معنای نور ائمه و روشنگری حدیث لولاک لما خلقت افلاک

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
معنای نور ائمه و روشنگری حدیث لولاک لما خلقت افلاک

با سلام
لطفا مطلب زیر را با دقت و با تفکر بخوانید و بعد نظر بدهید خواهشا کسانی که متعصبانه و از روی تعصب نظر می دهند نظر ندهند.

توجه داشته باشید که منظور از نور ائمه همان هدایت و علمی است که خداوند به طور ذاتی در پیامبر و ائمه قرار داده اند وپیامبر و ائمه بر اساس عمل به همان علم موجب هدایت بشر و به سعادت رسیدن خود شده اند همانطور که در کتاب علل شرایع صدوق امده که اولین موجود روحانی که خداوند خلق کرده عقل بوده و در روایات دیگر امده که اولین چیزی که خدا خلق کرده نور ائمه بوده از جمع میان این دو مسئله اینگونه حاصل میشود که منظور از نور ائمه یعنی نور و علمی که خداوند به ائمه داده و نه اینکه پیامبران و امامان از لحاظ خلقت با انسان های دیگر متفاوت باشند چون اگر متفاوت بودند نام انها انسان نبود و دلیل مستند ان نیز در قران امده است که خداوند می فرماید رسولانی از جنس خودتان برانگیختیم و امام رضا هم در کتاب توحید صدوق فرموده اند سفیران هدایت که همان امامان وپیامبران می باشند در خلقت با بشر مشترکند ولی در احوال درونی با انها فرق دارند که احوال درونی همان علمی است و در کتاب توحید صدوق ضمن احادیثی امده است که نور همان هدایت است و ان همان هدایتی است که خدا در سینه ی محمد قرار داده پس انها هم انسان اند ولی خدا فرموده که به انها فضیلتی عطا شده که همان علم باشد و این فضیلتی که خدا به انها داده در مقابل ان مسئولتی هم بر عهده دارند که این مسئولیت بر عهده ی من که انسانی عادی هستم نیست وخداوند هرکس را به اندازه ی وسعش مکلف می کند ایا اگر واقعا اینگونه که بعضی می گویند بود و سرشت پیامبران و امامان با انسان های عادی متفاوت بود و گل انها و خاک انها با انسان های عادی متفاوت بود پس مذهب اسلام که در ان همیشه سخن از برابری و مساوات است دیگر چه فرقی با دین های زمان اشکانیان و ساسانیان داشت که پادشاهان در ان زمان از رنگین بودن خون خود سخن می گفتند و ایا اگر واقعا اینگونه بود اعراب دوران جاهلیت می امدند و به دین اسلام گرایش پیدا کنند همین حرف ها موجب زشت شدن چهر ه ی اسلام میشود و باعث می شود که عده ای از این دین الهی سو استفاده کنند اما در مورد حدیث لولاک لما خلقت الافلاک و..... خداوند در این حدیث می فرماید که اگر تو نبودی جهان را خلق نمیکردم منظور این حدیث ان است که اگر تو را نمی افریدم جهان را خلق نمی کردم چون هدف از افرینش جن و انس در قران عبادت و بندگی بوده و این عبادت و اطاعت حاصل نمی شود مگر با هدایت بشر توسط بشری ازجنس خودش چون خداوند منزه از ان است که با بشر به طور مستقیم تماس داشته باشد و همانطور که ائمه فرموده اند اگر انها نبودند خدا وند اطاعت نمی شد و منظور این نیست که وجود موجودات همه به خاطر وجود ایشان بوده است چون در ادامه ی حدیث داریم که خدا فرموده اگر علی نبود تو را خلق نمی کردم پس بر این اساس که بعضی می گویند وجود پیامبر به خاطر وجود حضرت علی بوده است که این محال است ولی منظور خداوند بیانگر جایگاه امامت است که ادامه ی جایگاه رسالت است چون اگر خداوند حضرت علی را خلق نمی کرد کسی نبود که رسالت و احکامی را که رسول خدا اورده بود برای مردم شرح دهد چون دین اسلام کامل ترین دین الهی است و با 63 سال عمری که پیامبر کردند کاملا واضح است که این نهال به درخت تنومند تبدیل نمی شود بنابراین باید این نهال در طی سال های متمادی به ثمر برسد که ادامه ی این راه جز با امامت ممکن نمی شود و همینطور در پایان حدیث امده که اگر فاطمه نبود هیچکدام از شما را خلق نمی کردم چون اگر فاطمه نبود کسی نبود که هم سطح حضرت علی در علم وتقوا باشد که این تقوا نیز به خاطر علمی است که به ایشان داده شده بنابراین ادامه راه امامت ممکن نبود که چه بسا اگر کس دیگری به جای حضرت فاطمه بود تربیت اصلی امام حسن و امام حسین با مشکل مواجه می شد و بنابراین ادامه ی راه امامت ممکن نبود و در نتیجه امکان هدایت از بقیه ی انسان ها گرفته می شد و این نشان گر حکمت خداوند است چون خداوند چیزی را بیهوده نمی افریند و هر کدام از ما انسان های عادی که در این جهان هستیم اگر نبودیم خدا این جهان را نمی افرید و حتی یک ریگ از این جهان هم که کم بود خداوند این جهان را نمی افرید چون خداوند هیچ کاری را بیهوده انجام نمیدهد و این بیانگر ارزش ذاتی موجودات است نه اینکه ارزش خود را از جای دیگر کسب کرده باشند و تفاسیر و تاویل که بعضی از این گونه احادیث بطور غلط و جاهلانه انجام می دهند باعث دین زدگی و عدم گرایش افراد به این دین کامل اسمانی میشود و اگر کسی هم کمی ایمان در قلب خود داشته باشد این تفاسیر غلط که بعضی از این گونه احادیث می کنند باعث از بین رفتن اعتماد او به دین میشود و باعث میشود اگر کسی کمی اعتقاد داشته باشد به خاطر همین تفاسیر غلط اعتقاد خود را کنار بگذارد برا مثال نمونه ی دیگر ی از این تاویل غلط این است که می گویند مجسه سازی حرام است و نگهداری سگ در خانه موجب فرار فرشته ها میشود عده ای همین معنای ظاهری ان را در نظر گرفته اند ولی امام صادق در ضمن حدیثی فرموده اند منظور سگ دشمن اهل بیت و منظور مجسمه سازی ایجاد دینی بر خلاف حق که همان بت پرستی است می باشد که این حدیث در معانی الاخبار صدوق موجود است و پایان بخش این سخنی از امام صادق است :شما هر گاه معانی سخن ما را در یابید فقیه ترین مردم خواهید بود همانا سخن به صورت گوناگون قابل بیان است پس اگر انسان بخواهد می تواند سخن را انگونه که می خواهد بیان کند و دروغ هم نگوید.

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد صفا

مهران احمدی;604221 نوشت:
با سلام
لطفا مطلب زیر را با دقت و با تفکر بخوانید و بعد نظر بدهید خواهشا کسانی که متعصبانه و از روی تعصب نظر می دهند نظر ندهند.

توجه داشته باشید که منظور از نور ائمه همان هدایت و علمی است که خداوند به طور ذاتی در پیامبر و ائمه قرار داده اند وپیامبر و ائمه بر اساس عمل به همان علم موجب هدایت بشر و به سعادت رسیدن خود شده اند همانطور که در کتاب علل شرایع صدوق امده که اولین موجود روحانی که خداوند خلق کرده عقل بوده و در روایات دیگر امده که اولین چیزی که خدا خلق کرده نور ائمه بوده از جمع میان این دو مسئله اینگونه حاصل میشود که منظور از نور ائمه یعنی نور و علمی که خداوند به ائمه داده و نه اینکه پیامبران و امامان از لحاظ خلقت با انسان های دیگر متفاوت باشند چون اگر متفاوت بودند نام انها انسان نبود و دلیل مستند ان نیز در قران امده است که خداوند می فرماید رسولانی از جنس خودتان برانگیختیم و امام رضا هم در کتاب توحید صدوق فرموده اند سفیران هدایت که همان امامان وپیامبران می باشند در خلقت با بشر مشترکند ولی در احوال درونی با انها فرق دارند که احوال درونی همان علمی است و در کتاب توحید صدوق ضمن احادیثی امده است که نور همان هدایت است و ان همان هدایتی است که خدا در سینه ی محمد قرار داده پس انها هم انسان اند ولی خدا فرموده که به انها فضیلتی عطا شده که همان علم باشد و این فضیلتی که خدا به انها داده در مقابل ان مسئولتی هم بر عهده دارند که این مسئولیت بر عهده ی من که انسانی عادی هستم نیست وخداوند هرکس را به اندازه ی وسعش مکلف می کند ایا اگر واقعا اینگونه که بعضی می گویند بود و سرشت پیامبران و امامان با انسان های عادی متفاوت بود و گل انها و خاک انها با انسان های عادی متفاوت بود پس مذهب اسلام که در ان همیشه سخن از برابری و مساوات است دیگر چه فرقی با دین های زمان اشکانیان و ساسانیان داشت که پادشاهان در ان زمان از رنگین بودن خون خود سخن می گفتند و ایا اگر واقعا اینگونه بود اعراب دوران جاهلیت می امدند و به دین اسلام گرایش پیدا کنند همین حرف ها موجب زشت شدن چهر ه ی اسلام میشود و باعث می شود که عده ای از این دین الهی سو استفاده کنند اما در مورد حدیث لولاک لما خلقت الافلاک و..... خداوند در این حدیث می فرماید که اگر تو نبودی جهان را خلق نمیکردم منظور این حدیث ان است که اگر تو را نمی افریدم جهان را خلق نمی کردم چون هدف از افرینش جن و انس در قران عبادت و بندگی بوده و این عبادت و اطاعت حاصل نمی شود مگر با هدایت بشر توسط بشری ازجنس خودش چون خداوند منزه از ان است که با بشر به طور مستقیم تماس داشته باشد و همانطور که ائمه فرموده اند اگر انها نبودند خدا وند اطاعت نمی شد و منظور این نیست که وجود موجودات همه به خاطر وجود ایشان بوده است چون در ادامه ی حدیث داریم که خدا فرموده اگر علی نبود تو را خلق نمی کردم پس بر این اساس که بعضی می گویند وجود پیامبر به خاطر وجود حضرت علی بوده است که این محال است ولی منظور خداوند بیانگر جایگاه امامت است که ادامه ی جایگاه رسالت است چون اگر خداوند حضرت علی را خلق نمی کرد کسی نبود که رسالت و احکامی را که رسول خدا اورده بود برای مردم شرح دهد چون دین اسلام کامل ترین دین الهی است و با 63 سال عمری که پیامبر کردند کاملا واضح است که این نهال به درخت تنومند تبدیل نمی شود بنابراین باید این نهال در طی سال های متمادی به ثمر برسد که ادامه ی این راه جز با امامت ممکن نمی شود و همینطور در پایان حدیث امده که اگر فاطمه نبود هیچکدام از شما را خلق نمی کردم چون اگر فاطمه نبود کسی نبود که هم سطح حضرت علی در علم وتقوا باشد که این تقوا نیز به خاطر علمی است که به ایشان داده شده بنابراین ادامه راه امامت ممکن نبود که چه بسا اگر کس دیگری به جای حضرت فاطمه بود تربیت اصلی امام حسن و امام حسین با مشکل مواجه می شد و بنابراین ادامه ی راه امامت ممکن نبود و در نتیجه امکان هدایت از بقیه ی انسان ها گرفته می شد و این نشان گر حکمت خداوند است چون خداوند چیزی را بیهوده نمی افریند و هر کدام از ما انسان های عادی که در این جهان هستیم اگر نبودیم خدا این جهان را نمی افرید و حتی یک ریگ از این جهان هم که کم بود خداوند این جهان را نمی افرید چون خداوند هیچ کاری را بیهوده انجام نمیدهد و این بیانگر ارزش ذاتی موجودات است نه اینکه ارزش خود را از جای دیگر کسب کرده باشند و تفاسیر و تاویل که بعضی از این گونه احادیث بطور غلط و جاهلانه انجام می دهند باعث دین زدگی و عدم گرایش افراد به این دین کامل اسمانی میشود و اگر کسی هم کمی ایمان در قلب خود داشته باشد

با سلام و عرض ادب
تا اینجای مطلب مشکلی به ذهن بنده نرسید.

مهران احمدی;604221 نوشت:
ین تفاسیر غلط که بعضی از این گونه احادیث می کنند باعث از بین رفتن اعتماد او به دین میشود و باعث میشود اگر کسی کمی اعتقاد داشته باشد به خاطر همین تفاسیر غلط اعتقاد خود را کنار بگذارد برا مثال نمونه ی دیگر ی از این تاویل غلط این است که می گویند مجسه سازی حرام است و نگهداری سگ در خانه موجب فرار فرشته ها میشود عده ای همین معنای ظاهری ان را در نظر گرفته اند ولی امام صادق در ضمن حدیثی فرموده اند منظور سگ دشمن اهل بیت و منظور مجسمه سازی ایجاد دینی بر خلاف حق که همان بت پرستی است می باشد

اینکه می فرمایید تفاسیر غلط باعث بدبینی می شود حرف کاملا درستی است، اما تفسیر صحیح برعهده کیست؟ فرد متخصص (یعنی کسی که کاملا به زوایای مسئله آگاهی دارد) به عبارت دیگر نمی توان بر مبنای قسمتی از احادیث نظریه پر دازی نمود بلکه باید جامعیت آن را مدنظر گرفت.
کاش منبع دقیق حدیث( مجسمه سازی و نگهداری سگ) را عنوان می نمودید تا بنده نیز مراجعه ای داشته باشم. اما باید دقت داشت بر فرض صحت سند این حدیث می توان احتمال داد حضرت امام صادق (ع) در مقام تاویل حدیث هستند و معنای تاویلی یک حدیث منافاتی با معنای ظاهری روایت ندارد. از این رو برخی همان معنای ظاهری را اخذ نموده اند .

صفا;604807 نوشت:
کاش منبع دقیق حدیث( مجسمه سازی و نگهداری سگ) را عنوان می نمودید تا بنده نیز مراجعه ای داشته باشم. اما باید دقت داشت بر فرض صحت سند این حدیث می توان احتمال داد حضرت امام صادق (ع) در مقام تاویل حدیث هستند و معنای تاویلی یک حدیث منافاتی با معنای ظاهری روایت ندارد. از این رو برخی همان معنای ظاهری را اخذ نموده اند .

منبع : معانی الاخبار صدوق جزء 1 حدیث 288
ازلحاظ عقلی هم که حساب کنیم جور در نمی اید که بخواهیم به ظاهر روایت عمل کنیم چون برای مثال شخصی مجسمه ای می سازد تا از طریق ان به مردم اموزش دهد مثل ساخت مجسمه قلب برای اموزش به دانشجویان پزشکی این چه اشکالی می تواند داشته باشد در حالی که می بینیم استفاده از ابزار یکی از روش های اموزشی در سیره ی ائمه بوده است یا مثلا چوپانی سگی دارد که از ان برای جلوگیری از حمله حیوانات وحشی استفاده می کند این بیچاره چه گناهی کرده که فرشتگان از او دور شوند در حالی که برخی از پیامبران نیز چوپان بوده اند و سگ نیز از ابزار و لوازم چوپانی است بنابراین باید پیامبران دور ترین افراد از فرشتگان باشند که خلاف این گفته نیز ثابت است.

مهران احمدی;605005 نوشت:
منبع : معانی الاخبار صدوق جزء 1 حدیث 288

با سلام و عرض ادب
منبع دقیق نیست!
مهران احمدی;605005 نوشت:
ازلحاظ عقلی هم که حساب کنیم جور در نمی اید که بخواهیم به ظاهر روایت عمل کنیم چون برای مثال شخصی مجسمه ای می سازد تا از طریق ان به مردم اموزش دهد مثل ساخت مجسمه قلب برای اموزش به دانشجویان پزشکی این چه اشکالی می تواند داشته باشد

این نحو مجسمه سازی اشکال ندارد آنچه محل اشکال است ساختن بدن کامل موجود ذی روح است ساخت ناقص آن اشکال ندارد.
مهران احمدی;605005 نوشت:
یا مثلا چوپانی سگی دارد که از ان برای جلوگیری از حمله حیوانات وحشی استفاده می کند این بیچاره چه گناهی کرده که فرشتگان از او دور شوند در حالی که برخی از پیامبران نیز چوپان بوده اند و سگ نیز از ابزار و لوازم چوپانی است بنابراین باید پیامبران دور ترین افراد از فرشتگان باشند که خلاف این گفته نیز ثابت است.

علماء عظام در مورد نگهداری سگ نگهبان نیز حکم به جواز داده اند که با مراجعه به توضیح المسائل مراجع محترم تقلید این مطلب روشن است.

صفا;605094 نوشت:
با سلام و عرض ادب
منبع دقیق نیست!

​معانی الاخبار شیخ صدوق انتشارات ارمغان طوبی صفحه ی 317 حدیث شماره ی 288

صفا;605094 نوشت:
ساختن بدن کامل موجود ذی روح است ساخت ناقص آن اشکال ندارد.

​ببخشید ممکنه چند حدیث در این مورد با ذکر منبع ارائه کنید

مهران احمدی;605100 نوشت:
معانی الاخبار شیخ صدوق انتشارات ارمغان طوبی صفحه ی 317 حدیث شماره ی 288

با سلام و عرض ادب
بنده به چاپ انتشارات طوبی دسترسی ندارم لطفا با ذکر باب و... بیان فرمائید و یا قسمتی از متن عربی را ذکر بفرمائید.

مهران احمدی;605104 نوشت:
ببخشید ممکنه چند حدیث در این مورد با ذکر منبع ارائه کنید

با سلام و عرض ادب

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ‏مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي الْعَبَّاسِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‏ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ يَعْمَلُونَ لَهُ ما يَشاءُ مِنْ مَحارِيبَ وَ تَماثِيلَ‏ - فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا هِيَ تَمَاثِيلَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاء«وسائل الشيعة، ج‏17، ص: 296»

وَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ تَمَاثِيلِ الشَّجَرِ وَ الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ فَقَالَ لَا بَأْسَ مَا لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مِنَ الْحَيَوَانِ «وسائل الشيعة، ج‏17، ص: 296»

[=Traditional Arabic]

صفا;605143 نوشت:
با سلام و عرض ادب
بنده به چاپ انتشارات طوبی دسترسی ندارم لطفا با ذکر باب و... بیان فرمائید و یا قسمتی از متن عربی را ذکر بفرمائید.

باب معنای این روایت که هر کس مجسمه ای بسازد یا سگی نگه داری کند از اسلام خارج شده است
باب ( معنی ما روی ان من مثل مثالا او اقتنی کلبا فقد خرج من الاسلام)

صفا;604807 نوشت:
اما در مورد حدیث لولاک لما خلقت الافلاک و..... خداوند در این حدیث می فرماید که اگر تو نبودی جهان را خلق نمیکردم منظور این حدیث ان است که اگر تو را نمی افریدم جهان را خلق نمی کردم چون هدف از افرینش جن و انس در قران عبادت و بندگی بوده و این عبادت و اطاعت حاصل نمی شود مگر با هدایت بشر توسط بشری ازجنس خودش چون خداوند منزه از ان است که با بشر به طور مستقیم تماس داشته باشد و همانطور که ائمه فرموده اند اگر انها نبودند خدا وند اطاعت نمی شد و منظور این نیست که وجود موجودات همه به خاطر وجود ایشان بوده است چون در ادامه ی حدیث داریم که خدا فرموده اگر علی نبود تو را خلق نمی کردم پس بر این اساس که بعضی می گویند وجود پیامبر به خاطر وجود حضرت علی بوده است که این محال است ولی منظور خداوند بیانگر جایگاه امامت است که ادامه ی جایگاه رسالت است چون اگر خداوند حضرت علی را خلق نمی کرد کسی نبود که رسالت و احکامی را که رسول خدا اورده بود برای مردم شرح دهد چون دین اسلام کامل ترین دین الهی است و با 63 سال عمری که پیامبر کردند کاملا واضح است که این نهال به درخت تنومند تبدیل نمی شود بنابراین باید این نهال در طی سال های متمادی به ثمر برسد که ادامه ی این راه جز با امامت ممکن نمی شود و همینطور در پایان حدیث امده که اگر فاطمه نبود هیچکدام از شما را خلق نمی کردم چون اگر فاطمه نبود کسی نبود که هم سطح حضرت علی در علم وتقوا باشد که این تقوا نیز به خاطر علمی است که به ایشان داده شده بنابراین ادامه راه امامت ممکن نبود که چه بسا اگر کس دیگری به جای حضرت فاطمه بود تربیت اصلی امام حسن و امام حسین با مشکل مواجه می شد و بنابراین ادامه ی راه امامت ممکن نبود و در نتیجه امکان هدایت از بقیه ی انسان ها گرفته می شد و این نشان گر حکمت خداوند است چون خداوند چیزی را بیهوده نمی افریند و هر کدام از ما انسان های عادی که در این جهان هستیم اگر نبودیم خدا این جهان را نمی افرید و حتی یک ریگ از این جهان هم که کم بود خداوند این جهان را نمی افرید چون خداوند هیچ کاری را بیهوده انجام نمیدهد و این بیانگر ارزش ذاتی موجودات است نه اینکه ارزش خود را از جای دیگر کسب کرده باشند و تفاسیر و تاویل که بعضی از این گونه احادیث بطور غلط و جاهلانه انجام می دهند باعث دین زدگی و عدم گرایش افراد به این دین کامل اسمانی میشود و اگر کسی هم کمی ایمان در قلب خود داشته باشد[/quote
​به عبارت ساده تر هدف افرینش انسان بندگی و عبادت و اطاعت خداست و اگر پیامبران و امامن نباشند این هدف تامین نمی شود چون کسی نیست تا انسان را به سمت معبود و راه او هدایت کند

مهران احمدی;605294 نوشت:
باب معنای این روایت که هر کس مجسمه ای بسازد یا سگی نگه داری کند از اسلام خارج شده است
باب ( معنی ما روی ان من مثل مثالا او اقتنی کلبا فقد خرج من الاسلام)

با سلام و عرض ادب
متن حدیث:
متن کامل روایت:«حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ رَحِمَهُ اللَّهُ عَنْ عَمِّهِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي الْقَاسِمِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنِ النَّهِيكِيِّ بِإِسْنَادِهِ رَفَعَهُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: مَنْ‏ مَثَّلَ‏ مِثَالًا أَوِ اقْتَنَى كَلْباً فَقَدْ خَرَجَ مِنَ الْإِسْلَامِ فَقِيلَ لَهُ هَلَكَ إِذاً كَثِيرٌ مِنَ النَّاسِ فَقَالَ لَيْسَ حَيْثُ ذَهَبْتُمْ إِنَّمَا عَنَيْتُ بِقَوْلِي مَنْ‏ مَثَّلَ‏ مِثَالًا مَنْ نَصَبَ دِيناً غَيْرَ دِينِ اللَّهِ وَ دَعَا النَّاسَ إِلَيْهِ وَ بِقَوْلِي مَنِ اقْتَنَى كَلْباً عَنَيْتُ مُبْغِضاً لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ اقْتَنَاهُ فَأَطْعَمَهُ وَ سَقَاهُ مَنْ فَعَلَ ذَلِكَ فَقَدْ خَرَجَ مِنَ الْإِسْلَامِ.»
این حدیث با اینن مضمون فقط یکبار از معصومین صادر شده است متن حدیث به این قرار است:«مَنْ‏ مَثَّلَ‏ مِثَالًا أَوِ اقْتَنَى كَلْباً فَقَدْ خَرَجَ مِنَ الْإِسْلَام‏» لکن حضرت بلافاصله معنی آنرا توضیح می دهد و می فرماید:«إِنَّمَا عَنَيْتُ بِقَوْلِي مَنْ‏ مَثَّلَ‏ مِثَالًا مَنْ نَصَبَ دِيناً غَيْرَ دِينِ اللَّهِ وَ دَعَا النَّاسَ إِلَيْهِ وَ بِقَوْلِي مَنِ اقْتَنَى كَلْباً عَنَيْتُ مُبْغِضاً لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ اقْتَنَاهُ فَأَطْعَمَهُ وَ سَقَاهُ مَنْ فَعَلَ ذَلِكَ فَقَدْ خَرَجَ مِنَ الْإِسْلَامِ». (معاني الأخبار ،ص181 ،باب معنى ما روي أن من مثل مثالا أو اقتنى كلبا فقد خرج من الإسلام ..... )
فارغ از اینکه این حدیث نیازمند بررسی سندی است بر فرض قبول سند آن باید نکته ای را متذکر شویم:
در فقه قاعده ای است به نام تناسب حکم و موضوع لذا حضرت به به لحاظ تناسب حکم و موضوع روایت را به این نوع معنی می کند. چنانچه ملاحظه فرمودید حضرت در این روایت حکم (مثل مثالا) را خروج از اسلام و کفر می داند لذا مقصود ظاهر روایت نیست. ولی در دیگر روایات مجسمه سازی چنانچه گذشت حضرت فقط حکم به حرمت نمودند و ادبیات این دو روایت باهم برابر نیست از این رو در روایت دیگر بر اساس ظاهر روایت حکم به حرمت نموده اند.

موضوع قفل شده است