`*ღ*´ کلبه احزان `*ღ*´ اشعار و پیامک ویژه امام زمان علیه السلام

تب‌های اولیه

4029 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

اي جلوه اي ز پرتو حسنت بهارها
وي آيتي ز چهره تو لاله زارها

ابريشم نگاه رئوفت بهشت عشق
چشمت مدار گردش ليل و نهارها

هر دم شميم زلف تو را مي پراكند
دست نسيم با نفس سبزه زارها

بوي گل و نسيم صبا و سرود رود
دارند بر ارادت تو افتخارها

با ياد چشم تو شكند بغض ابرها
جاري شود به پيچ و خم جويبارها

گر بشنوند بوي وصال تو رفتگان
سر بركشند سبزه صفت از مزارها

عطر طليعه تو در آفاق مي وزد
شايد به سر رسيده دگر انتظارها

تا خاك ما نرفته به باد از غمت بزن
آبي بر آتش دل ما بي قرارها

نصرت الله بيگي درباغي

یا صاحب الزمان (عج)
ببین گناه دلم را از یاد پا در آورده
برای این دل درمانده ام شفا بنویس
درون دفتر خود از میان منصب ها
همیشه رو یه روی نام من گدا بنویس
بیا برای من و اربعین امسالم
اگر زحمتتان نیست کربلا بنویس
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

آقایم شاعر نیستم که برایت شعر بگویم،اما،

هروقت،

هرزمان،

هرکجا،

دلم هوایت را کردتنها زیر لب میگویم:"بیا،فقط بیا"

[=times new roman]در شهــــر نشانــﮧای ز تبلیغ تو نیست...!

ای عشـــــــــق!! ستـــآد انتخاباتت کـــو..؟

یـــآ صاحب الزمــآن
یا امام زمــــــان خودت یاری رســــــانـــــــمان باش...

[=times new roman]وقت ظهور تو چه سر افکنده می شوند . . .

آنان که در دعای برای پدر کم گذاشته اند!

امام صادق علیه السلام

همانا از حقوق ما بر شیعیان این است که بعد از هر نماز واجب، دست هایشان را بر چانه گذاشته و سه مرتبه بگویند:

یا رَبَّ مُحَمَّدٍ عَجِّل فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ.

یا رَبَّ مُحَمَّدٍ إِحفَظ غَیبَةَ مُحَمَّدٍ.

یا رَبَّ مُحَمَّدٍ إِنتَقِم لِابنَةِ مُحَمَّدٍ.

ای پروردگار محمّد(ص)، فرج و گشایش امور آل محمّد را تعجیل فرما.

ای پروردگار محمّد(ص)، محافظت کن (دین را در) غیبت محمّد(ص).

ای پروردگار محمّد(ص)، انتقام دختر محمّد(ص) را بگیر.

مکیال المکارم:7/2

یکی از راه های بیعت با صاحب غدیر امروز دعا برای فرج است

تا

سعادتمند

شویم.

[=times new roman]عیب از کجــــــاست؟ غیبت او بی‌دلیل نیست
چون ذاتاً آفتــــــاب، به مردم بخیـل نیست
ما فرع خاک پـای تـ♥ـــو هستیم ـ ای حبیب!
خاکی که سر به سجـــــده نیارد، اصیل نیست
باید میان کوره بســــــوزد که گُـل کند
دل تا میـان شعله نیفتد، خلیــــل نیست
جایی که جای پای عروج محمّــــد(ص) است
راهی برای پر زدن جبرئیـــــل نیست
بعد از دو نیم کردن دل، پــــــا بر آن گذار
این سینه کمتـــر از وسط رود نیــــــل نیست
از شـــــنبه درون خود تلنبـار شدیم
تا آخـــــر پنجشنبه تکــــــرار شدیم
خیر سرمـــــــان منتظــــــر آقـاییـم
جمعـــه شد و لنگــــــه ظـهر بیـدار شدیم
چه غصه ها که برایـم نخورده ای آقـــــا
حساب زخـم دلـت را شمرده ای آقــــــا…؟
همیشه نسبت مولا و بنـــــــده این بوده
که جای من ز خجــــــالت تــــــو مرده ای آقـــــا

خوب است ما هم مثل باران حس بگیریم

هر شب سراغی از گل نرگس بگیریم

اللّهم عجّل لولیک الفرج


بيا طبيـب دلم عقده از دلم وا كن
بيـــا ودرد من خسته را مداوا كن

بيا وبا نگهت اي زلال پاكيـــها
مرا ، كه گم شده ام درگناه ، پيدا كن

تواي كه بردن نامت كليد هر قفل است
بيـا وقفل لبـم را بنام خود وا كن

ببين به نخل اميدم نمانده برگ وبري
بهـــار زندگيم را بيا شكوفا كن

بگير دست مرا اي هميشه جاري عشق
ببر چو قطره مرا متصل به دريا كن

به پيشگاه تو از ذره كمترم اي مهر
به قدر نيم نگاهي مرا تماشا كن

هزار بغض زهجر تو در گلويم مُرد
ز مرده مرده ترم، معجز مسيحا كن

نگرتو حال پريشان ومضطر ما را
ترحمي به دل زار وخسته ما كن

هميشه در همه جا گويد آذري زغمت
بيا طبيب دلم عقده از دلم وا كن

شعر : حاج حسين آذري


در عجبم چرا اسم این تاپیک کلبه احزانه؟؟ به نظرم کلبه امید بهتر باشه...

دنیای با حضور تو دنیای دیگریست

روز طلوع سبز تو فردای دیگریست

بوی بهشت می وزد از کوچه باغ ها

خاک زمین بهاری گلهای دیگریست

[="Indigo"][/]

سراسیمه سلام هنگام انتظار سلام هنگام رسیدن سلام
سلام
منم موافقم وقتی هنوزم برای خدا انقدر ارزش داریم که توی هوای امام زنده مون داریم نفس میکشیم پس چرا حزن
منم
کلبه امید رو بیشتر دوست دارم
و آی عشق ادرکنی

[=b badr]
بس است هرچه نگفتیم از این که بیداد است
که شعر فرصت خوبی برای فریاد است
[=b badr]تمام مردم این جا بهانه می گیرند[=b badr]
[=b badr]دلیل خفّتشان را زمانه می گیرند[=b badr]
[=b badr]برای ظلم به مردم دلیل می آرند[=b badr]
[=b badr]تبر به دوش، نشان از خلیل می آرند[=b badr]
[=b badr]پیمبران دروغین قرن ها پیش اند[=b badr]
[=b badr]پر از ریا و فریبند و باز درویش اند[=b badr]
[=b badr]خدا، میان زمین و هوا رها شده است[=b badr]
[=b badr]زمین به فاجعه ی کفر مبتلا شده است[=b badr]
[=b badr]جهانمان پر ظلم است و غرق بیداد است[=b badr]
[=b badr]چرا نیامده ای، اتفاقی افتاده است؟[=b badr]
[=b badr]چقدر قصر بسازند و پادشاه شوند؟[=b badr]
[=b badr]چقدر مردم غم دیده بی پناه شوند؟[=b badr]
[=b badr]زمین برای فساد‌ آشیانه ی خوبی ست[=b badr]
[=b badr]همین برای ظهورت بهانه ی خوبی ست

سلام.
من هرچی گشتم دیدم جای همچین موضوعی خالیه.
بیاید درباره رابطه عاطفی بینمون با آقا حرف بزنیم و بگیم که چگونه باید باشه و چگونه نباید باشه ...
اول از همه خودم میگم....
راستش من آقا رو بهترین دوستم... بهترین همدمم....بهترین کسی که به حرفام گوش میده ....کسی که دوستم داره....کسی که برای سلامتیم دعا میکنه و صدقه میده.... کسی که برام تو سجده اش برام اشک میریزه.... کسی که میتونم باهاش درد و دل کنم .... کسی که تو دنیا فقط اون اشکامو دیده و جلو کس تا حالا گریه نکردم.....بهترین پدر دنیا.....بهترین برادر.... بهترین کسی که روی عهدش وفا داره.... کسی که نون و نمکش را میخورم و نمکدون میشکونم ولی باز هم دستشو میکشه سمتم تا بلندم کنه .... کسی که گاهی اوقات فکر میکنم دستش رو روی سرم میکشه و بهم دلداری میده...

ولی

من در عوض ... ...

شما هم بگید. دردو دلی حرفی چیزی با آقا بود هم بگید

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صفا

با سلام و عرض ادب

کلام تکوینی تمام عالم:

بی سر وپا به سر شود

بی دل و جان به سر شود
بی تو به سر نمیشود
بی همگان به سر شود
بی من و ما به سر شود
بی تو به سر نمیشود
داغ تو دارد این دلم
جای دگر نمیشود
درد مرا دوا تویی
رنج مرا شفا تویی
تشنه ام و سقا تویی
بی تو به سر نمیشود
در دل و جان من تویی
جان و جهان من تویی
بی تو به سر نمیشود
.....


ساعت رسیده رأس قرارِ دوازده
دردی نشسته گوشه کنار دوازده

خورشید رفته عشق بیارد برایمان
در پشت ابر مانده تبار دوازده

در لابه لای غربت خود غوطه میخورد
در سیل اشک، دار و ندار دوازده

ساعت هنوز عاشق وقت رسیدن است
افتاده باز دورِ مدار دوازده

دست زمان به صورت آن ماه قد نداد
بالا گرفته قامت یار دوازده

ساعت از انتظار سرش درد میکند
حتی زمین شده ست دچار دوازده

در ایستگاه عقربه ها ایستاده ایم
چشم انتظار سوتِ قطار دوازده!


[b]content[/b]


بیا ای ساقی ز هجرت گله دارم

جدا از رویت ،ز تار مویت ، به پا سلسله دارم

ز خاکستـر من بوی محبت می آید

ز خندیدن گل نغمه حسرت می آید

ز شب تا به سحر ، شمع وجودم گر سوزد

نه پروانه من ، بر سر غیرت می آید

تویی فتنه و من فتنه بر آن چشم سیاهم

بلایی تو و من ، غیر بلا از تو نخواهم

پناهم ندهد او ز چه در سایه زلفش

خدایا تو پناهیّ و الهی ، تو گواهم

[="Arial"][="Black"]

بسیار اموزنده است حتما بخونید
تازه عروسی کرده بودن. با چند تا از دوستان قرار گذاشتیم گل و شیرینی بخریم و یه سری به شان بزنیم. خانه شان کوچک بود. یک پذیرایی دوازده متری داشتند. روی دیوار بالای پذیرایی عکس امام خمینی و عکس اقای خامنه ای را چسبانده بود. بین عکس های آن دو بزرگوار یک قاب بزرگ خالی هم بود. برای همه مان سوال شده بود. تا حالا ندیده بودیم کسی قاب خالی به دیوار پذیرایی خانه اش بچسباند. عاقبت من طاقت نیاوردم و به نمایندگی از همه پرسیدم: این قاب خالی چیه!؟ نکند به زودی در این مکان عکس عروسی تان نصب می شود!؟ بچه ها خندیدند. خودش هم لبخندی زد و جواب داد:نه. . . این قاب جای خالی عکس امام زمان است. می خواهیم وقتی حضرت مهدی ظهور کردند و چهره شان را همه دیدند عکس شان را به دیوار خانه مان بچسبانیم. همه مان مات و مبهوت شدیم. یکی پرسید: پس چرا از حالا قاب خالی زده ای به دیوار؟ هنوز که آقا ظهور نکرده اند. فوری جواب داد: همین دیگر. . . می خواهیم همیشه یادمان باشد یک چیزی توی زندگی مان کم داریم.هر لحظه که .این قاب خالی را می بینیم یادمان می افتد که منتظر ظهور باشیم.
[/]

[=arial]وقتی در این طریق دویدن به من رسید
[=arial]

[=arial]بین همه تو را طلبیدن به من رسید
[=arial]

[=arial]از راه هر زمان که رسیدی به من برس
[=arial]

[=arial]حالا که قرعه‌ی نرسیدن به من رسید
[=arial]

[=arial]این اشکهای ریخته ارزان تمام نشد
[=arial]

[=arial]پروانه سوخت تا که چکیدن به من رسید
[=arial]

[=arial]در عشق سرزنش به زلیخا مقام داشت
[=arial]

[=arial]خیری از این کنایه شنیدن به من رسید
[=arial]

[=arial]تسبیح تو اگرچه به خوبان رسیده است
[=arial]

[=arial]شب تا به صبح زوزه کشیدن به من رسید
[=arial]

[=arial]وقتی بنا نداشتم از خویش بگذرم
[=arial]

[=arial]این جانماز آب کشیدن به من رسید
[=arial]

[=arial]من بی کلاف بر سر بازارت آمدم
[=arial]

[=arial]لطفت زیاد بود و خریدن به من رسید
[=arial]

[=arial]تو از ازل بگیر بیا تا زمانِ ما
[=arial]

[=arial]عشقت قدیمی است جدیداً به من رسید
[=arial]

[=arial]میبینی ام هنوز نمیبینمت هنوز
[=arial]

[=arial]دیدن به تو رسید و ندیدن به من رسید

[=courier new]با سلام

ز زشتی ها جدا بودم ای کاش

وجودم را نمی آلودم ای کاش

تنی را که در گنه فرسوده کردم

[=courier new]به راه دوست می فرسودم ای کاش

پیامبر اکرم (ص) فر مودند:مهدی از فرزندان من است. نامش نام من (محمد) وکنیه اش کنیه من ( ابوالقاسم) می باشد. در صورت و سیرت از همه کس به من شبیه تر است. برای او غیبتی است. که در ان مردم دچار حیرت میگردند. و بسیاری از دسته ها و گروه ها ی مردم گمراه میشوند.
انگاه مانند ستاره تابانی از پرده غیبت بدر اید. و زمین را پر از عدل و داد کند.ان چنان که پر از ظلم و ستم شده باشد. "

اصحاب و یاران امام زمان :1 عثمان بن سعید عمروی.
2-محمدبن عثمان عمروی.
3- حسین بن روح نوبختی.
4- علی بن محمد سمری.
این چهار تن نماینده بلا فصل امام زمان علیه السلام بودند. که در ایام غیبت صغری .پس از شهادت امام حسن عسکری علیه السلام از سال 260 تا 329 به مدت 70 سال به ترتیب واسطه میان امام زمان علیهالسلام و شیعیان ایشان بودند. این چهار نفر به نواب اربعه مشهورند.
ولی در هنگام ظهور ان حضرت 313 نفر از یارانش به او پیوسته و نخستین هسته لشکریان امام زمان را تشکیل می دهند.
یا مهدی به فریادمان برس. یاحق.

دوستان سلام

مولا جان کاری برات نکردم
به انتظارت نشستم، ندویدم

آقا جان از انتظارت خسته نشدم
از خودم خسته شدم

ای عزیزتر از جان، مرا ببخش
مرا ببخش
مرا ببخش
...

ای عزیز حضرت مادر روحی فداه و فداک
ای نور الانوار
یه عنایتی که خرابه دلم
بدیمو نزار به حساب دلم

علی علی


ماه غم است و می کشی از سینه آه را


خم کرده است آه غمت قد ماه را

صاحب عزاترین عزادارها بیا

تا بر دلم نگاه کنی این دو ماه را

سد گناه بسته به من راه اشک را

ضامن شو و بگو که نبندند راه را

تا اندکی شبیه تو باشیم این دو ماه

بر تن نموده ایم لباس سیاه را

عمریست دست چادر زهراست بر سرم

از من مگیر سایه این سرپناه را

گفتم حسین و اشک روی گونه ام چکید

دیدم که پاک کرده ای از دل گناه را

آه از دل تو آه ز چشمان عمه ات

چشمی که دیده واقعه قتلگاه را


سلام . ممنوم که شرکت کردید .
ولی منظور من شعر و دوبیتی و از این چیزا نیست .
برو نزدیکتر ...
خودت و با آقات چطور میدونی ؟ منظورم رابطه تو با آقاست ؟
من در نزدیک ترین حالتش از پدر و فرزند نزدیکتر میدونم و باهاش صمیمانه و قلبی و عاشقانه حرف میزنم .
منظورم این جور رابطه است ؟
اگر کسی انتقادی داره هم بگه ...
بعضی از حرفا را نیز خجالت میکشیم بگیم . ولی بگیم . اینجا دنیای مجازیه .
....
سلام بهترین و باوفا ترین معشوقی که داشتم.
تو عاشق منی ...
هی...هی..
دوست دارم بیای و بشینی روبروم و بشینم فقط نگات کنم ...
ولی آقا تو نباید نگام کنی ....
چون خجالت میکشم نگات کنم ....
من آدم خجالتی هستم....
دوست دارم فقط جلوی تو گریه کنم...
دوست دارم بیای و ازت سوال بپرسم و تو هم جوابم و بدی....
آقا راستش عاشق من نشو و حرفامو باور نکن ..
چون من همیشه دروغ میگم....
میدونم فردا هم دوباره بهت پشت میکنم ....
آقا یه جا شنیدم میگفت : امام اومده فدای مردم بشه . امام فدایی نمیخواد...
آقا هنوز خجالت میکشم بهت بگم بابا ...

در انتظار تو چشمم هميشه باراني ست

و بي تو حال و هواي دلم چه طوفاني ست

بيا كه خيري از اين زندگي نمي بينم

كه لحظه لحظه ي عمرم پراز پريشاني ست

هواي خيمه ي قلبم بدون تو سرد است

بهار،پيش دو چشمم شب زمستاني ست

ز جاده اي كه گذر كرده اي مسافرعشق

ببين كه جاي قدومت چقدر نورانی ست

دعاي ندبه ي هر صبح جمعه ام آقا

به قصد آمدن تو براي مهماني ست

بيا كه ماه عزاي شهيد بي سر شد

بيا ببار كه هنگام مرثیه خواني ست

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم



دیگر نمی گویم بیــــــا…

هر جا نبودنت را درک کرده ام! جایی نبوده مگر ردی از

گناه من راه بودن تــــو را مسدودکرده…

می گویند: هزار و صد هفتاد و نه سال است که مردی در انتظار
۳۱۳ مرد است…ما را ببخش که، آن‌قدر مرد نشدیم

که نامردی عالم را برداشته…

هنوز هم فقط زبان هایمان میچرخد که بیا …

و دل هایمان همچون کوفیان با تـــــــو نیست…

خط به خط این مثنوی هزار ساله را هزاران نامرد چون من برایت سروده اند…

و هنوز تو ۳۱۳ یار
۳۱۳ جوانمرد را از میانمان نیافتی برای همراهی …

هنوز هم تنهاترین تنهایی، میان تن ها…

پس حالا که مرد نیستیم،همان به که دم از درد نزنیم…


دست بـﮧ قلم بردم تا برایتان حرف ها بزنم

اما نشد ...

خواستم از "دردم" بگویم

دیدم دردِ شما ، خودِ (( من )) م ...

خواستم از "بـﮯ کسـﮯ" ام حرف بزنم

دیدم 「تنها」 تر از شما در عالم نیست

خواستم بگویم "دلم از روزگار گرفتـﮧ"

دیدم خودم در 「خون بـﮧ دل」 کردنِ شما کم نگذاشتـﮧ ام ...

قلم کم آورد ...


بـﮧ راستـﮯ کـﮧ وسعت (( مظلومیت )) شما قابل اندازه گیرے نیست


مثل نسیم آمدنت ناگهانی است
مثل شمیم یاس، حضور تو آنی است

مثل بهار در همه جا پخش می شود
اخبار سبز صبح ظهورت جهانی است

مثل نماز و روزه فراگیر می شود
مهرت چرا که ریشه ی آن آسمانی است

دیگر کسی وساطت باطل نمی کند
دیگر چه جای خواهش و پا در میانی است

آغاز دوره ی «أرِنی» گفتن دل است
پایان آیه های غم «لن ترانی» است

انگار دلخوری که ز یاد تو غافلیم
فهمیده ای تو هم که دعامان زبانی است

صد فاطمیه رفت و نشد فاطمی شویم
تنها امید ما به همین روضه خوانی است

ای کوه صبر از غم زهرا شدی تو آب
با یاد کوچه سینه ات آتشفشانی است

در پشت در برای ظهورت دعا کند
آن مادری که قامتش از غم کمانی است

سید محمد میرهاشمی

بد به دل راه نده میرسد آقا حتما
مى شود فرصت دیدار مهیا حتما
اى که دنبال دواى غم هجران هستى
مى شود درد نهان تو مداوا حتما

ثمر گریه ى ما خنده ى روز فرج است
آن زمان مى شکفد خنده به لبها حتما

دوره غیبت طولانى و تأخیر ظهور
امتحانى است براى همه ى ماحتما

کار ما منتظران چیست؟ امید وتقوا
غم نخور مى شود آخر گره ها وا حتما

التماس دعای فرج ... اللهم عجل لولیک الفرج

[=B Zar]دلم قرار نمى گيرد از فغان بى تو سپند وار زكف داده ام عنان بى تو[=B Zar]‎[=B Zar]‎




[=B Zar]ز تلخ كامى دوران نشد دلم فارغ زجام عشق لبى تر نكرد، جان بى تو[=B Zar]‎[=B Zar]‎

[=B Zar]
چو آسمان مه آلوده ام ز تنگ دلى پر است سينه ام از اندوه گران بى تو‏[=B Zar]‎[=B Zar]‎
[=B Zar]

نسيم صبح نمى آورد ترانه شوق سر بهار ندارند بلبلان بى تو[=B Zar]‎[=B Zar]‎

[=B Zar]

لب از حكايت شب هاى تار مى بندم اگر امان دهدم چشم خون فشان بى تو[=B Zar]‎[=B Zar]‎

[=B Zar]

چو شمع كُشته ندارم شراره اى به زبان نمى زند سخنم آتشى به جان بى تو‏[=B Zar]‎[=B Zar]‎

[=B Zar]

ز بى دلى و خموشى چو نقش تصويرم نمى گشايدم از بى خودى زبان بى تو[=B Zar]‎[=B Zar]‎

[=B Zar]

عقيق سرد به زير زبان تشنه نهم چو يادم آيد از آن شكرين دهان بى تو[=B Zar]‎[=B Zar]‎

[=B Zar]

گزاره غم دل را مگر كنم چو امين جدا ز خلق به محراب جمكران بى تو[=B Zar]‎



شاعر
: مقام معظم رهبرى حضرت آية الله خامنه اى

امام عصر(عجّل الله تعالی فرجه):

نادانان و کم خردان شیعه که پر و بال پشه از دینداری آنان محکم تر است ما را آزار می دهد.


بلای جانسوز عصر ما غیبت نیست،غفلت است.

موعود خدا مرد خطر میخواهد


آری سفر عشق جگر میخواهد

رسول خدا(صلی الله علیه و آله):

بالاترین جهاد امت من،انتظار فرج است.

باز دلم هوای جمکران دارد

هوای آن گنبد بیکران دارد

به یاد حرم سبز و زیبایت

اشک درچشمان من مکان دارد

چه درد غریبی ست درد دل تنگی!

دل تنگم هوای صاحب الزمان(عج) دارد.

یا اباصالح المهدی

اگر حرمتت را می شناختیم و حریمت را پاس میداشتیم،

غیر این بود که هستیم .

[=arial,helvetica,sans-serif]

خون پاک شهدا منتظر توست بيا


[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]
سر مصباح هدا منتظر توست بيا

[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]
وارث خون خدا و پسر خون خدا

[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]
به خدا خون خدا منتظر توست بيا

[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]
صبح هم منتظر صبح ظهور تو بوَد

[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]
روز ما و شب ما منتظر توست بيا

[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]
بر سر گنبد زرّين حسين بن علی

[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]
پرچم کرب و بلا منتظر توست بيا

[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]
عَلَم و مشک و لب خشک جگر سوختگان

[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]
دستِ افتاده جدا منتظر توست بيا

[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]فرق بشکسته ی زينب، سر خونين حسين[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]
که جدا شد ز قفا منتظر توست بيا

[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]
بر سر نی سر جدّت به عقب برگشته

[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]
طفل افتاده ز پا منتظر توست بيا

[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]
آفتابی که چهل جا به سر نی تابيد

[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]
در دل طشت طلا منتظر توست بيا

[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]
آن يتيمی که سر پاک پدر را بوسيد

[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]
ناله زد «يا ابتا» منتظر توست بيا

[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]
بر ظهور تو دعا بر لب «ميثم» تا کی؟

[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]
تو دعا کن که دعا منتظر توست بيا

[=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif] [=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]غلامرضا سازگار


[=arial,helvetica,sans-serif]

وقتی که خدا چشم خمار تو بیاراست

یک نرگس مجنون ز نگاه تو به پا خاست

افتاد دلم در طلب نرگس چشمت
عاشق شدن خوار به خورشید چه زیباست!

هر جا که اثر از گل و از باغچه دیدم
دل گفت "بیا نرگس مجنون تو اینجاست

این سمت کویر است و کویر است و کویر است
آن سو همه دریاست و دریاست و دریاست

رفتم سوی دریا تو نبودی که ببینی
چشمم به طلب، ناله کنان غرق تمناست

یعقوبترین چشم جهان قسمت من باد
چون یوسف گمگشته من یوسف زهراست.


[=&quot]

دوباره فصل عزا فصل ماتم است بیا[=&quot]

[=&quot]زمان مرثیه و نوحه و دم است بیا[=&quot]

[=&quot]
بهانه‌ها همه جور است بهر آمدنت[=&quot]

[=&quot]نثار مقدمت اشک دمادم است، بیا[=&quot]

[=&quot]
گریستن به غم جدّ اطهرت حسین غریب[=&quot]

[=&quot]سفارشات نبیّ مکرّم است بیا[=&quot]

[=&quot]
بساط وصل مهیّاست تا که باز آیی[=&quot]

[=&quot]زمان روضه‌ی ماه محرّم است بیا[=&quot]

[=&quot]
به جای شِکوه فقط بر حسین می‌گرئیم[=&quot]

[=&quot]به زخم‌های دلت تا که مرهم است بیا[=&quot]

[=&quot]
ببین که نذر ظهور تو روضه بگرفتیم[=&quot]

[=&quot]که روضه از همه حیثی مقدّم است بیا[=&quot]

[=&quot]
مباد آنکه ز کوی تو نااُمید روم[=&quot]

[=&quot]که این گنه ز گناهان اعظم است بیا[=&quot]

[=&quot]
تمام امّت اسلام رو بیداری است[=&quot]

[=&quot]زمینه‌های ظهورت فراهم است بیا[=&quot]

[=&quot]
چه خوب سینه‌زن و گریه‌کُن همه جمعند[=&quot]

[=&quot]در این میان گل روی شما کم است بیا[=&quot]

[=&quot]
خدا کند دگر آیی به انتقام حسین[=&quot]

[=&quot]که این دعای شب و روز فاطمه‌ست بیا


يكي ازجمعه هاجان خواهد آمد

به درد عشق درمان خواهد آمد

غبار از خانه هاي دل بگيريد


كه بر اين خانه مهمان خواهد آمد
.
.
.
اللهم عجل لوليك الفرج


تويى، تو نور محمّد، تو جلوه اى ز على

تو سيف منتقمى، عدل پايدار بيا!

زاشك و خون دل، اين خانه شستشو داديم

بيا به مشهد عشّاق بى قرار! بيا!


کی شود درندبه های جمعه پیدایت کنم




گوشه ای تنها نشینم تاتماشایت کنم


می نویسم روی هرگل نام زیبای تورا


تاکه شاید این شب جمعه ملاقاتت کنم


هرسحربا یاد تو درگریه ام میخوانمت


تابه کی ازسوز دل ناله زهجرانت کنم


بی قرارم مهدیا ازبهر دیداررخت


تابه کی ازمادرت زهرا تمنایت کنم؟؟؟

[b]content[/b]




ممنون عالی هستند :ok:

[=Microsoft Sans Serif]

سلام من به یوسف گمگشته ی دل زهرا و گل خوشبوی گلستان انتظار

[=Microsoft Sans Serif]سلام بر تو ای زیباترین نقاش عدالت...

[=Microsoft Sans Serif]سلام بر تو ای ناب ترین غزل تنهایی و غربت...

[=Microsoft Sans Serif]سلام بر تو ای دلتنگترین ترانه محبت...

[=Microsoft Sans Serif]سلام اى گل نرگسم...

من آمده ام سرو قد یار ببینم
با شور و شعف چهره‌ی دلدار ببینم



مقصود من آن است که در آن حرم امن
بی پرده رخ سید ابرار ببینم


سعیم همه در عمره و در حجّ تمتع
آن است که آن قافله سالار ببینم


اندر عرفات آمده با دیده‌ی گریان
تا حشمت او با دل بیدار ببینم


امید چنین است که اندر شب مشعر
آن اختر زیبا به شب تار ببینم


در خیف و منا چشم به راه قدم دوست
تا از کرمش نعمت بسیار ببینم


امّا چه کنم دیده‌ی من لایق آن نیست
تا صورت آن مطلع انوار ببینم


یارب تو اگر پاک کنی لوح ضمیرم
ممکن شود آن مخزن اسرار ببینم


صبرم شده لبریز خدایا مددی کن
یک بار جمالش منِ بیمار ببینم


سخت است خدایا به جهان در همه اقطار
در مسند او ظالم و جبّار ببینم


هست آرزویم آن که به هنگام ظهورش
نابودی افراد ستمکار ببینم


یا رب بدهم عمرکه تا رایت عدلش
منصوب به هر کوچه و بازار ببینم

نثار ارواح شهیدان میثمی صلوات


از هجر تو طبیعت ما گریه می کند




چشم تمام آینه ها گریه می کند



چشم انتظار آمدنت شیر خواره‌ای است



گهواره‌ای به کرب و بلا گریه می کند



پای سه ساله‌ای که پر تاول آمده است



دارد به اشک و دعا گریه می کند



در علقمه به خاطر تو مشک پاره ای



دارد کنار دست جدا گریه می کند



گودال سرخ روز عطش نعره می کشد



از روضه های خون خدا گریه می کند



علی اشتری


بسم الله الرحمن الرحیم

ما را به یک کلاف نخ آقا قبول کن
یـا ایّهـا العــزیز! أبانـا! قــبول کن
آهی در این بساط به غیر از امید نیست
یـا نـاامیدمــان ننـمـا یـا، قـبـول کن
از یـاد بـرده ایم شمـا را پـدر! ولی
این کودک فراری خود را قبول کن
رسم کریم نیست که گلچین کند، کریم!
مـا را سَـوا نکـرده و یک جـا قـبول کن
گر بی نوا و پست و حقیریم و رو سیاه
اما به جــان حضرت زهـرا قبـول کن
گندم که نه، مقام شما بود لاجَرَم
رمز هبوط آدم و حوّا، قـبول کن

شاعر:مجیدلشکری

[h=3]اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
[/h]یازهرا(س)