جمع بندی چرا تبلیغ دینی غیر از اسلام، در اسلام ممنوع است؟

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا تبلیغ دینی غیر از اسلام، در اسلام ممنوع است؟
سلام  چرا تبلیغ دین اسلام در میان در جوامع دیگر توصیه شده ولی با کسی که دین دیگری را در بین جامعه اسلامی تبلیغ یا حتی در حد معرفی هم باشه باید با اون برخورد بشه و حتی به عنوان جرم شناخته می شود ؟
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد قول سدید
سلام و عرض ادب دوست عزیز برای پاسخ به پرسش حاضر، توجه شما را به این نکات جلب می کنیم: دین اسلام مدافع آزادی عقیده و مخالف تحمیل عقیده و ایمان اجباری است. در دین اسلام، همواره بر این اصل تاکید شده که از حدس و گمان باطل پرهیز شود و از علم و یقین پیروی گردد: «وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً»(اسراء: 36)؛ یعنی: « از آنچه به آن آگاهى ندارى، پيروى مكن، چرا كه گوش و چشم و دل، همه مسئولند». تاکید خداوند بر تحقیق و تعقل و انتخاب عقلانی، آنقدر مهم است که خداوند به کساني که پس از شنيدن سخنان مختلف بهترين را بر مي گزينند ، مژده هدايت و برخورداري از تعقل را مي دهد: «فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذِينَ يسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الألبابِ».(زمر: 18) تنها در فضاي آزادي انديشه و بيان ، شنيدن سخنان و ديدگاههاي مختلف و انتخاب بهترين امکان پذير است؛ اگر آزادي بيان نباشد، طبعاً گفته هاي مخالف امكان بروز ندارد تا مردم آن را شنيده ودست به مقايسه، انتخاب و پيروي از بهترين نمايند.
افزون بر آیات قرآنی، سیره نبوی نیز گواه بر قبول آزادی بیان است. پيامبر گرامي اسلام (صلی الله علیه و آله) همواره با سعه صدر در برابر آرا و انديشه هاي مختلف، برخورد مي نمود و اجازه مى‏ داد صاحبان انديشه ، ديدگاه ، انتقاد و اعتراض خود را بدون هيچ گونه ترس و نگراني بيان كنند. استاد مطهري در اين زمينه مي گويد: «شما كى در تاريخ عالم‏ ديده‏ ايد كه در مملكتى كه همه مردمش احساسات مذهبى دارند به غير مذهبى ‏ها آن اندازه آزادى بدهند كه بيايند در مسجد پيامبريا در مكه بنشينند و حرف خودشان را آنطور كه دلشان مي خواهد بزنند، خدا را انكار كنند، منكر پيامبرى پيامبر شوند، نماز و حج و...را رد كنند و بگويند ما اينها را قبول نداريم، اما معتقدان‏ مذهب با نهايت احترام با آنها برخورد كنند. در تاريخ اسلام از اين نمونه ‏هاى درخشان فراوان مي بينيم. و بدليل همين آزادي ها بود كه اسلام توانست ‏باقى بماند. اگر درصدر اسلام در جواب كسي كه مي آمد و مي گفت من خدا را قبول ‏ندارم، مي گفتند بزنيد و بكشيد، امروز ديگر اسلامى وجود نداشت. اسلام به اين دليل باقي مانده كه با شجاعت و با صراحت ‏با افكارمختلف مواجه شده است...»(مطهري، مرتضي، پيرامون انقلاب اسلامي، دفتر انتشارات اسلامي، 1359 ، ص 14.)
در همین راستا، گفتگوی دانشمندان ادیان مختلف با یکدیگر و یا ترجمه آثار آنها به زبان فارسی، امر مرسومی در محافل دینی و حوزوی است. اگر اکنون بخواهید مسیحیت را بشناسید، آثار متنوعی از مسیحیت را خواهید یافت که به قلم دانشمندان و متفکران مسیحی به ثبت رسیده و در ایران به زبان فارسی ترجمه و منتشر شده است. همچنین با مراجعه به سایت های مختلف، مشاهده خواهید کرد بارها از اساتید مسیحی و عالمان سایر ادیان و مذاهب در دانشگاه ها و انجمن های علمی حوزه و دانشگاه، دعوت بعمل آمده است و سخنان آنها شنیده و مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.  
اما با این حال، می بایست به این نکته نیز دقت کنیم که تبلیغ مبلغان مسیحی و غیرمسیحی در سرزمین های اسلامی، به شکلی که مخاطبش عموم مردم باشد، می تواند مایه گمراهی مردم عادی باشد. نباید فراموش کرد که اسلام خودش را دین خاتم معرفی کرده که حق است و سایر ادیان را تحریف یا نسخ شده معرفی می کند. در این صورت، طبیعی است که شرایط اجتماعی را به نحوی مدیریت کند که مردم از گمراهی مصون بمانند. این مطلب مخصوص دین اسلام نیست و حتی دولتها نیز با رسانه های مخرّب و تبلیغات ناروا برخورد می کنند و مانع از ترویج آنها در فضای عمومی می شوند. اما همانطور که عرض شد، این مطلب به معنای تحمیل عقیده و یا محدود کردن آزادی دانشمندان در محیط های علمی نیست.
خیلی طبیعی است این مسئله دو طرفه است وقتی ما می خواهیم برای انسان های معمولی آن طرف آب تبلیغ کنیم، باید رضایت حاکمیت یا رسانه های آنجا را جلب کنیم.  وقتی آنها بخواهند برای مردم ما تبلیغ کنند، طبعا باید رضایت حاکمیت و رسانه های ما را جلب کنند... اسلام به این کار رضایت نمی دهد چون خودش را بر حق می داند. و کشور ما نیز در همین مسیر قدم گذاشته و نمی گذارد آنها از طریق رسانه ها برای مردم تبلیغ کنند... اما آن طرف آبی ها نیز این داستان را دارند.. یعنی اگر تبلیغ دین را مخالف حکومت بدانند یا اسلام را افراطی بدانند یا هر دلیل دیگری، مخالفت خواهند کرد... حالا اگر هم مخالفت نکنند چه بهتر برای ما.. چون ما خود را بر حق می دانیم و آنها ما را دشمن نمی دانند....
البته اسلام مانع از زندگی کردن پیروان سایر ادیان نیست اسلام با تحقیق کردن درباره ادیان مخالفتی ندارد اسلام با این موضوع که فردی برود پیش علمای سایر ادیان و تحقیق کند مشکلی ندارد... اما با این موضوع که فردی از آنها در صدد تبلیغ دین خودش باشد مشکل دارد...  
جمع بندی   پرسش: چرا تبلیغ دین اسلام در میان در جوامع دیگر توصیه شده ولی با کسی که دین دیگری را در بین جامعه اسلامی تبلیغ یا حتی در حد معرفی هم باشه باید با اون برخورد بشه و حتی به عنوان جرم شناخته می شود ؟   پاسخ: دوست عزیز برای پاسخ به پرسش حاضر، توجه شما را به این نکات جلب می کنیم: دین اسلام مدافع آزادی عقیده و مخالف تحمیل عقیده و ایمان اجباری است. در دین اسلام، همواره بر این اصل تاکید شده که از حدس و گمان باطل پرهیز شود و از علم و یقین پیروی گردد: «وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً»(1)؛ یعنی: « از آنچه به آن آگاهى ندارى، پيروى مكن، چرا كه گوش و چشم و دل، همه مسئولند». تاکید خداوند بر تحقیق و تعقل و انتخاب عقلانی، آنقدر مهم است که خداوند به کساني که پس از شنيدن سخنان مختلف بهترين را بر مي گزينند ، مژده هدايت و برخورداري از تعقل را مي دهد: «فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذِينَ يسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الألبابِ».(2) تنها در فضاي آزادي انديشه و بيان ، شنيدن سخنان و ديدگاههاي مختلف و انتخاب بهترين امکان پذير است؛ اگر آزادي بيان نباشد، طبعاً گفته هاي مخالف امكان بروز ندارد تا مردم آن را شنيده ودست به مقايسه، انتخاب و پيروي از بهترين نمايند. افزون بر آیات قرآنی، سیره نبوی نیز گواه بر قبول آزادی بیان است. پيامبر گرامي اسلام (صلی الله علیه و آله) همواره با سعه صدر در برابر آرا و انديشه هاي مختلف، برخورد مي نمود و اجازه مى‏داد صاحبان انديشه ، ديدگاه ، انتقاد و اعتراض خود را بدون هيچ گونه ترس و نگراني بيان كنند. استاد مطهري در اين زمينه مي گويد: «شما كى در تاريخ عالم‏ديده‏ايد كه در مملكتى كه همه مردمش احساسات مذهبى دارندبه غير مذهبى‏ها آن اندازه آزادى بدهند كه بيايند در مسجد پيامبريا در مكه بنشينند و حرف خودشان را آنطور كه دلشان مي خواهد بزنند، خدا را انكار كنند، منكر پيامبرى پيامبر شوند، نماز و حج و...را رد كنند و بگويند ما اينها را قبول نداريم، اما معتقدان‏مذهب با نهايت احترام با آنها برخورد كنند. در تاريخ اسلام از اين نمونه‏هاى درخشان فراوان مي بينيم. و بدليل همين آزادي ها بود كه اسلام توانست ‏باقى بماند. اگر درصدر اسلام در جواب كسي كه مي آمد و مي گفت من خدا را قبول ‏ندارم،مي گفتند بزنيد و بكشيد، امروز ديگر اسلامى وجود نداشت. اسلام به اين دليل باقي مانده كه با شجاعت و با صراحت ‏با افكارمختلف مواجه شده است...»(3) در همین راستا، گفتگوی دانشمندان ادیان مختلف با یکدیگر و یا ترجمه آثار آنها به زبان فارسی، امر مرسومی در محافل دینی و حوزوی است. اگر اکنون بخواهید مسیحیت را بشناسید، آثار متنوعی از مسیحیت را خواهید یافت که به قلم دانشمندان و متفکران مسیحی به ثبت رسیده و در ایران به زبان فارسی ترجمه و منتشر شده است. همچنین با مراجعه به سایت های مختلف، مشاهده خواهید کرد بارها از اساتید مسیحی و عالمان سایر ادیان و مذاهب در دانشگاه ها و انجمن های علمی حوزه و دانشگاه، دعوت بعمل آمده است و سخنان آنها شنیده و مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.  اما با این حال، می بایست به این نکته نیز دقت کنیم که تبلیغ مبلغان مسیحی و غیرمسیحی در سرزمین های اسلامی، به شکلی که مخاطبش عموم مردم باشد، می تواند مایه گمراهی مردم عادی باشد. نباید فراموش کرد که اسلام خودش را دین خاتم معرفی کرده که حق است و سایر ادیان را تحریف یا نسخ شده معرفی می کند. در این صورت، طبیعی است که شرایط اجتماعی را به نحوی مدیریت کند که مردم از گمراهی مصون بمانند. این مطلب مخصوص دین اسلام نیست و حتی دولتهای غربی نیز با رسانه های مخرّب و تبلیغاتی که ناروا می دانند، برخورد می کنند و مانع از ترویج آنها در فضای عمومی می شوند. اما همانطور که عرض شد، این مطلب به معنای تحمیل عقیده و یا محدود کردن آزادی دانشمندان در محیط های علمی نیست.   پی نوشت ها: 1. اسراء: 36 2. زمر: 18 3. مطهري، مرتضي، پيرامون انقلاب اسلامي، دفتر انتشارات اسلامي، 1359 ، ص 14.
موضوع قفل شده است