ܓ✿طرح حفظ خطبه کوثرܓ✿

تب‌های اولیه

605 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

بسمه المنتقم

حضرت مهدی موعود(عج) از مادری می گوید که منتقم خون اوست

نمک خوردن نمکدان را شکستن

به روی آل طاها آب بستن

نماز بوتراب انکار کردن

بر او بهتان کفرش بار کردن

شکستن پهلوی زهرای اطهر

جفا و ظلم بر آل پیمبر(ص)

به هنگام جفای خلق یاد آر

اگر اشکی است بر این غصه می بار

(كسب معنويت در سنين جوانى
درباره فاطمه زهرا عليهاالسلام هر چه انسان بيشتر فكر كند و در حالات آن بزرگوار بيشتر تدبر كند، بيشتر دچار شگفتى خواهد شد. تعجب انسان نه فقط از اين جهت است كه چطور يك موجود انسانى در سنين جوانى مى تواند به اين رتبه از كمالات معنوى و مادى نايل بشود - كه البته اين خود هم يك حقيقت شگفت انگيز است - بلكه بيشتر از اين جهت است كه اسلام با چه قدرت عجيبى توانسته است تربيت والاى خود را به حدى برساند كه يك زن جوان در آن شرايط دشوار بتواند اين منزلت عالى را كسب كند. هم عظمت اين موجود و اين انسان والا تعجب آور و شگفت انگيز است ، و هم عظمت مكتبى كه اين موجود عظيم القدر و جليل المنزلة را پديد آورده است

بسمه الشاهد

یا فاطمه ای مادر مظلومه ی من

معذور بدارم که چه سخت است سخن

از سیلی شیطان به رُخ دخت رسول(ص)

آتش زدن خانه ی عذرای بتول

بس کن به خدا،فلک عزا دار شود

غیرت بخروشد و به زنهار شود

من در عجبم که تا کنم ذکر تو را

از حب تو گویم و ارادت به شما

آخر شود آن حادثه در من تکرار

ای کاش بمیرم ز غمت من اینبار


نورافشانى در سه وقت
ابان بن تغلب مى گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم : يابن رسول الله ! چرا حضرت فاطمه ، زهرا ناميده شدند؟
حضرت فرمود: به خاطر اين كه روزى سه بار براى اميرالمومنين عليه السلام نورافشانى مى كرد: وقت نماز صبح ، در حالى كه مردم در خواب بودند، جمالش نورافشانى كرده و سفيدى نورش به خانه هاى مردم در مدينه مى تابيد و ديوارها سپيد مى گشت و آنها تعجب كرده و خدمت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى رسيدند و از آن چه ديده بودند مى پرسيدند، حضرت ايشان را روانه منزل فاطمه عليهاالسلام مى كرد و آن ها به منزل فاطمه آمده و مى ديدند كه حضرت در محراب عبادتش نشسته و نماز مى گزارد و نور جمالش از محراب ساطع است و (آن گاه ) مى دانستند كه آن نورى كه ديده بودند، از نور فاطمه زهرا عليهاالسلام بوده است .
و نيز هنگام نيمه روز، كه براى نماز آماده مى شد، جمال آن حضرت نور زردى پرتوافشانى مى كرد و در خانه هاى مردم مى تابيد و لباس ها و رنگشان زرد مى شد، آنها خدمت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله رسيده و از آن چه ديده بودند، سوال مى كردند و حضرت آن ها را به منزل فاطمه عليهاالسلام روانه مى كرد، مى ديدند كه حضرت در محراب عبادتش ايستاده و جمال آن فاطمه - صلوات و رحمت خداوند بر او و پدر بزرگوار و شوهر و پسرانش ‍ باد - به نور زرد مى درخشد (و آن گاه ) مى دانستند كه آن چه ديده بودند، از نور و جمالش بوده است .
و نيز در هنگام آخر روز، كه آفتاب غروب مى كرد، صورت فاطمه عليهاالسلام سرخ شده و جمالش از شادى و به جهت شكر خداى تعالى به سرخى مى درخشيد و نور جمالش به خانه هاى مردم مى تابيد و ديوارها سرخ مى شد، آنان تعجب كرده و خدمت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله رسيده و از آن سوال مى كردند، حضرت رسول باز آنان را روانه منزل فاطمه عليهاالسلام مى كرد، مى ديدند آن بانوى بزرگوار نشسته و مشغول تسبيح و تحميد و ثناى الهى است و نور جمالش به سرخى مى درخشد و (آن گاه ) مى دانستند كه آن چه ديده بودند از نور جمال فاطمه عليهاالسلام بوده است .

عابدترين افراد
امام حسن مجتبى عليه السلام فرمود: در دنيا كسى عابدتر از حضرت فاطمه عليهاالسلام نبود. آن قدر به عبادت مى ايستاد تا پاهايش ورم مى كرد.

- استعمال عطر هنگام نماز
از مستحبات نماز آن است كه انسان بوى خوش به بدن و لباسش بزند، و با لباس پاكيزه نماز بخواند و با احترام و وقار براى عبادت خدا مشغول شود.
لحظات آخر عمر حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام بود چند لحظه اى به اذان مغرب باقى مانده بود، نزديك بود كه وقت نماز فرا برسد. فاطمه عليهاالسلام به اسماء بنت عميس فرمود: عطر مرا بياور تا خود را خوشبو سازم ، و آن لباس را كه با آن نماز مى خوانم بياور، سپس وضو گرفت ، و در اين هنگام كه مى خواست نماز بخواند، حالش منقلب شد، سرش را به زمين نهاد، به اسماء گفت : كنار سرم بنشين ، هنگامى كه وقت نماز فرا رسيد، مرا بلند كن تا نمازم را بخوانم ، اگر برخاستم كه چيزى نيست و اگر برنخاستم شخصى را نزد على بفرست ، تا خبر فوت مرا به او بدهد.
اسماء مى گويد: وقت نماز فرا رسيد، گفتم :
الصلاة يا بنت رسول الله ؛ اى دختر رسول خدا! وقت نماز است .
جوابى نشنيدم ، ناگاه متوجه شدم كه حضرت زهرا عليهاالسلام از دنيا رفته است . به راستى بايد از زهراى اطهار عليهاالسلام درس پاكيزگى و مقيد بودن به آداب اسلام را آموخت ، در آن حال لباس نماز را پوشيد و بوى خوش استعمال كرد، تا نماز بخواند و قبل از وقت خود را آماده نماز كند

[FONT=times new roman]هفته چهل و ششم:

IMAGE(http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/20204/medium/1_Picture22.jpg)

جهت مشاهده تصویر در سایز اصلی کلیک کنید.



[FONT=Times New Roman][FONT=times new roman]هفته چهل و ششم:

IMAGE(http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/20204/medium/1_Picture22.jpg)

جهت مشاهده تصویر در سایز اصلی کلیک کنید.




چرا یک چیز کم داریم هر روز ؟
به سینه زیر و بم داریم هر روز
چرا جان دوعالم رفته از یاد ؟
وهستی می ترواد ظلمت آباد
چرا جرم است زهرایی شکفتن ؟
ز جان سید لولاک گفتن

- مقام حضرت زهرا (س ) در پيشگاه خدا
فاطمه عليهاالسلام درمسير عبادت به درجه اى مى رسد كه حتى خود را فراموش و فانى فى الله مى كند. جان خود را سپر محبت خدا قرارداده و حتى آن را در راه دين مايه مى گذارد و مصداق اين سخن مى شود كه جان خود را سپر دين قرار دهيد فاجعلوا انفسكم دون دينكم .
در سير و سلوك و در معرفت به درجه اى مى رسد كه جز خواست خدا خواستى ندارد و مشيت خود را همگام با مشيت الهى مى سازد.
و ما تشاؤ ون الا ان يشاء الله رب العالمين .
او از كسانى است كه از همه چيز گسسته و به خدا پيوسته است و طبيعى است كه خداى را بر چنين بنده اى نظر باشد تا حدى كه علاوه بر نفوذ دادن امرش در جهان هستى بر او مائده آسمانى نازل گرداند.

نماز حضرت فاطمه (س ) و غذاى بهشتى
حضرت فاطمه عليهاالسلام شخصا به نماز علاقه فراوانى داشت و هرگاه حاجتى از خدا داشت متوسل به نماز مى شد.
حضرت على عليه السلام به منزل خود وارد شد، بعد از آن كه سه روز بر حضرت على و زهرا عليهماالسلام گذشت كه چيزى به عنوان غذا نخورده بودند، على عليه السلام وارد منزل شد كه رسول خدا صلى الله عليه و آله نشسته و فاطمه عليهاالسلام نماز مى خواند و بين اين دونفر چيزى سرپوشيده است . وقتى كه فاطمه عليهاالسلام از نماز فارغ شد، روپوش از آن برداشت ، ديد كه كاسه اى بزرگ مملو از نان و گوشت است .
حضرت على عليه السلام فرمود: يا فاطمه ! اين از كجا برايت آمده ؟
گفت : از جانب خدا نازل گرديده ، خدا به هر كه بخواهد روزى مى دهد.
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: آيا مى خواهيد نظير اين را براى شما نقل كنم ؟
گفتند: بلى .
فرمود: يا على ! مثال شما زكريا است كه هر وقت بر حضرت مريم عليهاالسلام وارد مى شد، مى ديد كه او در محراب عبادت است و در پيشگاه وى خوراك مهيا نهاده است ، مى فرمود: اى مريم ! اين از كجا آمده است ؟ مريم درجواب مى گفت : از جانب خدا، خدا به هر كس كه بخواهد روزى مى دهد. آن گاه آن غذا را يك ماه خوردند و آن كاسه همان ظرفى است كه حضرت قائم مهدى (عج ) در آن غذا مى خورد

)
از زيباترين جلوه هاى روحى فاطمه عليهاالسلام جلوه عبادت اوست كه توام با اخلاص است . مصداق آيه انا نخاف من ربنا يوما عبوسا قمطريرا است ، خوف الهى سراسر وجودش را فراگرفته رهبة و رغبة به عبادت او مى پردازد. در عبادت عاشقى است بى مانند. با او راز و نياز مى كند، ملتمسانه حرف مى زند، به او متوسل مى شود.
در راه خدا اطعام مى كند، ولى در آن جز رضاى او را نمى جويد. انما نطعمكم لوجه الله لانريد منكم جزاء ولا شكورا. سجده هاى طولانى دارد، اشك و آه و ناله دارد، صداى گريه نيمه شبش گاهى حسنين عليهاالسلام را از خواب بيدار مى كند ؛ سرپا مى ايستد تا حدى كه پاهايش ‍ ورم مى كند، خضوع دارد، خشوع دارد و....
در دعايش مى گويد: خداوندا! وجودم را در نظرم خوارگردان كه از بلند پروازى سر درنياورم ، شان خودت را در جانم بزرگ گردان ، راه و رسم طاعت خود را به من بياموز، توفيقم به عملى ده كه تو را راضى سازد، و از همه آن چه كه موجب سخط توست مرا دور دار اللهم ذلل نفسى ، و الهمنى طاعتك ، و العمل بما يرضيك ، و التجنب لما يسخطك يا ارحم الراحمين .
- ركوع و سجود در عرش
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هنگامى كه خداوند متعال ابوالبشر را آفريد و از روح خود در او دميد، آدم به جانب راست عرش نگريست ، پنج هيكل و شبح نورى را در حال ركوع و سجود ديده گفت : پروردگارا! آيا قبل از من كسى را از خاك و گل آفريده اى ؟
فرمود: نه ، اى آدم ، گفت : پس اين پنج هيكلى كه به شكل و قيافه خودم مى بينم ، كيستند؟
فرمود: اينان پنج نفر از فرزندان تو مى باشند كه اگر آنان نبودند تو را نمى آفريدم . اينها پنج تنى هستند كه براى آنان پنج اسم از اسامى خودم را جدا ساخته (آنان را به آن اسامى ناميدم ) اگر آنان نبودند، بهشت و دوزخ ، عرش و كرسى ، آسمان و زمين و ملائكه و انس و جن را نمى آفريدم . من محمودم و اين محمد است ، من عالى هستم و اين على است ، من فاطرم و اين فاطمه است ، من احسانم و اين حسن است ، و من محسنم و اين حسين است . به عزت خود سوگند ياد كرده ام كه هيچ كس به اندازه يك ذره بغض ‍ و كينه آنان را نزد من نياورد مگر اين كه او را به دوزخ خود وارد سازم و از اين كار باكى هم ندارم .
اى آدم ! اينان برگزيدگان من از ميان آفريدگانم مى باشند، به وسيله آنان رهاى بخشيده ، و به وسيله آنان هلاك مى كنم . اگر تو به من نيازى دارى به اينان توسل بجوى !
پيامبر اكرم پس از اين سخنان فرمود: ما كشتى نجاتيم ، هر كس به آن چنگ زند نجات يافته و هر كس از آن دورى گزيند نابود شده است . هر كس نيازى به خداوند دارد به وسيله ما خاندان از خداوند درخواست كند


روح عبادت و اخلاص حضرت زهرا (س.
- شرط قبولى عبادت به شرط ولايت
درضمن حديث معراج آمده است كه خداوند فرمود:
اى محمد! تو، على ، فاطمه ، حسن ، حسين و امامان از فرزندان حسين را من از نور خودم آفريدم و ولايت شما را بر اهل آسمانها و زمين عرضه كردم . هر كس آن را پذيرفت ، نزد من از مومنان به شمار مى آيد، و هر كس آن را منكر شود، نزد من از گمراهان (از ستمگران ) خواهد بود.
اى محمد! اگر بنده اى از بندگان من آن قدر مرا بپرستد و عبادت كند كه از كار افتد و از لاغرى و ناتوانى بسان مشك خشكيده و فرسوده اى شود و بعد به هنگام ورود بر من منكر ولايت شما باشد، او را نخواهم آمرزيد تا اينكه اقرار به ولايت شما نمايد.
اى محمد! آيا دوست دارى آنان را ببينى !
گفتم : آرى ، پروردگارا!
فرمود: نگاه كن ! من به طرف راست عرش نگريستم و نام خود را ديدم و نام على و فاطمه و حسن و حسين و على و محمد و جعفر و موسى و على و محمد و على و حسن را و نام مهدى را در وسط آن به گونه اى ديدم كه گويا ستاره اى درخشان است . فرمود: اى محمد! اينان حجت هاى من بر آفريدگانم مى باشند و اين ، آن كس از فرزندان توست كه به شمشير قيام مى كند و از دشمنانت انتقام مى گيرد.
خضوع و خشوع حضرت زهرا (س )
حضرت زهرا براى عبادت و راز و نياز با خدا جايگاه مخصوصى داشت ، لباسى مخصوص ، سجاده اى مخصوص و آداب و سبكى مخصوص . خانه اش را معبد ساخت ، و در آن چنان به عبادت مى پرداخت كه فرشتگان خدا به نظاره مى ايستادند. خضوع داشت و در آن چنان تواضع جسمى كه گويى ايمان در مغز و استخوان او نفوذ كرده بود. و خشوع داشت به گونه اى كه گوئى ترس از خدا در رگ ها و خون او جارى شده و او را به چنان حال مى كشاند.
مهم اين است كه خود خواستار چنين خشوع و خضوع و مصداق خطاب خدا در ارتباط با موسى عليه السلام كه فرمود:
يابن عمران هب لى من قلبك الخشوع و من بدنك الخضوع و من عينيك الدموع فى ظلم الليل ، و ادعنى فانك تجدنى قريبا مجيبا.
علامه طباطبائى قدس سره فرمايد: خشوع اثر خاصى است كه به افراد مقهور دست مى دهد كه در برابر سلطانى قاهر قرار گرفته به طورى كه همه توجه وى و همه واهمه اش معطوف او گشته و از هر جاى ديگر قطع مى شود. و فاطمه عليهاالسلام اين چنين بود.
او در قيام به عبادت تنها به خدا مى انديشيد و هيچ خاطره و خيالى جز عشق و پرستش معبود در درون او پديد نمى آمد. به تعبير پيامبر صلى الله عليه و آله دلش خالى براى عبادت بود (و تفرغ لها) فقط او بود و خدايش . اما اين كه زندگى چگونه است و چه بايد كرد انديشه اش از آن فارغ بود.
)
- تسبيح خداوند قبل از خلقت آدم
ابوسعيد خدرى گويد: در خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله نشسته بوديم ، مردى از راه رسيد و از حضرت درخواست كرد كه درباره بيان خداوند كه فرموده است : استكبرت ام كنت من العالين ، توضيح دهد كه اينان چه كسانى هستند كه از ملائكه مقربين برتر و والاترند؟
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: منظور از آنان من ، على ، فاطمه ، حسن و حسين مى باشيم كه در سرادق عرش بوديم و دو هزار سال پيش از آن كه خداوند آدم عليه السلام را بيافريند، خداوند را تسبيح مى كرديم و ملائكه با تسبيح ما تسبيح مى كردند، هنگامى كه خداوند آدم را آفريد به ملائكه دستور فرمود كه بر او سجده كنند، و مامور به سجده نشده بودند مگر به خاطر وجود ما. به جز ابليس ، همه فرشتگان سجده كردند. خداوند متعال به او فرمود: اى ابليس ! چه چيز تو را بازداشت از اين كه بر آن چه كه من با دست قدرت خود آفريده ام ، سجده كنى ؟ آيا استكبار ورزيدى يا از موجودات عالى و برتر بودى ؟
يعنى از اين پنج تنى كه اسامى آنان در سرادق عرش نوشته شده بود. پس ما هستيم آن باب خدايى كه از آن در وارد مى شوند و هدايت يافتگان به وسيله ما هدايت مى گردند. هر كس ما را دوست داشته باشد خداوند او را دوست داشته به بهشت خود واردش مى سازد و هركس با ما دشمنى كند خداوند او را دشمن داشته به آتش داخلش مى كند. و دوست ندارد ما را مگر كسى كه از دامان پاك و پاكيزه زاده شده باشد.
- سلام هفتاد هزار فرشته بر فاطمه (س ) هنگام عبادت
علامه مجلسى اعلى الله مقامه روايت كند كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: فاطمه بانوى زنان جهانيان از پيشينيان و آيندگان است . او در محراب خود مى ايستد و هفتاد هزار فرشته مقرب بر او سلام مى دهند و او را به همان گونه كه با مريم سخن مى گفتند، صدا مى زنند و مى گويند: اى فاطمه ! همانا خداوند تو را برگزيد، و پاك ساخت و بر زنان جهانيان برترى داده است


- فاطمه (س ) حاصل رياضت اربعين
دورى پيامبر از مردم ، انس با خدا و عبادت و نماز و روزه چهل روز دليل بر قداست و شخصيت ملكوتى حضرت فاطمه عليهاالسلام است . چنانچه قبل از بعثت نيز پيامبر خدا صلى الله عليه و آله از مردم كناره گرفت و در غار حرا به عبادت و مناجات با خدا پرداخت . همچنين اشتياق حضرت خديجه عليهاالسلام به ديدار پيامبر و قبول هديه حق در دوران رياضت رسول خدا صلى الله عليه و آله و بركاتى كه اربعين دارد، قابل توجه است ، چنانچه فرمود: من اخلص عبد لله - اربعين صباحا الا جرت ينابيع الحكمة من قلبه على لسانه ؛
كسى كه چهل شبانه روز براى خدا اخلاص پيشه كند، چشمه هاى حكمت از قلب وى بر زبانش جارى مى شود.

- با ركوع كنندگان ركوع كن
از عايشه روايت شده كه گويد: هنگامى كه فاطمه از پيش روى مى آمد راه رفتنش بسان راه رفتن رسول خدا بود. او هرگز مانند ديگر زنان خون حيض ‍ نديد، زيرا از سيب بهشتى آفريده شده بود. حسن را بعد از نماز عصر به دنيا آورد و بلافاصله از نفاس پاك شد و غسل كرد و نماز مغرب را به جاى آورد.
اسحاق بن جعفر بن محمد بن عيسى بن زيد بن على گويد: از حضرت صادق شنيدم كه مى فرمود: از آن جهت حضرت فاطمه را محدثه ناميدند كه ملائكه از آسمان فرود آمده همان گونه كه با حضرت مريم عليهاالسلام صحبت مى كردند، با آن حضرت نيز صحبت مى نمودند و مى گفتند: اى فاطمه ! خداوند تو را برگزيده و پاك و طاهر كرده و بر ديگر زنان برگزيده جهان برترى داده است . اى فاطمه ! در پيشگاه پروردگارت خضوع كن ، سجده نما و با ركوع كنندگان ركوع بنما! فاطمه عليهاالسلام با آنان صحبت مى كرد.

- گهواره فرزند و نماز
روايت شده : گهگاهى كه حضرت فاطمه زهرا در حال نماز و عبادت بود و يكى از كودكانش مى گريست ، گهواره كودك خود به خود مى جنبيد، زيرا فرشته اى آن را به حركت در مى آورد.
(

- نزول مصحف در محراب عبادت
ابوبصير گويد: از حضرت امام محمد باقر عليه السلام درباره مصحف فاطمه پرسيدم ، فرمود: مطالبى است كه پس از درگذشت پدرش ، حضرت رسول ، بر ايشان نازل شد. گفتم : آيا از قرآن چيزى در آن هست ؟
فرمود: چيزى از قرآن در آن نيست .
عرض كردم : آن را برايم توصيف فرماييد!
فرمود: آن داراى دو جلد از جنس زبرجد قرمز است و به اندازه طول و عرض يك برگ مى باشد.
عرض كردم : ورقه و برگ آن از چيست ؟
فرمود: از در سفيد كه با گفتن كلمه كن به وجود آمده است .
عرض كردم : چه چيزى در آن نوشته شده است ؟
فرمود: اخبار آن چه كه تا به حال بوده است و آن چه كه تا روز قيامت خواهد بود و اخبار هر يك از آسمان ها و تعداد فرشتگان هر يك از آن ها، نامه هاى فرستادگان خدا از انبياى مرسل و غير مرسل و اقوامى كه اينان بر آنها مبعوث شده اند، اسامى مخالفان و تكذيب كنندگانش و گروندگان به آن ها، اسامى تمام مومنان و كافران از آغاز تا پايان آفرينش ، نام هاى شهرها و ويژگيهاى هر شهرى ، چه در شرق و چه در غرب جهان ، تعداد مومنان هر شهر و آمار كافران آن ، ويژگيهاى تمام كسانى كه تكذيب كرده اند، مشخصات اقوام پيشين و داستان هاى مربوط به آنان ، طاغوتيانى كه به قدرت رسيده اند و دوران فرمانروايى و تعداد آنان ، مشخصات ائمه و اسامى آنان ، و مدت زمانى كه هر يك از آنان امامت و پيشوايى و زمامدارى داشته اند، ويژگيهاى بزرگان آن ها و خلاصه هر گونه دگرگونى و نقل و انتقالى كه در ادوار گوناگون انجام گيرد، همگى اينها در مصحف حضرت فاطمه وجود دارد.
عرض كردم : فداى شما بشوم ، چند دوره وجود دارد؟
فرمود: پنجاه هزار سال كه مى شود هفت دوره . در آن مصحف اسامى همه آفريدگان و مدت عمر آنها، صفت بهشتيان ، تعداد كسانى كه وارد بهشت خواهند شد، تعداد جهنميان و نام هاى هر يك از آن دو گروه ، و نيز در همان مصحف علم قرآن به همان گونه كه نازل شده است و همچنين علم تورات و انجيل و زبور به همان ترتيب نزول ، و تعداد درختان و سنگريزه هاى هر شهر و ديار وجود دارد.
حضرت باقر عليه السلام فرمود: هنگامى كه خداوند خواست اين مصحف را بر آن حضرت نازل فرمايد، دستور داد كه جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل آن را برداشته نزد آن حضرت بياورند. اين نزول در ثلث دوم شب جمعه در هنگامى كه حضرت در محراب خود به نماز ايستاده بود، واقع شد. فرشتگان سر پا ايستاده تا اين كه حضرت نشست . پس از آن كه از نماز فارغ شد، سلام كرده گفتند: خداوند به تو سلام مى رساند و مصحف را در دامان آن حضرت گذاشتند. حضرت فرمود: سلام مخصوص خداوند و از سوى او و به سوى اوست و بر شما اى فرستادگان خدايى سلام و سلامتى باد! آن گاه به آسمان رفتند. پس از نماز صبح تا سر ظهر به طور پيوسته به خواندن و مطالعه آن مشغول شد تا اين كه به آخرش رسيد آن حضرت بر تمامى خلق خدا از جن و انس ، پرندگان و وحوش ، ملائكه و پيامبران واجب الاطاعة مى باشد.
راوى مى گويد عرض كردم : فدايتان شوم ، پس از آن حضرت اين مصحف به چه كسى منتقل شد؟
فرمود: آن را به اميرالمومنين عليه السلام داد و پس از درگذشت حضرت على ، به امام حسن و بعد به امام حسين و بعد نزد اهلش باقى مى ماند تا اين كه به صاحب اين امر واگذار كند.
عرض كردم : اين علم بسيار زياد است !
فرمود: اى ابومحمد! آن چه را كه من به تو گفتم ، در دو برگ اول آن بود و مطالب پس از ورقه دوم را براى تو نگفتم و حتى يك حرف از آن را هم بازگو نكردم

استاد عبدالله فاطمی‌نیا: ما روایات معتبر داریم که بخشی از این عالم خلقت، واسطه فیضش نور حضرت زهراء سلام الله علیها بوده است. در رابطه با واسطه فیض یک بحثی هست به نام مخلوق اول، صادر اول، حق مخلوق به، که بر طبق آن تمام موجودات عالم هستی و همه عوالم وجود، چه محسوس و چه غیر محسوس، همه اینها رنگ وجود و صبغه هستی را به واسطه نور رسول اکرم صل الله علیه و آله پیدا نموده اند و اگر آن نبود امکان وجود برای سایر موجودات نبود، و این یک مطلب برهانی و علمی است، زیرا موجودی باید باشد که اقرب الخلق به مبداء فیض بوده و واسطه رسیدن فیض به پایین تر باشد. لذا رسول اکرم (ص) فرمودند:
«اول ما خلق الله نوری، ثم جعل منه کل خیر.»
«اولین چیزی که خدا آفرید نور من بود، سپس هر خیری را از او آفرید.»

و این نور در لسان اهل معرفت حقیقت محمدیه نامیده می شود. این مسئله مسلم است، یعنی بین علماء مفروغ عنه


یک نکته هم در اینجا هست، که این یک نکته را دلم می سوزد اگر نگویم. آن این است که اگر با برهان به دست آوردی، (برهان همان روات معتبره، دلایل دیگری هم هست.) که در سر سفره حضرت زهراء هستی و به این دانسته عمل کردی، یعنی به نسبت این دانسته قدم برداشتی ـ ببین آدمی که بفهمد سر سفره حضرت زهراست، حرف زدنش با دیگران فرق می‌کند، آدمی که بفهمد سر سفره حضرت زهراست، مثل بهیمه نمی‌خوابد! یک قدری زود بلند می شود، گفت:
نه اشک روانی نه رخ زردی / الله الله تو چه بی دردی!
وقتی بفهمد سر سفره حضرت زهراست، حرکات فرق می کنه، وقتی فرق کرد، اگه مصلحت بود دستش را می گیرند، کشفاً نشانش می‌دهند که ریزه خوار حضرت زهراست، چنان که به بعضی ها نشان دادن که نمی‌توانم اسمشان را ببرم. آن ولی خدا فرمود: چندسال پیش بلائی مملکت را تهدید می‌کرد، فرمودند به دست خود خانوم برگشت!

خدا رحمتش کند، مرحوم آیت الله آسید محمد جمال هاشمی، درمورد وجود نازنین صدیقه کبری شعر گفته است؛ به این مطلب هم که ما سر سفره خانوم هستیم اشاره کرده و چون ملا و مجتهد بود این مسأله را در شعرش جا داده است. مثل اینکه خود حضرت دستش را گرفتند. در اولش می گوید:

بنتُ الخلود لها الأجيال خاشعةٌ / اُمّ الزمان إليها تنتمي العُصُرُ
(دختر جاودانه اى که نسل ها در مقابلش فروتنى مى كنند، مادر زمانه اى كه روزگاران منسوب به او است.)

سمت عن الاُفق، لا روح ولا ملَكٌ / وفاقت الأرض، لا جنٌّ و لا iبشرُ
(از افق برتر بود در حالى كه، نه روح بود و نه فرشته و بر زمين برترى داشت در حالى كه نه جن بود و نه بشر!)

بیت سوم اشاره به این هست که ما ریزه خوار هستیم، ببینید یک مجتهد گفته، دقت کنید: می‌گوید روح زندگی حضرت زهراء است.

روحُ الحياة ، فلو لا لطفُ عنصرها / لم تأتلف بيننا الأرواحُ و الصورُ

(روح زندگى، كه اگر لطافت عنصرش نبود ارواح و صورت ها به هم نمى پيوست.)

توجه فرمودید، یعنی اگه خانوم نبود، نمی شد اینطور بشه.

بعد در بیت القصیدش حضرت رو توصیف می کنه که بهتر از این نمی‌شود توصیف کرد، می‌گوید میخواهی ببینی فاطمه زهرا کیست؟!

حَـْوتَ خِلالَ رَسِـولَ الله أجمـِـعَهآُ

تمام صفات رسول الله را دارا بود.

لَوْلآ الرَسِالَـةُ سَاوِى أصلَـهُ الِثمرُ

این دختر و این پدر فرقشون در وسط رسالته. ارواحنا لهاالفداه

اسراری از یک تسبیح الهی

تسبیح حضرت زهرا علیهاالسلام از آثار و بركات بسیاری برخوردار است که با توجه به روایات اسلامی به پاره ای از آن اشاره می شود.

1. آمرزش گناهان

امام صادق علیه السلام می ‏فرماید:
هر كس پس از اتمام نماز واجب و قبل از آنكه حالت نماز را بر هم زند - در همان حالت نشسته و رو به قبله - تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام را به جاى آورد گناهان او بخشیده مى شود. (1)
2. نجات از بدبختی
امام صادق علیه السلام می ‏فرماید:
ای اباهارون! ما بچّه‏‌های خود را همان‌طور كه به نماز امر می‌‏كنیم، به تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام نیز امر می‏‌ كنیم. تو نیز بر آن مداومت كن؛ زیرا هرگز به شقاوت نیفتاده است، بنده‏ای كه بر آن مداومت نموده است.(2)
3. پاداش بهشت
امام صادق علیه السلام مى فرماید:
هر كس تسبیح فاطمه علیهاالسلام را در نماز واجب و قبل از این كه از حالت جلوس تشهد و سلام خارج شود به جا آورد، خدا بهشت را بر او واجب كند. (3)
بهشت.
1- دعائم الاسلام: 1/168، بحارالانوار: 82/335.
2) فروع كافی، كتاب الصلاة: 343.
3) فلاح السائل: 165، بحارالانوار: 82/332.

امام صادق علیه السلام مى فرماید:

هر كس تسبیح فاطمه علیهاالسلام را در نماز واجب و قبل از این كه از حالت جلوس تشهد و سلام خارج شود به جا آورد، خدا بهشت را بر او واجب كند.
بهشت

بسیار به یاد خدا

امام صادق علیه السلام درباره آیه «اذكروا الله ذكرا كثیرا» مى فرماید:

كسى كه تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام را بگوید، خدا را به ذكر كثیر یاد كرده است.(1 )

و نیز مى فرماید: هر كس شب را با تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام سپرى كند (و هنگام خواب تسبیح گوید) از مردان و زنانى باشد كه خدا را زیاد یاد مى كنند.(2
)
1) معانى الاخبار: 193.
2) سفینة البحار: 1/593.

پاداش بهشت
امام صادق علیه السلام مى فرماید:
هر كس تسبیح فاطمه علیهاالسلام را در نماز واجب و قبل از این كه از حالت جلوس تشهد و سلام خارج شود به جا آورد، خدا بهشت را بر او واجب كند. ( 1)
بهشت
. بسیار به یاد خدا
امام صادق علیه السلام درباره آیه «اذكروا الله ذكرا كثیرا» مى فرماید:
كسى كه تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام را بگوید، خدا را به ذكر كثیر یاد كرده است.( 2)
و نیز مى فرماید: هر كس شب را با تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام سپرى كند (و هنگام خواب تسبیح گوید) از مردان و زنانى باشد كه خدا را زیاد یاد مى كنند.(3

1) فلاح السائل: 165، بحارالانوار: 82/332.
2) معانى الاخبار: 193.
3) سفینة البحار: 1/593.

سپری در برابر شیطان
امام باقر علیه السلام می‏ فرماید:
هر كس تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام را به جا آورد و پس از آن استغفار كند، مورد مغفرت قرار می‏‌گیرد و آن تسبیح به زبان صد است و در میزان (اعمال) هزار (ثواب) دارد و شیطان را دور كرده و خدای رحمان را خشنود می‏نماید.( 1)
همچنین از امام صادق علیه السلام منقول است كه:
هرگاه یكى از شما به بستر رود، فرشته اى بزرگوار و شیطانى سركش به سرعت به سوى او آیند. آن فرشته به او گوید: روزت را به خوبى ختم كن، و شبت را به خوبى بگشا. و شیطان به او گوید: روزت را به گناه ختم كن، و شبت را به گناه بگشاى .
پس اگر شخص از فرشته بزرگوار اطاعت كند و روزش را به یاد خدا ختم نماید و شبش را هنگامى كه به بستر رود به یاد خدا آغاز كند و سى و چهار مرتبه الله اكبر و سى و سه مرتبه سبحان الله و سى و سه مرتبه الحمد لله بگوید، آن فرشته ، شیطان را از او مى راند و شیطان دور مى شود.
و آن فرشته تا زمانى كه وى از خواب بیدار شود، او را محافظت نماید. و هنگامى كه شخص از خواب بیدار شود، (باز هم ) آن شیطان به سوى او بشتابد و مانند آنچه قبل از خواب وى را گفته بود، به او بگوید. و آن فرشته نیز مانند آن چه قبل از این كه بخوابد به او گفته بود، به وى بگوید. پس اگر آن بنده خداى عز و جل را همانسان كه اول (در شب گذشته و قبل از خواب ) یاد كرده بود، (مجددا)
یاد كند، آن فرشته شیطان را از او براند و شیطان از وى دور شود، و خداوند عزوجل ثواب عبادت شب را براى او بنویسد. (2

1) وسائل الشیعه: 4/102
2) فلاح السائل: 2797

[FONT=times new roman]هفته چهل و هفتم:

IMAGE(http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/20204/medium/5_fadak.jpg)

جهت مشاهده تصویر در سایز اصلی روی ان کلیک کنید

بسمه الحکیم

سر زد از عرش عُلا نور تجلی به وجود

حاصلش کون و مکان و همه ی عالم بود

علت خلقت عالم که نمودند به ما

نبوَد جز که تجلیِّ وجود زهرا (س)

[FONT=Times New Roman][FONT=times new roman]هفته چهل و هفتم:

IMAGE(http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/20204/medium/5_fadak.jpg)

جهت مشاهده تصویر در سایز اصلی روی ان کلیک کنید


7)

روش ختم صحیح تسبیح

در تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام شایسته است به نکاتی که در روایات بیان شده است، توجه نماییم. از قبیل:

ابتدا از الله اكبر آغاز كنیم و سپس الحمدلله و در آخر ذكر سبحان الله به جاى آوریم .( 1)

اذکار آن را متصلا انجام داده و قطع نکنیم.( 2)

بلافاصله پس از سلام نماز گفته شود( 3)

بعد از اتمام تسبیح ، ذكر لا اله الا الله نیز گفته شود.( 4)

در این میان چنانچه پس از اتمام تسبیح شك كردیم كه آیا تعداد اذكار را درست گفته ایم یا نه ، طبق نظر بزرگان دین با توجه به «قاعده فراغ» به شك مذكور توجه نكرده و بنا را بر صحت مى گذاریم.

شایان ذکر است که تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام از ذكرهاى مجرب و مشهور است كه به جاى آوردن آن در همه حال و همه جا مطلوب است و اینكه در برخى از موارد خاص مانند بعد از اقسام نمازها( 5)، قبل از خواب( 6)، به هنگام سفر( 7)، بعد از نمازهاى نافله ( Dirol و غیره توصیه شده است مانع از آن نمى شود كه با به جاى آوردن آن در سایر مواقع و در همه حال، از فواید و آثار مترتب بر آن بهره‌مند نباشیم.

همانطور که در روایات مشاهده شد، نباید چنین پنداشت كه این تسبیح به لحاظ اینكه ظاهری بسیار خلاصه دارد و انجام دادن آن بسیار آسان است، چگونه می‏‌شود از چنین آثار و بركاتی برخوردار باشد؟! آری! این تسبیح به ظاهر بسیار خلاصه است؛ امّا در نزد آگاهان و عارفان آشنا، دریایی از حقایق و اسرار توحید را در بر دارد و نیز انجام آن به ظاهر خیلی آسان است؛ ولی اگر خوب به جا آورده شود، کلید باز نمودن بسیاری از دربهای بسته است
.
1) قال 3. الصادق علیه السلام عند السۆ ال عن التسبیح :تبداء بالتكبیر، ثم التحمید، ثم التسبیح؛ كافى: 3/95، تهذیب: 1/164، وسائل الشیعه: 4/1025، بحارالانوار: 82/333.
2) جامع آیات و احادیث نماز: 2/54.
3) كافى: 3/342، من لا یحضره الفقیه : 1/320 ، بحارالانوار: 82/332و335 ، تهذیب: 2 / 105، ثواب الاعمال: 164.
4) همان.
5) همان.
6) مفتاح الفلاح: 213، مجمع البیان: 8/358؛ من بات على تسبیح فاطمة علیهاالسلام كان من الذاكرین الله كثیرا.
7) امام صادق علیه السلام هرگاه قصد سفر مى كرد، بر در خانه مى ایستاد، تسبیح حضرت زهرا علیهاالسلام را به جاى مى آورد و حمد و آیة الكرسى را قرائت مى كرد؛ سید على بن طاووس، الامان من إخطار الاسفار و الازمان: 41 و 106.
و نیز از امام صادق علیه السلام روایت شده است :
برادران رسول خدا صلى الله علیه و آله به نزد او آمده و گفتند: قصد كرده ایم براى تجارت به شام عزیمت كنیم ، به ما بیاموز كه چگونه بگوییم.
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: در هر شب پس از به جاى آوردن نماز عشا، هنگامى كه براى خواب به بستر مى روید تسبیح فاطمه زهرا را خوانده و پس از آن آیة الكرسى را تلاوت كنید تا از همه گزندها در امان باشید.
بردران رسول خدا پس از سفر مى گفتند: با عمل به این آموزش ، از همه آسیب ها نجات یافته و گزندى به ما نرسید؛ محاسن: 2/368 .
Dirol وسائل الشیعه: 4/1025 به نقل از تهذیب: 3/66.

[FONT=Times New Roman][FONT=times new roman]هفته چهل و هفتم:

IMAGE(http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/20204/medium/5_fadak.jpg)

جهت مشاهده تصویر در سایز اصلی روی ان کلیک کنید



شعر مشترک دو شاعر سنی در وصف دختر پیامبر

استاد عبدالله فاطمی‌نیا: یک وقتی بنده فهمیدم دو تا شاعر سنی، به کمک هم برای حضرت زهراء سلام الله علیها شعر گفتند. من گشتم این شعر کجاست، آخر فهمیدم در یکی از مجله های کثیرالانتشار بلاد عربی چاپ شده است، رفتم، یک نفر گفت: من صد شماره آن را دارم، گفتم آنها را به من بده. آوردم این صد شماره را ریختم کف یک سالن، چند تا جوان هم آمدند و به من کمک کردند. به آنها گفتم، یک دُرِّی هست، می خواهم در این لجن ها پیدا کنم. بالاخره انقدر اینها را گشتیم، به فضل الهی آن شما را پیدا کردم، و آن شعر را دیدم.

قصیده را با یک سوال اینطور شروع می کنند:

می‌گوید: هی بنتُ من؟ دارند به جهان خطاب می‌کنند که این دختر کیست؟، آخر از هر طرف افتخار است

هی زوجُ من؟ همسر کیست؟

هی امُّ من؟ مادر کیست؟

سه تا سوال را به هم بچسبانید، می‌شود مصرع اول بیت.

هی بنتُ مَن ، هی زوجُ مَن ، هی أمُّ مَن *** مَن ذا یُدانی فی الفِخـار أباهـا

اما زندگی بی تجمل را در یک بیت دیگر، آقا انقدر زیبا گفتن، مثل اینکه دوربین برداشتند و رفتند در منزل حضرت، فیلم برداری کردند و آمدند بیرون!

می‌گوید: فمُها یُرَتِلُ آیَ رَبِّكَ بَینما *** یَدُها تُدیرُ على الشَعِیرِ رَحاها

می‌گوید: در عین حالی که آیات قرآن از دهانش بیرون می آید ، از آن طرف هم این آسیاب کوچک را می‌چرخاند.

در دانه خلقت :

در سپهر باورم زهرا یک است
چون که اندر آسمان زهره تک است
مصطفا شمس است زهرا چون قمر
حضرت مولا جهان را تاج سر
فاطمه همچون نگین آسمان
پرتو ی از خاتم پیغمبران
یازده انجم به گردا گرد ماه
می درخشد در مسا و در پگاه
آدم و عالم طفیل ده و چار
جرعه نوشد از سبویش باغچار
ارزگان و باغچار و بلخ ناز
از فروغ فاطمه شد اهل راز
کابل و شیراز هم آواز شد
بلبلان شعر هم پرواز شد
از شمیم یاس من گویا شدم
در بدخشان لعل را جویا شدم
صد سپاس از حضرت زهرای پاک
کین چنین گویا نمود این موشت خاک
من کجا و نغمه های فاطمی ؟
من کجا و نکته های خاتمی ؟
شمس تبریزی و مولانای بلخ
گرچه باشند چون هلال ماهِ سلخ
لیک چون از مدح یاس اند بی نصیب
پس به معنا اند بی مهر حبیب
چون که زهرا جانِ جان مصطفا ست
همسر و ماهِ نهان مرتضا ست
یازده قران در او ناز ل شده ست
حلقه هستی به او کامل شده ست
پس کسی کز مهر او بی بهره است
گرچه دریا است لیکن قطره است .

ارزگانی . 3/6/1395 - قم مقدسه

وجود مبارك حضرت فاطمه(سلام الله عليها) حجّةالله است براي اينكه اگر پيغمبر حجت است نه براي اينكه پيغمبر است براي اين است كه معصوم است و اگر امام، حجت است نه براي اينکه امام است برای اين است كه معصوم است و اگر كسي معصوم بود قول و فعل و تقرير او مي‌شود حجت. حالا امامت يك مقام برتر است نبوّت يك مقام برتر است ولي حجيّت قول دائر مدار عصمت است يعني اين انسان كامل معصوم است و هيچ چيزي نمي‌گويد مگر به دستور خدا ؛چنين كسي فعل او و قول او و تقرير او مي‌شود حجت. اگر ما روايتي را از صديقه كبری(سلام الله عليها) داشته باشيم بدون ترديد طبق آن فتوا مي‌دهيم براي اينكه معصوم جز حق نمي‌گويد قول امام حجت است للعصمة، قول پيامبر حجّت است للعصمة و قول حضرت صديقه كبرا هم حجت است للعصمة.

وجود مبارك حضرت امير به قول حضرت زهرا استدلال مي‌كند و مي‌گويد فاطمه اين‌چنين گفته است اين را در اصول خوانده‌ايد كه قول معصوم بما أنّه معصومٌ حجت است حالا خواه امام باشد خواه پيامبر باشد خواه نه امام نه پيامبر. محور حجيّت، عصمت است اگر كسي واقعاً هيچ راهي براي نفوذ وهم و خيال و شيطنت در او نيست،هيچ راهي براي سهو و نسيان او نيست و هر چه هست رضاي خداست آن وقت مي‌شود معصوم؛ وقتي معصوم شد قولش هم مي‌شود حجت

آیت‌الله جوادی آملی: وجود مبارك صديقه كبری(سلام الله عليها) يك سلسله مقاماتي دارد كه واقعاً فهم آن مقدور ما نيست. مرحوم كليني(رضوان الله عليه) در جلد اول كافي نقل مي‌كند كه بعد از رحلت وجود مبارك پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) جبرئيل مي‌آمد و آن معارف الهي را بيان وحوادث آينده را تشريح و بازگو مي‌كرد. صديقه كبرا(سلام الله عليها) هم اينها را مي‌شنيد بعد به حضرت امير(سلام الله عليه) املا مي‌كرد و علي‌بن‌ابي‌طالب(سلام الله عليه) آنها را يادداشت مي‌كرد ‌و شد مصحف فاطمه.

اگر خدا به حضرت ابراهيم يا برخي انبياي ديگر صحف داد به وجود مبارك صديقه كبرا هم صحيفه عطا كرده است منتها این صحیفه شريعت نيست؛اخبار غيبي هست علوم و معارف الهي هست و مانند آن. این واقعاً مقدور ما نيست كه جبرئيل مي‌آيد يعني چه؟! چگونه تنزّل مي‌كند اين چه وحي‌اي است كه بر غير نبي مي‌آيد! چه وحي‌اي است كه بر غير امام مي‌آيد! اين چه وحي‌اي است كه بر حجّت خدا بر معصومه كبرا مي‌آيد

اگر كسي معصوم بود قول و فعل و تقرير او مي‌شود حجت. اگر ما روايتي را از صديقه كبری(سلام الله عليها) داشته باشيم بدون ترديد طبق آن فتوا مي‌دهيم براي اينكه معصوم جز حق نمي‌گويد وجود مبارك حضرت امير به قول حضرت زهرا استدلال مي‌كند و مي‌گويد فاطمه اين‌چنين گفته است. قول معصوم بما أنّه معصومٌ حجت است حالا خواه امام باشد خواه پيامبر باشد خواه نه امام نه پيامبر

بسم الله الرحمن الرحیم
بسم رب العشق، رب العالمین
عشق مولایم، امیرالمومنین
فاطمه تعبیر دوری از عذاب
بهترین تفسیر از ام الکتاب
مادر یکتای هستی از عدم
مادر لوح و قلم، روح قسم
جسم ناسوتی او روح فلک
روح لاهوتی او جسم ملک
دست تقدیر خدا بر عالمین
مادر ارباب مظلومم حسین
حجت کبری است بر کل حجج
با دعایش می رسد یوم الفرج
جنتی که زیر پای مادر است
خاک پای دختر پیغمبر است
آنکه حق جنت به او تقدیم کرد
نار را جنت به ابراهیم کرد
انبیا درند و دریا فاطمه
لم یکن ایجاد لولا فاطمه
ارث مادر بر تمام اولیاء
علم و حلم و صدق و تسلیم و رضا
در امامت گر علی تکثیر شد
بچه شیر از شیر مادر شیر شد
تا امید جود از دادار از اوست
رونق بازار استغفار از اوست
حق چو در محشر هویدا می شود
مومن از مجرم مجزا می شود
روح در عشاق او چون می دمند
صور این الفاطمیون می دمند
خلق در محشر پیاده او سوار
هاتفی آواز می دارد کنار
کور باد و دور باد هر کس که هست
هان که اجلال نزول فاطمه ست
آمده عرش خدا را قائمه
آمده ناموس یزدان فاطمه
گفت احمد: مرتضی جان من است
حافظ زهرا و قرآن من است
ناجی کل بشر هستیم ما
امت خود را پدر هستیم ما
حال اگر باب مسلمانان علی ست
مادر خود خوب فهمیدیم کیست
روز وصل دوستداران یاد باد
یاد باد آن روزگاران، یاد باد
یاد پشت خاکریز جبهه ها
یاد یاران عزیز جبهه ها
یاد مجنون و شلمچه یاد هور
یاد کارون و فرات و کرخه، نور
نام سرداران برادر بود و بس
فاطمه در جبهه مادر بود و بس
مادریّش را چو باور داشتیم
گرد خود صدها برادر داشتیم
داغ مادر جان ما را شمع کرد
گرد فرزند رشیدش جمع کرد
ای برادر حال مادر خوب نیست
پای بستر، حال حیدر خوب نیست
فاطمه در غشوه های احتزار
مرتضی در رعشه های اضطرار
گوش دل های همه بر پشت در
بر وصیت های مادر با پدر
فاطمه یک نغمه دارد زیر لب
صحبت از کفن است و دفن نیمه شب
صحبت از بی یار و بی یاور شدن
غسل دادن از ورای پیرهن
صحبت سجاده و چادر نماز
نیمه ی شب، زینب و راز و نیاز
ای که غم ها را عسل کردی علی
پس چرا زانو بغل کردی علی
ای به جنت همنشین فاطمه
ای امیر المومنین فاطمه
ای که بر ارض و سما هستی امیر
جان زهرایت سرت بالا بگیر
آن که باید این چنین باشد منم
شرمگین و دل غمین باشد منم
خواستم یاری کنم اما نشد
ریسمان از دست هایت وا نشد
مرگ چون آید برایت کام من
گریه کن بر من و بر ایتام من
شد صدای فاطمه آرام تر
ای برادر ها همه آرام تر
ناله ی جانسوز می آید به گوش
صحبت از یک روز می آید به گوش
صحبت از یک روز گرم و آتشین
داستان یک بدن روی زمین
داستان خیمه ی افروخته
دختران و گیسوان سوخته
ماجرای مادر بی طفل چیست
ساقی تشنه کنار آب کیست
قصه ی سرباز در گهواره چیست
داستان گوش های پاره چیست
داستان سر بریدن از قفا
غارت دار و ندار خیمه ها
بارش باران سنگ از روی بام
صحبت از بازار شوم شهر شام
زینب و بند اسارت وای وای
اهل بیت و این جسارت وای وای

شاعر:محمود کریمی

از شمیم یاس من گویا شدم
در بدخشان لعل را جویا شدم
صد سپاس از حضرت زهرای پاک
کین چنین گویا نمود این مشت خاک

مفتقرا متاب روی از در او به هیچ سوی
چون که مس وجود را فضه او طلا کند

**********
الحق که گدای در این خانه نا امید بر نمی گردد تجربه شده

حبّ زهرایی :


جز گل پیچک ، پیچا پیچ نیست

در دلم جز حبّ زهرا هیچ نبست

قلب من در قبضه این پیچک است

چون که در عالم گل پیچک تک است

یاس و پیچک در گلستان وجود

مظهر والاست از رب ودود

نفس احمد ، جان حیدر ، مام عشق

آن که با سر رفت تا شهر دمشق

تا بخواند آیه های زندگی

نور قران را دهد پایندگی

گر نبودی خواندن قران به نی

ناقه اسلام می گردید پی

گر نبودی خطبه زینب به شام

آن سر خونین مولا بین جام

نامی از اسلام و از قران نبود

این فروغ شمس و این فرقان نبود

پس بیا از حبّ زهرا جرعه نوش

در شناسای او دایم بکوش

گرچه فارغ است از مدح آفتاب

لیک از توصیف نورش سر متاب

****

ارزگانی/ 11/6/1395

[FONT=times new roman]هفته چهل و هشتم:

[FONT=times new roman]IMAGE(http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/20204/medium/1_Mohammad_rasul_Allah.jpg)
برای مشاهده تصویر در سایز اصلی روی آن کلیک کنید.

در شب پیوند زهرا و علی
زهره و ناهید با نور جلی
آسمان را نور فشانی کرده است
گلشن وگل را نشانی کرده است
سوسن پیچیک بهم پیچیده اند
غنچه های گل بهم خندیده اند
پس شبی پر ناز و پر معنا بود
زین سبب اشعار من زیبا بود

( سروده شب اول ذالحجه )

در شب پیوند زهرا و علی
زهره و ناهید با نور جلی
آسمان را نور فشانی کرده است
گلشن وگل را نشانی کرده است
سوسن پیچیک بهم پیچیده اند
غنچه های گل بهم خندیده اند
پس شبی پر ناز و پر معنا بود
زین سبب اشعار من زیبا بود

( سروده شب اول ذالحجه )[/quote]

تاریخ ازدواج حضرت على (ع)و فاطمه (س)چه زمانى بود و هر کدام چه سنّى داشتند؟
مسعودى در مروج الذهب تاریخ ازدواج على با فاطمه (س)را سال دوم هجرت دانسته (1) ومشهورترین نظر در این باره ، اوّل ذى الحجة سال دوم هجرت است .(2)
بنا برقول مشهور فاطمه (س)در سال پنجم بعثت به دنیا آمد و شش ساله بود که مادرش (خدیجه ) از دنیا رفت و در سال دوم هجرت با على (ع)ازدواج کرد. بنابراین سن حضرت زهرا هنگام ازدواج با على (ع)حدود ده سال بوده است
برخی تاریخ تولد حضرت زهرا را چند سال جلوتر و تا سال پنجم پیش از بعثت نیز گفته اند که با این حساب سن ازدواج حضرت فاطمه افزایش پیدا می کند.
.على (ع)در سیزده رجب سال 30عام الفیل متولد شد. ده ساله بود که پیامبر در چهل سالگى به پیامبرى مبعوث شد وسیزده سال همراه پیامبر در مکه و شعب ابى طالب به سر برد و دو سال بعد از هجرت با فاطمه (س)ازدواج کرد.بنابراین 25ساله بود.(3)

پی نوشت==
1 .مسعودى , مروج الذهب , ج 2 ص 295.
2.حسین عمادزاده , چهارده معصوم :, ج 1 ص 256.
3.همان , ص .373

[h=3]هرگز از پدر جدا نمی شوم
[/h]فاطمه همچون مادری که می خواهد کنار فرزند بماند و از او نگهداری و رفع درد و نگرانی کند به خانه و به پدر آنچنان دل بسته بود که حاضر نبود هیچ گاه از مراقبت و خدمت چشم بپوشد و خود را از ماجراها و حوادث ناگوار دور نگه دارد.
آنچه او می کرد کار کودکانه ای نبود که روی احساس باشد و تعقل و اندیشه در آن نباشد بلکه بر اساس محبت و صفای او نسبت به پیامبر(ص) بود. همراهی و همرزمی فاطمه(س) در مواقع گوناگون باعث نجات و سلامت پدر می شد. چنانکه سهل بن سعد ساعدی نقل می کند روزی پیامبر(ص) در حالی که دندانهای پیشینش را شکسته و کلاه خود بر سرش خورد کرده بودند و بدن و لباس آن حضرت غرق خود بود؛ بر فاطمه وارد شد. فاطمه با کمک علی(ع) که آب در سپر داشت و بر زخمهای پیامبر می ریخت پدر را شستشو می داد، اما هرچه می شستند نه تنها خون بند نمی آمد، بلکه بیشتر می شد. فاطمه قطعه حصیری را سوزاند و خاکستر آن را بر زخمهای پدر گذاشت تا آنکه خون قطع شد.(7)
حضور فاطمه در صحنه های سیاسی و اجتماعی باعث می شد که او با دردها و درمانها آشنا شود. وقتی دختران جوان سرگرم بازی و تفریح بودند این دختر دانا و فداکار همه آسایش و خوشی خود را به پدر و اجتماع بخشید و از ابتدای زندگی بار سنگین مسؤولیت هدایت و رهبری را عهده دار شد و این چنین بود که فریادش، خطبه و پیامش، موضع قهرآمیز و احتجامش، شعور و شهامتش از همان کودکی شکل گرفت. روشن است که اگر او در کنج خانه نشسته بود و به دور از رنجها و مشکلات به مصالح خود اندیشه کرده بود، نمی توانست این گونه نقش آفرین بوده و سیاستها و خط مشی و حرکتش جاودانه بماند.
هجرت رسول خدا(ص) که سرآغاز گسترش اسلام بود و بعد از آن حکومت اسلامی تشکیل شد و سیاستهای داخلی و خارجی آن حضرت(ص)
مشخص شد، فاطمه نیز مکه را به قصد مدینه ترک و در شرایطی بسیار ناامن و پر آشوب به همراه فاطمه بنت اسد و فاطمه بنت زبیر شتابان به سوی مدینه حرکت کردند و ساربان شترها را چنان با سرعت زیاد می دواند که که اینان به زحمت افتادند.(بحارالانوار، ج19، ص66 ـ 64

باسم ربّ الزهرا سلام الله علیها

افکار پریشانم سامان بده یا زهرا(س)

من علم تو می خواهم آسان بده یا زهرا(س)

در عین، تو الگویی پس مرشد من می باش

این گوش دلم اکنون فرمان بده یا زهرا(س)

عرفان درعرفه :

ساقیا می ده که آمد روز وصل
تا شود جان و دلم از غیر فصل
ساقیا این ساغرم لبریز کن
جام قلبم را ز می سر ریز کن
می نیوشم تا ببنم روی تو
با سر و جان آیم اندر کوی تو
جرعه جرعه نوشم از جام وصال
خوش ببنم جلوه ی نور هلال
روز عرفان است عارف می نیوش
در وصال حضرت جانانه کوش
جان و دل اندر ره اش قربانی کن
با بصیرت خویش را عرفانی کن
کربلا گر مسلخ عشاق شد
جان عالم سوی آن مشتاق شد
خاک آن از طور سینا شد فزون
رفت از هفتم فلک نورش برون
جرعه نوشیده ست از خون خدا
از حسین و اهل بیت سر جدا
زین سبب گفت آن عزیز تشنه لب
آن امام عشق و عرفان و ادب
گر شود این سر از این پیکر جدا
بی و سر و پیکر روم پیش خدا
سجده بی سر می کنم در نزد دوست
هر چه دارم پیشکش در پیش اوست
این بود جان مایه ی عرفان وعشق
تا ابد لرزیده زان کاخ دمشق

( 21/6/1395 = روز عرفه /1437)


از پدر آموختم من این سَبَق
هست زهرا زادگان محبوب حق
پس دعایم کن هلا محبوب دوست
چون کلید آسمان در دست توست
دست تو در دست مادر وصل هست
جمله عالم فرع و زهرا اصل هست
نیست امیدی بجز زهرای پاک
تا بگیرد دست این یک ذره خاک
دست من دردست فرزندان اوست
دست فرزندان در دامان اوست
قطره زین راه وصل دریا می شود
پیش خورشید ذره پیدا می شود

(ارزگانی عید قربان /1437 = 22/6/1395)

سایه سار ولایت زهرایی :
...................
حب زهرا این چنین است ای پسر
داد خواهی می کند وقت خطر
نام اورا نقش کن بر حان و دل
تا نیوشی شربتی از سلسبیل
کن زیارت نامه اش ورد زبان
تا بیابی کوثر آن مهربان
از درِ زهرای اطهر سر متاب
تا ببنی نور پاک آفتاب
قطره زین راه وصل دریا می شود
پیش خورشید ذره پیدا می شود
امتحان کن گفته های این حقیر
تا نیوشی از ولایش جرعه شیر
کوثر زهرا مرا گویا نمود
قطره بودم وصل در دریا نمود
صد سپاس از حضرت زهرای پاک
کو تجلی کرده بر این ذره خاک

ارزگانی /24/6/1395

باسم ربّ الزهراء سلام الله و صلواته علیها

یاد زهرا جان و دل زیبا کند

قد کوتاه طلب رعنا کند

جلوه ای کز سوی زهرا می رسد

ابتدا از کوی طاها می رسد

نور در نور و فیوضی مستمر

در دلِ قابل بگردد مستقر

گر ز زهرا نامه ای از حُبّ رسید

لحظه لحظه بایدت توفیق چید

هر که او دارد به کویش اعتکاف

در پناه او بود پس لا تخاف(لا تخف)

مقام فاطمه زهرا سلام الله علیها :

*****
زمان و زمین جلوه ی بود اوست
خدای جهان پاک معبود اوست
ملایک به در گاه او ساجد اند
ولی حیِّ سبحان مسجود اوست

***
سپهر برین تا به هفتم فلک
بنی آدم و جن و نوعِ ملک
طفیل وجودش بود بی گمان
همه ریزه خوارانِ نان و نمک

***
و دریا و هامون و کوه و درخت
غزالان و مرغانِ فرخنده بخت
گل سوسن و یاسمین و حریر
و لعل بدخشان و یاقوتِ تخت

***
همه بهر زهرا پدید آمدند
به امید ناز و نوید آمدند
چه گویم من از کوثر بی مثال
که آلاله هایش شهیدآمدند

***

حبیب و علی بهر آن نازنین
تجلی نمودند روی زمین
مپندار این گفته را سر سری
کلامی ست قدسی و علم الیقین

***
وجودش ز نور نبی زاده شد
زمین و زمان بهرش آماده شد
شکوفید چون غنچه ی ناز او
علیّ جهانبان به او داده شد .

***
از این کفوی والا و بالا ی او
از این شوی همتاو اعلا ی او
ده و یک ستاره پدیدار شد
خوشا سرو لولو ی لا لای او

العبد ارزگانی .

قند کوثری :

گر شاعری به وصف ثریا سخن نما
یعنی به یاد حضرت زهرا سحن نما
گل در چمن بکار همانند این حقیر
یعنی به نام نامی طوبا سخن نما
بِین عمر در گذر ، همانند آب رود
پس قطره وار جانب دریا سخن نما
ای شاعران گلشن یاس محمدی
با فاطمه ز بهر تولا سخن نما
یک شاخه گل بده به دلبند مصطفا
یعنی دو بیت شعر به مولا سخن نما
از هر طرف بگویی و با هر کسی سخن
یک جمله با حبیبه ی طاها سخن نما
آن ذوق پر بها و آن دانش عظیم !
گاهی برای مادر و بابا سخن نما
قلبت پر از محبت و لب ها چو غنچه باز
ای عندلیب به حضرت لولا سخن نما
گر او نبود عالم و آدم عدم بودند
از کوثرش نیوش و دل آرا سخن نما
او جلوه خداست ، شفاعت از آن اوست
پس با امید و ناز و تمنا سخن نما
از لطف کوثر است که چنین نغز شد غزل
با قند پارسی کمی زیبا سخن نما

ارزگانی 27/6/1395

[FONT=times new roman]هفته چهل و نهم:

IMAGE(http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/20204/medium/1_fadak8.jpg)

[FONT=Times New Roman][FONT=times new roman]هفته چهل و نهم:

IMAGE(http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/20204/medium/1_fadak8.jpg)

دو مهجور ودو مظلوم سر افراز
یکی زهرا دیگر وحی خوش آواز
چو این دو نور گردیده ست مهجور
سعادت از زمین کرده ست پرواز

حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) می فرمایند :
۱- موقعیت اهل بیت در نزد خدا

خدایى را حمد و سپاس گویید که به خاطر عظمت و نورش، هر که در آسمانها و زمین است به سوى او وسیله مىجوید، و ما وسیله او در میان مخلوقاتش و خاصّان درگاه و جایگاه قدس او و حجّت غیبى و وارث پیامبرانش هستیم.

باسمه جلیل

گر معرفت بخواهی رو کن به بیت زهرا(س)

عالم همه از او شد در عین و مِثل پیدا

در رأس خلقت او بود بر خلق حجت او بود

در عالم حقایق تفصیل وحدت او بود

هر شیء کو به عالم پیدا شد و مقدَّر

زهرا به او رسانده فیض بقا مکرَر

ادامه دارد(ان شاالله)

حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) می فرمایند :
بهترین زنان کیستند؟
حضرت در وصف این که بهترین چیز براى زنان چیست، فرموده اند:
این که زنان، مردان را نبینند، و مردان هم زنان را نبینند.

باسمه جلیل

گر معرفت بخواهی رو کن به بیت زهرا(س)


عالم همه از او شد در عین و مِثل پیدا

در رأس خلقت او بود بر خلق حجت او بود

در عالم حقایق تفصیل وحدت او بود

هر شیء کو به عالم پیدا شد و مقدَّر

زهرا به او رسانده فیض بقا مکرَر

رسم است در مروّت حق نعم بدانیم

این رسم را توانیم در مصحفش بخوانیم

حق آشکار گشته باطل چه خوار گشته

از بحر آن حقایق صد جویبار گشته

هر گاه حق عیان شد با دوستان بیان شد

از دشمنی چه خیزد؟ سرّ خدا نهان شد

آن کو همه جهانها از او بود هویدا

مستوره گشت و مخفی از چشم پست اعدا

ادامه دارد ان شاالله

[FONT=times new roman]هفته پنجاهم:

IMAGE(http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/20204/medium/1_fadak1.jpg)


[FONT=Times New Roman][FONT=times new roman]هفته پنجاهم:

IMAGE(http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/20204/medium/1_fadak1.jpg)


حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) می فرمایند :
نتیجه عبادت خالص
هر که عبادت خالصش را به سوى خدا بالا فرستد، خداوند متعال برترین بهره و سودش را به سوى او پایین فرستد.

باسمه المنتقم

آن گلو را که پیمبر(ص) بوسه دادی بارها

خنجر شمر لعین هم بوسه داده از قفا

خنجر از درد خجالت ضجه می کرده یقین

هم قسم می داده زهرا(س) را که ای بانو مَبین

من چگونه سر بر آرم روز محشر در حضور؟

پس مرا بانو ببخشا ای تو زهرای صبور

رسم است در مروّت حق نعم بدانیم

این رسم را توانیم در مصحفش بخوانیم

حق آشکار گشته باطل چه خوار گشته

از بحر آن حقایق صد جویبار گشته

هر گاه حق عیان شد با دوستان بیان شد

از دشمنی چه خیزد؟ سرّ خدا نهان شد

آن کو همه جهانها از او بود هویدا

مستوره گشت و مخفی از چشم پست اعدا

ادامه دارد ان شاالله

حالی بیان درد است این قلبها چه سرد است

با خاندان طاها یارب که در نبرد است؟!

آن مردمی که حقِّ آل عبا ربودند

از چهرۀ دیانت هم آبرو زدوند

آن مردمان پستی کز حق نفور گشتند

از دیدن حقایق حقا که کور گشتند

اندر سقیفه بدعت در دین حق نهادند

عهد ضعیف خود را از قید حق رهاندند

غصب فدک یکی بود از صدهزار بدعت

حق علی و آلش پوشیده شد چو خلعت(1)

1-خطبۀ شقشقیه:[FONT=Traditional Arabic]اَما وَاللّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا ابْنُ اَبى قُحافَةَ ......
هان! به خدا قسم ابوبكر پسر ابوقحافه جامه خلافت را پوشيد....

ادامه دارد....ان شاالله.