๑۩❀ خیمه عزای سیدالشهداء علیه السلام ❀۩๑ ویژه نامه محرم 1437

تب‌های اولیه

415 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

حسین جان....

آن نگاهی که به حُر کردی و حُر شد آزاد

کاش بر ما تو کنی ، تا شود این دل آباد...

(كُلُ الخَيْر في الباب الحُسَين)

یا اباعبدالله...

بر سینه می زنم ، که مبادا درون آن

غیر از حسین ، خانه کند عشق دیگری...

مناجات با خدا_روضه

یا أکرمَ الکِرام، و یا أشفق الشفیق
یا أجودَ الجواد، و یا أرفقَ الرفیق
دلبسته ام به لطف تو یا رکني الوثیق
همسایه ام برای تو یا جاري اللَصیق

با شرمساری آمده بر درگهت گدا
همسایه ای نبوده ام اندر خورِ خدا

بسته است دست و پای مرا نفس نانجیب
حبّ حرام آمد و رفت از دلم حبیب
یک بار هم بزن به گدای بدت نهیب
دارد سقوط میکند ایمانم عن قریب

بطن غرور و کبر فقط دردمندی است
مرداب در حصار همین خود پسندی است

ظلمت گرفته یکسره شالوده ی مرا
بیدار کن خیال نیآسوده ی مرا
از من بگیر صحبت بیهوده ی مرا
تطهیر کن خواطر آلوده ی مرا

زورم به نفس سرکش یاغی نمیرسد
تا کی به تیره روز چراغی نمیرسد؟

آب زلال آینه ی خودنمایی است
سهم سحر ندیده فقط بی صفایی است
شهوت زیاد شد اثرش بی حیایی است
پایان معصیت غم حبس الدعایی است

گلبرگ در ازای نظر، جان به باد داد
آن ورشکسته است که ایمان به باد داد

ارثی که برد سینه ام از عشق سر نداشت
زخمی که خورد، از لبه ی تیغ بر نداشت
از رحمت تو هیچ کسی بیشتر نداشت
گشتیم، بارگاه کریمان که در نداشت

روی خطای بنده، تو سرپوش می کشی
حرّ را نیامده تو به آغوش می کشی

من بی پناه و پشت و پناه گدا، حسین
ای بهترین توسل هر ربنا، حسین
ای دستگیر خیل زمین خورده ها، حسین
دست مرا گرفت فقط ذکر یا حسین

"گفتی حسین و مرغ دلم بی شکیب رفت
تا روضه ی روایت یا ابن الشبیب رفت"

تن ماند روی خاک، سرت رفت روی نی
پر شد ز خون حنجر سرخت سبوی نی
دارد رقیه میدود انگار سوی نی
حالا نشینه فاطمه در گفتگوی نی

ای روزگار، نور دو عین.مرا بده
ای نیزه دار، رأس حسین.مرا بده

محمد کاظمی نیا

بغض گلویم مسیر آه گرفته
از غم خورشید قلب ماه گرفته

این همه رقاصه از برای چه اینجاست؟
بس که شده ازدحام راه گرفته

شهر پر از هلهله ست و زینب کبری
یک نفره بانگ وا اخاه گرفته

با اسرای یهود، آل نبی را
فکر کنم شام اشتباه گرفته

درد بزرگی‌ست اینکه دختر غیرت
دور و برش را فقط نگاه گرفته

سنگ رها از کمان پیره زنان را
آه ببین جا به سجده گاه گرفته

یوسف ما سیر شد ز عرش نشینی
باز دلش میل قعر چاه گرفته

میلاد حسنی

هر وقت پايان محرم ميشود پيدا
اين دل بهم ميريزد و غم ميشود پيدا

من گشته ام, در هيچ جا پيدا نخواهد شد
حال خوشى که زير پرچم ميشود پيدا

اصلا به سيصد سال توبه احتياجى نيست
آدم ! در اينجا قرب آدم ميشود پيدا

بايد براى گريه دل را گردگيرى کرد
در گردگيرى گريه کم کم ميشود پيدا

از روضه آب فراتى که نخوردى تو
در صورت هر کس دو زمزم ميشود پيدا

چيزى نميفهمم فقط اينقدر ميفهمم
در کربلا حتى خدا هم ميشود پيدا

چه عاشقانى داشتى, از پيش ما رفتند
ديگر از آن ديوانه ها کم ميشود پيدا

ديروز که نامحرمان کوفه را ديدم
يعنى خدا در شام محرم ميشود پيدا
علی اکبر لطیفیان

خاطرات زيارتي هرچند
از نظر غالباً نخواهد رفت
آخرين بار كه حرم رفتم
هرگز از ياد من نخواهد رفت

ياد دارم در آخرين ديدار
در حرم ازدحام زائر بود
در نگاهم دويد دختركي
به گمانم كه از عشائر بود

دست در دست مادرش آرام
دخترك رفت روبروي ضريح
دست خود را گذاشت بر سينه
دست خود را كشيد روي ضريح

با همان لحن كودكانه خود
گفت آرام:"دوستت دالم"
دو سه شب پيش كه سه سالم شد
مادر گفت با تو همسالم

مادرم گفته مي شناسيدم
ايلياتي ام،اهل ايرانم
تا زبان باز كرده ام،اول
زير لب گفته ام"حسين جانم"

مادرم گفته از تو بايد خواست
آرزوي بزرگ و كوچك را
تاكه هم بازي ات شوم امروز
هديه آوردم اين عروسك را

مادرم گفته در كنار ضريح
حرف سوغاتي حرم نزنم
تشنه ام شد اگر،نگويم آب
حرف از گوشواره هم نزنم

مادرم گفته است بابايت
مثل باباي من شهيد شده
راستي گيسوان من مشكيست
تو چرا گيسويت سپيد شده

مادرم گفته پاي تو زخميست
همه همراه مرهم آوردند
نيست باباي ما ولي مارا
تا حرم چند محرم آوردند

باصداي بلند هم نشده
هيچ مردي مرا صدا بزند
بعد بابا چه بر سرت آمد
كي دلش آمده تو را بزند

به تن زخمي ات قسم هرگز
خال بر اين حرم نمي افتد
قول دادم به مادرم چون تو
چادرم از سرم نمي افتد

شاعر:محسن عرب خالقی

از من در این مسیر ببین پیکری نماند
از تو برای زینب تو جز سری نماند

از من حسین چادر مادر نمانده است
از تو حسین پیرهن مادری نماند

تا کوفه که سر تو روی نیزه بند بود
اما دگر به شام تو را حنجری نماند

این کوچه های شام شبیه مدینه شد
جز جای دست ها به رخ دختری نماند

میدان شهر پر شده از کینه های بدر
در شهر شام سنگ زن دیگری نماند

از بس که سنگ خورد به پیشانی ات حسین
دیگر نشان بوسه ی پیغمبری نماند

انگشترت به دست سنان برق می زند
دیگر مپرس از چه مرا معجری نماند

سوغات مکه ای که خریدی ربوده شد
اینجا به گوش دختر تو زیوری نماند

رضا رسول زاده

از آن خوشم که شدم نوکر سرای حسین
منم غلام کسی که بود گدای حسین

دو چشم داده خداوند تا که گریه کنم
یکی برای حسن آن یکی برای حسین

یقین که آتش دوزخ حرام گردیده
به جسم آنکه بود یار آشنای حسین

برای بخشش کوه گناه یک راه است
دو قطره اشك بريزيم در عزای حسین

كبوتر دل عشاق هر شب جمعه
نشسته است روی گنبد طلای حسین

بيا و عرش خدا را طواف كن حاجي
طواف كعبه ببين دور كربلاي حسين

خدا کند که شبی زائر حرم باشيم
كه جان دهیم به روضه همه به پای حسین

به گوش جانت اگر بشنوی هنوز آید
ز زیر نیزه و تیغ و سنان صدای حسین

رضا رسول زاده

پوشیدن لباس سیاه در مصیبت و عزای ائمه مخصوصاً حضرت اباعبدالله الحسین(ع) چون از مصادیق تعظیم شعایر اسلامی است و باعث زنده نگه داشتن اهداف امام حسین(ع) می باشد،‌دارای ثواب و اجر الهی است. بزرگانی همچون مرحوم آیت‌الله‌العظمی بروجردی در روز عاشورا قبای سیاه بر تن می‌کردند.
از فرزند امام سجاد(ع) نقل شده که وقتی امام حسین(ع) به شهادت رسید،‌زن های بنی هاشم لباس سیاه و خشن پوشیدند و از گرما و سرما شکوه نمی کردند و علی‌بن‌الحسین(ع) برای آنان طعام درست می کرد. امروزه نیز مردم ایران وبرخی از مسلمانان در ایام عزاداری امام حسین (ع) لباس سیاه می پوشند تا مراتب غم وانده خود را به نمایش گذاشته وخود را در غم امام حسین (ع) ویاران او شریک بداند

[h=1]عزاداری در شب «چوب و دهل»[/h] [h=3]آیین های محرم در ایران[/h]



تاريخ : دوشنبه 25/8/1394 تعداد بازديد : 234
[h=2]همچون دیگر استانهای ایران،عزاداری در چهارمحال و بختیاری و در بین عشایر بختیاری و اقوام لر مراسم و آیین های خاصی دارد که به آن خواهیم پرداخت.[/h][=Thread-00000cb0-Id-00000015] به کوشش: علیرضا عابدینی-بخش گردشگری تبیان

شب تاسوعای حسینی در بین برخی از ساكنان چهارمحال و بختیاری به شب «چوب و دهل» معروف است و روز عاشورا در بین بسیاری از بختیاری ها به نام روز « تیخ» یا « تیغ» نامیده می شود. شاید فلسفه این نامگذاری به این دلیل باشد که بر امام حسین علیه السلام تیغ و شمشیر کشیدند و خونش را ریختند. درروایتی دیگر, در این روز در سوگ و ماتم امام حسین علیه السلام برخی اشخاص که موهای جلوی سر خود را تراشیده بودند با تیغ و نیشتری،, خراش کوچکی بر سر خود می دادند تا کمی خون جاری شود و صحنه خونهای ریخته شده در دشت کربلا را تداعی کنند.
[h=2]«خیمه سوزان» در شهر طاقانک[/h] با شروع ماه محرم، مردم شهر طاقانک، معمولاً 72 خیمه سبز و سفید رنگ با فرم چهار گوش، فرم گنبدی و مخروطی آماده و در حاشیه كوهی برپا می کنند که تا عصر روز عاشورا و در آستانه شام غریبان شهادت حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام هم ادامه دارد. این خیمه ها نذر مردمی هستند که هر کدام به نیتی خاص برپا می شود و مراسم نوحه سرایی، قرائت زیارت عاشوراء، سینه زنی و زنجیرزنی در آنها برگزار می شود. در عصر روز عاشورا خیمه های برافراشته شده در طول دهه اول محرم را آتش می زنند. در این زمان جمعی از افراد در هیئت سپاه کوفه، سوار بر اسب در میان خیمه های برپا شده، تعدادی از نوجوانان و جوانان را که پوشش سبز رنگ بر تن دارند تعقیب می کنند و سپس خیمه های برپا شده، یک به یک و بدون در نظر گرفتن ترتیبی خاص به آتش کشیده می شوند و سپس هیئت های عزاداری به سمت بقعه شیخ زید الدین علیه السلام که در تپه مشرف به محل خیمه گاه قرار دارد، حرکت می کنند. پخت حلیم گندم در ظهر تاسوعا و به ویژه در محل خیمه گاه هم در طاقانک مرسوم است.
برپا کردن دوباره خیمه ای سیاه رنگ با نام خیمه حضرت زینب سلام الله علیها و روشن کردن شمع در کنار این خیمه، از آدابی است که با همراهی هیأت های عزاداری، در محل این خیمه گاه اجراء می شود.
[h=2]تعزیه حضرت قاسم علیه السلام در شهر طاقانک[/h] در مراسم چاق چاقو دسته بزرگی از جمعیت با شکلی خاص و اشعاری ویژه در شهر سامان به راه افتاده و هر نفر دو قطعه چوب که اغلب بازمانده از نیاکانشان است را در دست گرفته و در پاسخ به نوحه خوان ها با نظمی خاص بر هم می کوبند

این مراسم غالباً در روز هفتم یا نهم ماه محرم برگزار می شود. حمل سینی های بزرگ (طبق) حامل انواع شیرینی و میوه، سجاده، گلاب، قرآن، شمع، آیینه، گل و سبزه گندم به همراه کاروان نمادین اهل بیت علیه السلام در این آیین، مرسوم است.بعد از ورود کاروان، سینی ها داخل میدان برگزاری تعزیه گذاشته شده و تعزیه شروع می شود. در پایان، تمام سینی ها با وسائل و نذورات گذاشته شده به صاحبان آنها تحویل داده می شود
[h=2]«چاق چاقو» (چک چکو) در شهر سامان[/h] این مراسم در شهرستان سامان و برخی نقاط دیگر استان مثل سورشجان برگزار می شود. برخلاف بسیاری از آیین های عاشورایی، چاق چاقو در نیمه شب (اغلب ساعت ۳ نیمه شب) و فقط در شب عاشورا برگزار می شود. در مراسم چاق چاقو دسته بزرگی از جمعیت با شکلی خاص و اشعاری ویژه در شهر سامان به راه افتاده و هر نفر دو قطعه چوب که اغلب بازمانده از نیاکانشان است را در دست گرفته و در پاسخ به نوحه خوان ها با نظمی خاص بر هم می کوبند. این آیین مانند سنج به صورت پنج ضربی و هفت ضربی صورت می گیرد و مردان عزادار با لباس های سیاه، دایره وار حلقه می زنند و در یک فاصله یک قدم می گردند. دسته عزاداری تا زمانی که هوا تاریک است باید شهر را دور بزنند که این مراسم با برگزاری نماز جماعت صبح در مسجد جامع شهر پایان می یابد و مردم خود را برای عزاداری روز عاشورا آماده می کنند.

[h=2]« فرو بردن علم در گرداب «بن»[/h] هرساله در صبح روز عاشورا و پیش از طلوع آفتاب، هیأت های عزاداری شهرستان «بن» (Ben )تعداد زیادی علم عزای حضرت سیدالشهداء علیه السلام را که مردم از اول دهه محرم تهیه و در حیاط منازل، مساجد، تکایا و حسینیه ها و کوچه و خیابان ها برافراشته بودند، به حاشیه گرداب بن حمل می کنند و قسمت بالای علم ها را در آب فرو می برند.در این رسم، عزاداران سر تک تک علم ها را سه بار با فریاد « یا علی » و « حیدر حیدر » در آب فرو می کنند.
[h=2]مراسم«آقا سلام»[/h] پس از اجرای مراسم فرو بردن علم در گرداب شهر بن در صبح روز عاشورا، حمل کنندگان علم با عبور از میدان شهر به درب خانه های سادات می روند که سینی های بزرگ حلیم در کنار درب ورودی منزل سید قرار داده شده و هرکدام از عزاداران، پس از ادای احترام و عرض تسلیت به شخص سید، کمی از حلیم داخل سینی ها به عنوان تبرک بر می دارند که « حلیم خوران » هم گفته می شود. مراسم پس از سخنرانی و روضه خوانی به زبان ترکی و فارسی پایان یافته و عزاداران با زمزمه نوای زیبای « ما دعا خواندیم و رفتیم زین مکان، اجر بانی با شه لب تشنگان » محل را ترک می کنند.
[h=2]گل زنی[/h] علامت گردانی یا به لجهه محلی «علومت» نیز جایگاه خاص خود را دارد. ویژگی بارز علم های بختیاری در مقایسه با علم های دیگر مناطق کوتاهتر بودن آنهاست. علم ها با شالها , دستمالها و پارچه های رنگی که رنگ سیاه در آن غالب است برافراشته می شود

آیین گِل زنی همه ساله در ایام عاشورا در شهرستان بن برگزار می گردد، به گونه ای که خیل عظیمی از مردم از گرداب بن به سمت شهر حرکت می کنند و سر یا روی شانه های خود را به گِلی که از خاک رس و گلاب ناب تهیه شده آغشته کرده و نوای « ای واویلا، صد واویلا » را در دستگاه محزون شوشتری سر می دهند.
[h=2][/h] [h=2]رها کردن آب کشاورزی در روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی[/h] کشاورزان استان چهارمحال و بختیاری بر اساس رسم زیبایی در روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی، آبیاری مزارع کشاورزی و باغات را تعطیل کرده و آب را به اصطلاح « مشاع » می کنند و منظور این است که آب، به حرمت عزای امام حسین علیه السلام، در بیابان روان و رها شود تا سایر موجودات از آن بهره برده و سیراب شوند و منفعتی برای کشاورزان نداشته باشد.
[h=2]برپایی علم عزا[/h]
علامت گردانی یا به لجهه محلی «علومت» نیز جایگاه خاص خود را دارد. ویژگی بارز علم های بختیاری در مقایسه با علم های دیگر مناطق کوتاهتر بودن آنهاست. علم ها با شالها , دستمالها و پارچه های رنگی که رنگ سیاه در آن غالب است برافراشته می شود. اگر امامزاده ای در آن نزدیکی باشد , علم را به امامزاده می برند.
پوشیدن لباس سیاه متبرک به عتبات عالیات یا امامزادگان، زدن زنجیر سه ضرب در روستاها و شهرهای حاشیه زاینده رود، سینه زنی به صورت چرخشی و مدور سه ضربی در شهر نافچ، سینه زنی به صورت واحد یا سینه زنی خرمشهری در شهرستان فارسان، برافروختن شمع آیین شام غریبان در گلزار شهدا یا امامزادگان از دیگر آیین های این استان است.
[h=2]آیین های عشایر بختیاری[/h] این آیین ها شامل قربانی کردن گوسفند در خانه بزرگ فامیل یا سادات، تزئین علم با شال سیاه، بر سر و سینه زدن نا منظم با نوای حسین حسین، ای وای حسین، شهید کربلا حسین، تهیه غذای نذری به صورت شراکتی و پختن حلواست.

[=Georgia]

ضمن عرض سلام خدمت همه دوستان خوبم
چندی پیش متنی پیرامون جناب حر در همین تاپیک نوشتم

http://www.askdin.com/showthread.php?t=52014&p=742156&viewfull=1#post742156

که یک فایل صوتی نیز در ضمن آن تهیه کرده بودم
اما هر چه گشتم آن را در سایت پیدا نکردم
لذا بار دیگر آن را در اینجا قرار می دهم تا مورد استفاده علاقه مندان قرار گیرد.
التماس دعا


فایل: 

می گویم از کنار زیارت نرفته ها
بالا گرفته کار زیارت نرفته ها

اشک و نگاه حسرت و تصویر کربلا
این است روزگار زیارت نرفته ها

کم میشود اگرچه به انواع مختلف
هرسال از شمار زیارت نرفته ها

اما هنوز این «منِ»بیچاره مانده است
در جمع بی قرار زیارت نرفته ها

امسال اربعین همه رفتند و مانده بود
هیات در انحصار زیارت نرفته ها

انگار بین هیات ماهم نشسته بود
زهرا(س)به انتظار زیارت نرفته ها

در روز اربعین همه ما را شناختند
با نام مستعار «زیارت نرفته ها»

اما هزارمرتبه شکر خدا که هست
مشهد در اختیار زیارت نرفته ها

باب الحسین(ع)قسمت آنانکه رفته اند
باب الرضا(ع)قرار زیارت نرفته ها

غم میخورم برای دل رهبرم که هست
تنها طلایه دار زیارت نرفته ها

گفتند شاعران همه ازحال زائران
این هم به افتخار زیارت نرفته ها

[h=1]سفر به خوزستان و دیدن زیباترین آیین های عزاداری[/h] [h=3]آیین های محرم در ایران[/h]
[h=2]مردم خونگرم خطه جنوب ایران،سالیان سال است که در ایام محرم و صفر عزاداری های خاص و ایین های زیبایی اجرا میکنند و عده بسیاری هر سال برای دیدن این آیین ها به این دیار سفر کنند.[/h]

یکی از آیین هایی که در شب های دهه نخست ماه محرم در شهر های جنوبی استان خوزستان جلوه ای خاص به عزاداری مردم این شهرها می دهد، نوع نوحه ها و سینه زدن مردم این دیار است که معروف به نوحه خوانی «بوشهری» و سینه زنی «واحد» است. یکی دیگر از سنت های زیبای نواحی جنوب غربی استان خوزستان در ماه محرم، سبک نواختن سنج و دمام این مناطق است که از سابقه ای طولانی برخورداراست. در خوزستان تعداد دمام زنان و سنج زنان بین 5، 7 و گاهی 9 نفر متغیر است، به طوری که یک نفر به عنوان «اشکون» در جلوی صف دمام زنان قرار می گیرد و سایر نفرات در طرفین او می ایستند و در پایین صف دمام زنان، یک سنج زن قرار دارد و سایر سنج زنان در لابه لای دمام زنان جای می گیرند و بر اساس نت مشخص، نوای سنج و دمام را می نوازند.
[h=2]چلاب زنی[/h] در مراسم چلاب زنی جوانان دوشادوش هم می ایستند، حلقه می زنند و دست چپ خود را بر کمر نفر کناری می گذارند. پای راست را بالا برده، محکم بر زمین می کوبند و بعد دست ها را بر سینه می زنند. میان مداحی وقتی مداح وقفه یی می دهد یکی از میان مجلس فریاد می زند «یاعلی» سایر چلاب زنان در جواب می گویند «یا ابو حسین».
[h=2]شبیه خوانی عربی[/h] مراسم روز تاسوعا و عاشورا در منطقه ای به نام «بیت چریم» که مردم آن را بیت «شیخ خلف الحیدر» و یا با نام شهر کنونی «حر» می خوانند، با سایر نقاط کشور تفاوت اساسی دارد. در آن جا مراسم شبیه خوانی به صورت تئاتر خیابانی با زبان فصیح عربی برگزار می شود. بیت چریم در شمال شرق شوش و در حاشیه رودخانه ی «دز» قرار دارد. از آن جایی که اهالی این شهر مردم عرب هستند، مراسم تعزیه را نیز به زبان عربی اجرا می کنند.
[h=2]«لطمیه»[/h] تعزیه خوانی(شبیه خوانی) شوش با قدمت بیش از یک قرن، بزرگترین مراسم تعزیه خوانی میدانی کشور است که با 800 بازیگر و 72 مجلس، واقعه عاشورا را به تصویر می کشد.تمام متون این تعزیه به زبان فارسی است و به مدت 10 ساعت در روز عاشورا اجرا می شود

درمراسم سوگواری زنانه (لطمیه)، بعد از ذکر احادیث، جمعیت به پا می خیزند و برای مراسم لطمیه آماده می شوند. «ملایه» یا نوحه خوان شروع به خواندن نوحه که متفاوت با نوحه قبلی است می کند و حاضرین دوبه دو روبه روی هم می ایستند و هنگام لطم، یک بار به طرف راست و یک بار به طرف چپ با پیشانی و سر برمی گردند. معمولا آن هایی که سینه می زنند با صوت جواب می دهند و سایر شرکت کنندگان بیتی از نوحه را تکرار می کنند. این مرحله از مراسم «لطم زنی» را که اولین مرحله آن است «فزاعیه» می گویند.
مرحله «فزاعیه» را بیشتر زنان مسن، پیران و بزرگان انجام می دهند. چون این مرحله در جا و ایستاده انجام می گیرد و نیاز به فعالیت زیاد ندارد. بعد از این مرحله، مرحله «ثکیله» شروع می شود که در آن دایره شکل می گیرد. در این مرحله بیشتر سوگواران زنان جوان هستند، دختربچه ها در وسط دایره و بزرگان دایره ای کوچک را تشکیل می دهند.دایره از طرف راست می چرخد،ابتدا یک قدم برداشته می شود،آن گاه سر و نیم تنه به داخل و پایین دایره می آید و با ریتمی که در بدن است موها به سمت داخل دایره پریشان می شود. سپس سر و نیم تنه به بالا می رود و قدمی دیگر به طرف راست برداشته می شود و هنگام بالا آمدن صورت با دو دست بر گونه لطم می کنند.

[h=2]علم، نخل، شیدونه و مشعل[/h] معمولاً در عزاداری هاى غیر عرب ها از «عَلَم»، «نخل»، «شیدونه» و «مشعل» استفاده می شود. «علم» یا «جریده» عبارت است از چوبى به ارتفاع 10 متر و قطر 10 سانتی متر كه پارچه هاى دو مترى سیاه، بافاصله هاى معین، از بالا تا پایین با بند به آن بسته و یك پنجه برنجى یا نقره اى بر نوك آن وصل است. «شیدونه» تشبیهى است به ضریح و گنبد بالاى آن و چهار گلدسته در چهار گوشه گنبد که از یك اتاق مكعب چوبى با شبكه هاى خوب و چهار گلدسته ظریف كوچك در چهار گوشه و عقب پایه ها تشکیل شده است. هر شیدونه به نام یكى از امامان یا شهداى بنى هاشم نامیده شده است. «مشعل» نیزوسیله ای است که حداكثر یازده شبكه آهنى دارد كه بر روى یك چوب افقى نصب شده اند و در وسط این چوب پایه اى است كه مانند علم آن را بر روى ناف جاى میدهند.
[h=2]تعزیه شوش[/h] تعزیه خوانی(شبیه خوانی) شوش با قدمت بیش از یک قرن، بزرگترین مراسم تعزیه خوانی میدانی کشور است که با 800 بازیگر و 72 مجلس، واقعه عاشورا را به تصویر می کشد.تمام متون این تعزیه به زبان فارسی است و به مدت 10 ساعت در روز عاشورا اجرا می شود.
[h=2]سینی حضرت قاسم[/h] مردم اهواز درشب هشتم ماه محرم مراسم سینی حضرت قاسم علیه السلام برگزار می کنند، پارچه سبز روی آن می کشند و آجیل مشکل گشا، شمع، گلاب و میوه را در سینی می گذارند، سینی را روی سر گذاشته و عزاداری می کنند. هرکسی حاجتی داشته باشد نذر می کند که در صورت روا شدن حاجتش سال آینده یک سینی آماده کند.
[h=2]چوب بازی[/h] مراسم چوب بازی در دزفول، نمادی از صحنه جنگ است که به صورت نمایشی همراه با طبل و دهل، صدای شیپور و سرنا انجام می گیرد.در جلو تکایا و در محله های عزاداری گاه عده ای از مردان به دو گروه تقسیم می شوند و با چوب و سپر یا شمشیر با هم زره نمایشی می کنند، مردان چوب به دست چوب ها را به طور منظم به هم می زنند و صدای خوشایند در می آورند.
[h=2]محرم در شوشتر[/h] عرس القاسم یکی از آیین های زنان عرب در شب هشتم محرم است.در این مراسم که یکی از خانه ها به صورت نذری میزبانی آن را بر عهده می گیرد «کله» (حجله) نصب می شود و هنگام مراسم، زن ها سینی های خود را در تاریکی مطلق که فقط شمع های سینی روشن هستند به دور «کله» می چرخانند و سایر زنان با سینه زنی و «کل زدن» آنها را همراهی می کنند

در شهرستان شوشتر عزاداران هر روز به یکی از زیارتگاه ها می روند. به طور مثال در روز ششم محرم دسته های عزاداری به مقام صاحب الزمان(عج)، و در روز هفتم به مقام سید محمد گلابی می روند. در هشتمین روز، مقام حضرت عباس علیه السلام و در روز نهم محرم بقعه ابن مالک انصاری میزبان عزاداران است و در روز عاشورا مقصد حرکت هیئت های عزاداری شوشتر، بقعه امامزاده عبدالله و عزاداری در آن محل برای امام حسین علیه السلام و شهدای دشت کربلاست.
[h=2]یزله خوانی[/h] یكی از آیین های مذهبی بومی ویژه مردم خرمشهر «یزله خوانی» مواكب عزاداری است. در این آئین عزاداران یك حسینیه و یا مسجد به میهمانی یكی دیگر از حسینیه ها و مساجد رفته و با یكدیگر به عزاداری می پردازند.در فاصله چند متری تا رسیدن هیأت مهمان، عزاداران هیأت میزبان، حسینیه خود را خالی كرده و با سر دادن «سعدالله عزاكم مولانا من مولاكم» به استقبال آنها می روند و پس از ورود هیأت میهمان به داخل حسینیه، عزاداران میزبان نیز وارد شده و به نوحه خوانی و سینه زنی می پردازند.در ادامه نیز با خواندن اشعاری در مدح امام حسین و یاران با وفایش به یزله می پردازند. در شب بعد نیز مراسم موكب برگزار می شود، اما این بار هیأت میزبان به میهمانی هیأت میهمان شب گذشته رفته و عزاداری می كنند.

[h=2]عرس القاسم[/h] عرس القاسم یکی از آیین های زنان عرب در شب هشتم محرم است.در این مراسم که یکی از خانه ها به صورت نذری میزبانی آن را بر عهده می گیرد «کله» (حجله) نصب می شود و هنگام مراسم، زن ها سینی های خود را در تاریکی مطلق که فقط شمع های سینی روشن هستند به دور «کله» می چرخانند و سایر زنان با سینه زنی و «کل زدن» آنها را همراهی می کنند.
[h=2]پخت « نان پیری» در بهبهان[/h] این نان از نان لواش بزرگتر است که با چوب بسیار ریزی پخت می شود و از آن کوچکتر نیز نانی پخته می شود که اصطلاحا به آن «نون کُتِلک» به معنای نان بسیار کوچک می گویند که همراه با باقلا طبخ شده و به عنوان نذری با توسل به حضرت قاسم علیه السلام میان مردم توزیع می شود.
کلوچه بدون شکر در شادگان، توزیع لقمه نان و پنیر و سبزی به نام «لگمه العباس» در روز هفتم محرم در هویزه، پخت قیمه نجفی در خرمشهر نیز در این ایام در خوزستان توزیع می شوند.


[/HR]
منابع: ایسنا،صدای آبادان،باشگاه خبرنگاران جوان، سیری در ایران،ایکنا،شمسه، نفیرپ

, به جای طفلک جامانده در خرابه ی شام
چقدر "بچه سه ساله" پیاده آمده است ]