همه ما فقط فرزندان آدم و حوا علیهما السلام هستیم یا ناخالصی هم داریم؟
ارسال شده توسط Anoushiravan در پنجشنبه, ۱۳۹۵/۰۲/۰۲ - ۲۲:۱۸با توجه به مقاله زیر، آیا ما با انسان های نخستین، خویشاوندی داریم یا صرفا فرزندان آدم و حوا علیهما سلام هستیم؟
-----
نئاندرتالها و دنیسوانها از گونههای منقرض شدهی خانوادهی انسان هستند که با انسانهای مدرن دارای اشتراکات ژنی هستند. این اشتراکات در برخی از دستههای جمعیتی زیاد و در برخیها کمتر است و یا اینکه وجود ندارد. به تازگی نقشهای از سوی دانشگاه هاروارد منتشر شده و به این پدیده در میان جمعیتهای نواحی گوناگون پرداخته است.
تصویر بالا نقشهای است که نسبت ژنوم دخیل شده از سوی دنیسوانها را در تبارهای غیرافریقایی انسانهای مدرن نشان میدهد. رنگ قرمز نشاندهندهی نسبت کمتر و رنگ مشکی هم نشاندهندهی میزان بیشتری از نشانههای دنیسوانها در تبارهای مختلف است.
اغلب انسانهای غیرافریقاییتبار حداقل دارای اندکی از DNA نئاندرتالها هستند. اما بر پایهی نقشهی جدیدی که از نیاکان کهن در تاریخ ۲۸ مارس امسال در ژورنال کارنت بیولوژی منتشر شده، نظری پیشنهاد شده است که بر مبنای آن گفته میشود بسیاری از دودمانهای پیرامون دنیا و به ویژه دودمانهای مربوط به تبارهای جنوب آسیا، احتمالا همبستگی بیشتری با انسانتبارهای دنیسوان (Denisovan) داشته باشند. دنیسوانها جمعیت رازآلودی از خانوادهی انسان بودند که در همان بازهی زمانی میزیستهاند که نئاندرتالها هم روی کرهی زمین زندگی کردهاند. تحلیلها همچنین نشان میدهد که انسانهای مدرن در حدود ۱۰۰ نسل پس از اختلاطشان با نئاندرتالها، با دنیسوانها جفتگیری داشتهاند.
گروهی پژوهشی از دانشگاه پزشکی هاروارد نقشهای ایجاد کردهاند و همچنین با استفاده از ژنومشناسی مقایسهای، پیشبینیهایی دربارهی اینکه ژنهای انسانهای دنیسوان و نئاندرتالها چگونه ممکن بوده بر روی روند زیستشناختی انسانهای مدرن تاثیر بگذارد را انجام دادهاند. بر طبق این دادهها و در حالی که هنوز موارد کشف نشدهی زیادی وجود دارد، گفته میشود که ژنهای دنیسوانها به احتمال قویتر دارای همبستگیهای ریزی با حس بویایی در نواحی خلیج پاپوا در گینهی نو و همچنین در نواحی مرتفع تبت بودهاند. این در حالی است که ژنهای نئاندرتال یافت شده در بیشتر افراد سرتاسر دنیا عمدتا مربوط به ویژگی پوست زبرتر و موی ضخیمتر بوده است.
دیوید ریچ (David Reich) ژنتیکدان از دانشگاه هاروارد و از نویسندگان گزارش در این باره میگوید: طبقههای بسیاری ویژهای از ژنها هستند که انسانهای مدرن آنها را از انسانهای کهن به ارث گرفتهاند و کارایی بیشتر آنها هم در رابطه با سازگارتر شدن با محیطهای جدیدی بوده که به آن کوچ میکرده و اسکان مییافتهاند. روی دیگر داستان آن است که در این فرایندها معمولا انتخابهای منفی برای بازگرداندن و حذف سازمانیافتهی نیاکانی وجود داشته که احتمالا دارای دشواریهای بیشتری در محیط جدید نسبت به انسانهای بودهاند. ما بر طبق اسناد میتوانیم این حذف را در حدود ۴۰ هزار سال پس از رخ دادن این اختلاط ژنی قلمداد کنیم.
ریچ و اعضای گروهش، سواپان مالیک (Swapan Mallick) و نیک پترسون (Nick Pattersin) به همراه چند نفر دیگر به صورت گروهی برای کار روی این پروژه گرد آمدند و طی این پروژه موفق شدند به شواهدی دست یابند که بر مبنای آن، هر دو دستهی نیاکان دنیسوانها و نئاندرتالها فاقد کروموزمهای ایکس بودهاند؛ دقیقا همان اتفاقی که در آزمایشهای ژنی جنس مذکر هم روی داده بود. آنها به این تئوری رسیدند که این پدیده منجر به آن شده است که باروری در مذکرها کاهش یافته باشد که این رویداد به طور معمول در سایر دورگههای دستههای انشعابی یک گونهی همسان هم مشاهده میشود.
پژوهشگران دادههای خود را با استفاده از مقایسهی رشتههای ژنی شناخته شدهی نئاندرتالها و دنیسوانها در میان بیش از ۲۵۰ ژنوم از ۱۲۰ دستهی جمعیتی غیرافریقایی که در پروژهی تمییز ژنی سیمونز در دسترس قرار گرفته بود به دست آوردند. در پروژهی سیمونز شواهد ناچیزی برای رویت نشانههای نئاندرتالها و دنیسوانها در نیاکان افریقاییتبار انسانها در دسترس است. تحلیلها توسط یک الگوریتم یادگیری ماشینی انجام شد که قادر به ایجاد تفاوت میان اجزای هر دو نوع DNA این موجودات بود؛ DNAهایی که بیشتر از اینکه شبیه به DNA انسانهای مدرن باشند، شبیه به همدیگر هستند.
نتایج آزمایش نشان دادند که انسانهای اقیانوسیه دارای بیشترین درصد از نیاکان کهن بودند و از سویی، مردمان جنوب آسیا دارای نیاکان دنیسوان بیشتری نسبت به آن مقداری که پیش از این گمان میرفت بودهاند. این امر میتواند آمیزشهای میان گونههای مختلف را که پیش از این ناشناخته و مبهم بودند را رازگشایی کند؛ به ویژه موضوعات و پرسشهایی که دربارهی دنیسوانها مطرح بوده است. در سوی دیگر ماجرا باید اشاره کنیم که اهالی اوراسیای غربی از آن دسته غیرافریقاییهایی هستند که دارای کمترین میزان محتمل از ژنهای نئاندرتال و دنیسوان بودهاند. ریچ چنین بیان میکند: برهمکنشهای میان انسانهای مدرن و انسانهای کهن بسیار پیچیده بوده و احتمالا با رویدادهای چندگانهای به هم مرتبط شدهاند.