تقواي واقعي و غير واقعي
ارسال شده توسط سادات در چهارشنبه, ۱۳۹۰/۰۷/۲۰ - ۰۰:۱۳
تقوى معنايش (چراغ) است.
چراغ اگر دروغ باشد كه ديگر چراغ نيست، حتى اگر ميليونها نفر شهادت بدهند كه اين چراغ است چراغ نخواهد شد.
حضرت اميرالمؤمنين (ع) فرمودند: (فلا يغرنك طنطنة الرجال من نفسك) يعنى حرفهاى مردم تو را گول نزد. تقوى معنايش اين است و براى اين كار بايد انسان زحمت بكشد.
در قرآن كريم خداوند مىفرمايد: (يعلمون ظاهراً من الحيوة الدنيا و هم عن الآخرة هم غافلون) يعنى: ظواهر را ملاحظه مىكنند. چه گفتيم، چه كارى انجام داديم، آبرويمان را حفظ كرديم و نظاير آنها، اما توجه به خدا در آن نيست. همان طور كه خداوند در مورد منافقين مىفرمايد: (ولا يذكرون الله الا قليلاً) يعنى: خدا را جز در مواردى اندك، ذكر نمىكنند.
به همين خاطر است كه تقوى، زحمت كشيدن و توسل به خدا مىخواهد، كه اين حالت به انسان دست بدهد، و با سر و صدا و صحبت و نظاير آن نيست، بلكه يك موضوع واقعى است كه در قلب انسان است و مربوط به ظواهر نيست.
مثلا در مورد پهلوانى، اگر همه مردم بگويند فلان شخص پهلوان است اگر او پهلوان نباشد، با اين حرفها پهلوان نخواهد شد و حتى يك نفر را نخواهد توانست به زمين بزند.
بر عكس، اگر كسى پهلوان باشد، حتى اگر همه مردم بگويند فلانى پهلوان نيست، در موقع كشتىگرفتن مىتواند ثابت كند كه پهلوان است.
همچنين در مورد عالم بودن، اگر كسى عالم نباشد حتى اگر همه مردم بگويند فلان شخص عالم است، او عالم نخواهد شد، و اگر يك مسئله از او بپرسند، نمىتواند پاسخ بدهد.