سلام:Gol: من یه دختر 16 سالم... عاشق شیطونی کردن:khandeh!: البته خوب نیس بگم شیطونی شما یه کلمه جایگزین کنید:ok: تمام عشق مهدی (عج) و رهبرم سید علی:hamdel:
خدا رو شكر
خاطرتون هست چه بهتون گفته بودم ؟
هر چي خدا بخواد همون ميشه نه كمتر و نه بيشتر
انشاالله خواهرتون هم خيلي زود بهتر ميشن
از همه عزيزان ميخوام براي شفاي تمام بيماران علي الخصوص خواهر ايشون يك حمد شفا بخونن
ru siah;242196 نوشت:
من نمیدونم چی شده همه نا امیدن!!!!اه اعصابشون خورده اعصاب منم خورد میکنن!
اَه اَه اَه انقد از اين آدما بدم مياد
اصلاً چه معني داره آدم نا اميد بشه
*دردونه ی خدا*;242294 نوشت:
سلام من دردونه ی خدا هستم. چراش بمونه ولی احساس میکنم خدا خیلی دوستم داره. دختر کم حرفی هستم ولی رک گو هستم. فکر میکنم همین قد کفایت کنه.
yass_abi;242322 نوشت:
سلام:Gol: من یه دختر 16 سالم... عاشق شیطونی کردن:khandeh!: البته خوب نیس بگم شیطونی شما یه کلمه جایگزین کنید:ok: تمام عشق مهدی (عج) و رهبرم سید علی:hamdel:
سلام بر شما
خيلي خوش آمديد
خوشحال ميشيم سري به انجمن اقتصاد بزنيد :khandeh!: [SPOILER]ستاد مبارزه با انجمن نرم افزار[/SPOILER]
من امروز خيلي خوشحالم
خوشحال كه چه عرض كنم دارم ذوق مرگ ميشم
يه آزموني رو ثبت نام كردم كه خيلي وقت بود دنبالش بودم
البته فقط ثبت نام كردم آزمونش شهريور هست فكرشو بكنيد قبول بشم چيكار ميكنم
خيلي دعا كنيد قبول بشم[/]
من امروز خيلي خوشحالم
خوشحال كه چه عرض كنم دارم ذوق مرگ ميشم
يه آزموني رو ثبت نام كردم كه خيلي وقت بود دنبالش بودم
البته فقط ثبت نام كردم آزمونش شهريور هست فكرشو بكنيد قبول بشم چيكار ميكنم
خيلي دعا كنيد قبول بشم
لا حول و لا قوه الا بلله العلی و العظیم
بسم الله الفالق و الفاطر
سلام الله علی س و ال یا سین و علی شیعتهم
سلام بر همه شما گرامیان
اللهی به حق اولاد علی و حق فاطمه
بیافتی
[SPOILER]:khandeh!:[SPOILER]:Cheshmak:[SPOILER]اونجا که به صلاحته و هرچی خدا بخواهد [SPOILER]اللهی آمین[/SPOILER][/SPOILER][/SPOILER][/SPOILER]
كبوتر حرم;242353 نوشت:
خوشحال ميشيم سري به انجمن اقتصاد بزنيد
موافقم
[SPOILER]انجمن دفاع از انجمن نرم افزار:Khandidan!:[/SPOILER]
كبوتر حرم;242353 نوشت:
اَه اَه اَه انقد از اين آدما بدم مياد
اصلاً چه معني داره آدم نا اميد بشه
به به به من از ادم نا امید خوشم میاد خیلی ادمای خوبیند!!
عالی اند افرین نا امید باشید:ok:
كبوتر حرم;242353 نوشت:
خدا رو شكر
خاطرتون هست چه بهتون گفته بودم ؟
هر چي خدا بخواد همون ميشه نه كمتر و نه بيشتر
انشاالله خواهرتون هم خيلي زود بهتر ميشن
از همه عزيزان ميخوام براي شفاي تمام بيماران علي الخصوص خواهر ايشون يك حمد شفا بخونن
بله خدا رو شکر !!
ان شاء الله خیره و اجی شونم خوب میشه
صلوات
اللهم صل علی محمد و ال محمد
yass_abi;242322 نوشت:
سلام من یه دختر 16 سالم... عاشق شیطونی کردن البته خوب نیس بگم شیطونی شما یه کلمه جایگزین کنید تمام عشق مهدی (عج) و رهبرم سید علی
من امروز خيلي خوشحالم
خوشحال كه چه عرض كنم دارم ذوق مرگ ميشم
يه آزموني رو ثبت نام كردم كه خيلي وقت بود دنبالش بودم
البته فقط ثبت نام كردم آزمونش شهريور هست فكرشو بكنيد قبول بشم چيكار ميكنم
خيلي دعا كنيد قبول بشم
میشه بگید چه آزمونی؟ آخه منم شهریور یه آزمون دارم مث شما هم خوشحالم الان کنجکاو شدم بدونم:Moshtagh:
سلام
عرض ادب و احترام
دوستان جدید و تازه وارد خیلی خوش امدید امیدورام شاهد حضور فعال شما باشیم:ok:
حتما به انجمن نرم افزار سر بزنید:Narahat az:
خوشحال میشویم شما در ساخت نرم افزار ها با ما همکاری کنید اصلا به نخصص خاصی احتیاج نیست کافی یه پیام خصوصی بدید تا در ساخت نرم افزار برای جبهه دین سهیم بشید:ok::ok: این کبوترا چرا اینقدر شلوغ میکنند:Gig:
همین روز یه بچه کوچیک تو اسک دین متولد میشه بعد میام حالتون میگرم:khaneh:
با تشکر
سلام
عرض ادب و احترام
دوستان جدید و تازه وارد خیلی خوش امدید امیدورام شاهد حضور فعال شما باشیم:ok:
حتما به انجمن نرم افزار سر بزنید:Narahat az:
خوشحال میشویم شما در ساخت نرم افزار ها با ما همکاری کنید اصلا به نخصص خاصی احتیاج نیست کافی یه پیام خصوصی بدید تا در ساخت نرم افزار برای جبهه دین سهیم بشید:ok::ok: این کبوترا چرا اینقدر شلوغ میکنند:Gig:
همین روز یه بچه کوچیک تو اسک دین متولد میشه بعد میام حالتون میگرم:khaneh:
با تشکر
س ِ لام م ِ نوم مهدی آقا
ببین ی َ ر ِ ه
اخطار موکونوم بهت
اگه چپ به جوونای اسک دین نگاه کردی ، نکردی ها!:looti:
افتاد؟... نزار دم ماه رمضونی سر از ...
آره ...
خودت می دونی دیگه...
بچه ها حتی موقع خوردن غذا نیز به نکته گویی و فراست مشغول بودند. آن روز ظهر سر سفره، یکی از نیروها که خیلی شوخ طبع بود به دوستش گفت: «بی زحمت یک پارچ آب بریز تو لیوان بده به من.» او که مثل خودش اهل مزاح بود، با خنده گفت: «به روی چشم.» بعد هم کل آب پارچ را داخل لیوان خالی کرده و سفره کاملاً خیس شد. در همین لحظه صدای خنده ی بچه ها فضای سنگر را پر کرد.:shad: تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف
به به به من از ادم نا امید خوشم میاد خیلی ادمای خوبیند!!
عالی اند افرین نا امید باشید
:ok:
کلاً ساز مخالف زدن وآیه یاس خوندن تو خون این کفترست تفاوت کبوتر اصلی با کبوتر فرعی اینجور جاها مشخص میشه :ok:
سوگل;242431 نوشت:
میشه بگید چه آزمونی؟ آخه منم شهریور یه آزمون دارم مث شما هم خوشحالم الان کنجکاو شدم بدونم:Moshtagh:
آزمون کارگزاری بورس البته فقط آزمون اصول بازار سرمایه رو شرکت کردم که پیش نیاز همشون هست کلاً آزمون جالبیه ، قبلاً یک امتحان بود که مبلغش 15000 تومن بود الآن همون یه امتحان 9 تا امتحان شده که حداقل دو تا رو باید امتحان بدید این 9 تا آزمون روی هم حدود 300000 تومن میشه یعنی اون 15 تومن شده 300 تومن البته مالیات بر ارزش افزوده هم جدا حساب میشه
مـهـدی;242432 نوشت:
این کبوترا چرا اینقدر شلوغ میکنند
همش تقصیر اون یکی کبوترست یعنی کفتر قلابیه هی منو گول میزنه میگه مهدی رو اذیت کنیم
مـهـدی;242432 نوشت:
همین روز یه بچه کوچیک تو اسک دین متولد میشه بعد میام حالتون میگرم
چی میگه :Gig: مهدی :Moteajeb!:
راوی سیره شهدا;242438 نوشت:
اگه چپ به جوونای اسک دین نگاه کردی ، نکردی ها!:looti: افتاد؟... نزار دم ماه رمضونی سر از ... آره ... خودت می دونی دیگه...
سلام
عجب دردیه این نا امیدی ...امروز اصلا حس هیچ کاری نبود هی میگم با رفیقای ناباب نگرد روت تاثیر میزاره....
چه خبره اینجا چه گردو خاکی به پاس!!!
میبینم که یه سری دوستان جدید داریم همگی خوش اومدید البته...من خودمم تازه اومدما!!
آزمون کارگزاری بورس
البته فقط آزمون اصول بازار سرمایه رو شرکت کردم که پیش نیاز همشون هست
کلاً آزمون جالبیه ، قبلاً یک امتحان بود که مبلغش 15000 تومن بود الآن همون یه امتحان 9 تا امتحان شده که حداقل دو تا رو باید امتحان بدید
این 9 تا آزمون روی هم حدود 300000 تومن میشه یعنی اون 15 تومن شده 300 تومن البته مالیات بر ارزش افزوده هم جدا حساب میشه
می دونی چیه؟ خوب نیست به مال دنیا وابسته شی
یکی از نزدیکان از قشر مرفه بازاری بودند
کلی چک داشتند به خاط این وضع اقتصادی شاید و...
بر شکست شدند و مجبور شدند خونه زندگیشونو بفروشند
دوستان دعا کنید
:Ghamgin:
كبوتر حرم;242520 نوشت:
همش تقصیر اون یکی کبوترست یعنی کفتر قلابیه هی منو گول میزنه میگه مهدی رو اذیت کنیم
مهدی جوون می بینی که کی تقلب می کنه؟
من چیزی بهش گفتم اخه
امان از کبوتر قلابی:Cheshmak:
مـهـدی;242432 نوشت:
حتما به انجمن نرم افزار سر بزنید:Narahat az:
اوه اوه فکر کنم مشکلات اقتصادی به انجمن نرم افزار هم سرایت کرده:Khandidan!:
برای بر اورده شدن دعای کبوتر حرم آمین آمین آمین
مـهـدی;242432 نوشت:
این کبوترا چرا اینقدر شلوغ میکنند
بیا و خوبی کن
بشکن دستی که نمک نداره
شکسته گرده شهدا رو:Gol:
مـهـدی;242432 نوشت:
همین روز یه بچه کوچیک تو اسک دین متولد میشه بعد میام حالتون میگرم
بچه؟
بچه کی؟
من به کلی تکذیب می کنم من هنوز مجردم قصد ازدواجم ندارم:khandeh!:
[SPOILER]مهدی؟ :Moteajeb!: چی شده اسک دین می خواهد بچه بدنیا بیاره؟:Gig:[/SPOILER]
راوی سیره شهدا;242438 نوشت:
س ِ لام م ِ نوم مهدی آقا
ببین ی َ ر ِ ه
اخطار موکونوم بهت
اگه چپ به جوونای اسک دین نگاه کردی ، نکردی ها!
افتاد؟... نزار دم ماه رمضونی سر از ...
آره ...
خودت می دونی دیگه...
اینجام همه کفترا مال امام رضا هستن...
چپ نگاه کنی ... ای ن ِ ن ِه
آخ قربون ات راوی سید شهدا
منعاشق این شخصیت لطیفتم
[SPOILER]امروز حموم بدی شامپو لطیفه زدی؟ داداش؟:Cheshmak: ممنون یک هیچ به نفع شما به حساب کبوتر حرم [/SPOILER]
یه چیز بگم؟ این یعنی چی؟
راوی سیره شهدا;242438 نوشت:
اینجام همه کفترا مال امام رضا هستن..
من کبوتر حرم الزهرا ام من کبوتریم که روی گنبد حضرت میشینم
من کبوتر حضرت رضا نیستم:Ghamgin:
می خواهید اینو هم ازم بگیرید؟:Ghamgin:
:god:
[SPOILER]البته از اونجا که من کبوتر حرم الزهرام و حضرتم حجه الله علی حجج اند و تو مدینه 4 تا امام دیگه هم هستند
و موروثی هم به ارث میرم برا همین کبوتر حرم همه امامان هم هستم:Kaf:[/SPOILER]
استادی درشروع کلاس درس، لیوانی پراز آب به دست گرفت. آن را بالا گرفت که همه ببینند. بعد از شاگردان پرسید:
به نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟
شاگردان جواب دادند:
50 گرم ، 100 گرم ، 150 گرم
استاد گفت:
من هم بدون وزن کردن، نمی دانم دقیقا“ وزنش چقدراست. اما سوال من این است: اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه دارم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
شاگردان گفتند: هیچ اتفاقی نمی افتد.
استاد پرسید:
خوب، اگر یک ساعت همین طور نگه دارم، چه اتفاقی می افتد؟
یکی از شاگردان گفت: دست تان کم کم درد میگیرد..
حق با توست. حالا اگر یک روز تمام آن را نگه دارم چه؟
شاگرد دیگری گفت: دست تان بی حس می شود. عضلات به شدت تحت فشار قرار میگیرند و فلج می شوند. و مطمئنا“ کارتان به بیمارستان خواهد کشید و همه شاگردان خندیدند.
استاد گفت: خیلی خوب است. ولی آیا در این مدت وزن لیوان تغییرکرده است؟
شاگردان جواب دادند: نه
پس چه چیز باعث درد و فشار روی عضلات می شود؟ درعوض من چه باید بکنم؟
شاگردان گیج شدند. یکی از آنها گفت: لیوان را زمین بگذارید.
استاد گفت: دقیقا“ مشکلات زندگی هم مثل همین است.
اگر آنها را چند دقیقه در ذهن تان نگه دارید.
اشکالی ندارد. اگر مدت طولانی تری به آنها فکر کنید، به درد خواهند آمد.
اگر بیشتر از آن نگه شان دارید، فلج تان می کنند و دیگر قادر به انجام کاری نخواهید بود.
فکرکردن به مشکلات زندگی مهم است. اما مهم تر آن است که درپایان هر روز و پیش از خواب، آنها را زمین بگذارید.
به این ترتیب تحت فشار قرار نمی گیرند، هر روز صبح سرحال و قوی بیدار می شوید و قادر خواهید بود از عهده هرمسئله و چالشی که برایتان پیش می آید، برآیید!
دوست من، یادت باشد که لیوان آب را همین امروز زمین بگذاری
سالها رفت و هنوز یک نفر نیست بپرسد از من که تو از پنجره عشق چه ها می خواهی صبح تا نیمه ی شب منتظری همه جا می نگری گاه با ماه سخن می گویی گاه با رهگذران خبر گمشده ای می جویی راستی گمشده ات کیست؟کجاست؟ صدفی در دریا است؟ نوری از روزنه فرداهاست؟ یا خدایی است که از روز ازل پنهان است؟ بارها آمد و رفت بارها انسان شد وبشر هیچ ندانست که بود خود اوهم به یقین آگه نیست چون نمی داند کیست چون ندانست کجاست چون ندارد خبر از خود که خداست قیصر امین پور
روزي سقراط ، حکيم معروف يوناني، مردي را ديد که خيلي ناراحت و متاثراست. علت ناراحتيش را پرسيد ،پاسخ داد:"در راه که مي آمدم يکي از آشنايان را ديدم.سلام کردم جواب نداد و با بي اعتنايي و خودخواهي گذ شت و رفت و من از اين طرز رفتار او خيلي رنجيدم." سقراط گفت:"چرا رنجيدي؟" مرد با تعجب گفت :"خب معلوم است، چنين رفتاري ناراحت کننده است." سقراط پرسيد:"اگر در راه کسي را مي ديدي که به زمين افتاده و از درد وبيماري به خود مي پيچد، آيا از دست او دلخور و رنجيده مي شدي؟" مرد گفت:"مسلم است که هرگز دلخور نمي شدم.آدم که از بيمار بودن کسي دلخور نمي شود." سقراط پرسيد:"به جاي دلخوري چه احساسي مي يافتي و چه مي کردي؟" مرد جواب داد:"احساس دلسوزي و شفقت و سعي مي کردم طبيب يا دارويي به او برسانم." سقراط گفت:"همه ي اين کارها را به خاطر آن مي کردي که او را بيمار مي دانستي،آيا انسان تنها جسمش بيمار مي شود؟ و آيا کسي که رفتارش نادرست است،روانش بيمار نيست؟ اگر کسي فکر و روانش سالم باشد،هرگز رفتار بدي از او ديده نمي شود؟ بيماري فکر و روان نامش "غفلت" است و بايد به جاي دلخوري و رنجش ،نسبت به کسي که بدي مي کند و غافل است،دل سوزاند و کمک کرد و به او طبيب روح و داروي جان رساند. پس از دست هيچکس دلخور مشو و کينه به دل مگير و آرامش خود را هرگز از دست مده و بدان که هر وقت کسي بدي مي کند، در آن لحظه بيمار است
امشب خیلی فکر کردم دیدم پدر و مادر حاضرن بخاطر بچه هاشون حتی جونشون هم بدن
اگه یکی از بچه هاشون کمی مشکل داشته باشه حتی یه لحظه هم نمی تونه سر جاشون بمونه
ولی ما..................
به افتخار همه پدر و مادرامون صلوات
استادی درشروع کلاس درس، لیوانی پراز آب به دست گرفت. آن را بالا گرفت که همه ببینند. بعد از شاگردان پرسید:
به نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟
شاگردان جواب دادند:
50 گرم ، 100 گرم ، 150 گرم
استاد گفت:
من هم بدون وزن کردن، نمی دانم دقیقا“ وزنش چقدراست. اما سوال من این است: اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه دارم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
شاگردان گفتند: هیچ اتفاقی نمی افتد.
استاد پرسید:
خوب، اگر یک ساعت همین طور نگه دارم، چه اتفاقی می افتد؟
یکی از شاگردان گفت: دست تان کم کم درد میگیرد..
حق با توست. حالا اگر یک روز تمام آن را نگه دارم چه؟
شاگرد دیگری گفت: دست تان بی حس می شود. عضلات به شدت تحت فشار قرار میگیرند و فلج می شوند. و مطمئنا“ کارتان به بیمارستان خواهد کشید و همه شاگردان خندیدند.
استاد گفت: خیلی خوب است. ولی آیا در این مدت وزن لیوان تغییرکرده است؟
شاگردان جواب دادند: نه
پس چه چیز باعث درد و فشار روی عضلات می شود؟ درعوض من چه باید بکنم؟
شاگردان گیج شدند. یکی از آنها گفت: لیوان را زمین بگذارید.
استاد گفت: دقیقا“ مشکلات زندگی هم مثل همین است.
اگر آنها را چند دقیقه در ذهن تان نگه دارید.
اشکالی ندارد. اگر مدت طولانی تری به آنها فکر کنید، به درد خواهند آمد.
اگر بیشتر از آن نگه شان دارید، فلج تان می کنند و دیگر قادر به انجام کاری نخواهید بود.
فکرکردن به مشکلات زندگی مهم است. اما مهم تر آن است که درپایان هر روز و پیش از خواب، آنها را زمین بگذارید.
به این ترتیب تحت فشار قرار نمی گیرند، هر روز صبح سرحال و قوی بیدار می شوید و قادر خواهید بود از عهده هرمسئله و چالشی که برایتان پیش می آید، برآیید!
دوست من، یادت باشد که لیوان آب را همین امروز زمین بگذاری
امشب خیلی فکر کردم دیدم پدر و مادر حاضرن بخاطر بچه هاشون حتی جونشون هم بدن
اگه یکی از بچه هاشون کمی مشکل داشته باشه حتی یه لحظه هم نمی تونه سر جاشون بمونه
ولی ما..................
به افتخار همه پدر و مادرامون صلوات
بعضی وقتا دلم واسه مامانم می سوزه وقتی میام تو اتاقم و غرق دنیای مجازی میشم و اون تنها نشسته تلویزیون می بینه.
چه نسل بی عاطفه ای شدیم ما[/]
گاهی با یک قطره ، لیوانی لبریز می شود گاهی با یک کلام ، قلبی آسوده و آرام می گردد گاهی با یک کلمه ، انساني نابود می شود گاهی با یک بی مهری ، دلی می شکند گاهی با یک امضاء یک صفره و یا صدها صفره جمع میشود گاهی با کلام و یا یک جمله ملتی بدبخت و یا خوشبخت میشود گاهی با یک تصمیم عده ایی بیکار و یا شاغل میشوند گاهی با یک نگاه دلی شاد میشود گاهی با یک اخم خاطری آزرده میشود گاهی با یک لبخند دلی شاد میشود گاهی با یک بخشش زندگی میبخشیم گاهی با یک عدم گذشت جان کسی را میگیریم مراقب بعضی یک ها باشیم !! در حالی که ناچیزند ، همه چیزند ...
گاهی با یک قطره ، لیوانی لبریز می شود گاهی با یک کلام ، قلبی آسوده و آرام می گردد گاهی با یک کلمه ، انساني نابود می شود گاهی با یک بی مهری ، دلی می شکند گاهی با یک امضاء یک صفره و یا صدها صفره جمع میشود گاهی با کلام و یا یک جمله ملتی بدبخت و یا خوشبخت میشود گاهی با یک تصمیم عده ایی بیکار و یا شاغل میشوند گاهی با یک نگاه دلی شاد میشود گاهی با یک اخم خاطری آزرده میشود گاهی با یک لبخند دلی شاد میشود گاهی با یک بخشش زندگی میبخشیم گاهی با یک عدم گذشت جان کسی را میگیریم مراقب بعضی یک ها باشیم !! در حالی که ناچیزند ، همه چیزند ...
شخصی این کلمات زیبا را نوشته است.
باید آنها را خواند و معنای عمیق آنها را درک کرد.
آنها همچون ده فرمان هستند که باید در زندگی همواره مورد تبعیت قرار بگیرند
1. Prayer is not a "spare wheel" that you pull out when in trouble, but it is a "steering wheel", that directs the right path throughout.
دعا لاستیک یدک نیست که هرگاه مشکل داشتی از ان استفاده کنی بلکه فرمان است که راه به راه درست هدایت می کند.
2. Know why a Car's WINDSHIELD is so large & the Rear view Mirror is so small? Because our PAST is not as important as our FUTURE. So, Look Ahead and Move on.
می دونی چرا شیشیه جلوی ماشین انقدر بزرگه ولی آینه عقب انقدر کوچیکه؟ چون گذشته به اندازه آینده اهمیت نداره. بنابراین همیشه به جلو نگاه کن و ادامه بده.
3. Friendship is like a BOOK. It takes few seconds to burn, but it takes years to write.
دوستی مثل یک کتابه. چند ثانیه طول می کشه که آتیش بگیره ولی سالها طول می کشه تا نوشته بشه
4. All things in life are temporary. If going well enjoy it, they will not last forever. If going wrong don't worry, they can't last long either.
تمام چیزها در زندگی موقتی هستند. اگر خوب پیش می ره ازش لذت ببر، برای همیشه دوام نخواهند داشت. اگر بد پیش می ره نگران نباش، برای همیشه دوام نخواهند داشت
5. Old Friends are Gold! New Friends are Diamond! If you get a Diamond, don't forget the Gold! Because to hold a Diamond, you always need a Base of Gold!
دوستهای قدیمی طلا هستند! دوستان جدید الماس. اگر یک الماس به دست آوردی طلا را فراموش نکن چون برای نگه داشتن الماس همیشه به پایه طلا نیاز داری
6. Often when we lose hope and think this is the end, GOD smiles from above and says, "Relax, sweetheart, it's just a bend, not the end!
اغلب وقتی امیدت رو از دست می دی و فکر می کنی که این اخر خطه ، خدا از بالا بهت لبخند می زنه و میگه: آرام باش عزیزم ، این فقط یک پیچه نه پایان
7. When GOD solves your problems, you have Faith in HIS abilities; when GOD doesn't solve your problems HE has Faith in your abilities.
وقتی خدا مشکلات تو رو حل می کنه تو به توانایی های او ایمان داری. وقتی خدا مشکلاتت رو حل نمی کنه او به توانایی های تو ایمان داره
8. A blind person asked St. Anthony: "Can there be anything worse than losing eye sight?" He replied: "Yes, losing your vision!"
شخص نابینایی از سنت آنتونی پرسید: ممکنه چیزی بدتر از از دست دادن بینایی باشه؟ او جواب داد: بله، از دست دادن بصیرت.
9.When you pray for others, God listens to you and blesses them, and sometimes, when you are safe and happy, remember that someone has prayed for you.
وقتی شما برای دیگران دعا می کنید، خدا می شنود و انها را اجابت می کند و بعضی و قتها که شما شاد و خوشحال هستید یادتان باشد که کسی برای شما دعا کرده است
10.WORRYING does not take away tomorrow's Trouble, it takes away today's PEACE.
نگرانی مشکلات فردا را دور نمی کند بلکه تنها آرامش امروز را دور می کند.
سلام
یکم خودمونی بگم یخورده هوای پدر مادرا رو داشته باشین تا مثل من حسرت روزهای با مادر بودن رو نخورید شادی روح تمام مادرهایی که در بین ما نیستند صلوات
سلام تی وی ما مال سال 65 هستش
وقتی بیشتر بهشون فکر می کنی بیشتر بهشون علاقه مند می شید
هر کاری که بخوای بکنی چه درس چه کار چه هر چیزی اونا بهترین فکر رو می کنن
اصلا خیلی عجیبه بخدا خیلی عجیبن نمی دونم چرا ما به داشته های خودمون فکر نمی کنیم و همش دنبال نداشته هاییم بخدا نعمت پدر و مادر واقعا با ارزشه همین طوری وقتمون رو بدون اونا تلف نکنیم
میشه بگید وقتی یه موضوع جدید (که تکراری هم نیست) ایجاد می کنیم، چرا بدون اینکه بحث شروع بشه، از همون اول، قفله!؟!
سلام و عرض ادب
به اسک دین خوش آمدید!
موضوعات ایجاد شده در انجمن اخلاق و عرفان تا زمانی که کارشناس تعیین شده برای بحث اولین پاسخ را ارسال کنند ، قفل هستند.
بعد از اون موضوع باز میشه و کاربران می تونند وارد بحث بشوند...
سلام ! یه سوال از دوستانم دارم ؟ احترام و دلجویی از پدر و مادر تا چه حد باید باشد؟ آیا این روابط میتونه کاسب کارانه و با حساب و کتاب از هر دو طرف باشه ؟ ممنون میشم نظراتون رو بدونم !:Sham:
یه روز یه دوستی داشتم فوق مکانیک داشت ما هم پیشش رفتیم اون یه دوست دیگه داشت که با اصرار زیاد گفت بیابین خونمون ما هم رفتیم خونه دوست دوستمون
حالا بابا دکتر مامان دکتر خودش لیسانس خواهر فوق لیسانس
همه چی اوکی بود تا اینکه یدفعه دیدم یه دختری با بدترین حجاب ممکن از بالا اومد صدای چقک چقک(فکر کنم درست باشه)اون منو بهش خیره کرد بعد یدفعه متوجه شدم اصلا حجابش خیلی بد ترکیبه منم سرم روانداختم پایین اومد سلام کرد رفت نشست جلو تلویزیون داداشش گفت این خواهرم .... فوق لیسانس نمی دونم چی چی
خلاصه اصلا حیا نداشت وقتی صدای چقک چقک که نمی دونم چی پوشیده بود می شنیدم متوجه می شدم داره جابه جا می شه اومد و شروع کرد به صحبت کردن ماهم هی می گفتیم اره و نه حالا خونه رو ببین اینقدر خونه باکلاس بود که آدم می مونه توش من که می رفتم دستشویی می ترسیدم گم بشم
حالا اینو با زندگی خانواده ما مقایسه کنید
وقتی مهمان زنگ خونه رو می زنه دقیقا خونه ما جنگ جهانی دوم می شه یدفعه یه پشتی از اینطرف به اونطرف پرت می شه پتو هم همین طور در عرص یه دقیقه خونه تمییز می شه بعد ابجی ها بدون اینکه زوری بالای سرشون باشه خودشون می رن تو اتاق درو هم قفل می کنن که یوقت مهمون نبیننشون
یادمه یبار یکی نمی دونم کی بود تو رو زمین خواب بود هر کاریش کردیم بیدار نشد داشت مهمون میومد دو طرف رختخوابش رو گرفتیم و پرتش کردیم یه اتاق دیگه تازه اصلا هم بیدار نشد
می خوام فرق بین خونواده ها رو بگم
یه خانمی اینقدر واسش عادی شده که یه نامحرم رو مثل محرم خودش می بینه یکی هم ترس از اون داره که نکنه مهمون که نامحرمه منو ببینه (که البته منظور مهمان های غریبه است)
چقدر تفاوت زیاد شده
الههی اگه حتی زیر یه چادر هم زندگی می کنیم بازم خدا و دستوراتشو فراموش نکنیم
یادمه یبار یکی نمی دونم کی بود تو رو زمین خواب بود هر کاریش کردیم بیدار نشد داشت مهمون میومد دو طرف رختخوابش رو گرفتیم و پرتش کردیم یه اتاق دیگه تازه اصلا هم بیدار نشد می خوام فرق بین خونواده ها رو بگم
تا حالا اینقدر نخندیده بودم. واقعا وضعتون رو درک میکنم چون ماهم همین طوریم.:Khandidan!:
مسافر زمان;242823 نوشت:
یه خانمی اینقدر واسش عادی شده که یه نامحرم رو مثل محرم خودش می بینه یکی هم ترس از اون داره که نکنه مهمون که نامحرمه منو ببینه (که البته منظور مهمان های غریبه است)
یادمه وقتی که بچه بودیم و تو خونه مادربزرگم در حال بازی بودیم اگه یه نامحرمی بی هوا وارد میشد ویا الله نمیگفت تمام دخترا باهم جیغ میکشیدیم و فرار میکردیم.
ولی حالا . . . دخترای همسن اون موقع ما از یه زنم بیشتر به خودشون میرسن.
[="Tahoma"][="Green"]بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام.
بزرگواران و دوستان کسی اینجا دکتر چشم میشناسه؟یا از این مشکل من چیزی میدونه؟
چند روزی هست چشم شده مثل این:
میخندی؟جدی میگم.
یکی از چشام شده اندازه تخم مرغ یکیش شده قد یه نخود.البته خیلی وقته فکرمو مشغول کرده.
البته به نظر چیزی نمیاد ولی وقتی چشامو میبندم و از توی آینه خودمو میبینم:Gig:زیر پلکم یکم باد کرده یه چند ماهی میشه.
چرا؟
فردای روز بخوام برم خاستگاری مجبورم یا یکی از چشامو گنده کنم راه برم یا یکیشو کوچیک کنم:Gig:.[/]
میخندی؟جدی میگم.
یکی از چشام شده اندازه تخم مرغ یکیش شده قد یه نخود.البته خیلی وقته فکرمو مشغول کرده.
البته به نظر چیزی نمیاد ولی وقتی چشامو میبندم و از توی آینه خودمو میبینمزیر پلکم یکم باد کرده یه چند ماهی میشه.
چرا؟
فردای روز بخوام برم خاستگاری مجبورم یا یکی از چشامو گنده کنم راه برم یا یکیشو کوچیک کنم.
سلام
عرض ادب واحترام
بچه که دیروز گفتم قرار تو اسک به دنیا بیاد متولد شد :tavallod::shadi: چقدر خوشگله چقدر نازه همین روز میارم ببینیدش:ok:
الان ذوق مرگ میشم با تشکر
آها احسنت خوب شد گفتی پس گل مژه به این میگن؟میخواستم با چنگال چشمو در بیارم ببینم چشم چش شده:khaneh:.آخه نیست آدم کنجکاوی هستم!!
مـهـدی;242897 نوشت:
سلام عرض ادب واحترام بچه که دیروز گفتم قرار تو اسک به دنیا بیاد متولد شد چقدر خوشگله چقدر نازه همین روز میارم ببینیدش الان ذوق مرگ میشم با تشکر
مهدی جان خودت را کنترل کن برادر این ادا اصولا چیست از خودت در می آوری؟
مثلاً ما بچه مسلمون هستیم شیعه و با ایمان هستیم.
حالا چی شده؟
چی؟
بچه بدنیا اومده؟
دیش دیری دیرین دیری دین. .
منتظر عکسهاش هستیم.
عجب بی جنبه بودم من خوب وقتی خبر خوشو اینجوری میدی آدم تنش خود بخود میلرزه دیگه حالا ما اسمشو رقص نمیذاریم:Khandidan!:.
نکته اخلاقی:هرگز به یک شخص ناگهان خبر بدنیا اومدن یک نوگل و نوشکفته را ندهید.یواش یواش بگویید که شوکه نشود:khaneh:.
کاربر مهمان خوش آمدید
سلام
عرض ادب و احترام
سرکار عرشیان خوش امدید
دیگه کم سر میزنید
امیدوارم شاهد حضور بیشتر شما باشیم مثل سابق
با تشکر
سلام و عرض ادب
تشکر از لطفتون جناب مهدی
ان شاء الله توفیق باشه هستیم در خدمت دوستان
ممنونم:Gol:
سلام
من دردونه ی خدا هستم.
چراش بمونه ولی احساس میکنم خدا خیلی دوستم داره.
دختر کم حرفی هستم ولی رک گو هستم.
فکر میکنم همین قد کفایت کنه.
[="Tahoma"][="Magenta"] *دردونه ی خدا*;242294 نوشت:
لا حول و لا قوه الا بلله العلی و العظیم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
خوش امدید:Gol:
یه سری به انجمن نرم افزار بزنید
[SPOILER]از طرف بلندگو های داداش مهدی:khandeh!:[/SPOILER]
کمی پیدایید خواهر گرامی
آفتاب اسک دین به حضورتان دلگیر است و ابری
بیایید منتظریم:Gol:[/]
علیک سلام
سلام:Gol: من یه دختر 16 سالم... عاشق شیطونی کردن:khandeh!: البته خوب نیس بگم شیطونی شما یه کلمه جایگزین کنید:ok: تمام عشق مهدی (عج) و رهبرم سید علی:hamdel:
علیک سلام خوش آمدید
سلام
منم تازه به جمعتون پیوستم امیدوارم بتونم تو این سایت دینم رو بهتر بشناسم.
[="Tahoma"][="Black"]لا حول و لا قوة الا بالله
خدا رو شكر
خاطرتون هست چه بهتون گفته بودم ؟
هر چي خدا بخواد همون ميشه نه كمتر و نه بيشتر
انشاالله خواهرتون هم خيلي زود بهتر ميشن
از همه عزيزان ميخوام براي شفاي تمام بيماران علي الخصوص خواهر ايشون يك حمد شفا بخونن
اَه اَه اَه انقد از اين آدما بدم مياد
اصلاً چه معني داره آدم نا اميد بشه
سلام بر شما
خيلي خوش آمديد
خوشحال ميشيم سري به انجمن اقتصاد بزنيد :khandeh!:
[SPOILER]ستاد مبارزه با انجمن نرم افزار[/SPOILER]
من امروز خيلي خوشحالم
خوشحال كه چه عرض كنم دارم ذوق مرگ ميشم
يه آزموني رو ثبت نام كردم كه خيلي وقت بود دنبالش بودم
البته فقط ثبت نام كردم آزمونش شهريور هست فكرشو بكنيد قبول بشم چيكار ميكنم
خيلي دعا كنيد قبول بشم[/]
سلام راست می گه تازگی ها همه اعصاباشون خرده اعصاب ماراهم میریزن بهم حالا نه خیلی ما اعصابامون سر جاشه تا برامون بهمم میریزن دیگه چه شود:khandeh!:
[="Tahoma"][="Magenta"] كبوتر حرم;242353 نوشت:
لا حول و لا قوه الا بلله العلی و العظیم
بسم الله الفالق و الفاطر
سلام الله علی س و ال یا سین و علی شیعتهم
سلام بر همه شما گرامیان
اللهی به حق اولاد علی و حق فاطمه
بیافتی
[SPOILER]:khandeh!:[SPOILER]:Cheshmak:[SPOILER]اونجا که به صلاحته و هرچی خدا بخواهد [SPOILER]اللهی آمین[/SPOILER][/SPOILER][/SPOILER][/SPOILER]
موافقم
[SPOILER]انجمن دفاع از انجمن نرم افزار:Khandidan!:[/SPOILER]
به به به من از ادم نا امید خوشم میاد خیلی ادمای خوبیند!!
عالی اند افرین نا امید باشید:ok:
بله خدا رو شکر !!
ان شاء الله خیره و اجی شونم خوب میشه
صلوات
اللهم صل علی محمد و ال محمد
خوش امدید
من امروز خيلي خوشحالم
خوشحال كه چه عرض كنم دارم ذوق مرگ ميشم
يه آزموني رو ثبت نام كردم كه خيلي وقت بود دنبالش بودم
البته فقط ثبت نام كردم آزمونش شهريور هست فكرشو بكنيد قبول بشم چيكار ميكنم
خيلي دعا كنيد قبول بشم
میشه بگید چه آزمونی؟ آخه منم شهریور یه آزمون دارم مث شما هم خوشحالم الان کنجکاو شدم بدونم:Moshtagh:
سلام
عرض ادب و احترام
دوستان جدید و تازه وارد خیلی خوش امدید امیدورام شاهد حضور فعال شما باشیم:ok:
حتما به انجمن نرم افزار سر بزنید:Narahat az:
خوشحال میشویم شما در ساخت نرم افزار ها با ما همکاری کنید اصلا به نخصص خاصی احتیاج نیست کافی یه پیام خصوصی بدید تا در ساخت نرم افزار برای جبهه دین سهیم بشید:ok::ok:
این کبوترا چرا اینقدر شلوغ میکنند:Gig:
همین روز یه بچه کوچیک تو اسک دین متولد میشه بعد میام حالتون میگرم:khaneh:
با تشکر
[="Arial"][="DarkOrchid"] مـهـدی;242432 نوشت:
س ِ لام م ِ نوم مهدی آقا
ببین ی َ ر ِ ه
اخطار موکونوم بهت
اگه چپ به جوونای اسک دین نگاه کردی ، نکردی ها!:looti:
افتاد؟... نزار دم ماه رمضونی سر از ...
آره ...
خودت می دونی دیگه...
اینجام همه کفترا مال امام رضا هستن...
چپ نگاه کنی ...:Narahat az: ای ن ِ ن ِه[/]
[="Arial"][="DarkOrchid"]به نام خدا...
یک پارچ آب در لیوان
بچه ها حتی موقع خوردن غذا نیز به نکته گویی و فراست مشغول بودند. آن روز ظهر سر سفره، یکی از نیروها که خیلی شوخ طبع بود به دوستش گفت: «بی زحمت یک پارچ آب بریز تو لیوان بده به من.» او که مثل خودش اهل مزاح بود، با خنده گفت: «به روی چشم.» بعد هم کل آب پارچ را داخل لیوان خالی کرده و سفره کاملاً خیس شد. در همین لحظه صدای خنده ی بچه ها فضای سنگر را پر کرد.:shad:
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف
[="Tahoma"][="Black"]لا حول و لا قوة الا بالله
کلاً ساز مخالف زدن وآیه یاس خوندن تو خون این کفترست
تفاوت کبوتر اصلی با کبوتر فرعی اینجور جاها مشخص میشه :ok:
آزمون کارگزاری بورس
البته فقط آزمون اصول بازار سرمایه رو شرکت کردم که پیش نیاز همشون هست
کلاً آزمون جالبیه ، قبلاً یک امتحان بود که مبلغش 15000 تومن بود الآن همون یه امتحان 9 تا امتحان شده که حداقل دو تا رو باید امتحان بدید
این 9 تا آزمون روی هم حدود 300000 تومن میشه یعنی اون 15 تومن شده 300 تومن البته مالیات بر ارزش افزوده هم جدا حساب میشه
همش تقصیر اون یکی کبوترست یعنی کفتر قلابیه هی منو گول میزنه میگه مهدی رو اذیت کنیم
چی میگه :Gig:
مهدی :Moteajeb!:
ممنوووووووووووووووووووووووووون :Kaf: :Kaf: :Kaf:
اینجوریه دیگه حریف میطلبیم
مهدی زنگ آخر وایسا[/]
سلام
عجب دردیه این نا امیدی ...امروز اصلا حس هیچ کاری نبود هی میگم با رفیقای ناباب نگرد روت تاثیر میزاره....
چه خبره اینجا چه گردو خاکی به پاس!!!
میبینم که یه سری دوستان جدید داریم همگی خوش اومدید البته...من خودمم تازه اومدما!!
مرسی. آره آگهی بورس رو دیده بودم شرکت نکردم. من آزمون بانک و مخابرات دارم. باید حسابی درس بخونم:hey:
[="Tahoma"][="Magenta"]لا حول ولا قوه الا بلله العلی و العظیم
بسم الله العلی و العظیم
سلام
:Nishkhand:
[SPOILER]:Khandidan!:[SPOILER][SPOILER]کبوتر حرم باشی شیعه باشی ندونی توریه چیه؟:khandeh!:[/SPOILER]:Nishkhand:[/SPOILER][/SPOILER]
اینجاست که کبوتر حرم شناس مشخص میشه
می دونی چیه؟ خوب نیست به مال دنیا وابسته شی
یکی از نزدیکان از قشر مرفه بازاری بودند
کلی چک داشتند به خاط این وضع اقتصادی شاید و...
بر شکست شدند و مجبور شدند خونه زندگیشونو بفروشند
دوستان دعا کنید
:Ghamgin:
مهدی جوون می بینی که کی تقلب می کنه؟
من چیزی بهش گفتم اخه
امان از کبوتر قلابی:Cheshmak:
اوه اوه فکر کنم مشکلات اقتصادی به انجمن نرم افزار هم سرایت کرده:Khandidan!:
برای بر اورده شدن دعای کبوتر حرم آمین آمین آمین
بیا و خوبی کن
بشکن دستی که نمک نداره
شکسته گرده شهدا رو:Gol:
بچه؟
بچه کی؟
من به کلی تکذیب می کنم من هنوز مجردم قصد ازدواجم ندارم:khandeh!:
[SPOILER]مهدی؟ :Moteajeb!: چی شده اسک دین می خواهد بچه بدنیا بیاره؟:Gig:[/SPOILER]
آخ قربون ات راوی سید شهدا
منعاشق این شخصیت لطیفتم
[SPOILER]امروز حموم بدی شامپو لطیفه زدی؟ داداش؟:Cheshmak: ممنون یک هیچ به نفع شما به حساب کبوتر حرم [/SPOILER]
یه چیز بگم؟ این یعنی چی؟
من کبوتر حرم الزهرا ام من کبوتریم که روی گنبد حضرت میشینم
من کبوتر حضرت رضا نیستم:Ghamgin:
می خواهید اینو هم ازم بگیرید؟:Ghamgin:
:god:
[SPOILER]البته از اونجا که من کبوتر حرم الزهرام و حضرتم حجه الله علی حجج اند و تو مدینه 4 تا امام دیگه هم هستند
و موروثی هم به ارث میرم برا همین کبوتر حرم همه امامان هم هستم:Kaf:[/SPOILER]
:hamdel:
مدیر فرهنگی من خیلی دوستتون دارم
ارادت داریم قربان:Hedye:[/]
لا حول ولا قوه الا بلله و العلی و العظیم
بسم الله النور
یاحبیب
گاهي ليوان را زمين بگذار
استادی درشروع کلاس درس، لیوانی پراز آب به دست گرفت. آن را بالا گرفت که همه ببینند. بعد از شاگردان پرسید:
به نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟
شاگردان جواب دادند:
50 گرم ، 100 گرم ، 150 گرم
استاد گفت:
من هم بدون وزن کردن، نمی دانم دقیقا“ وزنش چقدراست. اما سوال من این است: اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه دارم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
شاگردان گفتند: هیچ اتفاقی نمی افتد.
استاد پرسید:
خوب، اگر یک ساعت همین طور نگه دارم، چه اتفاقی می افتد؟
یکی از شاگردان گفت: دست تان کم کم درد میگیرد..
حق با توست. حالا اگر یک روز تمام آن را نگه دارم چه؟
شاگرد دیگری گفت: دست تان بی حس می شود. عضلات به شدت تحت فشار قرار میگیرند و فلج می شوند. و مطمئنا“ کارتان به بیمارستان خواهد کشید و همه شاگردان خندیدند.
استاد گفت: خیلی خوب است. ولی آیا در این مدت وزن لیوان تغییرکرده است؟
شاگردان جواب دادند: نه
پس چه چیز باعث درد و فشار روی عضلات می شود؟ درعوض من چه باید بکنم؟
شاگردان گیج شدند. یکی از آنها گفت: لیوان را زمین بگذارید.
استاد گفت: دقیقا“ مشکلات زندگی هم مثل همین است.
اگر آنها را چند دقیقه در ذهن تان نگه دارید.
اشکالی ندارد. اگر مدت طولانی تری به آنها فکر کنید، به درد خواهند آمد.
اگر بیشتر از آن نگه شان دارید، فلج تان می کنند و دیگر قادر به انجام کاری نخواهید بود.
فکرکردن به مشکلات زندگی مهم است. اما مهم تر آن است که درپایان هر روز و پیش از خواب، آنها را زمین بگذارید.
به این ترتیب تحت فشار قرار نمی گیرند، هر روز صبح سرحال و قوی بیدار می شوید و قادر خواهید بود از عهده هرمسئله و چالشی که برایتان پیش می آید، برآیید!
دوست من، یادت باشد که لیوان آب را همین امروز زمین بگذاری
زندگی همین است
سالها رفت و هنوز
یک نفر نیست بپرسد از من
که تو از پنجره عشق چه ها می خواهی
صبح تا نیمه ی شب منتظری
همه جا می نگری
گاه با ماه سخن می گویی
گاه با رهگذران
خبر گمشده ای می جویی
راستی گمشده ات کیست؟کجاست؟
صدفی در دریا است؟
نوری از روزنه فرداهاست؟
یا خدایی است که از روز ازل پنهان است؟
بارها آمد و رفت
بارها انسان شد
وبشر هیچ ندانست که بود
خود اوهم به یقین آگه نیست
چون نمی داند کیست
چون ندانست کجاست چون ندارد خبر از خود که خداست
قیصر امین پور
یاحبیب
اندرز سقراط حکیم
سقراط گفت:"چرا رنجيدي؟" مرد با تعجب گفت :"خب معلوم است، چنين رفتاري ناراحت کننده است."
سقراط پرسيد:"اگر در راه کسي را مي ديدي که به زمين افتاده و از درد وبيماري به خود مي پيچد، آيا از دست او دلخور و رنجيده مي شدي؟"
مرد گفت:"مسلم است که هرگز دلخور نمي شدم.آدم که از بيمار بودن کسي دلخور نمي شود."
سقراط پرسيد:"به جاي دلخوري چه احساسي مي يافتي و چه مي کردي؟"
مرد جواب داد:"احساس دلسوزي و شفقت و سعي مي کردم طبيب يا دارويي به او برسانم."
سقراط گفت:"همه ي اين کارها را به خاطر آن مي کردي که او را بيمار مي دانستي،آيا انسان تنها جسمش بيمار مي شود؟ و آيا کسي که رفتارش نادرست است،روانش بيمار نيست؟ اگر کسي فکر و روانش سالم باشد،هرگز رفتار بدي از او ديده نمي شود؟ بيماري فکر و روان نامش "غفلت" است و بايد به جاي دلخوري و رنجش ،نسبت به کسي که بدي مي کند و غافل است،دل سوزاند و کمک کرد و به او طبيب روح و داروي جان رساند.
پس از دست هيچکس دلخور مشو و کينه به دل مگير و آرامش خود را هرگز از دست مده و بدان که هر وقت کسي بدي مي کند، در آن لحظه بيمار است
خدا خیرتون بده کاربر (پشت دریا ها) واقعا نوشته هاتون بسیار زیبا و بجا بودن،
التماس دعا
امشب خیلی فکر کردم دیدم پدر و مادر حاضرن بخاطر بچه هاشون حتی جونشون هم بدن
اگه یکی از بچه هاشون کمی مشکل داشته باشه حتی یه لحظه هم نمی تونه سر جاشون بمونه
ولی ما..................
به افتخار همه پدر و مادرامون صلوات
[="Tahoma"][="Magenta"]
معما
این چیست؟:Gig:[/]
یه موشه که داره سرش میخارونه:khandeh!:
احسنت.واقعا زیبا بود...:Kaf:
یه موش (یا از خانواده موشه )که از ترس گوشش رو گرفته!!!!!!!!!!!!!
[="Tahoma"][="Black"]لا حول و لا قوة الا بالله
مسافر زمان;242599 نوشت:
بعضی وقتا دلم واسه مامانم می سوزه وقتی میام تو اتاقم و غرق دنیای مجازی میشم و اون تنها نشسته تلویزیون می بینه.
چه نسل بی عاطفه ای شدیم ما[/]
[="Tahoma"][="Magenta"] كبوتر حرم;242682 نوشت:
سلام
خب یه تی وی اسمارت سامسونگ و الجی و...
بخرید و به اینترنت وصلش کنید
مادرتونم بگویید بیان همون جا که هستید:ok:
:Gig:
:Nishkhand:[/]
اونوقته که...:kill:.:kharej:
:god::badbakht::geristan:
:cry:
:shad:حقیقت داره ولی دیگه نه تا این حددا!!!!
یاحبیب
سلام بر دوستان گرامی
بادلی تنگ و خاطری آزرده تقدیم به شما دوستان
گاهی با یک قطره ، لیوانی لبریز می شود
گاهی با یک کلام ، قلبی آسوده و آرام می گردد
گاهی با یک کلمه ، انساني نابود می شود
گاهی با یک بی مهری ، دلی می شکند
گاهی با یک امضاء یک صفره و یا صدها صفره جمع میشود
گاهی با کلام و یا یک جمله ملتی بدبخت و یا خوشبخت میشود
گاهی با یک تصمیم عده ایی بیکار و یا شاغل میشوند
گاهی با یک نگاه دلی شاد میشود
گاهی با یک اخم خاطری آزرده میشود
گاهی با یک لبخند دلی شاد میشود
گاهی با یک بخشش زندگی میبخشیم
گاهی با یک عدم گذشت جان کسی را میگیریم
مراقب بعضی یک ها باشیم !!
در حالی که ناچیزند ، همه چیزند ...
چرا دله تنگ؟
اما قشنگ بود آفرین
یاحبیب
[=Times New Roman][=garamond]
ده فرمان "لیمن
خواندنی عالی
شخصی این کلمات زیبا را نوشته است.
باید آنها را خواند و معنای عمیق آنها را درک کرد.
آنها همچون ده فرمان هستند که باید در زندگی همواره مورد تبعیت قرار بگیرند
1. Prayer is not a "spare wheel" that you pull out when in trouble, but it is a "steering wheel", that directs the right path throughout.
دعا لاستیک یدک نیست که هرگاه مشکل داشتی از ان استفاده کنی بلکه فرمان است که راه به راه درست هدایت می کند.
2. Know why a Car's WINDSHIELD is so large & the Rear view Mirror is so small? Because our PAST is not as important as our FUTURE. So, Look Ahead and Move on.
می دونی چرا شیشیه جلوی ماشین انقدر بزرگه ولی آینه عقب انقدر کوچیکه؟ چون گذشته به اندازه آینده اهمیت نداره. بنابراین همیشه به جلو نگاه کن و ادامه بده.
3. Friendship is like a BOOK. It takes few seconds to burn, but it takes years to write.
دوستی مثل یک کتابه. چند ثانیه طول می کشه که آتیش بگیره ولی سالها طول می کشه تا نوشته بشه
4. All things in life are temporary. If going well enjoy it, they will not last forever. If going wrong don't worry, they can't last long either.
تمام چیزها در زندگی موقتی هستند. اگر خوب پیش می ره ازش لذت ببر، برای همیشه دوام نخواهند داشت. اگر بد پیش می ره نگران نباش، برای همیشه دوام نخواهند داشت
5. Old Friends are Gold! New Friends are Diamond! If you get a Diamond, don't forget the Gold! Because to hold a Diamond, you always need a Base of Gold!
دوستهای قدیمی طلا هستند! دوستان جدید الماس. اگر یک الماس به دست آوردی طلا را فراموش نکن چون برای نگه داشتن الماس همیشه به پایه طلا نیاز داری
6. Often when we lose hope and think this is the end, GOD smiles from above and says, "Relax, sweetheart, it's just a bend, not the end!
اغلب وقتی امیدت رو از دست می دی و فکر می کنی که این اخر خطه ، خدا از بالا بهت لبخند می زنه و میگه: آرام باش عزیزم ، این فقط یک پیچه نه پایان
7. When GOD solves your problems, you have Faith in HIS abilities; when GOD doesn't solve your problems HE has Faith in your abilities.
وقتی خدا مشکلات تو رو حل می کنه تو به توانایی های او ایمان داری. وقتی خدا مشکلاتت رو حل نمی کنه او به توانایی های تو ایمان داره
8. A blind person asked St. Anthony: "Can there be anything worse than losing eye sight?" He replied: "Yes, losing your vision!"
شخص نابینایی از سنت آنتونی پرسید: ممکنه چیزی بدتر از از دست دادن بینایی باشه؟ او جواب داد: بله، از دست دادن بصیرت.
9.When you pray for others, God listens to you and blesses them, and sometimes, when you are safe and happy, remember that someone has prayed for you.
وقتی شما برای دیگران دعا می کنید، خدا می شنود و انها را اجابت می کند و بعضی و قتها که شما شاد و خوشحال هستید یادتان باشد که کسی برای شما دعا کرده است
10.WORRYING does not take away tomorrow's Trouble, it takes away today's PEACE.
نگرانی مشکلات فردا را دور نمی کند بلکه تنها آرامش امروز را دور می کند.
سلام
یکم خودمونی بگم یخورده هوای پدر مادرا رو داشته باشین تا مثل من حسرت روزهای با مادر بودن رو نخورید شادی روح تمام مادرهایی که در بین ما نیستند صلوات
رسول خدا (ص)، فرمود: سه گناهند كه عقوبتشان زود برسد و به آخر نيفتد: ناسپاسى والدين و ستم بر مردم، و ناسپاسى احسان.
رسول خدا (ص) فرمود: با والدينت باش كه بدان كه جانم بدست او است انس يك روز و شب آنها با تو بهتر است از جهاد يك سال.
سلام تی وی ما مال سال 65 هستش
وقتی بیشتر بهشون فکر می کنی بیشتر بهشون علاقه مند می شید
هر کاری که بخوای بکنی چه درس چه کار چه هر چیزی اونا بهترین فکر رو می کنن
اصلا خیلی عجیبه بخدا خیلی عجیبن نمی دونم چرا ما به داشته های خودمون فکر نمی کنیم و همش دنبال نداشته هاییم بخدا نعمت پدر و مادر واقعا با ارزشه همین طوری وقتمون رو بدون اونا تلف نکنیم
[=Times New Roman]بسم الله الرّحمن الرّحیم
سلام دوستان
یک سوال فنی!؟ من تازه واردم، هنوز زیاد سردرنیاوردم از اینجا که چی به چیه...
میشه بگید وقتی یه موضوع جدید (که تکراری هم نیست) ایجاد می کنیم، چرا بدون اینکه بحث شروع بشه، از همون اول، قفله!؟!
مثال:
http://www.askdin.com/thread20698.html
سلام و عرض ادب
به اسک دین خوش آمدید!
موضوعات ایجاد شده در انجمن اخلاق و عرفان تا زمانی که کارشناس تعیین شده برای بحث اولین پاسخ را ارسال کنند ، قفل هستند.
بعد از اون موضوع باز میشه و کاربران می تونند وارد بحث بشوند...
سلام ! یه سوال از دوستانم دارم ؟ احترام و دلجویی از پدر و مادر تا چه حد باید باشد؟ آیا این روابط میتونه کاسب کارانه و با حساب و کتاب از هر دو طرف باشه ؟ ممنون میشم نظراتون رو بدونم !:Sham:
یه روز یه دوستی داشتم فوق مکانیک داشت ما هم پیشش رفتیم اون یه دوست دیگه داشت که با اصرار زیاد گفت بیابین خونمون ما هم رفتیم خونه دوست دوستمون
حالا بابا دکتر مامان دکتر خودش لیسانس خواهر فوق لیسانس
همه چی اوکی بود تا اینکه یدفعه دیدم یه دختری با بدترین حجاب ممکن از بالا اومد صدای چقک چقک(فکر کنم درست باشه)اون منو بهش خیره کرد بعد یدفعه متوجه شدم اصلا حجابش خیلی بد ترکیبه منم سرم روانداختم پایین اومد سلام کرد رفت نشست جلو تلویزیون داداشش گفت این خواهرم .... فوق لیسانس نمی دونم چی چی
خلاصه اصلا حیا نداشت وقتی صدای چقک چقک که نمی دونم چی پوشیده بود می شنیدم متوجه می شدم داره جابه جا می شه اومد و شروع کرد به صحبت کردن ماهم هی می گفتیم اره و نه حالا خونه رو ببین اینقدر خونه باکلاس بود که آدم می مونه توش من که می رفتم دستشویی می ترسیدم گم بشم
حالا اینو با زندگی خانواده ما مقایسه کنید
وقتی مهمان زنگ خونه رو می زنه دقیقا خونه ما جنگ جهانی دوم می شه یدفعه یه پشتی از اینطرف به اونطرف پرت می شه پتو هم همین طور در عرص یه دقیقه خونه تمییز می شه بعد ابجی ها بدون اینکه زوری بالای سرشون باشه خودشون می رن تو اتاق درو هم قفل می کنن که یوقت مهمون نبیننشون
یادمه یبار یکی نمی دونم کی بود تو رو زمین خواب بود هر کاریش کردیم بیدار نشد داشت مهمون میومد دو طرف رختخوابش رو گرفتیم و پرتش کردیم یه اتاق دیگه تازه اصلا هم بیدار نشد
می خوام فرق بین خونواده ها رو بگم
یه خانمی اینقدر واسش عادی شده که یه نامحرم رو مثل محرم خودش می بینه یکی هم ترس از اون داره که نکنه مهمون که نامحرمه منو ببینه (که البته منظور مهمان های غریبه است)
چقدر تفاوت زیاد شده
الههی اگه حتی زیر یه چادر هم زندگی می کنیم بازم خدا و دستوراتشو فراموش نکنیم
تا حالا اینقدر نخندیده بودم. واقعا وضعتون رو درک میکنم چون ماهم همین طوریم.:Khandidan!:
یادمه وقتی که بچه بودیم و تو خونه مادربزرگم در حال بازی بودیم اگه یه نامحرمی بی هوا وارد میشد ویا الله نمیگفت تمام دخترا باهم جیغ میکشیدیم و فرار میکردیم.
ولی حالا . . . دخترای همسن اون موقع ما از یه زنم بیشتر به خودشون میرسن.
[="Tahoma"][="Green"]بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام.
بزرگواران و دوستان کسی اینجا دکتر چشم میشناسه؟یا از این مشکل من چیزی میدونه؟
چند روزی هست چشم شده مثل این:
میخندی؟جدی میگم.
یکی از چشام شده اندازه تخم مرغ یکیش شده قد یه نخود.البته خیلی وقته فکرمو مشغول کرده.
البته به نظر چیزی نمیاد ولی وقتی چشامو میبندم و از توی آینه خودمو میبینم:Gig:زیر پلکم یکم باد کرده یه چند ماهی میشه.
چرا؟
فردای روز بخوام برم خاستگاری مجبورم یا یکی از چشامو گنده کنم راه برم یا یکیشو کوچیک کنم:Gig:.[/]
[="Tahoma"][="Magenta"] عــــلی;242879 نوشت:
لا حول ولا قوه الا بلله العلی و العظیم
بسم الله الرحیم و الکریم
سلام
ممکنه علل مختلف داشته باشه
مثلا زیاد نشستن پای کامپیوتر
و اگر ورم کرده گل مژه ووو
خب به پزشک مراجعه کنی بهتره
جووون:Gol:[/]
سلام
عرض ادب واحترام
بچه که دیروز گفتم قرار تو اسک به دنیا بیاد متولد شد :tavallod::shadi:
چقدر خوشگله
چقدر نازه
همین روز میارم ببینیدش:ok:
الان ذوق مرگ میشم
با تشکر
بسم الله الرحمن الرحیم.
کبوتر حرم الزهرا;242885 نوشت:
آها احسنت خوب شد گفتی پس گل مژه به این میگن؟میخواستم با چنگال چشمو در بیارم ببینم چشم چش شده:khaneh:.آخه نیست آدم کنجکاوی هستم!!
مهدی جان خودت را کنترل کن برادر این ادا اصولا چیست از خودت در می آوری؟
مثلاً ما بچه مسلمون هستیم شیعه و با ایمان هستیم.
حالا چی شده؟
چی؟
بچه بدنیا اومده؟
دیش دیری دیرین دیری دین.
منتظر عکسهاش هستیم.
عجب بی جنبه بودم من خوب وقتی خبر خوشو اینجوری میدی آدم تنش خود بخود میلرزه دیگه حالا ما اسمشو رقص نمیذاریم:Khandidan!:.
نکته اخلاقی:هرگز به یک شخص ناگهان خبر بدنیا اومدن یک نوگل و نوشکفته را ندهید.یواش یواش بگویید که شوکه نشود:khaneh:.