چگونه دعا و رياضت انسان را در سير و سلوك كمك مىكند؟
تبهای اولیه
بر اساس جهان بينى اسلامى، عالم هستى، جهان اسباب و مسببات و علت و معلول است. طبق اين سنت الهى و قانون ثابت ازلى، در سراسر نظام آفرينش، هر پديده، عمل و طرز تفكرى، تنها از طريق علل و اسباب خاص خودش پديد مىآيد؛ چنان كه امام صادق«عليه السلام» فرموده است: «ان الله قد جعل لكل شىء باباً»؛ «خداوند براى هر چيزى درى (راهى) قرار داده است» و نيز فرمود: «ابى الله ان يجرى الاشياء الاّ باسباب فجعل لكل شىء سببا ...»؛ اصول كافى، ج4، كتاب ايمان و كفر.
؛ خداى بزرگ نپذيرفته جز آنكه همه چيز از طريق اسباب انجام يابد، پس براى هر چيزى سببى قرار داده است».
بر اين اساس خداوند متعال، فيوضات و عنايات خاص خود را تنها از مجارى و اسباب خويش محقق مىسازد و دو سبب و راه مهم در تحقق اين امر، «رياضت» و «دعا» است. سالك با رياضت - كه بيشتر در انجام واجبات و مستحبات و ترك حرام و مكروهات متجلّى است -، زمينه را براى ظهور انوار الهى در مشاعر ظاهرى و باطنى خويش، آماده مىسازد؛ زيرا با رياضت شرعى پردههاى ظلمت كنار رفته و فيوضات الهى عايد انسان مىشود.
رسولاكرم«صلى الله عليه وآله» از قول خداوند متعال نقل كرده است: «... هيچ بندهاى با چيزى به من نزديك نمىشود كه از آنچه بر او واجب گردانيدهام محبوبتر باشد. او با نوافل به من تقرب مىجويد و نزديك مىشود تا آنجا كه من او را دوست بدارم، وقتى او را دوست بدارم، گوش او باشم كه با آن مىشنود و چشم او باشم كه با آن مىبيند و زبانش باشم كه با آن سخن مىگويد و دست او باشم كه با آن مىگيرد و ...»اصول كافى، ج4، كتاب ايمان و كفر..
«دعا» نيز، خواندن شخصى خاصى است كه در شرايط ويژه قرار گرفته باشد. اين خواندن چنان با عظمت است كه هيچ عبادتى برتر از آن نيست؛ زيرا «دعا» ارتباط مستقيم با مشاهده جمال و جلال حضرت حق دارد. آن گاه كه سالك سلوك معنوى، عظمت حق را با دريافت حضورى شهود مىكند، فقط او را صدا مىزند. به بيان ديگر، هنگامى كه بنده مولاى خويش را در مقام جواد، قادر، عليم و حكيم مشاهده مىكند و از طرفى خويش را عاجز، فقير و جاهل مىيابد؛ به او پناه مىبرد و از او كمك مىطلبد و در چنين شرايط و وضعيتى - كه عبد در حال معرفت حقيقى، خدا را شهود مىكند و فقط او را مىخواند - خداوند نيز خواسته او را اجابت مىكند؛ مجرا و سبب اجابت خداوند، چنين «معرفت و شهودى» است. پيامبر اكرم«صلى الله عليه وآله» مىفرمايد: «لو عرفتم الله حق معرفته لزالت لدعائكم الجبال»؛ كنز المعال، ج 3، ص 142، حديث 5881.؛ «اگر شما آن طور كه بايسته است، عارف به ساحت مقدس حق بوديد، هر آينه به سبب دعايتان كوهها كنده مىشدند».
بنابراين دعاى حقيقى، چون از سر معرفت و شهود راستين حق است، يكى از مهمترين مجارى و اسباب تفضلات ربوبى است.در اين خصوص نگا: درآمدى بر سير و سلوك، ص67 - 78.
هر كه را دل پاك شد از اعتلالآن دعايش مىرود تا ذوالجلال
مثنوى معنوى، دفتر3، بيت 2305.