معنای نور ائمه و روشنگری حدیث لولاک لما خلقت افلاک

معنای نور ائمه و روشنگری حدیث لولاک لما خلقت افلاک

انجمن: 

با سلام
لطفا مطلب زیر را با دقت و با تفکر بخوانید و بعد نظر بدهید خواهشا کسانی که متعصبانه و از روی تعصب نظر می دهند نظر ندهند.

توجه داشته باشید که منظور از نور ائمه همان هدایت و علمی است که خداوند به طور ذاتی در پیامبر و ائمه قرار داده اند وپیامبر و ائمه بر اساس عمل به همان علم موجب هدایت بشر و به سعادت رسیدن خود شده اند همانطور که در کتاب علل شرایع صدوق امده که اولین موجود روحانی که خداوند خلق کرده عقل بوده و در روایات دیگر امده که اولین چیزی که خدا خلق کرده نور ائمه بوده از جمع میان این دو مسئله اینگونه حاصل میشود که منظور از نور ائمه یعنی نور و علمی که خداوند به ائمه داده و نه اینکه پیامبران و امامان از لحاظ خلقت با انسان های دیگر متفاوت باشند چون اگر متفاوت بودند نام انها انسان نبود و دلیل مستند ان نیز در قران امده است که خداوند می فرماید رسولانی از جنس خودتان برانگیختیم و امام رضا هم در کتاب توحید صدوق فرموده اند سفیران هدایت که همان امامان وپیامبران می باشند در خلقت با بشر مشترکند ولی در احوال درونی با انها فرق دارند که احوال درونی همان علمی است و در کتاب توحید صدوق ضمن احادیثی امده است که نور همان هدایت است و ان همان هدایتی است که خدا در سینه ی محمد قرار داده پس انها هم انسان اند ولی خدا فرموده که به انها فضیلتی عطا شده که همان علم باشد و این فضیلتی که خدا به انها داده در مقابل ان مسئولتی هم بر عهده دارند که این مسئولیت بر عهده ی من که انسانی عادی هستم نیست وخداوند هرکس را به اندازه ی وسعش مکلف می کند ایا اگر واقعا اینگونه که بعضی می گویند بود و سرشت پیامبران و امامان با انسان های عادی متفاوت بود و گل انها و خاک انها با انسان های عادی متفاوت بود پس مذهب اسلام که در ان همیشه سخن از برابری و مساوات است دیگر چه فرقی با دین های زمان اشکانیان و ساسانیان داشت که پادشاهان در ان زمان از رنگین بودن خون خود سخن می گفتند و ایا اگر واقعا اینگونه بود اعراب دوران جاهلیت می امدند و به دین اسلام گرایش پیدا کنند همین حرف ها موجب زشت شدن چهر ه ی اسلام میشود و باعث می شود که عده ای از این دین الهی سو استفاده کنند اما در مورد حدیث لولاک لما خلقت الافلاک و..... خداوند در این حدیث می فرماید که اگر تو نبودی جهان را خلق نمیکردم منظور این حدیث ان است که اگر تو را نمی افریدم جهان را خلق نمی کردم چون هدف از افرینش جن و انس در قران عبادت و بندگی بوده و این عبادت و اطاعت حاصل نمی شود مگر با هدایت بشر توسط بشری ازجنس خودش چون خداوند منزه از ان است که با بشر به طور مستقیم تماس داشته باشد و همانطور که ائمه فرموده اند اگر انها نبودند خدا وند اطاعت نمی شد و منظور این نیست که وجود موجودات همه به خاطر وجود ایشان بوده است چون در ادامه ی حدیث داریم که خدا فرموده اگر علی نبود تو را خلق نمی کردم پس بر این اساس که بعضی می گویند وجود پیامبر به خاطر وجود حضرت علی بوده است که این محال است ولی منظور خداوند بیانگر جایگاه امامت است که ادامه ی جایگاه رسالت است چون اگر خداوند حضرت علی را خلق نمی کرد کسی نبود که رسالت و احکامی را که رسول خدا اورده بود برای مردم شرح دهد چون دین اسلام کامل ترین دین الهی است و با 63 سال عمری که پیامبر کردند کاملا واضح است که این نهال به درخت تنومند تبدیل نمی شود بنابراین باید این نهال در طی سال های متمادی به ثمر برسد که ادامه ی این راه جز با امامت ممکن نمی شود و همینطور در پایان حدیث امده که اگر فاطمه نبود هیچکدام از شما را خلق نمی کردم چون اگر فاطمه نبود کسی نبود که هم سطح حضرت علی در علم وتقوا باشد که این تقوا نیز به خاطر علمی است که به ایشان داده شده بنابراین ادامه راه امامت ممکن نبود که چه بسا اگر کس دیگری به جای حضرت فاطمه بود تربیت اصلی امام حسن و امام حسین با مشکل مواجه می شد و بنابراین ادامه ی راه امامت ممکن نبود و در نتیجه امکان هدایت از بقیه ی انسان ها گرفته می شد و این نشان گر حکمت خداوند است چون خداوند چیزی را بیهوده نمی افریند و هر کدام از ما انسان های عادی که در این جهان هستیم اگر نبودیم خدا این جهان را نمی افرید و حتی یک ریگ از این جهان هم که کم بود خداوند این جهان را نمی افرید چون خداوند هیچ کاری را بیهوده انجام نمیدهد و این بیانگر ارزش ذاتی موجودات است نه اینکه ارزش خود را از جای دیگر کسب کرده باشند و تفاسیر و تاویل که بعضی از این گونه احادیث بطور غلط و جاهلانه انجام می دهند باعث دین زدگی و عدم گرایش افراد به این دین کامل اسمانی میشود و اگر کسی هم کمی ایمان در قلب خود داشته باشد این تفاسیر غلط که بعضی از این گونه احادیث می کنند باعث از بین رفتن اعتماد او به دین میشود و باعث میشود اگر کسی کمی اعتقاد داشته باشد به خاطر همین تفاسیر غلط اعتقاد خود را کنار بگذارد برا مثال نمونه ی دیگر ی از این تاویل غلط این است که می گویند مجسه سازی حرام است و نگهداری سگ در خانه موجب فرار فرشته ها میشود عده ای همین معنای ظاهری ان را در نظر گرفته اند ولی امام صادق در ضمن حدیثی فرموده اند منظور سگ دشمن اهل بیت و منظور مجسمه سازی ایجاد دینی بر خلاف حق که همان بت پرستی است می باشد که این حدیث در معانی الاخبار صدوق موجود است و پایان بخش این سخنی از امام صادق است :شما هر گاه معانی سخن ما را در یابید فقیه ترین مردم خواهید بود همانا سخن به صورت گوناگون قابل بیان است پس اگر انسان بخواهد می تواند سخن را انگونه که می خواهد بیان کند و دروغ هم نگوید.