جمع بندی تصحیح اعتقادات برای چیست؟
تبهای اولیه
با عرض سلام و خسته نباشید
بنده یک سوال داشتم که می دانم یک کم سوالم سطحی است اما بد ندانستم بیان کنم. سوال من اینه که ما برای چی باید اعتقاداتمون به اصول دین را تصحیح کنیم؟ تصحیح اعتقادات چه فایده ای برای ما دارد؟ آیا ما به این عالم آمده ایم که اعتقاداتمون رو تصحیح کنیم؟ یعنی هدف از خلقت این بوده که ما قبول کنیم خدایی هست بعدش پیغمبری هست قرآنی هست معادی هست وامامی هست؟ آیا تصحیح اعتقادات به معنی آن است که باید قانع شویم که باید رساله مجتهدمون عمل کنیم. اگر این طور است خوب بیاییم همون اول رساله را عمل کنیم. اگر اصول دین را قبول کردیم بعدش قراه چه اتفاقی برامون بیفته؟
با عرض سلام و خسته نباشید
بنده یک سوال داشتم که می دانم یک کم سوالم سطحی است اما بد ندانستم بیان کنم. سوال من اینه که ما برای چی باید اعتقاداتمون به اصول دین را تصحیح کنیم؟ تصحیح اعتقادات چه فایده ای برای ما دارد؟ آیا ما به این عالم آمده ایم که اعتقاداتمون رو تصحیح کنیم؟ یعنی هدف از خلقت این بوده که ما قبول کنیم خدایی هست بعدش پیغمبری هست قرآنی هست معادی هست وامامی هست؟ آیا تصحیح اعتقادات به معنی آن است که باید قانع شویم که باید رساله مجتهدمون عمل کنیم. اگر این طور است خوب بیاییم همون اول رساله را عمل کنیم. اگر اصول دین را قبول کردیم بعدش قراه چه اتفاقی برامون بیفته؟
با سلام
اولاً نکته مهمی که اینجا وجود دارد این است که ما بدانیم که همه در هر سنی که باشند حتی قبل از نوجوانی یعنی بچه ها هم مباحث مهم و مباحث دقیق کلامی و اعتقادی را خوب می فهمند. چنانکه در روایات هم داریم که می فرماید شما سبقت بگیرید به احداث یعنی بچه ها قبل از اینکه دیگران ذهن آنها را خراب و منحرف بکنند. پس نکته اول این است که باید از دوران کودکی به فکر شناخت حقیقت باشیم.نکته دوم این که مباحث اعتقادی باید برای ما کاملاً حل شده و تفهیم شده باشد یعنی کاملاً مطلب را درک کرده باشیم. عمده اشکال ما در طرح اشکالات وشبهات از اینجا نشأت می گیرد که مطالب را نتوانستیم برای خودمان حل بکنیم و برای ما به شکل کاملاً روشن و شفاف جا نیفتاده. خصوصا زمانی که می خواهیم برای دیگران مطرح بکنیم نمی توانیم. پس قدم دوم این است که ما خود مطلب را کامل بفهمیم و این خیلی مهم است که انسان به حد تخصص برسد و طبیب این امر بشود آن وقت به درمان دیگران پرداخته و معلم این فن بشود.
نکته سوم اینکه ما از امور خیلی ساده و امور فطری برای شناخت شروع بکنیم زیرا اعتقادات، همه در فطرت انسان وجود دارد. بذرهای اعتقادات در فطرت انسان است. انسان ذاتاً خدا را دوست دارد و خدا را می شناسد و گرایش به او دارد. انسان ذاتاً می خواهد خوب باشد و ذاتاً نیز معاد را باور دارد. اینها همه در فطرت انسان وجود دارد. باید به این بذرها در وجود خود توجه کنیم و در صدد شکوفایی این بذرها بر بیاییم. پیامبران در واقع به دفائن عقول و خزانه های وجودی انسان ها اشاره می کردند. یعنی یک انقلابی در وجود انسان ایجاد می کردند تا به آن حد کمالی که برایش تعیین شده برسد. پس باید از امور فطری شروع بکنیم و توجه داشته باشیم چیزی که ما می خواهیم بفهمیم و در وجود خویش مستحکم و استوار کنیم بذر آن در وجود ما هست.
پرسش:
چرا باید به دنبال تصحیح اعتقادات خود باشیم؟
پاسخ:
نتیجه: تصحیح اعتقادات سبب می شود تا انسان بتواند مسیر درست را انتخاب و آن را بپیماید تا در نتیجه به سر منزل مقصود برسد.
____________
(1) کلینی، الكافي ط - الإسلامية،هشت جلد، چاپ چهارم، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1407ق، ج1 ؛ ص11.