رشد و کمال

رشد و کمال و دفع شبهه شرور

سنت الهی رشد

سنت دیگری که برخی از خداباوران برای رد برهان شر از ان استفاده میکنند سنت رشد است. این سنت بر این ادعا اصرار دارد که خدا میخواسته است از خلق زمین محیطی را فراهم کند تا انسانهای مستعدی که استعداد رشد را دارند در جهت رشد اخلاقی و روانی پیشرفت کنن و به ارزشهایی دست یابند که بدون ریاضت کشیدن و سختی نمیتواند به انها دست یافت. بعنوان مثال برای تشویق و ایجاد ارزشهایی همچون شهامت، فداکاری، صبر، بخشش و سخاوت باید شرهایی همچون جنگ، سختی، بیماری، جرم و فقر وجود داشته باشد. لذا وجود مقداری شر برای ممکن بودن رشد ضرورت دارد و در نتیجه شرهای روی زمین اخلاقی هستند نه غیر اخلاقی.

در پاسخ به این اعتراض میتوان گفت:
نخست اینکه همه سنت ها را نمیتوان برای رشد انسانها دانست، کسی که بواسطه شرّی کشته میشود چگونه به رشد روانی میرسد؟ مسئله شر تنها مربوط به انسانها نمیشود، حیوانی که در جنگل بواسطه آتش سوزی های طبیعی سوخته میشود و از بین میرود و هیچ کس نیز از مرگ او آگاه نمیشود چگونه میتواند چیزی را به کسی بیاموزد؟ همچنین است انسانی که تنها است و بواسطه شرّی کشته میشود. دوم اینکه برای رشد روانی و ترویج و تشویق ارزشها در انسانها لازم نیست شر بطور واقعی وجود داشته باشد. خدا میتوانسته است با تغییرات روانی در انسانها این مسئله را ایجاد کند.
بعنوان مثال فرض کنید شخص الف شخص ب را هیپنوتیزم کند و به او بگوید که شخصی فقیر است، از این طریق نیز احساس ترحم و سخاوت را میتوان در شخص ب تقویت کرد. همچنین با خواندن داستانها و روایت ها نیز میتوان این ارزشهای اخلاقی را ترویج و تشویق کرد و موجب رشد انسانها شد، هیچ لزومی ندارد شر بصورت واقعی وجود داشته باشد تا موجب رشد انسانها شود. سوم اینکه در نهایت اگر اینکه وجود مقداری شر برای رشد انسانها میتواند مفید واقع شود، این مسئله به نمونه هایی اندک محدود میشود. میزان شرّی که در دنیا وجود دارد بسیار بیشتر از مقدار مورد نیاز برای رشد روانی انسانها است و شر موجود در دنیا بیش از حد شر است.
فرض کنید پدری فرزند خود را در حالی که بداند او خفه خواهد شد به رودخانه بیاندازد، و بگوید هدف من این است که خود فرزند یا دیگران با دیدن صحنه مرگ این کودک به رشد روانی برسند و ارزشهایی همچون ترحم و دلسوزی در آنها تشویق شود، آیا میتوان کار این پدر را با توجه به استدلالش اخلاقی نامید؟ آیا شرّی که او باعث وقوعش شده است شرّی اخلاقی است یا غیر اخلاقی؟ آشکار است که این شر کاملا غیر اخلاقی است.
نتیجه آنکه این سنت نمی تواند شبهه شر را رد کند.

رسیدن به کمال با وجود موانع خدادادی

سلام

خدا ادعا داره كه من قوم لوط را به خاطر همجنس بازي اعدام انقلابي كردم و از سوي ديگر اين كار را حرام اعلام كرده و مجازات سختي برايش در نظر گرفته و با اين كار عرش خدا به لرزه درمياد و....... از سويي ديگر مي دانيم انسان ها را خدا از نظر ضريب هوش در يك اندازه خلق نكرده است و برخي به همين دليل خودمهارگري و تحليل عقلايي و....ندارند در برابر تكانه هاي هوس و اميال همجنس گرايانه. از سويي ديگر خداوند فرموده من شما را خلق كردم تا دفائن عقولتان را بلديزر عقل و وحي در بياورم و به كمال برسيد.

سؤال:
وقتي اموري مانع كمال اخلاقي و عرفاني است كه از دست بشر خارج است و متخصصان درماني برايش نيافته اند چگونه به كمال برسد؟ آيا براي اوس كريم واجب نبود اين موانع رشد اخلاق فردي و اجتماعي را بردارد؟

ممنون میشم پاسخ را بفرماييد با توجه به اين كه:
1- همجنس گراييان اگوسينتانيك برخلاف اگوديستانيك، ميلي هم به درمان ندارد و خود را بيمار نمي داند كه دنبال درمان باشد و متخصصان درماني برايش نيافته اند تا الان.
2- بين همه انسان ها از جمله همنجنس گرايان افراد با اختلالات شخصيت و هوش و خودمهارگري پايين وجود دارد.
3- يك همجنس گراي غير اخلاقي مي تواند در مدت دوره دانشگاهي يا سربازي گروه كثيري را آلوده كند

متشكرم