یا زهرا مددی ۹

دیگه نا امید شدم به دادم برسید! (زندگی در محیط نامناسب)

انجمن: 

سلام خدمت همگی
نمی دونم از کجا شروع کنم بر گردم از ۳سالگی زندگیم و براتون بگم که چی گذشته(جنگ ۳۰،۴۰ ساله پدر و مادرم که هردو اسرائیل هستن حتی یکی شون هم فلسطین نیست که با بزرگ شدن پسرا به این دو قدرت بزرگ افزوده شد و هرروزجنگشون شدت گرفت و در این بین تنها میانجیگر من بودم ای کاش میشد اگه من در بین اینها کشته میشدم شهید اعلامم میکردن دیگه حداقل خیالم راحت میشد در اون دنیا مثل این دنیا در جهنم نبودم )اگه بخوام از این زندگی نکبت بار بگم حداقل ده کتاب میشه شاید باورتون نشه ولی...الان که ۲۶ سالمه ۲۳ از این۲۶ سال و دارم تو دعواها کتک می خورم ولی هیچ آسیبی ندیدم تا چند روز پیش که در بین دعوای پدر و مادرم دماغم با ضربه پدرم شکست و خون به شدت جاری شد در حالی که من در وضع بدی بودم حاضر نبودند دست از دعوا بردارند .دین و ایمان برا خانواده من معنا نداره،شراب خوری ،فحاشی به معصومین و....................من تک دختر و فرزند آخر خانواده هستم از سال اول راهنمایی حجاب چادر و انتخاب کردم و خیلی دوست داشتم یه دختر کاملا مذهبی بشم خلاصه با شرایط سختی که داشتم این راه و ادامه دادم تا سال دوم دبیرستان تصمیم به حفظ قران گرفتم و دو جز حفظ کردم ودر این مدت از لحاظ ایمانی خیلی خوب بودم و شرایطی برا مربی حفظمون پیش اومد که حفظ و کنار گذاشتم تا اینکه دانشگاه و تموم کردم در سال ۹۱ درس دانشگاه م تموم شد و سال ۹۲ مجدد تصمیم به حفظ قران گرفتم و الان ۱۸ جز حفظ هستم ولی چند سال یه که اوضاع و احوال خانواده از لحاظ دینی و آرامش و... به شدت خرابه درگیریها،جنگهای جهانی خیلی بیشتر از پیش شده به طوری که به شدت از خدا نا امید شدم با این که دارم قران حفظ میکنم نمی توانم بهش عمل کنم دیگه اعصاب برام نمونده هرچی از خدا کمک خواستم کمکم نکرد ،دیگه به حدی رسیدم که بی احترامی شدید به پدر و مادرم میکنم دست خودم نیست چیزای تو زندگی من میگذره استغفرالله اگه یه امام هم باشی از دست خانواده من کم میاری به خاطر خانواده ام نمی تونم با یه پسر مذهبی ازدواج کنم ‌.چرا که معصومین فداشون بشم سفارش کردن برید از یه خانواده خوب زن بگیرید ،خانواده من که ... تازه پسر مذهبی سفارش میدن چه مدل زنی میخوایم ،همه اعضا خانواده دختر علاوه بر انجام واجبات،مستحبات رو انجام بده.و.......(وقتی پیشنهادی میشه قبل از هر چیز میگم نه چون مطمئنم تحقیق حسابی به عمل بیارن همه چی در مورد خانوادهم دستشون میاد.) و در کنار این خانواده من به هیچ عنوان نمی تونم به ایمان واقعی برسم چون هیچ آرامش در خانواده نیست و وقت این کارا رو ندارم شما بگید چکار کنم خیلی در خونه معصومین رفتم گدایی ولی جوابمو ندادن دیگه نا امید شدم از این میترسم مرگم برسه و به مرگ جاهلیت( عدم شناخت امام زمانم و تلاش برا ظهورش.تا من تلاش کنم خانواده همدیگه رو نکشن وقت نمیکنم دنبال این کارا برام) خیلی ازمشکلاتم قابل بیان نیست
از همتون کمکم میخوام راهنماییم کنید چکار کنم؟
خواهش میکنم ازتون من که پیش معصومین خیلی روسیاهم شما ازشون بخواهید کمکم کنند مشکلات خانواده مو برطرف کنند
یا فاطمه زهرا کمک