الله ، معاد ، ظن ، قطع

چرا از دیدگاه قرآن عاقلان و دینداران به مبداء و معاد مظنوند نه موقن و مطمئن

[right]

با توجه به آیاتی نظیر 46 و 249 سوره بقره و یا آیه 20 سوره حاقه بوضوح
مشخص میباشد که انسانهای خوب به اموری همچون الله و معاد ظن دارند و این
افراد هیچگاه ادعای یقین در مورد مبداء و معاد نکرده و نمی کنند . حال
علت اینکه مومنان حقیقی حرفی از یقین و جزم به میان نمی آورند چیست ؟
دلیل آن بسیار ساده و روشن است زیرا الله و معاد از ابتدا یک فرض بوده و
هست ، یعنی ما دوست داریم که مبدا و معادی باشد و ما دوست داریم که خدایی
باشد که همه نیازهای ما را تامین کند ولی آیا حتما و قطعا خدایی هست ؟
اگر کسی بگوید بله ، حتما هست او باید خدا را در دایره وجود و علم خویش
حاضر ببیند که این ادعا از نبی و ولی خدا هم دیده و شنیده نشده است و همه
انبیاء و اولیاء معترف اند که یک خدا نشناس تمام عیارند و آنچه که از خدا
در ذهن هست توهم و ظنی بیش نیست ( رجوع شود به اصول کافی باب اطلاق القول
بانه شی حدیث 1 ) و اگر آن خدایی که مد نظر معصومین است موجود باشد یکی
از ویژگی هایش این است که انسان نتواند بفهمد وجود دارد یا وجود ندارد ،
به عبارت بهتر یکی از صفات خدا این است که انسان نتواند به او علم پیدا
کند چون خدایی که معلوم انسان گشت دیگر خدا نیست پس چه خدا واقعا باشد و
چه نباشد ما فرض کنیم که هست در هر دو صورت خدا مظنون است و نه مقطوع (
لطفا دقت شود ) تنها کسی که میتواند بگوید الله هست خود الله است و غیر
او از نبی و ولی تا من نوعی هر کس بگوید الله وجود دارد نظر ظنی خویش را
گفته است چون هیچکس الله نیست و هر قاطعی جز الله دروغگوست . حال میگوییم
وجود الله و معاد و کل قضایای مربوط به آن یک ظن و فرض و قرارداد است و
چون ممکن است در آخر مبداء و معاد باشد و یا نباشد درباره آن کلمه ظن
استعمال گشته است و یا در آیات دیگر مثل آیه 5 سوره عنکبوت از ماده (رجو)
استفاده شده است که طبق نظر اهل لغت این اصل بر ظن به وقوع دلالت دارد و
برای امری که وقوعش قطعی نیست بکار میرود . پس توجه به این نکته بسیار
حیاتی است که ما بدانیم در دین اسلام الله و معاد فرض و ظن است نه قطع و
یقین ، فرض و ظن و احتمالی که به وجودش ایمان و امید داریم .

کارشناس بحث:شعیب






[/right]