پیاده نشدن از مرکب

بررسی دو حدیث در مورد حضرت یوسف (ع)

با سلام

قرآن حضرت یوسف را بدون خطا توصیف کرده پس احادیث زیر چه میگویند؟

« عن أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَمَّا تَلَقَّى یوسُفُ یعْقُوبَ تَرَجَّلَ لَهُ یعْقُوبُ وَ لَمْ یتَرَجَّلْ لَهُ یوسُفُ فَلَمْ ینْفَصِلَا مِنَ الْعَنَاقِ حَتَّى أَتَاهُ جَبْرَئِیلُ فَقَالَ لَهُ یا یوسُفُ تَرَجَّلَ لَکَ الصِّدِّیقُ وَ لَمْ تَتَرَجَّلْ لَهُ ابْسُطْ یدَکَ فَبَسَطَهَا فَخَرَجَ نُورٌ مِنْ رَاحَتِهِ فَقَالَ لَهُ یوسُفُ مَا هَذَا قَالَ هَذَا آیهٌ لَا یخْرُجُ مِنْ عَقِبِکَ نَبِی عُقُوبَه ــــ حضرت صادق علیه السّلام فرمودند: هنگامى که یوسف با یعقوب علیهما السّلام ملاقات کردند جناب یعقوب به پاس احترام یوسف پیاده شد ولى یوسف پیاده نگشت و از معانقه با هم فارغ نشده بودند که‏ جبرئیل نازل شد و به یوسف گفت: اى یوسف صدیق! (یعقوب) براى تو و به خاطر احترام به تو از مرکب پیاده شد، ولى تو پیاده نشدى. سپس جبرئیل به یوسف گفت: دستت را باز کن، یوسف دستش را باز کرد بلافاصله نورى از کف دستش خارج شد، یوسف پرسید این چه بود؟ جبرئیل اظهار داشت: این علامت آن است که از صلب تو پیامبر خارج نمى‏شود؛ زیرا احترام پدر را رعایت نکردى، لذا خداوند متعال عقوبت تو را همین قرار داده است.» (علل الشرائع، ج‏۱، ص۵۵)

« عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَمَّا أَقْبَلَ یعْقُوبُ إِلَى مِصْرَ خَرَجَ یوسُفُ ع لِیسْتَقْبِلَهُ فَلَمَّا رَآهُ یوسُفُ هَمَّ بِأَنْ یتَرَجَّلَ لِیعْقُوبَ ثُمَّ نَظَرَ إِلَى مَا هُوَ فِیهِ مِنَ الْمُلْکِ فَلَمْ یفْعَلْ فَلَمَّا سَلَّمَ عَلَى یعْقُوبَ نَزَلَ عَلَیهِ جَبْرَئِیلُ فَقَالَ لَهُ یا یوسُفُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یقُولُ لَکَ مَا مَنَعَکَ أَنْ تَنْزِلَ إِلَى عَبْدِی الصَّالِحِ إِلَّا مَا أَنْتَ فِیهِ ابْسُطْ یدَکَ فَبَسَطَهَا فَخَرَجَ مِنْ بَینِ أَصَابِعِهِ نُورٌ فَقَالَ لَهُ مَا هَذَا یا جَبْرَئِیلُ فَقَالَ هَذَا آیهٌ لَا یخْرُجُ مِنْ صُلْبِکَ نَبِی أَبَداً عُقُوبَهً لَکَ بِمَا صَنَعْتَ بِیعْقُوبَ إِذْ لَمْ تَنْزِلْ إِلَیه‏ ــــ حضرت صادق(ع) فرمودند: هنگامى که جناب یعقوب به طرف مصر روى آورد یوسف به منظور استقبال پدر از شهر خارج گردید و وقتى پدر را دید قصد کرد براى او پیاده شود ولى نظر به پادشاهى و مقام خویش که نمود پیاده نشد و زمانى که بر یعقوب سلام داد جبرئیل نازل شد و به او گفت: اى یوسف: خداوند تبارک و تعالى به تو مى‏فرماید: از فرود آمدن در مقابل بنده ی صالح من تو را باز نداشت مگر آن مقام و پادشاهى که تو دارى، دستت را بگشا! یوسف دست گشود، پس، از بین انگشتانش نورى خارج شد. یوسف پرسید: این چه بود؟ جبرئیل گفت: این علامت آن است که از صلب تو هرگز پیامبر خارج نمى‏شود و جهتش کارى است که تو نسبت به یعقوب نمودى و در مقابلش پیاده نشدى.» (علل الشرائع، ج‏۱، ص۵۵)