▐★*★ ▐یه جمله به امام حسین بگو ▐★*★ ▐

تب‌های اولیه

2060 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال


سلام.انشالله که قسمت همه بشود آقاجان ماراهم بطلب:Ghamgin:

السلام علیک یا اباعبدالله
من لی غیرک

من که ندارم کسی رو به غیرت
آرزومه با دعاهای خیرت
با بزارم جای پای زهیرت
انی سلم لمن سالمکم
انی حرب لمن حاربکم

حرمت رویای من

دین من دنیای من

آقای من

دنیای من


تو دریایی من کویر

أمیری نعم الأمیر

یا حســــین(ع)

چقده بگم آقا هواتو کردم :Ghamgin:

کاش بیام به کربلاتو برنگردم
هرگز


دلتنگم برای دیدن حرم ارباب
دلتنگم برای خواندن زیارت عاشورا در حرم ارباب
دلتنگم برای اشک شوق از دیدن حرم ارباب
دلتنگم برای دیدن حرم سقا
دلتنگم برای سرگردانی در بین الحرمین
دلتنگم برای کف العباس
دلتنگم برای تل زینبیه

دلتنگم....

گفتنی نیست ...

دلتنگ ها گوش بدن

.

أحبّک یا حسین(ع)

می کشی مرا حسیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن(ع)

ما کربلا نرفته ز دنیا نمی رویم

ما را ببر تمام کن این انتظار را

شرمنده که شده ام مثل نخودی در بازی های دوران کودکی

یک روز در سپاه شما و خدا هستم و روزی در سپاه شیطان



قبله باقی

نگاه کن این حسین است که تا ابد باقی است و کعبه زادگاه پدر اوست که بی‌صبرانه منتظر طواف شش‌گوشه‌اش نشسته است...

[="DarkGreen"]مگر شرمنگی گفتنیست؟زبانم با تو است ولی..........امان از غفلت!همان که بیچاره ام کرد.کمکم کن آقا:Gol:[/]

حضرت حسین بن على علیهماالسلام روزى که وارد کربلا شد این حقیقت مهم را براى اصحاب خود که ضمن عبارت کوتاهى بیان کرد : «الناس عبید الدنیا و الدین لعق على السنتهم یحوطونه مادرت معایشهم فاذا محصوا بالبلاء قل الدیانون ؛(1) مردم بندگان دنیا هستند و دین را زبان زده اند . تا موقعى که زندگى آنان
جریان دارد گرد دین مى گردند و چون به بلا و امتحان مبتلا شدند شمار افراد با ایمان کم و ناچیز خواهد بود» .

پاورقى :
1 - نفس المهموم , ص 209

حسین (ع) بیشتر از آب تشنه لبیک بود. افسوس که بجای افکارش، زخمهای تنش را نشانمان دادند و بزرگ ترین دردش را بی آبی، نامیدند.

پایة دین بر نماز استوار است. جهادهای پیامبر و نبردهای علی(ع) و نهضت حسینی، همه برای اقامه نماز و ایجاد تقویت رابطة بندگی میان خالق و مخلوق است.
در روایات به نماز بسیار سفارش شده است. یکی از مسایل بسیار مهم و سنت حسنه، نماز جماعت خواندن است. معصومان علیهم السلام هم خود به نماز و نماز جماعت اهمیت می‌دادند و هم دیگران را به این مسأله سفارش می‌نمودند. به گونه‌ای که پیامبر اسلام(ص) در برخی جنگ‌ها نماز را به جماعت می‌خواند. اصل اولیه آن است که این فریضه الهی به جماعت خوانده شود.
در نهضت عاشورا نیز هم اصل نماز و هم نماز جماعت جایگاه مهمی دارد. در برخورد کاروان حسینی با سپاه حرّ در مسیر کوفه ،وقت نماز که می‌رسد ،اذان گفته می شود و نماز جماعت برگزار می‌گردد و سپاه حرّ نیز به سیدالشهدا اقتدا می‌کنند.(1)این امر نشان از آن دارد که نهضتش بر اساس تعالیم اسلامی است.در این مکتب نماز ستون دین است و مورد توجه امام است. از این رو است که در زیارت نامه آن حضرت می‌خوانیم:
«أشهد أنّک قد أقمت الصلوة وآتیت الزکاة وأمرت بالمعروف و نهیت عن المنکر؛(2) گواهی می‌دهم که نماز را برپا داشتی و زکات دادی و امر به معروف و نهی از منکر کردی». نماز را بر پا داشتن ، تنها به خواندن آن نیست ، بلکه تبلیغ برای آن و نمایاندن آن است که از راه های موثر آن ، خواندن به جماعت است.
حضرت در عاشورا بدان جهت نماز را به جماعت خواند تا اعلام نماید که جماعت خواندن نماز بسیار اهمیت دارد. به گونه‌ای که در شرایط جنگی نیز این فریضه الهی باید با جماعت خوانده شود. امام با خواندن نماز جماعت در روز عاشورا اعلام نمود که سنت حسنه نماز جماعت را حفظ نمایید و در شرایط سخت نیز سعی کنید نماز تان را به جما عت بخوانید ،همان گونه که من در روز عاشورا - در آن شرایط سخت -نماز را به جما عت خواندم.
ضمن آنکه حجت را بر دشمنان خود تمام می کردند و به آنان می فهماند که به جنگ و قتل یک مسلمان مومن و معتقد به خدا برخاستند و دیگر هیچ عذری در پیشگاه الهی ندارند.
برخی از آنان از روی جهل و نادانی تصور می کردند که چون امام (ع) علیه دستگاه خلافت قیام کرده ، پس از دین اسلام خارج شده و کشتن حضرت جایز است ، اما نماز علنی امام به صورت جماعت ، این حربه از دشمنان گرفت و حجت را بر آنان تمام کرد.
مورخان نوشته‌اند ظهر عاشورا، ابو ثمامه صائدی وقت نماز را به یاد حضرت آورد،امام او را دعا کرد که: «خداوند تو را از نمازگزاران ذاکر قرار دهد». آن گاه به اتفاق جماعتی به نماز ایستادند و نماز خوف خواندند.(3)

پی‌نوشت‌ها:
1. فرهنگ عاشورا، ص 451.
2. مجموعه آثار شهید مطهری، ج 17، ص 587.
3. فرهنگ عاشور، ص 452.

[h=3]أَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ(علیه السلام) یَومَ الْوُرُودِ[/h]

ای فروزان تر ز انوار بهشت
ای جمالت جلوه ی نیکو سرشت

ای حسین ای عشق خوش سودای من
عشق تو سر مایه ی فردای من

عرض تبریک حضرت ارباب...:hamdel::hamdel:


ای حسین ای جلوه ی آزادگی
ای خدا را عاشقانه بندگی
ای بلند آوازه ی کون ومکان
ای فروزان نور حق در هر زمان
ای درخشان در جهان چون مهر وماه
یاد عشقت شبنم
گل در پگاه

فاطمه بنت الحسین؟

: ولادت:
یافعی نام حضرت فاطمه را در میان درگذشتگان سال 110 هجری ذکر می کند(1) با توجه به این نکته که وی هفتاد سال زیسته بود، تاریخ ولادت ایشان سال 40 هجری می باشد. از این رو حضرت فاطمة بنت الحسین (ع) عصر امام حسن مجتبی، امام حسین، امام سجاد و امام باقر(ع) را درک کرده بود.
مادر فاطمه کبری
شیخ مفید و ابوالفرج اصفهانی مادر فاطمه بنت الحسین (ع) را «ام اسحاق» دختر طلحة بن عبید الله تمیمی
می­دانند(2). طلحه از اصحاب مشهور پیامبر خدا(ص)محسوب می شد و به «طلحة الخیر» و «طلحة الفیاض» ملقب گردیده بود.
شوهر فاطمه
امام حسن مجتبی (ع) پانزده فرزند داشتند(3) که یکی از آنها «حسن بن حسن بن علی (ع)» است. به «حسن مُثنی» شهرت دارد. مادر حسن مثنی «خوله» دختر «منظور فزاریه» است.
حسن مثنی روزی جهت خواستگاری یکی از دختران عموی گرامی خود، نزد حضرت ابی عبد الله الحسین (ع) رفت. امام حسین (ع) در انتخاب همسر وی را آزاد گذاشت تا خودش یکی از دو فرزندش فاطمه یا سکینه را به همسری برگزیند و فرمود :
(4) ای فرزندم، خودت هر یک را که بیشتر دوست داری انتخاب کن. حسن مثنی از روی شرمساری سخنی نگفت. امام فرمود :
«اختارُک فاطَمَةَ فَهِی أکثَرُها شَبَهاً بِاُمی فاطَمَه بِنْتِ رَسولِ اللهِ (ص) ؛ أمّا فی الدّینِ فَتَقومُ اللّیلَ کلَّهُ وَتَصُومُ النَّهارَ، وَفی الْجَمالِ تَشْبَهُ الْحورَ العینِ. . . (5)فاطمه را برایت بر می گزینم که بیش از خواهرش به مادرم فاطمه دخت رسول خدا (ص) شبیه است. در دین داری چنان می باشد که شب را سراسر به عبادت به سر می­برد و روز را به روزه، و در جمال، حور العین را می­­ماند».
با توجه به اینکه حضرت فاطمه بنت الحسین (ع) در سال 40 هجری متولد شد و امام حسن (ع) در سال 49 یا 50 هجری به شهادت رسید (6) و با عنایت به عبارت «یا بنی ـ ای فرزندم» که امام حسین (ع)در باره حسن مثنی به کار برد، می توان احتمال داد که ازدواج حضرت فاطمه بنت الحسین (ع) بعد از شهادت امام حسن (ع) بود. چه قبل از آن فاطمه بنت الحسین (ع) کم تر از ده سال داشت. از خطاب امام حسین (ع) به حسن مثنی بر می آید که حضرت موضع پدرانه به وی داشته، گویا حسن مثنی از افراد تحت تکفل امام (ع) محسوب می شد.
حسن مثنی همراه امام حسین (ع) در کربلا حاضر شد، جنگید و هفده تن از دشمنان اسلام را کشت و به سختی مجروح شد و بیهوش به زمین افتاد. پس از حماسه کربلا به عنوان یکی از ایثارگران نهضت حسینی از عناصر مخالف رژیم اموی شناخته شد. در 35 سالگی به دستور عبد الملک بن مروان مسموم و به شهادت رسید و در بقیع مدفون گردید(7).
فرزندان
ثمره ازدواج فاطمه با حسن مثنی سه پسر و یک دختر به نام های زیر است :
1 ـ عبد الله بن حسن بن حسن بن علی بن ابیطالب (ع)، معروف به «عبد الله محض».
2 ـ ابراهیم بن حسن بن حسن بن علی بن ابیطالب (ع)، معروف به «ابراهیم غمر».
3 ـ حسن بن حسن بن حسن بن علی بن ابیطالب (ع)، معروف به «حسن مثلث»(9).
4 ـ زینب بنت حسن مثنی.
فرزندان فاطمه کبری از عبد الله بن عمرو دو پسر و یک دختر به نام های زیر است :
1 ـ محمد بن عبد الله بن عمرو بن عثمان بن عفان، معروف به «دیباج».
2 ـ قاسم بن عبد الله بن عمرو بن عثمان بن عفان.
3 ـ رقیه بنت عبد الله بن عمرو(10).
حماسه حسینی
از مهم ترین فرازهای زندگی حضرت فاطمه دختر امام حسین (ع)حضور در حماسه حسینی است. او همراه ده­ها تن از خاندان رسالت با حضور در کاروان شهادت، اطاعت از ولایت و امامت و هم پیمانی با اهداف و آرمان­های متعالی امام حسین (ع) را به نمایش گذاشت.
حمل و دایع امامت
ابو جارود از امام باقر (ع) نقل می کند : «روز عاشورا چون وقت شهادت امام حسین (ع) رسید، پدرم امام زین العابدین (ع) به شدت بیمار بود، به صورتی که گویا بیهوش شده بود. در این هنگام امام حسین (ع)دختر خود فاطمه کبری را نزدش فراخواند و کتاب سربسته ای را به او سپرد که حاوی وصیت ظاهر و باطن بود. بعد فاطمه کتاب را به علی بن الحسین (ع) تحویل داد و پس آن کتاب به دست ما رسید». (11)
در مجلس یزید
پس از شهادت امام حسین (ع) و یارانش در کربلا، خیمه های اهل بیت پیامبر غارت و خودشان به اسیری برده شدند. لیکن در همان حال وقتی به کوفه رسیدند، شخصیت های ممتاز کاروان چون حضرت فاطمه بنت الحسین (ع) به ایراد خطبه پرداختند(12) و حکومت یزید و ستم او بر خاندان رسالات را افشا نمودند.
وفات
سر انجام حضرت فاطمه بنت الحسین (ع) پس از تربیت فرزندان مجاهد و عالمی که خط سرخ شهادت را پس از امام حسین (ع) دوام بخشیدند، در سال 110هجری از دنیا رفت. یافعی در وقایع سال 110 هجری گوید :
«وفیها توفیت فاطمة بنت الحسین بن علی رضی الله عنهم التی اصدقها الدیباج عبد الله بن عمرو بن عثمان بن عفان الف الف درهم»(13).
ابن بطوطه در سفرنامه خود وقتی به شهر «الخلیل» می رسد، از مسجدی که در آن غار مقدسی است، گزارش می­دهد. نزدیک این مسجد مغازه ای است که قبر فاطمه دختر حسین بن علی (ع) در آن واقع است. (14)
پی نوشت ها:
1. مرآةُ الجنان ج1، ص234.
2. الارشاد، ص491، مقاتل الطالبیین، ص122.
3. الارشاد، ص360.
4. مقاتل الطالبیین، ص122، بحار الانوار، ج44، ص167.
5. اسعاف الراغبین، در حاشیه نور الابصار، ص202، السیدة سکینة، مقرم، ص31.
6. تواریخ النبی و الآل، ص59.
7. بحار الانوار، ج44، ص166، 167.
8. المعارف، ابن قتیبه، ص 213، انساب الأشراف، بلاذری، ص 198، الطبقات الکبری، بن سعد، ج 8، ص 347
9. عمده الطالب، ص98 ـ 101.
10. الحسین (ع)، علی جلال الحسینی، ج2، ص131، الطبقات الکبیر، واقدی ج8، ص347، 348.
11. اصول کافی، ج1، ص303،
12. لهوف سید بن طاووس، ص 179.
13. مرآةُ الجنان و عبرة الیقظان، ج1، ص234.
14. سفرنامه ابن بطوطه، ص45.

[=Microsoft Sans Serif][=book antiqua]

شبی ساکت و دلگیر ، خودم بودم و قلبی که به غم بسته به زنجیر
و نزدیک اذان بود که پیچید به آفاق همه نغمه ی تکبیر

[=book antiqua]

[=book antiqua]نوشتن که هنگام اذان دست به دامان خدا باش
و مشغول دعا باش
[=book antiqua]

[=book antiqua]که باز است به درگاه الهی در رحمت
و آن لحظه بود لحظه شیرین اجابت
[=book antiqua]

[=book antiqua]شدم غرق عبادت ، دوچشمم همه اش اشک شد
و روی لبانم همه سوگند ، که یا رب تو رهایم کن
از این دم ، و گفتم به خدا بین دعایم
[=book antiqua]

[=book antiqua](( که دل تنگ اذان حرم کرببلایم ....))


[=book antiqua]

صادق;639735 نوشت:
یکی از وظایف شیعیان در عصر غیبتِ کبری برخاستن به محض شنیدن اسم مبارک حضرت امام زمان (ع)است , خصوصاً اگر نام مقدس (قائم)برده شود. و این جهت تعظیم آن وجود مقدس می باشد. این عمل دربین شیعیان حتی در زمان امام جعفر صادق (ع)نیز معمول بود. کسی خدمت امام صادق (ع)عرض کرد: علت چیست که مردم در موقع ذکر کلمه(قائم) قیام می کنند؟ حضرت جواب فرمود:
«حضرت صاحب الأمر غیبتى بسیار طولانى دارد . هر کس وى را به لقب (قائم )که اشاره به دولت او و اظهار تأثر نسبت به غربت او است , یاد کند, آن جناب نیز به خاطر محبت زیادی که به دوستانش دارد, نظر لطفی به او خواهد کرد. سپس چون در این حال مورد توجه امام واقع می شود, سزاوار است که به خاطر احترام ایشان به پا خیزد و تعجیل فرجش را ازخدا بخواهد».(1)

یا قائم آل محمد

منتقم بیا.....

یا زهرا (س)

TE=صادق;583561]

فرات از آب لبریز است آنک
دو نرگس اشک سر ریز است آنک
افق عشق را ماتم گرفته
چو غایب شمس تبریز است آنک


آب فرات چه آبی است؟

فرات نهری است در سرزمین کربلا که حادثه عاشورا نزدیک آن اتفاق افتاده و امام حسین(ع) و یارانش لب تشنه در کنار آن شهید شدند.
فرات نهر مقدسی است که بر اساس برخی روایات، دو ناودان از آب بهشت بر آن می‌ریزد . نهری است پر برکت . کودکی که کامش را با آب فرات بردارند، دوستدار اهل بیت می‌شود.(1) همچنین مستحب است برای زیارت امام حسین(ع)، از آب فرات غسل زیارت کنند که موجب آمرزش گناهان است.(2)
روز عاشورا، حضرت عباس برای آب آوردن برای کودکان تشنه به نهر فرات رفت که در بازگشت در کنار همین نهر (علقمه) دستان مبارکش قطع شد.
از نظر جغرافیایی فرات، شطی است در مغرب کشور عراق و متشکل از دو شعبه «قره‌سو» و «مرادچای» است که سرچشمه آن ها، نزدیک رود «ارس» در ارمنستان ترکیه، قرار دارد. زمانی که دو شعبه به هم می رسند، فرات به رود «دجله» نزدیک می‌شود، ولی مجدداً از یکدیگر دور شده، «دجله» متوجه جنوب شرقی شده و فرات به سمت مغرب می‌رود .سپس در نزدیکی خلیج فارس «فرات به «دجله» می‌رسد که هر دو به نام «شط العرب» خوانده می‌شوند و به خلیج فارس می‌ریزد. طول رودخانة فرات حدود 2900 کلیومتر است. بابل پایتخت قدیم عراق در ساحل آن بنا شده بود.(3)

پی‌نوشت‌ها:
1. سفینه البحار، واژه «فرات».
2. همان.
3. فرهنگ فارسی معین؛ واژه « فرات »

[=arial black]یاحسین غریب مادر، تویی ارباب دل من ...

ترو به خالقت قسم بذار بیام پیشت....:Graphic (61):

سلام آقا باز اومدم دست خالی / منم و این دل این دل حالی به حالی........

اللهم الرزقنا کربلا

+کربلا دلم دوباره بی قراره / هوای دیدن تو داره

روبه شش گوشه ترین
قبله عالم...
"هر شب"
بردن نام.....
حسین بن علی ..
میچسبد..

حسینِ من.....
بیا و این دل شکسته را بخر...
حسینِ من....
مسافر جامانده را با خود ببر....

السلامُ علیک یا ابا عبْدالله

مزه ی نوکریت را که چشیدم گفتم ،

سر این سفره نمک قدر عسل شیرین است

صلی الله علیک یا اباعبدالله...

حـسیـن جـان. . .

رو بــه قـبـلـه مـیـشوم بــا دیــدن عــكس حـرم

كـربـلایــى كـن مـرا، بــا جــان مـن بـازى نــكـن . . .

من می ایم و من را به ضریحت می چسبانند و بعد به حرم اقا ابالفضل العباسم (ع) می برن انجامی چسبانندو بعد در بین الحرمین پیش شما هستم ...ان شاا...

ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی سود و سرمایه بسوزی و محابا نکنی

مبادا شبی جدا از حسین به هوای گندم ری ...

اقا جان امشب شب زیارتی شما است ...من دلم اونجاست ...حرفهایی دارم ...ان شاا...اردیبهشت می یام برای تشکر ... قربان شما و برادر عزیزتون اقا ابالفضل العباس (ع) بشم.

..................................................................................

یا امام حسین من به آخرش رسیدم. به آخر خط رسیدم. به آخر زندگی رسیدم. از بچگی به ما گفتند شما اهل بیت کار رو درست می کنید. خسته شدم. به دادم برس. به دادم برس.

قصه عشق از آن روز شروع شد که خدا
مهر یک شش گوشه انداخت میان دل ما
الســلام علـیک یا اباعبــدالله الحسین(ع)
♥•٠·
شب جمعه است...هوایت نکنم می میرم
یادی از صحن و سرایت نکنم می میرم
ناله و شکوه حرام است بر عشاق ولی
از فراق تو شکایت نکنم می میرم
سجده بر خاک شما سیره ی هر معصومی است
سجده بر تربت پایت نکنم می میرم
دوریت درد من و نام تو درمان من است
تا خود صبح صدایت نکنم می میرم
به دعا کردن تو نوکر این خانه شدم
هر سحر، شکرِ دعایت نکنم می میرم
"وضع من را به خــــدا روضـه ی تــــو سامان داد
من اگــــر گـــــریه برایـــت نکنــــم می میرم"
جان ناقابل من کاش فدای تو شود
اگر این جان به فدایت نکنم... می میرم!

شب جمعه شب زیارتی مخصوص ارباب بی كفن است.
از هر كجا كه هستیم تنها با گفتن :

"السلام علیك یا اباعبدالله الحسین"
نام خود را در لیست زوار حضرتش ثبت كنیم.

کربلا کعبه عشق است و منم دراحرام
شددراین کعبه عشاق دوتا تقصیرم
دست من خورد به آبی که نصیب تونشد
چشم من داد از آن آب روان تصویرم
هرچند که آب نخوردم اما کف در خنکای آب بردم
عباس:این دست زتن بریده بادا
ازحدقه برون دو دیده بادا
آری کفاره لمس آب این است
خوش باش که عاشقی همین است
یاعلمدار

بابی انت و امی یا بن رسول الله
پدر و مادرم به فدایت ای فرزند رسول خدا

همه هستی ام تویی یا ابا عبدالله

فرزند علی(ع) و فاطمه (س) پسر ابوالعجایب تو با این دل ما چه کردی که وقتی نامت می آید دیگر دلی باقی نمی ماند جز خاکستر.

فرزند رسول الله تو واقعاً که هستی که تنها تربت تو شفا بخش است و زیارت عاشورایت که حدیث قدسی است اثر تکوینی دارد و حتی اگر غیر شیعه هم آن را به قصد شفا بخواند شفا می گیرد.

فرزند رسول الله تو واقعاً که هستی که تربت تو اگر مهرم شود نمازم به یقین قبول است و ثواب یک قدم در راه زیارت تو برابر با یک حج عمره مقبول است.

هر کس که تو را شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و آشیان را چه کند.
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانه تو هر دو جهان را چه کند

همه از تو حاجت می خواهند ولی تنها حاجت من فقط تویی یا ابا عبد الله

یا ابا عبد الله چه کردی با دل مردم که حتی گاندی هندی هم عاشق توست.و هدف خود را برگرفته از عاشورای تو می داند.

راستی گفتم عاشورا واقعاً چه کردی در روز عاشورا که همه می گویند لا یوم کیومک یا ابا عبدالله.

شعار هیهات من الذله تو رمز عزت هر آزاده ای است.