نوجوان،بلوغ

نحوه صحیح برخورد با فرزندان در سن بلوغ

1

زمانیکه کودک متولد می شود، پدران و مادران با مشکلات بسـیار زیادی روبرو می شوند، در دوران نـوزادی بـاید نــیمه های شب بیدار شوند و کارهای مربوط به او را انجام دهند، روزهـای مـدرسه رفتـن هـم چنـدان ســاده نیستند، گاهی اتفاق می افتد که کودک دچار ناراحتی شـده، اصلاً دوست ندارد به مدرسه برود و این والدین هستند که باید از پس روزهایی که دلم نمی خواهد به مدرسه بروم، بر بیاند. با وجود همه این مشلات شاید برخی از افراد تصور کنند که چرا دوران نوجوانی، زمانی که فزرند پا به سن بلوغ می گذارد، سخت تر از سایر دوره های زندگی اوست؟

باید در نظر داشت که این دوران از حساس ترین دوره های زندگی همه افراد به شمار می رود و فرزند شما، هم از نظر فیزیکی و هم از نظر روحی و اخلاقی دچار تغییرات بیشماری می شود. این مرحله برای اکثر خانواده قدری گیج کننده و مشکل آفرین است.

شاید زمانی که صحبت از این دوره زندگی بچه ها به میان می آید، برخی از افراد تفکرات منفی داشته باشند، اما بر خلاف تصور عموم، نوجوان در این دوران دارای انرژی سرشاری شده، فکر می کند، ایده آل گرا می شود، و به دنبال امتیازات مساوی و حقوق مسلم خود بر می آید. در طی این زمان وظیفه والدین است که به فرزند خود کمک کنند تا رشد کرده و خصوصیات غریزی خود در جهت رسیدن به کمال سوق دهد.

درک صحیح دوران بلوغ

خوب سن بلوغ دقیقاً چه زمانی است؟ پاسخی که شما می توانید در برابر این پرسش به فرزند خود بدهید بدین شرح است: این سن در هر فرد متفاوت است. برخی از افراد خیلی سریع بالغ می شوند، عده ای دیر تر و بعضی ها هم به طور متعادل به این سن می رسند. به هر حال همه این دوره ها جزء موردهای طبیعی به شمار می روند.

اما به هر حال خانواده ها باید توان تشخیص کودکی و نوجوانی را داشته باشند. بیشتر افراد این تفاوت را از روی تغییراتی به این شرح متوجه می شوند: رشد سینه ها، شروع عادت ماهیانه، رشد موهای شرمگاهی و صورت. این موارد از جمله مشهود ترین علائم رسیدن به سن بلوغ قلمداد می شوند؛ اما نوجوانان بین سن 10 تا 14 سالگی و شاید کمی کمتر، در دوره بلوغ قرار می گیرند و تغییرات بیشمار دیگری را نیز تجربه می کنند. به مجموعه کل تغییرات جسمی و روحی، "بلوغ" اطلاق می شوند.

اکثراً گزارش می شود که رفتار نوجوانان در این زمان با پدر و مادرها عوض می شود. آنها تمایل پیدا می کنند تا هر چه بیشتر از خانواده های خود جدا شده و مستقل شوند. به همین دلیل تمایل پیدا می کنند تا هر چه بیشتر خودشان را از پدر و مادر خود دور کنند. در این سن اهمیت آنها به دیگران به ویژه هم سن و سال هایشان بیشتر می شود و هر کاری را که آنها انجام می دهند، روی خودشان پیاده می کنند.

آنها خودشان را به شکل های مختلف در آورده و در غالب افراد دیگر می روند. روی این نکته که تا چه حد با هم سن و سال های خودشان تفاوت دارند، توجه بسیار زیادی می کنند و همین امر باعث می شود تا درگیری ها و بحث های بیشتر در خانه بوجود آید.

کله شق بودن

یکی از رایج ترین انواع درگیری هایی که در این سن بوجود می آید، مخالفت مکرر با پدر و مادر است. نوجوانان در این سن قدری سرکش می شوند و در هر مورد با والدین خود مخالفت می کنند. البته نمی توان گفت که همه نوجوانان دچار یک چنین مشکلی میشوند، اما در اکثر موارد این اتفاق روی می دهد. دلیل این امر تغییرات روانی و احساسی در وجود نوجوان ذکر شده است.

به هر حال نوجوانان هر کاری که انجام می دهند، تنها یک هدف را دنبال می کنند و آن هم رسیدن به استقلال است. به این منظور آنها سعی می کنند تا آنجایی که میتوانند خودشان را از خانواده دور کنند. به ویژه بچه هایی که بیش از اندازه به خانواده وابسته هستند، تلاش بیشتری در این زمینه از خود نشان می دهند. آنها این امر را به واسطه نظرهایی مخالف با نظر والدین نشان می دهند و آنچنان که قبلاً با پدر و مادر ارتباط برقرار می کردند، با آنها رابطه برقرار نمی کنند.

همچنان که بزرگتر می شوند، تمایل پیدا می کنند تا نسبت به مسائل مختلف دقیق تر و منطقی تر فکر کنند. آنها در ذهن خود ارزش های اخلافی مختلفی را تعریف میکنند، یک نظام ارزشی جداگانه را برای خود در نظر می گیرند، و راهکارهای پدر و مادر که تا چند وقت پیش برای آنها کارگشا بود، مشکل آفرین جلوه می دهد.

وظیفه پدر و مادر این است که ببیند تا چه حد به فرزند خود فضا می بخشد و به او اجازه می دهد که احساس استقلال پیدا کند. والدین در این زمان باید سوالاتی به این شرح را از خود بپرسند: "آیا بیش از اندازه او را کنترل می کنم؟" و یا "آیا به اندازه کافی به حرف های او گوش می دهم؟" و "آیا به او اجازه می دهم تا نظر های مثبت خودش را در کارها اعمال کند؟"

نکاتی برای تربیت بهتر فرزندان در دوران نوجوانی

دنبال یک طرح کامل برای هدایت صحیح فرزندان خود در این دوران هستید؟ در این قسمت بهترین شیوه های تربیتی را در اختیار شما قرار می دهیم:

آگاهی خود را افزایش دهید

در مورد نوجوانان کتاب های مختلف بخوانید. باید به طور دقیق بدانید که چگونه میتوانید با غرور جوانی برخورد نمایید. تغییر حالات نوجوان در این سن یک امر کاملاً طبیعی است. باید آنقدر آگاهی داشته باشید که بتوانید حالت بعدی فرزند خود را پیش بینی کنید. والدینی که توانایی انجام چنین کاری را داشته باشند به طور حتم برنده میدان خواهند شد، و از سوی دیگر هر چقدر که شما اطلاعات بیشتری داشته باشید، راحت تر می توانید فرزند خود را هدایت کرده و او را در مسیر مناسب قرار دهید.

خیلی زود در مورد سن بلوغ با او صحبت کنید

صحبت کردن در مورد عادت ماهیانه و یا خواب های مرطوب کننده، زمانیکه نوجوان آنها را به خودی خود تجربه می کند، بدان معناست که شما صحبت کردن در مورد این مسائل را قدری دیر شروع کره اید. سوال های ابتدایی نظیر تفاوت میان بدن زن و مرد و اینکه بچه ها از کجا بوجود می آیند را پاسخ دهید، اما باید دقت داشته باشید که اطلاعات اضافی که نمی تواند هیچ کمکی به او کند را نیز در اختیارش نگذارید. فقط به سوالاتشان جواب دهید.

شما فرزند خودتان را بهتر می شناسید و می توانید متوجه شوید که چه زمان شروع به تعریف کردن لطیفه های جنسی می کند و چه زمان توجه او نسبت به ظاهر افراد افزایش پیدا میکند. این موقع زمان بسیار مناسبی است که سوالات خودتان را از او پرسید:

آیا در بدن خود متوجه تغییراتی شده ای؟
آیا احساسات تغییر کرده و متوجه بروز احساسات تازه ای شده اید؟
آیا گاهی اوقات بدون دلیل احساس ناراحتی می کنی؟
سالانه این کار را انجام دهید تا آنها شما را در جریان تغییراتی که در بدنشان رخ میدهد، قرار دهند. پزشک هم می تواند کودک را آزمایش کند و شما را در جریان روند تغییرات او در یکی و دو سال آینده قرار دهد. آزمایش پزشک می تواند شرایط مناسب را برای شما فراهم آورد تا با فرزند خود در مورد نوجوانی و بلوغ صحبت کنید. هر چقدر که این بحث را به آینده موکول کنید، سوء تفاهم کودک افزایش پیدا کرده و از تغییرات روحی و جسمی که برایش اتفاق می افتد بیشتر رنج خواهد برد.

از این گذشته هر چه زود تر آنها را با این مقوله آشنا کرده و سر صحبت را باز کنید، آنها با چشم های بازتری این دوران را سپری خواهند کرد. به آنها کتاب هایی را در مورد نوجوانی و دوران بلوغ که برای گروه سنی خودشان تالیف شده است، بدهید تا با اطلاعات مفید در این زمینه آشنا شوند. برایشان داستان هایی از دوران نوجوانی خود تعرف کنید. دانستن این مطلب که پدر و مادر هم چنین دورانی را پشت سر گذاشته اند به کودک آرامش بیشتری می دهد.

ده موضوعی که نوجوانان آرزو دارند والدینشان در مورد آنها بداند

[=sans-serif]1. "من دیگه بچه نیستم".[/][=sans-serif] نوجوان ها بیشتر از هر چیز دیگری دوست دارند به آنها بعنوان یک فرد بزرگسال احترام بگذارند. اینکه دیگران همچنان مثل قبل با آنها مثل یک بچه رفتار کنند برایشان عذاب آور است. اما پدرها می فهمند که نوجوانان مراحل مختلف بلوغ را پشت سر می گذارند و خیلی مهم است که واکنش خودتان را با مرحله بلوغ فرزندتان هماهنگ کنید. در اوایل نوجوانی باید از وضعیت آنها آگاه باشید و کمی بیشتر از یک بچه با او رفتار کنید

[/]
[=sans-serif]2. "من طوری رفتار می کنم که آماده ام یک بزرگسال باشم اما از وارد شدن به این مرحله از زندگی وحشت دارم."[/][=sans-serif] اینکه فرزند نوجوانتان آماده باشد که مثل یک بزرگسال با او رفتار شود یا نه، بسیار نگران مسئولیت ناشی از آن خواهد بود. باید بفهمید که با تمام تظاهری که به قوی بودن می کند، فرزند نوجوانتان از دنیای ناشناخته ای که پیش رویش است می ترسد. پدرهایی که می توانند کمی احترام را با کمی حساسیت برای این موقعیت ادغام کنند می توانند تکیه گاه خوبی برای نوجوانشان باشند.[/]

[=sans-serif][/]


[=sans-serif]3. "دوستانم برایم اهمیت بیشتری پیدا کرده اند." [/][=sans-serif]بخشی از این روند تغییر این است که در آن نوجوان از وابستگی به والدین به سمت استقلال پیش می رود. این فرآیندی است که ما بعنوان پدر بسیار نسبت به آن هیجان زده می شویم. از این گذشته، آرزوی قلبی ما این است که فرزندانمان افرادی مستقل و مسئولیت پذیر شوند. بخشی از این فرایند شامل جدا شدن تدریجی از والدین و دیگران حتی دوستان می شود. این کاملاً طبیعی، قابل انتظار و مناسب است. پس اگر دیدید که فرزند نوجوانتان به جای خانه ماندن و با خانواده بودن با دوستانش وقت می گذراند زیاد ناراحت نشوید.[/]

[=sans-serif][/]

[=sans-serif]4. "الان خیلی چیزها که قبلاً برایم سوال نبود، سوال شده است."[/][=sans-serif] بخش عمده ای از فرایند بلوغ این است که یاد بگیرید به فکر خودتان باشید. نوجوانانی که بچه های مطیع و فرمانبرداری بودند الان سوال می کنند که چرا باید کارهایی که با آنها می گویید انجام دهند. آنها قضاوت شما را هم زیر سوال می برند. آنها باورها و ارزش های پایه ای خانواده تان را زیر سوال می برند. این فرایند پرسش کاملاً طبیعی و سالم است. سعی کنید به آنها برای پیدا کردن پاسخ این سوالات کمک کنید.[/]

[=sans-serif][/]

[=sans-serif]5. "اتفاقات خاصی برای هورمون هایم می افتد که نمی توانم برایتان توضیح دهم".[/][=sans-serif] پسرها وقتی نوجوان می شوند، خیلی زود رنج و تندخو شده و سریع صدایشان را بالا می برند مخصوصاً وقتی تحت استرس زیادی باشند. کنار دوستان از جنس مخالفشان احساس ناراحتی به آنها دست می دهد حتی اگر سالها با هم دوست بوده باشند. دوست دارند پوسترهایی روی دیوار اتاقشان بزنند که شما دوست ندارید. اما در اکثر این موارد خودشان هم علت احساسشان را نمی دانند. باید بفهمید که هورمون ها ممکن است علت ایجاد برخی از این رفتارها باشند. باید به آنها یاد بدهید که بااینکه سخت است اما می توانند هورمون هایشان را کنترل کنند.[/]