جمع بندی یاری فرد مصیبت زده

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
یاری فرد مصیبت زده

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

برخی افراد به دلیل وارد آمدن مصیبتی، مثل داغ عزیزی که بیمار بوده و گاهی مدتها برای شفا یافتنش نذر و نیاز کرده اند، با خدا یا دین، وارد حالت قهر و گاهی وارد شرایط ارتداد می شوند. این افراد را چگونه می توان یاری کرد؟


در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد حامی

سلام و عرض ادب خدمت شما بزرگوار
خب، اين بستگي به عمق دينداري ما دارد. دينداري هم مانند دانشگاه رتبه بندي دارد. برخي هم مانند معلولان ذهني هستند؛ تا آخر عمر در همان سطوح ابتداي «اسلام» درجا مي زنند. برخي هم در حد متوسط اند رتبه «ايمان» را دارند. گروهي هم مانند افراد با هوش بسيار بالا هستند و در بالاترين درجه دين يعني «تقوا» قرار مي گيرند.
مطلوب اين است كه با سبك زندگي اسلامي ما دين را با تحقيق و تفكر بيابيم و با انواع صبر ( در نعمت، در مصيبت، در معصيت و در طاعت) آشنا شويم ومهارت پيدا كنيم. اگر در اين زمينه رشد نكنيم و يا فشار استرس وارده از مصيبت نسبت سطح ايمان ما بيشتر باشد گرفتار مشكلاتي چون اعتراض و گِله و ...مي شويم و خدا را عادل نمي دانيم و...يعني اينجا عقل و باورهاي ديني ما نيست كه براي ما تصميم مي گيرد. بلكه هيجانات منفي ما است كه رفتار و گفتار ما را مديريت مي كند.
يك فرد ناشي اگر بخواهد به اين فرد كه در مصيبت گير كرده كمك كند ابتدا سراغ كلماتي چون كفر نگو، توبه كن، پناه به خدا و موعظه مي رود.
بهترين كار اين است كه ما هم خود را در موقعيت او با باورها و افكارش قرار دهيم و جهان را از ديد او ببينيم و با درك مشكل او با او «همدلي» كنيم.
همدلي به معنا همنوا شدن در كفر گويي و اعتراض به خدا و زندگي نيست. همدلي يعني درك اين كه او از نظر روحي حال خوبي ندارد و آشفته است.
هميشه لازم نيست ما حرفي بزنيم تا فردي را ياري كنيم. گاهي بايد ساكت شويم و با رفتار و حالت چهره، ذكر صلوات فرستادن و... غيرتصنعي، ماساژ دادن شانه ها، او را مدد عاطفي و حمايت احساسي كنيم. گاهي در اختيار گذاشتن كتابي چون مسكن الفواد( اسلام در كنار داغديدگان) مي توانيم كمك كنيم و زماني با توجه دادن به مصيبت هاي بزرگتر و داستان تلخ كربلا.
همه اينها به شرايط و موقعيت و روحيات و نگرش او فرد بستگي دارد.
بنابراين بهترين كار اين است كه ابتدا زمينه آرامش او را فراهم آوريم.
با توجه به شرايط و قدرت صبوري و نگرش او به مشكل ما بايد به او كمك كنيم تا در جهت صحيح قرار بگيريد
همين طور كه گاهي بيان نكات زياد و جزيي در آدرس دادن سبب مي شود فرد غريبه مسير گيج شود اين جا هم گاهي ايجاب مي كند به تدريج او را به مسير بياوريم
اين ها همه اش با لطافت و دقت حاصل مي شود
و متأسفانه ما اغلب به اين ظرافت ها دقت نداريم
نيز مطالعه فرماييد
http://www.askdin.com/thread46539.html#post638099

[="Tahoma"][="DarkGreen"]سؤال بعدي پرسشگر

... نوشت:
.... البته صرفاً فردی که تازه مصیبت دیده است، مورد نظر نیست، گاهی افراد قبلاً به دلیل مصیبت مرتد شده اند و الان مدتها گذشته و آنها به همان حال مانده اند. برای اینگونه افراد چه توصیه ای دارید؟
با تشکر
[/]

ممنون از سؤال شما
در روان شناسي وقتي بحث از مراحل رشد زيستي - رواني (فرويد) و رواني - اجتماعي (اريكسون) مي شود گفته مي شود فردي كه در يك مرتبه از رشد با مشكل روبه رو شود وارد مرحله بعد نمي شود و يا اگر بشود مشكلات آن مرحله را با خود به مرحله بعد خواهد برد و طبيعي است مرحله بعد هم دچار مشكل خواهد شد.
در مسير رشد تربيتي نيز همين است فردي كه اصول دينش براساس تحقيق نباشد و درك درستي از فلسفه زندگي نداشته باشد و معناي زندگي را نيافته باشد وقتي در زندگي دچار بحراني كه لازم اين زندگاني دنيايي است شود، نمي تواند براي درد، ناكامي و بيماري و مرگ عزيزان معنايي بيابد بنابراين در ادامه زندگي نيز روز به روز از مسير دورتر مي شود مگر اين كه با مطالعه و كمك از كارشناس براي شبهات خود پاسخ قانع كننده اي بيابد.
البته
هستند افرادي كه اصول عقايد را به خيلي افراد مي توانند تدريس كنند يعني فهم خوبي از توحيد و معاد دارند ولي آن قدر لذت هاي آني زندگي و راحت طلبي بر زندگي شان حاكم است كه عمدا نمي خواهند مسئوليت ها را قبول كنند بنابراين انكار مي كنند تا اتوبان حوس شان باز شود. در واقع خواب نيستند خود را به خواب بودن زده اند و امر به معروف و نهي از منكر براي اينها سودي ندارد
فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ
پس آنها را رها كن كه (در كفر و فسقشان) فرو روند و سرگرم بازى (با دنياى خود) باشند تا آن روزشان را كه وعده داده مى‏شوند ديدار كنند ( زخرف / 83)

جمع بندي
پرسش
برخی افراد به دلیل وارد آمدن مصیبتی، مثل داغ عزیزی که بیمار بوده و گاهی مدتها برای شفا یافتنش نذر و نیاز کرده اند، با خدا یا دین، وارد حالت قهر و گاهی وارد شرایط ارتداد می شوند. این افراد را چگونه می توان یاری کرد؟.... البته صرفاً فردی که تازه مصیبت دیده است، مورد نظر نیست، گاهی افراد قبلاً به دلیل مصیبت مرتد شده اند و الان مدتها گذشته و آنها به همان حال مانده اند. برای اینگونه افراد چه توصیه ای دارید؟با تشکر

پاسخ
سلام و عرض ادب خدمت شما بزرگوار
خب، اين بستگي به عمق دينداري ما دارد. دينداري هم مانند دانشگاه رتبه بندي دارد. برخي هم مانند معلولان ذهني هستند؛ تا آخر عمر در همان سطوح ابتداي «اسلام» درجا مي زنند. برخي هم در حد متوسط اند رتبه «ايمان» را دارند. گروهي هم مانند افراد با هوش بسيار بالا هستند و در بالاترين درجه دين يعني «تقوا» قرار مي گيرند.
مطلوب اين است كه با سبك زندگي اسلامي ما دين را با تحقيق و تفكر بيابيم و با انواع صبر ( در نعمت، در مصيبت، در معصيت و در طاعت) آشنا شويم ومهارت پيدا كنيم. اگر در اين زمينه رشد نكنيم و يا فشار استرس وارده از مصيبت نسبت سطح ايمان ما بيشتر باشد گرفتار مشكلاتي چون اعتراض و گِله و ...مي شويم و خدا را عادل نمي دانيم و...يعني اينجا عقل و باورهاي ديني ما نيست كه براي ما تصميم مي گيرد. بلكه هيجانات منفي ما است كه رفتار و گفتار ما را مديريت مي كند.
يك فرد ناشي اگر بخواهد به اين فرد كه در مصيبت گير كرده كمك كند ابتدا سراغ كلماتي چون كفر نگو، توبه كن، پناه به خدا و موعظه مي رود.
بهترين كار اين است كه ما هم خود را در موقعيت او با باورها و افكارش قرار دهيم و جهان را از ديد او ببينيم و با درك مشكل او با او «همدلي» كنيم.
همدلي به معنا همنوا شدن در كفر گويي و اعتراض به خدا و زندگي نيست. همدلي يعني درك اين كه او از نظر روحي حال خوبي ندارد و آشفته است.
هميشه لازم نيست ما حرفي بزنيم تا فردي را ياري كنيم. گاهي بايد ساكت شويم و با رفتار و حالت چهره، ذكر صلوات فرستادن و... غيرتصنعي، ماساژ دادن شانه ها، او را مدد عاطفي و حمايت احساسي كنيم. گاهي در اختيار گذاشتن كتابي چون
مسكن الفواد( اسلام در كنار داغديدگان) مي توانيم كمك كنيم و زماني با توجه دادن به مصيبت هاي بزرگتر و داستان تلخ كربلا.
همه اينها به شرايط و موقعيت و روحيات و نگرش او فرد بستگي دارد.
بنابراين بهترين كار اين است كه ابتدا زمينه آرامش او را فراهم آوريم.
با توجه به شرايط و قدرت صبوري و نگرش او به مشكل ما بايد به او كمك كنيم تا در جهت صحيح قرار بگيريد
همين طور كه گاهي بيان نكات زياد و جزيي در آدرس دادن سبب مي شود فرد غريبه مسير گيج شود اين جا هم گاهي ايجاب مي كند به تدريج او را به مسير بياوريم
اين ها همه اش با لطافت و دقت حاصل مي شود
و متأسفانه ما اغلب به اين ظرافت ها دقت نداريم
نيز مطالعه فرماييد
دینداری برای دریافت تشویق دیگران و دوری از تحقیر آنان

در روان شناسي وقتي بحث از مراحل رشد زيستي - رواني (فرويد) و رواني - اجتماعي (اريكسون) مي شود گفته مي شود فردي كه در يك مرتبه از رشد با مشكل روبه رو شود وارد مرحله بعد نمي شود و يا اگر بشود مشكلات آن مرحله را با خود به مرحله بعد خواهد برد و طبيعي است مرحله بعد هم دچار مشكل خواهد شد.
در مسير رشد تربيتي نيز همين است فردي كه اصول دينش براساس تحقيق نباشد و درك درستي از فلسفه زندگي نداشته باشد و معناي زندگي را نيافته باشد وقتي در زندگي دچار بحراني كه لازم اين زندگاني دنيايي است شود، نمي تواند براي درد، ناكامي و بيماري و مرگ عزيزان معنايي بيابد بنابراين در ادامه زندگي نيز روز به روز از مسير دورتر مي شود مگر اين كه با مطالعه و كمك از كارشناس براي شبهات خود پاسخ قانع كننده اي بيابد.
البته
هستند افرادي كه اصول عقايد را به خيلي افراد مي توانند تدريس كنند يعني فهم خوبي از توحيد و معاد دارند ولي آن قدر لذت هاي آني زندگي و راحت طلبي بر زندگي شان حاكم است كه عمدا نمي خواهند مسئوليت ها را قبول كنند بنابراين انكار مي كنند تا اتوبان حوس شان باز شود. در واقع خواب نيستند خود را به خواب بودن زده اند و امر به معروف و نهي از منكر براي اينها سودي ندارد
فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ
پس آنها را رها كن كه (در كفر و فسقشان) فرو روند و سرگرم بازى (با دنياى خود) باشند تا آن روزشان را كه وعده داده مى‏شوند ديدار كنند ( زخرف / 83)

موضوع قفل شده است