اعتراف به گناه ، تجربه مرگ

تجربه زندگی پس از مرگ و اعتراف به گناه

با سلام . گاهی بعضی افراد ، تجربه مرگ موقت دارند . یعنی بعد از تایید فوت کردن این افراد توسط پزشک و قطع علائم حیاتی و انتقال این افراد به داخل سردخانه ، روح به بدنشان بازگردانیده میشود و صحنه هایی را تعریف میکنند . گاها وارد بهشت و گاها عذاب میشن و مطالبشون ، منافاتی با آیات و روایات هم نداره و بعضا مورد تایید علمای بزرگ هم قرار گرفته . صحت و سقم این صحنه ها که قطعی است و بررسیها انجام شده . سوال از صحت و سقم این تجارب نیست . شبهه این است که بعضی افرادی که تجربه منفی دارند و به خاطر گناهی عذاب شدند و سپس زنده شده اند از بازگوکردن آن ، خودداری میکنند . با این استدلال که ، آبروی خود را بردن ، حرام است . مومن ، جایز نیست که آبروی خود را ببرد . سوال این است که اگر به صورت کلی به گناه خود اشاره کنند و مثلا بگویند بالاخره هیچ انسانی ، معصوم نیست و بنده هم مثل خیلی ها گناهی کردم و توبه نکرده بودم و دچار عذاب شدم ، آیا اینگونه اعتراف کردن ، مصداق آبروی خود را بردن است یا خیر؟ و اگر نیست اگر به خود گناه اشاره کنند ، آیا از باب اعتراف به گناه ، گناه هست یا خیر ؟ با توجه به اینکه در رمضان امسال ، برنامه ای از صداوسیما با این موضوع پخش شد و اکثرا تجربه مثبت داشتند و تجارب منفی حاضر به مصاحبه نشدند و این شبهه در مخاطبین ایجاد شده که نماز و روزه و سایر فرائض دینی ، مهم نیست و آنچه که مهم است انسانیت است !!! در حالی که بنده میشناسم افرادی که تجربه نسبتا منفی در رابطه با عقوق والدین ، بداخلاقی ، بی نمازی ، بی حجابی ، اعتیاد به مواد و ... داشته اند . خب اگر یک نفر بگوید من به خاطر بی نمازی ، عذاب شدم مطمئنا تعداد زیادی از افرادی که بی نماز بوده اند با دیدن این برنامه ، نمازخوان میشوند . حداقلش این است که به صورت کلی به گناه خود ، اعتراف کنند که حتی از گفتن همین مقدار هم ابا میکنند و لذا عده ای تصور کرده اند که پس از مرگ ، همه چیز ، گل و بلبل است !!! و عذاب و فشار قبر را روحانیون از خودشان درآورده اند !!! در همین برنامه ، یک نفر به عذاب حق الناس اشاره کرد که در تجربه مرگ خود ، دیده بود و بعد از این برنامه ، چندین نفر ، از من که روحانی هستم در رابطه با جبران گناه حق الناس سوال کردند و بعضا حق الناس مالی خود را جبران کردند و رد مظالم دادند . خب اگر ایشون نوع این گناه رو نمیگفت ، قاعدتا این حق الناسها ادا نمیشد ! به نظر حقیر میرسه ، اعتراف کردن به گناه در چنین برنامه هایی و با چنین شرایطی ، ولو به صورت کلی(نه اینکه حتما اشاره به نوع گناه کنند) مصلحتش بیشتر از مفسده اش است . و در صورت جواز ، اگر تجربه گر ، دچار عذاب بی نمازی شده باشد یا عذاب بی نماز را دیده باشد یا فهمیده باشد و احتمال تاثیر عقلایی بدهد که اگر به فلان بی نماز ، تجربه مرگش را بگوید نمازخوان بشود آیا با وجود سایر شرایط امر به معروف و نهی از منکر ، گفتن تجربه خودش به اون شخص ، از باب نهی از منکر ، واجب است یا خیر ؟ با تشکر از پاسخ شما خلاصه : الف)بازگو کردن کلیت گناه و اصل گناه ب)بازگو کردن نوع گناه بطور دقیق ج)نهی از منکر