فیروزه

سوال در مورد انگشتر شرف الشمس ، فیروزه و عقیق

انجمن: 

سلام خسته نباشید .

من درباره شرف الشمس مواردی شنیده بودم . بعد چند جایی بازگو کردم .

پارسال یک سنگ عموی بنده بهم دادند که گفتند یه فرد پاک و معتقد نوشته و چند وقت بعد دایی بنده یک سنگ بهم دادند و گفتند یه شخص مورد اعتماد و مومن نوشته .

البته من نمیدونم دقبقا سنگ هستن یا ازین پلاستیک ها و نمیدونم واقعا اونایی که نوشتند آدم های این کاره بودند یا نه

بهرحال من هر دو را انگشتر کردم

آیا واقعا باید آدابی برای این دعا و دست کردنش رعایت کرد ؟

چون چند جایی چیزایی شنیدم

و اینکه اگر به قول معروف به کسی نیاد ، براش بد بیاری میاره ؟؟؟؟؟

از کجا بفهمم دعاها درست نوشته شده و سنگش اصلی هست ( میدونم جنس سنگ مهم نیست ) ؟

-------------------------------------

الان هم تصمیم گرفتم یه فیروزه و عقیق بخرم .

فیروزه نیشابور انواع و اقسام قیمت ها از 50 هزار تا چند میلیون داره . آیا فرقی دارن ؟ یا فقط فیروزه بودنش مهم هست ؟

عقیق سرخ یمن چطور ؟

ثواب در دست داشتن انواع انگشتر

درّ نجف سنگی غیر از عقیق است و همانند شیشه صاف و شفاف است، و قیمت چندانی هم ندارد؛ ولی عقیق مانند سنگ است، و رنگهای مختلفی دارد.
در مورد عقیق منقول است كه حضرت امیرالمؤمنین(ع) چهار انگشتر داشتند و در دست مى كردند: انگشتر یاقوت براى شرافت و زینتش، و فیروزه براى نصرت و یاریش، و حدید چینى براى قوتش، و عقیق براى حرز و دفع دشمنان و بلاها.
و در حدیث صحیح از حضرت على بن موسى الرضا(ع) نقل است كه عقیق فقر و درویشى را برطرف مى كند، و در دست كردن عقیق نفاق را زایل مى كند.
در حدیث معتبر از بشیر دهان منقول است كه عرض كردم كدام یك از نگینها بر انگشت خود بنشانم؟ امام(ع) فرمودند: چرا غافلى از عقیق سرخ و عقیق زرد و عقیق سفید؟ كه اینها سه كوهند در بهشت. اما كوه عقیق سرخ مشرف است بر خانه رسول خدا(ص) در مدینه، و اما كوه عقیق زرد مشرف است بر خانه حضرت فاطمه(س)، و اما كوه عقیق سفید مشرف است بر خانه حضرت امیرالمؤمنین(ع)، و همه آنها یك خانه است، و از زیر هر كوهى نهرى جارى است از برف سردتر و از شیر سفیدتر، و نمى خورد از آن نهرها مگر آل محمّد(ص) و شیعیان ایشان، و هر سه نهر از كوثر مى آید و به یك جا مى ریزد، و این سه كوه تسبیح و تقدیس و تمجید الهى مى كنند، و از براى محبان آل محمّد طلب آمرزش مى كنند. پس هر كه از شیعیان آل محمّد یكى از این عقیقها را در دست داشته باشد نبیند مگر خیر و نیكى و فراخى روزى و سلامتى از جمیع بلاها و امان یابد از شر پادشاه ظالم و از هر چه آدمى از آن مى ترسد و حذر مى نماید.
و در مورد درّ نجف به سند معتبر از مفضل بن عمر منقول است که گفت روزى به خدمت حضرت صادق(ع) رفتم و انگشتر فیروزه در دست داشتم. فرمود: اى مفضل! فیروزه سیرگاه دیده هاى مردان و زنان مؤمنه است، یا دور گرداننده دردهاست از دیده هاى ایشان، و من دوست مى دارم براى هر مؤمن كه پنج انگشتر در دست داشته باشد. یاقوت، و آن فاخرترین همه است؛ و عقیق، و آن خالص تر است براى خدا و براى ما اهل بیت؛ و فیروزه، و آن چشم را قوت و سینه را گشایش مى دهد و قوت دل را زیاد مى كند، و چون پى كارى رود و آن را در دست كند پس چون برگردد حاجتش برآورده شده باشد؛ و حدید چینى، و آن را دوست نمى دارم كه همیشه در دست داشته باشد، ولی بد نمى دانم در دست كردن آن را در وقتى كه به دیدن كسى رود كه از او ترسد براى آنكه شر او ساكن مى شود، و حدید صینى شیاطین را دور مى كند، و به این سبب دوست مى دارم كه داشته باشم. پنجم آن درّى است كه در نجف اشرف خدا ظاهر مى سازد. به درستى كه هر كس آن را دست كند، به هر نظر كردنى به آن خداوند عالمیان زیارتى یا حجى یا عمره ای در نامه عمل او بنویسد كه ثوابش ثواب پیغمبران و صالحان باشد، و اگر خدا رحم نمى كرد بر شیعیان ما هر آینه هر نگین از آن به قیمت بسیار مى رسید و لیكن خدا ارزان كرده است براى ایشان تا توانگر و فقیر ایشان بتوانند آن را در دست كنند.
ابوطاهر مى گوید این حدیث را به حضرت امام حسن عسكرى(ع) عرض كردم فرمودند: این حدیث جدّم حضرت صادق(ع) است. گفتم: شما هیچ چیز را بر عقیق سرخ ترجیح نمی دهید؟ فرمودند: براى عقیق فضیلت بسیارى است. به درستى كه پدرم خبر داد مرا كه اول كسى كه انگشتر عقیق در دست كرد حضرت آدم(ع) بود. دید كه در عرش نوشته است: "اَنا اللهُ لا اِله اِلا اَنا وَحْدى مُحَمَّدُ صَفوَتىْ مِنْ خَلْقى اَیّدتُهُ بِأخیهِ عَلِىُ ونَصَرتُهُ بِهِ ـ تا آخر نامهاى پنجگانه آل عبا"، پس چون حضرت از آن درخت میوه خورد و به زمین آمد متوسل شد به خدا به این نامهاى مبارك، و به بركت این نامها خدا توبه اش را قبول كرد. پس حضرت آدم انگشترى از نقره ساخت و نگینش را از عقیق سرخ كرد، و این نامهاى پنجگانه را بر آن نقش كرد و آن انگشتر را در دست راست خود ساخت. پس این سنتى شد كه پرهیزكاران از فرزندانش همه به سنّت او عمل كردند.("حلیة المتقین"، باب دوم در آداب حلى و زیور پوشیدن و سرمه كشیدن و در آینه نظر كردن و خضاب كردن)