[FONT=arial]ندا داد منم مهدی موعود
منم حجت معبود
منم مصلح عالم
منم منجی آدم
منم وارث پیغمبر خاتم
منم حجت سرمد
منم عبد موید
منم حیدر و احمد
منم نجل محمد
منم آن منتقم خون خدا
طالب خون شهدا
زاده مصباح هدی
صاحب عمامه پیغمبر تیغ عی و چادر زهرا
جگر پاک حسن جامه خونین حسین دست ابوالفضل علمدار
منم وارث پیشانی بشکسته زینب
شود آن روز که از پرده ی غیبت به در آیم
به سوی کعبه بیایم
برسد بر همه خلق ندایم
که من ای منتظارن مهدی موعود شمایم
پس از آن ره به سوی شهر مدینه بگشایم
حرم فاطمه را بر همه عالم بنمایم
کنم آغاز از آنجا سفر کرببلا را
حاج غلامرضا سازگار
***
دوباره قلب شکسته پر از خیالت شد
دلم کبوتر چشمان بی مثالت شد
دوباره نیمه شعبان شد و به لطف خدا
هزار و یکصد و هشتاد سالت شد [FONT=arial]یاران نوید ! نیمه شعبان رسیده است!
وقت نماز و خواندن قرآن رسیده است
ایام رنج و غصه به پایان رسیده است
قطب تمام عالم امکان رسیده است
امشب شب ولادت مولای دلبری است
بنگر ! که ماه فاطمه در دست عسکری است
پدر مهــــــــــــربان امت!
تولدتان مبارک!
آقای خوبیها
عزیز دل همه مومنان و مومنات
مهربانترین پدر دنیا
زبانم از تعریف باز می ماند
این همه خوبی را نمیتوان در جملات کوچکی و تنها در یک شب بیان کرد
اما بگذار ما بندگان کوچک و سرتاپاتقصیر و یاوران نصفه نیمه، اینگونه بگوییم تا ارام گیریم
مگر نه اینکه هرکسی به اندازه وسعش با شما درد ودل میکند؟
ما نیز گنه کاریم و شرمنده
شرمنده روی ماهت
..... امشب شب قشنگیه نمیخوام خرابش کنم با حرفام
فقط میخوام بگم اقاجون خیلی منتظرتیم
جمعه ها دلهای منتظرمان به اسمان چشم دوخته اند تا بیای
بیا که دلم هوای تورا میخواهد برای نفس تازه کردن
و ما همچنان منتظر آمدنت هستیم و امیدمان ناامید نگشته. این انتظار از زمان آدم آغاز گشت. همان هنگام که، ما ملک بودیم و فردوس برین جایمان بود. «آدم» که با خودش آنگونه کرد، این دیرخرابآباد را برگزید. اما نور امید انتظار، آدم را تا به اینجا رساند.
آدم حتی نوح را که به خود دید، باز هم کشتی نجات او نتوانست رها بخش آدم در این خاک شود.
موسی کلیم الله را آن گونه به تابش آوردند. عصای موسی(ع) را هم که توان آدم کردن آدم را نداشت و ید بیضا که هر دو نشانه های معجزه الهی است، انکار پیشه کارشان می شود و آدم باز هم آدمیت را فرو می نهد. عیسی روح الله که دم مسیحایی داشت، باز هم آدم را درمان نبود. زنده می کرد، اما روح آدمیت همچنان در اسارت دنیا، چنگ می زد به ریسمان شیطان، به جای این که چنگ به ریسمان الهی بزند. ابراهیم خلیل الله که پدر هر سه دین توحیدی است، پیش از آنها آمد، به آتش افکندند او را، تکذیبش کردند، آتش، بهشتی شد برای او، اما باز این آدم، آدم نشد. محمد رسول الله(ص) مبعوث شد و ختمی مرتبت، خاتم الانبیا لقب آن رحمت اللعالمین گشت، پیامبری که پس از او دیگر پیامبری مبعوث نخواهد گشت. از کوثر ولایت، زاده شدند سرداران و سالارانی که اکنون، یادگاری از آنها برای آدمیان «پادشه خوبان» است. مریدانش، عاشقان جان سوخته و سرگردان، اکنون انتظاری را سپری می کنند، دردناک، شیرین، دشوار؛ اما روح نواز، دعا می کنند، التماس به سوی باریتعالی،که ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی ـ دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی. پنجره های غبار گرفته و زنگار بسته دلمان، فریاد رسی می خواهد. مژده مسیحا نفس، فریادرس آدمیت را می جوید. خسته و رنجور از جور آدمیت بر آدمیت! و تو تنها ماندگار و یادگار ولایت و امامت، عشق را، عاشقی را سالاری کن، غافله سالار عشق، عاشقانت جان بر کفانت، نمی دانم و نمی دانند شاید، که چه کنند و چه نکنند. دنیایی است بس رمزآلود و شک پرور، دعا می کنیم که بیایی، «بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست- بگشای لب که قند فراوانم آرزوست ـ ای آفتاب حسن برون آ دمی ز ابر ـ زان چهره مشعشع تابانم آرزوست...» دعا می کنیم که خودتان هم دعا کنید که بیایی!
امشب را، هر شب و هر لحظه را، دعا برای آمدنت کم است. بر لب هماره زمزمه ظهور، در انتظار آدینه ای که خورشید شرم طلوع خواهد داشت. قابیلیان را می بینی چه می کنند؟ هابیلیان اندکند، اما عاشق و منتظر، چشم به راه آن شاهزاده سوار بر اسب سفید، بهار می خواهند. بهار دلکش که همیشگی باشد. جاودان و پابرجا، زیر سایه آن ابر مرد مشرقی که ناجی برای سربلندی انسانیت و آدمیت است. ای جان جانان، سالار و سرور آقای مان، ای ظهور روشن، نورعلی نور، شوری به پا کن، جوشی بنه در شور ما، ای دلبر و مقصود ما، دولت منصور را برپا کن، شهر عشق را بنا کن، دیوان و پلیدان را جزا کن. باران تویی، برخاک مرده ببار و لحظه های خشکسالی را پایان ده، ای مرد مردستان طه.
در انتظارت هستیم همچنان. گرچه می دانیم دلگیر از مایی!:Gol:
[FONT=arial]ضمن عرض تبریک و تهنیت میلاد با سعادت منجی عالم بشریت،حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف،آن موعود به
حق،خدمت تک تک همکاران و کاربران عزیز اسک دین:Gol:
تمام پنجره ها رو به آسمان باز است
ببار حضرت باران که فصل اعجاز است
کجا قدم زده ای تا ببوسم آنجا را
که بوسه بر اثر پات عین پرواز است
شده ترانه و ذکر لبم دعای فرج
اگر که ذکر تو باشی دعا هم آواز است
تو دیر کردی و ما مستحق سرزنشیم
چرا که علت تاخیر، قحطِ سرباز است
رسیده عمر و صبوری و طاقت آخر خط
بیا که روز وصال تو روز آغاز است [FONT=lucida grande]زمین بدون تو بی آفتاب مانده، ببین
تمام پنجره ها رو به آسمان باز است
آقا جان! شرمنده ایم که در روز میلادتان هم ظهورتان را به تاخیر انداختیم
شرمنده ایم که جوانان در خیابان به بهانه ی شادی برای میلاد شما به رقص و پخش موسیقی های مبتذل و لهوی پرداختند.
شرمنده ایم که شیوع بدحجابی و بی عفتی دراین روز بیشتر شد برای جلب توجه همون پسرها
شرمنده ایم که بازهم مثل قبل، ثابت کردیم که لیاقت حضور امام را پیدا نکرده ایم
شرمنده!!!
اگر کسی برای مظلومیت حجت بن الحسن خون بگرید و از شدت گریه بمیرد و مثله شود حق دارد....