مداحی مهدی میرداماد و سعید حدادیان>>>محرم
تبهای اولیه
[="Blue"]
حکایتی از حاج رسول دادخواه تبریزی معروف به رسول ترک با مداحی حاج سعید حدادیان قرار می دهم امیدوارم مورد مقبول افتد.
شرح زندگی [="DarkGreen"]حاج رسول دادخواه [/]را می توانید از[="Magenta"] اینجا[/] مطالعه نمایید.
[="Purple"]حاج سید احمد تقویان که یکی از کسانی است که آنروز در آنجا حضور داشته است میگفت:[/]
«آن روز من و همه کسانیکه در آنجا حضور داشتیم متوجه شده بودیم که حاج رسول حالت عادی ندارد. او در حالی که تندتند به همان قبر اول نگاه میانداخت به شدت به فکر فرو رفته بود. من خودم که در کنار حاج رسول ایستاده بودم میدیدم که او هر چند لحظه یکبار به سوی آن قبر خیره میشد و زیر لب و با یک حالتی خاص میگفت: لا اله الا الله، لا اله الا الله... با آنکه آن روز برای من بسیار عجیب و غیر عادی بود که چرا حاج رسول به این اندازه نسبت به آن قبر حساسیت پیدا کرده است ولی به هیچ وجه نمی توانستم فلسفه آن را حدس بزنم تا اینکه هفته ها و روزهای زیادی نگذشت که حاج رسول بیمار شد و از دنیا رفت و جنازه او درست در همان قبری که او را به خود خیره و جلب کرده بود به خاک سپرده شد!![/]
یا الله
سلام علیکم
باز هر کوچه و بازار شده وادی ماتم ، از مادح آل الله سید مهدی میرداماد
التماس دعا
یاعلی
یا الله
سلام علیکم
شيعتــــي يا كـــرام يا عظـــام المقــــام فانـــدبوا ياحسيـــن ، از مادح آل الله سید مهدی میرداماد ،بسیار قشنگ
التماس دعا
یاعلی
............................................................................
مهدی میرداماد
جان و دلم اسیر تو
در کوفه های کوفه با یادت شکستم
با عشق تو سر می دهم
مثل علی خورده گره بر روی دستم
دستان کوفه بی وفاست
چشمان اینجا بی حیاست
همراه خود طفلان و زینب را میاور
با خود نیاور اکبرت
اینجا روَد بر آسمان نیزه هر سر