(گزیده های قرآنی)

تب‌های اولیه

57 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[="DarkRed"][="Arial"] بالاترين خطر چيست؟
:Gol:در قرآن شانزده مرتبه، كفر بعد از ايمان، دو بار كفر بعد از اسلام، سه بار گوساله پرستى بعد از خداپرستى و بيست و هفت بار انكار بعد از علم و بيّنه مطرح شده است كه همه اين موارد، نشان دهنده خطر ارتداد و هشدار جدّى به آن است.
حضرت يوسف هم در چاه دعا كرد و هم در زندان؛ اما همين كه به حكومت رسيد، لحن دعا تغيير كرد و فرمود: «توفّنى مسلماً» «6»
معلوم مى‏شود حكومت و قدرت و ثروت زمينه پيدا شدن بزرگترين خطرهاست.
همين كه حضرت على عليه السلام خبر شهادت خود را از پيامبر شنيد به جاى سؤال از قاتل و دليل قتل و اين كه اين حادثه در چه سالى واقع خواهد شد، پرسيد: «أفى فى سلامة من دينى» آيا در دين خود پايدار و سالم خواهم بود؟
اين سؤال را حضرت على عليه السلام چند بار پرسيده است؛ تكرار سؤال علامت اين است كه بدعاقبتى بالاترين خطر است.
آيات ديگر قرآن، از جمله آيات؛ «ثّبت اقدامنا» «1»
، «ربّنا لاتزغ قلوبنا» «2»
و عبارت «توفّنا مع الابرار» «3»
نشانه‏ى توجه به اين خطر است.
در آياتى كه خداوند نمونه‏هاى بدعاقبتان را با تعبيراتى از قبيل «حبطت أعمالهم» «4»
و طرد شيطان با سابقه‏ى شش هزار سال عبادت و بدعاقبتى بلعم باعورا دانشمند مستجاب الدعوه زمان موسى و نمونه‏هاى خوش‏عاقبتان را از قبيل ساحران دربار فرعون بيان مى‏كند همه نشان دهنده‏ى اين است كه مسأله حسن عاقبت و بدعاقبتى بايد مورد توجه انسان باشد.
چنانكه از آخرين وصاياى برخى انبيا به فرزندان و نسل خودشان اين بود: «فلاتموتنّ الا و أنتم مسلمون» «5»
كه در راه اطاعت الهى تسليم و پايدار بوده و در اين حال بميريد.:Gol:
__________________________
(1). طه، 94
(2). انعام، 65
(3). قصص، 4
(4). توبه، 107
(5). نهج‏البلاغه، خطبه 2
(6). يوسف، 101[/]

[="arial"][="red"] عوامل بدعاقبتى انسان
[/] قرآن عوامل بدعاقبتى را متعدد مى‏داند، از جمله:
1. پيروى از بيگانگان: «ان تطيعوا فريقاً من الذين اوتوا الكتاب‏ يردّوكم بعد ايمانكم كافرين» «1»
2. گناهان پى در پى: «ثم كان عاقبة الذين أساؤا السّواى ان كذّبوا بآيات اللّه» «2»
3. لقمه حرام: «ويل للمطففين ... انّ كتاب الفجّار ... ويل يؤمئذٍ للمكذّبين» «3»
4. تكبّر: كفر ابليس به خاطر تكبّر و ترك سجده بود.
5. سطحى بودن عقايد: «ثم اتخذتم العجل» «4»
6. جامعه‏ى فاسد و ترك هجرت به منطقه‏ى سالم: قوم موسى همين كه از آب گذشتند و از فرعونيان نجات پيدا كردند، وارد منطقه‏اى شدند و ديدند كه مردم دور بتى گردآمده‏اند، از حضرت موسى خواستند كه براى آنها هم بتى قرار دهد!:
«اجعل لنا الهاً كما لهم آلهة» «5»
_____________________
(1). بقره، 250
(2). آل‏عمران، 8
(3). آل‏عمران، 193
(4). بقره، 217
(5). بقره، 132
[/]

[="Arial"][="DarkRed"]چگونه ايمان خود را ارزيابى كنيم؟
:Gol:تمام آياتِ «ان كنتم مؤمنين» و آيات «ان كنتم آمنتم»، وسيله سنجش ايمان است. مثلًا به پيروز شدگان جنگ بدر مى‏فرمايد: «خمس غنايم را بدهيد اگر ايمان به خدا داريد» بنابراين؛ پرداخت خمس وسيله‏ى ارزيابى ايمان است.
2. به صدقه، صدقه مى‏گويند؛ چون علامت صداقت انسان در ايمان است.
3. تسليم بودن در برابر داورى پيامبر نشانه‏ى ايمان و وسيله ارزيابى آن است: «فلا و ربك لايؤمنون ... ثم لايجدوا فى أنفسهم حرجاً ممّا قضيت» «1»
4. لذت بردن از نماز، وسيله‏ى ارزيابى ايمان است: «وانها لكبيرةٌ الّا على الخاشعين» «2»
اگر نماز براى كسى سنگين بود، نشانه‏ى آن است كه خشوع ندارد.
تسليم قلبى، عبادت و نماز دايمى، پرداخت وجوهات شرعى مى‏تواند وسيله‏ى ارزيابى ايمان باشد.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، چون ايمان به هدف داشت، در ماجراى مباهله حاضر شد خود و اهل بيتش را در برابر نفرين مسيحيان قرار دهد.
قرآن به يهودى‏ها مى‏فرمايد: «اگر فكر مى‏كنيد شما از اولياى خدا هستيد، نه تنها بايد از مرگ نترسيد، بلكه بايد مشتاق آن باشيد» و ترس از مرگ وسيله ارزيابى ايمان شماست.
در جاى ديگر مى‏خوانيم؛ اگر به آنان دستور دهيم كه خود رابكشيد، يا ترك خانه و كاشانه كنيد، اطاعت نمى‏كنند، «و لو انّا كتبنا عليهم أن اقتلوا أنفسكم أو اخرجوا من دياركم ما فعلوه» «1»
آرى، ميزان ارزيابى ايمان آن است كه تا كجا در راه ايمان و باورهاى دينى خود از چيزهاى مورد علاقه خود (جان، مال، فرزند، مقام و ...) مى‏گذريم.
در برخى روايات مى‏خوانيم: «به نماز مردم مغرور نشويد؛ زيرا اگر نماز هم براى آنان هزينه‏اى داشت، انجام نمى‏دادند» علاوه بر اين موارد، راه‏هاى شناخت ديگرى هم وجود دارد، از جمله؛ دوستانى كه انسان انتخاب مى‏كند.
كتاب‏هايى كه مطالعه مى‏كند.
فيلم‏هايى كه مى‏بيند.
اشعارى كه حفظ مى‏كند.
دعاهايى كه مى‏خواند.
آرزوهايى كه دارد.
وصيت‏هايى كه مى‏كند.
پوسترها، عكس‏ها و آلبوم‏هايى كه مى‏بيند.
سخنانى كه مى‏گويد:
موضع‏گيرى‏هايى كه مى‏كند.
شغلى كه انتخاب مى‏كند.
همسرى كه بر مى‏گزيند.
نامى كه روى فرزند خود مى‏گذارد.
لباسى كه مى‏پوشد.
تقليدى كه مى‏كند.
رأيى كه مى‏دهد.
معامله و تجارتى كه انجام مى‏دهد.
هر يك از موارد فوق، مى‏تواند وسيله‏ى ارزيابى انسان باشد.:Gol:
_____________
(1). نساء، 65
(2). بقره، 45[/]

[="arial black"][="arial"]جايگاه شكر و سپاس در قرآن كدام است؟
قرآن براى شكر، آيات فراوانى دارد؛
گاهى مى‏فرمايد: شما را حيات و زندگى دادم تا شكرگزار باشيد: «بعثناكم من بعد موتكم لعلكم تشكرون» «1»

گاهى مى‏فرمايد: به شما چشم و گوش و دل دادم، اما كسانى كه شكر مى‏كنند، كم هستند: «أنشأ لكم السمع و الابصار و الافئدة قليلًا ما تشكرون» «2»

از اوصاف خداوند آن است كه هم شاكر است و هم شكور و بارها به انسان فرمان داده كه شكرگزار و سپاس‏گزار باشد و از ناسپاسان و كسانى كه كم تشكر مى‏كنند، گلايه كرده و فرموده است: فايده سپاس و تشكر شما به خودتان برمى‏گردد: «و من شكر فانّما يشكر لنفسه» «3»

انسان شاكر، در دام شيطان قرار نمى‏گيرد. ابليس به خدا گفت:
همه را گمراه مى‏كنم و از هر سو به سراغ انسان مى‏آيم و بيشتر آنها را شاكر نمى‏يابى: «و لاتجد اكثرهم شاكرين» «4»
آرى، انسان ناسپاس در دام شيطان گرفتار مى‏شود.
تمام نعمت‏هاى الهى براى آزمايش انسان‏هاست كه آيا شكرگزارند يا كفران و ناسپاسى مى‏كنند؟ همان‏گونه كه حضرت سليمان عليه السلام نعمت‏ها را زمينه و آزمونى براى سپاس و ناسپاسى خود دانست. «هذا من فضل ربّى ليبلونى أأشكر أم أكفر» «5»
_______________________
(1) بقره 56
(2) مومن 78
(3) مومنون 78
(4) اعراف 17
(5) نمل 40[/][/]

[="times new roman"]اين آيه شريفه را دو گونه تفسير كرده‏اند. برخى گفته‏اند كه منظور از دو مشرق و دو مغرب، طلوع و غروب خورشيد و طلوع و غروب ماه است و اين را مناسب با آيه قبل (و الشمس و القمر بحسبان) مي‏دانند.(1)

اما آنچه كه از تفاسير شيعه و سنى به دست آمده است اين است كه دو مشرق و دو مغرب همان شرق دو فصل تابستان و زمستان و مغرب اين دو فصل است؛ زيرا در اين دو فصل، جايگاه طلوع و غروب خورشيد با هم متفاوت است، از آن كه محور زمين نسبت به سطح مدار آن مايل است و زاويه‏اى در حدود 23 درجه تشكيل مي‏دهد و با همين حال زمين به گرد آفتاب مي‏گردد، طلوع و غروب دائماً متغير به نظر مي‏رسد و از 23 درجه ميل اعظم شمالى (در آغاز تابستان) تا 23 درجه ميل اعظم جنوبى (در آغاز زمستان) در تغيير است.(2)

اين نظام كه مبدأ پيدايش فصول چهارگانه سال است، در حقيقت تأكيد و تكميلى است براى آنچه در آيات قبل آمده، آن جا كه سخن از حساب سير خورشيد و ماه در ميان است و همچنين سخن از وجود ميزان آفرينش و حركت زمين و ماه و خورشيد مي‏باشد. و نيز اشاره‏اى است به نعمت‏ها و بركاتى كه از اين رهگذر عايد انسان مي‏شود.

در نتيجه خداوند مي‏فرمايد: خداى شرق و مغرب همان خداى شرق و مغرب در تابستان و مشرق و مغرب در زمستان است، در تفاسير اهل سنت نيز به همين مطلب اشاره شده است.(3)
___________________________________
(1).تفسير نمونه، ناصرمكارم شيرازي، ج 23، ص 121،[/]

قرآن و شادی اخروی
شادى، هم در دنیا نعمت بزرگى است، هم در آخرت. وقتى خدا مى خواهد در آخرت به مؤمنان وعده خوب اخروى بدهد، مى فرماید: چشمتان روشن مى شود: (فَلا تَعلَمُ نفسٌ ما اُخفِىَ لَهُم مِن قُرّةِ اَعیُن.) (سجده: 17) آن بندگانى که سحرگاهان پیشانى به آستان الهى مى سایند، (تَتجافَا جُنوبُهم عَنِ المَضاجِع) (سجده: 16)، آن ها را خدا بشارت مى دهد و مى فرماید: هیچ کس نمى داند، به هیچ ذهنى خطور نمى کند که خدا چه چشم روشنى اى براى آن ها تهیه کرده است؛ یک چشم روشنى پنهانى و محرمانه، رازى بین عاشق و معشوق، که هیچ کس دیگرى نمى فهمد؛ (فَلا تَعلمُ نفسٌ مَا اُخفِىَ لَهُم مِن قُرّةِ اَعیُن.)
در جاى دیگر مى فرماید: (تَعرِفُ فی وُجوهِهم نَضرةَ النَعیمِ) (مطففین: 24)، یا (وُجوهٌ یومئذ ناضرةٌ.) (قیامة: 22) «ناضرة» یعنى خرّم و شاداب. در مقابلش آمده است: (وُجوهٌ یومئذ باسرة) (قیامة: 24) «باسرة» یعنى عبوس، گرفته، چروکیده، سیاه، خشمگین. پس شادى و شادابى، هم در آخرت مطلوب است و وعده اى است که خدا به مؤمنان مى دهد، هم در دنیا نعمتى است که خدا بر بندگان شایسته اش منّت مى گذارد به اینکه اندوهشان را برطرف کند و چشمشان را روشن گرداند.وقتى انسان هاى مؤمن مى خواهند از این دنیا بروند، خداوند فرشته ها را مى فرستد، به آن ها بشارت مى دهند: (اَلاّ تَخافُوا و لاتَحزنُوا و اَبشِروا بِالجِنّةِ الّتی کُنتم تُوعدونَ) (فصلت: 30)، نه بیمى بر شماست و نه اندوهى خواهید داشت. در آن حال، همه ترس ها، واهمه ها و نگرانى ها از اینکه پس از این چه خواهد شد، از دل بندگان زدوده مى شوند. پس اجمالا در سراسر زندگى، مطلوب این است که آدم شاد باشد. این یک نعمت بزرگى از سوى خداست
منبع:http://www.bultannews.com/fa/news/86203

موضوع قفل شده است