تعليم مناسك حج به پيامبران

تعليم مناسك حج به پيامبران

حضرت ابراهيم(ع) پس از بناي كعبه از خداي سبحان خواست تا چگونگي عبادت در آن خانه را به وي نشان دهد: «أَرِنا مَناسِكنا» بقره/128
پس از درخواست حضرت ابراهيم، جبرئيل(ع) به محضر آن بزرگوار رسيد و پيشاپيش وي اعمال حج (طواف، سعي، وقوفين و ...) را انجام داد و حضرت خليل نيز همان كارها را تكرار كرد. (وسائل الشيعه 8/163)
مناسك ويژة حج به مجرد تعليم لفظي، مانند اين قول خدايِ تعالي كه فرمود: «يا أيها الذين امنوا كُتب عَليكُم الصِيام» بقره/183 بر مردم واجب نشد، بلكه با تمثل خارجي و به صورت عملي متحقّق گرديده، به صورت عيني نازل شد. گواه اين سخن جملة «وأرِنا مناسكنا» بقره/128 است
امام صادق(ع) فرمود: خداوند عزّوجلّ به ابراهيم(ع) فرمود با اسماعيل حج گزارده واو را ساكن حرم كند... و با آن دو جز جبرئيل ديگري نبود. پس چون به حرم رسيدند، جبرئيل به او گفت: اي ابراهيم! هر دو پيش از ورود به حرم فرود آييد و غسل كنيد. آن دو فرود آمدند و غسل كردند و جبرئيل به آنان نماياند كه چگونه براي احرام مهيا شوند. هر دو چنان كردند.
سپس به امر جبرئيل آمادة حج شدند و آنان را فرمود تا لبيكهاي چهارگانهاي كه پيامبران بدانها لبيك گفته بودند، بگويند.
سپس آن دو را به صفا آورد. هر دو فرود آمدند و جبرئيل ميان آن دو، رو به روي كعبه ايستاد و تكبير گفت و هر دو تكبير گفتند.
او خدا را حمد كرد و آن دو نيز حمد كردند و جبرئيل خداي را تمجيد گفت و آن دو نيز تمجيد گفتند و او خدا را ثنا گفت و آن دو نيز چنان كردند. جبرئيل جلو آمد و آن دو نيز جلو آمدند و بر خداي عزّو جلّ ثنا فرستادند و تمجيدش كردند.
تا آنكه جبرئيل آنان را به جايگاه حجر آورد. پس جبرئيل استلام حجر كرد و به آن دو نيز دستور داد تا حجر الأسود را استلام كنند و هفت بار آن دو را به گرد كعبه طواف داد.
سپس با آن دو در مقام ابراهيم(ع) ايستاد و دو ركعت نماز گزارد و آن دو نيز نماز گزاردند. آنگاه مناسك و آنچه را بدان عمل ميشود، به ابراهيم و اسماعيل نشان داد. (وسائل الشيعه 8/163)
بنابر ظاهر اين روايت، جبرئيل بر اين دو پيامبر(ع) نمايان شد و مناسك را به صورت عيني و خارجي به آنها نشان داد.
اين البته امري تازه و ويژة اين دو پيغمبر نبود، بلكه آدم(ع) در اين عرصه بر اين دو پيامبر مقدم بود و جبرئيل(ع) بر او نيز ظاهر شده بود، چنانكه بر افضل انبياء و خاتم آنان(ص) نيز نمايان ميشد. (وسائل الشيعه 8/160 ـ 171)