاً کاربران بیشتر مجاز بودند وارد مباحث مختلف بشوند یا تاپیکها زمان بیشتری داشت. به نظرم از این جهات بهتر بود، اما در عین حال سوء استفاده هم زیاد پیش میامد. گاهی حرفهایی گفته میشد که اصلاً مناسب انجمن نبود و گاهی هم بخاطر طولانی شدن تاپیکها، کلاً از موضوع خارج میشدند
مدیر سایت;1002619 نوشت:
الان نیست که بهتر بود باشه ؟ و اگر می بود با توجه ایجاد سوء تفاهم هایی که داشته ، بازم بهتر بود؟
واقعاً خیلی دشوار است که همه چیز در بهترین شرایط ممکن باشد. بالاخره هر قانونی یک سری خوبیها خواهد داشت و یک سری محدودیتها. اما به نظرم نیاز بود که مقداری محدودیت بوجود بیاید، الان نظم تاپیکها بهتر شده. منتهی درمورد بسته شدن تاپیکها به نظرم گاهی بسته شدن تاپیک به نتیجهبخش بودن تاپیک ترجیح داده میشود. این نظر من است، شاید هم درست نباشد
مدیر سایت;1002619 نوشت:
به نظرتون مدیر سایت و سایر مدیران ارشد سایت، پاسخگوی نقد کاربران بوده اند یا خیر؟
تا جایی که من دیدهام خیلی زیاد. نقدپذیرتر از کارشناسان اسک دین در کمتر سایتی (منظورم فقط سایت دینی نیست، کلاً انجمنهای مختلف را میگویم) پیدا میشود
مدیر سایت;1002619 نوشت:
اگر بخوایین با لحاظ شرایط موجود یه نقدی به اسک دین و مدیران ارشد سایت داشته باشید، چی میگین؟
به نظرم قالب سایت کمی سرد و یکنواخت است
گاهی هم مدیران در برخورد با کاربران متناقض عمل میکنند. نمیگویم عمدی دارند، اما به هر حال برخوردها متفاوت است. مثلاً کاربری برای انجام یک عمل کلاً از سایت بلاک میشود اما کاربر دیگری که دقیقاً همان کار را انجام داده و حتی گاهی بدتر از آن را، فقط یک تذکر به او داده میشود
مدیر سایت;1002619 نوشت:
برخی معتقدند مدیران ارشد سایت، باید به همه نقد ها پاسخ بدهند. به نظرتون این حرف منطقی است؟ اصلا به همه نقدها باید پاسخ بدهند؟
اگر نقدها منطقی باشند بله باید به تمام نقدها پاسخ داده شود. بخصوص برای سایت دینی. کار اصلی دین نقد عملکرد انسانهاست و اگر افراد متولی دین خودشان نقدپذیر نباشند، نمیتوانند انتظار داشته باشند دیگران به نقد آنها تن بدهند. اما این توضیحات را کلی عرض کردم وگرنه همانطور که گفتم واقعاً سطح نقدپذیری اساتید در اسک دین بالاست
دو مسئله هم باید مورد توجه قرار بگیرد:1 - آنقدر اساتید سایت خوب هستند که ناخودآگاه توقع کاربران بالا میرود و انتظار دارند هر چه گفتند اساتید بگویند چشم! در حالیکه در سایتهای دیگر که محدودیتها خیلی بیشتر است، اگر از همین کاربران بپرسی مدیران سایت چگونه هستند بسیار تعریف میکنند! چون توقعشان از مدیران آن سایتها به اندازه و معقول است
2 - متاسفانه در بحث دین، برخی کاربران بیشتر دنبال نقطه ضعف گرفتن هستند تا نقد حقیقی. لذا هر عدم پاسخی را به عنوان یک دست آویز استفاده میکنند و اسم نقدناپذیری را روی آن میگذارند. البته این مورد شامل خیلی از کاربران فهیم نمیشود، حتی شامل برخی مخالفان دین که منصف هستند هم نمیشود. ولی به هر حال در عدهای وجود دارد
مدیر سایت;1002619 نوشت:
برخی معتقدند تمام تغییرات در انجمن های مرکز ملی، باید به شور با کاربران گذاشته شود. به نظرتون این حرف تا چه اندازه منطقی و درست است؟
به هیچ وجه منطقی نیست! اتفاقاً گاهی اقتدار و زیبایی یک مدیر در این است که مدام نیاز به مشورت نداشته باشد (منظورم خودخواهی نیست). چون از مدیران انتظار میرود که خودشان بتوانند روشهای پیشرفت سایت را برنامه ریزی کنند. ولی در کارهایی که میشود از کاربران هم مشورت گرفت بهتر است این کار انجام شود تا حس تعامل هم از بین نرود
چشماتون رو ببندید خودتون رو تو فضای آواتارتون تصور کنید سه تا دعا بکنید؟
این سه دعا: اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
به نظرم تمام مشکلات، گرفتاریها و آرزوهای ما معطلِ استجابت همین یک دعاست
اللیل والنهار;1002620 نوشت:
اگه میتونستید از خدا بخواهید یک چیز رو تو دنیا تغییر بده، چی ازش میخواستید؟
درد کشیدن تمام انسانها را
اللیل والنهار;1002620 نوشت:
اگه میتونستید هفته گذشته رو دوباره تکرار کنید، چه کاری رو متفاوت انجام میدادید؟
زندگی امروز ما هیچ شباهتی به اسلام ندارد و شیوهای بر زندگی مردم حاکم شده که تقریباً قدرت انتخاب چندانی برای تنظیم ساعات خود ندارند. به عبارتی وقتی سبک زندگی اجباری باشد، توان تغییری هم وجود نخواهد داشت
اللیل والنهار;1002620 نوشت:
اگه میتونستید تا آخر عمر یک سن ثابت داشته باشید، چند سالگی رو انتخاب میکردید؟
اگر از نظر میزان دانستهها بپرسید، همین سن
ولی اگر منظورتان صرفاً خود سن باشد، 30 سالگی
باسلام
از دعوت سرکار خانم مهر ممنونم
ببخشید در جمع قدیمیهای سایت وارد شدم
منم یه سوال داشتم از مهمان محترم جناب reza-d
آیا شما خانمها را در بحث هایی که توی سایت میشه، همپای مردان می بینید یا نه ( از نظر منطق، دانش و تسلط بر احساسات و هیجانات) ؟
سایت متعلق به کسی نیست خواهر گرامی
شما هم کاربر سایت هستید با همان میزان حرمت و احترام @};-
سپیده دم;1002662 نوشت:
آیا شما خانمها را در بحث هایی که توی سایت میشه، همپای مردان می بینید یا نه ( از نظر منطق، دانش و تسلط بر احساسات و هیجانات) ؟
مطالبی نوشته بودم اما با یادآوری خانم "اللیل و الهنار" به نظرم رسید ممکن است تاپیک را از مسیر منحرف کنم
برای پاسخ به سوال شما فقط همین را عرض میکنم که خانمها از نظر دانش مشکلی ندارند، اما گاهی در استدلال و تحلیل دچار مشکل میشوند
این نظر شخصی من است صرفاً
اگر بخواهید به هوش خودتان یه نمره بدید چه نمره ای می دهید ؟
اشتباهی که هرگز تکرار نمیکنید؟
الگوی شخصیتی و رفتاری شما چه کسی بوده ؟
اگه مدیریت صندلی داغ با شما بودی چطور رفتار میکردید؟
چقدر شخصيت واقعيتون به شخصيتی كه اينجا دارید نزديك؟
آدم هنر مندی هستید؟ چه هنر هایی دارید؟ دوست دارید یه چیزی خراب شد خودتون تعمیر کنید؟ یا از اون آقایون هستید که از این فکرا نمیکنید ؟ اگه تعمیرات انجام دادید شده پیچ و مهره اینا کم و زیاد بیارید؟ بیشتر برای چه کسی درد ودل میکنید؟ اولین چیزی که با این کلمات به ذهنتون میرسه؟ خدا: مادر: پدر: شعارتون توی زندگی چیه؟
از این که به سوالات بنده پاسخ دادین متشکرم . در مورد قالب سایت نکته رو که در صندلی داغ مهمان قبل عرض کردم مجددا جهت اطلاع دوستان عرض می کنم :
مدیر سایت;1001178 نوشت:
این موضوع دغدغه بنده و همکاران هم بوده و انشاءالله به زودی قالب جدیدی رو رونمایی خواهیم کرد. تیم فنی در حال بررسی این تغییرات هستند. دعا کنید این اتفاق خوب و مهم محقق بشه. اگر به مشکل خاص برخورد نکنیم به زودی این تغییر اتفاق خواهد افتاد.
انشاءالله.
همین جا از همه بزرگوارانی که در این زمینه تخصص دارند، استدعا می کنیم ما را از پیشنهادات شون محروم نکنند. تک تک پیشنهاداتی که تا کنون مطرح شده و از الان به بعد هم مطرح خواهد شد، با تیم فنی مطرح شده و هر کدام با سیاست های مرکز ملی تطابق داشته باشد و به ارتقای امکانات فضای انجمن کمک کند، یا در قالب آتی دیده شده و یا خواهدشد.
منتظر نظرات خوبتون هستیم.
اگر بخواهید به هوش خودتان یه نمره بدید چه نمره ای می دهید ؟
بستگی دارد. مثلاً در علوم انسانی خیلی خوب هستم اما در دروس مهندسی خیلی ضعیف هستم
اگر بخواهم به هوش خودم در یادگیری نمره بدهم، 18 از 20
و اگر بخواهم به میزان تمرکز خود نمره بدهم، 0 از 20
اللیل والنهار;1002697 نوشت:
اشتباهی که هرگز تکرار نمیکنید؟
اعتماد به هر کسی بجز خودم
اللیل والنهار;1002697 نوشت:
الگوی شخصیتی و رفتاری شما چه کسی بوده ؟
نمیشود شخص واحدی را نام برد
بطور کلی امام علی(ع) الگویم بوده که البته حتی به یک نقطه از شخصیت ایشان هم نرسیدم
در یادگیری هم استاد حسن عباسی و استاد رائفیپور
اللیل والنهار;1002697 نوشت:
اگه مدیریت صندلی داغ با شما بودی چطور رفتار میکردید؟
سعی میکردم تعدادی سوال که پاسخش برای همه کاربردی باشد را بطور ثابت از مهمان بپرسم
و البته سوالات چالشی را بیشتر میکردم (اگر قرار است این بخش را اجرا کنید از مهمان بعدی شروع کنید :khandeh!:)
اللیل والنهار;1002697 نوشت:
چقدر شخصيت واقعيتون به شخصيتی كه اينجا دارید نزديك؟
خیلی زیاد. فقط یک تفاوت واضح دارم و آن اینکه در دنیای واقعی بسیار درونگرا هستم
اللیل والنهار;1002697 نوشت:
آدم هنر مندی هستید؟ چه هنر هایی دارید؟
هنرمند که نه، در حد خودم کارهایی انجام میدهم
شعر
نقاشی
موسیقی
داستان نویسی
اللیل والنهار;1002697 نوشت:
دوست دارید یه چیزی خراب شد خودتون تعمیر کنید؟ یا از اون آقایون هستید که از این فکرا نمیکنید ؟ اگه تعمیرات انجام دادید شده پیچ و مهره اینا کم و زیاد بیارید؟
من اعتقاد دارم یکی از اشتباهات ما در ایران این است که فکر میکنیم هر فردی باید همه چیز بلد باشد!
مثلاً ما مردی که هم لولهکشی کند، هم برقکار باشد، هم رنگآمیز باشد و.... را تحسین میکنیم
در حالیکه این روش کاملاً اشتباه است
خوب است که هر کسی (چه مرد و چه زن) بتواند برخی مشکلات خانه را خودش رفع کند، اما باید یک چیز را یاد بگیریم
اینکه هر کاری به محض اینکه از یک اتفاق معمولی فراتر رفت، تبدیل به تخصص میشود
حتی لولهکشی، حتی برقکاری و..... دقیقاً بیتوجهی به این موضوع است که امروز شاهد هستیم هر کسی یک آچار دستش میگیرد و اسم خودش را میگذارد اوسا!!
این مثلاً اوساها همان کسانی هستند که چند بار لوله منزل خود و فک و فامیل را تعمیر کردهاند و فکر کردهاند متخصص شدهاند
نتیجهاش را هم در ساخت ساختمانها شاهد هستیم که نه استاندارد هستند و نه ایمنی
اللیل والنهار;1002697 نوشت:
بیشتر برای چه کسی درد ودل میکنید؟
بیشتر با همسرم. ولی خب ایشان هم از طرفی خانم هستند و از طرفی بخاطر بیماری روحیهشان بسیار ضعیف شده
راستش را بخواهید، گاهی هم برای اهالی اسکدین درد و دل میکنم که البته اکثر افراد فکر میکنند دارم دعوا میکنم (یکی از کسانی که متوجه این درد و دلها میشوند خواهرمان خانم ریحانه النبی هستند که فکر میکنم بخاطر مطالعات روانشناسی ایشان است)
اللیل والنهار;1002697 نوشت:
اولین چیزی که با این کلمات به ذهنتون میرسه؟
خدا:
مادر:
پدر:
خدا: نزدیکترین دست نیافتنی
مادر: دلیل رحمت خداوند
پدر: دست کمی از مادر ندارد، اما به او تلقین کردهایم که کمتر است!
صد سال اگر درس بخواني همه هيچ است
در مدرسه يک عمر بماني همه هيچ است
خود را به حقيقت برساني همه هيچ است
جز مسخرگي هر چه بداني همه هيچ است
رو مسخرگي پيشه کن و مطربي آموز
صد سال اگر درس بخواني همه هيچ است
در مدرسه يک عمر بماني همه هيچ است
خود را به حقيقت برساني همه هيچ است
جز مسخرگي هر چه بداني همه هيچ است
رو مسخرگي پيشه کن و مطربي آموز
پاسخ این شعر:
این سفسطه از هیچ که گفتی همه پیچ است مغز همه با مته بسُفتی همه پیچ است
گفتی سخنی یا که شنفتی همه پیچ است
در سفسطهء خویش بخفتی همه پیچ است
چون مغز تو عاجز شده از فرق شب و روز
رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز happy
اگر امکان مسدود کردن داشتید کدوم کاربر با کاربرا رو بلاک میکردین؟!! کدومو میزاشتین مدیر؟! در چه بخشی؟!!
یک خانمی هست که متأسفانه بسیار بیادب و بددهن است!
نام کاربریش را نمیگویم اما اگر مدیر بودم قطعاً او را بلاک میکردم
مدیرها به نظرم خوب هستند، همینها را نگه میداشتم
امکان آتش زدن کسی نیست؟ میخواستم بگویم "مسعود فری-من" happy
ترگل;1002773 نوشت:
سخت ترین کاری رو که تاحالا انجام دادین چی بوده؟!
دوباره زندگی کردن
ترگل;1002773 نوشت:
در انجام دادن چه کاری مهارت زیادی دارید؟!
فک زدن! :ghash:
ترگل;1002773 نوشت:
1 - کدوم یک از اعمال مستحبی/واجب بهتون آرامش بیشتری میده؟!
2 - کدوم قسمت از نماز رو بیشتر دوس دارین؟!
1 - نماز شب بهم آرامش میدهد
2 - سجده را
ترگل;1002773 نوشت:
خانمتون از چه ویژگی اخلاقی تون بیشتر تعریف میکنن؟!!
هیچکدام! :-s
ترگل;1002773 نوشت:
یه ویژگی که باعث شد به همسرتون علاقه مند بشین ؟!
کم توقع هستند، غیبت کسی را نمیکنند، در تقسیم کارها وظیفهء من وظیفهء تو نمیگویند
ترگل;1002773 نوشت:
قبل از ازدواج هم عشق رو تجربه کردید؟!
سوال بعدی لطفاً #:-s
ترگل;1002773 نوشت:
خودتون رو در یک خط توصیف کنید
جوانی با استعداد زیاد که بیشتر استعدادش صرف این شد که زندگیش را از دست ندهد. دچار درونگرایی و سکوت بیش از حد که از افسردگی سرچشمه میگیرد. 40 سال منتظر بودم فقط یک لحظه زندگی به من فرصت بدهد، اما نداد! کمی نسبت به افراد بدبین هستم برای همین چندان مایل به برقراری ارتباط با دیگران نیستم
ترگل;1002773 نوشت:
در دوران بچگی خودتون رو با کدوم شخصیت کارتونی مقایسه می کردین؟!! در واقع با کدوم همزادپنداری میکردین؟!!
با شخصیتهای رزمیکار! عاشق هنرهای رزمی هستم
ترگل;1002773 نوشت:
فکر کنید فقط دو انتخاب دارید،سادگی رو می پسندید یا هفت خط بودن رو؟!
سادگی بهتر است، اما هفتخط بودن کاربردیتر و دوستداشتنیتر (مردم برعکس ادعایشان، افراد هفتخط را بیشتر دوست دارند)
ترگل;1002773 نوشت:
به نظرتون احساس تون بیشتر غلبه بر عقل داره یا بالعکس؟!!
هیچکدام! منطقم بر هر دو غالب است! حتی بر عقلم!
ترگل;1002773 نوشت:
آخرین مسافرتی که رفتید کی و کجا بود؟!!
تکراری بود! 8->
اصفهان؛ رفتم به دیدن مادر و خواهرها و برادرم
ترگل;1002773 نوشت:
یک شخصیت تاثیر گذار در زندگی تون رو نام ببرید
بیشترین تاثیر را در زندگی من، جوانی گذاشت که اهل موادمخدر و شراب بود!! (البته معتاد نبود)
هنوز هم انسانی به درک و تحلیل او از مسائل ندیدهام. روانشناس نبود، خودِ روانشناسی بود!
درمورد همین جوان بود که فهمیدم خانواده میتواند یک کودک نابغه را به کجا برساند!
ترگل;1002773 نوشت:
اگر بخواین بین زندگی همراه با فقر ولی توام باعشق و زندگی به لحاظ مادی تامین ولی خالی از عشق و محبت یکی رو انتخاب کنید کدومو انتخاب میکنید؟!!
دومی را، چون هیچ نیازی به عشق و محبت ندارم
ترگل;1002773 نوشت:
آشپزی بلدید؟!!کدوم غذا رو بهتر درست میکنید؟!!
فقط تخم مرغ و املت happy
ترگل;1002773 نوشت:
اسم غذای محلی تون چیه؟!!
واقعاً نمیدانم!
ترگل;1002773 نوشت:
در سنین پایین تر اهل فوتبال بودین؟!!چه پستی بازی میکردین؟!!
بله. هافبک چپ و راست و وسط
البته در محلات بازی میکردم. فقط یک بار با واسطهای قرار بود به تمرینات استقلال اهواز بروم که جور نشد
ترگل;1002773 نوشت:
تو بازیای بچگی عامل برنده بودین و قوی یا بازنده ای که همیشه همه باختا تقصیر اونه یا از این نخودیا که بین دوگروه دست به دست میشن که یکی انتخابش کنه؟!!
توی فوتبال سرم دعوا بود اما در بازیهای دیگر بخاطر قد کوتاهم سر نخواستنم دعوا بود :Nishkhand:
ترگل;1002773 نوشت:
توی کارتن پینوکیو به نظرتون بیشتر مقصر خود پینوکیو بود که هی گول میخورد یا گربه نره و روباه مکار؟!!
هر دو! وسوسه شونده و وسوسه کننده هر دو گناهکار هستند
ترگل;1002773 نوشت:
یه تک بیت که خیلی دوسش دارین مارو مهمون کنید
تکیه بر پُست و مقامت دادهای اما بدان
روزگارِ تکیه دادن بر عصا هم میرسد (از اشعار خودم)
متاسفانه به شکل عجیبی رو این سوال قفل کرده نمیره بعدی
در دانشگاه کارمند بودم و مراقب امتحانات. یک روز که داشتم دانشجویان و برگههای امتحانی آنها را بررسی میکردم تا به ترتیب شماره باشند
خانمی چادری و محجبه در حالیکه سرش پایین بود روبرویم نشسته بود. شمارهاش را پرسیدم که بقیه دانشجویان را طبق آن منظم کنم
سرش را بالا آورد و شمارهاش را گفت
هیچی دیگه..... اصلاً نفهمیدم چه گفت! happy حتی روی پاهایم به زور ایستاده بودم
جالب اینکه او ابتدا از من بدش میامد، میگفت این پسره چقدر هیزه! همش میاد با من حرف میزنه!
اما بعد او هم مثل من دلش از دست رفت....
به خواستگاریش رفتم و همه چیز هم عالی پیش رفت. خانوادهاش مرا بسیار دوست داشتند و خواهرهای من هم با او بسیار صمیمی شده بودند
کل دانشگاه داستان عشق سوزان ما را میدانست. به حدی که مسئولان دانشگاه به ما اجازه دیدار هم در دانشگاه را نمیدادند، میگفتند بدآموزی دارد!!
نه اینکه دانشجویان هم طفلکیها اصلاً بلد نبودند! :shad:
ولی بعد پدرم چون دختر دیگری را برایم در نظر داشت، یک دفعه گفت من دیگر در هیچ کار تو شرکت نمیکنم! و خوب طبیعتاً خانواده دختر هم شدیداً ناراحت شدند
اتفاقات دیگری هم پیش آمد و در نهایت به هم نرسیدیم و با اشک و اندوه از هم جدا شدیم
ابتدا او ازدواج کرد. به اولین خواستگار مناسبی که برایش آمد پاسخ مثبت داد و سریع هم عقد و عروسی
من هم کلاً قید ازدواج را زده بودم، که بعد یکی از اقوام پیشنهادی به من داد که در نهایت منجر به ازدواجم شدیک بار در حالیکه من با همسرم بودم و او با دوستانش بود او را دیدم
هر دو خشکیده و یخ زده و با گلوی بغض گرفته، چند لحظه در سکوت به هم خیره شدیم، به هم سلام کردیم و بعد رفتیم به راه خود
بعد از آن دیگر او را ندیدم. امیدوارم هر جا که هست خوشبخت باشد
[="Teal"]چقدرررر تلخ...
قطعا همون مقدار که شنیدنش ناراحت کننده بود یادآوریش برای شما دلگیری بیشتری داشت
عذرخواهی میکنم برای اصرار بیجام
من پیشنهاد میدم دیگه پاشین تا ملت افسردگی نگرفتن
از تمام دوستان بخاطر دعوت از من تشکر میکنم. بخصوص از دوست عزیزم آقا مسعود
گفتم برای خاتمهء صندلی داغ، شعری تقدیم کنم و بعد هم انشاالله نفر بعدی دعوت شود
البته ساعت 3 صبح است! اگر شعرم ایراد دارد به بزرگی خودتان ببخشید
بنام خدا
غصهای در قلب من، از اندک و بسیار نیست
هیچ حاجت بهر هر دیوانه یا هشیار نیست
هر نفس در سینهام با میل خود وارد شود
باز بیرون رفتنش چیزی بجز اجبار نیست
عمر من چون ضربههای قلبِ من هر صبح و شام
میشود تکرار، هم چیزی بجز تکرار نیست
بی گنه من در خودم با حکمِ قاضیهای شهر
حبس گشتم، گر چه در اطراف من دیوار نیست
آستینها بهر من این نکته را آموختند:
زیر دست دوستان چیزی به غیر از مار نیست
هر چه استغفار کردم با زبان از فعل عشق
قلب من اما دمی حاضر به استغفار نیست
باختم دنیا و عقبی را؛ بهشت از دست رفت رو به هر سو میکنم راهی به غیر از نار نیست
عشق اگر داری به دل پنهان نگاهش دار چون
این جهان بهر گناه عاشقی ستار نیست
با این بچه هایی که داری باید کاپ طلا بدیم به این مهمانداری اصلا :d [-x:!!^#(^#:-s
Reza-D;1002772 نوشت:
مغز همه با مته بسُفتی همه پیچ است
بله باید اول کار بدانیم که همه پیچ است؟
که آنگاه چه نیازی به مته وقتی همه پیچ است شنفتید که چه گفتند! پیچش چو به ابزار،بپیچد
حتما که گشاید چون همه پیچ است
Reza-D;1002852 نوشت:
از تمام دوستان بخاطر دعوت از من تشکر میکنم.
از مهمان محترم کلبه جناب آقای Reza-D
برای شعرهای زیبا و حضورشون کمال تشکر رو داریم.
برایتان آرزوی بهروزی داشته و ان شاءالله 40 سالگی همراه با موفقیت در تمام لحظات زندگیتون تجربه کنید.@};-
یاحق
[SPOILER]:dاز ترکی به فارسی بهتر از این جمله بندی نمیشه[/SPOILER]
خداییش وقتی مهمان یکی مثل من باشد همین که پبیشنهاد سقوط از دره به او ندادید لطف کردهاید! :Nishkhand:
کامنتهای خانمها را بخوانید همگی به خونم تشنهاند، تازه خانم "رهگذر آسمان" داشتند تشریف میآوردند به تاپیک صندلی داغ!!:-ss
به نظرم پیشنهاد خانم "ترگل" بیشتر برای نجات جانم بود
ولی جدی اگر باز هم سوالی باشد و شما مدیران محترم دستور بفرمائید؛ همچنان در خدمت هستم
۱- آیا نیاز به تایید همه دارین؟ در صورت مثبت بودن جواب علتش و در چی میدونید؟
خیر به هیچ وجه
کاری که فکر کنم درست است را انجام میدهم و قضاوت کسی برایم مهم نیست
روزنه;1002902 نوشت:
۲-علت عدم رسیدن به آرزوهاتون در چی میدونید؟
اطرافیان! زندگی خانوادگی و وابستگی زیاد به جمع در ایران مزایایی دارد ولی معیبی هم دارد
مهمترین عیبش این است که نمیتوانی خودت باشی و مجبوری زندگیت را با دیگران تطبیق دهی
روزنه;1002902 نوشت:
۳-تا به حال اقدام کردین خودتون خودتون و تغییر بدین مثلا دیدگاهتون و عوض کنین؟
سوالتان واضح نیست. از چه نظر؟
اگر منظورتان تغییر نگاهم از منفی به مثبت است بله خیلی سعی کردم، ولی نشد
روزنه;1002902 نوشت:
۴-چندتا از شادی و سرگرمی های رضایت بخش و در زندگیتون دارین؟
خیلی کم. تقریباً 80 درصد زندگیم باب میلم نیست
علاقه زیادی به فیلم دیدن دارم و اتفاقاً در دو روز گذشته چند فیلم دیدم و حسابی ریفرش شدم happy
روزنه;1002902 نوشت:
۵- به روحانی آخوند معتقدین یا مذهبی های با تحصیلات؟
خیلی مایل بودم این را توضیح بدهم چون چند نفر دیگر هم پرسیده بودند (بخاطر حرفهایی که گاهی میزنم)
پس در پست بعدی جداگانه عرض میکنم
روزنه;1002902 نوشت:
۶- نظرتون راجب آیت الله فاطمی نیا؟
عشق :hamdel:
روزنه;1002902 نوشت:
۷- ویژگی بارز من چی هست؟
میل به بهتر شدن
روزنه;1002902 نوشت:
۸- چقدر و چرا میخواین بقیه به عقاید شما برسن؟
چون فکر میکنم هنوز نتوانستهایم معنای دنیا و آخرت را بفهمیم
راستش خیلی اصرار دارم. در این مورد کمی دیکتاتورم happy
روزنه;1002902 نوشت:
۹- بهترین مرحله ی زندگی انسان کدوم مرخله میدونین؟
جوانی
روزنه;1002902 نوشت:
۱۰- انسان هایی با عقاید ریز و درشت و پیچیده مثل اتاق پر از تارهای تنیده و درهم رفته هستن ولی راه مستقیم یکی و آسون و ساده هست، چند درصد قبول دارین؟
برای پاسخ این سوال از حرف قشنگ دوستم "مسعود فری-من" استفاده میکنم
در امضای ایشان نوشته: ما همیشه در حال انتخاب هستیم بین بهترین راه و سادهترین راهمنتهی یک نکتهء ظریف در این بیان هست. اینکه ساده بودن در این جمله به معنای ساده بودنِ عملی نیست، بلکه به معنای ساده بودن از نظر پذیرش است. مثلاً کسی که مدام دنبال مال دنیا است خب از نظر عملی بسیار در سختی است چون مدام باید در حال کار کردن باشد، خرید و فروش کند، دنبال چک باشد، یک روز بدهکار، یک روز طلبکار و.... عمل این فرد با سختی همراه است اما از نظر تفکر دنبال تفکر سادهتر بوده، اینکه باید تا میتوانی پول جمع کنی! به عبارتی او بجای راه بهتر یعنی ذخیره برای آخرت که نیاز به مقداری تحلیل و بصیرت دارد، راه سادهتر یعنی پرداختن به دنیای مادی را پیش گرفتهلذا در پاسخ به سوال شما باید بگویم اگر کسی بخواهد راه درست را بداند و درک کند، ابتدا باید راههای ساده را از ذهن حذف کند
آن وقت خواهد دید که آنچه به نظر خیلی پیچیده میآمده، چقدر سرراست و قابل فهم است
۵ - به روحانی آخوند معتقدین یا مذهبی های با تحصیلات؟
بعضی دوستان از من پرسیدند چرا با مذهبیها مشکل دارم و از آنها گلایه دارم
در واقع این نظر اشتباه است. بنده با مذهبیها نه تنها مشکلی ندارم بلکه عاشق آنها هستم
اما تعریف من از مذهبی با آنچه در جامعه رایج است متفاوت است
در جامعه به کسی مذهبی گفته میشود که یک سری ظواهر را رعایت کند (ابداً منظورم این نیست که این ظواهر کم ارزش هستند) ولی به نظر من اینها صرفاً نشانههای نمادین است، نه نشانههای حقیقی یک فرد مذهبیبه همین دلیل من به کسی که نماز بخواند، روزه بگیرد، در عاشورا سیاه بپوشد، در مجالس دعا شرکت کند، چادر بزند/ریش بگذارد و..... نمیگویم مذهبی
من به کسی میگویم مذهبی که علاوه بر اینها که گفته شد، چند خصوصیت دیگر را هم داشته باشد:
1 - در همه حال از حق دفاع کند، حتی جایی که به زیان خودش باشد
2 - از تکبر، حسد، کینه و خساست به دور باشد
3 - برای کمک به دیگران پیش قدم باشد. از گرفتاریهای مردم باخبر بوده و برای رفع آن بکوشد
4 - خودش را از دیگران (از جمله آنهایی که در عرف به آنها گفته میشود غیرمذهبی) برتر نداند
5 - اخلاق و ادب او در حد قابل قبولی باشد و دست و زبانش گزنده نباشد
6 - دارای افکار خشک و بسته نباشد. بلکه اهل شیک پوشی، شوخی و بگو بخند باشد
7 - برای علم ارزش قائل باشد و در این زمینه تلاش کند
8 - بصیرت داشته باشد و بتواند مسائل را در حد خودش تحلیل و بررسی کند
و.......
میدانیم که قاتلین امام حسین(ع) نیز نماز میخواندند و روزه میگرفتند و اتفاقاً خیلی هم اهل دعا و نیایش بودند!
حتی در عاشورا قبل از کشتن امام حسین(ع) غسل شهادت انجام دادند!
اما هیچ چیز از این اعمال نمیفهمیدند! یعنی هدف را نمیشناختند
قاتلین امام حسین(ع) نیز نماز میخواندند و روزه میگرفتند و اتفاقاً خیلی هم اهل دعا و نیایش بودند!
حتی در عاشورا قبل از کشتن امام حسین(ع) غسل شهادت انجام دادند!
اما هیچ چیز از این اعمال نمیفهمیدند! یعنی هدف را نمیشناختند
دم ز راه و رسم سلمان میزنیم
لاف اسلام و مسلمــان مـیزنیم
کو نشان از اینکه ما اهل دلیم؟
زانکه بی دل، بر نمازی باطلیم!میشود در کاخها، راز و نیاز!
صد رکعت تزویر دارد هر نماز
سجده بر پست و ریاست میکنیم
با خـــدا هم مــا سیاست میکنیم
میچکد شک بر سر سجـادهها
وای از آن روزی که افتد پردهها
ما که هر دم، دم ز حیدر میزنیم
بر یتیمانِ عـلـــــــی سر میزنیم؟
ما خـــدایـــان زیادی سـاختیم
مال مردم را به خود پرداختیمکاش مـا از نسـل سلمــــان میشدیم
لحظه ای؛ یک دم؛ مسلمان میشدیم(شعر از من نیست، فقط چند کلمهاش را تغییر دادم)
در مورد غلبه سودا هم حق با شماست. قصد درمان هم دارم اما فعلاً شرایطش فراهم نیست
حرف شما هم درست است و من هم موافقم. با این حال لازم است توضیحی عرض کنم
شما باید ابتدا گران قیمت را تعریف کنید برادر. همین امام علی(ع) که روایت ایشان را نقل کردید، مرکبی با ارزش داشتند به نام دُلدُل. یا امام حسین اسبی ارزشمند داشتند به نام ذوالجناح. اگر بخواهیم شبیه مرکبهای ایشان را در دنیای امروز مثال بزنیم، چیزی میشود در حدود همان کادیلاک و لینکلن! همچنین داشتن خانهء بزرگ و مرکب خوب، در روایات ما برای مؤمن تأکید شده است. برای نمونه پیامبر(ص) سخنی دارند که میفرمایند:
مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ دَابَّةٌ يَرْكَبُهَا فِي حَوَائِجِهِ وَ يَقْضِي عَلَيْهَا حُقُوقَ إِخْوَانِهاز سعادت مرد، داشتن مركبى است كه در انجام كارهاى خود از آن استفاده كند و حوائج برادران خود را نيز برآورد
بحار الانوار - ج 61 - ص 171
منتهی آنقدر به من و شما پراید و پژو 405 و سمند با تکنولوژی 40 سال پیش و کیفیت ساخت افتضاح نشان دادهاند که خیال میکنیم داشتن یک مرکب خوب یعنی همینها! و بیشتر از آن میشود نشانه تجملگرایی! قطعاً داشتن یک مرکب خوب و مناسب که مصداق امروزیش ماشین است، نه تنها ایرادی ندارد بلکه از نشانههای نعمت الهی است. آنچه نشانه تجمل است و در روایات از آن نهی شده، داشتن ماشینهایی است که پول اضافی جای آنها بدهیم در حالیکه مصرف و ارزش جدیدی به ما نخواهد داد. برای مثال شما میتوانید سوار کیا اُپتیما یا رنو کولئوس یا هیوندای سانتافه بشوید و ابداً نشانه تجمل نیست بلکه اینها مصداق یک مرکب خوب و ارزشمند هستند. اما اگر خواستید سوار ماشینی بشوید که بالاتر از نیاز یک انسان است و قیمتی توجیح ناپذیر دارد (مثلاً انواع لیموزین)، آن وقت میشود مصداق تجملگرایی و فخرفروشی
[="Teal"]سلام ...
بی اغراق و خیلی جدی،شما رو میشه به عنوان یکی اسطوره های صبر (در زمان فعلی) معرفی کرد شخصا جای شما بودم کم می آوردم، کما اینکه خیلیامون در برخورد با مشکلات کوچیک زندگی جامیزنیم فک میکنم ظرفیت زیادی رو از خودتون نشون دادین که خدا اینطور امتحانتون کرده کاش کمی از صبر شما رو من هم داشتم ...
منظورم از سبک زندگی،شیوه قبلی زندگی و عقاید متفاوت قبلی تون بود چون در تاپیکی یادمه گفته بودید قبلا نگاهتون به زندگی و حتی رفتار و عقاید متفاوتی داشتید و در حال حاضر هم اون طور که من برداشت کردم چون به حقیقت دین رسیدید و عده ای هرچند اندک رو میبینید که جزو دینداران واقعی هستند به درستی انتخابتون شک ندارید مبخوام بدونم اگر غیر از این بود اگر همه چیز رو سیاه میدید از این حقیقت و راهی که انتخاب کردید برمی گشتید یا با وجود همه سیاهی ها باز انتخابتون این مسیر بود؟!!
وقتی دلگیر میشید چه کاری انجام میدین؟!!
از قدیم گفتن مرد گریه نمیکنه شاید به خاطر اینه که آقایون بروز نمیدن احساساتشونو،یا جنسشون که بالاخره در مقابل هرچیزی وا نمیدن و محکم ترن،اما چه مرد چه زن بالاخره دو نوع دارن کسایی که راحت گریه میکنن کسانی که به راحتی گریه نمیکنن شما جزو کدوم دسته هستید؟!!
بزرگترین شانس زندگی تون چی بوده؟!!
چرا برای به دست آوردن چیزهایی که فکر میکردین دیگه زمانش گذشته (شغل و رشته هایی که فک میکردید توش موفق میشید) تلاش نمیکنید؟!!
یه کار رو بگید که توی زندگی انجام دادین و اگه باز برگردین به اون بازه دوباره همون کارو انجام میدین؟!
اگر زندگی تون مث یه فیلم بود دوست داشتید کدوم قسمتشو طولانی و حرکت اهسته بزارید (لذت بخش) کدوم قسمتشو حذف و کدوم قسمت رو دور تند بزارید؟!!!
اگر زندگی رو به عنوان یک کوه فرض کنبم شما در حال حاضر کجای کوه قرار دارید؟!
خودتون رو بیشتر یه آدم انتقاد پذیری میدونید یا منتقد؟!!
شهیدی هست که بهش علاقه خاصی داشته باشید؟!!
در مورد زیارت نظرتونو پرسیدم فکر نمیکنید کمی حرفتون شبیه کسایی که میگن چرا حج چرا اربعین،کلی فقیر داریم و....
البته منظورتون رو فهمیدم که بعد منزل نبود در سفر روحانی ...
ولی در هر صورت آرامشی که این اماکن به ما میدن و انرژی که دریافت میکنیم و فارغ از هیاهوی زندگی تخلیه روانی میشیم کم نیس و نمیشه تاثیرشو نادیده گرفت
در مورد زیارت اربعین هم نظرتون همینه؟!!
اونجا که دیگه خیلیا حتی به کربلام نمیرسن از حیث شلوغی چه برسه به گرفتن ضریح و....
در مورد چندتا از کاربرا یه نظراتی دادین در مورد منم نظر بدین happy
[SPOILER] یکمی سوالام توضیحی شد عذرخواهی میکنم [/SPOILER][/]
با شوق تماشای رُخِ دلبرِ بی سر
بی پا، دِلِ من راهی بین الحرمین است
دانی که چرا هر چه که دیده، همه زیباست؟
زینب بخدا محو تماشای حسین است
باسلام
جایی برای آپلود پیدا نکردم
بهترین سودا زدا ها کدامند؟
هم بله و هم نه. از نظر طبیعت مردانهام بله، خیلی زیاد مایل به تعدد زوجات هستم
اما زندگی را باید با توجه به جایی که ایستادهای تعریف کنی
و برای من، همسرم و قلب ایشان از همه چیز مهمتر است
راه دیگری ندارد
چون خداوند هر موجودی را ابتدا به شکل اصلی آن خلق کرده، نه به شکلی که نیازمند به والدین باشد
از هر دری سخنی! happy
گفتم دیگر کاری با تو ندارم، اگر امام من بودی دستم را میگرفتی! اصلاً از لج تو از فردا میروم دنبال انواع گناه! همان شب خواب دیدم که داخل یک مینیبوس هستیم. چند پسر و چند دختر که قرار است برویم با هم.....
از ماشین پیاده شدیم و رفتیم سمت خانهای که قرار بود دسته جمعی در آنجا گناه کنیم که بین راه یک دفعه به خودم آمدم و گفتم، نه! من نمیروم! خدا دارد میبیند! همان لحظه دیدم جلوی یک ستون ایستادهام که شعری از حافظ به دو زبان فارسی و عربی با طلا بر روی آن ستون نوشته شده بود
بعد دری بر روی ستون باز شد و داخل ستون اطاقکی بود که پارچهای سبز داخلش پهن بود. مانده بودم که بروم داخل یا نه؟!
که دیدم از آن طرف ستون (ستون شیارهایی داشت که پشتش پیدا بود) مردی لاغر اندام که سبیلی هم داشت و لباس خادمین امام رضا(ع) بر تنش بود به من اشاره میکند
پرسیدم چه میگوئی؟ گفت: در برای تو باز شده، بیا داخل! رفتم توی اطاقک و ستون شروع کرد به چرخیدن. سرم گیج رفت و بیهوش شدم. وقتی بیدار شدم دیدم در حیاط حرم امام رضا(ع) و کنار همان خادم ایستادهام
یک دیگ بسیار بزرگ آنجا بود که شربتی خکستری رنگ در آن بود و زائرین هم مشغول رفت و آمد بودند
آن خادم جامی را توی دیگ برد و پر از شربت کرد و به من داد و گفت بخور. شربت را که خوردم دوباره بیهوش شدم
وقتی به هوش آمدم روی زمین افتاده بودم و جام هم کنارم افتاده بود و آن خادم بالای سرم بود و به من گفت: این هم پاسخ امام رضا
چون معمولاً سخنان ایشان دارای چند لایه هستند
سرها بریده بینی، بی جرم و بی جنایت
در خواب که کابوسها معمولاً درهم برهم است. در بیداری کابوس من اول صبح است که میخواهم بروم سر کار happy
نه اینکه بگویم سایت ارزش ندارد، منظورم این است که اولویتهای دیگری دارم
یعنی تیربار که چه عرض کنم، کاتیوشا هستید در سوال پرسیدن happy
بدون تعارف میگویم قصد شکست نفسی و این حرفها هم ندارم. افرادی با مشکلاتی هستند که من در برابر آنها هیچم
ولی خداییش خیلی سخت است
ضمناً من ادعای این را که به حقیقت دین رسیده باشم ندارم. اما این ادعا را دارم که چیزهایی را فهمیدهام که هر کسی نمیداند
درمورد برخی از مسائل خیلی دیر گریهام میگیرد، مثلاً برای مرگ افراد فامیل
اما در موارد دیگری مثل اینکه مظلومی را ببینم سریع گریهام میگیرد
نابینا شدن چشمم. کافی بود صندلی که به صورتم خورد کمی آن طرفتر میخورد و من ضربهء مغزی میشدم
همینطور همسرم که بسیار سازگار است. شاید باورش سخت باشد اما تا به امروز که 7 سال از زندگیمان میگذرد هنوز همسرم به من نگفته چیزی برایم بخر
بعد هم پسر سالم و باهوشی که خدا به ما داده
ساعت 6 صبح بیدار میشوم و ساعت 6 یا 7 بعد از ظهر به خانه بر میگردم
علاوه بر اینکه مشکلات خیلی زیادی هم دارم که هم هزینه، هم زمان و هم تمرکزم را از من گرفته
80 درصدش را حذف میکردم!
بیشتر به نفس شهادت نگاه میکنم تا خود شهید، ولی شهید بهشتی را خیلی دوست دارم
ضمناً اشتیاق زیادی دارم راز شهادت شهید حسن آیت را بدانم
اما به یک نکته هم توجه داشته باشید که این افراد هم همیه اشتباه نمیکنند
این حرف که تا وقتی فقیر داریم، چرا حج؟ چرا اربعین؟ در مواردی درست است
مثلاً وقتی حج واجب را رفتهایم و میدانیم همسایه ما گرسنه است، دیگر حج مستحبی به نظر من معنا ندارد
یا مثلاً افرادی را میشناسم تا الان 45 مرتبه کربلا رفته، در حالیکه میتوانست به اطرافش هم نگاه کند و واجبات مهمتری را ببیند
چند تا از خانمها هستند که آنقدر برایم حرمت دارند، که حتی در زمان عصبانیت و هیجانی شدن، وقتی اینها وارد تاپیک میشوند فیتیله زبانم را پایین میکشم
شاید ظاهراً یکم دور بر دارم ولی در باطن واقعاً جلوی آنها یک حس احترام مرا در بر میگیرد که بخاطر رفتار باشخصیت خود آنهاست
چند تا از این خانمها اینها هستند: یارب، اللیل و النهار، ریحانه النبی، همای رحمت، حبیبه، ترگل
سلام مجدد
تا حالا به این فکر کردی که زندگیت رو تغییر بدی ؟
چقدر براش تلاش کردی؟
به نظرت تلاشت کافی و مورد قبول بوده؟
به نظرت باید به تعیین مسیر زندگی بیشتر فکر کرد ، یا به حل مشکلات زندگی کنونی؟
آیا با تغییر مسیر ، مشکلات حل نمی شن؟
چطور می شه از مشکلات لذت برد؟
نمیدانم شروحیل جان، خودم هم سردرگم شدهام
مشکل این است که اصلاً فرصت تمرکز و فکر کردن پیدا نمیکنم
چند بار با همسرم تلاش کردیم شرایط را تغییر بدهیم اما همهاش بینتیجه ماند
[="Teal"]سلام مجدد
ممنونم شما لطف دارید به دور از هرگونه چاپلوسی و تملقی (ذاتا نیستم) شما رو یکی از کاربران فرهیخته سایت میدونم که البته این اواخر کمی تلخ شدید در گفتار که فک میکنم ریشه ش جای دیگه ای هست و قلبا
اینطور نیستید ....
می بخشید که با گوشی هستم و نمیدونم چطور میشه با گوشی تک تک جملات رو نقل قول کرد اگر این امکان هس راهنمایی کنید
نمیدونم کاتیوشا چیه ولی فک میکنم یعنی خسته تون کردم؟!!!
اگر فکر کردید باعث میشه دلمون واستون بسوزه و کمتر سوال بپرسیم در اشتباهید ....
با شما میشه سوالات چالشی توضیحی پرسید حیف که در این مقال نمی گنجد
به نظرتون در مورد آقایون کدوم درست تره؟!! اول دلشون بلرزه بعد خواستگاری برن یا اول خواستگاری بعد به دل نشستن؟!!!
ملاک به دل نشستن بعضی آقایون بالاتر از حد نرماله(مثلا از 20 پ،20 و نه 18)،به نظرتون تا این حد وسواس به خرج دادن با توجه به ذات آقایون درسته یا باید طرز فکرشونو عوض کنن ؟!
تضادی بین حرفاتون هست که متوجهش نمیشم،از طرفی می فرمایید که تا جایی که میتونستید در کنار همسرتون بودید و موقع دلگیری و آشفتگی بهشون پناه میبرید و از طرفی میگین تنهایی رو ترجیح میدین و از مجموع حرفاتون شاید بشه برداشت کرد کمی مجردی رو ترجیح میدین،اگر الان 25 سالتون بود کدوم رو انتخاب میکردید متاهلی یا مجردی؟!(بدون در نظر گرفتن شرایط خوب یا بد)
تا حالا اتفاق افتاده به کسی که بدی در حقتون کرده خوبی کنید؟!!
اگر خانم تون موقعیت اشتغال داشتن ولی در اداره ای که اکثرا کارمندان مرد هستند موافقت میکردید؟!!
به نظرتون در بی حجابی خانومها بیشتر همسر و پدراشون مقصرن یا خود خانم ها؟!!
اگه بخواین چند مورد از حقوق آقایون که در موردش اجحاف شده نام ببرید کدوم موارد رو نام میبرید؟!!
عزیزترین فرد زندگی تون در حال حاضر؟!!
اگر بخواین یه مقصر برای ناکامی های زندگی تون بگید چه شخص یا اشخاصی هستن؟!!
تاریخ عقدتون و تولد همسرتونو(روز و ماه فقط) بی تقلب بگید
فکر می کنید موانع زندگی باعث رشد شما شدن یا پسرفت؟!![/]
مگر ایکه کل پست را نقد قول کنید بعد قسمت مورد نظر را گلچین کنید (بقیه متن را پاک کنید) که خیلی دردسر دارد
ولی فکر میکنم تعداد گروه اول بیشتر باشد. یعنی اکثراً دوست دارند اول دلشان بلرزد
نکته بسیار مهم:
خانمها فکر میکنند که مردها فقط جذب چهرهء زن میشوند درحالیکه مردها جذب زیبایی زن میشوند و فقط بخشی از زیبایی، چهره است
زندگی من در حال حاضر همینی است که در آن قرار دارم و مهمترین آرامشم در این زندگی، نوازش و توجه همسرم است
ولی صادقانه، تاریخ تولدشان را یادم هست ولی تاریخ ازدواجمان را نه happy
توصیه رهبری هم همین هست. اما دشمن خارجی، خلاف آن را در جامعه القاء میکند.
احسنت بر شما.
چرا بعضی مدعیان تدبیر و عقل و فهم و سیاست، نکات به این سادگی و روشنی را نمی فهمند؟!
[="Teal"]کاتیوشا واقعا هولناک بود فکر میکردم نهایتا در حد تیربار هست...
با اغماض می پذیرم (یکی دو سوال رو به جواب دلخواه نرسیدم)
فکر میکنم سوالات کوتاه جواب گزینه مناسبتری هستن ....
حاضر بودید مبلغ هنگفتی رو می گرفتید و به یک سفر با امکان اینکه هرگز برنگردید میرفتید؟!!(مثلا سفر به مریخ)
بیشتر آدم خونسردی هستید یا حرص و جوشی؟!!
اولین واکنش تون در هنگام عصبانیت چیه؟!!
خانم ها رو (جنس زن ) در بک جمله توصیف کنید
اگر میتونستید یک اختراع بشر رو برای همیشه حذف کنید و یک اختراع رو به تعداد زیاد تکثیر کنید کدوم دو اختراع بودن؟!!
دوست داشتید با کدوم کاربر و یا کارشناس در خارج از سایت بیشتر آشنا بشید و ببینیدشون؟!!
به نظرتون سربازان و فعالین فعلی فضای مجازی تونستند اقدام موثری در مقابله با جنگ نرم انجام بدن یان؟!!
اگر قرار بود به عنوان یکی از مدیران ارشد کشوری انتخاب بشید ترجبح میدادین چه سمتی داشته باشید و اولین اقدام تون چی بود؟؟!
سربازی رفتید؟!!یه خاطره خنده دار ترجیحا برامون بگید
روابط تون در دنیای مجازی گسترده تره یا واقعی؟!! به همین میزان که در اینجا با افراد تعامل دارید و دوستان زیادی دارید در بیرونم همین طوره یا بالعکسه؟!!
دوست داشتید کدوم داستان از داستان هایی که در بچگی میشنیدیم حقیقت پبدا میکرد؟!!(مثلا غول چراغ جادو و براورده شدن ارزو)
از کدوم امکان اسک دین خیلی خوشتون میاد؟!!
با فیلتر شدن تلگرام،توییتر،اینستا و... موافقید یا خیر؟!!
اگر قرار بود جایی غیر از محل فعلی تون زندگی کنید کجا رو انتخاب میکردید؟!!
یه شعر بگید توش عشق،بلا و جوجه باشه
به نظرتون کدوم سخت تره گفتن یه شعر با سه کلمه بالا یا سرو کله زدن با برخی کاربرا؟![/]
به شخصه امام حسین(ع) را خیلی دوست دارم و همه میدانیم که برای دوست داشتن ایشان دلایل زیادی وجود دارد
اما مهمترین دلیلی که من ایشان را دوست دارم این است که حق و باطل را بطور کامل از هم جدا کردند
همین الان در کشور خودمان افراد زیادی داریم که به خیال خودشان آدمهای خوبی هستند؛ حتی در بین مذهبیها
ولی خوبیِ اینها یا مذهب اینها، صرفاً در اعمالی است که دردسر چندانی نداشته باشد!
اگر به پرسشهای کاربران دقت کرده باشید یکی از پرسشها این بود که سختترین کار دنیا چیست؟ (همچین سوالی بود)، و من پاسخ دادم اجرای عدالت درمورد خود
و جای دیگری پرسیدند راه رسیدن به بهشت چیست؟ و من پاسخ دادم ایثار
بیشتر ماها تا جایی که کسی کاری به ما نداشته باشد مسلمان هستیم، خیلی هم مسلمانیم! اصلاً از معصومین(ع) هم جلو میزنیم!
ولی کافی است مجبور شویم عدالت را درمورد خود اجرا کنیم یا نیاز باشد از چیزی بگذریم. اینجاست که معلوم میشود واقعاً چقدر مسلمان هستیم
برای نمونه توی شرکت ما وقتی کارگری نسبت به قوانین شرکت بیتوجهی میکند، اکثر کارکنان وظیفهء شرعی و انسانی خود میدانند که او را سرزنش کنند
اما وقتی مدیران و رؤسا از قوانین تخطی میکنند یا حتی به کارگران ظلم میکنند، تقریباً تمام آن کارکنان مصلحت اندیش میشوند!! و سکوت میکنند
چند بار به آنها اعتراض کردهام که چرا در مقابل اشتباهات مدیران عکس العمل نشان نمیدهید؟ پاسخهایشان بسیار شبیه به پاسخهای دولت فعلی بود happy
ابزار پزشکی را به تعداد زیاد تکثیر میکردم (همین را از همسرم پرسیدم گفتند جاروبرقی کنترلی که زنها مجبور نباشند مدام خانه را جارو بزنند happy)
واقعاً انتخاب سخت است بین کاربران:
عبد شکور، لبیک یا علی النقی، ستایشگر، ناگفتههای ناب، خباء، شروحیل، ابوالبرکات، باء، حقدوست، بن موسی، فاتح و..... بین اساتید:
مسلم، مسلم، مسلم (کلاً خیلی مسلم happy)، حامی، کریم (از اساتید قدیمی)، عامل، حنیف، اویس، مشکور و.....
مدیریت فرهنگی که دلیلش مشخص است، چون در مباحث فرهنگی مشکلات فراوانی داریم
اولین اقدامی که میکردم فعالیتهای فرهنگی را از سمت شعار و نوشته و بیلبورد دور میکردم و به سمت سینما و موسیقی و بخصوص آموزش و پرورش میبردم
مدیریت اداری هم از این بابت که یکی از نیازهای مهم بشر زمان است که در کشور ما هیچ ارزشی برایش قائل نیستند!
متاسفانه بخش زیادی از زمان کارمندان و مراجعهکنندگان در کاغذبازیهای بیخود اداری از بین میرود
پس اولین اقدامی که میکردم سیستم الکترونیک را جایگزین سیستم کاغذی و سنتی میکردم و سیکل کارهای اداری را هم به حداقل میرساندم
در دنیای واقعی بسیار درونگرا و گوشهگیر هستم
یه نفر میاد که من تشنهء بوئیدنشم
مثل یک معجزه اسمش تو کتابا اومده
تنِ اون شعرای عاشقانه گفتن بلده
خالیِ سفره مونو پر از شقایق میکنه
واسه موجای سیاه، دستا رو قایق میکنه
خشم این حنجره ی خسته همیشه غایبه
کلید صندوق در بسته همیشه غایبه
نعرهی اسب سفید قصهی مادربزرگ
بهترین شعرای سربسته همیشه غایبه
یه نفر میاد که من منتظر دیدنشم
یه نفر میاد که من تشنهء بوئیدنشم....
در ایران، شاهینشهر در استان اصفهان را دوست دارم
هم شیرینه هم اینکه خیلی لوسه happy
به نام خدا.
با عرض سلام.
بنده میخواستم جسارت کنم و سوالی بپرسم از محضر برادر گرامی، جناب رضا-دی.
چه چیزی تهدید بشه حاضرید پا روی حقیقت بذارید؟
ستایشگر :Gol:
یک موضوع در مقابل حقیقت بطور کلی؟
یا دو حقیقت در برابر هم؟ ولی در کل از ادعا تا عمل خیلی راه است و من واقعاً نمیدانم در عمل چقدر میتوانم پای حقیقت بمانم
اما تنها چیزی که اگر تهدید شود، ممکن است در گفتن حق دست و دلم بلرزد، دو چیز است: 1 - آبرو
2 - جان یک انسان، بخصوص خانواده
[="Teal"]سلام
پاسخ هاتون خیلی جالب بود ولی همش یه طرف شعرتون یه طرف دیگه قبول دارین؟!! ;))
[SPOILER] تکراری میشه وگرنه تکرار میکردم خیلی جالب بود، البته نگران نباشید جایگزین دارم b-)
[/SPOILER]
امیدوارم من جزو اون "برخی ها" نباشم[-(
خب کاتیوشا رو دوباره( استارت روشن پر؟!!)در کل راه میندازیم
چه ویژگی در خودتون دارید که حس میکنید خیلی خوبه و چه ویژگی دارید که دوس داشتین نبود؟!!
چه چیزی حال تون رو فوق العاده خوب میکنه؟!
در دوران مدرسه نمره املاتون چند بود؟!!
اگه موضوع انشاء همیشگی بچه ها یا همون علم بهتره یا ثروت رو الان ازتون می پرسیدن چه جوابی می دادید؟!!
تاحالا تو زندگی تون کسی رو دور زدین؟!!
از چه ویژگی در خانم ها خوشتون میاد از کدوم خصوصیت اخلاقی (مشترک در جنس زن ) بدتون میاد؟!!
به نظر شما آقایون وفادارترن یا خانوما؟!!
به نظرتون اگه زمان مرگ رو میدونستیم زندگی چه رنگی میشد؟!!
تاحالا پیش اومده دلتون بخواد خواب به خصوصی رو ببینید؟!! در چه موردی؟!(مکان/شخص/زمان خاص؟!)
اگه قرار بود از بین جمعی دوستانی انتخاب کنید اونها رو با چه ویژگی هایی انتخاب میکردید؟!!
بیشتر شعار میدین یا عمل میکنید؟!! شعار زندگی تون چیه چقدر با هدف تون در یک راستاس؟!!
یه اعتراف از هر مرحله زندگی تون که تمایل دارید برامون بگید ;;)[/]
این صبوری که عرض کردم از بحث عصبانی شدنم جداست. منظورم از درون صبورم. مثلاً وقتی چشمم نابینا شد پدرم گریه میکرد و میگفت هر چه منتظر ماندم یک بار این پسر گلایه و شکایت نکرد! البته الان دیگر مثل قبل نیستم
ویژگی بد: نمیتوانم حقم را بگیرم! خصوصیت صبوری و ساکت بودن زیادش هم خوب نیست. گاهی آنقدر کوتاه میایم که دیگران آن را ضعف برداشت میکنند
درحالیکه ضعیف نیستم، ولی خب برداشت دیگران این است
هر چیزی که بصری باشد. بخصوص فیلم و سخنرانی
دوم:
گفتگو و تبادل نظر
مهم روش استفاده است
اگر ثروتی که حضرت خدیجه(س) برای اسلام خرج کردند را با علمی که باعث ساخت سلاح کشتار جمعی میشود مقایسه کنیم، آن وقت علم بهتر است یا ثروت؟
اما برای مصون ماندن از صدمهای که کسی بخواهد به من بزند، مثل ماست او را دور میزنم happy
خیلی زود نرم میشوند. برعکس تصور خیلی از مردم، اینکه مردها دیر نرم میشوند از ضعف آنهاست و باید این کار را از خانمها یاد بگیرند
ویژگی که دوست ندارم:
(لباسشویی صرفاً مثال است)به مسائل تک بُعدی نگاه میکنند. مثلاً فقط میدانند که دکمهء روشن شدن ماشین لباسشویی را باید بزنی تا لباسها شسته شوند، همین!
اما دیگر تلاش نمیکنند روش استفاده از آن را یاد بگیرند و میبینی بعد از چند ماه لباسشویی را سوزاندهاند
اگر دقت کنید، از زمانی که زنها هم به اندازه مردها آزادی پیدا کردند و وارد انواع مشاغل شدند و پایشان به اجتماع باز شد، آمار آنها هم بالا رفت!
هرچند باز هم تاکید دارم وفای خانمها بیشتر است
1 - تو کلاه خودت را بگیر باد نبرد
2 - خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو
هر دوی اینها مخالف با عقاید اصلی من است چون اعتقاد دارم انسان واقعی کسی است که اولاً خوشبختی را برای همه بخواهد نه فقط خودش، ثانیاً هر چه که هست بدون ترس خودش باشد و مثل برگی در دست باد نباشد
سلام و عرض ادب و خوش آمد خدمت شما مردی از دیار رامهرمز؛ @};-
ببخشید اگه دیر خدمت شما عرض ادب کردم اما دورا دور در جریان تاپیک بودم و پست ها را مطالعه می کردم هر چند به جهت همزمانی مطالعه این تاپیک و تداخل برخی کارها از جمله مراجعات همکاران، همون موقع تشکر نکردم.
از این که در طول این سال ها با این مجموعه بودین و هستین بسیار خرسندم. امیدوارم که این حضور شما سبب روشن شدن افق زندگی و حسن عاقبت برای شما و خانواده محترم تون باشه.
از برخی مطالب تون که حاکی از مشکلات متعدد زندگی تان بود، نظیر بیماری همسر و ... واقعا متاثر شدم و انشآءالله در اولین تشرف به حرم مطهر حضرت معصومه علیه السلام؛ نائب الزیاره و دعاگوی شما و خانواده محترم و البته همه اسک دینی های عزیز خواهم بود.
خب بگذریم. منم چند تا سوال بپرسم :
چی بپرسم ؟! :Gig:
خاطره ای از زمانی که بنده با آیدی کارشناسی در خدمت دوستان بودم دارید؟
تا قبل از این که بنده در مسئولیت جدید خدمت دوستان باشم، چه نگاهی به آیدی نسیم رحمت داشتید؟
وقتی خبر تغییر مدیریت سایت رو شنیدید، از عصبانیت چه کار کردید؟happy
در یکی از پاسخ هاتون فرموده بودین قبلا شرایط در اسک دین بهتر بود اما سوء تفاهم ها هم بیشتر بود، میشه توضیح بدین که منظورتون از بهتر بودن در قبل چی بوده؟ چه چیزی
الان نیست که بهتر بود باشه ؟ و اگر می بود با توجه ایجاد سوء تفاهم هایی که داشته ، بازم بهتر بود؟
اما چند سوال که از مهمان قبلی هم پرسیدم و برامون هم مهمه :
به نظرتون مدیر سایت و سایر مدیران ارشد سایت، پاسخگوی نقد کاربران بوده اند یا خیر؟
اگر بخوایین با لحاظ شرایط موجود یه نقدی به اسک دین و مدیران ارشد سایت داشته باشید، چی میگین؟
برخی معتقدند مدیران ارشد سایت، باید به همه نقد ها پاسخ بدهند. به نظرتون این حرف منطقی است؟ اصلا به همه نقدها باید پاسخ بدهند؟
برخی معتقدند تمام تغییرات در انجمن های مرکز ملی، باید به شور با کاربران گذاشته شود. به نظرتون این حرف تا چه اندازه منطقی و درست است؟
عزای پور ختم المرسلین است
قیام کربلایش تا قیامت
سراسر درس، بهر مسلمین است
[=namnak]اربعین حسینی تسلیت باد
:Sham::Sham::Sham::Sham:
چشماتون رو ببندید خودتون رو تو فضای آواتارتون تصور کنید سه تا دعا بکنید؟
اگه میتونستید از خدا بخواهید یک چیز رو تو دنیا تغییر بده، چی ازش میخواستید؟
اگه میتونستید هفته گذشته رو دوباره تکرار کنید، چه کاری رو متفاوت انجام میدادید؟
اگه میتونستید تا آخر عمر یک سن ثابت داشته باشید، چند سالگی رو انتخاب میکردید؟
هنوز هم اسم آیدی قبلی شما در شعری که برای اساتید سایت نوشتم باقی است:
در هـــوا ریــزیــد صـــد نقل و نبات
میوزد اینک "نسیمی" با "نشاط" (نسیم = جناب "نسیم رحمت")
خصوصیت مثبت: در عین شوخطبعی، بسیار جدی و قاطع بودید
(به نسبت یک کارشناس عرض میکنم)خصوصیت منفی: گاهی زود از کوره در میرفتید
ولی جدی، تا الان که این پست شما را دیدم اصلاً نمیدانستم مدیر جدید سایت همان نسیم رحمت است
خوشحالم از اینکه یکی از اساتیدی که به عنوان کارشناس با او در ارتباط بودیم مدیر سایت است
به نظرم دو نکته مثبت دارد. اول اینکه کاربران با مدیر احساس صمیمیت بیشتری خواهند داشت و حس میکنند از درون جمع خودشان است
دوم اینکه مدیر بخاطر گفتگوهایی که با کاربران داشته از زوایای اخلاقی آنها بهتر آگاه است و میتواند بر همین مبنا مسائل را مدیریت کند
گاهی هم مدیران در برخورد با کاربران متناقض عمل میکنند. نمیگویم عمدی دارند، اما به هر حال برخوردها متفاوت است. مثلاً کاربری برای انجام یک عمل کلاً از سایت بلاک میشود اما کاربر دیگری که دقیقاً همان کار را انجام داده و حتی گاهی بدتر از آن را، فقط یک تذکر به او داده میشود
2 - متاسفانه در بحث دین، برخی کاربران بیشتر دنبال نقطه ضعف گرفتن هستند تا نقد حقیقی. لذا هر عدم پاسخی را به عنوان یک دست آویز استفاده میکنند و اسم نقدناپذیری را روی آن میگذارند. البته این مورد شامل خیلی از کاربران فهیم نمیشود، حتی شامل برخی مخالفان دین که منصف هستند هم نمیشود. ولی به هر حال در عدهای وجود دارد
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
به نظرم تمام مشکلات، گرفتاریها و آرزوهای ما معطلِ استجابت همین یک دعاست
ولی اگر منظورتان صرفاً خود سن باشد، 30 سالگی
باسلام
از دعوت سرکار خانم مهر ممنونم
ببخشید در جمع قدیمیهای سایت وارد شدم
منم یه سوال داشتم از مهمان محترم جناب reza-d
آیا شما خانمها را در بحث هایی که توی سایت میشه، همپای مردان می بینید یا نه ( از نظر منطق، دانش و تسلط بر احساسات و هیجانات) ؟
شما هم کاربر سایت هستید با همان میزان حرمت و احترام @};-
برای پاسخ به سوال شما فقط همین را عرض میکنم که خانمها از نظر دانش مشکلی ندارند، اما گاهی در استدلال و تحلیل دچار مشکل میشوند
این نظر شخصی من است صرفاً
b-)
آقا اجازه بدید صندلی داغ به روالش پیش بره لطفا [-x
کجایین پس انقدر جای مهمان محترم خوبه که شب نشینی میفرمایند (:|:-w
خانم ها آقایان به نظرتون آتیشش کافیه:-? اگه نه اون هیزما رو بردارید بیارید بی زحمت
اشتباهی که هرگز تکرار نمیکنید؟
الگوی شخصیتی و رفتاری شما چه کسی بوده ؟
اگه مدیریت صندلی داغ با شما بودی چطور رفتار میکردید؟
چقدر شخصيت واقعيتون به شخصيتی كه اينجا دارید نزديك؟
آدم هنر مندی هستید؟ چه هنر هایی دارید؟
دوست دارید یه چیزی خراب شد خودتون تعمیر کنید؟ یا از اون آقایون هستید که از این فکرا نمیکنید ؟ اگه تعمیرات انجام دادید شده پیچ و مهره اینا کم و زیاد بیارید؟
بیشتر برای چه کسی درد ودل میکنید؟
اولین چیزی که با این کلمات به ذهنتون میرسه؟
خدا:
مادر:
پدر:
شعارتون توی زندگی چیه؟
از این که به سوالات بنده پاسخ دادین متشکرم . در مورد قالب سایت نکته رو که در صندلی داغ مهمان قبل عرض کردم مجددا جهت اطلاع دوستان عرض می کنم :
اگر بخواهم به هوش خودم در یادگیری نمره بدهم، 18 از 20
و اگر بخواهم به میزان تمرکز خود نمره بدهم، 0 از 20
بطور کلی امام علی(ع) الگویم بوده که البته حتی به یک نقطه از شخصیت ایشان هم نرسیدم
در یادگیری هم استاد حسن عباسی و استاد رائفیپور
و البته سوالات چالشی را بیشتر میکردم (اگر قرار است این بخش را اجرا کنید از مهمان بعدی شروع کنید :khandeh!:)
شعر
نقاشی
موسیقی
داستان نویسی
مثلاً ما مردی که هم لولهکشی کند، هم برقکار باشد، هم رنگآمیز باشد و.... را تحسین میکنیم
در حالیکه این روش کاملاً اشتباه است
خوب است که هر کسی (چه مرد و چه زن) بتواند برخی مشکلات خانه را خودش رفع کند، اما باید یک چیز را یاد بگیریم
اینکه هر کاری به محض اینکه از یک اتفاق معمولی فراتر رفت، تبدیل به تخصص میشود
حتی لولهکشی، حتی برقکاری و.....
دقیقاً بیتوجهی به این موضوع است که امروز شاهد هستیم هر کسی یک آچار دستش میگیرد و اسم خودش را میگذارد اوسا!!
این مثلاً اوساها همان کسانی هستند که چند بار لوله منزل خود و فک و فامیل را تعمیر کردهاند و فکر کردهاند متخصص شدهاند
نتیجهاش را هم در ساخت ساختمانها شاهد هستیم که نه استاندارد هستند و نه ایمنی
راستش را بخواهید، گاهی هم برای اهالی اسکدین درد و دل میکنم که البته اکثر افراد فکر میکنند دارم دعوا میکنم
(یکی از کسانی که متوجه این درد و دلها میشوند خواهرمان خانم ریحانه النبی هستند که فکر میکنم بخاطر مطالعات روانشناسی ایشان است)
مادر: دلیل رحمت خداوند
پدر: دست کمی از مادر ندارد، اما به او تلقین کردهایم که کمتر است!
به نام خدا.
با اجازه بریم سراغ سوال های خنک!
نظرتون درباره این قطعه شعر چیست؟
ستایشگر :Gol:
پاسخ این شعر:
این سفسطه از هیچ که گفتی همه پیچ است
مغز همه با مته بسُفتی همه پیچ است
گفتی سخنی یا که شنفتی همه پیچ است
در سفسطهء خویش بخفتی همه پیچ است
چون مغز تو عاجز شده از فرق شب و روز
رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز happy
[="Teal"]سلام مجدد
اگر امکان مسدود کردن داشتید کدوم کاربر با کاربرا رو بلاک میکردین؟!! کدومو میزاشتین مدیر؟! در چه بخشی؟!!
سخت ترین کاری رو که تاحالا انجام دادین چی بوده؟!!
در انجام دادن چه کاری مهارت زیادی دارید؟!
کدوم یک از اعمال مستحبی/واجب بهتون آرامش بیشتری میده؟! کدوم قسمت از نماز رو بیشتر دوس دارین؟!!
خانمتون از چه ویژگی اخلاقی تون بیشتر تعریف میکنن؟!!
یه ویژگی که باعث شد به همسرتون علاقه مند بشین ؟!!
قبل از ازدواج هم عشق رو تجربه کردید؟!!
خودتون رو در یک خط توصیف کنید
در دوران بچگی خودتون رو با کدوم شخصیت کارتونی مقایسه می کردین؟!! در واقع با کدوم همزادپنداری میکردین؟!!
فکر کنید فقط دو انتخاب دارید،سادگی رو می پسندید یا هفت خط بودن رو؟!
به نظرتون احساس تون بیشتر غلبه بر عقل داره یا بالعکس؟!!
آخرین مسافرتی که رفتید کی و کجا بود؟!!
یک شخصیت تاثیر گذار در زندگی تون رو نام ببرید
اگر بخواین بین زندگی همراه با فقر ولی توام باعشق و زندگی به لحاظ مادی تامین ولی خالی از عشق و محبت یکی رو انتخاب کنید کدومو انتخاب میکنید؟!!
آشپزی بلدید؟!!کدوم غذا رو بهتر درست میکنید؟!!
اسم غذای محلی تون چیه؟!!
در سنین پایین تر اهل فوتبال بودین؟!!چه پستی بازی میکردین؟!!
تو بازیای بچگی عامل برنده بودین و قوی یا بازنده ای که همیشه همه باختا تقصیر اونه یا از این نخودیا که بین دوگروه دست به دست میشن که یکی انتخابش کنه؟!!
توی کارتن پینوکیو به نظرتون بیشتر مقصر خود پینوکیو بود که هی گول میخورد یا گربه نره و روباه مکار؟!!
یه تک بیت که خیلی دوسش دارین مارو مهمون کنید :)[/]
نام کاربریش را نمیگویم اما اگر مدیر بودم قطعاً او را بلاک میکردم
مدیرها به نظرم خوب هستند، همینها را نگه میداشتم
امکان آتش زدن کسی نیست؟ میخواستم بگویم "مسعود فری-من" happy
2 - سجده را
اصفهان؛ رفتم به دیدن مادر و خواهرها و برادرم
هنوز هم انسانی به درک و تحلیل او از مسائل ندیدهام. روانشناس نبود، خودِ روانشناسی بود!
درمورد همین جوان بود که فهمیدم خانواده میتواند یک کودک نابغه را به کجا برساند!
البته در محلات بازی میکردم. فقط یک بار با واسطهای قرار بود به تمرینات استقلال اهواز بروم که جور نشد
روزگارِ تکیه دادن بر عصا هم میرسد
(از اشعار خودم)
در محدوده اختیارات مدیریتی م که نیس ولی به عنوان پرسشگر میگم ""آتش به اختیارید ""
بزنید ماهم موافقیم;))
متاسفانه به شکل عجیبی رو این سوال قفل کرده نمیره بعدی[-(
حتما یه پرس و جو کنید که در جریان باشید واسه خودتون میگم:/
این ایهام داره الان،مخاطبش توی لیست مدیران سایت که نیس؟؟؟happy
در دانشگاه کارمند بودم و مراقب امتحانات. یک روز که داشتم دانشجویان و برگههای امتحانی آنها را بررسی میکردم تا به ترتیب شماره باشند
خانمی چادری و محجبه در حالیکه سرش پایین بود روبرویم نشسته بود. شمارهاش را پرسیدم که بقیه دانشجویان را طبق آن منظم کنم
سرش را بالا آورد و شمارهاش را گفت هیچی دیگه..... اصلاً نفهمیدم چه گفت! happy حتی روی پاهایم به زور ایستاده بودم
جالب اینکه او ابتدا از من بدش میامد، میگفت این پسره چقدر هیزه! همش میاد با من حرف میزنه!
اما بعد او هم مثل من دلش از دست رفت....
به خواستگاریش رفتم و همه چیز هم عالی پیش رفت. خانوادهاش مرا بسیار دوست داشتند و خواهرهای من هم با او بسیار صمیمی شده بودند
کل دانشگاه داستان عشق سوزان ما را میدانست. به حدی که مسئولان دانشگاه به ما اجازه دیدار هم در دانشگاه را نمیدادند، میگفتند بدآموزی دارد!!
نه اینکه دانشجویان هم طفلکیها اصلاً بلد نبودند! :shad: ولی بعد پدرم چون دختر دیگری را برایم در نظر داشت، یک دفعه گفت من دیگر در هیچ کار تو شرکت نمیکنم! و خوب طبیعتاً خانواده دختر هم شدیداً ناراحت شدند
اتفاقات دیگری هم پیش آمد و در نهایت به هم نرسیدیم و با اشک و اندوه از هم جدا شدیم
ابتدا او ازدواج کرد. به اولین خواستگار مناسبی که برایش آمد پاسخ مثبت داد و سریع هم عقد و عروسی
من هم کلاً قید ازدواج را زده بودم، که بعد یکی از اقوام پیشنهادی به من داد که در نهایت منجر به ازدواجم شد یک بار در حالیکه من با همسرم بودم و او با دوستانش بود او را دیدم
هر دو خشکیده و یخ زده و با گلوی بغض گرفته، چند لحظه در سکوت به هم خیره شدیم، به هم سلام کردیم و بعد رفتیم به راه خود
بعد از آن دیگر او را ندیدم. امیدوارم هر جا که هست خوشبخت باشد
[="Teal"]چقدرررر تلخ...
قطعا همون مقدار که شنیدنش ناراحت کننده بود یادآوریش برای شما دلگیری بیشتری داشت
عذرخواهی میکنم برای اصرار بیجام
من پیشنهاد میدم دیگه پاشین تا ملت افسردگی نگرفتن
[SPOILER] عذاب وجدان گرفتم دیگه نمیتونم سوال بپرسم [/SPOILER]
[/]
از تمام دوستان بخاطر دعوت از من تشکر میکنم. بخصوص از دوست عزیزم آقا مسعود
گفتم برای خاتمهء صندلی داغ، شعری تقدیم کنم و بعد هم انشاالله نفر بعدی دعوت شود
البته ساعت 3 صبح است! اگر شعرم ایراد دارد به بزرگی خودتان ببخشید
بنام خدا
غصهای در قلب من، از اندک و بسیار نیست
هیچ حاجت بهر هر دیوانه یا هشیار نیست
هر نفس در سینهام با میل خود وارد شود
باز بیرون رفتنش چیزی بجز اجبار نیست
عمر من چون ضربههای قلبِ من هر صبح و شام
میشود تکرار، هم چیزی بجز تکرار نیست
بی گنه من در خودم با حکمِ قاضیهای شهر
حبس گشتم، گر چه در اطراف من دیوار نیست
آستینها بهر من این نکته را آموختند:
زیر دست دوستان چیزی به غیر از مار نیست
هر چه استغفار کردم با زبان از فعل عشق
قلب من اما دمی حاضر به استغفار نیست
باختم دنیا و عقبی را؛ بهشت از دست رفت
رو به هر سو میکنم راهی به غیر از نار نیست
عشق اگر داری به دل پنهان نگاهش دار چون
این جهان بهر گناه عاشقی ستار نیست
باسلام
صاحب خونه کجایی مهمانت رفت :)]
با این بچه هایی که داری باید کاپ طلا بدیم به این مهمانداری اصلا :d [-x:!!^#(^#:-s
بله باید اول کار بدانیم که همه پیچ است؟
که آنگاه چه نیازی به مته وقتی همه پیچ است
شنفتید که چه گفتند! پیچش چو به ابزار،بپیچد
حتما که گشاید چون همه پیچ است
از مهمان محترم کلبه جناب آقای Reza-Dبرای شعرهای زیبا و حضورشون کمال تشکر رو داریم.
برایتان آرزوی بهروزی داشته و ان شاءالله 40 سالگی همراه با موفقیت در تمام لحظات زندگیتون تجربه کنید.@};-
یاحق
[SPOILER]:dاز ترکی به فارسی بهتر از این جمله بندی نمیشه[/SPOILER]
[=Teal]
x_x من پیشنهاد دادم ایشونم معلوم بود خسته شدن زود پذیرفتنhappy
ضمن اینکه در جهت رفاه حال سایرین و همچنین جلوگیری از بهم ریختن روح و روان کاربران اقدام کردم که شایسته تقدیره;;)b-)
از جناب REZA-D هم بابت تعدد سوالات عذرخواهی میکنم و تشکر میکنم که با صبوری پاسخ دادید حتی اونایی که دلخواهتون نبود@};-
شعرتون واقعا زیبا بود ولی من بیشتر از این بیت خوشم اومد خیلی عالی بود=d>
ان شاءالله دفعه بعد که به صندلی داغ دعوت میشید فقط خبرای خوب بهمون بدین و از زندگی سرشار از عشق و محبت و توام با آرامش و خوشبختی تون برامون بگین[-O
باسلام والا ما تا اونجایی که میدونیم گفتن مهمون میاد وسایلش رو بگیر کمکش کن به استقبالش برو
وقتی داره میره بزار وسایلش رو خودش برداره هی به سمت در خروجی هدایتش نکن
نمیدونم والا شاید طی تحولات عظیم این چند ماهه این چیزا هم عوض شده
ندیده بودیم به مهمون پیشنهاد رفتن بدن laughing
خداییش وقتی مهمان یکی مثل من باشد همین که پبیشنهاد سقوط از دره به او ندادید لطف کردهاید! :Nishkhand:
کامنتهای خانمها را بخوانید همگی به خونم تشنهاند، تازه خانم "رهگذر آسمان" داشتند تشریف میآوردند به تاپیک صندلی داغ!!:-ss
به نظرم پیشنهاد خانم "ترگل" بیشتر برای نجات جانم بود ولی جدی اگر باز هم سوالی باشد و شما مدیران محترم دستور بفرمائید؛ همچنان در خدمت هستم
سلام
سوالات من:
۱- آیا نیاز به تایید همه دارین؟ در صورت مثبت بودن جواب علتش و در چی میدونید؟
۲-علت عدم رسیدن به آرزوهاتون در چی میدونید؟
۳-تا به حال اقدام کردین خودتون خودتون و تغییر بدین مثلا دیدگاهتون و عوض کنین؟
۴-چندتا از شادی و سرگرمی های رضایت بخش و در زندگیتون دارین؟
۵- به روحانی آخوند معتقدین یا مذهبی های با تحصیلات؟
۶- نظرتون راجب آیت الله فاطمی نیا؟
۷- ویژگی بارز من چی هست؟
۸- چقدر و چرا میخواین بقیه به عقاید شما برسن؟
۹- بهترین مرحله ی زندگی انسان کدوم مرخله میدونین؟
۱۰- انسان هایی با عقاید ریز و درشت و پیچیده مثل اتاق پر از تارهای تنیده و درهم رفته هستن ولی راه مستقیم یکی و آسون و ساده هست، چند درصد قبول دارین؟
کاری که فکر کنم درست است را انجام میدهم و قضاوت کسی برایم مهم نیست
مهمترین عیبش این است که نمیتوانی خودت باشی و مجبوری زندگیت را با دیگران تطبیق دهی
اگر منظورتان تغییر نگاهم از منفی به مثبت است بله خیلی سعی کردم، ولی نشد
علاقه زیادی به فیلم دیدن دارم و اتفاقاً در دو روز گذشته چند فیلم دیدم و حسابی ریفرش شدم happy
پس در پست بعدی جداگانه عرض میکنم
راستش خیلی اصرار دارم. در این مورد کمی دیکتاتورم happy
در امضای ایشان نوشته:
ما همیشه در حال انتخاب هستیم بین بهترین راه و سادهترین راه منتهی یک نکتهء ظریف در این بیان هست. اینکه ساده بودن در این جمله به معنای ساده بودنِ عملی نیست، بلکه به معنای ساده بودن از نظر پذیرش است. مثلاً کسی که مدام دنبال مال دنیا است خب از نظر عملی بسیار در سختی است چون مدام باید در حال کار کردن باشد، خرید و فروش کند، دنبال چک باشد، یک روز بدهکار، یک روز طلبکار و.... عمل این فرد با سختی همراه است اما از نظر تفکر دنبال تفکر سادهتر بوده، اینکه باید تا میتوانی پول جمع کنی! به عبارتی او بجای راه بهتر یعنی ذخیره برای آخرت که نیاز به مقداری تحلیل و بصیرت دارد، راه سادهتر یعنی پرداختن به دنیای مادی را پیش گرفته لذا در پاسخ به سوال شما باید بگویم اگر کسی بخواهد راه درست را بداند و درک کند، ابتدا باید راههای ساده را از ذهن حذف کند
آن وقت خواهد دید که آنچه به نظر خیلی پیچیده میآمده، چقدر سرراست و قابل فهم است
[="Teal"]:d
دیگه اون نسل قدیم بودن
ما جدیدیمb-)
ضمن اینکه همون قدیمیام میگفتن
میهمان، عزیز است، ولی همچو نفس...
خفه می سازد اگر آید و بیرون نرود![/]
بله مرسی از حمایتتون
هدف ما جلب رضایت مهمونه ؛)
در واقع این نظر اشتباه است. بنده با مذهبیها نه تنها مشکلی ندارم بلکه عاشق آنها هستم اما تعریف من از مذهبی با آنچه در جامعه رایج است متفاوت است
در جامعه به کسی مذهبی گفته میشود که یک سری ظواهر را رعایت کند (ابداً منظورم این نیست که این ظواهر کم ارزش هستند)
ولی به نظر من اینها صرفاً نشانههای نمادین است، نه نشانههای حقیقی یک فرد مذهبی به همین دلیل من به کسی که نماز بخواند، روزه بگیرد، در عاشورا سیاه بپوشد، در مجالس دعا شرکت کند، چادر بزند/ریش بگذارد و..... نمیگویم مذهبی
من به کسی میگویم مذهبی که علاوه بر اینها که گفته شد، چند خصوصیت دیگر را هم داشته باشد:
1 - در همه حال از حق دفاع کند، حتی جایی که به زیان خودش باشد
2 - از تکبر، حسد، کینه و خساست به دور باشد
3 - برای کمک به دیگران پیش قدم باشد. از گرفتاریهای مردم باخبر بوده و برای رفع آن بکوشد
4 - خودش را از دیگران (از جمله آنهایی که در عرف به آنها گفته میشود غیرمذهبی) برتر نداند
5 - اخلاق و ادب او در حد قابل قبولی باشد و دست و زبانش گزنده نباشد
6 - دارای افکار خشک و بسته نباشد. بلکه اهل شیک پوشی، شوخی و بگو بخند باشد
7 - برای علم ارزش قائل باشد و در این زمینه تلاش کند
8 - بصیرت داشته باشد و بتواند مسائل را در حد خودش تحلیل و بررسی کند
و.......
میدانیم که قاتلین امام حسین(ع) نیز نماز میخواندند و روزه میگرفتند و اتفاقاً خیلی هم اهل دعا و نیایش بودند!
حتی در عاشورا قبل از کشتن امام حسین(ع) غسل شهادت انجام دادند!
اما هیچ چیز از این اعمال نمیفهمیدند! یعنی هدف را نمیشناختند
دم ز راه و رسم سلمان میزنیم
لاف اسلام و مسلمــان مـیزنیم کو نشان از اینکه ما اهل دلیم؟
زانکه بی دل، بر نمازی باطلیم! میشود در کاخها، راز و نیاز!
صد رکعت تزویر دارد هر نماز
سجده بر پست و ریاست میکنیم
با خـــدا هم مــا سیاست میکنیم
میچکد شک بر سر سجـادهها
وای از آن روزی که افتد پردهها
ما که هر دم، دم ز حیدر میزنیم
ما خـــدایـــان زیادی سـاختیمبر یتیمانِ عـلـــــــی سر میزنیم؟
مال مردم را به خود پرداختیم کاش مـا از نسـل سلمــــان میشدیم
لحظه ای؛ یک دم؛ مسلمان میشدیم (شعر از من نیست، فقط چند کلمهاش را تغییر دادم)