تقسیم بندی مردم و انواع رفتارهای بد و خوب آنان از منظر قرآن کریم 1
تبهای اولیه
و ما با مروری بر آنها می توانیم خود را ارزیابی کنم . اگر رفتار کنونی مطابق با آن چیزی است که بعنوان نادرست (منفی) از سوی خداوند اعلام گردیده ، پس باید یک امتیاز منفی به خود داد و در صدد رفع آن بر آییم . اما اگر رفتار کنونی مطابق با آن چیزی است که خداوند دستور داده و خُشنودی او در آن است (مثبت) پس باید به خود امتیاز مثبت داد و در تداوم آن کوشید . راستی از نگاه به ان رفتارها بدانیم که زندگی ما وفق اوامر ایزد تعالی بوده و بر آن ببالیم ، یا اینکه خلاف آن می رویم و خود غافلیم ؟ انواع رفتارهای خوب و بد ( مثبت و منفی ) (-) به زبان می گویند ایمان آورده ایم ( به خدا و قیامت و دستورات الهی ) حال آنکه رفتارشان غیر از این را ثابت می کند . بقره8 (-) غیر از خدا را همانند خدا فرض می کنند و چنانچه باید خدا را دوست بدارند وقت عمل به غیر خدا دوستی و علاقه می ورزند . بقره 165 (+) از آنچه در زمین است حلال و پاکیزه تناول کنند و از وسوسه ی شیطان پیروی نمی کنند .بقره 168 (-) چون از خداوند فقط در جهت روزی دنیا مطالبه کنند پس خود را از نصیب آخرت بی بهره می کنند . بقره 200 (-) گفتار دلفریبشان شگفت انگیز است و از چرب زبانی و دروغ و مبالغه به متاع دنیا می رسند . بقره 204 (-) از نادرستی و نفاق خداوند را به راستی خود گواه می گیرند ( این افرادبه فرموده قرآن از بد ترین دشمنان اسلام هستند ) . بقره 204 (+) از جان خود در راه رضای خداوند می گذرند ( بهترین نمونه امام علی در لیله المبیت است ) . بقره 207 (+) در تنگدستی و دارایی انفاق می کنند . آل عمران 134 (+) خشم و غضب خود را همواره فرو مینشانند . آل عمران 134 (+) از بدی مردم حتی المقدور می گذرند . آل عمران 134 (-) بدی ها را آنگونه می طلبند که خوبیها را می طلبند پس همواره شتابزده اند . اسراء 11
(-) هر گاه نعمتی عطا شود از خداوند روی بگردانند و دوری بجویند پس هرگاه شرّ و بلایی روی آورد به کلّی مأیوس و نومید شوند . اسراء 83 (-) بخیل هستند پس اگر دارای گنجهای رحمت خدا شوند از ترس فقر از انفاق بُخل می ورزند . اسراء 100 (-) بیش از هر چیز با سخن حق به جدال و خصومت بر می خیزد .کهف 54 (-) هر گاه به آنان از لطف و رحمت الهی بهره ای رسد شاد میشوند اما به محضی که به کیفر کردارشان رنج و عذاب بینند سخت راه کفران پویند . شوری 48 (-) نسبت به دنیا بسیار حریص و سیری ناپذیرند . معارج 19 (-) اکثر آنان آگاه نیستند و شاکر احسان خدا نمیشوند . یونس 55و 60 (-) به آنها در مورد فسادی که می کنند روی زمین ، تذکر می دهند اما آنها اصرار دارند که به صلاح کار می کنیم . بقره 11 (-) به آنان تذکر می دهند تا مانند سایر مردم باشند اما از سر خود بزرگ بینی گویند انتظار دارید مانند بی خردان باشیم ؟ بقره 13 (-) چون به اهل ایمان رسند گویند ما با شما هم آیین هستیم ولی به شیطانهای خود ( یاران بی ایمانشان ) که می رسند میگویند ما با شما هم ایده ایم .( رفتار خاص منافقین ) . بقره 14 (-) حق را به باطل مُشتبه می سازند و حققت را پنهان می کنند . بقره 4 (-) مردم را به خوبی دستور می دهند اما خود عملاً فراموش می کنند . بقره 44 (-) از پیش خود چیزی می نویسند ( از خود چیزی در می آورند ) و به خدای متعال نسبت می دهند . تا به بهایی اندک و متاعی ناچیز بفروشند . بقره 79 (-) خون یکدیگر را می ریزند و گروه ضعیف تر را اذیت می کنند و در بد کاری و ستم بر آنان همدست و پشتیبان یکدیگرند . بقره 84 (-) حکم خدا را تبدیل به غیر آن می کنند . ( حلال را حرام و حرام را حلال معرفی می کنند ) . بقره 59 (-) وقتی به آنها گفته میشود تا از خدا بترسند به خاطر گناه زیاد او را غرور می گیرد و نافرمانی می کند . بقره 206 (-) نام خدا را هدف سوگند های خود می کنند تا آنکه به این غرض از حقوقی که مردم را بر آنهاست ، برائت جویند و خود را پر هیزگار قلمداد کنند . بقره 224 (+) انفاق می کنند ولی هرگز به خاطر آن منّت نمی گذارند و آزار نمی دهند . بقره 262
(+) صدقات خود را به سبب منّت نهادن و آزار دادن تباه نمی سازند .زیرا می دانند که به زبان خوش و طلب آمُرزش ، فقیر و سائل را ردّ کردن بهتر از صدقه با آزار است . بقره 263و264 (+) پنهانی صدقه می دهند که نزد خداوند نیکوتر است . بقره 271 (+) از حوادث آینده بیمناک نمیشوند و از امور گذشته اندوهگین نخواهند گشت . بقره 274 (+) به بدهکار تنگدست مهلت دهند تا توانگر شود و یا هنگام تنگدستی طلب خود را می بخشند . بقره 280 (+) در معاملات قرض و نسیه ، به امر خداوند سند و نوشته در میان دارند . بقره 282 (+)صابر ، راستگو ، فرمانبردار خداوند ، انفاق کننده به فقرا و استغفار کننده در سحرگاهان هستند . آل عمران 17 (-) مؤمن را وامی گذارند و با دشمنان دوست می شوند مگر به بهانه بر حذر بودن از شر دشمنان ( تقیّه کردن ) . آل عمران 24 (+) اگر مال بسیاری امانت گیرند بنا به درستکاری خود فوراً پس دهند . آل عمران 75 (-) در عوض برخی هم اگر دیناری امانت گیرند بنا به نادرستی خود پس ندهند . آل عمران 75 (-) عهد خدا و سوگند خود را به بهای اندکی می فروشند . آل عمران 77 (-) آیات قرآن یا سخن بزرگان را تغییر و تبدیل می کنند و به نفع خود تحریف می کنند ( تفسیر به رأی ). آل عمران 78 (+) از آنچه دوست دارند و بسیار محبوب است در راه خدا انفاق می کنند . آل عمران 92 (+) از بهترین آنچه اندوخته اند انفاق می کنند نه از بد ترین آنها . بقره 267 (+) در دل شب به تلاوت قرآن و طاعت حق مشغولند . آل عمران 113 (+) از غیر همدینان ، دوست همراز نمی گیرند . آل عمران 118 (+) ربا نمی خورند که دائم بهره بر سرمایه افزاید . آل عمران 120 (+) هر گاه کار ناشایست انجام دهند و یا ظلمی به نفس خویش کنند خدا را یاد کنند و توبه و استغفار کنند و فقط به خدا پناه آورند . آل عمران 135
(+) حُرمت شعائر اللهی ( پای بندی به آنچه خداوند حلال و حرام نموده ) و ماه حرام را نگه می دارند . مائده 2 تا 5 (+) رعایت عدالت و گواه بر عدالت و راستی و درستی را می کنند . مائده 8 (+) تنها بر خداوند توکُّل می کنند و لا غیر . مائده 11 (+) به بندگان خدا بدون ربا قرض می دهند .مائده 12 (-) با دشمنان از ترس اینکه در گردش روزگار آسیبی به آنان وارد سازند ، دوستی می نمایند . مائده 59 (+) ولّی و فرمانفرما ی آنان تنها خدا و رسول و اهل ایمان هستند . مائده 56 (+) از چیزهایی که اگر فاش شوند آنها را زشت و بد آید و غمناک شوند پرسش و تفحص نمی کنند . مائده 101 (+) به وصیّت کردن قبل از موت و شاهد گرفتن بر آن اهمیت می دهند . مائده 106 (-) دین خود را بازیچه و هوسرانی گرفتند و زندگانی دنیا آنها را فریفت . انعام 70 (-) ایمان خود را با ظلم و ستم ( کوچک و ناچیز یا بزرگ ) می آلایند . انعام 82 (+) به آنان که حتّی غیر خدا را می خوانند نیز دشنام و نا سزا نمی دهند .انعام 108 (+) فقط از آنجه نام خدا بر آن ذکر شده تناول می کنند .انعام 118 (-) دین را می پراکنند و در آن فرقه فرقه درست کردند ( اتحاد و همبستگی ها را تخریب می کنند و مردم را متفرق میسازند ) .انعام 159 (+) خود را با زیور هایشان می آرایند و حتی در مقام عبادت هم به خود برگیرند ، اما اسراف نمی کنند . اعراف 31 (+) به اندازه ی وسع و توانایی خود در کار نیک و شایسته می کوشند . اعراف 42 (+) خدا را هم از روی ترس و هم از روی امید می خوانند .اعراف 56 (+) چون از شیطان وسوسه و خیالی به دل فرا رسد هماندم خدا را یاد می کنند و هماندم بصیرت و بینایی پیدا می کنند . اعراف 201 (+) هنگام قرائت قرآن ساکت می شوند و فقط گوش میسپارند . اعراف 204 (+) خداوند را با تضرّع و پنهانی و بی آنکه آواز برکشند در دل خود در صبح و شام یاد می کنند . اعراف 205 (+) همواره در رضایت و مسالمت و اتحاد بین خود می پردازند .انفال 1
(+) نسبت به حضور خویشان خود در جهاد بد گمان نمیشوند . آل عمران 156 (+) در مقابل اندیشه آنان که به بهانه های مختلف در صدد سُست نمودن ایمانشان بر می آیند ، می ایستند از جمله لبیک به امر خدا در بُرهه ای مثل جهاد . آل عمران 173 (-) به کردار زشت خود شادمانند و دوست دارند مردم به اوصاف پسندده ای ( به زعم خودشان ) که هیچ در آنها وجود ندارد آنها را ستایش کنند . آل عمران 187 (+) در همه ی حالات نشسته و ایستاده و خوابیده خدا را یاد می کنند . آل عمران 191 (+) در کار دین صبورند و سفارش به صبر و استقامت می کنند و مراقب کار دشمن هستند و خدا ترسند . آل عمران 200 (+) مال خود را با مال یتیم مخلوط نمی کنند و حقوق آنها را تمام و کمال می پردازند . نسا 2 (-) زمان ترک گناه ( توبه ) را به زمان مرگ محوّل میکنند ( که از سوی خدا پذیرفته نیست ) . نسا 18 (-) آرزو و توقع بی جا دارند در فضیلت و مزیتی که خدا به آن بعضی را بر بعضی برتری داده است ( سوء استفاده از موقعیتهای اجتماعی ) . نسا 32 (-) مال خود را به قصد ریا و خودنمایی می بخشند . نسا 38 (+) در خصوص پس دادن امانات به صاحبانش متعهد هستند نسا 58 (+) بین مردم به عدالت حکمیت می کنند . نسا 58 (+) چون در چیزی کار به نزاع و گفتگو کشد به حکم خدا و رسول و ائمه دین باز می گردند ، نه اینکه خودسرانه عمل می کنند . نسا 59 (+) نسبت به پاسخ به ستایش و احسان و لطف دیگران همت می گمارند . نسا 86 (+) برای رضای خداوند گواهی و شهادت خود را اعلام می کنند هر چند به ضرر خود و پدر و مادرشان باشد . نسا 135 (-) وقتی به نماز می ایستند با حال بی میلی و برای ریا کاری باشد ( بخصوص در صف جماعتها ) و ذکر خدا را جز اندک نکنند . دو دل و مردّد هستند .نسا 142و 143
(+) به گفتار زشت به عیب خلق صدا بلند نمی کنند ( غیبت ) مگر آنکه ظلمی از جانب وی به او رسیده باشد . نسا
(+) چون ذکری از خدا شود دلهاشان ترسان و لرزان میشود و چون آیات خدا بر آنان تلاوت می گردد بر مقام ایمان آنها افزوده شود . انفال 2 (+) در میادین جهاد هر گاه با تهاجم و تعرّض دشمن روبرو میشوند از بیم آنها پُشت نمی کنند و نمی گریزند . انفال 15 (-) از شنیدن و گفتن حرف حق کر و لال میشوند و تعقّل نمی کنند ( بد ترین جانوران نزد خدا ) . انفال 22 (+) در کار دین به خدا و پیامبر و اولیاء دین و در کار دنیا هم به یکدیگر خیانت نمی کنند . انفال 27 (+) نسبت به پدران و برادران خود نیز در صورتی که کفر را بر ایمان برگزینند دوستی نخواهند کرد . توبه 23 (-) پدران و پسران و برادران و زنان و خویشاوندان و اموال جمع کرده و مال التجاره و منازلشان را بیش از جهاد در راه خدا دوست دارند و همیشه حفظ آنها را بهانه ی عدم شرکت در جهاد می کنند . توبه 24 (-) از فرط بُخل و بد نفسی مؤمنانی را که از زیادی سخاوت علاوه بر واجبات به صدقات مستحب نیز فقیران را دستگیری می کنند ، مسخره میسازند . توبه 79 (-) مؤمنانی را که از اندک چیزی که مقدور آنهاست هم در راه خدا برای کمک به فقیران مضایقه نمیکنند ، مورد تمسخر قرار می دهند . توبه 79 (-) همیشه از گمان و خیال باطل خود پیروی می کنند در صورتیکه توهمّات کسی را بی نیاز نخواهد ساخت و از علم یقین دور میسازد . یونس 34 (-) فقط در هنگام دچار شدن به بلا ، به خداوند پناه می آورند و آنگاه که دفع بلا شد به حالت قبل بر می گردند و باز سُست ایمانی پیشه می کنند . نحل 53 و 54 (+) نسبت به تولد فرزند در هر حالی ( مؤنث و یا مذکّر ) خشنود میشوند و خدا را سپاس می گویند . نحل 58 (+) عهد و پیمان خدا را به بهایی اندک نمی فروشند . نحل 95 (-) با شوق و رغبتی که خیر و منفعت خود را می جویند چه بسا با همان شوق و رغبت شرّ و زیان خود را می طلبند و بی صبرانه و شتابزده عمل می کنند . اسرا 11
(+) وقتی پدر و مادرشان سالخورده شدند که موجب رنج و زحمت شوند ، زنهار کلمه ای که رنجیده خاطرشان کند نمی گویند و کمترین آزار بدانها نرسانند و با آنها به اکرام و احترام سخن گویند . اسرا 23
(+) حقوق خویشاوندان و ارحام و فقیران و رهگذران بیچاره را ادا می کنند .اسرا 26 (+) اسراف نمی کنند با این دیدگاه که مبذران و مُسرفان برادر شیطانند .اسرا 27 (+) در احسان به دیگران دست خود را نه آنچنان محکم بسته می دارند و نه آنچنان بسیار باز و گشاده . با این نگرش که هر کدام کنند به نکوهش و حسرت خواهند نشست .اسرا 29 (+) در کسب و کار ، در خصوص کیل و وزن اجناس ، آنها را با ترازوی عدالت می سنجند . اسرا 35 (+) هرگز بر آنچه علم و اطمینان ندارند تجسّس نکنند . اسرا 37 (+) هرگز در زمین با کبر و ناز راه نمی روند و غرور و نخوّت نمی فروشند . اسرا 37 (+) هرگز با آنانکه خداوند دلهای آنان را از یاد خویش غافل نموده و تابع هوای نفس خود شده اند و به تبهکاری پرداخته اند ، متابعت نمی کنند . کهف 28 (+) همیشه خویشتن را با کمال شکیبایی به محبت آنانکه صبح و شام خدا را می خوانند و رضای او را می طلبند ، وادار می کنند . کهف 28 (+) یک لحظه به زینتهای دنیا مایل نشوند که مجبور به چشم پوشی از فقرا شوند . کهف 28 (-) عمرشان را در راه دنیای فانی تباه می کنند و به خیال باطل می پندارند که نکو کار هستند ( در منظر قرآن زیانکار ترین مردم هستند ) .کهف 104 (+) هرگز از یاد خداوند اِعراض نکنند با این نگرش که معیشتشان تنگ میشود و روز قیامت نابینا محشور شوند . طه 124 (+) هرگز به متاع ناچیزی که خدا به کسانی در جلوه ی حیات دنیای فانی برای امتحان آنها داده است چشم آرزو نمی گشایند . طه 131 (+) از خدای خود در نهان و آشکار می ترسند و از ساعت قیامت و روز جزا سخت هراسانند .انبیا 49 (-) از روی جهل و نادانی در کار خدا جدل می کنند و از پی هر شیطان گمراهی می روند . حج 3 (-) خداوند را به زبان و به ظاهر می پرستند نه از باطن و حقیقت از این روی هر گاه به خیر و نعمت رسیدند اطمینان خاطر پیدا کنند و اگر به شرّ و فقر و آفت برخورند از دین خدا روی بر می گردانند . حج 11 (
وقتی مصیبتی می بینند صبور هستند . حج 35
(+) وقتی اقتدار و تمکین یابند ( که از سوی خدا می دانند ) به مستحقّان زکات می دهند . حج 41 (+) امر به معروف و نهی از منکر می کنند . حج 41 (+) در راه رضای خداوند از وطن هجرت گزیده هر چند امکان داشته باشد که در این راه کشته هم بشوند . حج 58 (+) از سخنان لغو و باطل اعراض و احتراز می کنند . مؤمنون 3 (+) فروج و اندامشان را از عمل حرام نگاه می دارند . مؤمنون 5 (+) به امانتها و عهد و پیمان خود کاملاً وفا می کنند . مؤمنون 8 (+) بر نماز هایشان و همه ی اوقات و شرایط نمازهایشان محافظت دارند . مؤمنون 9 (+) به کارهای نیکو از همدیگر سبقت می گیرند . مؤمنون 61 (-) به زنان با عفّت مؤمنه و بی خبر از کار بد ، تهمت زده و یا نسبت زنا می دهند در صورتیکه چهار شاهد عادل ندارند . نور 4و23 (-) همیشه دوست دارند در میان اهل ایمان کار منکری را اشاعه و شهرت دهند . نور 20 (+) وقتی صاحب ثروت هستند در باره ی خویشاوندان (صله رَحِم )و مسکینان و مهاجران راه خدا از بخشش و انفاق کوتاهی نمی کنند . نور 22 (+) هرگز به هیچ خانه مگر منازل خودشان ، تا صاحبش را نیافته و یا اذن دخول نداده اند ، وارد نشوند . و چون رُخصت دخول یافتند داخل شده و نخست سلام می کنند . ضمناً اگر به خانه ای در آمدند و گفتند برگردید به زودی بر می گردند . نور 27 و 28 (+) زنانشان چشمها از نگاه ناروا بپوشند و فروج و اندامشان را از عمل زشت محفوظ دارند و زینت و آرایش خود بر بیگانگان آشکار نسازد . سینه و بر و دوش خود را به مقنعه بپوشانند ( مگر بر محرم خویش) . نور 31 (+) آنانکه وسیله نکاح نیابند ( موقعیت ازدواج پیدا نکنند ) عفّت نفس پیشه کنند تا خدا آنها را به لطف خود بی نیاز گرداند . نور 33 (+) کسب و تجارت و سود فراوان از آنها ، از یاد خدا غافلشان نمی گرداند . نور 37
(-) از فرط غرور ، هوای نفس خود را خدای خویش میسازند . فرقان 43
(+) بر روی زمین با تواضع و فروتنی راه می روند و هر گاه مردم نادان و جاهل به آنان خطاب و عتابی کنند با سلامت نفس و زبان خوش جواب دهند ( اینان در منظر قرآن بندگان خاص خدای رحمن هستند ).فرقان 63 (+) هنگام انفاق به مسکینان اسراف نمی کنند و بُخل هم نمی ورزند و در احسان نیز میانه روی دارند . فرقان 67 (+) نفس محترمی را به قتل نمی رسانند چون خدا حرام نموده است . فرقان 68 (+) هرگز زنا نمی کنند . فرقان 68 (+) به ناحق شهادت ندهند .هر گاه عمل لغوی از مردم غافل دیدند حتی المقدور بزرگوارانه از آن بگذرند و آن را تبدیل به منازعه نکنند .فرقان 72 (-) هر گاه آیات خدا را به آنان متذکر شوند کر و کور میشوند و در آن نگرش نکنند و خود را از مقام معرفت و افزایش ایمان محروم سازند . فرقان 73 (+) از خداوند طلب فرزندانی می کنند که خلف صالح باشند و مایه ی چشم روشنی آنان شوند . فرقان 74 (+) در حق پدر و مادر خویش نیکی می کنند . عنکبوت 8 (-) سخنان لغو و باطل را به هر وسیله و هر جا تهیه می کنند تا مردم را به جهالت از راه خدا گمراه سازند و قرآن را نیز به تمسخر و استهزاء گیرند . لقمان 6 (+) در جهت امر به معروف و نهی از منکر هر آزاری از مردم نادان ببینند صبر کنند و بدانند که این صبر و تحمل در راه تربیت و هدایت خلق نشانه ای از عزم ثابت در امور عالم است . لقمان 7 (-) با تکبّر و ناز از مردم رُخ می تابانند و در زمین با غرور و تبختر قدم بر میدارند .لقمان 8 (+) در رفتارشان میانه روی اختیار می کنند . لقمان 19 (+) سخن آرام گونه و نه با فریاد بلند و گوش خراش می گویند ( چون زشت ترین و نکره ترین صدا ها صدای الاغ است ). لقمان 19 (+) به عهد و پیمانی که با خدا بسته اند کاملاً وفا کرده ( در خصوص یاری رساندن به دین خدا در هر شرایط) و برخی بر آن عهد ایستادگی نمودند و برخی به انتظار فیض شهادت مقاومت کردند و هیچ عهد خود را تغییر ندادند . احزاب 23 (+) زنان و دختران خویش را به چادر فرو پوشند تا از تعرّض و جسارت در امان باشند . احزاب 59 (+) خدا ترسند و همیشه به حق و صواب سخن گویند . احزاب 70
(+) زندگی دنیای فانی مغرورشان نسازد و هرگز سرگرم عصیان نشوند و شیطان فریبنده از قهر و انتقام حق به عفو خداوند مغرورشان نگرداند .فاطر 5 (+) شیطان را دشمن سرسخت خود می دانند و حزب و سپاهش را همواره در جهت اغوای خود مهیا می دانند . فاطر 6 (+) خود را همواره به خداوند فقیر و محتاج می دانند و تنها خداوند را بی نیاز و غنی بالذاّت و ستوده ی صفات می دانند . فاطر 15 (-) از فرط قساوت و شقاوت ، دلهایشان از یاد خدا فارغ است . زُمر 22 (+) با قرائت آیات غضب الهی لرزه بر اندامشان افتد و با قرائت آیات رحمت الهی آرام و مطمئن شوند . زُمر 23 (-) از ذکر سخن حق سخت ملول و دلتنگ شوند و از ذکر سخنان غیر حق و غیر خدا یعنی امور مادی خُرّم و دلشاد شوند . زُمر 45 (-) در آیات خداوند بدون هیچ حُجّتی و بُرهانی به جُدل و انکار می پردازند .غافر 35 (+) خدا را با خلوص می خوانند به امید آنکه دعایشان مستجاب گردد . غافر 60 (+) اموراتشان را با مشورت با یکدیگر انجام می دهند . شوری 38 (+) اگر ظلمی بر آنان هجوم کند از مؤمنان یاری می طلبند . شوری 39 (+) بر ظلم کسی صبر می کنند با این نیّت که عزم در امور الهی و تسلّط بر نفس و قوّت عقل و اراده است . شوری 43 (+) دعوت خدای خود را اجابت می کنند ( به دستوراتش کاملاً عمل می نمایند ) پیش از آنکه روزی بیاید که از قهر خدا راه نجاتی نیابند . شوری 47 (+) چون در سفر ها با کمال تسلط بر مرکب ها نشستند ، نعمت خدا را یاد آورند و او را سپاس گویند . زُخرُف 13 (-) هوای نفس خویش را خدای خود قرار می دهند . جاثیه 23 (+) گویند آفریننده ما فقط خداست و بر این سخن پایدار و ثابت قدم مانده اند و هیچ ترسی ، بیمی ، حُزنی و اندوهی به دل راه نمی دهند . احقاف 13 (+) اگر از سوی منبع غیر صادقی خبری ( شایعه ای ) آوردند بدون تحقیق ، تصدیق نمی کنند که مبادا به وسیله سخن چینان فاسق به کسی رنجی رسد و بعد پشیمانی آورد . حجرات 6 (+) اگر بین دو طائفه از اهل ایمان قتال و دشمنی برخاست ، بین آنان صُلح بر قرار می کنند ولی اگر قومی بر قوم دیگر ظلم نماید با قوم ظالم قتال می کنند . حجرات 9
(-) همیشه بین برادران ایمانی خود چون نزاعی در افتد مصالحه کنند . حجرات 10 (+) هرگز کسی را مسخره و استهزاء نمی کنند و از همدینان خود عیب جوئی نمی کنند و به نامها و القاب زشت همدیگر را نمی خوانند . حجرات 11 (+) از پندارها و گمانهای سوء در حق یکدیگر اجتباب می کنند و از حال همدیگر تجسّس نمی کنند و ا یکدیگر غیبت نمی کنند . ( اگر چنین کنند در منظر قرآن گوئ گوشت برادر مُرده خود را خورده اند ) . حجرات 12 (+) به درگاه خداوند پناه آورده و نفس را از حرام نگه می دارند . ق 32 (+) از خدای مهربان در باطن ترسده ( نسبت به عذاب او ) و با قلب خاضع و نالان به درگاهش باز می آید . ق 33 (+) دروغ نمی گویند . ذارات 10 (+) از شب اندکی را خواب کنند و سحرگاهان از درگاه خداوند طلب آمرزش و مغفرت می کنند . ذاریات 17 و 18 (+) فرزندان آنها در ایمان به خدا پیرو ایشان هستند . طور 21 (+) مُشتاقانه در ایمان به خداوند بر همه پیشی می گیرند . واقعه 10 (-) به ناز و نعمت فراوان می پردازند ( تن پرورند ) . واقعه 45 (-) بر گناهان بزرگ لجاجت و اصرار می ورزند . واقعه 46 (-) در مقام انکار قیامت دائم این شُبهه را می پراکنند که چگونه وقتی می میریم و استخوان ما خاک شد ، باز زنده میشویم . واقعه 47 (+) به محتاجان قرض می دهند با این نگرش که خداوند چند ین برابر به آنان عطا بخشد . حدید 11 (+) در راه خداوند به فقیران صدقه می دهند با این دیدگاه که خداوند احسان آنها را چندین برابر کند و پاداشی با لطف و کرامت نیز عطایشان سازد . حدید 18 (+) تکبّر و خودستایی را مذموم می دانند و بر آنچه از دستشان رَوَد دلتنگ نمی شوند و به آنچه بدانها رسد مغرور و دلشاد نگردند .حدید 23 (-) چون به اسلام اعتقاد ندارند پس به رحمت و فضل الهی دستی ندارند ( منظور از مردم اهل کتاب هستند ) . حدید 29
(+) نجوی و راز گفتن ( در گوش همدیگر در جمع سخن گفتن) را از نفوس شریره شیطان می دانند و از آن می پرهیزند . مجادله 10
(+) در مجالس ، جای را بر یکدیگر فراخ دارند و به احترام دیگران از جای خود بر می خیزند . مجادله 11 (+) خدا ترسند و برای فردای قیامت خود از قبل اعمال نیک می فرستند ( ذخیره می کنند ) . حشر 18 (+) هرگز دشمنان خدا و خودشان را بعنوان یاران و دوستان خود بر نگرفته و طرح دوستی با آنها نمی بندند . (مذاکره با دشمن ) . ممتحنه 1 (-) سخنی می گویند و در مقام عمل ، خلاف آن را می کنند با وجودی که می دانند این کار خداوند را به خشم و غضب آوَرَد . صفّ 3 (+) ایمان به خدا و رسولش و جهاد در راه خدا با مال و جان را سود مند ترین تجارت می دانند . صفّ 11 (-) قسم های دروغ خود را سپر جان خویش و مایه ی فریب مردم قرار می دهند تا راه خدا را ببندند ( مانع فهم مردم از حقایق شوند ) . منافقون 2 (+) مال و فرزند زیاد ، آنان را از یاد خداوند و انجام کارهای خوب غافل نمی سازد . منافقون 9 (+) اموال و فرزندان را اسباب فتنه و امتحان خود می دانند و بهمین منظور چندان بدانها دل نمی بندند . تغابُن 15 (+) از خوی لئامت و بُخل نفس خویش محفوظ مانده اند . (رستگاران عالمند ). تغابن 16 (+) هنگامی که مجبور به طلاق زنان می شوند حدود الهی را رعایت کرده و حقوق آنان را می پردازند و با آنها خوش رفتاری می کنند و آنان را در مضیقه و رنج در نمی افکنند . طلاق 2 تا 7 (+) برای آنکه خداوند گناهانشان را مستور سازد با خلوص و دوام توبه می کنند ( توبه نصوح ) . تحریم 8 (-) مال دنیا را جمع و ذخیره می کنند و سخت حریص و بی صبرند .معارج 18 و 19 (+) اغلب نزدیک دو ثلث یا نصف یا لااقل ثلث شب را به طاعت و نماز و قرائت قرآن می پردازند . مزمّل 20 (+) با شتاب و عجله زبان به قرائت قرآن نمی گشایند . ( در آن تدبّر و تعقّل می کنند ). قیامت 16
(+) بر دوستی خداوند و برای رضای او به فقیر و اسیر و طفل یتیم طعام می دهند . انسان 8
(-) به احوال همه ی کسانیکه به آنها مراجعه دارند ( ارباب رجوع ) بطور یکسان رسیدگی نمی کنند و طبق موقعیت های اجتماعی آنان تفاوت قائل هستند .عبَس 1 تا 10 (-) کم فروشی می کنند بطوریکه چون به کِیل یا وزن ، چیزی از مردم بستانند ، تمام بستانند ولی چون چیزی بدهند ، در کیل و وزن به مردم کم می دهند .مطففین 1 تا 3 (+) آزاد کردن بنده و طعام دادن به مسکین در روز قحطی و گرسنگی و احسان کردن و دستگیری از خویشاوندان یتیم خود و یا به فقیر مضطر خاک نشین ( زمین گیر ) را عَقَبه ی تکلیف و ایمان می دانند . بَلَد 12 تا 16 (+) رستگاری را پاک و منزّه ساختن نفس ناطقه از گناه و بد کاری می دانند . شمس 9 (-) چون به غنا و دارائی رسند از طغیان باز نمی ایستند و سرکش و مغرور می شوند . علق 6 و 7 (-) فراوانی اموال و فرزندان و عشیره آنان را سخت غافل میسازد . تکاثر 1 (+) نیکو کارند و به درستی و راستی و پایداری در دین همدیگر را سفارش می کنند . عصر 3 (-) عیب جوی دیگران هستند و هرزه زبانی می کنند .( غیبت و تُهمت ) . هُمِزه 1 (-) در حالی که همیشه به جمع مال می پردازند به حساب و شمارش آن سرگرم می شوند . هُمِزه 2 (-) نسبت به بپاداشتن نماز سهل انگارند و دل از یاد خداوند غافل داشته اند و نماز را به ریا بپا دارند . ماعون 4 تا 6 (-) مال و ثروتی که برای مبارزه با حق و حقیقت و اسلام اندوخته بودند ( از این موقعیت سوء استفاده کرده بودند ) فنا گردید و سودی به عاقبت آنها نبخشید و به این منظور بسیار معترض و ناراضی و کارشکن هستند . مَسَد 2 (+) از شرّ حسود و بد خواه و تبعاتی که ممکن است از این فعل مذموم آنان دامنگیرشان شود به خداوند فروزنده ی صبح روشن پناه می آورند . فلق 5
(+) از شرّ وسوسه شیطان ( چه شیاطین از جنس جنّ و چه از جنس انسان ) که اندیشه بد در دل مردمان می افکنند به خداوند آدمیان پناه می آورند . ناس