عرفان کاذب

راهنمایی در خصوص مراحل سلوک و عضو شدن در گروه های عرفانی

سلام بنده رو راهنمایی کنید بهم پیشنهادشده عضو گروه عرفان بشم یک جلسه هم رفتم عرفان حلقه محمدعلی طاهری علاقه به سلوک دارم کجا باید برم لطفا منو راهنمایی کنید

سیر مطالعاتی عرفان های کاذب

[="Navy"]با سلام
برای مطالعه در زمینه عرفان های کاذب یک سیر مطالعاتی برایم معرفی بفرمایید
متشکرم
[/]

یک عرفان دروغین جدید و راه نجات افراد از آن

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که طرح آن با آیدی خودشون ممکن نبود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:


نقل قول:

سلام
دوستان لطفا راهنماییم
بفرمایید من 2 تا دوست دارم که خواهرند و خیلی طالب حقیقت و اینکه تنها گناهشون اینه که نماز صبحشون گهگاهی قضا میشه (البته پای منبر نبودن و هیئت هم نمیرن) این دوستام تازه با عرفان آشنا شدند من از شما کمک میخوام تا بتونم دوستمو راهنمایی کنم.
اخیرا یکی از دوستانم با شخصی آشنا شده که خودش را عارف معرفی کرده است. مراسم ذکر گفتن دارند، با هم بحث می کنند و در آخر هر کی سوالی داشته باشد به صورت خصوصی از شیخ میپرسد و اینطور که دوستم تعریف می کند چیزی سوای دین نمی گوید.

در هفته ی پیش که این جلسه ی عرفان در خانه ی دوستم تشکیل شده بود (این شیخ قبلا هم من را در یک جلسه ی مولوی دیده بودند البته من همراه دوستم رفته بودم که من را دید و به من در یک لحظه گفت ظاهرت خیلی خوبه اما درونت را بیشتر صفا بده ، دوستم به شیخ گفته بود فاطمه هم در جلسات حضور پیدا کند شیخ اجازه نداده بودند اما هفته ی پیش به اصرار دوستم ) من هم حضور داشتم.

جلسه در شب عاشورا برگزار شد، ابتدا صحبت می کرد و چون به زبان مردم این شهر مسلط نیستم حرفایش را کامل متوجه نشدم .
ابتدای جلسه به من گفت لطفا صدا ضبط نکن در صورتی که من بجز کلید چیزی همراهم نبود حتی تلفن همراهم.
بعد در حین بحث به من میگفت متوجه میشوی ؟ در صورتی که من متوجه نمیشدم جواب میدادم کمی
سپس مثالی از ایثار زدند که به نظر من در شب عاشورا باید میگفت نمونه ی ایثار امام حسین (ع) است اما هیچ اشاره ای به امام حسین(ع) نداشتند.
جلسه ی ذکر گفتن شروع شد ،و ما به صورت 2 حلقه ی زن و مرد نشستیم.
آهنگی با ساز 3تار و شعری از عراقی پخش شد و شیخ هر از چندی با صدای بلند فریاد میزد یا الله ، در این حین من خیلی ناراحت بودم چرا در این مجلس حضور دارم من باید الان در روضه ی امام حسین می بودم.

بعد از جلسه ی ذکر گفتن، شیخ به اتاق رفت و تک تک اخوان برای ملاقات او به اتاق می رفتند، البته هیچکدوم از اخوان آقا نرفتند فقط خانم ها می رفتند.
قبل از اینکه دوستم به اتاق برود به او گفتم شب عاشورا این چه سازی بود که باید گوش میدادیم!!! اصلا خوشم نیومد.
وقتی دوستم به اتاق رفته بود، شیخ از دوستم پرسیده بود فاطمه خوشش آمد یا نه؟؟؟ دوستم با وجود اینکه میدانست من خوشم نیامده گفته بود نمیدانم
بعد از جلسه ی خصوصی، شیخ لباس سفیدش را عوض کرد و این بار به احترام من فارسی حرف زد، و من را مخاطب قرار داد.
به من گفت الان فکر کن من نکیر منکر هستم ، تو چرا چیزی از غیر خدا می خواهی؟؟؟ (والا به خدا من چیزی از غیر خدا نمیخوام)
من سکوت کرده بودم به من گفت تو که الان نمی توانی جوا من را بدهی چطور میخواهی جواب خدا را بدهی!!!
بعد برای من از بهشت و جهنم گفت، و من گفتم من اگر ته جهنم هم باشم محبت خدا برایم کافیست!
یا به من گفت چرا خدا را به خاطر بدست آوردن مادیات عبادت می کنی (والا به خدا من خدارو تنها و تنها بخاطر اینکه از عبادت لذت میبرم عبادت میکنم)
ازاینجا بود که فهمیدم این فرد شیخ نیست!!!
یا به من گفت کاش میشد چهره ی برزخیت رو بگم !!!
بعد چون شب عاشورا بود قرار شد زیارت عاشورا بخونه، من به دوستم گفتم زیارت عاشورا خوندن اینطور که نیست رو مبل لم بدی،بلکه باید رو به قبله بشینیم ، دوستمم گفت باشه رو به قبله بشینیم.
چه زیارت عاشورایی خوند همش غلط و اینکه جایی به «انی اتقرب الی الله» می رسید میگفت تکرار کنید و دعا را تا اول لعن ها می خواند و گفت بقیه اش رو چون باید 100 بار بگوییم خودتان بخوانید.

ساعت چند بود1.30 بامداد دیگه داشتیم از خستگی میپریدیم میگفت نه تا صبح بشینیم، آخه شب عاشورا و روز عاشورا آداب داره، اینجا بشینیم که چی بشه؟
باز اومد از خودش تعریف کردن ، مثلا گفت: من در نماز شبم در هر رکعت 30 مرتبه قل هوالله میخوانم .
یا 3ساعت خواب کافیه ،آخه واسه ی یه جوونی که 8 ساعت میخوابه 3ساعت کافیه؟؟؟

تا بالاخره بحث نماز اول وقت شد ، هیچ کدام از اخوانهایش نماز اول وقت نمیخواندند!!!
اینقدر تعجب کردم آخه مگه میشه نماز اول وقت نخوند و حالت عرفانی داشت؟؟؟

در آخر که داشت میرفت یکی از اخوانها ازشون ساعت اذون رو پرسید من گفتم 5.10 دقیقه اما گفت صبر کن از نت دربیارم.
موقع خداحافظی هم که حرکت صفا انجام دادن که به نظر کلا شرک بود.
از این 2خواهر ، خواهر کوجیکه با من هم عقیده هست اما بزگتری نه!!!

از نظر من این آقا هدفش فقط و فقط منحرف کردن افراد هستش به دلایل زیر:

1.برای مراسم روبه قبله ننشستن

2.شب عاشورا اضلا یادی از امام حسین نکردن

3.شب عاشورا مولوی و تار گذاشتن

4.چرا باید برای ذکر گفتن مولوی بذارید

5.چرا بجای مولوی از قآن استفاده نمیشه

6.چرا اصلا فرزندانش به گفته های او توجه ندارند(پسرش که دائم تو گوشی بود دخترشم وسط ذکر گفتن بلند شده بود رفته بود بیرون نگاه میکرد)

7.چرا خودش را عالم میداند

8.چرا به حقوق دیگران احترام نمیگذارد

9.چرا ساعت اذون صبح را از داخل گوشی اش در آورد؟

10.اگر واقعا علم غیب دارد چرا از دوستم پرسید فاطمه از جلسه خوشش آمد؟

11.چرا اگر علم غیب دارد ندانست که من خدارا بخاطر اینکه دوستش دارم عبادت میکنم نه کرامت(هر چند خدا هم انقدر بزرگوار است که بنده را محروم نمیکند)

12.چرا تمام اخوانهایش از خواندن نماز اول وقت شکایت داشتند در صورتی حقیقت عرقان نماز اول وقت است

13.چرا جلسه ی خصوصی میگذارد( نباید یک زن و مرد در یک اتاق حرف بزنند)

14.چرا با خانم ها شوخی میکرد؟:Esteghfar:

15.چرا آن عمل شرک آمیز را در اخر انجام میدهند ما نباید به غیره خدا برای چیزی سر تعظیم فرود بیاوریم

16.چرا زیارت عاشورا را اشتباه میخواند؟

17.چرا مثل یک شیخ شیعی زیارت عاشورا را نخواند

18.چرا مثل یک شیخ شیعی نفهمید که زیارت عاشورا نباید حتما صدبار لعن و صدبار سلام را گفت

19.چرا برخلاف شیوخ شیعه که میگویند باید شب زود و خوب و کافی خوابید تا نماز صبح قضا نشود حرف میزند

اصلا نمیتوانم این شخص را به عنوان یک شیخ بپذیرم
نمیخوام از خودم تعریف کنم اما من با تمام گناهکار بودنم توی مجلس امام حسین و پای منبر بزرگ شدم و این برخوردا برام اصلا مانوس نیست

من روحانی ندیدم که خودش را علامه ی دهر بداند حتی آیت الله بهجت هم ادعایی نداشتن اما ایشون فقط ادعا دارن

من با تمام گناهکار بودنم به خدا امید دارم و توی دعای کمیل میگه اگر منو قعر جنمم بندازی من بازم تورو صدا میکنم

باید ازینجور افراد ترسید چون باعث میشوند هم دیوانه شد هم مسیر درست حق رو گم کرد

اینا دلایلی اند که من برای دوستم آوردم و 2 دلیل دیگر اصلا یک صلوات در این جمع فرستاده نشد و اینکه این شخص نفهمید من حتی گوشی هم پیشم نیست چجور صدا ضبط کنم.

دوستم باز دیشب در این جلسه رفته بود و شیخ گفته بود به نظرت فاطمه دختر خوبیه؟؟؟؟

حالا کمکی که من میخواهم این است من چجور دوستم را ازین مسیر نجات بدهم با توجه به اینکه دوستم مثل خمیر است و جهت میگیرد



با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

راه یا بیراهه؟

انجمن: 


اخیرا شنیده ام برخی جوانان برای شناسایی روح خود و خدا از موادی استفاده میکنند و میگویند با این ماده ضمن اینکه حال میکنند ایمانشون به روح و خدا هم بیشتر میشه!

اصولا در این دنیا راهی وجود دارد که کسی بتواند روح خودش یا خدا را احساس کند؟!

مشاوره خانواده و انرژی درمانی (عرفان کاذب)

انجمن: 

۱۳/ آذر ۱۳۹۱

سین ۴۵ ساله با برگزاری کلاس‌های عرفان در شهرک وحدت و همچنین منطقه مهرشهر کرج و با عنوان مشاوره خانواده طی هفت سال اقدام بە فعالیت‌های غیرقانونی کرده و در این مدت چندین زن و دختر را مورد اذیت و آزار قرار داده است.

ممتازنیوز به نقل از اعتماد: مردی که با برگزاری کلاس‌های عرفانی در شهرستان کرج اقدام بە اغفال زنان و سوءاستفاده از آنها می‌کرد در حالی با شکایت ۱۷ زن دستگیر شده که قرار است چهار شنبه این هفته اتهاماتش در شعبه ۷۹ دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی شود.

حسین ۴۵ ساله با برگزاری کلاس‌های عرفان در شهرک وحدت و همچنین منطقه مهرشهر کرج و با عنوان مشاوره خانواده طی هفت سال اقدام بە فعالیت‌های غیرقانونی کرده و در این مدت چندین زن و دختر را مورد اذیت و آزار قرار داده است.

متهم برای عملی کردن نیات خود با چهار زن بە نام‌های مریم، صدیقه، فریده و مریم همدست بوده که مریم همسر و فریده مادرزن متهم می باشند. اولین شکایت از متهم این پرونده توسط شاکی اصلی او مریم، اوایل اسفندماه سال ۸۸ تسلیم دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان کرج شده که تنها سه روز پس از اعلام این شکایت حسین در خانه‌اش توسط ماموران پلیس اطلاعات و امنیت اخلاقی این شهرستان دستگیر و برای بازجویی فراخوانده شده است.

دراین پرونده که تحت نظر قاضی کاظمی دادیار شعبه ۸ دادسرای عمومی و انقلاب استان البرز رسیدگی شده است ۱۷ زن از مردی بە نام حسین دربارهٔ اذیت و آزار شکایت کرده‌اند. بە نقل از شکات این پرونده، متهم در جلسات مشاوره خانواده که در کنار کلاس‌های عرفان برگزار می‌کرد مدعی شده بود که تنها راه و روش درمان مشکلات مراجعانش اعمالی است که او آنها را مجاز می‌شمرده ولی از نظر اخلاقی جامعه آن را مطرود می‌داند.

وی که با شگرد خاصی طعمه‌های خود را مورد اغفال قرار می‌داد وانمود می‌کرد که بە مباحث عرفان شرقی تسلط دارد و این روش از درمان را از فرقه‌یی یاد گرفته و تدریس می‌کند. متهم ضمن ترویج زنا برای حل مشکلات جسمی و روحی زنانی که بە این کلاس‌ها مراجعه می‌کردند مدعی شده بود که برای حل کامل مشکلات باید در مرحله آخر دست بە اعمال منافی عفت با محارم خود بزنند!

بر اساس گفته‌های تعدادی از شکات وی درکلاس شاگردانی را که خطایی از آنها سر می‌زد با چوب یا لوله جارو برقی مورد ضرب و شتم قرار می‌داد بە طوری که آنها تا چندین روز از شدت ضربات وارده بە بدن‌شان قادر بە انجام کاری نبودند.

مریم که تنها ۲۴ سال سن دارد و برای پیگیری شکایتش از این فرد بارها تهدید بە قتل شده است در باز جویی‌ها بە ماموران گفت: ‌سال ۱۳۷۶ از طریق مریم که خاله من است برای شرکت در کلاس‌های تربیت معنوی بە این مرد معرفی شدم و سابقه اذیت و آزارهای او بە ۱۲ سال پیش بازمی‌گردد. او بیکار و تحصیلاتش زیردیپلم است اما مدعی می‌شد که فردی دارای مقام مذهبی و ماورایی است. تا چند ماه پیش نیز این کلاس‌ها را برگزار می‌کرد اما بە سبب شکایت چند تن از شاگردان مجبور بە تعطیل کردن دفتر کارش شد.

مریم دربارهٔ نحوه آشنایی‌اش با این کلاس‌ها و اعمالی که این فرد درکلاس‌هایش انجام می‌داد، گفت: ‌قبل از اینکه ازدواج کنم زمانی که تنها ۱۳ سال سن داشتم بە دلیل مشکلاتی که با خانواده‌ام داشتم از طریق خاله‌ام با حسین آشنا شدم و طی این سال‌ها با خانواده او زندگی کردم. در تمام این سال‌ها او بارها بە من دست درازی کرده بود.

زمانی که ۲۰ سالم شد با شوهرم مهدی ازدواج کردم. همان موقع بود که حسین بە من گفت که از طریق کارهای غیراخلاقی می‌تواند مشکلات زنان را حل کند و وانمود می‌کرد که خودش هیچ تمتعی از این روابط نمی‌برد و تنها برای حل مشکلات دست بە این کار می‌زند. با این حال متهم در بازجویی‌ها تمام این اتهامات را رد کرد و مریم را یک بیمار روانی توصیف کرد که معلوم نیست بە چه دلیلی این حرف‌ها را می‌زند.

وی در دفاع از برگزاری این کلاس‌ها بە ماموران گفت: ‌به دلیل آشنایی که با مباحث قرآنی و احادیث داشتم چند سال پیش مجوز برگزاری کلاس‌های اخلاق را گرفتم و برای خودم آموزشگاهی دایر کردم. من ۱۰ سال است که شاکی را می‌شناسم.

زمانی که مادرش او را پیش من آورد او مشکلات اخلاقی داشت من هم بە مادرش گفتم که او را نزد روانپزشک ببرد اما او خودش گاهی اوقات بە کلاس‌های ما می‌آمد. او الان چهار سال است که ازدواج کرده و شوهرش هم فامیل من است و تمام این ادعایی که او می‌کند کذب است. او بیمار روانی است و نمی‌دانم چرا این اتهامات را علیه من مطرح کرده است.

در ادامه تحقیقاتی که در این زمینه اتجام شد مریم خاله شاکی نیز که یکی از متهمان است بە ماموران گفت‌: شوهرخواهرم مرد سختگیری بود. مریم در نوجوانی مورد اذیت و آزار قرار گرفته بود و مادرش از من خواست تا بە آنها کمک کنم، من هم او را بە این فرد معرفی کردم اما شاهد هیچ‌کدام از این کارهایی که مریم عنوان کرده نبودم.

ادعای متهمان این پرونده در حالی عنوان می‌شود که ۱۶ شاکی دیگر نیز در شکواییه‌شان عنوان کرده‌اند که متهم اصلی این پرونده با چهار زن همدست خود زنان را در این کلاس‌ها مورد اذیت و آزار قرار داده و بە بهانه انرژی درمانی از طریق چاکر‌ها از آنها سوءاستفاده کرده است.

شاکیان این پرونده همچنین اعلام کرده‌اند که بعد از اینکه مورد اذیت و آزار این مرد قرار گرفته‌اند تصمیم بە ترک این کلاس‌ها گرفته‌اند اما متهم از آنها خواسته که در رابطه با مسائلی که در کلاس مطرح می‌شود چیزی بە کسی نگویند و حتی آنها را تهدید کرده که در صورت عدم مراجعه بە کلاس نوار اعترافات آنها را در اختیار دیگران قرار می‌دهد.

در حال حاضر از سوی دادستانی کرج برای متهمان این پرونده قرار بازداشت موقت بە اتهام ایجاد مرکز فساد و ارتکاب فعل حرام و روابط نامشروع و همچنین نگهداری از مشروبات الکلی صادر شده و دو روز دیگر این پرونده توسط قاضی کشکولی در شعبه ۷۹ دادگاه کیفری رسیدگی خواهد شد.

روزنامه اعتماد

چرائی رغبت به عرفانهای کاذب؟

ضمن عرض سلام
با توجه به رشد قارچ گونه عرفانهای کاذب در جامعه اسلامی؛ به نظر شما کارشناسان گرامی علت رغبت به این مکاتب چیست؟آیا عرفان اسلامی ناشناخته نمانده است که چنین مکاتب عرفانی خود نمائی می کنند؟
نقش مکاتب عرفان ستیز در کمک ناخودآگاه به این عرفانهای انحرافی چه مقدار است؟
راز تمایل روز افزون مردم به این منحرفین چیست؟

کارشناس بحث : سمیع