اینجا

رهبری کدام عزت را می خواهند؟


[/HR] عزت ملی که مسئولین دم از آن می زنند کدام عزت است؟ کدام عزت را باید نگذاشت که لگد مال شود؟
[/HR]
ملت ایران همیشه بذاته ملت عزتمندی بوده اند و این خصوصیت در خون آنها جاری بوده و این را در بحران های مختلف ثابت کرده اند اما برخی از خاندان های گذشته که بر مردم حکومت یم کرده اند با رفتار خود عملا در صدد پایمالی این روحیه و عزت انها بوده اند شاید کاپیتولاسیون بهترین مثال باشد که در آن عزت و حرمت ایرانی را یک ایرانی لگدمال کرد اما مردم ان را تاب نیاوردند و همراه امام عزت را دوباره به ایران و ایرانی برگرداندند عزتی که در طول حکومت مردم سالاری دینی حفظ شده و در طول یان سایلان با همه فشارها و تحریم ها و 8 سال دفاع مقدس بارها همین مردم بر آن تاکید داشتند و رهبری نیز به عنوان سکتان دار نظام اسلامی سعی بر عدم انحراف از آن داشته اند.
عزت و استقلال , چیزی بود که حدود ۲۰۰ سال ملت ایران از آن محروم بودند و همان طور که بدان اشاره شد , ناچار بودند هر روز شاهد یک ماجرا و یک پدیده حقارت بار در تاریخ خود باشند. بنابراین , ولع و تشنگی مردم نسبت به عزت , استقلال و برخورد از موضع عزت با غربی ها , ولع و تشنگی ۲۰۰ ساله بود . به همین دلیل , بعد از آن که امام خمینی با قیام خود از دین , عزت , استقلال , مبارزه با استبداد و استعمار به طور یکجا سخن به میان آورده , عموم مردم مسلمان و آگاه دل به رهبری مرجع بزرگ زمان خود سپردند و حاضر شدند برای دستیابی به اهداف بلند و الهی امام خمینی , از جان خود نیز بگذرند و شور و غوغایی بی نظیر در تاریخ ایران بیافرینند.
اساسا امام خمینی قیام و مبارزات مستمر مردم مسلمان ایران علیه رژیم شاه و پایداری آن ها تا رسیدن به پیروزی کامل را نتیجه استقلال طلبی و ولع شدید آن ها به عزت می داند و می فرماید:مردم دیدند زندگانی با این ذلت ارزش ندارد , مرد مسلم زیر بار این ذلت و زحمت نباید برود , از این جهت قیام مردانه کردند و این قیام , یک قیام الهی بود که تمام اقشار ملت را فرا گرفت …. (صحیفه امام , جلد ۶ , ص ۲۹۶ ).
امام خمینی ذلت ستیزی و بازگرداندن عزت و مجد به جهان اسلام را یکی از مهم ترین وظایف و یکی از اساسی ترین تکالیف الهی خود می دانست . به عبارت دیگر , گویی آن پیشوای بزرگ از طرف خداوند مامور زدودن غبار ذلت از چهره جوامع اسلامی و برافراشتن پرچم مجد مسلمانان در کل جهان اسلام بود. به همین دلیل , با صلابتی بی نظیر می فرمود : هیهات که امت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و سیراب شدگان کوثر عاشورا و منتظران وراثت صالحان , به مرگ ذلت بار و به اسارت غرب و شرق تن در دهند و هیهات که خمینی , در برابر تجاوز دیو سیرتان و مشرکان و کافران به حریم قرآن کریم و عترت رسول خدا و امت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و پیروان ابراهیم حنیف ساکت و آرام بماند و یا نظاره گر صحنه های ذلت و حقارت مسلمانان باشد… (صحیفه امام , جلد ۲۰ , ص ۳۱۸ )
عزت ملی فقط حرف هم نیست. این ترجمه‌ی عملی در همه‌ی عرصه‌های زندگی ما دارد. عزت ملی در مدیریت کشور به این معناست که یک دولت، یک نظام، به ملت خود متکی باشد، به مردم متکی باشد

مردم ایران که طعم شیرین استقلال و عزت را در پرتو انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی چشیده اند , قدر این نعمت بزرگ را میدانند و با تمام توان از آن حفاظت می کنند . این , همان چیزی است که امام همواره به مردم ایران توصیه می کرد و حال رهبری مستحکم بر حفظ این عزت ایستاده اند 22 جمله برگزیده از ایشان رد اینباره را در زیر می خوانیم:.
عزت ملی چیست؟ عزت ملی عبارت است از اینکه یک ملت در خود و از خود احساس حقارت نکند. نقطه‌ی مقابل احساس عزت، احساس حقارت است؛ یک ملت وقتی به درون خود - به سرمایه‌های خود، به تاریخ خود، به مواریث تاریخی خود، به موجودی انسانی و فکری خود - نگاه میکند، احساس عزت و غرور کند، احساس حقارت و ذلت نکند. ۱۳۸۸/۰۲/۲۲
عزت به معنای ساخت مستحکم درونی یک فرد یا یک جامعه است که او را در مقابله‌ی با دشمن، در مقابله‌ی با موانع، دارای اقتدار میکند و بر چالشها غلبه میبخشد. ۱۳۹۱/۰۳/۱۴
همت امام - که رهبر این انقلاب و زمامدار این انقلاب و پیشوای این انقلاب بود - بر این گماشته شد که روح عزت ملی را در این مردم احیاء کند؛ عزت آنها را به آنها برگرداند. امام بزرگوار فرهنگ «ما میتوانیم» را به دهان مردم انداخت و در دل آنها جایگزین کرد؛ این همان فرهنگ قرآنی است که فرمود: «و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مومنین». ۱۳۹۱/۰۳/۱۴
در منطق قرآن، عزت واقعی و کامل متعلق به خداوند و متعلق به هر کسی است که در جبهه‌ی خدائی قرار میگیرد. در مصاف بین حق و باطل، بین جبهه‌ی خدا و جبهه‌ی شیطان، عزت متعلق به کسانی است که در جبهه‌ی خدائی قرار میگیرند. این، منطق قرآن است. در سوره‌ی فاطر میفرماید: «من کان یرید العزّة فللّه العزّة جمیعا». ۱۳۹۱/۰۳/۱۴
عزت ملی فقط حرف هم نیست. این ترجمه‌ی عملی در همه‌ی عرصه‌های زندگی ما دارد. عزت ملی در مدیریت کشور به این معناست که یک دولت، یک نظام، به ملت خود متکی باشد، به مردم متکی باشد. ۱۳۸۸/۰۳/۱۴
عزت ملی در مسائل اقتصادی به این است که کشور به قدرت خودکفائی برسد، بتواند اگر چیزی از دنیا نیاز دارد، میگیرد، چیزی هم دنیا به او نیاز داشته باشد و در مقابل از او بگیرد؛ مغلوب نباشد، مقهور نباشد. ۱۳۸۸/۰۳/۱۴
عزت ملی در عرصه‌ی علم به این است که جوان دانشجوی او، پژوهشگر او، عالمِ محقق او سعی کند مرزهای علم را درنوردد - همین چیزی که ما گفتیم نهضت نرم‌افزاری و تولید علم - و علم را تولید کند. ۱۳۸۸/۰۳/۱۴

عزت ملی فقط حرف هم نیست. این ترجمه‌ی عملی در همه‌ی عرصه‌های زندگی ما دارد. عزت ملی در مدیریت کشور به این معناست که یک دولت، یک نظام، به ملت خود متکی باشد، به مردم متکی باشد

عزت یک ملت در سیاستهای گوناگون و در تعاملش با کشورهای دیگر و دولتها و قدرتها این است که از استقلالِ رأی برخوردار باشد. یک دولت، یک نظام در مقابل قدرتها آنچنان ظهور کند که نتوانند در هیچ مسئله‌ای اراده‌ی خودشان را بر او تحمیل کنند. ۱۳۸۸/۰۳/۱۴
عزت ملی در عرصه‌ی فرهنگ به این است که یک ملت به سنتهای خود پایبند باشد، برای آنها ارج قائل باشد، مقلد فرهنگهای بیگانه و مهاجم نشود. ۱۳۸۸/۰۳/۱۴
در نحوه‌ی اداره‌ی کشور و ارتباط با انسانها، عزت ملی به این است که تک تک انسانها در یک جامعه مورد احترام قرار بگیرند. «امّا اخ لک فی الدّین و امّا نظیر لک فی الخلق»؛ اگر هم‌دین شماست، مورد احترام است؛ اگر هم‌دین شما هم نیست، مورد احترام است. ۱۳۸۸/۰۳/۱۴
راه این ملت بزرگ ما که پرورده‌ی بیانات امام و هدایتهای امام است، برای رسیدن به اوج اعتلاء و پیشرفت عبارت است از اینکه این عزت ملی را در همه‌ی عرصه‌ها حفظ کند. ۱۳۸۸/۰۳/۱۴
هرکسی که عزت ملت ایران را بخواهد پایمال کند، ملت ایران را تحقیر کند، بخواهد دست سلطه را بر این ملت دراز کند، ملت ایران با غیرت خود، با ایمان خود این دست را قطع می‌کند. ۱۳۸۷/۰۸/۰۸
آن کسانی که منتظرند ملت ایران از خود ضعف نشان بدهد، بدانند که ملت ایران در مسیر عزت و اقتدار ملی و استقلالِ خود، در مقابل هیچ تهدیدی ضعف نشان نخواهد داد. ۱۳۸۴/۱۱/۱۸
اگر مسوولانی بر سر کار باشند که نتوانند اقتدار ملی و عزت این ملت را نشان بدهند، نماینده‌ی این ملت نیستند.
همه‌ی اقدام‌های مجاهدت‌آمیز - چه سیاسی، چه تبلیغی، چه آن‌جایی که جای فداکاری جانی است - باید از موضع عزت باشد. ۱۳۸۴/۱۱/۰۵
ملت‌ها باید به خودشان تکیه کنند تا بتوانند عزتی را که خود را شایسته‌ی آن می‌دانند، به دست بیاورند. ۱۳۸۴/۰۷/۰۶
دشمن موذیگری می‌کند، راه را دشوار می‌کند، هزینه‌هایی را بر ما تحمیل می‌کند؛ منتها رسیدن به مرتبه‌ی عالی عزّت و پیشرفت، هزینه‌هایی هم دارد. پیدا کردن عزّت و اعتلا هزینه دارد. ۱۳۸۲/۰۵/۱۵
انقلاب پرچم عزت این ملت است و ملت این پرچم را در دست استوار خود محکم نگه خواهد داشت و به فضل پروردگار تسلیم امام زمان ارواحنا فداه و عجل الله فرجه خواهد کرد. ۱۳۸۱/۱۱/۲۸
عزّت مردم در کشور ما، بر اثر روح استکبارستیزی است. این روحیه ملی، هیچ انزوایی به دنبال ندارد. ۱۳۷۷/۰۱/۰۱
ایستادگی یک ملت، موجب انزوای او نمی‌شود، بلکه بیشتر موجب عزت او می‌گردد. ۱۳۷۷/۰۱/۰۱
ملت ایران، عزت و سربلندی خود را از استقامت و خودباوری و نفی خودباختگی به دست آورده است. ۱۳۷۶/۰۳/۱۴
معنای عزت این است که جامعه و نظام اسلامی، در هیچ‌یک از برخوردهای بین‌المللی خود، نباید طوری حرکت کند که منتهی به ذلیل شدن اسلام و مسلمین شود. ۱۳۶۸/۱۱/۰۹





[/HR] منابع : پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای / خط امام
برچسب: 

تلگراف مادر برازجانی به پسرش در جبهه

انجمن: 

برازجان ….
به جبهه خرمشهر …. دیپلم وظیفه محمد عوض زاده.
مادر در سنگر خون و شهادت، سال نو و پیروزی اسلام به تو و هم رزمانت تبریک گفته. مادر جان سعی کن امام زمان را ببینی و به کربلا بروی! هنوز برازجان شهید نداده است! مادر از شهادت نترسید افتخار است برای مردان حق پرست. مادرت

پی نوشت:
1- سید ابراهیم اصغر زاده، فیلم مستندی دارد به نام کاغذهای بی جواب. این مستند در واقع آخرین ساخته آن مرحوم است و داستان آن درباره نامه‌های رد و بدل شده بین یک مادر پیر و تنها است با پسر رزمنده‌اش در جبهه‌های غرب کشور. پسر تا مدتی جواب نامه‌های مادر را می‌دهد اما بعد از مدتی، پیرزن هر چه انتظار می‌کشد، هیچ نامه‌ای از پسرش به دستش نمی‌رسد! ابراهیم اصغر زاده برای صداگذاری بر روی همین فیلم عازم لرستان بود که در اثر سقوط هواپیما، به جمع دوستانش پیوست.2- در زمان جنگ، آدم‌هایی در این سرزمین وجود داشتند که به جای همراهی با مردم و دفاع از کشور خود، به امام اعتراض می‌کردند و از شهادت جوانان ایرانی، گله و شکایت می‌کردند. متن تلگراف این مادر برازجانی بهترین پاسخ به این دایه‌های مهربان‌ تر از مادر است! انصافاً کدام مکتبی را سراغ دارید که در آن، یک مادر آرزوی شهادت فرزندش را داشته باشد؟ قطعاً آنهایی که با اندیشه‌های مادی و دنیوی به همه چیز نگاه می‌کنند، قدرت درک این مسائل را ندارند. به همین خاطر است که آن دایه‌های مهربان‌ تر از مادر به امام خمینی ایراد می‌گرفتند که چرا جوانان ایران را به کشتن می‌دهد! مشکل آنها این بود که با چنین فرهنگی از اساس بیگانه بودند. نه تنها ماد‌ه‌گرایان، که حتی برخی از بزرگان و نزدیکان به امام و مقاماتی هم که قرار بود بعد از امام همه کاره شوند، گاهی به چنین بن ‌بستی می‌رسیدند! پاسخ امام را بخوانیم:

جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام شدنى نیست، جنگ ما جنگ فقر و غنا بود، جنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ از آدم تا ختم زندگى وجود دارد. چه کوته نظرند آنهایى که خیال مى‌کنند چون ما در جبهه به آرمان نهایى نرسیده‌ایم، پس شهادت و رشادت و ایثار و از خودگذشتگى و صلابت بی فایده است! در حالى که صداى اسلام خواهى آفریقا از جنگ هشت ساله ماست، علاقه به اسلام شناسى مردم در آمریکا و اروپا و آسیا و آفریقا یعنى در کل جهان از جنگ هشت ساله ماست.
من در اینجا از مادران و پدران و خواهران و برادران و همسران و فرزندان شهدا و جانبازان به خاطر تحلیل هاى غلط این روزها رسماً معذرت مى خواهم و از خداوند مى خواهم مرا در کنار شهداى جنگ تحمیلى بپذیرد. ما در جنگ براى یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم. راستى مگر فراموش کرده ایم که ما براى اداى تکلیف جنگیده ایم و نتیجه فرع آن بوده است. ملت ما تا آن روز که احساس کرد که توان و تکلیف جنگ دارد به وظیفه خود عمل نمود. و خوشا به حال آنان که تا لحظه آخر هم تردید ننمودند، آن ساعتى هم که مصلحت بقاى انقلاب را در قبول قطعنامه دید و گردن نهاد، باز به وظیفه خود عمل کرده است، آیا از اینکه به وظیفه خود عمل کرده است نگران باشد؟ نباید براى رضایت چند لیبرال خود فروخته در اظهار نظرها و ابراز عقیده ها به گونه اى غلط عمل کنیم که حزب الله عزیز احساس کند جمهورى اسلامى دارد از مواضع اصولى اش عدول مى کند…

برچسب: