نيابت امام زمان(عج)----ولايت فقيه
تبهای اولیه
نيابت امام زمان(عج)
بنده اين مطلب را قبلا در تايپك ديكري آوردم كه بعدا با مطالب ديگري درهم اميخته شد و براي همين تايپك مستقلي ايجاد كردم.
نیابت یعنی جانشینی و نمایندگی و وكالت از طرف شخص یا اشخاص، به طوری كه در غیاب او كار و كارهایی به نایب و نماینده سپرده میشود و نماینده موظف به انجام كارهایی است كه بدو محول شده است.
و از طرف شخصی كه نماینده اوست، باید به دقت و با احساس وظیفه به مسئولیتی كه به عهده او سپرده شده، آنها را انجام دهد.
در غیر اینصورت از نظر شرع مسئول و جوابگوی قصور خود در انجام وظایف محول بوده و احتمال دارد از طرف موكل خود از این مسئولیت عزل شود و یا رأساً به سبب قصور در وظایف به خودی خود منعزل شود.
نیابت احتمال دارد اختصاصی به وظیفه خاص و یا تمام وظایف موكل باشد. یعنی تمام اختیارات او را دارا باشد و احتمال دارد فرد خاص از طرف موكل نیابت داشته باشند یا با ذكر برخی از خصوصیات طبقهای با داشتن این ویژگیها عهدهدار وكالت شوند و از طرف خودشان یكی را به عنوان صاحب اختیار انتخاب كنند.(1)
ریشه نیابت در اسلام به صدر اسلام و به زمان پیامبر اكرم برمیگردد كه آن حضرت گاهی برخی از صحابه را به نیابت از طرف خود مأمور انجام كارهای خود مینمود.
مثلاً امیرالمؤمنین علی(ع) را به نیابت از طرف خود به تبلیغ دین و ابلاغ احكام الهی به جایی میفرستاد یا او را در جای خود میگماشت در مدینه و خودش به غزوه میرفت.(2)
این شكل از نیابت ازطرف امیر المؤمنین نیز انجام گرفته و امام حسن و امام حسین ـ علیهم السّلام ـ نیز بدین ترتیب نایب و نمایندگانی در نقاط مختلف و به شهرهای مختلف گسیل داشتهاند،
چنان كه امام زین العابدین نیز نایبی داشته، به هر شكل كه بود و تحت شرایط زمان و مكان و موقعیت سیاسی نیابت از طرف امام معصوم بوده است.
چه اینكه امام معصوم و رهبر معصوم حاكم جامعه باشد و چه نباشد و چه در دوران اختناق شدید سیاسی و تحت شرایط سخت بوده باشند و چه در فضای باز سیاسی زندگی نموده و امامت داشتهاند،
در هر صورت نمایندگی از طرف رهبر اسلامی وجود داشته و از جمله اصول محوری شیعه بوده كه ضامن بقای تشیع و بسط و حفظ و انتقال افكار و اندیشه تشیع در طول تاریخ بوده است،
پیشوایی و رهبری از جمله اصول مسلم اسلام است كه در طول تاریخ با ولایت و امامت و نیابت و وكالت در دو شكل خاص و عام صورت گرفته، و جامعه شیعه حتی یك لحظه بدون رهبر و پیشوا نبوده است.
چنان كه سرپرستی برای یك خانواده در هر صورت و تحت هر شرایط لازم و یك امر ضروری عقلی و عرفی میباشد، وجود پیشوا و رهبر و نیابت خاص و یا عام نیز از ضروریات و اولیات یك مذهب میباشد،(3)
این ضرورت به این صورت از اولیات محسوب میشود كه حتی در جوامع بدوی و وحشی و قبیلگی اهلِ آن مجموعه، برای خود رئیس قبیله و قوم دارند و برایش جانشین انتخاب میكنند.
ادامه دارد.....
پي نوشت:
1- این نوع از نیابت در دوره غیبت كبری توسط رهبر كبیر انقلاب امام خمینی (ره) عملی شد و خبرگان رهبری این وظیفه را انجام میدهند؛ آیت الله جوادی، ولایت فقیه،ص 189 و 188.
2- شیخ مفید، الارشاد، ج 1، ص 53 و 65.
3- یكی از ضروریات عقلی وجود رهبر یا جانشین او در بین مردم است، شهید مطهری، امامت و رهبری، ص 25 ـ 27 و 29 ـ 61.
نواب خاص امام زمان چهار نفر بودند و به ترتیب به انجام مأموریت خویش موظف بودند كه در طول غیبت صغری ایفای نقش مینمودند:
چه کسانی این نایبان را تعیین کرده است؟ نائبان باید یا دست خط از امام داشته باشند و یا توسط خود امام زمان تعیین شده باشند.
در صورتیکه امام زمان از همان ابتدای تولد از نظرها غایب بوده است و چنین امکانی نداشته است!!
تكلیف مردم مشخص گردید كه در حوادث و مسائل و رویدادها برای رهایی از حیرت و سرگردانی كه به امام معصوم دسترسی ندارند باید به راویان احادیث مراجعه كنند كه امام آنها را دلیل راه هدایت برای مردم منصوب مینماید و خودش نیز در دوره غیبت كبری به طور غیرآشكار از آنها حمایت نموده و عنایات ویژهاش شامل حال علمای شیعه میشود، بنابراین علمای شیعه با این توقیع شریف نیابت عامه را عهدهدار شدند.
1- چگونه از این حدیث تفسیر به نیابت کردید؟
2- این نیابت بر فرض اثبات در همه امور است یا در امور خاص؟ ( و در کجای حدیث شرح وظایف نائب تعیین شده است ؟)
آیه «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منكم»(1) نیز در اثبات ولایت عامّه فقها با تفسیر نمودن اولی الامر به ائمه نیابت فقهاء و علمای بزرگ شیعه را به اثبات میرساند و اكثر قائلین به اندیشه ولایت فقیه بدان استناد كردهاند،
آیا این مصداق تفسیر به رای نیست؟ ( که در اسلام حرام است؟)
مطمئنا در ترجمه این آیه نه اسمی از فقیه آمده است و نه ادامه ای برای نیابت!
متن آیه مشخص است که خدا اطاعت را فقط مختص پیامبر و رسول و ولی امر می کند. نه کمتر و نه بیشتر!!
در این آیه از اطاعت از نائب نامی نبرده است!
و منطقا هم اطاعت صرف از نائب قابل قبول نیست. ( چه آنکه ابوموسی اشعری نایب امام علی در مساله حکمیت بود! ولی اطاعت از وی منطقا و عقلا مردود است! )
اساسا نائب کسی است که سخنی را منتقل می کند و کارهایی را بنا به وظیفه محوله باید انجام دهد. و حق دخل و تصرف در سخن ندارد!!
به بیان ساده تر ولایت به نائب تفویض نمی شود!!
با سلام نائبان خاص امام توسط خود امام تعیین و به دست خط مبارکشان به علما معرفی می شدند تا در خففان ان زمان به رتق و فتق امور شیعیان بپردازند
آن دست خط را چه کس یا کسانی دیده اند و چه دلیلی وجود دارد که آن دست خط واقعا مربوط به امام زمان بوده؟
اما نائب عام همان طور که از اسم این کلمه برمی اید نایبینی هستند که از طرف امام پس از اتمام غیبت صغری و با اغاز غیبت کبری با شرایطی خاص به عموم مسلمین معرفی می شوند امام زمان هم ا اغاز غیبت کبری در پیامی به اخرین نایب خاص خود می فرماید که بعد از تو جانشینی تعیین نخواهم کرد و مردم به نایبان عام که همان علما اسلام البته با این شرایط هستند رجوع کنید
فکر نکنم در حدیث اسمی از نائب عام آمده باشد!! آنچه ما شنیدیم فقط لفظ رواه حدیث است و نه چیز دیگری!
و وقتی ایشان می فرمایند من بعد از تو دیگر نائبی تعیین نمی کنم. بدین معناست که هر کسی خود را بعد از تو نائب من نامید دروغگوست! و نه اینکه عام (!) نائب هستند!!
فکر کنم از دیروز من مدام دنبال نخود سیاهم!!
تا بحال 10 تا تاپیک را خوانده ام! و در هر تاپیکی که می روم ده تا تاپیک دیگر را برای من معرفی می کنند!!
برای این که بفهمیم و بدانیم چه کس یا کسانی ان دست خط را دیده اند اندکی از تاریخ و خفقان و ظلم هایی که در ان زمان نسبت به شیعیان و امام زمان انها می رفت را مطالعه نمایید
خوب اساسش همینجاست! وقتی چنین خفقانی وجود داشته است پس اخبار و اطلاعاتی هم که از امام زمان منتشر می شده دارای سندیت قوی نیست.
خوب اساسش همینجاست! وقتی چنین خفقانی وجود داشته است پس اخبار و اطلاعاتی هم که از امام زمان منتشر می شده دارای سندیت قوی نیست.
سلام.
ببینید مسئله در مورد نواب خاص نیست.
مردم با مراجعه به نواب خاص به جوابشون می رسیدند و حتی گاهی هم از طریق این افراد به تشرف خدمت حضرت می رسیدند.
نزد عامه و خاصه شیعیان هیچ حرف و حدیثی در مورد نواب خاص نیست.
مسئله اینه که حضرت به آخرین نایب فرمودند که پس از تو من دیگر نایب ندارم و هر کس حتی بگوید مرا دیده کذاب است.
با سلام چقدر خوبه که این مطلب به یه سرانجامی برسه و اینگونه از سال 1390 رها نگردد خود من هم با توجه به سوالاتی که بی پاسخ هستند دچار چرایی شدم چه برسد به سوال کننده
ممنون