جمع بندی چرا باید برای شهادت امام حسین (ع) گریه کنیم؟

تب‌های اولیه

63 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

سلام
جناب velayat به زیبایی تمام از این جملات زیبای جناب هادی گذشتند ...

«خدمت شما عارضم شکی نیست که عده بسیار زیادی از افراد لاابالی ، از همین گریه ها و ناله ها بر امام حسین علیه السلام گم گشته خود را پیدا کرده و سعادتمند شدند ، چه بسیار انسان هایی که با اشک چشم برای سالار شهیدان جرقه ای در وجودشان ایجاد گردیده و به اوج انسانیت رسیدندـ»

به یقین ما یا این واقعیات که دال بر معرفت انسانهاست رو یا نمی بینیم یا نمی خواهیم ببینیم یا دیده ایم و نادیده می گیریم.

آیا شما فراگیری و عظمت نهضت امام حسین (ع) رو با نهضت امام خمینی و گاندی یکی می کنین؟
موج و شور و عشقی که حسین (ع) در دل انسانها بوجود آورد رو قابل قیاس با نهضت و انقلاب ایران می دونین؟
آیا می دونستین که همین شهدای دفاع مقدس، با تأسی گرفتن از نهضت امام حسین (ع) وارد میدان نبرد می شدند؟
بنظرتون معرفت بدون احساس و عاطفه، انسان رو به جهاد در راه خدا حرکت می ده؟

والا اون چیزهایی که من از روانشناسان مختلف حتی غیر مذهبی و غیر دینی در مورد احساسات و عواطف انسان، شنیدم و خوندم، مغایر گفته های شماست.

با سلام

هرچند كه قلب سليم از ديدن بي رحمي و قساوت متاثر ميشود اما اوج گريه من بر خودم است كه نميدانم در سويداي وجودم و عاقبت شمري و يزيدي دارم يا حري و حسيني ؟!

اللهم اجعل عاقبه امرنا خيرا .

[FONT=Palatino Linotype]در عجبم از مدعی که صحبت از معرفت بدون عشق می کند!
[/HR]
کجا معرفت بدون عشق حاصل می شود؟

کجا عشق بدون اشک معنا پیدا می کند؟

کجا اشک بدون معرفت جاری می شود؟

کدام مدعی، ادعای معرفت دارد و از اشک بی خبر است؟

الهی رحمی کن بر بی خبران، که راه بی خبری آفتش بی خردی است!


معرفت با عشق هیچ و هیچ و هیچ تلازمی ندارد!

خدمت شما عارضم شکی نیست که عده بسیار زیادی از افراد لاابالی ، از همین گریه ها و ناله ها بر امام حسین علیه السلام گم گشته خود را پیدا کرده و سعادتمند شدند ، چه بسیار انسان هایی که با اشک چشم برای سالار شهیدان جرقه ای در وجودشان ایجاد گردیده و به اوج انسانیت رسیدند

نقل است که یک فردی که به شدت در مجالس فحشا و کاوره ها شرکت می کرد از زیادی این مسئله حالش به هم می خورد و اشک ریخته و هدایت می شود .
ممکن است چند فرد استثنا از کارهای بد هم به خوبی کشیده شوند ولی این امر دال بر خوبی آن بد نیست
البته نمی خواهیم کاواره رفتن را با گریه مقایسه کنم وجه مثالم چیز دیگریست و آن اینکه هدایت شدن چند نفر و یا حتی 1000 نفر از امری سبب تغییر ماهویت آن و بد یا خوب شدن آن نمی شود
و در ضمن این افراد لابالی عوامند و من گفتم برای سطح فکر پایین گریه کردن بد نیست و حتی خوب است
سخن من با شما فهیم است که وقتی 5 سال گریه کردی 5 سال بعدی فهمت و نگرشت را ارتقا بده

معرفت با عشق هیچ و هیچ و هیچ تلازمی ندارد!

جناب هیوم
عشق مرحله ای بعد از معرفت است
یعنی من باید امامم را بشناسم
بعد از شناخت فضائل ایشان عاشق ایشان بشوم
عشق همین است

نقل است که یک فردی که به شدت در مجالس فحشا و کاوره ها شرکت می کرد از زیادی این مسئله حالش به هم می خورد و اشک ریخته و هدایت می شود .
ممکن است چند فرد استثنا از کارهای بد هم به خوبی کشیده شوند ولی این امر دال بر خوبی آن بد نیست
البته نمی خواهیم کاواره رفتن را با گریه مقایسه کنم وجه مثالم چیز دیگریست و آن اینکه هدایت شدن چند نفر و یا حتی 1000 نفر از امری سبب تغییر ماهویت آن و بد یا خوب شدن آن نمی شود
و در ضمن این افراد لابالی عوامند و من گفتم برای سطح فکر پایین گریه کردن بد نیست و حتی خوب است
سخن من با شما فهیم است که وقتی 5 سال گریه کردی 5 سال بعدی فهمت و نگرشت را ارتقا بده

اول اینکه نقل از کجاست؟
بر فرض محال که داستان شما درست باشد
شما از یک داستان که هیچ سر و تهی ندارد برای کل نتیجه میگیری و این جور نتیجه گرفتن برای شما که فلسفه خواندی خوب نیست
گریه کردن انواع دارد
همانطور که در ارسال اولم در این تاپیک عرض کردم خنده و گریه نهایت عواطف انسانی در مورد یک مطلب است
پس شما که سطح فکر بالا داری کلا گریه نمی کنی؟

جناب ولایت، اگه گریه در مصیبت ها لازم نبود، سیستم ساختن اشک در بدن انسان خلق نمیشد

اتفاقاً انسان هرچی فهمش متکامل تر میشه حکمت ها بهتر می فهمه و درک می کنه چنین سیستمی بیهوده نیافریده شده
انسان ها باید گریه کنن اما در هر سطحی متناسب با هم و غم همون سطحشون
انسان های سطح پایین برا دنیا گریه می کنن
و انسان های فهیم برای ابدیت مجهولی که در انتظارشونه
از خوف جهنمی شدن

و گریه بر امام حسین اوج خوف از جهنمه پس بشر در اوج سطح فکریش هنوز میتونه صادقانه ساعت ها بر مصیبت کربلا اشک بریزه و نگرشش رو رشد بده و ژرف نگرتر بشه

من که همش برای خودم گریه کردم .حتی روز عاشورا هم همینطور . چرا .چون می ترسم اگه اون بیاید ما یزیدی بشویم اون وقت چکار کنیم . همش بخاطر این گریه می کنم .

من که همش برای خودم گریه کردم .حتی روز عاشورا هم همینطور . چرا .چون می ترسم اگه اون بیاید ما یزیدی بشویم اون وقت چکار کنیم . همش بخاطر این گریه می کنم .

البته گریه ای که گفتید ممدوح است که ناشی از خوف می باشد

ولی نباید با گریه بر حضرت سیدالشهدا یکی گرفته شود

===============

یک مطلب دیگری را مختص ولایتی های عزیز عرض می کنم

چرا گریه می کنیم؟

خیلی مواقع است که ما اثر وضعی یک عمل را متوجه می شویم

ولی همیشه اینطور نیست و در تمامی موارد نمی توانیم به تمامی بطون آن عمل دست پیدا کنیم

ما ولایتی ها(ان شاء الله خودمم باشم) گریه می کنیم چون ائمه گریه کرده اند و ما را به آن توصیه کرده اند

یک مطلب پایانی هم عارض شوم

وقتی به مجلس عزای یک نفر می رویم برای اینکه با صاحب عزا ابراز همدردی کنیم و باعث تسکین دلشان شویم چکار می کنیم؟

به ایشان تسلیت می گوییم

گریه می کنیم و خود را به گریه میزنیم

حالت غم و اندوه می گیریم

حال صاحب عزای این بزرگترین مصیبت تاریخ چه شخصیت هایی هستند؟

و از همه مهم تر مادر شهید ............:Gol:

ما با این کار خودمون را به امام وصل میکنیم
و ابراز همدردی میکنم

این نگاه اولیه را من هم دارم و این فهم عمیقی که من بهش اشاره می کنم یک کار آسونی نیست که همه به راحتی بهش برسند و مستلزم کم کردن نگاه عاطفی به ماجرا و نگاه کردن متعقلانه به ماجراست فلذا می گویم عمیق چون سطح رویین انسان احساسیست و سطح زیرین در صورت ورزیده شدن انسان عمیق.

با سلام

از نکات بسیار زیبایی که دوستان فرمودند تشکر می کنم

جناب velayat از مجموع سخنان تا بدینجا معلوم می شود حضرت عالی با گریه ای که بدون عمل و تعمق در حادثه عاشورای حسینی صورت بگیرد مخالف هستید و معتقدید به اینکه گریه بدون عملِ به پیام های عاشورا سودی ندارد .

بنده هم معتقدم عزاداران و گریه کنان حسینی نباید به گریه تنها اکتفا کنند بلکه با توسل به خود حضرت و تعمق و تفکر پیرامون این حادثه عظیم پیام های عاشورایی را در زندگی خود پیاده کرده و به عزاداری صرف اکتفا نکنند ولی اصل گریه و عزاداری بسیار خوب بوده و شکی در این نیست .
اجمالا قبول دارید که گریه باعث تلطیف قلب و روح انسان می شود و این رو هم قبول بکنید که گریه همراه با توسل به حضرت این فهم عمیق را که شما فرمودید عمیق تر می کند همانطور که قبلا هم گفته ام و دوستان نیز اشاره فرموده اند بدون اشک چیزی به انسان نمی دهند .

دعاهای امام سجاد علیه السلام واقعا از سوز دل به درگاه احدیت بود بازهم معتقدم این دعاها تعلیمی نبوده اند و الا عصمت امام زیر سوال می رود یعنی امام معصوم(نعوذ بالله) تظاهر به گریه می کردند؟ در مورد این فقره «انا الذی اسائت» امام واقعا به درگاه احدیت ناله می زدند و اشک می ریختند منتهی این دعاها مراتب دارند معصوم یقینا گناه نمی کند اما یک لحظه غفلت از خدا برای معصوم ضرر بزرگی است شما می بینید حضرت یوسف به خاطر یک ترک اولی (نه گناه) حاضر شد چندین سال زندان را تحمل کند، سخن در این رابطه بسیار است که باید در تاپیک مستقل بحث شود .

مى‏گويند اگر امام حسين عليه السلام پيروز شد، پس چرا جشن نمى‏گيريم؟ چرا گريه مى‏كنيم؟
آيا اين همه گريه در برابر آن پيروزى بزرگ شايسته است؟
آنها كه اين ايراد را مطرح مى‏كنند، «فلسفه عزادارى‏» را نمى‏دانند و آن را با گريه‏هاى ذليلانه اشتباه مى‏كنند.
«گريه‏» و جريان قطره‏هاى اشك از «چشم‏» كه دريچه قلب آدمى است، چهارگونه است:
1- گريه‏هاى شوق‏
گريه مادرى كه از ديدن فرزند دلبند گمشده خويش، پس از چندين سال، سر داده مى‏شود، و يا گريه شادى آفرين و رضايت بار عاشق پاكبازى كه پس از يك عمر محروميّت معشوق خود را مى‏يابد گريه شوق است.
قسمت زيادى از حماسه‏هاى كربلا شوق آفرين و شورانگيز است و به دنبال آن سيلاب اشك شوق به خاطر آن همه رشادت‏ها، فداكارى‏ها، شجاعت‏ها، آزادمردى‏ها، و سخنرانى‏هاى آتشين مردان و زنان به ظاهر اسير، از ديدگان شنونده سرازير مى‏گردد؛ آيا اين گريه دليل بر شكست است؟
2- گريه‏هاى عاطفى‏
آنچه در درون سينه انسان جاى دارد «قلب‏» است نه «سنگ‏»! و اين قلب كه ترسيم كننده امواج عواطف انسانى است، به هنگام مشاهده منظره كودك يتيمى كه در آغوش مادر در يك شب سرد زمستانى، از فراق پدر، جان مى‏دهد به لرزه در مى‏آيد و با سرازير كردن سيلاب اشك، خطوط اين امواج را در صفحه صورت ترسيم كرده و نشان مى‏دهد كه قلبى زنده و سرشار از عواطف مردمى است.
آيا اگر با شنيدن حادثه جان سپردن يك طفل شيرخوار در آغوش پدر، و دست و پا زدن در ميان سيلاب خون، در حادثه كربلا، قلبى بطپد، و شراره‏هاى آتشين خود را به صورت قطره‏هاى اشك به خارج پرتاب كند، نشانه ضعف و ناتوانى است يا دليل بر بيدارى آن قلب پر احساس؟!
3- گريه پيوند هدف‏
گاهى قطره‏هاى اشك پيام‏آور هدفهاست؛ آنها كه مى‏خواهند بگويند با مرام امام حسين عليه السلام همراه و با هدف او هماهنگ و پيرو مكتب او هستند؛ ممكن است اين كار را با دادن شعارهاى آتشين و يا با سرودن اشعار و حماسه‏ها ابراز دارند؛ امّا گاهى ممكن است آنها ساختگى باشد؛ ولى كسى كه با شنيدن اين حادثه جانسوز قطره اشكى از درون دل، بيرون مى‏فرستد، صادقانه‏تر اين حقيقت را بيان مى‏كند. اين قطره اشك، اعلان وفادارى‏ به اهداف مقدّس ياران امام حسين عليه السلام و پيوند دل و جان با آنها و اعلان جنگ با بت‏پرستى، ظلم و ستم و اعلان بيزارى از آلودگيهاست. آيا اين نوع گريه- بدون آشنايى به اهداف پاك او- ممكن است؟
4- گريه ذلّت و شكست‏
گريه افراد ضعيف و ناتوانى است كه از رسيدن به اهداف خود وامانده‏اند و روح و شهامتى براى پيشرفت در خود نمى‏بينند؛ مى‏نشينند و عاجزانه گريه سر مى‏دهند.
هرگز براى امام حسين عليه السلام چنين گريه‏اى مكن كه او از اين گريه بيزار و متنفّر است؛ اگر گريه مى‏كنى، گريه شوق، عاطفه، و پيوند هدف باشد.
ولى مهم‏تر از سوگوارى، آشنايى به مكتب امام حسين عليه السلام و ياران او، و پيوستگى عملى به اهداف آن بزرگوار و پاك بودن و پاك زيستن و درست انديشيدن و عمل كردن است.
التماس دعا

پرسش:
امام حسین(عليه السّلام) چه نیازی به گریه های ما دارند چرا این همه به گریه سفارش شده است؟
یعنی هرکسی جزع نکنه برای ارباب و گریه ای نکنه در وجودش عشق نیست؟؟؟

پاسخ:
اینکه از طرف ائمه (علیهم السلام) سفارش بسیاری بر گریه بر اباعبد الله الحسین(عليه السّلام) کرده اند به خاطر نیاز حصرت، بر گریه های من و شما نیست؛ بلکه (به عکس) به جهت نیاز خود ماست، چرا که گریه بر امام حسین (عليه السّلام)موجب تعالی روحی و معنوی می شود.
شيخ طوسي و شيخ مفيد از ابان بن تغلب روايت کرده‌اند که حضرت صادق (عليه السّلام) فرمودند: نَفَس کسي که براي مظلوميت ما محزون است تسبيح است و اندوه و ماتم او عبادت خدا و پوشيدن اسرار ما از بيگانگان جهاد در راه خداست .(1)
مطلب مهمی که متأسفانه اغلب عزاداران حسینی از آن غفلت می کنند گریه معرفتی بر ابا عبد الله الحسین(علیه السلام) است، اگر چه گریه بر مصائب بسیار خوب است و موجب تلطیف روح و روان می شود اما گریه معرفتی علاوه بر تلطیف روح بار معرفتی و شناخت نیز دارد لذا از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.

شکی نیست که عده بسیار زیادی از افراد لاابالی، از همین گریه ها و ناله ها بر امام حسین (علیه السلام) گم گشته خود را پیدا کرده و سعادتمند شدند، چه بسیار انسان هایی که با اشک چشم برای سالار شهیدان جرقه ای در وجودشان شعله ور شده و به اوج انسانیت رسیدند؛ ما موظف هستیم بر مصائب اهل بیت بالاخص بر مصائب سرور و سالار شهیدان حسین بن علی(علیه السلام) اشک بریزیم چرا که زینب (سلام الله علیها) بعد از شهادت برادرش نوحه سرایی کرد و روضه خواند .

آیا نعوذ بالله ما سطح درک و فهممان از حضرت زینب (سلام الله علیها)بالاتر است، آیا امام سجاد(علیه اسلام) سطح درکش بالاست یا من و شما ؟ همه اهل بیت (علیهم السلام) بر مصیبت حسین (علیه السلام) روضه می خواندند و اشک می ریختند همه بزرگان دین برای سالار شهیدان مراسم روضه خوانی برگزار میکردند آیت الله بهجت (رحمه الله علیه) و سایر بزرگان مراسم روضه برگزار کرده و برای امام حسین(علیه اسلام) اشک می ریختند.

در پاسخ کسی که می گوید: « آنان با شهادت به قرب الهی رسیدند و این افتخاری بزرگ است و نباید گریه کرد» عرض می شود:
پس از وفات رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خلیفه اول و دوم به زیارت ام‌ایمن آمدند پس از حضور آنان ام‌ایمن گریه كرد، خلیفه دوم گفت: چرا گریه می‌كنی؟ برای رسول خدا كه در پیشگاه خداوند قرار دارد گریه معنا ندارد! ام‌ایمن پاسخ داد: گریه من برای از دست دادن پیامبر نیست بلكه گریه من به خاطر آن است كه دست ما از اخبار آسمان و وحی كوتاه شده است.(2)
یزید پلید شخصیتی را شهید کرد که برای شیعیان عزیز بود (یکی از بزرگان می فرمودند اگر در راه گریه بر امام حسین (علیه السلام) اشکم تمام شد خون گریه می کنم) ، پیامبر (صل الله علیه و آله) چندین بار از شهادت امام حسین (علیه السلام) خبر داده بود که انسان پلیدی همچو یزید ملعون سر مبارک آقا ابا عبدالله(علیه السلام) را از تن جدا خواهد کرد؛ فرزند فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که عالم هستی فدایی این بزرگوار است به دست یزید ملعون شهید شد،

ما برای مظلومیت امامی گریه می کنیم که خود و خانواده اش را قربانی کرد تا آدم بشویم خود را قربانی کرد تا اوضاع فردی و اجتماعی مسلمین مطابق دستورات الهی باشد اما آیا قدمی در این راه برداشته ایم؟ بله فرزند رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) در مقام قرب الهی متنعم است و با شهادتش این قرب متکامل شد اما گریه ما برای این است که نکند ماهم در صف یزیدیان باشیم و با هر گناهی که مرتکب می شویم تیری به بدن حضرت بزنیم، برای حسین مظلوم اشک می ریزیم و به ایشان متوسل شده و از وجود نازنینش مسئلت داریم عنایت ویژه ای به عزادارانش بکند تا از منجلاب گناه و آلودگی رهایی یافته به حقیقت برسیم .

تا نگريد ابر، كى خندد چمن‏ * تا نگريد طفل، كى جوشد لبن‏
طفل يك روزه همى داند طريق‏ * كه بگريم تا رسد دايه شفيق‏
تو نمى‏دانى كه دايه دايگان‏ كم دهد* بى ‏گريه شير او را رايگان‏
گفت: فليبكوا كثيراً گوش‏دار * تا بريزد شير فضل كردگار (3)

بعد از حادثه عاشورا و شهادت ابا عبد الله الحسین(علیه السلام) اهل بیت آن حضرت اشک ها ریختند، زینب کبری (سلام الله علیها) طبق فرمایش ائمه (علیهم السلام) معصومه بود و از من و شما بهتر می دانست اگر اینطور است که شما می گویید اولین کسی که باید خوشحال می بود و در غم برادر از دست رفته اش نوحه سرایی نمی کرد خود زینب (سلام الله علیها) می بود، اما می بینید بعد از حادثه عاشورا به نقل تاریخ بسیار گریه می کرد، خوب است خطبه حضرت در کوفه را مطالعه کنید.
گریه کردن بر امام حسین (علیه السلام) اثرات سازنده ای در انسان ایجاد می کند که غیر قابل انکار است. لذا بر این عقیده ایم که گریه در کنار تفکر پیرامون حادثه عاشورا لازم و ضروری است و بلکه گریه و توسل به حضرت، می تواند فهم عمیقی به انسان ببخشد که حسین زمان را شناخته و از یزید زمانه بیزاری بجوید .

در پاسخ به سخن کسی که گفت: «گریه علت ضعف است و تقویت کننده نگاه سطحی به عاشورا» عرض می شود:
از ديدگاه قرآن و روايات گريه، نه تنها علت ضعف نیست بلکه علت قوت و تقویت بخشیدن به روح و جان آدمی است، گریه معرفتی برای ائمه معصومین علیهم السلام و همچنین گریه خوف از خداوند تبارک تعالی موجب رشد معنوی و روحی انسان می گردد، با تعالی و ترقی روح است که انسان نگاهش به عاشورا و قیام ابا عبد الله الحسین (علیه السلام) بر اساس معرفت و شناخت خواهد بود و نگاهی عمیق توأم با تفکر و عمل خواهد داشت.

از دیدگاه بزرگان دین، گریه داراى خصايص زیر است:
منشأ آن فهم و شعور است؛ گريه رشد روحانى - باتمام عواملش - از فهم و شعور سرچشمه مى‏ گيرد و از روى تقليد و گمان جارى نمى‏ شود
گريه پرجهل و پرتقليد و ظن‏* نيست همچون گريه آن مؤتمن‏
تو قياس گريه بر گريه مساز* هست زين گريه بدان راه دراز
(4)
از آيات 109 - 107 سوره مبارکه اسراء به روشنى استفاده مى ‏شود كه: هر كس از علم بالا، فهم بالا و معرفت بالا بهره ‏مند باشد؛ با شنيدن آيات قرآن به حقايق پى مى ‏برد و در اين حال در محضر ربوبى، صورت بر خاك مى ‏نهد و با سوز دل اشك مى ‏ريزد به اميد آن كه به اشك چشم او نظرى شود و عنايتى به سراغ وى آيد. بنابراين آن كه نمى فهمد، نه سوزى در دل دارد و نه اشكى در چشم.
در دعای بعد از زیارت امیر المومنین علی(علیه السلام) آمده است: «واَعوذ بكَ مِن قلبٍ لايَخشع و مِن عَين لاتدمع» پناه مى‏برم به تو از قلبى كه خاشع و چشمى كه اشك‏بار نباشد. (5)
«واَعنِّى بِالبكاء على نَفسى» و مرا به گريه به حال خود يارى كن (6)
امام صادق(ع) مى‏ فرمايد: «اگر اشك چشمى نداشتى براى گريستن، حالت تباكى و حزن و اندوه داشته باش»(7)

چو نالان آيدت آب روان پيش‏* مدد بخشش زآب ديده خويش‏

مطلب پایانی:
عزاداری برای حضرت تنها جنبه عبادی ندارد به نظر حضرت امام و رهبر انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای یک وظیفه عبادی سیاسی است لذا عزاداری یک وظیفه و باید است :
در اندیشه حضرت امام(ره) سه گروه، با سه دلیل متفاوت، مخالف برگزاری عزاداری اند:

گروه نخست، کسانی بودند که ماهیت قیام امام حسین(ع) را نشناخته بودند. امام(ره) درباره این افراد می فرمایند:« اصلا نمی فهمند مکتب سید الشهداء چه بوده و نمی دانند یعنی چه، نمی دانند این گریه ها و این روضه ها حفظ کرده این مکتب را. الان 1400 سال است که با این منبرها، با این روضه ها و با این مصیبت ها و با این سینه زنی ها ما را حفظ کرده اند. سیدالشهدا را این گریه ها حفظ کرده است مکتبش را».

گروه دوم، کسانی بودند که به دلیل تضاد با اصل دین در پی راهی برای مقابله با آن بودند و می کوشیدند با هجمه به اصل مراسم عزاداری امام حسین(علیه السلام) ، دین را آماج انتقادهای خود قرار دهند. این گروه همان کسانی هستند که امام(ره) تعابیر تندتری را درباره آنان به کار برده اند و می فرمایند:
« همین گریه ها نگه داشته ما را. گول این شیاطینی که می خواهند این حربه را از دست شما بگیرند، گول اینها را نخورند جوان های ما، همین هاست که ما را حفظ کرده، همین ها هست که مملکت ما را حفظ کرده. تکلیف آقایان است روضه بخوانند. تکلیف مردم است دسته های شکوهمند بیرون بیاورند».

گروه سوم بر این باور هستند که با توجه به پیروزی انقلاب اسلامی که پیروی از مکتب سیدالشهداء(علیه السلام) را سرلوحه برنامه های خود قرار داده است، دیگر به برگزاری عزاداری برای زنده نگه داشتن نام و یاد امام حسین(علیه السلام) نیازی نیست و این مراسم کارایی گذشته خود را از دست داده است. امام(ره) در برخورد با این دسته از منتقدان می فرمایند:
« (این گفته که) امروز دیگر انقلاب کردیم، روضه دیگر لازم نیست از غلط هایی است که تو دهن ها انداختند، مثل این است که بگوییم امروز ما انقلاب کردیم دیگر لازم نیست که نماز بخوانیم! انقلاب برای این است، انقلاب کردیم که شعائر اسلام را زنده کنیم، نه انقلاب کردیم که شعائر اسلام را بمیرانیم. زنده نگه داشتن عاشورا یک مسئله بسیار مهم سیاسی عبادی است.

_______________________________________________________________________________________
1. منتهي الآمال ، ج 1، ص 538
2. دلائل النبوه، بیهقی، ج 7، ص 266، باب ما جاء فی عظم مصیبته
3. مثنوى، ج 3، دفتر 5
4. همان
5. مفاتيح ‏الجنان، دعاى بعد از زيارت اميرالمؤمنين
6.دعاى ابوحمزه ثمالى
7. مرآةالعقول، ج 12، ص 56

موضوع قفل شده است