چگونه و چرا به وجود آمد؟

ارتدكس چگونه و چرا به وجود آمد؟

با سلام

اكثر قريب به اتفاق مسيحيان جهان، در يكى از سه شاخه ى مهم مسيحيت، يعنى كاتوليك، ارتدكس و پروتستان جاى مى گيرند.
آشنايى با اين سه فرقه و اختلاف بين آنها در مطالعات مسيحيت شناسى، اهميت ويژه اى دارد.

واژه ى ارتدكس (Orthodox) از دو كلمه ى يونانى «Ortos» به معناى «درست» و «doxa» به معناى «عقيده» تركيب شده است; بنابراين اين واژه را مى توان «راست دين» يا «درست عقيده» ترجمه كرد.1
پيدايش فرقه ى ارتدكس قبل از آن كه ريشه ى اعتقادى داشته باشد، منشأ جغرافيايى داشته و حاكى از جدايى است.
مهم ترين جدايى در تاريخ مسيحيت در اواخر قرن پنجم ميلادى، هنگام تجزيه ى روم به بخش شرقى و غربى، پيش آمد.
كليساى رم مركز بخش غربى مسيحيت بود و معتقد بود كه بايد رهبرى تمام اسقف هاى جهان را برعهده داشته باشد; چون اعتبار خود را از «پطرس رسول» مى گرفت.2
مسيحيت شرقى كه مهم ترين كليساى آن كليساى قسطنطنيه بود، پنج مركز مهم مسيحيت، يعنى اورشليم، انطاكيه، رم، اسكندريه و قسطنطنيه را از نظر اعتبار و اقتدار برابر مى دانست.3

كليساى بخش غربى، كشورهاى فرانسه، اسپانيا و برخى از كشورهاى ديگر اروپايى را شامل مى شد و بخش شرقى، علاوه بر يونان، برخى مناطق اروپاى شرقى، كلدانيان، سريانيان، ارمنيان، مارونيان، حبشى ها و ساير اهالى شرق جهان مسيحيت را در بر مى گرفت.
كليساى غرب را به دليل اين كه مركزش در ايتاليا بود و هم چنين زبان رايج در بخش غربى زبان لاتينى بود، «كليساى لاتينى» مى گفتند; كليساى شرق را هم «كليساى يونانى» مى گفتند، چون يكى از مراكز مهم كليساى شرق در يونان قرار داشت و زبان رايج در اين بخش هم يونانى بود و به همين دليل، كليساى ارتدكس، ترجمه ى «يونانى» عهد عتيق را برگزيد، در حالى كه در كليساى غرب بر متن «لاتينى» كتاب مقدس (ترجمه ى «ولگانا») اصرار مى شد.4

امروزه مسيحيان روسيه، يونان، بلغارستان، صربستان، آلبانى، رومانى و پرو، كليساى ارتدكس اند.
كليساهاى محلى كوچك تر، يعنى كليساى سوريه، گريگورى ارمنى، قبطى (مصر) و اتيوپى هم منصوب به اين شعبه از مسيحيت هستند كه تفاوت هايى جزئى در روش و عمل با يكديگر دارند.5


1. مسيحيان واژه ى ارتدكس را در دو مورد به كار مى برند:
ـ اشاره به يكى از فرقه هاى مسيحى، در مقابل كاتوليك و پروتستان.
ـ به معناى عقيده ى دين صحيح، نظريه ى اصيل و مطابق با تعاليم پذيرفته شده ى مسيحيت; بر اين اساس، هر يك از فرقه ها عقايد خود را ارتدكسى و مخالف آن را انحرافى مى دانند. ر.ك: ويليام هورن، راهنماى الهيات پروتستان، ص 7.
2. مهم ترين ويژگى كاتوليك ها آن است كه معتقد به رياست «پاپ» بر تمام جامعه ى مسيحيان و مصونيت وى از خطا هستند. هم چنين اعتقاد به مصوّبات مجامع كليسايى كاتوليك را لازم مى شمرند. اينار مولند، جهان مسيحيت، ص 122.
3. محمد رضا زيبايى نژاد، مسيحيت شناسى مقايسه اى،ص 243.
4. عطاء الله يوسف، الشمس الساطعة فى تاريخ الكنيسه، ص 29، به نقل از: مسيحيت شناسى مقايسه اى،ص 244.
5. جان الدر، تاريخ اصلاحات كليسا، ص 36.