کافر بودن منکرین امامت

تب‌های اولیه

118 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

طالب علم;178106 نوشت:
و خداوند از طرف خود دو امام را برای پیروی قرار داده است 1- کتاب وفرامین خود 2- پیامبران که با آمدن رسول خدا ایندو کامل و تمام شدند اما شیعه هیچکدام از ایندو را کامل نمی داند قائل به امامان منصوب از طرف خدا بعد از پیامبر و مصحفی که امام زمان درآینده می آورد

و اما در این زمینه
نمی دانم این سخن از چه طریقی است!!

جهل یا عمد؟!!

امامت دارای دو معنا است

یک لفظی= که همان معنای کلمه به معنای پیشوا است

که مصادیقی چون امام جماعت امام خمینی امام خامنه ایی و...

و اصطلاحی= امام منصوب از طرف خدا

طالب علم;178106 نوشت:
که با آمدن رسول خدا ایندو کامل و تمام شدند اما شیعه هیچکدام از ایندو را کامل نمی داند

عقیده تشیع در مورد قران و رسول خدا

همانطور که در تعریف بالا گفته شد

امامت مقامی پایین تر از نبوت خاصه که همان ختم نبوت به رسول خدا و بالا ترین درجه است

و ما به خاتمیت رسول خدا ایمان داریم

اما این را می دانیم که خداوند بندگانش را بدون سرپرست نمی گذارد

برای همین در قران که کتاب آخر و رهبر ما است

در این آیه اشاره نموده است

يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا(النساء/59)
اي کساني که ايمان آورده‌ايد! اطاعت کنيد خدا را! و اطاعت کنيد پيامبر خدا و اولو الأمر [= اوصياي پيامبر] را! و هرگاه در چيزي نزاع داشتيد، آن را به خدا و پيامبر بازگردانيد (و از آنها داوري بطلبيد) اگر به خدا و روز رستاخيز ايمان داريد! اين (کار) براي شما بهتر، و عاقبت و پايانش نيکوتر است.

که خداوند بعد از رسول از اولی الامر استفاده کرده است

که بنا بر تفسیر شیعه و سنی

این 12 فرد هستند که اولینشان علی(ع) و آخرینشان مهدی موعود هستند

که نام تکتک امامان در بعض از روایات امده است

طالب علم;178106 نوشت:
قائل به امامان منصوب از طرف خدا بعد از پیامبر و مصحفی که امام زمان درآینده می آورد

اما ایشان در مورد مصحف علی(ع) بیان کرده اند

که این مصحف همان قرآن است + شان نزول و تفاسیر حقیقی آن که بنا بر وصیت رسول خدا(ص) به علی(ع)

و توسط ایشان جمع آوری گشت و چون در آن زمان پزیرفته نشد

میراث امامت گشت و در دست 12 خلیفه منصوص قرار گرفت و امام زمان (ع) آن را در اختیار دارند و جزء ودیعه امامت است

و علما ما و همه شیعیان اگاه این قران را همان قران اصل و کامل می دانند و مورد تایید امامان ما هست:Gol:

[=Book Antiqua]السلام علی من اتبع الهدی :

متاسفانه گفتگوی این تاپیک از سمت دوست گرامی جناب آقای طالب علم از بحث منطقی و عقلی و روایی دور میشود . و به سفسطه و مغلطه و خلط مطالب میانجامد .

والسلام علی عبادالله الصالحین

با سلام

طالب علم;178145 نوشت:
- از ادب است وقتی دو نفر خرف می زتتد تو حرفشون نپری و اجازه بدهند بزرگترشان حرف بزند

حال که بحث ادب است

پس من نیز به شما نکته ایی را بگویم

و اما رسم ادب
در بین مسلمانان حد اقل ما جواب سلام واجب است!!!

شما بگویید ببینم وقتی در بحث اعتقادی پای قضاوت در میان است

ایا ابزار قضاوت نباید محیا باشد؟

نقل قول:
دوست بزرگوار اینجا بازداشگاه نیست که شما هرچه بگویید بایدبنده بگویم درست است ما هر دو حرف خود را می زنیم قضاوت با کاربران
http://www.askdin.com/post177950-35.html

طالب علم;178145 نوشت:
- در این زمینه تخصصی ندارند

تخصص در جایی معنا پیدا می کند که ادمی توانایی پاسخ به جواب جاهل را داشته باشد!!

و شایسته نیست عالم جاهل را آگاه نسازد:Gol:

طالب علم;178145 نوشت:
اما جالب اینکه شما احساس میکنی همه حا باید حرف بزنی اگر چه چیزی هم بلد نباشی من در تایپک گذشته تنها یک سوال از شما کردم تا به امروز جوابی از شما ندیدم

بهتر است به موضوع بازگردید و مشاهده نمایید

و همین طور چند پست قبل تر را نظاره کنید

طالب علم;178145 نوشت:
البته هنوز نمی دانم شما چند سال دارید میشه بفرمایید ؟

در این مباحث بحث سن مطرح نیست

گرچه شاید برای شما مطرح باشد

حال اگر جوابی به سوالات بنده دارید بفرمایید و جهت روشن شدن ابزار قضاوت :Gol:

اگر نه حق با جناب اندیشمند است

لا حول ولا قوه الا بالله

طالب علم;178145 نوشت:
دوست عزیز همه بلدند حرف بزنند اما میبینید کاربران زیادی که وجود دارند به دو علت در آن مشارکت نمی کنند
1- از ادب است وقتی دو نفر حرف می زتتد تو حرفشون نپری و اجازه بدهند بزرگترشان حرف بزند
2- در این زمینه تخصصی ندارند
اما جالب اینکه شما احساس میکنی همه جا باید حرف بزنی اگر چه چیزی هم بلد نباشی من در تایپک گذشته تنها یک سوال از شما کردم تا به امروز جوابی از شما ندیدم
اگر دوست داری تا در یک تایپک مباحثه ای دینی داشته باشیم
البته قبل از من دوستانت بیشتر شما را می شناسند و هرگز اجازه نمی دهند بنده و شما به تنهایی بحث کنیم

البته هنوز نمی دانم شما چند سال دارید میشه بفرمایید ؟

دوست عزيز ممكنه علت شركت نكردن بقيه همين مواردي باشه كه شما گفتيد ولي من دارم ميبينم حرفهايي كه ام كا و سيد بزرگوار ميگن از روي حساب هست و تخصصي
شما اگر دوست داريد فقط با جناب انديشمند مناظره كنيد خب ديگه چرا تاپيك ايجاد كرديد ميتونستيد خيلي راحت در پيام خصوصي مشكلتون رو در ميان بذاريد
بهتره به جاي اينكه صورت مساله رو پاك بكنيد به فكر جواب باشيد
طالب علم;177950 نوشت:
قضاوت با کاربران


اگر منظورتون از كاربران من و امثال من هستيم بهتره بگم من حق رو به شما نميدم شما خيلي راحت سوالي رو كه جواب نداريد ميپيچونيد در حالي كه انتظار داريد سوالات شما رو كامل جواب بدن چرا سفسطه ميكنيد

طالب علم;178106 نوشت:
امیدوارم این سوالتان برای منحرف کردن بحث اصلی نباشد که آن حکم منکرین امامت است امام به معني پيشوا و رهبر است و هر كسي و یا هر چیزی كه مردم را در جهتي رهبری كرد و مردم در آن جهت از وي پيروي كردند امام آنان محسوب مي‏شود از این لحاظ ما با آن مشکلی نداریم و ما آنرا قبول داریم همچنانکه خدا بما می اموزد از خدا طلب کنیم که امام شویم وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَاماً ، و ما را پيشواي پرهيزگاران گردان و خداوند از طرف خود دو امام را برای پیروی قرار داده است 1- کتاب وفرامین خود 2- پیامبران که با آمدن رسول خدا ایندو کامل و تمام شدند اما شیعه هیچکدام از ایندو را کامل نمی داند قائل به امامان منصوب از طرف خدا بعد از پیامبر و مصحفی که امام زمان درآینده می آورد و امام منصوب از طرف خدا اسمش پیامبر است و با آمدن خاتم و رسول خدا امام منصوب تمام شد اما شیعه ظاهرا هنوز به فهم فلسفه ختم نبوت نرسیده است و هنوز در پی اثبات امامت منصوب از طرف خداست

طالب علم بزرگوار من از شما يك سوال كردم و آن اينكه آيا اصل امامت را (سواي مصداق آن) قبول داريد يا خير؟
منكر آن نزد شما چه حكمي دارد؟

منتظر پاسخ شما هستم

با تشكر

اندیشمند;177999 نوشت:

من مات ولم يعرف إمام زمانه مات ميتة جاهلية;


هر چه گشتم با این عبارت چیزی پیدا نکردم
میشود بگویید این را از کجا آورده اید


اندیشمند;177999 نوشت:
به همین دلیل است که علمایی چون قاضی بیضاوی ـ مفسر معروف اهل سنت ـ در کتاب «منهاج الوصول» با صراحت می گوید: امامت، از بزرگترین موارد اصول دین است که مخالفت با آن موجب کفر و بدعت می گردد(منهاج‌ الوصول‌ فی‌ معرفه‌ علم‌ الاصول‌ ـ المطبوع‌ مع‌ الابتهاج‌ بتخریج‌ احادیث‌ المنهاج‌ صفحه‌ 167 (به‌ نقل‌ از مقدمه‌ کتاب‌ دلائل‌ الصدِبه‌ طبع‌ مؤسسه‌ آل‌ البیت‌: صفحه‌ 32)).


شما به من می گویید به مرجع اصلی سخن مراجعه کرده ام الان بنده هم از شما اینرا می پرسم
شایسته نیست برای کسی که خود را کارشناس می داند هنوز نداند باید متن عربی را بیاورد تا بتوان آن را پیدا کرد
منتظر متن عربی آن هستیم

اندیشمند;177999 نوشت:
امّا برخى ديگر همانند سعدالدين تفتازانى ترجيح داده اند كه امامت را در زمره فروع دين قرار دهند.( شرح المقاصد: 5 / 232)

مشهور اين است كه بيشتر علماى اهل سنّت، امامت را جزء مسائل فرعى به شمار مى آورند.

متن عربی را بیاورید

اندیشمند;178162 نوشت:
طالب علم بزرگوار من از شما يك سوال كردم و آن اينكه آيا اصل امامت را (سواي مصداق آن) قبول داريد يا خير؟
منكر آن نزد شما چه حكمي دارد؟

منتظر پاسخ شما هستم

با تشكر


جناب اندیشمند میشود بپرسم چرا می خواهید بحث را منحرف کنید
نه دوست عزیز بنده اصل امامت را با تعریف شیعه قبول ندارم
و منکر ان می شود اهل سنت

نقل قول:
هر چه گشتم با این عبارت چیزی پیدا نکردم
میشود بگویید این را از کجا آورده اید

سلام بر دوستان..

این ایه:

[="red"]یوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ ......[/]

(به یاد آورید) روزی را که هر گروهی را با پیشوایشان می‌خوانیم!....

مصداق چنین کلامی است،به عبارتی در عالم انسانیت هیچ زمانی نیست که امامی نباشد....

اما چه کسی امام است:

امامت به معنای مقتدا و پیشوا می باشد ؛و مقتدا کسی است ؛که خود پیشتر و جلوتر از دیگران به چونین امری نائل شده باشد؛تا دیگران را در ان امور مقتدایی و پیشوایی کند؛نتیجتا چه ائمه کفر و چه ائمه حق مبتدا در امر هدایت هستند ؛نتیجتا امام قبل از همه متبلس به امر هدایت است؛حال این هدایت می خواهد به کفر و ضلالت باشد ؛چه به حق و امر خدا..و منشا هدایت دیگران از امام می رسد..

یاحق

طالب علم;178209 نوشت:
جناب اندیشمند میشود بپرسم چرا می خواهید بحث را منحرف کنید
نه دوست عزیز بنده اصل امامت را با تعریف شیعه قبول ندارم
و منکر ان می شود اهل سنت

[="darkgreen"]وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّیتِی قَالَ لَا ینَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ«124» [/]

[="navy"]سلام

در این ایه از قران کریم تاکید شده است که زمانی که حضرت ابراهیم از امتحانات سخت خداوند پیروز بیرون آمد به امامت رسید یعنی در اصل امامت جای هیچ تردیدی نیست .

سپس ابراهیم از خداوند سئوال میکند که ایا این امامت به فرزندان من هم میرسد و پاسخ میشنود که پیمان من به ظالمین نمیرسد .

حال ممکن است بفرمایید کدام یک از امامان شیعه را میشناسید که در امتحانات الهی مردود شده باشند یا کدام امامی را میشناسید که ظلمی به کسی روا داشته باشد ؟[/]

طالب علم;178209 نوشت:
جناب اندیشمند میشود بپرسم چرا می خواهید بحث را منحرف کنید نه دوست عزیز بنده اصل امامت را با تعریف شیعه قبول ندارم و منکر ان می شود اهل سنت

من اثبات كردم اهل سنت خود به اصل امامت معترف هستند و در ويژگي هاي آن با شيعيان اختلاف دارند ولي شما مي گوييد منكر اصل امامت مي شود اهل سنت؟!
باشه شما جواب ندهيد و كاربران خود قضاوت مي كنند .
مي دانيد شما چرا به اين اصل كه خود اهل سنت معترف هستند ، اعتراف نمي كنيد؟
چون مي دانيد اگر به اين مسئله اعتراف كنيد آنگاه بايد قبول كنيد منكر آن از اهل سنت نيست!

طالب علم;178203 نوشت:
هر چه گشتم با این عبارت چیزی پیدا نکردم میشود بگویید این را از کجا آورده اید

بله اشاره كردم كه در شرح المقاصد سعد الدين تفتازاني وجود دارد.
همچنين در شرح العقائد النسفيه ص96 نيز اين حديث وجود دارد.

البته اشاره كردم كه اين حديث به عبارات ديگري نيز نقل شده كه مورد قبول اهل سنت است.

طالب علم;178203 نوشت:
شما به من می گویید به مرجع اصلی سخن مراجعه کرده ام الان بنده هم از شما اینرا می پرسم شایسته نیست برای کسی که خود را کارشناس می داند هنوز نداند باید متن عربی را بیاورد تا بتوان آن را پیدا کرد منتظر متن عربی آن هستیم

بله من به متن اصلي مراجعه كردم و نيازي نيست هر متني را به عنوان شاهد بياورم بلكه مهم آدرس است تا شخص مقابل بتواند به آن رجوع كند.حال شما با اينكه من اين همه پست دادم ولي متاسفانه شما نه جواب من را داديد و نه نظرات خود را در مورد پست ها داديد!بعد به من مي گوييد قصد منحرف كردن بحث را دارم؟!طالب علم گرامي واقعا اگر قصد ادامه بحث علمي را داريد و دنبال آشنايي با حقيقت هستيد به بحث خود ادامه بدهيم و گرنه در غير اين صورت نه شما فايده اي مي بريد از اين بحث نه من!

براي اينكه شما هم راضي شويد متن عربي آن را مي گذارم :

الثاني: الخبر الذي لو صح التواتر لكون الدواعي على نقله متوفرة, إما لغرابته كسقوط الخطيب عن المنبر يوم الجمعة أو لتعلقه بأصل من أصول الدين كالنص على الإمامة, فعدم تواتره دليل على عدم صحته؛ ولهذا نعلم أن لا بلدة بين مكة والمدينة أكبر منهما, ولا مستند لهذا العلم إلا عدم النقل المتواتر. وفي المحصول ومختصراته قسم ثالث للخبر الذي يقطع بكذبه, وهو ما نقل عن النبي -صلى الله عليه وسلم- بعد استقرار الأخبار ثم بحث عنه, فلم يوجد في بطون الكتب ولا في صدور الرواة، وخالفت الشيعة في القسم الثاني, فادعت أن النص الجلي دل على إمامة علي رضي الله عنه، ولم يتواتر غيره من الأمور المهمة كالإقامة والتسمية في الصلاة ومعجزات الرسول -صلى الله عليه وسلم- كحنين الجذع وتسبيح الحصى ونحوهما، ولهذا اختلفوا في إفراد الإقامة وفي إثبات التسمية والجواب عن الأولين، وهما الإقامة والتسمية بأنهما من الفروع والمخطئ فيهما ليس بكافر ولا مبتدع؛ فلذلك لم تتوفر الدواعي على نقلهما بخلاف الإمامة, فإنها من أصول الدين ومخالفتها فتنة وبدعة

در مورد متن شرح المقاصد نيز متن بسيار طولاني است و شما مي توانيد به آن كتاب رجوع كنيد و يا اگر سي دي شامله را داريد به آن رجوع كنيد.
باز اگر خواستيد و يا پيدا نكرديد بنده در خدمتم.

طالب علم;178209 نوشت:
جناب اندیشمند میشود بپرسم چرا می خواهید بحث را منحرف کنید نه دوست عزیز بنده اصل امامت را با تعریف شیعه قبول ندارم و منکر ان می شود اهل سنت

سلام

شما مطمئنید اهل سنت منکر امامت به تعریف شیعه است؟

كبوتر حرم;178159 نوشت:
لا حول ولا قوه الا بالله

شما اگر دوست داريد فقط با جناب انديشمند مناظره كنيد خب ديگه چرا تاپيك ايجاد كرديد ميتونستيد خيلي راحت در پيام خصوصي مشكلتون رو در ميان بذاريد
بهتره به جاي اينكه صورت مساله رو پاك بكنيد به فكر جواب باشيد


همیشه در مباحث دو اصل باید رعایت شود تا بحث به نتیجه برسد

1- با فردی متخصص در ان زمینه بحث شود

2- در یک مبحث بحث شود و مبحث این تایپک کافر بودن منکر امامت است نه اثبات امامت

اما اگر هر شخصی بیاد حرف بزند و در هر موضوعی که دوست داشت نه به نتیجه ای می رسیم نه کسی میدونه داره باچه کسی و در چه موردی بحث می کنه
حتی این آداب مباحثه را بی دینان هم میدانند اما اینکه شما ها نمی دانید زیاد عجیب نیست

اندیشمند;178303 نوشت:
من اثبات كردم اهل سنت خود به اصل امامت معترف هستند و در ويژگي هاي آن با شيعيان اختلاف دارند ولي شما مي گوييد منكر اصل امامت مي شود اهل سنت؟!
باشه شما جواب ندهيد و كاربران خود قضاوت مي كنند .
مي دانيد شما چرا به اين اصل كه خود اهل سنت معترف هستند ، اعتراف نمي كنيد؟
چون مي دانيد اگر به اين مسئله اعتراف كنيد آنگاه بايد قبول كنيد منكر آن از اهل سنت نيست!


معنی اصل امامت اینست که پیش اهل سنت و اهل تشیع هر دو ثابت باشد که بعد از رسول خدا هم فرستاده از طرف خدا وجود دارد

و اختلاف در مصداق ان می شود اینکه ما اختلاف داشته باشیم که کدامیک فرستاده خدا هستند

دوست عزیز به نظر بنده شما کم لطفی می کنید حتی شما ثابت کردید که در مصداق امامت با اهل سنت اختلافی وجود ندارد

اندیشمند;178331 نوشت:

بله من به متن اصلي مراجعه كردم و نيازي نيست هر متني را به عنوان شاهد بياورم بلكه مهم آدرس است تا شخص مقابل بتواند به آن رجوع كند.


نه عزیز جان آدرس ها به نسبت نوع چاپشان ممکن است صفحات آنها فرق کند

اندیشمند;178331 نوشت:

حال شما با اينكه من اين همه پست دادم ولي متاسفانه شما نه جواب من را داديد و نه نظرات خود را در مورد پست ها داديد!بعد به من مي گوييد قصد منحرف كردن بحث را دارم؟!طالب علم گرامي واقعا اگر قصد ادامه بحث علمي را داريد و دنبال آشنايي با حقيقت هستيد به بحث خود ادامه بدهيم و گرنه در غير اين صورت نه شما فايده اي مي بريد از اين بحث نه من!
دوست عزیز بنده سوالاتم را مطرح کردم و شما تنها به یکی جواب داده اید بنده منتظر می مانم تا شما جواب سوالات بنده را بدهید بعداکلی به بررسی سخنان شما میپردازم

اندیشمند;178331 نوشت:

براي اينكه شما هم راضي شويد متن عربي آن را مي گذارم :

الثاني: الخبر الذي لو صح التواتر لكون الدواعي على نقله متوفرة, إما لغرابته كسقوط الخطيب عن المنبر يوم الجمعة أو لتعلقه بأصل من أصول الدين كالنص على الإمامة, فعدم تواتره دليل على عدم صحته؛ ولهذا نعلم أن لا بلدة بين مكة والمدينة أكبر منهما, ولا مستند لهذا العلم إلا عدم النقل المتواتر. وفي المحصول ومختصراته قسم ثالث للخبر الذي يقطع بكذبه, وهو ما نقل عن النبي -صلى الله عليه وسلم- بعد استقرار الأخبار ثم بحث عنه, فلم يوجد في بطون الكتب ولا في صدور الرواة، وخالفت الشيعة في القسم الثاني, فادعت أن النص الجلي دل على إمامة علي رضي الله عنه، ولم يتواتر غيره من الأمور المهمة كالإقامة والتسمية في الصلاة ومعجزات الرسول -صلى الله عليه وسلم- كحنين الجذع وتسبيح الحصى ونحوهما، ولهذا اختلفوا في إفراد الإقامة وفي إثبات التسمية والجواب عن الأولين، وهما الإقامة والتسمية بأنهما من الفروع والمخطئ فيهما ليس بكافر ولا مبتدع؛ فلذلك لم تتوفر الدواعي على نقلهما بخلاف الإمامة,
فإنها من أصول الدين ومخالفتها فتنة وبدعة

در مورد متن شرح المقاصد نيز متن بسيار طولاني است و شما مي توانيد به آن كتاب رجوع كنيد و يا اگر سي دي شامله را داريد به آن رجوع كنيد.
باز اگر خواستيد و يا پيدا نكرديد بنده در خدمتم.


اندیشمند;178331 نوشت:

بله اشاره كردم كه در شرح المقاصد سعد الدين تفتازاني وجود دارد.
همچنين در شرح العقائد النسفيه ص96 نيز اين حديث وجود دارد.
متاسفانه شما در اینجا مرتکب 3 دروغ شده اید
1- گفتید قاضی بیضاوی امامت را جزأ اصول دین می داند

2- گفتید اهل سنت انرا جز فروع دین به معنای آنکه در برابر اصول دین قرار دارد حتما میتوانید چند عالم معروف اهل سنت را نام ببرید که صراحتا گفته باشند یکی از فروع دین مانند نمازو حج امامت است
اما اینکه امامت را مبحثی فرعی بدانند به معنای فروع دین نیست

3- به حدیثی اشاره کردید که با این لفظ در هیچ کتب حدیثی وجود ندارد

اما قاضی بیضاوی دارد اعتقاد به اصول دین بودن امامت را رد می کند نه انرا اثبات کند
بيضاوى در رد اهل تشیع که قائل به اصول دین بودن امامت هستند می گوید چون امامت از اصول دين است و انكار آن موجب بدعت و كفر مى گردد; لذا چنان چه نصى در اين زمينه وجود داشت، مى بايست افراد زيادى آن را نقل مى كردند. امّا از آن جا كه اين نصّ به تواتر به ما نرسيده است، پس چنين نصى وجود نداشته و امامت از اصول دین نیست

چون خودتان نمی توانید دلیلی برای انحرافات خود بیان کنید همیشه سعی می کنید پشت نام اهل سنت خود را مخفی کنید

طالب علم;1278437 نوشت:
- در یک مبحث بحث شود و مبحث این تایپک کافر بودن منکر امامت است نه اثبات امامت

سلام :
دوست گرامی جناب طالب علم !!! شما خودتان میدانید چه میگویید ؟؟؟

الف ) اگر اصل امامت ثابت نشود . منکر امامت بودن یا نبودن چه فرقی میکند ؟؟؟

ب ) تمام نوشته های من و استاد اندیشمند عزیز حول یک محور مشخص میچرخد . تنها کسی که در این میان شاخه به شاخه میپرد . شما هستید .
ج ) توجه شما را به خلاصه زیر از پست این حقیر ( پست شماره 31) در صفحه 3 همین تاپیک جلب میکنم . اگر شما میخواستید که از خواب بیدار شوید . همان پست برای جواب سوال شما کافی بود . پیامبر اعظم (ص) در احادیث زیر تکلیف منکرین امامت را دقیقا مشخص کرده است . اما متاسفانه و با کمال احترام مجبورم بگویم که شما خود را به خواب زده اید . حتی کتب خودتان و محدثین و مفسرین خودتان را هم قبول ندارید .؟؟؟!!!
سید امیر;1278437 نوشت:
مَنْ مات ولیس فی عنقه بیعة مات میتة جاهلیة .
مَنْ مات بغیر إمام مات میتة جاهلیة.
مَنْ مات ولیستْ علیه طاعة مات میتة جاهلیة .
البانی بعد از نقل این حدیث می‌گوید : إسناده حسن، ورجاله ثقات .
من مات لیس علیه إمام فمیته جاهلیة .
{مقصود از جاهلیت در تمام جملات بالا ، (طبق تفسیر علماء فریقین ) ، مشرکان و کافران مکه قبل از ظهور اسلام هستند.}
حال اگر در کلیه این احادیث به جای جاهلیت بگذاریم مشرکان و کافران مکه مساله پاسخ داده شده است .

سید امیر;178511 نوشت:
سلام :
دوست گرامی جناب طالب علم !!! شما خودتان میدانید چه میگویید ؟؟؟
الف ) اگر اصل امامت ثابت نشود . منکر امامت بودن یا نبودن چه فرقی میکند ؟؟؟

ب ) تمام نوشته های من و استاد اندیشمند عزیز حول یک محور مشخص میچرخد . تنها کسی که در این میان شاخه به شاخه میپرد . شما هستید .
ج ) توجه شما را به خلاصه زیر از پست این حقیر ( پست شماره 31) در صفحه 3 همین تاپیک جلب میکنم . اگر شما میخواستید که از خواب بیدار شوید . همان پست برای جواب سوال شما کافی بود . پیامبر اعظم (ص) در احادیث زیر تکلیف منکرین امامت را دقیقا مشخص کرده است . اما متاسفانه و با کمال احترام مجبورم بگویم که شما خود را به خواب زده اید . حتی کتب خودتان و محدثین و مفسرین خودتان را هم قبول ندارید .؟؟؟!!!

سید امیر;178511 نوشت:
مقصود از جاهلیت در تمام جملات بالا ، (طبق تفسیر علماء فریقین ) ، مشرکان و کافران مکه قبل از ظهور اسلام هستند.}

سلام برشما
اولا شما تکلیفتان را با خودتان مشخص کنید بعدا وقتی به نتیجه رسیدید بیاید با بنده بحث کنید

جناب دانشمند می گویند منکر امامت کافر نیست اما شما می گویید حتی اگر بیعت نکند و امامش را نشناسد جزء مشرکان و کافران قبل از ظهور اسلام است


طالب علم;178515 نوشت:
اما شما می گویید حتی اگر بیعت نکند و امامش را نشناسد جزء مشرکان و کافران قبل از ظهور اسلام است

السلام علی من اتبع الهدی

این را بنده نمیگویم رسول الله (ص) فرموده اند .
و بنده بخاطر خوش آمدن شما نمیتوانم فرمایش حضرت رسول (ص) را نادیده بگیرم . و نمیتوانم بگویم حسبنا کتاب الله !!!

بنده تکلیفم را با خودم و فرمایش جّد بزرگوارم . روحی له الفدا مشخص کرده ام .
شما لطفا تکلیف خود را با اعتقاداتتان و با الله تعالی مشخص کنید .
اگر در خانه کس است یک حرف بس است .

سید امیر;178519 نوشت:
این را بنده نمیگویم رسول الله (ص) فرموده اند .
و بنده بخاطر خوش آمدن شما نمیتوانم فرمایش حضرت رسول (ص) را نادیده بگیرم . و بگویم حسبنا کتاب الله !!!

چه جالب
پس شما می گویید استادتان جناب دانشمند دروغ می گویندو فرمایش رسول صلی الله علیه و سلم را نادیده می گیرند
البته جناب دانشمند گفتند حرفهایشان مستند به قول علماهایشان بوده پس نتیجه می گیریم علمایان شما سخن رسول را نادیده می گیرند و به آسانی آنرا تحریف می کنند

سید امیر;178519 نوشت:
السلام علی من اتبع الهدی
این را بنده نمیگویم رسول الله (ص) فرموده اند . و بنده بخاطر خوش آمدن شما نمیتوانم فرمایش حضرت رسول (ص) را نادیده بگیرم .
و نمیتوانم بگویم حسبنا کتاب الله !!!
بنده تکلیفم را با خودم و فرمایش جّد بزرگوارم . روحی له الفدا مشخص کرده ام .
شما لطفا تکلیف خود را با اعتقاداتتان و با الله تعالی مشخص کنید .
اگر در خانه کس است یک حرف بس است .

سلام بر همه دوستان
خوانندگان این تاپیک قضاوت خواهند کرد که آیا پاسخ عقلی به نوشتار بالا همین نقل قول پایین است ؟؟؟ :pirooz::pirooz::pirooz:

طالب علم;178522 نوشت:
چه جالب پس شما می گویید استادتان جناب دانشمند دروغ می گویندو فرمایش رسول صلی الله علیه و سلم را نادیده می گیرند البته جناب دانشمند گفتند حرفهایشان مستند به قول علماهایشان بوده پس نتیجه می گیریم علمایان شما سخن رسول را نادیده می گیرند و به آسانی آنرا تحریف می کنند

خداوند تعالی انشاالله همانطور که وعده فرموده اند . هر کسی را با امام خودش محشور فرماید .امام بنده حقیر با امام جناب اندیشمند هیچ تفاوتی ندارد . هر دو الحمدلله متمسک به ولایت علی بن ابیطالب (ع) و در حال حاضر ماموم بقیه الله الاعظم (عج) هستیم . لطفا شما فکری به حال روز محشر خود بفرمایید .

طالب علم;178464 نوشت:
معنی اصل امامت اینست که پیش اهل سنت و اهل تشیع هر دو ثابت باشد که بعد از رسول خدا هم فرستاده از طرف خدا وجود دارد و اختلاف در مصداق ان می شود اینکه ما اختلاف داشته باشیم که کدامیک فرستاده خدا هستند دوست عزیز به نظر بنده شما کم لطفی می کنید حتی شما ثابت کردید که در مصداق امامت با اهل سنت اختلافی وجود ندارد

شما زمين و آسمان را به هم مي بافيد تا به حقيقت اعتراف نكنيد.
شما مصاديق و وي‍ژگي هايي كه شيعه قائل هست را مي آوريد تا بگوييد ما اين را به عنوان اصل امامت قبول نداريم!

كجا من گفتم اهل سنت در مصداق با ما توافق دارند؟!!!

من از شما سوال مي كنم و شما دو مرتبه از جواب طفره مي رويد در حالي كه سوال بسيار واضح است و اميدوارم جواب آن را بدهيد كه آيا اصل امامت را قبول داريد(جداي ويژگي هايي كه شيعه قائل است) ياخير؟

والإمامة رياسة عامة في أمر الدين والدنيا خلافة عن النبي عليه الصلاة والسلام وبهذا القيد خرجت النبوة وبقيد العموم مثل القضاء والرياسة في بعض النواحي وكذا رياسة من جعله الإمام نائبا عنه على الإطلاق فإنها لا تعم الإمامة وقال الإمام الرازي هي رياسة عامة في الدين والدنيا لشخص واحد من الأشخاص
(شرح المقاصد،جزء 2 ص272 طبق آدرس موجود در مكتبه الشامله)

في وجوب نصب الإمام

ولا بد من تعريفها أولا

قال قوم الإمامة رياسة عامة في أمور الدين والدنيا

ونقض بالنبوة

والأولى أن يقال هي خلافة الرسول في إقامة الدين بحيث يجب اتباعه على كافة الأمة

وبهذا القيد يخرج من ينصبه الإمام في ناحية والمجتهد والآمر بالمعروف

وإذا عرفت هذا فنقول نصب الإمام عندنا واجب علينا سمعا

وقالت المعتزلة والزيدية بل عقلا

وقال الجاحظ بل عقلا وسمعا

وقالت الإمامية والإسماعيلية بل على الله

إلا أن الإمامية أوجبوه لحفظ قوانين الشرع

والإسماعيلية ليكون معرفا لله

وقال قوم بالعكس

لنا أما عدم وجوبه على الله وعلينا عقلا فقد مر

وأما وجوبه علينا سمعا فلوجهين

الأول إنه تواتر إجماع المسلمين في الصدر الأول بعد وفاة النبي امتناع خلو الوقت عن إمام حتى قال أبو بكر رضي الله عنه في خطبته ألا إن محمدا قد مات

ولا بد لهذا الدين ممن يقوم به

فبادر الكل إلى قبوله

وتركوا له أهم الأشياء وهو دفن رسول الله يزل الناس على ذلك في كل عصر إلى زماننا هذا من نصب إمام متبع في كل عصر

فإن قيل لا بد للإجماع من مستند

ولو كان لنقل لتوفر الدواعي

قلنا استغني عن نقله بالإجماع أو كان من قبيل ما لا يمكن نقله من قرائن الأحوال التي لا يمكن معرفتها

إلا بالمشاهدة والعيان لمن كان في زمن النبي


الثاني إنه فيه دفع ضرر مظنون وإنه واجب إجماعا

بيانه إنا نعلم علما يقارب الضرورة أن مقصود الشارع فيما شرع من المعاملات والمناكحات والجهاد والحدود والمقاصات وإظهار شعار الشرع في الأعياد والجمعات إنما هو مصالح عائدة إلى الخلق معاشا ومعادا

وذلك لا يتم إلا بإمام يكون من قبل الشارع


المواقف: 3 / 574

اندیشمند;178541 نوشت:

شما زمين و آسمان را به هم مي بافيد تا به حقيقت اعتراف نكنيد.
شما مصاديق و وي‍ژگي هايي كه شيعه قائل هست را مي آوريد تا بگوييد ما اين را به عنوان اصل امامت قبول نداريم!

كجا من گفتم اهل سنت در مصداق با ما توافق دارند؟!!!

من از شما سوال مي كنم و شما دو مرتبه از جواب طفره مي رويد در حالي كه سوال بسيار واضح است و اميدوارم جواب آن را بدهيد كه آيا اصل امامت را قبول داريد(جداي ويژگي هايي كه شيعه قائل است) ياخير؟

دوست بزرگوار بنده با شما در تعریف اصل امامت متفق نیستم و بنده اصل امامت را درفهم شیعه توضیح دادم اما اگر منظور اینست
شخصی امام و رهبر شود چه در مصالح دنیوی و دینی
نه من بلکه تمام انسانها به آن معتقد هستند چه دیندار و چه بی دین
اینکه همیشه در طول تاریخ شخصی را به عنوان رهبر و امام و پادشاه و خلیفه انتخاب کرده اند
لطفا از کپی کردن متن عربی بدون ترجمه خودداری کنید چون بیشتردوستان فارسی زبان هستند و ترجمه عربی بلد نیستند

طالب علم;178586 نوشت:
دوست بزرگوار بنده با شما در تعریف اصل امامت متفق نیستم و بنده اصل امامت را درفهم شیعه توضیح دادم اما اگر منظور اینست شخصی امام و رهبر شود چه در مصالح دنیوی و دینی نه من بلکه تمام انسانها به آن معتقد هستند چه دیندار و چه بی دین اینکه همیشه در طول تاریخ شخصی را به عنوان رهبر و امام و پادشاه و خلیفه انتخاب کرده اند لطفا از کپی کردن متن عربی بدون ترجمه خودداری کنید چون بیشتردوستان فارسی زبان هستند و ترجمه عربی بلد نیستند

شما يك نگاه به نظرات علمايتان مي انداختيد و چون مسلط به عربي هستيد من نظر علماي خودتان را گذاشتم تا تعريف علمايتان را از امامت بدانيد.
هي خلافة الرسول في إقامة
الدين بحيث يجب اتباعه على كافة الأمة
فنقول نصب الإمام عندنا واجب علينا سمعا

مي توانيد براي دوستان بگوييد منظور ايشان از وجوب سمعي چيست؟

باز هم براي نمونه براي شما مثال مي آورم:

اهل عقيده­ صحيح اعتقاد دارند که خداوند بر مسلمانان واجب کرده است که صاحبان امرِ خود را بجز در گناهان، اطاعت کنند(اعتقادات صحيح هر مسلمان ،شيخ عبدالسلام برجس ص 90)

ایمان داریم که امامت عظمی یکی از بزرگترین آرمانها و فرایض اسلام است، امامت در نگهداری و پاسداری از اسلام و سیاست اسلامی برای زندگی دنیا جانشین پيامبر ج است، مسلمانان مسئولیت خود را به جا نمی‏آورند تا هنگامي كه بر امامی که با کتاب خدا بر آنها سیاست می‏راند اتفاق و اجماع نکنند.

جائز نیست براي سه نفر كه در صحرایی با هم باشند مگر اینکه یکی از آنها امیر باشد.
وقتي در چنین جمع کوچکی امیر لازم باشد در جامعه چگونه نیازي به آن نيست؟ و چگونه شریعت آن را واجب نمی‏گرداند؟ اگر برای سه نفر چنين تشريعي باشد برای جامعه به طريق أولي لازم مي‏گردد تا از ظلم و تجاوز در امان باشند.
و از قویترین برهانها در این مورد اجماع امت است، صحابه بعد از فوت حضرت رسول(ص) بر وجوب امامت اجماع کردند و قبل از هر چیز به تعیین امام پرداختند، حتی آن را بر تجهیز و تدفین رسول خدا (ص) مقدم دانستند.
قرطبی در این مورد می‏فرماید: نه در میان امت و نه در ميان ائمه در وجوب نصب امام اختلافی وجود ندارد، مگر دیدگاه ضعیفی که از اصم روایت شده و اشتباه است!!
یکی دیگر ازدلايل نصب امام این است که بسیاری از واجبات شرعی بدون امام (يا حكومت) اجرا نمی‏شوند، مثلاً اقامه‏ي حدود، اجرای احکام، مرزبانی، تجهیز سپاه، برقراری امنیت، تعیین قاضی و غیره تنها از عهده‏ي امام برمی‏آیند، و بنا بر قاعده‏ي اصولی «هر چیزی که واجب بدون آن ممکن نباشد خودش هم واجب است» این احکام واجب بدون امام قابل اجرا نیستند پس امام باید باشد تا آنها اجرا شوند.

2- گذشته از این دلايل، نبود امام باعث مشکلات فراوانی مانند هرج و مرج و سرگرداني مي‏شود، به وجود آمدن چنین مشکلاتی، بودن امام را واجب می‏گردانند به گونه‏ای که هیچ شک و شبهه‏اي باقی نمی‏گذارند و راه فراری از آن وجود ندارد.
(آنچه هر مسلماني بايد بداند ،[=&quot]دکترعبدالله مصلح[/][=&quot] و[/] [=&quot]دکتر صلاح صاوی ،[/]ص186-188)


من به دوستان در اين انجمن احترام مي گذارم ولي اين متن ها را براي شما گذاشتم تا بخوانيد ولي به نظر مي رسد شما حتي يك نگاه هم به آن نينداخته ايد!


طالب علم;178504 نوشت:
متاسفانه شما در اینجا مرتکب 3 دروغ شده اید 1- گفتید قاضی بیضاوی امامت را جزأ اصول دین می داند 2- گفتید اهل سنت انرا جز فروع دین به معنای آنکه در برابر اصول دین قرار دارد حتما میتوانید چند عالم معروف اهل سنت را نام ببرید که صراحتا گفته باشند یکی از فروع دین مانند نمازو حج امامت است اما اینکه امامت را مبحثی فرعی بدانند به معنای فروع دین نیست 3- به حدیثی اشاره کردید که با این لفظ در هیچ کتب حدیثی وجود ندارد اما قاضی بیضاوی دارد اعتقاد به اصول دین بودن امامت را رد می کند نه انرا اثبات کند بيضاوى در رد اهل تشیع که قائل به اصول دین بودن امامت هستند می گوید چون امامت از اصول دين است و انكار آن موجب بدعت و كفر مى گردد; لذا چنان چه نصى در اين زمينه وجود داشت، مى بايست افراد زيادى آن را نقل مى كردند. امّا از آن جا كه اين نصّ به تواتر به ما نرسيده است، پس چنين نصى وجود نداشته و امامت از اصول دین نیست چون خودتان نمی توانید دلیلی برای انحرافات خود بیان کنید همیشه سعی می کنید پشت نام اهل سنت خود را مخفی کنید

طالب علم گرامي شما هنوز جواب من را نداديد و از جوابي كه به سوال اول شما دادم به راحتي عبور مي كنيد و مي گرديد تا يه اشتباه كوچك پيدا كنيد تا جواب را رد كنيد در حالي كه اين طرز عمل از صفات طالب علم واقعي نيست!


من جواب سوال اول شما را دادم و هرگاه به نتيجه رسيديم سراغ سوال بعدي مي رويم .


اما در مورد اينكه فرموديد من دروغ گفتم(اين لحن سخن زيبنده شما نيست) بايد بگم براي اثبات حقيقت هيچ نيازي به دروغ نيست و دروغ را كسي مي گويد كه در اثبات سخن خود ناتوان است(مانند نويسنده مقاله اي كه شما براي خود حجت آورديد)
من نمي دانم هدف شما از مطرح كردن بحث هاي حاشيه اي چيست در حالي كه اگر اشكال علمي و منطقي داريد مي توانيد آن را مطرح كنيد نه اينكه فرضا بگرديد در بين احاديث بسيار كه در جواب گفته شده يك اشتباه پيدا كنيد تا آن را ...


اما ادعا هايي كه در مورد دروغ نسبت داديد:


1- شما به آدرسي كه من براي حديث مذكور آورده ام نگاه كنيد بعد بگوييد دروغ مي گوييد!من از شرح المقاصد و شرح العقائد النسفيه آدرس دادم نه از كتب حديثي!در ضمن اين حديث با تعابير مختلفي آمده كه اگر خواستيد براي شما آدرس آن ها را قرار مي دهم.


2- در مورد قاضي بيضاوي هم اصل سخن را گذاشتم و واضح است كه ايشان چه مي گويد و سخن خود اوست نه سخن شيعه!بر فرض سخن ايشان هم نباشد باز خللي به بحث وارد نمي كند.


3- اما در مورد ادعاي فروع دين بودن ،منظور من اين نبود مانند جهاد و...بلگه منظور اين بود كه از اصول دين نمي دانند(من جايي نديدم آن طوري كه ما مبحثي به نام فروع دين داريم اهل سنت هم داشته باشند) و براي اينكه خيال شما هم راحت شود براي نمونه دو قول را ذكر مي كنم:
قاضى ایجى مى گوید: «امامت نزد ما از جمله مسائل فروع دین است، ولى ما به تأسّى از پیشینیان آن را در علم کلام ذکر مى کنیم.»(المواقف، ص 395)


تفتازانى مى گوید: «نزاعى نیست که مباحث امامت به علم فروع لایق تر است،....»(شرح مقاصد، ج 2، ص )271

سید امیر;178519 نوشت:
السلام علی من اتبع الهدی این را بنده نمیگویم رسول الله (ص) فرموده اند . و بنده بخاطر خوش آمدن شما نمیتوانم فرمایش حضرت رسول (ص) را نادیده بگیرم . و نمیتوانم بگویم حسبنا کتاب الله !!! بنده تکلیفم را با خودم و فرمایش جّد بزرگوارم . روحی له الفدا مشخص کرده ام . شما لطفا تکلیف خود را با اعتقاداتتان و با الله تعالی مشخص کنید . اگر در خانه کس است یک حرف بس است .

سلام

اهل سنت مومن نیستند(البته مراتب دارد نمی شه کامل گفت اما می توانید دوباره پست های جناب اندیشمند را مطالعه کنید متوجه می شوبد و ما در مقام قضاوت نیستیم و اهل سنت را برادر خود می دانیم و در یک صف نماز می خوانیم و یک مکان حج می گذاریم و ...)

اما مسلم چرا

مسلم از کفر خارج است:Gol:

طالب علم;178586 نوشت:
شخصی امام و رهبر شود چه در مصالح دنیوی و دینی

سلام

ایا در مسائل دینی هر کسی می تواند رهبر باشد؟!!

اندیشمند;178641 نوشت:

طالب علم گرامي شما هنوز جواب من را نداديد و از جوابي كه به سوال اول شما دادم به راحتي عبور مي كنيد

این نوشته های هم که آوردید حرف بنده را ثابت می کرد که امام به معنای رهبرو کسی که زمام امور را بدست گیرد که این مختص یک مکتب خاص نیست و همه آن را قبول دارند

دوست عزیز اشتباه شما اینه حتی ابتدایی ترین مسائل اثبات را بلد نیستید بعد انتظار دارید بنده حرف شما را تصدیق کنم
ببینید دوست بزرگوار وقتی شما می خواهید یک اصل را به دو گروه نسبت دهید باید تعریف آن اصل را در هر دو مکتب بیان کنید
حال در مورد اصل امامت
شما باید قول بزرگان هر دو مکتب در مورد اصطلاح اصل امامت را کنار هم بگذارید و ثابت کنید هیچ اختلافی در تعریف اصل امامت نیست

نقل قول:
و مي گرديد تا يه اشتباه كوچك پيدا كنيد تا جواب را رد كنيد در حالي كه اين طرز عمل از صفات طالب علم واقعي نيست!
شما می گویید این حدیث است یعنی سلسله سند دارد و قول رسول خداست حال این اشتباه شما اشتباهی کوچک است

شما به دروغ حرفی را به بیضاوی نسبت می دهید که شیخ بیضاوی آنرا رد می کند بعد میگویید اشتباه کوچک

شما هنوز فرق بین فروع دین با عملی فرعی را نمی دانید
بنده هم نگاه کردم در تمام قول علمای شما همین قول قاضی ایجی است

اگر هم ثابت باشد که قول ایشان است ومنظور ایشان عمل فرعی نبوده باز هم نمیشود قول یک عالم را مبنای اعتقاد یک مذهب گذاشت
اگر چه هنوز متن عربی آنرا نیاوردید و بعید نیست مثل ادعای شیخ بیضاوی دروغ نگفته باشید

وقتی می گویند عقیده اهل تسنن باید حداقل بزرگان و جمهور به ان معتقد باشند

اگر اینطور استدلال شود خوب بنده نه قول یک عالم بلکه علمای زیادی را میاورم که شما قرآن را محرف می دانید آیا شما قبول دارید


همچنان منتظر جواب سوالات خود هستیم می توانید به اختصار هم جواب دهید

اگر هم بلد نیستید بگویید کارشناسی دیگر جواب بنده را بدهد

طالب علم;178761 نوشت:
این نوشته های هم که آوردید حرف بنده را ثابت می کرد که امام به معنای رهبرو کسی که زمام امور را بدست گیرد که این مختص یک مکتب خاص نیست و همه آن را قبول دارند

من تعريف بزرگان متكلمين شما را آوردم و به نظر شما حتي يك نگاه ساده به سخن آن ها نينداخته ايد وگرنه مي دانستيد از نظر آن ها واجب شرعي است و اين سخن با سخن شما تفاوت دارد.

كاملا هم آشكارا بيان كردند كه از فروع دين است يعني يك بحث فقهي است نه بحثي عقلي و مربوط به اصول دين.بسيار واضح است كه چيزي كه در نظر آن ها جزو اصول دين نباشد جزو فروع است!


حتي براي امام هم در كتب اهل سنت صفاتي ذكر شده مانند قريشي بودن و ... مگر اينكه شما باز بفرماييد اين را همه اديان قبول دارند!

طالب علم;178761 نوشت:
دوست عزیز اشتباه شما اینه حتی ابتدایی ترین مسائل اثبات را بلد نیستید بعد انتظار دارید بنده حرف شما را تصدیق کنم ببینید دوست بزرگوار وقتی شما می خواهید یک اصل را به دو گروه نسبت دهید باید تعریف آن اصل را در هر دو مکتب بیان کنید حال در مورد اصل امامت شما باید قول بزرگان هر دو مکتب در مورد اصطلاح اصل امامت را کنار هم بگذارید و ثابت کنید هیچ اختلافی در تعریف اصل امامت نیست

امامت جانشینی پیامبر(ص) است در امور دین و دنیای مردم.

آنچه محل اشكال و اختلاف است این است كه نزد اهل سنت هر كسی می تواند این پست الهی را به خود اختصاص دهد و لذا امامت را یک اصل در دین نمی دانند به خلاف شیعه كه می گوید امامت یك منصب الهی است كه باید توسط كسی از كه از طرف خداوند تعیین شده است و پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم اعلام فرموده است اشغال شود.

پس ما يك اصل مشترك داريم و آن جانشيني رسول خدا (ص) در امر دين و دنيا ، ولي صفاتي كه هر كدام براي اين جانشين مطرح مي كنيم تفاوت دارد.

ما قائل به نص هستيم و شما قائل به اجماع و يا وصيت خليفه پيشين و...


ما امام را معصوم مي دانيم ولي شما خير.


ما امام را افضل اهل زمان خود مي دانيم ولي شما خير


و بسياري از تفاوت هاي ديگر.

طالب علم;178761 نوشت:
شما هنوز فرق بین فروع دین با عملی فرعی را نمی دانید بنده هم نگاه کردم در تمام قول علمای شما همین قول قاضی ایجی است اگر هم ثابت باشد که قول ایشان است ومنظور ایشان عمل فرعی نبوده باز هم نمیشود قول یک عالم را مبنای اعتقاد یک مذهب گذاشت اگر چه هنوز متن عربی آنرا نیاوردید و بعید نیست مثل ادعای شیخ بیضاوی دروغ نگفته باشید وقتی می گویند عقیده اهل تسنن باید حداقل بزرگان و جمهور به ان معتقد باشند

نكته اي كه بايد عرض كنم اينست كه ايجي يكي از متكلمان بزرگ اهل سنت است و كم شخصيتي نيست!علاوه بر اين كاش متوني كه من نوشتم را با دقت مي خوانديد زيرا من از تفتازاني نيز نقل قول كردم.

ولي به خاطر اينكه شما مي گوييد بايد متن عربي باشد ، متن عربي آن را مي گذارم:

المتن عندنا من الفروع وإنما ذكرناها في علم الكلام تأسيا بمن قبلنا

اين هم عربي سخن تفتازاني

لا نزاع في أن مباحث الإمامة بعلم الفروع أليق...

فكر كنم بديهي باشد وقتي از نظر اهل سنت جزو اصول دين نباشد جزو فروع دين است!

من نمي دانم منظور شما از عمل فرعي يعني چه؟

امري به اين مهمي كه خود معترفيد كه در هر جامعه اي لازم است و اينقدر مهم بوده كه به جاي غسل و دفن پيغمبر(ص) ، بايد اين امر را به جا مي آوردند ، آيا عملي است فرعي؟!!


من سخناني از كتب شما در مورد لزوم امام مي آورم ببينيد عملي است فرعي؟!!!


لا بد للمسلمين من إمام يقوم بمصالحهم من تنفيذ أحكامهم وإقامة حدودهم وتجهيز جيوشهم وأخذ صدقاتهم وصرفها إلى مستحقيهم لأنه لو لم يكن لهم إمام فإنه يؤدي إلى إظهار الفساد في الأرض( اصول الدين ، ص269)


آيا چيزي كه در صورت نبودش فساد در زمين ايجاد مي شود عملي است فرعي؟!

ومن خرج على إمام من أئمة المسلمين وقد كانوا اجتمعوا عليه وأقروا بالخلافة بأي وجه كان بالرضا أو الغلبة فقد شق هذا الخارج عصا المسلمين وخالف الآثار عن رسول الله صلى الله عليه و سلم فإن مات الخارج عليه مات ميتة جاهلية ، أصول السنة لإمام أهل السنة أحمد بن حنبل ، ص 46)


آيا به نظر شما احمد بن حنبل امامت را يك عمل فرعي مي داند كه مخالفت با آن را مخالفت با گروه مسلمين و آثار رسول خدا (ص) و مرگ مخالف را مرگ جاهلي مي داند؟!!!


قَالَ مُحَمَّدٌ: وَمِنْ قَوْلِ أَهْلِ اَلسُّنَّةِ أَنَّ اَلسُّلْطَانَ ظِلُّ اَللَّهِ فِي اَلْأَرْضِ، وَأَنَّهُ مَنْ لَمْ يَرَ عَلَى نَفْسِهِ سُلْطَانًا بَرًّا كَانَ أَوْ فَاجِرًا فَهُوَ عَلَى خِلَافِ اَلسُّنَّةِ(أصول السنة لابن أبي الزمنين ، ص 249)


آيا اين عملي است فرعي كه سلطان را سايه خدا بر روي زمين مي داند و حتي مي گويد سلطان چه خوب و چه بد باشد بايد او را قبول داشت و عدم قبول آن مخالف سنت است؟!!!

الخلفاء بعد الرسول صلى الله عليه وسلم : " أبو بكر ، ثم عمر ، ثم عثمان ، ثم على رضي الله عنهم " ؛ لإجماع الصحابة على ذلك ، وإجماعهم حجة ملزمة ، ومن طعن في خلافة واحد منهم فهو أضل من حمار أهله .

( إعتقاد أهل السنة ، امام أبي بكر بن قاسم الرحبي ، ص20)


آيا خلافت عملي است فرعي كه ايشان كسي را كه در آن طعن وارد كند از ...هم گمراه تر مي داند؟!!!


ولا نرى الخروج على أئمتنا وولاة أمورنا وإن جاروا ولا ندعوا عليهم ولا ننزع يدا من طاعتهم ونرى طاعتهم من طاعة الله عز و جل فريضة ما لم يأمروا بمعصية وندعوا لهم بالصلاح والمعافاة(العقيده الطحاويه ،ص 47)


آيا ايشان نيز عملي فرعي مي داند يا اينكه اطاعت از آن ها را اطاعت از خدا مي داند؟!!!


وجوب نصب الإمام كوسيلة إلى نشر الدين وتثبيت دعائم الإسلام



و در جاي ديگر مي گويد:إقامة الإمام واجب على الخلق لا على الخالق



وهذا الأمر أي تنصيب الإمام لأهميته العظيمة أجمع العلماء من المسلمين أنه [واجِبٌ] أوجبه الله تعالى [على الخَلْقِ]، لأنه علم أنه الذي به يكونصلاح أمورهم كما مر بيانه، و[لا] يَظُنَّنَّ أحدٌ أنه واجب على[الخالِقِ] جل وعلا، فيجلس منتظراً النصر من الله من دون أن يفعل فعلاً إرادياً واحداً، فهذا باطل لأنه لا يجب شيء عليه تعالى



... فإقامة الإمام واجبة عقلاً ونقلاً على الناس، وإن لم يعمل الناس على إقامة الخلافة في الأرض فإنهم آثمون شرعا(شرح عقيده ابن حاجب ،أبي الفداء سعيد بن عبد اللطيف فودة ، ص99)



آيا نصب امام كه وسيله اي است براي نشر دين و تثبيت پايه هاي اسلام عملي است فرعي؟!!!



فإذا نصب الإمام من أهم مصالح المسلمين وأعظم عمد الدين فيكون واجبا حيث عرف بالسمع أن ذلك مقصود للشرع وليس مما يمكن القول بوجوبه عقلا كما بيناه اللهم إلا أن يعنى بكونه واجبا عقليا أن فى فعله فائدة وفى تركه مضرة لذلك ما لا سبيل إلى إنكاره أصلا(غاية المرام في علم الكلام لسيف الدين الآمدى ، ص366)



والمسلمون لا بد لهم من إمام، يقوم بتنفيذ أحكامهم، وإقامة حدودهم(العقائد النسفيه ، ابن تيميه ، ص5)


آقاي طالب علم شما از اول سوالي را مطرح كرديد و بنده جواب دادم و شما سخنان تحريف شده اي از علماي ما را آورديد كه من جواب شما را دادم.(بدون اينكه شما را دروغگو بنامم!)

شما اگر به جواب سوال اول اشكالي داريد بفرماييد تا من هم بهره مند شوم و اگر نه برويم به سوال بعدي.


من چند حديث آورده ام و شما به جاي اينكه با دقت به محتواي آن ها دقت كنيد متاسفانه با فرافكني كه فلان حديث در كتب حديثي ما نيست قصد داريد اذهان را منحرف كنيد تا ...


در حالي كه من فقط با اشاره به حديث گفتم در فلان كتاب آمده است و اينطور كه شما مي گوييد شايد عالمان شما در كتب كلامي خود حديثي را مي آورند كه در هيچ جا وجود ندارد!

طالب علم گرامي من از اول با احترام با شما بحث كردم و مطمئن باشيد هر چقدر هم بي احترامي كنيد باز من احترام بحث علمي را رعايت مي كنم.

پس خواهشا اگر انتقاد علمي داريد به دور از فرافكني و توهين و... مطرح كنيد استفاده خواهيم كرد.

اندیشمند;178931 نوشت:
امامت جانشینی پیامبر(ص) است در امور دین و دنیای مردم.

آنچه محل اشكال و اختلاف است این است كه نزد اهل سنت هر كسی می تواند این پست الهی را به خود اختصاص دهد و لذا امامت را یک اصل در دین نمی دانند به خلاف شیعه كه می گوید امامت یك منصب الهی است كه باید توسط كسی از كه از طرف خداوند تعیین شده است و پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم اعلام فرموده است اشغال شود.

پس ما يك اصل مشترك داريم و آن جانشيني رسول خدا (ص) در امر دين و دنيا ، ولي صفاتي كه هر كدام براي اين جانشين مطرح مي كنيم تفاوت دارد.

ما قائل به نص هستيم و شما قائل به اجماع و يا وصيت خليفه پيشين و...


ما امام را معصوم مي دانيم ولي شما خير.


ما امام را افضل اهل زمان خود مي دانيم ولي شما خير


و بسياري از تفاوت هاي ديگر.



شما گفتید ما با شما در اصل امامت اختلافی نداریم

و حتی نتوانستید قول علمای دو مذهب را برای اثبات سخنانتان کنار هم بیاورید وظاهرا طبق این سخنان شما هیچ اختلافی در اصل امامت نیست

اما در مورد اصل مشترک

این مشترک هست بین همه مکاتب چه دیندار و چه بی دین که کسی را برای اداره امور انتخاب می کنند

اندیشمند;178946 نوشت:
نكته اي كه بايد عرض كنم اينست كه ايجي يكي از متكلمان بزرگ اهل سنت است و كم شخصيتي نيست!علاوه بر اين كاش متوني كه من نوشتم را با دقت مي خوانديد زيرا من از تفتازاني نيز نقل قول كردم.

ولي به خاطر اينكه شما مي گوييد بايد متن عربي باشد ، متن عربي آن را مي گذارم:

المتن عندنا من الفروع وإنما ذكرناها في علم الكلام تأسيا بمن قبلنا

اين هم عربي سخن تفتازاني

لا نزاع في أن مباحث الإمامة بعلم الفروع أليق...

فكر كنم بديهي باشد وقتي از نظر اهل سنت جزو اصول دين نباشد جزو فروع دين است!


بفرمایید 3 عالم را نام ببرید که گفته باشند جزء فروع دین است حرف زدن بدرد نمی خورد
فروع دین
شامل
1- نماز
2- روزه
3- حج
4- زکات
5- جهاد

است البته تا گزینه چهار اختلافی وجود ندارد

اندیشمند;178949 نوشت:
الخلفاء بعد الرسول صلى الله عليه وسلم : " أبو بكر ، ثم عمر ، ثم عثمان ، ثم على رضي الله عنهم " ؛ لإجماع الصحابة على ذلك ، وإجماعهم حجة ملزمة ، ومن طعن في خلافة واحد منهم فهو أضل من حمار أهله .

( إعتقاد أهل السنة ، امام أبي بكر بن قاسم الرحبي ، ص20)


آيا خلافت عملي است فرعي كه ايشان كسي را كه در آن طعن وارد كند از ...هم گمراه تر مي داند؟!!!


ولا نرى الخروج على أئمتنا وولاة أمورنا وإن جاروا ولا ندعوا عليهم ولا ننزع يدا من طاعتهم ونرى طاعتهم من طاعة الله عز و جل فريضة ما لم يأمروا بمعصية وندعوا لهم بالصلاح والمعافاة(العقيده الطحاويه ،ص 47)


آيا ايشان نيز عملي فرعي مي داند يا اينكه اطاعت از آن ها را اطاعت از خدا مي داند؟!!!


وجوب نصب الإمام كوسيلة إلى نشر الدين وتثبيت دعائم الإسلام



و در جاي ديگر مي گويد:إقامة الإمام واجب على الخلق لا على الخالق



وهذا الأمر أي تنصيب الإمام لأهميته العظيمة أجمع العلماء من المسلمين أنه [واجِبٌ] أوجبه الله تعالى [على الخَلْقِ]، لأنه علم أنه الذي به يكونصلاح أمورهم كما مر بيانه، و[لا] يَظُنَّنَّ أحدٌ أنه واجب على[الخالِقِ] جل وعلا، فيجلس منتظراً النصر من الله من دون أن يفعل فعلاً إرادياً واحداً، فهذا باطل لأنه لا يجب شيء عليه تعالى



... فإقامة الإمام واجبة عقلاً ونقلاً على الناس، وإن لم يعمل الناس على إقامة الخلافة في الأرض فإنهم آثمون شرعا(شرح عقيده ابن حاجب ،أبي الفداء سعيد بن عبد اللطيف فودة ، ص99)



آيا نصب امام كه وسيله اي است براي نشر دين و تثبيت پايه هاي اسلام عملي است فرعي؟!!!



فإذا نصب الإمام من أهم مصالح المسلمين وأعظم عمد الدين فيكون واجبا حيث عرف بالسمع أن ذلك مقصود للشرع وليس مما يمكن القول بوجوبه عقلا كما بيناه اللهم إلا أن يعنى بكونه واجبا عقليا أن فى فعله فائدة وفى تركه مضرة لذلك ما لا سبيل إلى إنكاره أصلا(غاية المرام في علم الكلام لسيف الدين الآمدى ، ص366)



والمسلمون لا بد لهم من إمام، يقوم بتنفيذ أحكامهم، وإقامة حدودهم(العقائد النسفيه ، ابن تيميه ، ص5)




ازاینکه عملی می تواند مهم باشدثابت نمی شود آن عمل جزء اصول دین یا جزء فروع دین است
همه مسائل می تواند در جای خود مهم باشد

حال اگر من هم مثل شما در مورد خصوصیات آب حرف بزنم وبگویم چون آب مهم است پس باید جزء اصول دین یا فروع دین باشد آیا شما بمن نمی خندید

اندیشمند;178953 نوشت:
آقاي طالب علم شما از اول سوالي را مطرح كرديد و بنده جواب دادم و شما سخنان تحريف شده اي از علماي ما را آورديد كه من جواب شما را دادم.(بدون اينكه شما را دروغگو بنامم!)


من هیچ تعلیقی در مورد آوردن این سخنان نیاوردم و تنها گفتم اینها در مورد منکر امامت است و خود شما هم حرف من را قبول کردید

نقل قول:
شما اگر به جواب سوال اول اشكالي داريد بفرماييد تا من هم بهره مند شوم و اگر نه برويم به سوال بعدي.

شما گفتید امامت جزء اصول دین است
لطف کنید مشخصه اصلی اصول دین را طبق شاهدات قرآنی ثابت کنید و بفرمایید آیا دراصل اصول دین اختلافی در بین ادیان وجود داشته است یا نه ( البته با استدلال )


نقل قول:
من چند حديث آورده ام و شما به جاي اينكه با دقت به محتواي آن ها دقت كنيد متاسفانه با فرافكني كه فلان حديث در كتب حديثي ما نيست قصد داريد اذهان را منحرف كنيد تا ...
وقتی کسی به عنوان کارشناس حرف می زند باید سعی کند همینطوری حرف نزند


نقل قول:
در حالي كه من فقط با اشاره به حديث گفتم در فلان كتاب آمده است و اينطور كه شما مي گوييد شايد عالمان شما در كتب كلامي خود حديثي را مي آورند كه در هيچ جا وجود ندارد!
نوشته یک عالم به معنای حدیث نیست
وقتی گفته می شود حدیث باید سلسله سند داشته باشد

نقل قول:
طالب علم گرامي من از اول با احترام با شما بحث كردم و مطمئن باشيد هر چقدر هم بي احترامي كنيد باز من احترام بحث علمي را رعايت مي كنم.
استاد بزرگوار

اگر فقط اشتباه از طرف شما بوده باشد برایم مهم نبود خوب می گفتم اشتباه کرده اید اما اینکه این سخنان درهمه سایتهای شما به عنوان اصل پخش شده است باعث شد به شما بگویم دروغ نگویید که شما هم بدانید سایتهای شیعه با دروغ مشغول اثبات سخنانشان هستند

و خدای ناخواسته قصد بی احترامی به شما استاد ارجمند را ندارم


نقل قول:
بنده تکلیفم را با خودم و فرمایش جّد بزرگوارم . روحی له الفدا مشخص کرده ام .


در مورد احادیثی هم که آوردید میشه بفرمایید امام شما کیست ؟

طالب علم;179028 نوشت:
ازاینکه عملی می تواند مهم باشدثابت نمی شود آن عمل جزء اصول دین یا جزء فروع دین است همه مسائل می تواند در جای خود مهم باشد حال اگر من هم مثل شما در مورد خصوصیات آب حرف بزنم وبگویم چون آب مهم است پس باید جزء اصول دین یا فروع دین باشد آیا شما بمن نمی خندید

طالب علم گرامي



ما داريم در مورد اهميت يك مسئله شرعي بحث مي كنيم نه اهميت تغذيه!!!


طبيعتا وقتي علماي دين در مورد اهميت يك مسئله شرعي چنين اقوالي دارند به خاطر اهميت موضوع است نه عملي فرعي!!


تعجب مي كنم از اين استدلال شما كه يك حكم شرعي را با مسئله تغذيه مانند نوشيدن آب مقايسه مي كنيد!!!

طالب علم;179030 نوشت:
من هیچ تعلیقی در مورد آوردن این سخنان نیاوردم و تنها گفتم اینها در مورد منکر امامت است و خود شما هم حرف من را قبول کردید

شما يك سوال كرديد و فرموديد آيا شيعيان منكر امامت را كافر مي دانند ياخير؟

من هم در جواب گفتم خير كافر نمي دانند و بعد از آن شما سخنان تحريف شده علماي ما را آورديد و خود اين نشان دهنده اينست كه شما قصد داشتيد بگوييد اگر شما مي گوييد منكرين امامت كافر نيستند پس اين اقوال علماي خود را چه كار مي كنيد.

من هم در جواب گفتم اين سخنان تحريف شده است و در مورد منكرين امامت نمي باشد بلكه در مورد ناصبي و كسي است كه با امام معصوم جنگ مي كند و...

شما به پست هاي اول برگرديد و يك نگاهي بيندازيد تا به اشتباه خود پي ببريد.

طالب علم;179055 نوشت:

در مورد احادیثی هم که آوردید میشه بفرمایید امام شما کیست ؟

سلام :
قبلا پاسخ شما را داده ام . مجددا در نقل قول در زیر می اورم .

سید امیر;178530 نوشت:
خداوند تعالی انشاالله همانطور که وعده فرموده اند . هر کسی را با امام خودش محشور فرماید .امام بنده حقیر با امام جناب اندیشمند هیچ تفاوتی ندارد . هر دو الحمدلله متمسک به ولایت علی بن ابیطالب (ع) و در حال حاضر ماموم بقیه الله الاعظم (عج) هستیم . لطفا شما فکری به حال روز محشر خود بفرمایید .

لطفا اگر مایل بودید . این افزونه زیر را نصب و بدون تعصب در مطالب آن تحقیق کنید .
افزونه دسکتابی شوق انتظار
تا بیشتر با امام بنده آشنا شوید .
از توجه شما ممنونم .


اندیشمند;179299 نوشت:
طالب علم گرامي



ما داريم در مورد اهميت يك مسئله شرعي بحث مي كنيم نه اهميت تغذيه!!!


طبيعتا وقتي علماي دين در مورد اهميت يك مسئله شرعي چنين اقوالي دارند به خاطر اهميت موضوع است نه عملي فرعي!!


تعجب مي كنم از اين استدلال شما كه يك حكم شرعي را با مسئله تغذيه مانند نوشيدن آب مقايسه مي كنيد!!!


در مثال مناقشه نیست من برای مثال آب را آوردم حتی خصوصیات آب هم ربطی به تغذیه ندارد اگر میگفتم نقش آب در سلامتی حرف شما درس بود

شما هر حکم شرعی را بگویید بدون اهمیت نیست اما این دلیل برای اثبات اصل و فرع دین نیست

اندیشمند;179300 نوشت:

من هم در جواب گفتم اين سخنان تحريف شده است و در مورد منكرين امامت نمي باشد
بلكه در مورد ناصبي و كسي است كه با امام معصوم جنگ مي كند و...

اندیشمند;179300 نوشت:
البته كه سخن علامه(ره) در مورد منكر امامت هست

واقعا بحث کردن با شما خسته کننده است

همچنان منتظر جواب سوالاتمان هستیم
شما گفتید امامت جزء اصول دین است
لطف کنید مشخصه اصلی اصول دین را طبق شاهدات قرآنی ثابت کنید و بفرمایید آیا دراصل اصول دین اختلافی در بین ادیان وجود داشته است یا نه ( البته با استدلال )

سید امیر;179307 نوشت:
سلام :
در حال حاضر ماموم بقیه الله الاعظم (عج) هستیم


میشه بفرمایید امام بودن ایشان در چه عملی یا در چه جهتی است
از کتابش یا از عملش و یا ....
والان کجاست ؟

طالب علم;179378 نوشت:
میشه بفرمایید امام بودن ایشان در چه عملی یا در چه جهتی است
از کتابش یا از عملش و یا ....
والان کجاست ؟

السلام علی من اتبع الهدی
دوست گرامی با کمال احترام :
با توجه به اینکه شما در مباحثه از روش خسته کردن طرف مقابل و سفسطه و خلط مباحث و گاهی هم مغلطه استفاده میکنید .
و برای اینکه مرا هم بیهوده خسته نکنید . شرایطی میگذارم .

بنده در روش مناظره با بقیه دوستان کمی فرق دارم .

1_ مناظره در مورد فقط یک موضوع باشد . و زمانی که هر کدام از ما محکوم شد ، بپذیرد . و رسما اعلام شکست کند . و بعد موضوع جدید مطرح شود .

2_ یک سوال از شما ، پاسخ از من بعد یک سوال از من و متقابلا پاسخ از شما

3_ هر دو باید مودب باشیم و به یکدیگر توهین نکنیم . و حتی استهزا و مسخره کردن همدیگر و با کنایه حرف زدن هم جایز نیست . ( شما این کار را بارها در همین تاپیک انجام داده اید )

4 _ اگر هم شرایط دیگری دارید شما هم اضافه کنید . با هم توافق میکنیم . اگر موافقید . شروع میکنیم . اگر هم با این روش مناظره موافق نیستید . بنده با شما حرفی ندارم .

سوال اول شما را در پست 94 همین صفحه پاسخ داده ام .
حال یک سوال من دارم .
پیرو حدیث متواتر رسول الله (ص) که در پستهای گذشته از منابع اهل تسنن آورده ام .
بفرمایید : امام زمان شما کیست ؟؟؟

تا بعد انشاالله بپردازیم به جهات دیگر بحث

نقل قول:
بفرمایید : امام زمان شما کیست ؟؟؟
احسنت ! این سوال خیلی خوبی است ...جناب طالب علم بنده هم خیلی دوست دارم جواب شما را بشنوم

سید امیر;179398 نوشت:
السلام علی من اتبع الهدی
دوست گرامی با کمال احترام :
با توجه به اینکه شما در مباحثه از روش خسته کردن طرف مقابل و سفسطه و خلط مباحث و گاهی هم مغلطه استفاده میکنید .
و برای اینکه مرا هم بیهوده خسته نکنید . شرایطی میگذارم .

بنده در روش مناظره با بقیه دوستان کمی فرق دارم .

1_ مناظره در مورد فقط یک موضوع باشد . و زمانی که هر کدام از ما محکوم شد ، بپذیرد . و رسما اعلام شکست کند . و بعد موضوع جدید مطرح شود .


ببینیم آیا
واقعا شما به این شرایط خود پایبند هستید یا نه
آیا بعد از چند پست با شما حرف زدن و طبق سخن دوستانت که منکر امامت را جزء مشرکان و کافران قبل از ظهور اسلام ندانستند آیا شما رسما اعلام به شکست کردید؟

آیا ما بخاطر این باهم بحث می کنیم که یکدیگر را شکست دهیم یا اینکه با کمک هم نقایص فکری را اصلاح کنیم
من اینجا بحث نمی کنم که کسی را شکست دهم همه چیز را همگان دانند

سید امیر;179398 نوشت:
_ یک سوال از شما ، پاسخ از من بعد یک سوال از من و متقابلا پاسخ از شما

آیا شما الان جواب سوال بنده را دادید ؟
3
سید امیر;179398 نوشت:
_ هر دو باید مودب باشیم و به یکدیگر توهین نکنیم . و حتی استهزا و مسخره کردن همدیگر و با کنایه حرف زدن هم جایز نیست . ( شما این کار را بارها در همین تاپیک انجام داده اید )

اسم این سخنان شما چیست
یکی از انواع سفسطه اتهام سفسطه بدیگران است

سید امیر;179398 نوشت:
با توجه به اینکه شما در مباحثه از روش خسته کردن طرف مقابل و سفسطه و خلط مباحث و گاهی هم مغلطه استفاده میکنید .

آیا اسم اینها اتهام نیست آیا کسی مثل شما می تواند ادعای ادب کند
سید امیر;179398 نوشت:
لطفا شما فکری به حال روز محشر خود بفرمایید .
و نمیتوانم بگویم حسبنا کتاب الله !!!
بنده تکلیفم را با خودم و فرمایش جّد بزرگوارم . روحی له الفدا مشخص کرده ام .
شما لطفا تکلیف خود را با اعتقاداتتان و با الله تعالی مشخص کنید .
اگر در خانه کس است یک حرف بس است .

این تصاویر بچگانه چیست
:pirooz::pirooz::pirooz:
4
سید امیر;179398 نوشت:
_ اگر هم شرایط دیگری دارید شما هم اضافه کنید . با هم توافق میکنیم . اگر موافقید . شروع میکنیم . اگر هم با این روش مناظره موافق نیستید . بنده با شما حرفی ندارم .

شما اگر توانایی علمی داشتید حداقل دوستانت شما را به عنوان کارشناس انتخاب می کردند
بنده در چند پست به توانایی علمی شما پی بردم گمان نکنم لازم به تکرار باشد

اما اینکه سوال پرسیدم بخاطر آن بود بدانم امام شما کیست
وبنده سعی می کنم با عالمترین شما که ظاهرا کارشناسان هستند گفتمان دینی انجام بدهم نه با هرکسی

سید امیر;179398 نوشت:
سوال اول شما را در پست 94 همین صفحه پاسخ داده ام .
حال یک سوال من دارم .
پیرو حدیث متواتر رسول الله (ص) که در پستهای گذشته از منابع اهل تسنن آورده ام .
بفرمایید : امام زمان شما کیست ؟؟؟

ما امام زمان نداریم و در هیچ کتب حدیثی ما سخنی از امام زمان وجود ندارد کسی که امام است سعی می کند امام مردم باشد نه امام زمان

وامام ما رسول خداصلی الله علیه وسلم ست

اما نگفتید امام بودن امام زمان در چیست و در کجاست ودارد چکار می کند
چرا ظهور نمی کند تا شیعیان امام داشته باشند اگر طبق احادیث شما از ترس کشتن است الان که شیعه حکومت دارد نکند از شیعیان هم می ترسد که او را بکشند البته حق هم دارد شیعیانی که به امام حسین بیعت دادند و به او دروغ گفتند دیگر قابل اعتماد نیستند مگر نه بیاد قم ظهور کنه یا شاید ادعای پیروی شیعیان درست است ولی امام زمانی وجود ندارد

طالب علم;179377 نوشت:
واقعا بحث کردن با شما خسته کننده است همچنان منتظر جواب سوالاتمان هستیم شما گفتید امامت جزء اصول دین است لطف کنید مشخصه اصلی اصول دین را طبق شاهدات قرآنی ثابت کنید و بفرمایید آیا دراصل اصول دین اختلافی در بین ادیان وجود داشته است یا نه ( البته با استدلال )

سخن شما مانند كسي است كه بگويد خداوند گفته نزديك نماز نشويد
در حالي كه شخص گوينده قسمت دوم آيه را حذف كرده و آن اينست در حالي كه مست هستيد!

[=&quot]من هم اگر جوابي نداشتم و به جاي اعتراف به اشتباه مدام سراغ بحث هاي حاشيه اي مي رفتم خسته مي شدم.

شما ادامه سخن من را مي آورديد و يك نگاهي به پست ها مي انداختيد تا ببينيد سخن من در مورد چيست!منكر امامت مي تواند صفات و ويژگي هايي داشته باشد مانند ناصبي بودن و محارب با امام و...
به نظر شما يك مسيحي ، منكر امامت نيست؟ آيا شما مي توانيد بگوييد آن هم يك درجه از منكر امامت هست و شما كافر مي دانيد!!!ناصبي هم همينطور!

اين نوع مغلطه كردن ، شمايي را كه طالب علم هستيد به نتيجه نخواهد رساند!

[/]

موضوع قفل شده است