رسیدن به کمال

رسیدن به کمال با وجود موانع خدادادی

سلام

خدا ادعا داره كه من قوم لوط را به خاطر همجنس بازي اعدام انقلابي كردم و از سوي ديگر اين كار را حرام اعلام كرده و مجازات سختي برايش در نظر گرفته و با اين كار عرش خدا به لرزه درمياد و....... از سويي ديگر مي دانيم انسان ها را خدا از نظر ضريب هوش در يك اندازه خلق نكرده است و برخي به همين دليل خودمهارگري و تحليل عقلايي و....ندارند در برابر تكانه هاي هوس و اميال همجنس گرايانه. از سويي ديگر خداوند فرموده من شما را خلق كردم تا دفائن عقولتان را بلديزر عقل و وحي در بياورم و به كمال برسيد.

سؤال:
وقتي اموري مانع كمال اخلاقي و عرفاني است كه از دست بشر خارج است و متخصصان درماني برايش نيافته اند چگونه به كمال برسد؟ آيا براي اوس كريم واجب نبود اين موانع رشد اخلاق فردي و اجتماعي را بردارد؟

ممنون میشم پاسخ را بفرماييد با توجه به اين كه:
1- همجنس گراييان اگوسينتانيك برخلاف اگوديستانيك، ميلي هم به درمان ندارد و خود را بيمار نمي داند كه دنبال درمان باشد و متخصصان درماني برايش نيافته اند تا الان.
2- بين همه انسان ها از جمله همنجنس گرايان افراد با اختلالات شخصيت و هوش و خودمهارگري پايين وجود دارد.
3- يك همجنس گراي غير اخلاقي مي تواند در مدت دوره دانشگاهي يا سربازي گروه كثيري را آلوده كند

متشكرم

بازیگری و رسیدن به کمال

سلام.
من حدود چند سالی هست که متوجه شدم در رشته بازیگری استعداد زیادی دارم.و قبلش به علت علاقه زیادم به این رشته پیگیر تمام امور مربوط به بازیگری بودم که به تدریج متوجه استعدادم هم شدم.
حالا سوالم اینه یه بازیگر چطور میتونه رفتار کنه که این رشته مانع رسیدن به کمال که همون هدف نهایی انسان هست نشه؟!چون توی این رشته ناخواسته مجبوری کارهایی انجام بدی که از نظر مراجع تقلید خیلی صحیح نیست.و همه می دونن یه بازیگر از روح خودش گذشته چه رسد به جسمش که باید در اختیار بازیگری باشه.ما بازیگران چادری داریم.اما معمولا سوپراستار هامون از حجابی برخوردارند که مطابق سلیقه عموم مردم هست که چادر نیست.و هدف هم وسیله رو توجیه نمیکنه.یعنی از علاقه و استعدادم بگذرم یا راهی هست؟؟

چگونه می توان به کمال رسید؟


بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام خدمت شما دوستان عزیز و سروران گرامی

به نظر شما راه رسیدن به کمال چیست؟
آیا فقط با نماز خواندن و قرآن خواندن و گریه کردن انسان به کمالات عرفانی واخلاقی میرسد؟
امام باقر علیه السلام میفرماید : الکمال کل الکمال التفقه فی الدین. انسان باید فقیه بشود باید نکته سنج بشود و برای کسب معارف دین بکوشد. چندی پیش خدمت یکی از علمای قم بودیم ایشان صحبتی کردند که خیلی من را متحول کرد.ایشان در قسمتی از سخنرانی یک داستانی را بیان کردند که من فقط به ذکر همین داستان برای شما بسنده میکنم و باقی صحبت را از زبان خود ایشان بشنوید.

ایشان میفرمود در زمان طاغوت حکومت یکی از علما را دستگیر کرده بود و به زندان انداخته بود .این عالم ربانی در زندان با یک پیرمرد روستایی هم اتاق شده بود.وقتی که این عالم قرآن میخواند، آن پیرمرد گریه میکرد و به پهنای صورت اشک میریخت وخیلی ناله های جانسوزی می زد به طوری که این مرد فقیه منقلب شده و پیش او رفت و از او پرسید چه میفهمی از این قرآن که این طور گریه میکنی؟ یک کمی خرج من میکنی و از دریای معارف قرآن به من می آموزی تا من هم مثل تو گریه کنم.آن پیرمرد روستایی گفت من در خانه یک بز دارم که ریشش مثل ریش تو است وقتی قرآن میخوانی یاد آن بز می افتم و از درد دوری او میگریم .
خوب در این داستان دقت کنید !!
نکند گریه های ما و نماز های ما و عبادات ما هم مثل آن مرد روستایی باشد

ادامه صحبت ها را از زبان حجت الاسلام والمسلمین سیدجمال الدین موسوی بشنوید: