جمع بندی چرا با وجود جمهوری اسلامی، امام زمان ظهور نمی کند؟

تب‌های اولیه

57 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

rezaee;932512 نوشت:
چرا فرقی نمیکند؟

منظور ایشان در اصلاح ایراد شماست. یعنی اگر قیام قبل خروج غلط باشد، حرف من درست درمیاید و کل پرچم های پیش از آن طبق حدیث صحیح، طاغوت است!
ولی اگر قبل ظهور باشد، یعنی خروج یمانی صحیح بوده و مربوط به پرچم های طاغوتی پیش از آن نمیباشد!

به نظر من که قضیه بسیار روشن است اگر اندکی حق پذیر باشیم!

جناب رضایی عزیز، خروج و قیام حضرت ولی عص(عج) با یکدیگر تفاوت دارد، یعنی مدتی با هم فاصله دارند، اما در بحث ما فرقی نمی کند، چون چه حکومت اسلامی، و چه قیام یمانی هر دو هم قبل از خروج اتفاق می افتند، و هم قبل از قیام.

جناب رضایی عزیز
این پست بنده، نه برای اقناع شما، بلکه برای خوانندگانی است که بعدها این پست ها را خواهند خواند! چون در شما انگیزه ای برای پذیرش حق نمی بینم.
من اصلا پاسخ شما را نمی دهم، فقط می خواهم وجدانتان و سایر خوانندگان، پست های متعارض، و متناقض شما را ببینند که هر بار برای عدم پذیرش حق به چه شاخه هایی که نپریدید و چه سخن ها که عوض نکردید!

اول به صورت مطلق و بدون هیچ قید و بندی گفتید هر قیامی و هر حکومتی در دوران غیبت طاغوتی است:

rezaee;931333 نوشت:
تلاش برای قیام و دایر کردن حکومت اسلامی قبل از ظهور خلاف نظر ائمه است

بعد که ما نامی از قیام های مردم شرق زمین و خراسانی و یمانی به میان آوردیم، شما گفتید قیام عیبی ندارد، اما تشکیل حکومت در زمان غیبت طاغوت است، و یمانی دنبال حکومت نیست:

rezaee;931896 نوشت:
کجای قیام یمانی تشکیل حکومت و نظام اسلامی و رهبری نایب! بر مردم است؟؟؟

rezaee;931897 نوشت:
مانی ۶ماه قبل ظهور قیام میکند و برای خودش حکومت و نظام اسلامی درست نمیکند!

rezaee;931928 نوشت:
من به صراحت میگویم که در حدیث اول کاملا مشخص است صحبت از بر پایی حکومت اسلامی است! ... اما حدیث پرچم یمانی حدیث قیام هست!

شما بدون هیچ قید و بندی گفتید قیام در برابر ظالم همیشه مورد تأیید و تاکید کلی اسلام بوده؛ و قیام مردمی که طاغوت نمیشود! (واقعا خنده دار است)!!:

rezaee;932098 نوشت:
من میگویم در حدیث پرچم هایی که طاغوت اند بحث حکومت است! وگرنه یک قیام مردمی که طاغوت نمیشود! (واقعا خنده دار است)

rezaee;932452 نوشت:
قیام در برابر ظالم همیشه مورد تایید و تاکید کلی اسلام بوده. اما قیامی که به قصد احداث حکومت اسلامی باشد خلاف نظر ائمه است!
من دیدم بارها میگویید قیام کنند و بعد ولش کنند؟؟؟ نخیر!
قیام کنند و اگر میتوانند حکومت داری هم بکنند(البته اگر میتوانند!!!!!!!!!!!)

بعد که دوباره با چالش روبرو شدید دوباره از حرفتان برگشته و گفتید قیام هم اشکال دارد مگر آنکه با اذن امام باشد:

rezaee;932140 نوشت:
مسلم بن عقبل و زید و یمانی، همه قیام گرانی هستند که تایید شدند

و در پستی عجیب فرمودید چون ائمه قیام نکردند ما هم نباید قیام کنیم:

rezaee;932587 نوشت:
کدامیک از اپمه ما بر ضد حکومت طاغوت زمانش قیام کرد که شما از امام خود پیشی گرفته اید؟؟؟


اولا شما که می گفتید همواره قیام بر علیه ظالمان مورد تایید و تاکید اسلام است! پس ائمه کوتاهی کرده اند؟
ثانیا: من نمی فهمم مگر امام حسین ع قیام نکرد؟ سایر ائمه(ع) هم اگر قیام می کردن خودکشی بود، قیام نبود!
ثالثا: خب قیام زید و مسلم که در زمان حیات ائمه بوده است! یعنی مسلم و زید از امام پیش افتاده اند؟یا ائمه خواسته اند آنها را پیش مرگ خود کنند؟
یا اگر می گویید ائمه آنها را پیش فرستاده اند پس در حقیقت ائمه قیام کرده اند!
رابعا: خود شما فرمودید علت اینکه ائمه قیام نکردند نداشتن یاور بوده است:

rezaee;931333 نوشت:
ائمه ی شیعه حتی به اندازه 313 نفر و کمتر در هیچ حکومتی تا کنون یار و پیرو نداشته اند تا قیام کنند!


بنابراین دیگر نباید اینطور نتیجه بگیرید:

rezaee;932587 نوشت:
کدامیک از اپمه ما بر ضد حکومت طاغوت زمانش قیام کرد که شما از امام خود پیشی گرفته اید؟؟؟ محمد رضا پهلوی نامسلمان تر و بدتر بود یا معاویه و یزید و مروان

خیر بدتر نبوده اند، فقط ما یاور داشتیم علیه پهلوی قیام کنیم، اما ائمه (ع) نداشتند که علیه ظالمان قیام کنند.
البته در برابر هر سه نفری که نام بردید(معاویه و یزید و مروان) قیام کردند!

در هر صورت با این مبنایی که انتخاب کرده بودید چون باز قیام مردم مشرق زمین، و قیام مردم خراسان را مانند خاری در چشم داشتید، بدون اشاره به مدح هایی که در خصوص این قیام ها وجود دارد، از قیام مشرق زمین که اصلا نامی نبردید! و پیروی از قیام سید خراسانی را حرام اعلام کردید:


rezaee;932437 نوشت:
من هم کاری به پرچم خراسانی ندارم و نمیخواهم موشکافی اش کنم. فقط در همین حد که لازم الاطاعه نیست و حتی اطاعت از آن حرام است

در حالی که امیرالمومنین(ع) می فرماید برخی از یاران حضرت مهدی(عج) در سپاه سید خراسانی هستند! و هیچ مذمتی در خصوص او وارد نشده، بلکه قیام او و قیام مشرق زمین که به عنوان زمینه ساز ظهور تلقی شده همواره در روایات مدح شده اند!

بعد از این ماجرا دوباره گفتید تشکیل حکومت اشکالی ندارد، اگر می توانند حکومت تشکیل بدهند عیبی ندارد:

rezaee;932452 نوشت:
قیام کنند و اگر میتوانند حکومت داری هم بکنند(البته اگر میتوانند!!!!!!!!!!!)

بعد دوباره گفتید حکومت مطلقا جایز نیست، و قیام هم فقط در صورتی جایز است که بخواهیم حکومت بعد از آن را به ائمه(ع) تحویل بدهیم:


rezaee;932529 نوشت:
من میگویم آن افراد میخواستند حکومت را برکنار کنند، نه برای اینکه خودشان حاکم شوند! بلکه برای اینکه دو دستی تقدیم امام عصر کنند!

اما علی رغم تعارض با سخنان پیشینتان، نفرمودید که پس قیام مختار را چطور توجیه می کنید که پس از پیروزی حکومت تشکیل داد؟ و همواره مورد تحسین ائمه(ع) بوده است!


با این همه تناقض و تعارض بعد به جلو فرار می کنید و می گویید:

rezaee;932516 نوشت:
من به جناب رضا هم گفتم . به شما هم میگم. گویا شیوه ی شما گشتن در حرفهای افراد و پیدا کردن تناقض است! این شیوه شیوه ی صحیحی نیست!


خب برادر من وقتی تناقض آمیز حرف می زنید توقع دارید ما سکوت کنیم؟ این نحوه صحبت کردن که تناقض های گفتاری شما را حل نمی کند!

ضمنا فونت کلمات را درشت و قرمز کردن که نشانه حقانیت نیست!

شما بالاخره موضعتان را شفاف بگویید چیست تا ما بفهمیم باید چه چیزی را نقد کنیم!

الله اکبر!

واقعا من را یاد کسانی میندازید که ۲ آیه از قرآن پیدا میکنند و شروع میکنند به قه قه و شادی که قرآن متناقض است! تازه آن بندگان خدا شاید در ابتدا حق داشته باشند چون تناقضات ظاهری قرآن شدید تر است! ولی گویا رفتار آن افراد در شما موثر واقع شده و یاد گرفته اید و استفاده میکنید!

اما ، حتی اگر کسی هیچ پستی از من نخوانده باشد و فقط پست آخر شما را خوانده باشد، احتمالا ماعجب میماند که شما چه میگویید!

من گفته بودم بحث تکراری نمیکنم ولی گویا شما واقعا در دریای ابهام غرق شدید و هنوز واقعا منظور مرا درک نمیکنید!

حتی اصلا من در تناقض بودم و بعدا با بحث ها به نتیجه رسیده ام. خب شما باید این را پیراهن عثمان کنید و از پذیرفتن نتیجه ی حق سر باز زنید؟

الله اکبر!

من هر روز پنجره ی جدیدی به رویم باز میشود که چرا امام زمان ظهور نمیکنند!!!

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

اما جواب پست شاهکار آخرتان.

اگر کمی با دقت نقل قول ها را بخوانید (حتی عدالت هم نداشته باشید)، به وضوح مشخص است که من از اول گفتم

قیامی که منجر به تشکیل حکومت به اسم اسلام و بدون اجازه و حضور امام زمان باشد جایز نیست.

اینکه من نظرم را تغییر دادم برداشت شماست (شاید هم خدایی نکرده میدانید و فقط دنبال های و هوی هستید که خود را حق جا بزنید و بحث را ببندید!)

به ترتیب نقل قول هایی که از من گرفتید:

۱- تلاش برای قیام و دایر کردن حکومت اسلامی قبل از ظهور خلاف نظر ائمه است

این "و" که اینجا گذاشته ام واو عطف است. یعنی این دو مقوله یکی هستند. یعنی قیام میکنیم تا حکومت اسلامی تشکیل دهیم. آنهم بدون اجازه ائمه و حتی بدون اینکه ائمه را دیده باشیم و حاضر باشند تا بتوانیم حکومت را تحویلشان بدهیم!

۲و۳و۴ : تکرار همان حرف اولم است که تلاش کردم با توضیح بیشتر ابهام شمارا برطرف کنم اما بی حرمانه و بدون انصاف انگ تغییر حرف به من زدید!! من که از حقم میگذرم چون بحث های من برای هر انسانی که بخواند روشن است، ولی به خدا پتاه ببرید از اینکه به دیگران چنین انگ هایی بزنید و بخواهید فضا را غبار آلود کنید و حق را پنهان!

۵- بازهم دارم میگویم قیام بر علیه ظالم با قیام بر علیه ظالم + تشکیل حکومت به نام اسلام فرق دارد

۶- دیدم بازهم ابهام دارید و باز هم بیشتر توضیح دادم! گفتم قیام بر علیه ظالم در زمان غیبت جایز است ولی به شرطیکه اولا طرح و برنامه ی واقعا بهتری برای حکومت دارید و ثانیا اسم اسلامی روی آن نمیگذارید! و به همه مردم آن جامعه که برایشان قیام کرده اید به چشم یکسان و مساوی مینگرید و حقوق مساوی میدهید.

(میبینید . من بازهم دارم توضیح اضافی میدهم. همان توضیحات اضافی که برای رفع ابهام شما میدهم ولی با کمال نامردی اسمش را تغییر حرف و نظر میگذارید!)

۷- من هیچ جا از حرفم برنگشتم و یا حرفم عوض نشد! از ابتدا هم گفتم قیام در زمان غیبت جایز نیست! به نظر شما چرا؟ آیا دلیلی به جز این دارد که امام زمان وجود ندارد تا اذن بدهد و خودش حکومت را در دست بگیرد؟ این حرفها معنای اذن گرفتن ندارد که میگویید بعدا که با چالش رو به رو شدی قضیه اذن را گفتی!!

متاسفانه من نمیدانستم شما سطح برداشتتان اینقدر پایین است که من چیزهایی که در ذهن خودم بدیهی است را نیز باید توضیح دهم. و جالب است وقتی برایتان توضیح میدهم میگویید حرفت را عوض کردی!!!

>>>شما نشان بده کجایش با حرفهای قبل من در تناقض است که میگویید حرفم را عوض کردم؟؟؟ چرا واقعا اینگونه بحث را به انحراف میکشید و وقت هردومان را هدر میکنید؟؟؟

انگار من میگویم: همسرم ... یک لیوان آب برای من بیار
بعد نمی آورد. از او میپرسم چرا آب نیاوردی؟
میگوید تو زمان آب آوردن را مشخص نکردی! من نمیدانستم که الان آب را میخواهی یا شب؟
من میگویم خب عزیز دلم مشخص است که من آب را الان میخواهم. این از نظر من کاملا بدیهی است و فکر میکردم این را دیگر خودت بفهمی!
جواب میدهد: نه!! حرفت را عوض نکن! تو وقتی با چالش زمان رو به رو شدی حرفت را عوض کردی و گفتی الان آب میخواستی!
من میگویم: نه عزیز دلم! من حرفم را عوض نکردم و از اول نیز آب را برای الان میخواستم. ولی وقتی فهمیدم تو در زمان آن ابهام داری توضیح بیشتری برایت دادم!

البته خدارو شکر همسر من در این نقطه دیگر قانع میشود و به این بحث بیهوده پایان میدهد Lol

۸- نخیر هیچکدام از ائمه قیام برای تشکیل حکومت نکرد! (همه ی حرف من سر قیام برای تشکیل حکومت به اسم اسلامی و بدون حضور ولی معصوم و اذن او و تحویل حکومت به اوست...چرا نمیخواهید همه ی حرف من را یکجا متوجه شوید؟)

الان باز نیاید حرف من را نصفه نقل قول کنید و بحث نا مرتبط راه بیندازید! توضیحی که میدهم را نیز خوب گوش دهید:

علی ۳ بار حقش غصب شد ولی به رای مردم احترام گذاشت و هیچ قیامی نکرد و حتی پشتیبان حکومت نیز بود(کمک هایی که به خلفا میکرد). بار چهارم نیز برای جناب رضا آوردم. اول به مردم گفت که بروید دنبال کس دیگر! مرا رها کنید! بعد شرط و شروطش را گذاشت و فرمود اگر به گرد کسی دیگر بروید من از شما شنواتر و مطیع تر خواهم بود!

امام حسن وقتی دید پشتیبان مردمی ندارد، حکومت را به معاویه سپرد!

امام حسین نمیخواست با یزید بیعت کند. و نه قصد خروج داشت نه قیام و نه تصاحب حکومت! اما یزید گفته بود یا سر حسین را بیاورید یا بیعتش را! امام حسین برای شکسته نشدن حرمت کعبه از مکه فرار کرد! ولی به کجا میتوانست برود؟ به جز کوفه که ابراز حمایت برای او کرده بود! کوفه ای که اکثرا شیعه بود و دلش نمیخواست تحت بیعت یزید باشد. و تصمیم گرفت که حسین که از نظر او امام شیعیان باشد را بیاورد و با او بیعت کند! اما بیعت اسلامی و شخصی! نه بیعت حکومتی !
اما ترس یزید از اینکه حسین به کوفه برود و حکومت جدید تشکیل دهد و بر ضد حکومتش قیام کند باعث شد راه حسین را در کربلا ببندد!
حسین به آنها گفت، اگر میترسید خب من به کوفه نمیروم! من به سمت دیگری خواهم رفت!
اما گفتند نه! یا بیعت یا مرگ!
و حسین چون هرگز با فاسقی چون یزید قصد بیعت نداشت، شهادت را بهترین راه یافت! وگرنه اگر یزید میگذاشت حسین به شهر دیگری میرفت!
اصلا اگر یزید دنبال بیعت و کشتن حسین نبود، حسین بر ضد حکومت قیام نمیکرد! همچنان که ۸ ائمه بعد از او قیام نکردند! خصوصا امام صادق که وضع خیلی خوبی برای قیام داشت! و یا حتی امام رضا که ولی عهد اجباری شده بود! میتوانستند برای تصاحب حکومت موقعیت خیلی بهتری داشته باشند.

>>>این یزید بود که دائم سعی میکرد حسین را خارجی و قیامی و شورشی بخواند تا کشتن حسین را توجیه کند! و متاسفانه شیعیان نا آگاه این دوران همان نسبت های یزید را به حسین میدهند!

حسین مانند پدرش و برادرش و فرزندانش، هرگز بر علیه حکومت قیام نمیکرد! چون شیوه ی آنها و راه و روش آنها چیز دیگری بود!

ائمه هرگز کوتاهی نکرده اند و نمیکنند! اما ائمه میخواهند مردم خودشان خواستار حکومت آنها باشند! چون اگر نباشند این حکومت موفق نمیشود!

اگر در جایی جواز قیام به امثال زید داده شده، چون خود آنها نیز میدانستند که این قیام ها پیروز نمیشود. اما میخواستند تفکر ظلم ستیزی باقی بماند. مانند کاری که امام حسین در کربلا کرد.

این را اسمش را خودکشی نمیگذارند! بلکه تابلوی روشنگر برای تمایز حق و باطل و ظلم ستیزی میگذارند.

۹ و ۱۰ - شما باز هم عجله کرده و خواستید حرف خودتان را بزنید و به من نسبت بدهید!
کاملا واضح است که من میگویم ائمه قیام نکردند چون یار کافی نداشتند. یار با بصیرت. یعنی همان خواست مردمی که بالا گفتم. یعنی یارهایی که بروند در بین مردم و آنها را آگاه کنند که در یک انتخاب آزاد بیایند و به ائمه رای بدهند! و بعد از تشکیل حکومت بتوانند گره از کار مردم باز کنند و حکومت را بطور کامل مدیریت کنند!

مشکل شما این است که فکر میکنی اگر ۳۱۳ یار داشتیم دیگر تمام است و باید حمله را شروع کنیم! و دنیا را به زور بگیریم و اسلامی کنیم!
اما من میگویم شما اول ۳۱۳ یار باید داشته باشید. بعد این افراد بروند خط فکری شان را در دنیا مطرح کنند. مردم دنیا آگاهانه و با علاقه بیایند به سمت این افراد و چنین حکومتی را بخواهند(امروز میشود با رفراندوم). بعد در انتخاباتی آزاد حکومت اسلامی که توسط امام معصوم هدایت میشود را بخواهند!!

نه اینکه ما زوری انقلاب کنیم و همه رو بریزیم بیرون و راه ورود بقیه را ببندیم و حکومت مادام العمر به اسم اسلامی برای همه مردم تجویز و اجرا کنیم و نظر مردم و بیعت را فراموش کنیم و ۴ گزینه که خوشمان میاید بدیم و بگوییم از بین بد و بدتر انتخاب کنید و ...........!

۱۱- گفتم اطاعت از خراسانی در زمان حضور یمانی حرام است! چون دستور به اطاعت از یمانی داده شده
و از این نتیجه گرفتم که خراسانی ما را به امام زمان نمیرساند! حداقل شاهدی بر این مدعا وجود ندارد. ضمنا قبلا گفتم این قیام مشرق را چطور به ظهور ربط میدهید و خودتان پذیرفتید که نمیشود ربط داد! نمیدانم چرا دوباره یادش افتادید!!

۱۲- هرگز نگفتم حکومت مطلقا جایز نیست (از نسبت دروغ دادن به افراد بپرهیزید!). بلکه گفتم حکومت به اسم اسلام(یا دین) در زمان عدم وجود نماینده مستقیم خدا جایز نیست(این را از اولین پست هایم گفتم و حتی از قبل تاپیکی با دقیقا همین عنوان ایجاد کرده بودم و گفتم که اگر میتوانید تاپیکش را تایید کنید تا تحصصی تر بحث کنیم!!! حیف که همه را نادیده گرفتید و به نسبت دروغ دادن ادامه دادید!)

وگرنه در پست ها و تاپیک های مختلفی گفته ام که حکومت باید آزاد باشد تا مردم همگی بتوانند با هر دین و مذهب و سلیقه کاندیدا شوند و آزادانه تبلیغ کنند و رای از اکثیرت بگیرند و طبق فرمایش دین، این جکومت واجب الاطاعه است (چه در فرمایش مولا و چه در آیه قرآن :اولی الامر منکم! بدون هیچ قیدی!! )

۱۳- قیام مختار با اذن ائمه انجام شد!
اما یادم هست تا قبل از پخش سریال مختار، همگی مختار را آدمی نیمه خوب میدانستند! یعنی میگفتند مختار اینجایش که انتقام اهل بیت را گرفت خوب بود ولی در جایی که حکومت تشکیل داد خوب نبود! حتی امام سجاد گرفتن انتقام اهل بیت را تایید و تمجید کرده اند و نه حکومت مختار را !!

اما سریال که پخش شد نظر ها بهتر شد و مختار به کل آدم خوبی شد Lol

هرچند سریال ملاک نیست و مهم این است که آیا اهل بیت از حکومت مختار تمجید و تایید کرده اند یا قیامش بر ضد قاتلین حسین و انتقام از آنها؟؟؟

موضع من از اول شقاف بود ... برای کسانی که به دنیال حق هستند!

rezaee;932656 نوشت:

موضع من از اول شقاف بود ... برای کسانی که به دنیال حق هستند!

دیگر جملات تان را نمی نویسم. با توجه به شماره ۱ ، آیا افرادی مثل آیت الله خمینی _ خامنه ای_ مکارم _ مصباح و ... نظر ائمه را در کتب روایی ندیده اند که آنها مخالف حکومت هستند? پس چرا خلاف نظر ائمه حکومت تشکیل دادند?

در ثانی، اینکه میگویید قیام در عصر غیبت جایز نیست، نظری فقهی است? یعنی فتوا است?
دلیل اش چیست؟
چرا نباید برای تشکیل حکومت اسلام و تلاش برای اجرای احکام آن وقتی می بینیم که در حکومتی دیگر ، از تلویزیون زنان خوانندگی می کنند و فیلم های مستهجن پخش می شود ( چون پخش کننده ها و سران تصمیم گیرنده برای این فیلم ها خود اعتقادی به احکام ندارند) و مثلا بالاترین فرد حکومت که شاه باشد خلاف شرع که گفته زنان در بیرون باید حجاب داشته باشند ، حجاب را منع می کند و قس علی هذا.
حال به نظر شما برای اینکه خلاف شرع های بالا رخ ندهد ، نباید فردی دینی و فقیه که حکم اسلام را تشخیص می دهد بر منصب حکومتی قرار گیرد?

rezaee;932656 نوشت:
قیامی که منجر به تشکیل حکومت به اسم اسلام و بدون اجازه و حضور امام زمان باشد جایز نیست.

خب پس بنده این سخنان شما را به عنوان نظرتان لحاظ می کنم برای ادامه بحث.

rezaee;932656 نوشت:
گفتم اطاعت از خراسانی در زمان حضور یمانی حرام است! چون دستور به اطاعت از یمانی داده شده
و از این نتیجه گرفتم که خراسانی ما را به امام زمان نمیرساند! حداقل شاهدی بر این مدعا وجود ندارد. ضمنا قبلا گفتم این قیام مشرق را چطور به ظهور ربط میدهید و خودتان پذیرفتید که نمیشود ربط داد! نمیدانم چرا دوباره یادش افتادید!!



قیام مشرق زمین را من کی پذیرفتم که به ظهور ربطی ندارد؟ قیام آنها اتفاقا قیامی است که از سوی اهل بیت(ع) تایید شده و مقدمه ساز ظهور دانسته شده است، که در ادامه به روایات آن اشاره خواهد شد.

مشکل شما همان مسئله ای است که در پست اول به آن اشاره کردم:

مسلم;931871 نوشت:
یکی از بزرگترین آفات مباحث اعتقادی و دینی نگاه گزینشی به آیات و روایات است


انسان با دیدن بخشی از روایات و ندیدن بخشی دیگر هرگز نمی تواند منظور روایات را درک کند، اما وقتی همه روایات را کنار هم بگذارد می بیند سه دسته روایت وجود دارد:

روایاتی که مطلقا قیام را جایز نمی دانند.
روایاتی که برخی قیام ها را تأیید می کنند و دلیل آن را ذکر می کنند.
روایاتی که برخی قیام ها را جایز ندانسته و دلیل ان را ذکر می کنند.
شما باید دسته دوم و سوم را هم ببینید:
جایی که اجازه قیام داده شده، یا قیام مدح شده است، جایی است که قیام ها به نیت مقدمه چینی برای ظهور باشد، که در همه روایات به آن اشاره شده است:


«يَخْرُجُ أُنَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوطِئُونَ لِلْمَهْدِيِّ يَعْنِي سُلْطَانَه‏»؛ مردمی از مشرق زمین خروج میکنند و مقدمات حکومت و سلطنت مهدی (عج) را فراهم می کنند.(بحارالانوار، ج51، ص87)
باز پیامبر(ص) در روایت دیگری می فرمایند:

«يَأْتِيَ قَوْمٌ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ وَ مَعَهُمْ رَايَاتٌ سُودٌ فَيَسْأَلُونَ‏ الْخَيْرَ وَ لَا يُعْطَوْنَهُ فَيُقَاتِلُونَ فَيُنْصَرُونَ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوا وَ لَا يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَدْفَعُوهَا إِلَى رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فَيَمْلَأُهَا قِسْطاً كَمَا مَلَئُوهَا جَوْراً فَمَنْ أَدْرَكَ ذَلِكَ مِنْكُمْ فَلْيَأْتِهِمْ وَ لَوْ حَبْواً عَلَى الثَّلْج‏»؛ گروهی از مشرق می آیند که با آن ها پرچم های سیاه است، خواهان نیکی و عدالت می شوند، ولی به خواسته آن ها اعتنا نمی شود، آن گاه آن ها مبارزه و نبرد می کنند و سرانجام یاری شده و پیروز می گردند، و آن چه را می خواهند به آن ها می دهند، ولی آن ها پذیرا نمی شوند تا آن را به شخصی از خاندانم بسپارند، آن گاه آن شخص سراسر زمین را آن گونه که از ظلم پر شده پر از عدالت می کند، هر کدام از شما آن زمان را درک کند باید به قیام کنندگان بپیوندد، هرچند روی برف ها سینه خیز برود.

«لَيْسَ فِي الرَّايَاتِ رَايَةٌ أَهْدَى مِنْ رَايَةِ الْيَمَانِيِّ هِيَ رَايَةُ هُدًى لِأَنَّهُ‏ يَدْعُو إِلَى‏ صَاحِبِكُم‏»؛ هیچ پرچمی هدایت کننده تر از پرچم یمانی نیست، چرا که آن پرچمی است که به سمت صاحبتان دعوت می کند(نه به خود) (الغیبه نعمانی، ص256)

و جایی که از قیام نهی شده است چون آن قیام برای دعوت به خود بوده است:

«لَا يَخْرُجُ الْقَائِمُ حَتَّى يَخْرُجَ قَبْلَهُ اثْنَا عَشَرَ مِنْ بَنِي‏ هَاشِمٍ‏ كُلُّهُمْ‏ يَدْعُو إِلَى نَفْسِه‏»؛ قائم خروج نمی کند تا اینکه قبل از او دوازده نفر از بنی هشام قیام می کند و همه به خویش دعوت می کنند!(الغیبه نعمانی، ص172)

با این اوصاف با کنار هم گذاشتن روایات به خوبی مقصود روایات فهمیده میشود، یعنی ملاک جواز و عدم جواز، دعوت به خود و دعوت به امام است! و دقیقا همین تفاوت حکومت ما با داعش و عربستان و طالبان و مانند آن است که در نهایت بی انصافی با هم مقایسه می شوند!

یکی به خویش دعوت می کند و دیگری به دنبال زمینه سازی برای ظهور است، چیزی که خود ولیعهد جدید عربستان هم فهمیده و اخیرا در مصاحبه ای با ورزیر دفاع این کشور به آن تصریح کرده اما برخی در خود کشور ما نفهمیدند!! ر.ک:
http://www.aparat.com/v/qUveg

rezaee;932656 نوشت:
در پست ها و تاپیک های مختلفی گفته ام که حکومت باید آزاد باشد تا مردم همگی بتوانند با هر دین و مذهب و سلیقه کاندیدا شوند و آزادانه تبلیغ کنند و رای از اکثیرت بگیرند و طبق فرمایش دین، این جکومت واجب الاطاعه است

خب مردم برای انقلاب خون داده اند، جوانانشان را داده اند، و بعد از پیروزی هم با رأی 98 درصدی جمهوری اسلامی را انتخاب کرده اند، آیا ایستادگی شما در برابر آن مخالفت با خواست عمومی جامعه نیست؟

پرسش
لطفا به این دو سوال در رابطه با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) پاسخ بدهید:
اول: طبق دسته ای از روایات همه حکومت ها پیش از ظهور شکست خواهند خورد تا بعد از ظهور نگویند اگر ما هم روی کار آمده بودیم چنین می کردیم، و همچنین دسته دیگری از روایات می فرمایند: هر پرچمی قبل از قائم برافراشته شود طاغوت است، بنابراین طبق این دو دسته روایات چرا ما در زمان غیبت حکومت تشکیل دادیم؟
دوم: ائمه(علیهم السلام) در روایات متعددی علت قیام نکردن خویش را کم بودن یاران و انصار دانسته اند، پس چرا امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) با این همه یاوری که اکنون در ایران دارند هنوز ظهور نمی کنند؟ آیا در بین این جمعیت 313 نفر یافت نمیشود؟


پاسخ

پاسخ به سوال اول
در این سوال به دو دسته از روایات استناد کرده اید که به صورت مستقل باید دید منظور از آنها چیست:
روایات دسته اول:
در خصوص روایات دسته اول باید دقت بفرمایید که آنچه که روایات به آن اشاره دارند شکست مکاتب فکری است، نه حکومت ها:
«مَا يَكُونُ هَذَا الْأَمْرُ حَتَّى لَا يَبْقَى صِنْفٌ مِنَ النَّاسِ إِلَّا قَدْ وُلُّوا عَلَى النَّاسِ حَتَّى لَا يَقُولَ قَائِلٌ إِنَّا لَوْ وُلِّينَا لَعَدَلْنَا ثُمَّ يَقُومُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ وَ الْعَدْلِ»؛ این امر(ظهور قائم(عج) اتفاق نمی افتد تا آن كه هر گروه و دسته اى حكومت بر مردم را به دست گيرد تا كسى نگويد: اگر (ما هم) حاكم مى شديم عدالت را مى گسترانديم. بعد از اين، قائم حق و عدل گستر قيام مى كند. (1)
روشن است که جامعه بدون حکومت منطقی نبوده و امکان پذیر نیست، معنا ندارد که بگوییم هر کسی حکومت تشکیل دهد محکوم به شکست است و نباید حکومت تشکیل داد، در حالی که امیرالمومنین(سلام الله علی) بر ضرورت حکومت برای هر جامعه ای تأکید کرده اند.(2)

اصلا معنا ندارد بگوییم در آستانه ظهور هیچ حکومتی روی زمین نیست و همه نابود می شوند، این روایت به معنای روی کار آمدن و شکست فکری همه ایدئولوژی هاست، هر مکتبی برای گسترش عدالت و پیشرفت برنامه ای دارد، همه می آیند و هیچ کدام نمی توانند گره از کار بشر باز کنند، چه اندیشه های سوسیالیستی و مارکسیستی، چه اندیشه های لیبرالیستی، و مانند آن، همه می آیند تا بعدا نگویند ما هم می خواستیم چنین کنیم اما نتوانستیم قدرت را به دست بگیریم.
اما حکومت دینی همان مکتب و ایدئولوژی امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) را دارد، معنا ندارد بگوییم آن هم باید شکست بخورد تا ناکارآمدی آن هم روشن و عیان شود!!

روایات دسته دوم

یکی از بزرگترین آفات مباحث اعتقادی و دینی نگاه گزینشی به آیات و روایات است، انسان با دیدن بخشی از روایات و ندیدن بخشی دیگر هرگز نمی تواند منظور روایات را درک کند. با کنار هم گذاشتن روایات میفهمد این روایات را می شود به سه دسته تقسیم کرد:
الف) روایاتی که مطلقا قیام را جایز نمی دانند.
ب) روایاتی که برخی قیام ها را تأیید می کنند و دلیل آن را ذکر می کنند.
ج) روایاتی که برخی قیام ها را جایز ندانسته و دلیل ان را ذکر می کنند.

باید دسته دوم و سوم را هم دید و بعد نتیجه گیری کرد:
جایی که اجازه قیام داده شده، یا قیام مدح شده است، جایی است که قیام ها به نیت مقدمه چینی برای ظهور باشد، که در همه روایات به آن اشاره شده است:

«يَخْرُجُ أُنَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوطِئُونَ لِلْمَهْدِيِّ يَعْنِي سُلْطَانَه‏»؛ مردمی از مشرق زمین خروج میکنند و مقدمات حکومت و سلطنت مهدی (عج) را فراهم می کنند.(3)
باز پیامبر(ص) در روایت دیگری می فرمایند:
«يَأْتِيَ قَوْمٌ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ وَ مَعَهُمْ رَايَاتٌ سُودٌ فَيَسْأَلُونَ‏ الْخَيْرَ وَ لَا يُعْطَوْنَهُ فَيُقَاتِلُونَ فَيُنْصَرُونَ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوا وَ لَا يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَدْفَعُوهَا إِلَى رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فَيَمْلَأُهَا قِسْطاً كَمَا مَلَئُوهَا جَوْراً فَمَنْ أَدْرَكَ ذَلِكَ مِنْكُمْ فَلْيَأْتِهِمْ وَ لَوْ حَبْواً عَلَى الثَّلْج‏»؛ گروهی از مشرق می آیند که با آن ها پرچم های سیاه است، خواهان نیکی و عدالت می شوند، ولی به خواسته آن ها اعتنا نمی شود، آن گاه آن ها مبارزه و نبرد می کنند و سرانجام یاری شده و پیروز می گردند، و آن چه را می خواهند به آن ها می دهند، ولی آن ها پذیرا نمی شوند تا آن را به شخصی از خاندانم بسپارند، آن گاه آن شخص سراسر زمین را آن گونه که از ظلم پر شده پر از عدالت می کند، هر کدام از شما آن زمان را درک کند باید به قیام کنندگان بپیوندد، هرچند روی برف ها سینه خیز برود.(4)

«لَيْسَ فِي الرَّايَاتِ رَايَةٌ أَهْدَى مِنْ رَايَةِ الْيَمَانِيِّ هِيَ رَايَةُ هُدًى لِأَنَّهُ‏ يَدْعُو إِلَى‏ صَاحِبِكُم‏»؛ هیچ پرچمی هدایت کننده تر از پرچم یمانی نیست، چرا که آن پرچمی است که به سمت صاحبتان دعوت می کند(نه به خود) (5)

و جایی که از قیام نهی شده است چون آن قیام برای دعوت به خود بوده است:

«لَا يَخْرُجُ الْقَائِمُ حَتَّى يَخْرُجَ قَبْلَهُ اثْنَا عَشَرَ مِنْ بَنِي‏ هَاشِمٍ‏ كُلُّهُمْ‏ يَدْعُو إِلَى نَفْسِه‏»؛ قائم خروج نمی کند تا اینکه قبل از او دوازده نفر از بنی هشام قیام می کند و همه به خویش دعوت می کنند!(6)

با این اوصاف با کنار هم گذاشتن روایات به خوبی مقصود روایات فهمیده میشود، یعنی ملاک جواز و عدم جواز، دعوت به خود و دعوت به امام است! حکومت هایی که نکوهش شده اند به خویش دعوت می کنند و حکومت هایی که تأید شده اند به دنبال زمینه سازی برای ظهورند.

پاسخ به سوال دوم
قطعا اینطور نیست که امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) اگر 313 یار داشته باشند ظهور کنند، چون مراد از این 313 نفر، فرماندهان اصلی هستند، اما فقط با این تعداد که نمیشود قیام کرد! به عبارتی این 313 نفر شرط لازم هستند، اما کافی نیستند، بلکه باید عموم مردم ایشان را یاری کنند، به همین خاطر در روایات آمده امام با حداقل 10 هزار نفر خروج می کنند:
«أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: سَأَلَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع كَمْ يَخْرُجُ مَعَ الْقَائِمِ ع فَإِنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّهُ يَخْرُجُ مَعَهُ مِثْلُ عِدَّةِ أَهْلِ بَدْرٍ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا قَالَ وَ مَا يَخْرُجُ إِلَّا فِي أُولِي‏ قُوَّةٍ وَ مَا تَكُونُ أُولُو الْقُوَّةِ أَقَلَّ مِنْ عَشَرَةِ آلَافٍ»(7)
ابابصیر می گوید: مردی از اهل کوفه از امام صادق(ع) پرسید چه تعداد با قائم(عج) خروج میکنند؟ مردم می گویند به تعداد اهل بدر یعنی 313 نفر؟ امام(علیه السلام) در پاسخ فرمودند: قائم(عجلالله تعالی فرجه الشریف) با قدرت خروج می کند و کمتر از 10 هزار نفر دارای قدرت نیست!

اما برای پاسخ کلی به سوال شما باید عرض کنم مسئله را در سطح کلان نگاه کنید، خداوند 12 حجت بر مردم تعیین نموده است تا وعده خود را تحقق ببخشد:
«هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُون‏»؛او كسى است كه رسولش را با هدايت و آيين حق فرستاد، تا آن را بر همه آيين‏ها غالب گرداند، هر چند مشركان كراهت داشته باشند.(8)
وعده ای که فقط مختص اسلام نیست، بلکه تحقق حکومت الهی در آخرالزمان وعده ای بوده که خداوند در همه ادیان داده است:
«وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُون‏»؛ در «زبور» بعد از ذكر (تورات) نوشتيم: «بندگان شايسته‏ام وارث (حكومت) زمين خواهند شد!»(9)

بنابراین همه ائمه یازده گانه با توجه به اینکه امام دیگری بعد از ایشان بوده است، وظیفه اصلاح و مقدمه چینی داشته اند و اگر در این مسیر به شهادت می رسیدند امامان دیگری بوده اند که راه ایشان را ادامه دهند، یعنی اگر مثلا فرموده اند: اگر ما چهل نفر یار داشتیم قیام می کردیم این چهل نفر را نمی خواسته اند تا تمام دنیا را پر از عدل و داد کنند! بلکه به تناسب اقتضائات زمان خودشان می خواستند دست به اصلاحات بزنند!

مثلا امیرالمومنین(علیه السلام) فرمود اگر چهل نفر یاور داشتم قیام می کردم(10) اما آیا برای برپایی حکومت جهانی و تحقق عدالت درجهان؟! روشن است که خیر، علی(سلام الله علیه) می داند به حکومت هم برسد نمی گذارند زنده بماند، اما می خواهد در حد توانش با حکومت جامعه را اصلاح کرده و مانع انحراف حرکت نوپای اسلام شود، ولو پنج سال بیشتر به او اجازه حکومت ندهند.
یا امام حسین(علیه السلام) با 72 نفر قیام کرد برای اینکه به اقتضای زمان خودش مانع انحراف اسلام بشود، نه اینکه حکومت جهانی برپا کند، سایر ائمه(علیهم السلام) هم همینطور، همه وظیفه داشتند به اقتضاء زمان خودشان بهترین اصلاح و رفتار را انجام دهند، چون بالاخره امامی بود که تحقق وعده الهی را بعد از ایشان پی بگیرد.

اما این در مورد حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) دیگر فرق می کند، ایشان بقیة الله و آخرین باقیمانده خدا در زمین هستند، تحقق وعده الهی باید به دست ایشان شکل بگیرد، یک وقت فقط نگاهشان به حکومت ایران است، خب بله در این صورت هیچ مانعی برای ظهورشان وجود نداشت، اما وقتی هدف تمام دنیا شد، باید زمینه آن مهیا شود، امروز ایران که نمی تواند با تمام دنیا درگیر شود!

علاوه بر اینکه فقط توان نظامی نیست، باید دلها تسخیر شود، تسخیر دل ها هم به این معنا نیست که همه مردم دنیا مسلمان شوند، خیر، بلکه باید همه از ظلم خسته شده و به دنبال حق و عدالت باشند کافیست! چون امام(عج) پس از ظهور این فاعلیت را دارند که مردم را همراه خویش سازند، فقط باید این قابلیت از طرف مردم مهیا شود، یعنی همین که مردم خواهان حق باشند، حضرت(عجل الله تعالی فرجه الشریف) حق را با حجت خویش به مردم نشان خواهد داد، اما اگر حق پذیر و حق طلب نباشند و یا چنین دغدغه ای نداشته باشند خب طبیعتا اصلا دغدغه ای در خصوص تحقیق در مورد ایشان و حمایت از ایشان نخواهند داشت.

البته وجود این حکومت اسلامی بسیار می تواند در راستای زمینه سازی برای ظهور کارساز باشد، وجود یک حکومت که در کشورهای دیگر پایگاه اسلامی تشکیل داده و مردم آنها را با فرهنگ اسلامی و امام حسین(سلام الله علیه) آشنا کند، رسانه های ماهواره ای به زبان های مختلف تأسیس کند، مردم را متوجه جریان های پشت پرده صهیونیستی و داعش بکند و بداند کسانی که دم از لیبرالیسم و آزادی بیان می زنند، در پشت پرده دارند چه می کنند!
وجود یک کشور مقاوم در برابر تحریم ها و تهدید ها و تشکیل آن به عنوان الگویی برای سایر کشورهای اسلامی نقش بی بدیلی در این بیداری در میان امت های اسلامی دارد و...
همه اینها که محقق شد و زمینه برای حمایت مردم از حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه) و تأمین امنیت جانی ایشان که محقق شد حضرت به حول و قوه الهی تشریف خواهند آورد.
این حرف از قرار دادن دو مقدمه در کنار یکدیگر است:
مقدمه اول: روایاتی که بیان کننده عوامل غیبت هستند.
مقدمه دوم: حکمت و صداقت خداوند که نشان می دهد آن عوامل هنوز برطرف نشده است.
_________________________________
1. نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه نعمانی، نشر صدوق‏، چاپ اول، 1397ق، تهران، ص274.
2. نهج البلاغه(صبحی صالح) خطبه40، ص82.
3. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، دار إحياء التراث العربي‏، چاپ دوم، 1403ق، بیروت، ج51، ص87.
4. همان.
5. الغیبه نعمانی، ص256.
6. الغیبه نعمانی، ص172.
7. صدوق، محمد بن علی، کمال الدین، اسلاميه‏، چاپ دوم، 1395ق، تهران، ج2، ص654.
8. توبه:33/9.
9. انبیاء:105/21.
10. بحارالانوار، ج29،ص470.

موضوع قفل شده است