Indeed, this life is a test. It is a test of many things - of our convictions and priorities, our faith and our faithfulness, our patience and our resilience, and in the end, our ultimate desires.
قبلا در مورد Collocation ها صحبت کردم که بعضی از افعال رو باید با بعضی از اسم ها بکار برد تا صحبت کردن طبیعی و نیتیو بنظر برسه ... مثلا امتحان دادن : Take an exam یا مثلا Achieve a goal ..
Entrance Exam :امتحان ورودی (کنکور ) ..البته همون Concour Exam هم میشه گفت چون کلمات زیادی از فرانسه وارد زبان فارسی هم شده و Concours ( تلفظ میشه کنکوغ ) یعنی رقابت یکی از اوناست و بکار بردن نام خود کنکور هم ایرادی نداره ..
be accepted at : پذیرفته شدن در ، همون قبول شدن در کنکور = Get accepted at
entertainment : سرگرمی = Fun
وقتی بخوایم بگیم من استرس دارم بهترین حالتش اینه که بگیم : I am stressed out
my mind goes blank : ذهنم هنگ میکرد یعنی نمیتونستم فکر کنم .
"to give someone the responsibility to do something"
Dr. Smith had his nurse take the patient's temperature.
Please have your secretary fax me the information.
I had the mechanic check the brakes.
:GET
"to convince to do something" or "to trick someone into doing something"
Susie got her son to take the medicine even though it tasted terrible.
How can parents get their children to read more?
The government TV commercials are trying to get people to stop smoking.
[h=3]Get vs. Have[/h] Sometimes "get someone to do something" is interchangeable with "have someone do something," but these expressions do not mean exactly the same thing.
I got the mechanic to check my brakes. At first the mechanic didn't think it was necessary, but I convinced him to check the brakes.
I had the mechanic check my brakes. I asked the mechanic to check the brakes.
با خود می اندیشیدم؛
شاید من نیز همانند این طبیعتم
و قلبم تا زمانی که زندان خاطرات تلخ است، میزبان بهار نخواهد شد
دلم لرزید. چگونه فراموش کنم
اما… گذشت Tسادگی نیست، فراموشی نیست
بخشایش پیشکشی است برای قلب خود، که سبک شود، که آرامش یابد
دلم را از کینه ها و رنجش ها می شویم، تا با وجودی مملو از مهر و پاکی، به استقبال نوروز بیایم
سبک و آرام، چون بهار
سلام ... هرزگاهی هم Ielts Writing Task 1 یعنی تشریح نمودار و گراف و چارت و دایاگرام و اینها میزارم ... سعی میکنم تحلیل های با نمرات بالا رو اینجا قرار بدم ... :Gol:
کاربر مهمان خوش آمدید
at the very beginning of his career : در ایتدای کار(حرفه) خود .
talented : مستعد .
star : (بعنوان بهترین بازیگر) درخشیدن .
ruminate : اندیشیدن = Think about
their jobs are not that valuable to them : شغلشون آنقدرها ارزشمند نیست براشون .
That is : برای پیوند دادن جمله ی قبلی با بعدی ..
an exception : یک استثناء.
myth : اسطوره = Legend .
life is a road and you are its passengers so , be careful about the value of your times , maybe you wont be in the road tomorrow
Indeed, this life is a test. It is a test of many things - of our convictions and priorities, our faith and our faithfulness, our patience and our resilience, and in the end, our ultimate desires.
قبلا در مورد Collocation ها صحبت کردم که بعضی از افعال رو باید با بعضی از اسم ها بکار برد تا صحبت کردن طبیعی و نیتیو بنظر برسه ... مثلا امتحان دادن : Take an exam یا مثلا Achieve a goal ..
Entrance Exam :امتحان ورودی (کنکور ) ..البته همون Concour Exam هم میشه گفت چون کلمات زیادی از فرانسه وارد زبان فارسی هم شده و Concours ( تلفظ میشه کنکوغ ) یعنی رقابت یکی از اوناست و بکار بردن نام خود کنکور هم ایرادی نداره ..
be accepted at : پذیرفته شدن در ، همون قبول شدن در کنکور = Get accepted at
entertainment : سرگرمی = Fun
وقتی بخوایم بگیم من استرس دارم بهترین حالتش اینه که بگیم : I am stressed out
my mind goes blank : ذهنم هنگ میکرد یعنی نمیتونستم فکر کنم .
announce : اعلام کردن .
Though : هر چند ، ولو .
:MAKE
"to force someone to do something"
:HAVE
"to give someone the responsibility to do something"
:GET
"to convince to do something" or "to trick someone into doing something"
[h=3]Get vs. Have[/h]
Sometimes "get someone to do something" is interchangeable with "have someone do something," but these expressions do not mean exactly the same thing.
At first the mechanic didn't think it was necessary, but I convinced him to check the brakes.
I asked the mechanic to check the brakes.
niece :دختربرادر یا دخترخواهر ..
fair : اینجا یعنی لطیف =Soft
take after :شبیه شدن ، خودمون میگیم که یارو کشیده به مادرش :Nishkhand: =Resemble
has others do that: افعال سببی تو پست قبلی توضیح دادم .
insist: اصرار کردن.
mature: بالغ .
she is the apple of her parents' eyes : ما میگیم فلانی نور چشمیِ مامان باباشه . یعنی جایگاه خاصی داره در نظر والدینش .
hairpin: موگیر، سنجاق سر.
immune system : سیستم ایمنی .
weak: ضعیف .. متضادش : Strong , Powerful
bruise : کبود شدن .
catch a cold : سرماخوردن .
sudden change in weather: تغییر ناگهانی در هوا.
با خود می اندیشیدم؛
شاید من نیز همانند این طبیعتم
و قلبم تا زمانی که زندان خاطرات تلخ است، میزبان بهار نخواهد شد
دلم لرزید. چگونه فراموش کنم
اما… گذشت Tسادگی نیست، فراموشی نیست
بخشایش پیشکشی است برای قلب خود، که سبک شود، که آرامش یابد
دلم را از کینه ها و رنجش ها می شویم، تا با وجودی مملو از مهر و پاکی، به استقبال نوروز بیایم
سبک و آرام، چون بهار
appearance ==>ظاهر شدن
power==>قدرت
lean on ==>تکیه کردن
weakness==>ضعف
toward==>در مقابل
سلام ... هرزگاهی هم Ielts Writing Task 1 یعنی تشریح نمودار و گراف و چارت و دایاگرام و اینها میزارم ... سعی میکنم تحلیل های با نمرات بالا رو اینجا قرار بدم ... :Gol:
village: روستا .
as compared to:در مقایسه با .
stressful : پر استرس .
[h=3]Verbs to describe a downward trend[/h] The following verbs can be used to describe a trend or pattern that goes down.
Plunge and Plummet, when describing trends, have the same meaning.
[h=3]Words and phrases used to describe a stable trend[/h] To describe a more or less stable pattern, you can use the following expressions:
[h=3]Nouns used when describing trends[/h]
از همشون مثالهایی رو خواهید دید در تحلیل Task1 ..
ان شاالله :Gol:
یک نکته ی گرامری برای رایتینگ :
fossil fuels: سوخت های فسیلی .
Be faced with : مواجه بودن با . اگر Face رو بصورت ساده بخوایم بکار ببریم ، نه مجهول ، with نداره مثال : The coal industry faces serious challenges
shortage: کمبود = Lack
alternative : جایگزین.
Be aware of : آگاه بودن .
puts people's lives in danger: به خطر انداختن زندگی مردم .
own benefits : منافع خودشان.
andvetising companies : شرکتهای تبلیغاتی .
Produce ... Product ... Production ... Productive ... فرقشون رو بدونید ...
ripe old age = A very old age
so far : تا الان .. حتما شنیدید که در جواب مثلا اینکه : کارا چطوری پیش میره ؟ میگن : So far so good .. یعنی تا الان که خوب بوده .
medical check-up: چک آپ پزشکی .
threaten :تهدید کردن .
fine match : تعادل یا تطابق خوب = Good balance
height : قد .. تلفظش رو بلد باشید درسته که املاش شبیه Weight هست اما در تلفظ متفاوت هستن. /hʌɪt/ .. /weɪt/
overweight : چاق = Obese= Chubby
tag : گرگم به هوا.
Fall down : افتادن .
broke my knee : زانوم شکست . در اصل اینجوری میگن که زانومو شکستم ..
Praying: مناجات کردن .
against : در مقابل .
giving up: ترک کردن ، ول کردن = Changing our mind = quit=Leave
unrealistic expectations: انتظارات غیرواقعی .
چندتا Idiom کاربردی :
tricky : سخت.
shut down : بستن .
tobacco: دخانیات.
consume electric energy : مصرف میکنند انرژی الکتریکی .
invest in: سرمایه گذاری کردن ، صرف کردن .
seek out : پیدا کردن ، گشتن به دنبال = Find = Search
be banned : ممنوع شدن = Be prohibited = Be forbidden
people's right : حق مردم .
pleasant place: مکان یا محل خوشایند ، دلنشین ، لذت بخش . تلفظش پیلیزنت نیست ، پِلِزنت هست/ ˈplɛz(ə)nt/
be exposed to : در معرض چیزی قرار گرفتن .
frighten: به وحشت انداختن .
The exact reason : علت دقیق . میتونید از عبارت این به جای Because استفاده کنید .
has not been discovered yet : تا الان کشف نشده .
definite way : راه قطعی .
prevention: پیشگیری .
cure : درمان = Treatment = Remedy
According to our religion : بر اساس دینمون .
abortion within a certain age of embryo development : سقط جنین در یک سن خاص از رشد(تکامل) جنین .
embryo : جنین = Fetus
the stage of feeling and having a soul : مرحله ی احساس کردن و داشتن روح .
from that stage on : از اون مرحله به بعد .
a crime and a sin: جرم و گناه.
Don't see the answers unless you have filled the gaps
[SPOILER]
CORRECT ANSWERS
1. on
2. went
3. far
4. from, at
5. saw, in
[/SPOILER]
[SPOILER]CORRECT ANSWERS
1. at
2. with
3. with
4. at
5. at
6. with
[/SPOILER]
Tips
Use to when describing what happened to the number
In 2008, the rate of unemployment rose to 10%
Use by when describing the amount of change between two numbers
In 2009, the rate of unemployment fell by 2% (from 10% to 8%)i
Use with to give the idea of 'having' the number
Obama won the election with 52% of the vote
Use at to add the number on the end of a sentence
Unemployment reached its highest level in 2008, at 10%
:Correct answers
[SPOILER]
1. notch
2. diversity
3. improved
4. districts
5. facade
6. spirit
7. opportunities
8. hub
9. ease
10. outdoors
[/SPOILER]
ترکیب کلماتی که رنگی هستن رو نگاه کنید .. برای تحلیل چارت مهمه .. هر چقدر بیشتر بخونید این ترکیبات رو ، بیشتر احساس آزادی میکنید موقع تحلیل کردن .
cosmetic surgery: جراحی زیبایی .
artificial recreation of organs : بازآفرینی مصنوعی ارگانها. ( Recreation هم به معنی تفریح و سرگرمی هست و هم به معنی خلق مجدد یا بازآفرینی هست )
a burn victim : یک قربانی سوختگی .
undergo : متحمل شدن .
operation : عمل جراحی
for the sake of : بخاطر .
I would do a cosmetic surgery unless i were forced to : به ساختار جمله دقت کنید .. در یک طرف Would و در طرف دیگر گذشته ساده .
determined : مصمم .
نکته :
fasten my seat belt : بستن کمربند ایمنی .
hit : کوبیدن ، ضربه زدن ... Hit هم ساده هم گذشتش همینه .
hurt: صدمه زدن ... گذشتش و سادش همینه .
forehead : پیشونی .
Since then : از اون به بعد .
you yourself : یعنی خود شما ... مثلا گاهی تو جملتون میخواید بگید : خودِ من یا من خودم ، اینطوری باید بگید I myself .. مثلا I myself saw him yesterday
care : مراقبت ، مواظبت
observe : نظارت کردن .
take preventive actions : اقدامات پیشگیرانه .
infectious diseases : بیماریهای مسری = Contagious diseases
elder sister : خواهر بزرگتر .
He is crazy about : یعنی دیوانه وار دوست داشتن ...
نکته :
Mountain climbing : کوهنوردی ... وقتی میخواید Climbing رو تلفظ کنید B تلفظ نمیشه یعنی میشه : کلایمینگ...
strength : استحکام ، قوت .
tolerant : صبور ، شکیبا ... اسمش میشه Tolerance یعنی صبر تحمل شکیبایی
logically : منظقی.
Bike riding : دوچرخه سواری.
entertain : سرگرم کردن ، مشغول کردن .