کشف صوری

"مکاشفه،الهام و وحی"

انجمن: 

بسم الله الرّحمن الرّحیم


با تجلی انوار ربوبی در قلب و در مشاعر باطنی و ظاهری، ابواب مشاهدات و مکاشفات به روی انسان باز می شود. به اندازه تجلی انوار و به تناسب برخورداری از قلب و مشاعر از این انوار مشاهدات و مکاشفات نیز شروع می گردد.

به یک نظر مکاشفه به دو قسم کشف صوری و کشف معنوی تقسیم می شود.

کشف صوری عبارت است از: مکشوف شدن صور و حقایق مثالی و برزخی در مراتب مختلف. کشف صوری هم به اعتباری تقسیم می شود به: کشف ابصاری،‌ کشف سماعی،‌ کشف شمّی، کشف ذوقی و کشف لمسی.

کشف معنوی عبارت است از: مکشوف شدن حقایق عوالم فوق برزخ و اسرار و دقایق وجود. بعضی برای کشف معنوی شش مرتبه کلی و بعضی دیگر برای آن، هفت مرتبه کلی ذکر کرده اند. لازم به ذکر است که هر دو گروه از اشارات روایات به مراتب ایمان و بطون قرآن استفاده کرده و نظر خویش را داده اند. کشف معنوی نیز به یک نظر به کشف حدسی، قدسی، الهامی، روحی، سرّی، خفیّ و أخفی تقسیم می شود.

سالکین الی الله به تناسب مقام و منزلت عبودی خود و به تناسب برخورداری خود از تجلیات نوری از مشاهدات و مکاشفات بهره مند می شوند.

با ظهور انوار در قلب و در مشاعر‌ هم قلب و هم هر یک از مشاعر باطنی و ظاهری از ادراک برتری برخوردار می گردند و حجاب ها از برابر آنها به کنار رفته و به حقایق پشت پرده نایل می شوند. مکشوف گشتن حقایق پشت پرده را "کشف" یا "مکاشفه" می نامند.
به یک نظر‌ مکاشفه به دو قسم کشف صوری و کشف معنوی منقسم می گردد.

الف) کشف صوری و اقسام آن
کشف صوری عبارت است از: مکشوف شدن صور و حقایق مثالی و برزخی در مراتب مختلف. به تعبیر دیگر عبارت است از: معلوم گشتن حقایق ملکوتی پایین تر در مراتب مختلف که برای هر یک از سالکین در حد مقام و منزلت عبودی وی بر اساس مشیّت و عنایت حضرت حق و به اذن او و در حدی که او می خواهد‌ از طریق مشاعر ظاهری و یا بعضی از مشاعر باطنی، پیش می آید. البته اشتباه نشود که منظور‌ همان مشاعر برتر و یا مشاعر منوّر به نور الاهی و مشاعر قلبی است.
کشف صوری هم در خواب و هم در بیداری محقق می شود. کشف صوری برای همه سالکین به یک گونه نبوده و بسته به شرایط برای هر فردی متفاوت است. کشف صوری هم به اعتباری تقسیم می شود به: کشف ابصاری،‌ کشف سماعی،‌ کشف شمّی، کشف ذوقی و کشف لمسی که به اختصار هر یک را توضیح می دهیم.

1. کشف ابصاری: عبارت است از: مشاهده و دیدن صور مثالی و حقایق برزخی و موجودات نوری در مراتب مختلف، چه در خواب چه رؤیا و چه در بیداری. همان طور که اشاره شد ابعاد کشف صوری به طور کلی بسیار متنوع و زیاد است.‌ سالک الی الله به تناسب مرتبت و منزلت عبودی خود حقایق برزخی و موجودات مثالی و ارواح را با قوالب نوری و مثالی مشاهده می نماید و گاهی حقایق مرحله بالاتر از حقایق برزخی را در صورت های مثالی آنها مشاهده می کند؛ یعنی در حقیقت حقایق مجرد را در تمثال های برزخی و مثالی می بیند. گاهی نیز حالات روحی و درونی خویش را مشاهده می کند و گاهی نیز حالات و خصوصیات روحی و درونی دیگران را در صور مثالی مشاهده می کند.[1]

گفتنی است که تمامی مکاشفات دارای مراتب و درجات است؛ چراکه حقایق پشت پرده که مکاشفات حاکی از آنها است، خود دارای مراتب اند. لذا این گونه نیست که اگر برای سالکی مرتبه بالاتر از عالم ماده منکشف شد، او به تمامی حقایق ماورائی علم پیدا کرده باشد، بلکه امکان دارد حقایق مراتب بالاتر از آن برایش پوشیده باشد؛ چرا که هر عالمی حجاب است برای عالم بالاتر از خودش؛ به عنوان مثال عالم ماده حجاب عالم مثال است و عالم مثال حجاب عالم مافوق خود است. لذا برای مشاهده هر عالمی چشم مخصوص و در حد آن عالم نیاز است و سالک باید آن را کسب کرده باشد.

گفتنی است که هر کشف ابصاری‌ کشف صوری نیست،‌ آن قسمت از کشف های ابصاری که مربوط به صور مثالی و حقایق برزخی می باشد‌ از اقسام کشف صوری است، اما آن کشف های ابصاری که مربوط به عوالم فوق برزخ و حقایق مجرّد و عوالم ملکوت اعلی و موجودات آنها و عالم اسماء بوده،‌ از اقسام کشف معنوی است که توضیح این نوع کشف در ادامه خواهد آمد.

2. کشف سماعی: عبارت است از: مکشوف شدن اصوات و مسموعات مثالی و برزخی، با برخورداری از سمع برتر و بالاتر. وقتی سالک با مجاهدت ها و عبودیت ها مشمول عنایات خاصّه الاهی شده، و انوار ربوبی در قلب و مشاعر وی به ظهور برسد، از مشاعر برتر و کامل تری برخوردار می شود و در نتیجه حقایق پشت پرده به تناسب منزلت و درجه وی، برایش منکشف می گردد.

همه جوانب و اطراف ما، بلکه درون و باطن ما را مسموعات و اصوات، سخن ها و گفتار ها و نداها پر کرده است، ولی ما نمی شنویم، اما سالک الی الله که سمع او شامل نور الاهی شده است، توانایی شنیدن اصواتی را به تناسب درجه خویش پیدا می کند.
در مراحل اولیه کشف سماعی اصوات غیبی به صورت های خاصی به گوش می رسد، چه در حالت خواب و چه در حالت بیداری و چه در بین خواب و بیداری. در مراحل اولیه کشف سماعی که هنوز مسئله زمان و مکان و جهت و نظایر اینها در وجود سالک و در فکر و ذهن او به صورت یک سلسله مسائل فراگیر بوده و آنها را به همه چیز سرایت می دهد، مکشوف شدن بعضی از اصوات و مسموعات موجب یک نوع تحیّر می گردد که اینها از کجا است و چگونه است؟ از ظاهر است یا باطن؟ تا به مرور زمان با حقیقت امر آشنا شود.[2]


3. کشف شمّی: با تجلّی انوار الاهی در قلب و مشاعر سالک، وی از شمّ بالاتر و برتری برخوردار می شود و روایح ربوبی و نفحات الاهی را که در همه جای نظام وجود و در مکان های مختلف، وجود دارد استنشاق و استشمام می کند. این کشف نیز مانند دیگر کشف های صوری اوایل به صورت خاصی شروع می شود و دارای درجات و مراتب است و در خواب یا بیداری یا در حالتی بین این دو و یا در حالتی که هیچ یک از اینها نیست رخ می دهد.
استنشاق روایح برزخی در مجموع از باب کشف صوری به حساب می آید و استشمام روایح بالاتر و نفحات رحمانی در مراتب عالیه که باز دارای درجات است در مجموع از باب کشف معنوی و از اقسام آن می باشد.

نکته لازم به ذکر این است که این روایح و نفحات معنادار است و هر یک از معانی و حقایقی خبر می دهند‌ و حامل پیام هایی می باشند.
این حدیث معروف از رسول اکرم (ص) اشاره به این امر دارد که فرمودند: «أنّی لأجد نفس الرّحمان من جانب الیمن»؛[3]
من نفس رحمان را از جانب یمن استشمام می کنم، که اشاره به منزلت اویس قرنی است.

4. کشف ذوقی:عبارت است از: چشیدن طعم های برتر با ذائقه برتر، و به عبارتی، کشف ذوقی عبارت است از: خوردن و آشامیدن طعام های ملکوتی و شراب های برزخی و برخورداری از آنها که در درجات مختلف برای سالکین الی الله پیش می آید. در مجموع باید گفت طعام ها و شراب های ملکوتی و غیبی هر کدام به نحوی به سوی مقصد اعلی پیش برده و بندگان حق به تناسب مقام و منزلت خویش از آنها بهره مند می گردند.

5. کشف لمسی: با برخورداری سالک از مشاعر برتر و از جمله لامسهٔ برتر‌ کشف لمسی نیز شروع می شود و سالک آنچه را قبلا لمس نمی کرد، لمس می کند. این لمس نیز مانند کشف های صوری دیگر در مراحل اولیه به نحو مخصوصی است و دارای مراتب است و در خواب یا بیداری یا در حالتی بین این دو و یا در حالتی غیر از اینها رخ می دهد.


حقیقت خواب و کشف

انجمن: 

حقیقت خواب و مکاشفه در بیان حضرت آیة الله یعقوبی قائنی حفظه الله:

بسم الله الرحمن الرحیم
تعلق انسان در هنگام خواب از بدن و متعلقات خود كم شده و روح او به عالم بالا توجه پيدا مى‏ كند. و چون روح در عالم خود محيط بر عالم ماده مى‏ باشد هر چه به مركز خود - كه عالم امر است - نزديك‏ تر گردد احاطه‏ ى او بيشتر مى‏ شود؛ لذا گاهى از آن عالم كه معناى محض است، اطلاعاتى به دست آورده، آنگاه قبل از بيدار شدن براى تفهيم به خود مناسب با سليقه و طرز تفكرش آنها را صورت بندى و ترسيم مى‏ نمايد.

البته ممكن است براى افرادى قبل از رسيدن به عالم امر به واسطه ‏ى ارواح طيبه معنايى در عالم صورت افاضه شود كه طبعا نيازمند صورت بندى جديد نخواهد بود. كما اينكه ممكن است معنايى را ببيند، لكن نتواند صورت مناسبى براى آن ترسيم نمايد، كه در اين مواقع پس از بيدارى گرچه مى‏ فهمد جايى رفته و چيزى ديده، ليكن نمى ‏تواند صورت آن را در ذهن بياورد. مطالب بسيار مهم اغلب همين طور است.
كشف نيز كه غالبا در نتيجه‏ ى عبادت و كم شدن تعلقات مادى حاصل مى‏ شود چيزى شبيه خواب ديدن امّا در بيدارى است كه در آن ممكن است انسان اختيارا يا بدون اختيار اطلاعاتى را از مركز روح خود يا ارواح طيبه به دست آورد.
ناگفته نماند: چه در خواب و چه در مكاشفه انسان ابتدا از عالم خيال خود عبور مى‏ كند و چيزهايى مى ‏بيند كه معمولاً همان‏ هايى است كه در طول روز با آنها مأنوس بوده است. البته بسيارى از افراد اصلاً قدمى از عالم خيال فراتر نرفته و پيوسته با خيالات خود بسر مى‏ برند، ليكن اگر انسان از عالم خيال بگذرد در آن صورت وارد جو كه مابين زمين و آسمان و محل سكونت شياطين است مى‏ گردد كه ممكن است در آنجا نيز مطالبى به او القا نمايند كه معمولاً به صورت جريانات آشفته و مطالب وحشتناك در مى‏ آيد.
خواب و كشفى كه مربوط به اين دو مرحله است معمولاً تعبير ندارد. مكاشفات و خواب‏هاى صحيح عمدتا مربوط به فوق اين دو مرحله مى‏ باشد، لكن همان‏ها نيز در مسير بازگشت، از القاءات شيطانى ايمن نيست. در عين حال چون ممكن است معانى متعددى توسط افراد مختلف به صورت واحدى ترسيم گردد و يا معناى واحدى به شكل‏ هاى مختلف صورت بندى شود، تعبير آن بسيار مشكل است؛ لذا تعبير خواب و درك معناى صحيح كشف كار هر كسى نيست. و معبر كسى است كه بتواند با توجه نمودن به روحيه و طرز تفكر شخص از نقل كشف يا خواب، اصل آن معنا را بيابد و يا همزمان با نقل آن از نفس گوينده عبور كرده و با تماس گرفتن با ملكوت او معنايى را كه ديده است درك نمايد.
بر اين نكته نيز بايد تأكيد نمود كه خواب و كشف خود به خود چيزى نيست كه مايه‏ ى دل‏ خوشى انسان باشد مگر اينكه موجب ترغيب و نشاط و رجاء گردد و انسان را به تلاش بيشترى در انجام وظايف و تكاليف بندگى تشويق نمايد يا هشدارى براى جلوگيرى از ارتكاب معاصى باشد و يا لااقل مجهولى را براى انسان روشن نمايد.