bazgasht be zendegi

آیا می تونم شوهرم را به زندگیم بر گردونم؟

سلام دوستان

اینا نوشته من نیست ؛ من حرف دل یکی از کاربران را براتون نوشتم تا با کمک شما مشکلش را حل کنیم.
از شما راهنمایی می خوام.
لطفا کمکم کنید .
سلام دوستان

اینا نوشته من نیست ؛ من حرف دل یکی از کاربران را براتون نوشتم تا با کمک شما مشکلش را حل کنیم.
از شما راهنمایی می خوام.
اینجا می خوام یه دسته بندی از مشکلاتم بکنم و از دغدغه تصمیم گیریم با شما بگم.

• من 30 ساله با تحصیلات فوق لیسانس و شوهرم 35 ساله با تحصیلات لیسانس
• 2 بچه داریم

و اما مشکلات من:

• خیانت شوهرم.شوهرم به مدت بیش از 1 ساله که با زنی رابطه داره (خیانت ایشون جنسی و احساسیه)

• 1 ساله که رابطه زناشویی رو با من قطع کرده .

• رابطه عادی بینمون بسیار بده و ایشون در حد لزوم فقط حرف می زنه.گاهی بی دلیل با خشم حرف می زنه و....

• قطع رابطه با خانواده من و...

و حالا ......

• ا ساله که خیانتش رو فهمیدم و همچنان به روش نیاوردم.خیانتش خیلی عذابم میده.

• در این مدت سعی کردم خودم رو به ایشون نزدیک کنم و رابطمون رو بهتر کنم ولی نشد.تا اومد یه سر سوزن رابطه عادیمون بهتر بشه یه چیزی رو شوهرم پیدا کرد و یه دعوایی کرد و همه چیز دوباره بد شد.

• در زندگی ما لااقل از طرف ایشون طلاق عاطفی اتفاق افتاده.من هیچ امید و انگیزه ای در این زندگی ندارم.در یه شهر غریب خیلی تنهام.خیلی

• نه شرایط فعلی رو میتونم تحمل کنم و نه شرایط خوبی برای طلاق دارم.کل دارایی من طلاهامه.خانوادم تاکید می کنند که طلاق بگیرم و بچه ها رو به شوهرم بسپرم.ولی هم من به بچه ها وابسته ام و هم احساس می کنم اونها به من بیش از پدرشون نیاز دارن.سرنوشت بچه ها یکی از مهمترین موانع من برای تصمیم گیریه.

• تحمل این شرایط دیگه برام خیلی خیلی سخت شده.احساس می کنم حتما باید یه کاری کنم.خیلی به این فکر می کنم که بهش بگم یا بیاد مشکلمون رو با هم حل کنیم.صحبت کنیم و یا اگه می خواد اینجوری ادامه بده از هم جداشیم.نظرتون چیه؟

• با همه اینها زندگیم رو دوست دارم.البته نه به این شکل.نمی دونم منظورم رو متوجه میشید یا نه؟به خاطر بچه هام و خودم دوست دارم اگه بشه سر و سامونش بدم.ولی نمی دونم امکان داره یا نه؟ یعنی دوست دارم اگه این زندگی قابل اصلاحه درستش کنم.ولی نمی دونم با این خیانت و بی محبتی و....میشه کاری کرد؟

سوال من از همه صاحب نظران اینه که آیا من میتونم این مرد رو که فکر می کنم دیگه هیچ حسی به من نداره و با همه مشکلاتی که گفتم به زندگیم برگردونم؟واقعا میشه یا باید جدی به طلاق فکر کنم؟آیا این زندگی با وجود یه همچین مردی توان بازسازی داره؟

از راهنماییتون بی نهایت ممنونم