جمع بندی چرا در قرآن صراحتا ازخمس بحث نشده است
تبهای اولیه
با سلام به علت بسته شدن موضوع خمس در ایات قرآن ناچار به ایجاد موضوع جدید شدم
سوال من این هست که اگر خمس از واجبات و یکی از فروع دین ماست پس چرا در قرآن صراحتا از آن بحث نشده در حالیکه زکاة دادن که یکی از فروع است به کرار در قرآن تاکید شده است
اگر اسنادی از زمان پیامبر رحمت در مورد گرفتن خمس در غیر موارد جنگی هست رو بیان کنید هرچند نبود اینگونه سندها دلیلی بر رد خمس نیست اما خود یک مقوم هست .
با تشکر
سوال من این هست که اگر خمس از واجبات و یکی از فروع دین ماست پس چرا در قرآن صراحتا از آن بحث نشده در حالیکه زکاة دادن که یکی از فروع است به کرار در قرآن تاکید شده است
بسم الله الرحمن الرحيم
با سلام و احترام
در قرآن موضوع خمس مطرح و بيان شده است:« وَ اعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شىَْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِى الْقُرْبىَ وَ الْيَتَامَى وَ الْمَسَاكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ إِن كُنتُمْ ءَامَنتُم بِاللَّهِ وَ مَا أَنزَلْنَا عَلىَ عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَ اللَّهُ عَلىَ كُلِّ شىَْءٍ قَدِير»[1](بدانيد هر گونه غنيمتى به دست آوريد، خمس آن براى خدا، و براى پيامبر، و براى ذى القربى و يتيمان و مسكينان و واماندگان در راه (از آنها) است، اگر به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدايى حق از باطل، روز درگيرى دو گروه (باايمان و بى ايمان) [روز جنگ بدر] نازل كرديم، ايمان آورده ايد و خداوند بر هر چيزى تواناست).
موضوع مهمي كه در اين آيه بايد مورد بررسى دقيق قرار گيرد و در حقيقت قسمت عمده بحث در آن متمركز مى گردد، اين است كه لفظ" غنيمت" كه در آيه آمده است تنها شامل غنائم جنگى مى شود يا هر گونه در آمدى را در بر مى گيرد؟!.
در صورت اول آيه تنها خمس غنائم جنگى را بيان مى كند و براى خمس در ساير موضوعات بايد از سنت و اخبار و روايات صحيح و معتبر استفاده كرد و هيچ مانعى ندارد كه قرآن به قسمتى از حكم خمس و به تناسب مسائل جهاد اشاره كند و قسمتهاى ديگرى در سنت بيان شود.
مثلا در قرآن مجيد نمازهاى پنجگانه روزانه صريحا آمده است، و همچنين به نمازهاى طواف كه از نمازهاى واجبه است اشاره شده، ولى از نماز آيات كه مورد اتفاق تمام مسلمانان اعم از شيعه و سنى است ذكرى به ميان نيامده است، و هيچكس را نمى يابيم كه بگويد چون نماز آيات در قرآن ذكر نشده و تنها در سنت پيامبر آمده نبايد به آن عمل كرد، و يا اينكه چون در قرآن به بعضى از غسلها اشاره شده و سخن از ديگر غسلها به ميان نيامده است بايد از آن صرف نظر كرد، اين منطقى است كه هيچ مسلمانى آن را نمىپذيرد.
بنا بر اين هيچ اشكالى ندارد كه قرآن تنها قسمتى از موارد خمس را بيان كرده باشد و بقيه را موكول به سنت نمايد و نظير اين مسئله در فقه اسلام بسيار زياد است.
ولى با اين حال بايد ببينيم كه" غنيمت" در لغت و در نظر عرف چه معنى مىدهد؟! آيا راستى منحصر به غنائم جنگى است و يا هر گونه در آمدى را شامل مى شود؟
آنچه از كتب لغت استفاده مىشود، اين است كه در ريشه معنى لغوى اين كلمه عنوان جنگ و آنچه از دشمن به دست مىآيد، نيفتاده است، بلكه هر در آمدى را شامل مى شود، به عنوان شاهد به چند قسمت از كتب معروف و مشهور لغت كه مورد استناد دانشمندان و ادباى عرب است اشاره مى كنيم:
«غنم» يعنى دسترسى يافتن به چيزى بدون مشقت، و" غنم" و" غنيمت" و" مغنم" به معنى فىء است (فىء را نيز در لغت به معنى چيزهايى كه بدون زحمت به انسان مى رسد ذكر كرده اند ...)[2]
[/HR][1] - سوره انفال،آيه41.
[2] - تفسير نمونه،آيت الله مكارم شيرازي،ج7، ص: 175.
در صورت اول آيه تنها خمس غنائم جنگى را بيان مى كند و براى خمس در ساير موضوعات بايد از سنت و اخبار و روايات صحيح و معتبر استفاده كرد
بنابراین آیا روایت صحیحی مبنی بر اخذ خمس در زمان پیامبر به غیر از غنایم جنگی وارد شده است؟؟
سوال من این هست که اگر خمس از واجبات و یکی از فروع دین ماست پس چرا در قرآن صراحتا از آن بحث نشده در حالیکه زکاة دادن که یکی از فروع است به کرار در قرآن تاکید شده است
بسم الله الرحمن الرحيم
مساله زكات در قرآن به دو صورت زكات واجب و مستحب مطرح است. گاهي از صدقات مستحبي تعبير به زكات مي شود و گاهي منظور از زكات صدقه واجب است.مثلا قرآن مي فرمايد:« وَ الَّذِينَ فىِ أَمْوَالهِِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ(24)ِّلسَّائلِ وَ الْمَحْرُومِ(25)»[1] (و آنها كه در اموالشان حق معلومى است براى تقاضاكننده و محروم).
بعضى از مفسران معتقدند كه منظور از" حق معلوم" در اينجا همان" زكات" است كه مقدار معينى دارد، و از مصارف آن" سائل" و" محروم" است، در حالى كه مىدانيم اين سوره مكى است و حكم زكات در مكه نازل نشده بود، يا اگر نازل شده بود مقدار معين نداشت، لذا بعضى ديگر معتقدند: مراد از" حق معلوم" چيزى غير از زكات است كه انسان بر خود لازم مى شمرد كه به نيازمندان دهد شاهد اين تفسير حديثى است كه از امام صادق ع نقل شده كه وقتى از تفسير اين آيه سؤال كردند كه آيا اين چيزى غير از زكات است؟ فرمود:
هو الرجل يؤتيه اللَّه الثروة من المال، فيخرج منه الالف و الالفين و الثلاثة آلاف و الاقل و الاكثر، فيصل به رحمه، و يحمل به الكل عن قومه:
" آرى اين درباره كسى است كه خداوند ثروت و مالى به او مىبخشد و او به مقدار هزار يا دو هزار يا سه هزار يا بيشتر و كمتر از آن جدا كرده و با آن صله رحم مى كند و مشقت از قوم خود بر مى دارد".[2]
زكات واجب بر چند چيز تعلق ميگيرد كه عبارتند از: طلا و نقره و شتر و گاو و گوسفند و گندم و جو و خرما و كشمش.[3]
اما زكات مستحب مورد خاصي ندارد و انسان مي تواند از هر كدام از اموالش در راه خداوند صدقه بدهد.
اما خمس تنها سالي يك مرتبه واجب مي شود و اموالي كه يك مرتبه خمس آنها پرداخته شد، ديگر خمس بر آنها واجب نيست.بنابراين موارد استعمال و كاربرد زكات در قران بسيار بيشتر است.
[/HR][1] - سوره معارج،آيه24-25.
[2] - آيت الله مكارم شيرازي،تفسير نمونه، ج25، ص: 31-32.
[3] - علامه طباطبايي،ترجمه الميزان، ج9، ص: 522