بدبینی در محیط خانواده و راههای پیشگیری از آن
تبهای اولیه
از جمله آفتهای ویرانگر باغ سرسبز زندگی، سوءظن و بدگمانی افراد خانواده نسبت به یکدیگر است. شرط داشتن یک زندگی ایدهآل و موفق، مصونیت در برابر گمانهای بد است. سوءظن، همچون طوفان تکان دهندهای، ستونهای استوار یک زندگی را متزلزل میسازد. این صفت رذیله که نوعی بیماری روحی تلقی میشود، گاه تا جایی پیش میرود که امنیت افراد خانواده را در افکار یکدیگر از بین میبرد؛ به گونهای که اگر با منطق صحیح و بینش درست حل نشود، افراد را تا عمق ضلالت و پستی پیش خواهد برد.
از نظر دین مبین اسلام نیز گمانهای نادرست، گناه شمرده میشود. قرآن، به صراحت مؤمنان را از این رذیله اخلاقی برحذر میدارد:
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا اجْتَنِبوا کَثیرا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ. (حجرات : 12)
ای مؤمنان، از بسیاری از گمانها بپرهیزید که پارهای از آنها گناه است.
هر یک از رذایل اخلاقی، ساخته ذهن و افکار آدمیاند. سوءظن نیز ناشی از وسوسه فکری و مسلط شدن افکار شیطانی بر عقل انسان است. افراد ناصالح و دروغگو نیز در گستردن دامنه سوءظنها بسیار مؤثرند. وقتی فردی در خانواده دچار سوءظن میشود، بیشک ایمان در قلبش زایل میگردد و شک و تردید در دلش نفوذ میکند.
چون مؤمن برادر ایمانیاش را متهم سازد؛ یعنی در حق او گمان بد برد، ایمان در قلب او ذوب میشود، همچنان که نمک در آب ذوب میگردد.
سوءظن، برگهای دفتر زندگی را زرد و خزان زده میسازد و سایه شوم خود را بر کانون گرم خانوادهها میاندازد. در ادامه این گفتار، به ابعاد، منشأ و سرچشمه سوءظن و بدبینی در خانواده میپردازیم.
ابعاد سوءظن و بدبینی در خانواده :زندگی، آشیانهای است که تنها بر شاخههای درخت عشق، صداقت و خوشبینی استوار خواهد بود. خانواده زمانی سالم خواهد ماند که دستخوش طوفان سوءظن و بدبینی قرار نگیرد. اما اینکه چگونه یک خانواده مورد هجوم شبههها و تفکرات غلط قرار میگیرد، از سه ناحیه قابل بررسی است:
1. سوءظن و بدگمانی در روابط همسران؛ 2. سوءظن والدین به فرزندان؛ 3. سوءظن فرزندان به والدین.
هر یک از این سوءظنها، میتوانند به تنهایی در محیط خانواده منشأ بسیاری از مشکلات و نابسامانیها باشند و وحدت و همبستگی بین افراد خانواده را از میان خواهند برد.
1. سوءظن در روابط همسران :
خداوند متعال انسان را آفرید و به او قدرت اندیشیدن و درست تصمیم گرفتن را عطا فرمود تا در کوره راههای زندگی به مدد عقل و درایت خویش، صراط مستقیم را بپیماید. و از قرار گرفتن در دست پندارهای غلط به دور ماند.
برای دریافتن اینکه، در زندگی مشترک چگونه بین زن وشوهر، سوءظن و بدگمانی رایج میشود و عرصه زندگی را بر آنها تنگ میسازد، باید در اندک اختلافات و تضادهای سلیقهای آنها جست و جو کرد و این ناشی از پرورش یافتن هر یک در محیط خانوادگی متفاوتی است. بیشتر همسرانی که دچار مشکل روحی روانی سوءظن، به ویژه در آغاز زندگی مشترک میشوند، خود نیز در ابتدا خواهان چنین نوع نگرش و روش و زندگی نبودهاند. اگر پای درد دلهای آنها بنشینیم، خواهیم فهمید که بیشتر آنان در آغازین سالهای زندگی مشترک، به علت عدم شناخت صحیح از یکدیگر، طعمه دام وسوسهانگیز سوءظن شدهاند.
عوامل پیدایش سوءظن بین زن و شوهر :
الف) گاهی علاقه و عشق شدید زن و شوهر به همدیگر، عاملی میشود برای سوءظن. مثلاً چون مرد، همسرش را خیلی دوست دارد و او را تنها متعلق به خود میداند، از اینکه با دیگری صحبت کند، عذاب میکشد و یا مانع فعالیتهای اجتماعی او میشود. در واقع، به نوعی سرکوب کردن حس اعتماد و استقلال در شخصیت زن صورت میگیرد. اینجاست که اگر زن در نوع سلیقه، رفتار و گفتار در خانه و در اجتماع، مطابق خواسته شوهرش عمل نکند، بدگمانی و سوءظن میان آن دو را در پی خواهد داشت.
ب) گاه کسانی وقتی وارد زندگی مشترک میشوند، متوجه میگردند که طرف مقابل از لحاظ سلیقه و نگرش با ذهنیت ایدهآل او متفاوت است و این، باعث ایجاد حس نفرت و بدبینی در افکار شخص مقابل میشود و با گذشت زمان به خیالپردازی و درونگرایی و سرانجام به گمانهای ناروا و سوءظن میانجامد.
ج) نوع تربیت خانوادگی، در تعیین مسیر زندگی مشترک نقش بسزایی دارد. اگر محیط خانوادگی پیش از ازدواج، مثبت نگری، امنیت و حس اعتماد را در طول زندگی تقویت نکرده باشد و در الگوپذیری از پدر و مادر، فقط به نکات منفی زندگی توجه شده باشد، زندگی مشترک چنین زوجهایی به بدگمانی ختم میشود. آنها پیوسته نکات منفی یکدیگر را میبینند و برداشتهای نادرست آنها از عملکرد یکدیگر و عدم ارتباط کلامی صحیح بین آنها، باعث بروز حس بدبینی میشود.
د) گاهی دخالتها و حسادتهای بیجا از سوی اطرافیان و خبرها و تحلیلهای دروغین آنها، در ایجاد حس بدبینی و سوءظن همسران کاملاً مؤثرند. در واقع، افرادی که در زندگی مشترک دیگران دخالت میکنند، مانند دوستان شیطان هستند که پذیرش آنها در زندگی مشترک، باعث بروز بسیاری از مشکلات میشود.
2. سوءظن والدین به فرزندان :
فرزندان گلهای باغ زندگی هستند و زندگی بدون آنها، شور و نشاط و طراوت نخواهد داشت. حفظ این طراوت و نشاط در محیط خانواده به عهده والدین است. اگر در عصر فناوری امروز، مقایسهای میان روابط والدین و فرزندان گذشته و امروز داشته باشیم، درمییابیم که زندگی خانوادگی امروز، مشکلات فراوانی دارد که یکی از آنها، فاصله گرفتن والدین و فرزندان، با ورود وسایل ارتباط جمعی است.
پس از آنکه زندگی مردم همگام با جامعه رو به سمت تکامل و مدرنیزه شدن نهاد و جای قصههای مادربزرگ و شاهنامه خوانی در محافل گرم خانوادگی را انواع سایتهای اینترنتی و دنیای پرهیاهوی رایانهها گرفت و دوستیهای کاذبِ پشت خطهای اینترنتی، تنوع کانالهای ماهواره، افکار مسموم را جایگزین دنیای صادقانه و به دور از تکنولوژی و فضای سنتی خانوادههای دیروز کرد، کم کم فاصلهها بیشتر و بیشتر شد و فرزندان حس اعتماد و امنیت خود را در مقابل والدین از دست دادند و انس آنها به ماهواره و رایانه، موجب تغییر شخصیت و بیتوجهی آنها به خواستههای والدین و پایمال کردن بسیاری از ارزشها و مقدسات شد. همین فاصله، حس سوءظن و بدبینی را در والدین به فرزندان و اعمال آنها تقویت کرد.
بنابراین، والدین، ناخواسته به رفتارهای فرزندان خود واکنش نشان میدهند و دچار فشارهای روحی و آفت بدگمانی میشوند. همین سوءظن میان والدین و فرزندان، موجب اختلالات رفتاری در خانواده میشود. امام علی علیهالسلام میفرماید: «بدگمانی، کارها را تباه میکند و باعث روی آوردن به انواع بدیها میشود».
3. سوءظن و بدبینی فرزندان به والدین :
والدین به عنوان باغبانهای باغ زندگی، مسئولیت طراوت بخشیدن به فرزندان را بر عهده دارند. ازاینرو، هر گونه غفلت و بیتوجهی، حادثه آفرین است. در محیط خانواده بنا به دلایلی بچهها نیز دچار بیماری سوءظن و بدگمانی به والدین میشوند و این ناشی از مشغله فکری و کاری والدین و در نتیجه بیتوجهی به بچههاست. اگر والدین به هر دلیلی به نیازها و خواستههای فرزندان آگاه نباشند، نمیتوانند آرامش و امنیتی را که فرزند در محیط خانه به آن نیازمند است تأمین کنند و فرزند نیز برای جبران بیمهری و کمتوجهی والدین، به سرگرمیهای کاذب و پوششهای نامناسب و تغییر مد روی میآورد تا با نوع پوشش خود، جلب توجه کند و یا گرفتار دوستی با افراد ولگرد و پیآمدهای خطرناک آن میگردد.
اینجاست که اگر فرزندان در اثر بیتوجهی والدین، دچار حس تنفر و بیرغبتی به والدین شوند، دیگر نصیحتها و رفتار آنها را به سود خود نخواهند دید و دچار بدبینی میشوند. به همین علت، دنبال کسی یا چیزی میروند که جایگزین کم توجهی والدین باشد. البته، گاهی سوءظن والدین نسبت به یکدیگر هم، بر فرزندان اثر نامطلوب میگذارد و باعث میشود، آنها هم به والدین بدبین شوند. این گونه بچهها گاه در جست و جوی سعادت دلخواه در بیرون از خانه، به دام افراد ولگرد و خیابانی میافتند.
تأثیر سوءظن و بدبینی در خانواده :
زیانها و آثار سوءظن در محیط خانواده، بسیار وسیع و جبرانناپذیر است. برخی از پیآمدهای ناگوار سوءظن و بدبینی در محیط خانه عبارتند از:
1. از بین بردن حس همکاری و نبود اتحاد و پیوستگی دلها میان افراد خانواده.
2. سوءظن، عاملی است برای کنجکاوی بیش از حد دو طرف در کارهای یکدیگر که موجب ایجاد اضطرابهای شدید روحی، تضعیف روحیه و تشنجات فکری و ناتوانی در عملکرد صحیح در برابر افکار اشتباه میشود.
3. سوءظن، موجب عدم درک صحیح افراد خانواده از یکدیگر و ایجاد حس انزجار و درماندگی میشود.
4. بدبینی ریشه بیشتر دشمنیها و نزاعهای خانوادگی، عدم امنیت فرزندان در محیط خانه و روی آوردن آنها به پناهگاههای نامطمئن و از هم پاشیدن کانون گرم خانوادههاست.
5. سوءظن، راهی است برای نفوذ و دخالت افراد فاسق و فرصت طلب که با اخبار دروغین، باغ سرسبز زندگی را به آتش میکشند و جز خاکستر اندوه چیزی باقی نمیگذارند.
پیشگیری از سوءظن در محیط خانواده :
خانواده، محیطی برای شکل گرفتن شخصیت اولیه انسان و رسیدن به اوج آرامش و امنیت است. حال، اگر بخواهیم خانواده قداست و محبوبیت خویش را در بین افراد آن از دست ندهد و موجبات روی آوردن هر یک از افراد آن به پناهگاههای بیگانه و ناآشنا در اثر سوءظن و بدبینی نشود، باید راهکارهای زیر را مدنظر داشته باشیم :
1. هرگز خود و افراد خانواده را با دیگران مقایسه نکنیم تا دچار بدبینی حاصل از قیاس نشویم. به اصلاح درون بپردازیم و به خاطر یک سری اختلاف سلیقهها و دیدگاهها، بیدرنگ نتیجهگیری نکنیم. برای نظرها و نگرشهای افراد خانواده ارزش قایل شویم و با تشکیل جلسات خانوادگی در صدد رفع مشکلات و اختلاف نظرها برآییم و در تصمیمهای مهم زندگی شریک و همدل یکدیگر باشیم.
2. معاشرت خود و افراد خانواده را با افرادی که در حسن نیت و صداقت آنها شک داریم، قطع کنیم و اجازه ندهیم دیگران نوع دیدگاه ما را به محیط مقدس خانواده خدشه دار کنند.
3. با افراد صالح وموفق در عرصه زندگی، معاشرت کنیم و از تجربیات آنها بهره ببریم و با مطالعه زندگی پیشوایان، در خشکاندن سرچشمههای بدبینی و سوءظن تلاش نماییم.
4. از قضاوتهای بیجا درباره افراد خانواده پرهیز کنیم و اگر متوجه بروز رفتاری از یکی از آنها، برخلاف میل دیگر افراد خانواده شدیم، فورا بدبین نشویم، بلکه در صدد فهم حقیقت برآییم.
5. اجازه ندهیم دنیای مدرن امروز با ماهوارهها و وسایل ارتباط جمعی، پیوندهای سنتی ودر عین حال صمیمی خانوادهها را خدشهدار کنند. پس، لازم است اینگونه وسایل در جای مناسب، با حفظ حریم مقدس خانواده استفاده شوند که خداوند ما را از بدگمانی نهی فرمودهاند.
6. در برخورد با عملکرد افراد خانواده، فقط به جنبههای منفی اعمالشان فکر نکنیم، بلکه جنبههای مثبت آنها و زندگی خود را ببینیم. منفی بافی نکنیم تا دچار سوءظن نشویم.
به یاد داشته باشیم که با لجبازی با افراد خانواده، چراغ محبت و دوستی را خاموش نکنیم و بدانیم که سوءظن به دیگران، در ردیف پایمال کردن حقالناس است و گناه بزرگی محسوب میشود.
7. ارتباط کلامی خود با افراد خانواده را افزایش دهیم و موارد ابهامی را که در ذهن ما به عملکرد افراد خانواده به وجود آمده است، با گفت و گوی صحیح و خواستن توضیح از آنها برطرف کنیم.
8. در قضاوت دیگران، بیش از آنکه به تحلیلهای ذهنی خود تکیه کنیم، به واقعیتهای عینی و خارجی توجه کنیم و همواره، به یافتههای ذهنی خویش با سوءظن بنگریم، نه به رفتار دیگران !