فقه قرآنی

سلام@};-

فقه استدلالی چیست؟ چطور میشه در این رشته در دانشگاه تحصیل کرد؟
و ایا برای تمام احکام استدلال داره یعنی نداریم هیچ حکمی که صرفا تعبدی باشه؟

سلام علیکم،
تا کنون فکر می‌کردم که مثلاً اطاعت از پدر تا آنجا واجب است که پدر می‌تواند مستحب یا مکروه یا مباح را برای فرزندش واجب یا حرام کند، مثلاً دخترش را از چادر منع کند و بر دختر چادر (نه پوشش واجب اسلامی) حرام بشود، یا فرزندش را نماز اول وقت یا رفتن به مسجد یا حسینیه و ... منع کند و نماز اول وقت و رفتن به مسجد و .. برایش حرام شود ... یا بگوید که باید همسرش را طلاق دهد (مکروه اکید) و این مکروه بر او واجب شود و الی ما شاء الله مثال دیگر.
اما ناگهان شک کردم که آیا اعتقادات پدر در این اعمال ولایت شرط نیست؟
اگر خدای ناکرده پدرش شرعاً کافر به حسابی بیایند و مرتد (مثلاً بخاطر توهین به حضرت زهراء سلام‌الله‌علیها یا کلاً مقدسات و قبول نداشتن خدا یا پیامبر یا قرآن و ... طوری که ارتدادش بر فرزندش واضح باشد) آن وقت این سؤال پیش می‌آید که آیا خداوند راهی برای سلطه‌ی کافر بر مؤمن باز گذاشته است؟ آیا چنین پدری بر فرزند مؤمنش ولایت خواهد داشت که اطاعت از او واجب باشد؟

... وَ لَن يَجْعَلَ اللَّـهُ لِلْكَافِرِ‌ينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا [النساء، ۱۴۱]
... و خدا هرگز هیچ راه سلطه ای به سود کافران بر ضد مؤمنان قرار نداده است.

در بحث اطاعت از پدر خداوند فرموده حتی اگر گفتند برای خدا شریک قائل شوی که نباید اطاعت کنی هم باز احترام ایشان را حفظ کن و ظاهراً در باقی موارد باید از ایشان اطاعت کرد. آیا منظور از شرک در آیه‌ی «وَإِن جَاهَدَاكَ عَلَىٰ أَن تُشْرِ‌كَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا ۖ وَصَاحِبْهُمَا فِي الدُّنْيَا مَعْرُ‌وفًا ...» فقط شرک خفی است (مثلاً امر به انجام گناه که از یک مؤمن هم ممکن است سر بزند) یا شرک جلی را هم شامل می‌شود؟ اما اگر شرک جلی را هم شامل بشود در این صورت این مطلب چطور با آیه‌ی بالایی جمع می‌شود که خداوند برای کافرین راهی بر مؤمنین قرار نداده است؟ :Gig:

آیا از نظر فقهی آن فرزند باید در نداشتن حجاب به صورت چادر و نرفتن به مسجد و نخواندن نماز اول وقت و طلاق گرفتن و ... از پدرش اطاعت کند؟
با تشکر :Gol:
یا علی

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت کارشناسان محترم

با مساله ای پیچیده روبرو شده ام که ذهن بعضی دیگر از دوستانم را به شدت درگیر کرده و دچار سردرگمی عجیبی شده ایم.
اگر ممکن است درباره ی مبانی فقهی آیت الله صادق تهرانی توضیحاتی بفرمایید و تفاوتش را با فقه متداولی که مراجع ما اتخاذ کرده اند را بیان کرده و با دلایلی محکم و حجت آور برای مقلدان و غیر مجتهدان بفرمایید که دلیل عقلانی بر ترجیح مراجع تقلید متداول و حاضر بر مراجع قرآنی مانند آیت الله صادق تهرانی چیست؟

توضیح آنکه حقیر در تحقیقاتی تقریباً گسترده،بسیاری از نقد های ایشان را به فقه سنتی شنیده و خوانده ام که به منظور عدم سردرگمی خوانندگان از نقل آن معذورم،و از نظر حقیر بسیاری از این نقد ها جای مطرح شدن دارد.این درحالیست که با سکوتی از طرف مراجع و علما در مقابل این انتقاد ها روبرو شده ام و حداقل بنده با تحقیقاتم در هیچ مقاله و سایتی به جوابی درست و قانع کننده برای مقلدان و مکلفان نرسیده ام.اما از طرفی خیل عظیمی از علمای معاصر که اعتماد عمومی به آنها تا حدود زیادی جمع است(همچون امام(ره) و آیت الله بهجت و جوادی و...) همچنان بر سَبْک گذشته ی علما اجتهاد میکنند.لطفاً توضیحی جامع بفرمایید تا شاید اولین مطلب و جوابیه به نقد های عمیق و عقل پسند ایشان باشد.
یاحق