غریب مدینه

خورشید بقیع๑۩๑شهادت امام حسن مجتبی (ع)๑۩๑


بقیع، در خلوت غریبانه اش دل به صدای مردی سپرده است؛ مردی که خدا، بسیار دوستش دارد.

ماه، رخسار به خاک مزاری نهاده، که مدت هاست روشنای هیچ شمعی را حس نکرد، سوسوی هیچ فانوسی را نشنید و گرمایِ هیچ اشکی را لمس نکرد.

مزاری که مثل صاحب غریبش، غریب است. تنها حضور اشک های یک مرد را می فهمد.

یک تکّه از آسمان است، که در دل خاک پنهان است. یک سهم از بهشت است، که در بقیع گم شده است

یک سوره از قرآن است، که قرن ها تلاوت نشد، جز با لب و زبان همین مرد؛

همین مرد که چهره بر خاک گذارده و غریبانه ترین عاشقانه ها را در فراق آن غربت بی نهایت، سر داده است!

خدیجه پنجی