[="Times New Roman"]سلام علیکم
نمی دانم این داستان تا به حال شنیدید یا نه اما باز هم شنیدنش ضرر ندارد!
اشاره ای کنم به یک مرد بلژیکی که برای یک امر کاری به مشهد مقدس منتقل می شود البته با چند نفر دوستانش این فرد یک بچه ای داشت که فلج بود و همه ی دکترهای ایران و خارج جواب منفی داده بوند هیچ امیدی برای خوب شدنش نبود این مرد به خودش گفت حالا که تا مشهد آمدیم کار امام رضا(ع) را امتحان کنیم.
رفت حرم گوشه نشت و گریه کرد گفت یا امام رضا(ع) از کجای دنیا آمدم خودت خوب میدانی یک دختر فلجی دارم که بهترین دکتر های کشور جوابش کردم دوستان هیچ وقت از خدا و اهل البیت(ع) نا امید نشوید درب منزل کریم رفتید چیز های بزرگ ازش بخواهید شاید به خودتان بگوئید که فکر نمی کنم دعایم مستجاب شود اما این فکر غلط است و هر چیز که می خواهید از کریم بخواهید کریم کسی است مثل امام رضا(ع) و ...
تا نماز صبح گریه کرد کنار حرم خوابش برد!
صبح خادم های حرم عرض کرند ای آقا صبح است نمی خواهی بری؟
مردم بلند شد حرکت کرد به سمت درب خروج.
با خودش گقت: اما میدانم هیچ فایدای ندارد!
رفت هتل یکی از دوستانش بهش گفت از دیشب همسرت همش تماس می گیره.
تماس گرفت به منزل خانومش گفت بچه ام دیشب شفا گرفت مرد یک مرتبه زد به زیر گریه.
گفت چطور؟
چی شد؟
گفت تلفن را به دهید به دخترم تلفن را گرفت گفت: دیشب چه اتفاقی افتاد دخترم؟
گفت: پدر جان یک مرد نورانی بلند درب اتاق را باز کرد وارد اتاق شد به من گفت بلند شو گفتم اقا نمی توانم از جا بلند شوم مرد گفت سعی کن یک مرتبه بلد شدم!
به مرد گفتم شما که هستی؟
عرض کرد من [="Blue"]علی ابن موسی الرضا[/] هستم!
پدرت در حرم من توسل پیدا کرد به من هم حاجتش را دادم.
یک مرد بلژیکی میاد و از امام رضا(ع) میگره و میره اما ما را هنوز غفلت گرفته و اندرخم یک کوچه هستیم!
[="blue"]آنان که خاک را در یک نظر کیما کنند
آیا شود گوشه چشمی به ما کنند؟[/]
التماس دعا!
:Gol:
تو آسمان منی من پرنده‌ام آقا
برای بال من آغوش خویش را بگشا که کوچ کرده‌ام از سردسیری تشویش
به گرمسیر دل‌انگیز گنبدت مولا گذشته‌ام من از انبوه جنگل تردید
و حجم خشک نفس‌گیری بیابان‌ها غریب‌تر ز مسافر غریب‌تر ز غروب
کشانده مهر تو ای خوب تا کجا ما را رسیده‌ام لب ایوان نگاه من ابری
شکوه گنبد خورشیدگونه‌ات پیدا کنون به وسعت جغرافیای دلتنگی
نشسته‌ام بزنم باز دل به این دریا کویر تجربه‌ي تلخ لحظه‌های من است
تو مثل جاری آبی بر این عطش اما
قلبی شکست و دور و برش را خدا گرفت نقاره می زنند ... مریضی شفا گرفت دیدی که سنگ در دل آیینه آب شد دیدی که آب حاجت آیینه را گرفت از آن طرف فرشته ای از آسمان رسید پروانه وار گشت و سلام مرا گرفت زیر پرش نهاد و به سمت خدا پرید تقدیم حق نمود و سپس ارتقا گرفت
دارم قدم قدم به تو نزدیک می شوم شعرم تمام فاصله ها را فرا گرفت دارم به سمت پنجره فولاد می روم جایی که دل شکست و مریضی شفا گرفت
[=arial black][=times new roman][=arial].....* السلام ای حضرت سلطان عشق
یا علی موسی الرضا ای جان عشق
السلام ای بهر عاشق سرنوشت
السلام ای تربتت باغ بهشت......*
بارِ مرا کسی نخریده !تــو می خری ؟! بارِ مرا بخر ,نخری گریـــه می کنم ... از چند جا شکسته پرم ... ای شکسته بند ! از غصه ی شکسته پری گریه می کنم رضای من...
اقاچقد دوست داشتم الان تو صحنوسرات میبودم.
معتکف درگاهت میشدم...
اما حیف..
خیره می شوم به گنبد تو ...
خیره می شوم به آسمان رویاها ...
از صحن گوهر شاد تا ضریحت فاصله ای دریاییست
این روزها چقدر دلتنگ مشهد شده ام آقا !
با دل خود بال گشوده ام سمت ضریح ...
و چه زیباست زیارت نامه خواندن از در کنج دلم !
[=arial]احساس خواهد کرد کوه نور می بیند…
[=arial]وقتی که شهرت را کسی از دور می بیند…
[=arial]احساس انسانی که روی تکّه ی چوبی…
[=arial]در عمق تاریکیِ دریا نـــــــــور می بیند…
زائر همان آنی که مشهد می رسد،خود را… با بچّه آهوی شما محشور می بیند …
آقاجان!
این بار نه برای حاجت، که فقط و فقط "دل" تنگ خودتان شده است...
مولایم!
نه فقط غروب جمعه ها، که "هــــــــوای" اینجا دلگیر است...
خسته ام، خسته از هر روز دویدن ها و نرسیدن ها...
خسته از غرق شدن در روزمرگی ها...
خسته از شهری خاکستری که باید "خواهی نشوی همرنگ، رسوای جماعت شوی و خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت!". این قانون اینجاست...
آقایم!
گاهی حس وصله ای ناجور را دارم...
می ترسم از "جور" شدن با این دیار...
مولاجان!
دل من گرفته از این جا...
هوس ســــفر دارم...
سفر به دیارتان...
بگیرید دستان ِ تهی و لرزان ِ این وصله ی ناجور را...
مبادا که جور شود با جماعتی ناجور ...
حس مي‌کنم در مرقدت عطر دعا را عطر توسل هاي در باران رها را غرق اجابت مي شود دست نيازش هر کس که مي خواند در اين مرقد خدا را اي مظهر رأفت براي تو چه سخت است خالي ببيني دست محتاج و گدا را آهم کبوتر مي‌شود تا گنبد تو مي‌آورد فريادهاي يا رضا را آئينه هاي لطف تو تکثير کردند در چشمة دل اشک هاي بي صدا را آقا کنار پنجره فولادت آخر مي‌گيرم از دستت برات کربلا را اي زائران اينجا دخيل غم ببنديد بر آستانش ندبه‌ی «آقا بيا» را پائين پاي تو غباري مي سرايد شعر کرامات نگاه کيميا را
گلدسته ات
كهكشانى است
كه سياهى شهر را تكذيب مى كند
پيرامون تو همه چيز بوى ملكوت مى دهد:
كاشى هاى ايوانت
و اين سؤال هميشه
كه چگونه مى توان آسمانها را
در مربعى كوچك خلاصه كرد.
و پنجره فولاد
التماسهاى گره خورده
و بغضهايى كه پيش پاى تو باز مى شوند...
آقا جون کم کم دارم نزدیک میشم به روزی که انتظارم برای اومدن به زیارتت به پایان میرسه
و برای اون روزی که به پابوست بیام لحظه شماری می کنم ......
سلام
دوستان جناب مهدی قراره برن کربلا
به نظرتون برات کربلا رو از آقا علی ابن موسی الرضا(علیه السلام) گرفتن؟؟؟
نمیدونم چرا وقتی خوندم جناب مهدی میخوان کربلا برن حالم یه جوری شد.
دلم گرفته آقا،لیاقت کربلا رو ندارم من کربلای فقرا رو میخوام السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا علیه السلام
گویند زیارت تو حج فقراست
بر گنبد و بارگاهت از دور سلام
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی
[b]content[/b]
[SPOILER]امروز از برنامه سمت خدا شنیدیم که متاسفانه حاج آقا رضا انصاریان، که با نوای صلوات خاصه شان دلهامان پر میکشه به سمت حرم امام رضاعلیه السلام، از دنیا رفتند. برای شادی روحشان صلواتی هدیه کنید.[/SPOILER]
در بند هواييم، يا ضامن آهو!
در فتنه رهاييم، يا ضامن آهو!
بي تاب و شکيبيم، تنها و غريبيم
بي سقف و سراييم، يا ضامن آهو!
عرياني پاييز، خاموشي پرهيز
بي برگ و نواييم، يا ضامن آهو!
سرگشته‌تر از عمر، برگشته‌تر از بخت
جوياي وفاييم، يا ضامن آهو!
آلوده‌ي بدنام، فرسوده‌ي ايام
با خود به جفاييم، يا ضامن آهو!
:roz::roz::roz:
امام رضا(علیه السلام) هر کس اندوه و مشکلى را از مومنى برطرف نماید خداوند در روز قیامت انـدوه را از قلبش برطرف سازد. (اصول کافى، ج 3، ص 268)
کاربر مهمان خوش آمدید
به نام خدا
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
روزهاست
نفسم گرفته است
اینجا ...
در هوایی که ... نفسهای تو نیست ... ! :Sham:
[b]content[/b]
.
[="Times New Roman"]سلام علیکم
نمی دانم این داستان تا به حال شنیدید یا نه اما باز هم شنیدنش ضرر ندارد!
اشاره ای کنم به یک مرد بلژیکی که برای یک امر کاری به مشهد مقدس منتقل می شود البته با چند نفر دوستانش این فرد یک بچه ای داشت که فلج بود و همه ی دکترهای ایران و خارج جواب منفی داده بوند هیچ امیدی برای خوب شدنش نبود این مرد به خودش گفت حالا که تا مشهد آمدیم کار امام رضا(ع) را امتحان کنیم.
رفت حرم گوشه نشت و گریه کرد گفت یا امام رضا(ع) از کجای دنیا آمدم خودت خوب میدانی یک دختر فلجی دارم که بهترین دکتر های کشور جوابش کردم دوستان هیچ وقت از خدا و اهل البیت(ع) نا امید نشوید درب منزل کریم رفتید چیز های بزرگ ازش بخواهید شاید به خودتان بگوئید که فکر نمی کنم دعایم مستجاب شود اما این فکر غلط است و هر چیز که می خواهید از کریم بخواهید کریم کسی است مثل امام رضا(ع) و ...
تا نماز صبح گریه کرد کنار حرم خوابش برد!
صبح خادم های حرم عرض کرند ای آقا صبح است نمی خواهی بری؟
مردم بلند شد حرکت کرد به سمت درب خروج.
با خودش گقت: اما میدانم هیچ فایدای ندارد!
رفت هتل یکی از دوستانش بهش گفت از دیشب همسرت همش تماس می گیره.
تماس گرفت به منزل خانومش گفت بچه ام دیشب شفا گرفت مرد یک مرتبه زد به زیر گریه.
گفت چطور؟
چی شد؟
گفت تلفن را به دهید به دخترم تلفن را گرفت گفت: دیشب چه اتفاقی افتاد دخترم؟
گفت: پدر جان یک مرد نورانی بلند درب اتاق را باز کرد وارد اتاق شد به من گفت بلند شو گفتم اقا نمی توانم از جا بلند شوم مرد گفت سعی کن یک مرتبه بلد شدم!
به مرد گفتم شما که هستی؟
عرض کرد من [="Blue"]علی ابن موسی الرضا[/] هستم!
پدرت در حرم من توسل پیدا کرد به من هم حاجتش را دادم.
یک مرد بلژیکی میاد و از امام رضا(ع) میگره و میره اما ما را هنوز غفلت گرفته و اندرخم یک کوچه هستیم!
[="blue"]آنان که خاک را در یک نظر کیما کنند
آیا شود گوشه چشمی به ما کنند؟[/]
التماس دعا!
:Gol:
[="Tahoma"][="Black"]
دلتـــنـــگ که بـــاشی.....
فرقی نمیــــکنه از کجــــا.....
دلــت پـــــــَر میکــشه سمتـــــش......
به دلت بگو برای همه ی دلــــها دعا کنه
تار و پود غزلم جاده ی ابریشم شد...
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا:Gol:
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا المرتضی
[=Times New Roman]نه نسیم "دبی"به کله ام زده،
نه هوس دو بیتی"بابا طاهر"دارم،
نه "منار جنبان"دلم را می لرزاند،
نه مات "کیشم"،
نه موجی"خزر"،
فاتحه ی" سعدی "و" حافظ "را هم از همین جا پست میکنم
من فقط یک بلیط رفت"مشهد"می خواهم حتی الامکان بی برگشت.
:Sham:السلام علیک یا امام رضا(ع):Sham:
[=microsoft sans serif]چرخ می خورم و سرگردانی ام را یله می کنم روی گنبد و گلدسته ها.
چرخ می خورم و بی قراری ام از ایوان می گذرد و بند می شود به پنجره فولاد.
چرخ می خورم و تشنگی ام در حوالی سقاخانه پرسه می زند.
چرخ می خورم مدام و کبوتر آرزوهایم بال‌بال می زند.
من همان آهویم که همزاد خطر بود و ترس خود را از دامان امن تو آویخت.
همان آهویم که غریبانه نگاهش را به دستان اجابت تو دوخت،
همان آهویم که هنوز هم ضمانت بی دریغ تو را فخر می کند...
سلام سلطان عشق
میلاد فرزند نازنینتون آقا جواد الائمه (ع) رو تبریک عرض میکنم.:Gol:
آقا هنوز منتظرمااااااااا
کی بیام؟!
[="Blue"]
در حریمـت هر که ناکس می رود کس می شود
آسمــــــان ازدست این گنبـــــد ملبّس می شود
تـــــو دلیــــــل اعتبـــــــــار گنبــــــــــد و نقّـــاره ای
آهــــــــن و سنـــــگ از وجود تو مقدّس می شود
[b]content[/b]
تو آسمان منی من پرنده‌ام آقا
برای بال من آغوش خویش را بگشا
که کوچ کرده‌ام از سردسیری تشویش
به گرمسیر دل‌انگیز گنبدت مولا
گذشته‌ام من از انبوه جنگل تردید
و حجم خشک نفس‌گیری بیابان‌ها
غریب‌تر ز مسافر غریب‌تر ز غروب
کشانده مهر تو ای خوب تا کجا ما را
رسیده‌ام لب ایوان نگاه من ابری
شکوه گنبد خورشیدگونه‌ات پیدا
کنون به وسعت جغرافیای دلتنگی
نشسته‌ام بزنم باز دل به این دریا
کویر تجربه‌ي تلخ لحظه‌های من است
تو مثل جاری آبی بر این عطش اما
:Rose::Rose::Rose::Rose::Rose::Rose::Rose::Rose::Rose::Rose::Rose:
قلبی شکست و دور و برش را خدا گرفت
نقاره می زنند ... مریضی شفا گرفت
دیدی که سنگ در دل آیینه آب شد
دیدی که آب حاجت آیینه را گرفت
از آن طرف فرشته ای از آسمان رسید
پروانه وار گشت و سلام مرا گرفت
زیر پرش نهاد و به سمت خدا پرید
تقدیم حق نمود و سپس ارتقا گرفت
دارم قدم قدم به تو نزدیک می شوم
شعرم تمام فاصله ها را فرا گرفت
دارم به سمت پنجره فولاد می روم
جایی که دل شکست و مریضی شفا گرفت
:Rose::Rose::Rose::Rose::Rose::Rose::Rose::Rose::Rose:
[=arial black][=times new roman][=arial].....* السلام ای حضرت سلطان عشق
یا علی موسی الرضا ای جان عشق
السلام ای بهر عاشق سرنوشت
السلام ای تربتت باغ بهشت......*
بارِ مرا کسی نخریده !تــو می خری ؟! بارِ مرا بخر ,نخری گریـــه می کنم ... از چند جا شکسته پرم ... ای شکسته بند ! از غصه ی شکسته پری گریه می کنم رضای من...
اقاچقد دوست داشتم الان تو صحنوسرات میبودم.
معتکف درگاهت میشدم...
اما حیف..
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا المرتضی
خیره می شوم به گنبد تو ...
خیره می شوم به آسمان رویاها ...
از صحن گوهر شاد تا ضریحت فاصله ای دریاییست
این روزها چقدر دلتنگ مشهد شده ام آقا !
با دل خود بال گشوده ام سمت ضریح ...
و چه زیباست زیارت نامه خواندن از در کنج دلم !
با اشک می آید ولی دل خوش به روزی که...
[=arial]وقتی که شهرت را کسی از دور می بیند…
[=arial]احساس انسانی که روی تکّه ی چوبی…
[=arial]در عمق تاریکیِ دریا نـــــــــور می بیند…
زائر همان آنی که مشهد می رسد،خود را…
با بچّه آهوی شما محشور می بیند …
بالای بالینش تو را در گور می بیند …
بارگاهي كه به شهر مشهد بپاست هم براي من مدينه هم كربلاست
خاك پاكش را غرق بوسه مي كنم چون كه جاي پاي اربابم رضاست . . .
آقا جان سلام
فقط اومدم بگم من دلمو میسپارم به زایرینی که دعوتشون کردید
شما دستمو برسونید به دیوار دار الحجه اتون
میدونید که عاشق سر گذاشتن به دیوار دار الحجه ام
صلوات برای شفای همه بیماران..
سلام بر آقای خوبی ها ...
هر دو سال قبل، قبل از ماه رمضان توفیق زیارتتون رو داشتم
الان سوالی برام پیش اومده،
آقا جان
امسال هم قبل از ماه رمضان رخصت زیارت حریمتون رو پیدا خواهم کرد؟
هر چند میدونم پر از گناهم
ولی آقا جان باز هم بطلب، دلم تنگه حرمتِ
دلم تنگ دم دمای صبح صحن آزادیِ
گریه و سبک بالی
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا :doa(6):...
صلی الله علیک یا علی ابن موسی الرضا :doa(6):
آقا ســــــــــلام...
آقا........آقا........آقا دلم...دلم تنگه...تنگ حرم...
عید امسال خیلی زود گذشت خیلی...
آقا...دلم رو اونجا...توی حرم...جا گذاشتم...
آقا میطلبی، نه؟؟
آقا بطلبم...دلم بدجوری هوای صحن و سرای حرم رو کرده...
آقا میدونم گناهکارم...میدونم خیلی حقیرم...ولی...ولی شما بزرگواری...شما ضامن آهویی...
ضمانتم رو میکنی آقا ؟؟
آقا دوستتون دارم.......................
لا حول و لا قوة الا بالله
نمیدونم چیه هواتو کردم
هوای اون صحن و سرا تو کردم
نمیدونی حالم چقد خرابه
هوای اون گنبد طلاتو کردم
منتظرم ، ارباب کرم ، منو ببرم ، در به درم ، هوای حرم ، زده به سرم ، بی بال و پرم ، بذار بپرم
[="Black"]
میشود آقا نگاهم بکنی؟
میشود یک لحظه مرا هم دعایی بکنی؟
هر شب و روزم دوری از توست
میشود ایا دمی بر ما نگاهی بکنی؟
خسته ام از این روزگار دلتنگی ها
میشود آقا از آسمان صدایم بکنی؟
[b]content[/b]
[/]آقا جان سلام
همین
دیگه هیچی نمیگم
هیچی...
سلام مولای من سلام ضامن اهومن هیچوقت لیاقت زیارت حرم عزیزتون رانداشتم اماباتمام وجوددوستتون دارم اللهم صل علی علی بن موسی الرضاالمرتضی الامام التقی النقی وحجتک علی من فوق الارض الصدیق الشهیدصلاه کثیره تامه زاکیه متواصله متواتراکافضل ماصلیت علی احدمن اولیائک
هرکی مشهدرفت ماروهم ازدعابی نصیب نذاره:Gol:
[="Tahoma"][="#4169e1"]بسم الله الرحمن الرحیم
ای که چون من هزارها داری
آسمانی پُر از دعا داری
دستهایم دخیلتان هستند
بسکه دستِ گره گشا داری
از گدا هم کریم میسازی
بسکه اعجاز کیمیا داری
من هوای تورا به سر دارم
تو هوای دلِ مرا داری
هرچه بیمار هم بیاید باز
تو برایِ همه دوا داری
دلشکسته کسی به من میگفت:
[/]خوش به حالت امام رضا:doa(6): داری
سلام :Gol:
یه دنیا ممنون آقاجون
ممنون که اسم منم توی لیست زائرات قرار دادی :hamdel:
لا حول و لا قوة الا بالله
یاد اون شبا که داشتم تو حرم حال و هوایی
پا برهنه میکشیدم خودمو جلوی آقا
خاک زوارشو کردم تو حرم سرمه چشمام
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا :doa(6):
آقاجان!
این بار نه برای حاجت، که فقط و فقط "دل" تنگ خودتان شده است...
مولایم!
نه فقط غروب جمعه ها، که "هــــــــوای" اینجا دلگیر است...
خسته ام، خسته از هر روز دویدن ها و نرسیدن ها...
خسته از غرق شدن در روزمرگی ها...
خسته از شهری خاکستری که باید "خواهی نشوی همرنگ، رسوای جماعت شوی و خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت!". این قانون اینجاست...
آقایم!
گاهی حس وصله ای ناجور را دارم...
می ترسم از "جور" شدن با این دیار...
مولاجان!
دل من گرفته از این جا...
هوس ســــفر دارم...
سفر به دیارتان...
بگیرید دستان ِ تهی و لرزان ِ این وصله ی ناجور را...
مبادا که جور شود با جماعتی ناجور ...
در عزایت شده، فاطمه نوحه گر
بر دل دخترت، رفتنت زد شرر
فداى تو، که زندگى ات پر بلاست
آخر سر، گریه کنِ تو امام رضاست
آقا جان سلام خدا بر شما؛
شهادت پدر بزرگواراتان را تسلیت میگویم؛
حس مي‌کنم در مرقدت عطر دعا را
عطر توسل هاي در باران رها را
غرق اجابت مي شود دست نيازش
هر کس که مي خواند در اين مرقد خدا را
اي مظهر رأفت براي تو چه سخت است
خالي ببيني دست محتاج و گدا را
آهم کبوتر مي‌شود تا گنبد تو
مي‌آورد فريادهاي يا رضا را
آئينه هاي لطف تو تکثير کردند
در چشمة دل اشک هاي بي صدا را
آقا کنار پنجره فولادت آخر
مي‌گيرم از دستت برات کربلا را
اي زائران اينجا دخيل غم ببنديد
بر آستانش ندبه‌ی «آقا بيا» را
پائين پاي تو غباري مي سرايد
شعر کرامات نگاه کيميا را
شعر:یوسف رحیمی
به گدایی به در خانه ی شاه آمده ایم...
شهادت غریبانه ی امام موسی بن جعفر علیه السلام، پدر بزرگوارتان را تسلیت می گوئیم.
سلام آقا
وای دیگه نمیتونم تحمل کنم
بیا دستی بکش رو سرم
میدونم لایق نیستم
کمکم کن
دلم انقدر سنگینه که نگو
یه بار دیگه بیا
منتظرم بذاری بیام پیشت تا آروم بشم
منتظرم
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی (علیه السلام)
به مهربانی امام رضا علیه السلام
همیشه قبل هر حرفی برایت شعر می‌خوانم
قبولم کن من آداب زیارت را نمی‌دانم
نمی‌دانم چرا این قدر با من مهربانی تو
نمی‌دانم کنارت میزبانم یا که مهمانم
نگاهم روبه‌روی تو بلاتکلیف می‌ماند
که از لبخند لبریزم، که از گریه فراوانم
به دریا می‌زنم، دریا ضریح توست غرقم کن
در این امواج پرشوری که من یک قطره از آنم
سکوت هرچه آیینه، نمازم را طمأنینه
بریز آرامشی دیرینه در سینه پریشانم
تماشا می‌شوی آیه به آیه در قنوت من
تویی شرط و شروط من اگر گاهی مسلمانم
اگر سلطان تویی دیگر ابایی نیست میگویم:
که من یک شاعر درباری‌ام مداح سلطانم
سید حمید رضا برقعی
حتما قرار شاه و گدا هست يادتان؛
آری همان شبی كه زدم دل به نامتان؛
مشهد،حرم،ورودی باب الجوادتان؛
آقا؛دلم عجيب گرفته برايتان ...
گلدسته ات
كهكشانى است
كه سياهى شهر را تكذيب مى كند
پيرامون تو همه چيز بوى ملكوت مى دهد:
كاشى هاى ايوانت
و اين سؤال هميشه
كه چگونه مى توان آسمانها را
در مربعى كوچك خلاصه كرد.
و پنجره فولاد
التماسهاى گره خورده
و بغضهايى كه پيش پاى تو باز مى شوند...
آقا جون کم کم دارم نزدیک میشم به روزی که انتظارم برای اومدن به زیارتت به پایان میرسه
و برای اون روزی که به پابوست بیام لحظه شماری می کنم ......
ادرکنی یا مولا
دوستان جناب مهدی قراره برن کربلا
به نظرتون برات کربلا رو از آقا علی ابن موسی الرضا(علیه السلام) گرفتن؟؟؟
نمیدونم چرا وقتی خوندم جناب مهدی میخوان کربلا برن حالم یه جوری شد.
دلم گرفته آقا،لیاقت کربلا رو ندارم من کربلای فقرا رو میخوام
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا علیه السلام
من خیلی خیلی ناراحتم بخاطر اینکه سال گذشته اقا طلب کرد و من نرفتم ای کاش می شد می تونستم برم
خوش بحال اقا مهدی
امام رئوفم، در بگشا!
گویند زیارت تو حج فقراست
بر گنبد و بارگاهت از دور سلام
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی
[b]content[/b]
[SPOILER]امروز از برنامه سمت خدا شنیدیم که متاسفانه حاج آقا رضا انصاریان، که با نوای صلوات خاصه شان دلهامان پر میکشه به سمت حرم امام رضاعلیه السلام، از دنیا رفتند. برای شادی روحشان صلواتی هدیه کنید.[/SPOILER]
[="Black"]
در بند هواييم، يا ضامن آهو!
در فتنه رهاييم، يا ضامن آهو!
بي تاب و شکيبيم، تنها و غريبيم
بي سقف و سراييم، يا ضامن آهو!
عرياني پاييز، خاموشي پرهيز
بي برگ و نواييم، يا ضامن آهو!
سرگشته‌تر از عمر، برگشته‌تر از بخت
جوياي وفاييم، يا ضامن آهو!
آلوده‌ي بدنام، فرسوده‌ي ايام
با خود به جفاييم، يا ضامن آهو!
:roz::roz::roz:
امام رضا(علیه السلام)
هر کس اندوه و مشکلى را از مومنى برطرف نماید خداوند در روز قیامت انـدوه را از قلبش برطرف سازد.
(اصول کافى، ج 3، ص 268)
السلام ای حضرت سلطان عشق
یا علی موسی الرضا ای جان عشق
السلام ای بهر عاشق سرنوشت
السلام ای تربتت باغ بهشت
[="Black"]
من یقین دارم
آخر ِ آرزوی دل همه کبوترهای دنیا
آسمان توست!
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع) ...
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا (علیه السلام)
شوق پر کشیدن است در سرم قبول کن
دل شکسته ام اگر نمیپرم ، قبول کن
این که دور باشم از تو و نبینمت
جا نمی شود به حجم باورم ، قبول کن !
[=Microsoft Sans Serif]
[="Purple"]آهای دلتنگ امام رضا(ع) ببین اینجا رو...
[/]
من نديدم كه كريمي به كرم فكر كند!به چه مقدار به زائر بدهم ؟ فكر كند !
هر كه از باب جواد حرمت وارد شد
خنده دار است كه ديگر به قسم فكر كند!
[="Black"]
[=microsoft sans serif]دل [=microsoft sans serif]من گم شد اگر پیدا شد بسپارید امانات [=microsoft sans serif]رضا[=microsoft sans serif]
و اگر از طپش افتاد [=microsoft sans serif]دلم [=microsoft sans serif]ببریدش به ملاقات [=microsoft sans serif]رضا[=microsoft sans serif]
از خدا خواسته ام بگذارد که غلامش بشوم
همه گفتند محال است ولی دل خوشم من به محالات رضا(ع)
امام رضا علیه السلام فرمود: همانا سکوت و خاموشی راهی از راه های حکمت است ،
سکوت موجب محبّت و علاقه می گردد، سکوت راهنمائی برای کسب خیرات می باشد.